جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 14
فلسفه دین از نظر کانت
نویسنده:
سمیه حبی‌قراتپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت اصول موضوعه عقل عملی را در سه موضوع نفس، جهان و خدا مطرح می کند. او از جاودانگی نفس پلی به اثبات وجود خدا می زند و براهینی را که از قبل در مورد اثبات وجود خدا مطرح شده بود، مورد انتقاد قرار می‌دهد و از طریق عقل عملی راهی برای اثبات وجود خدا باز می‌کند و برهان اخلاقی را اقامه می‌کند.از نظر کانت انواع متعدد باور و اعتقاد دینی وجود دارد اما دین حقیقی یکی بیشتر نیست و آن دین اخلاقی ناب و مسیحیت تنها دین اخلاقی ناب است. کانت دین را همان قانون درونی ما می‌داند که بر قانونگذار فوق ما تأکید دارد. قانون درونی ما همان وجدان است بنابراین می‌توان عتاب و خطاب وجدان را نشانه حضور خداوند در دل خود بدانیم. خداوندی که کرسی قضاوتش را فوق ما مستقر ساخته و نیز سکوی داوری در درون ما قرار داده است.دین بدون وجدان اخلاقی چیزی جز خرافات نیست. کانت دیانت را در محدوده اخلاق و عقل تعبیر و تفسیر می‌کند و تکالیف انسان را به عنوان اوامر الهی معرفی می‌کند.از آنجا که این رساله جنبه تجربی، آماری و میدانی ندارد و صرفاً نظری است یعنی از نوع کیفی-توصیفی است، از روش اسنادی و کتابخانه‌ای استفاده شده است.در این پایان نامه تلاش شده است تا تصویری روشن از فلسفه دین کانت ارائه شود. از جمله نتایج بدست آمده می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:1- از دیدگاه کانت دین یهود، اتحادیه‌ای از گروهی از انسانهاست که به منظور تشکیل یک جامعه مشترک المنافع سیاسی گرد هم آمده‌اند. او دین یهود را دین نمی‌داند و قائل به وحدت ادیان است و دین مسیحی را تنها دین اخلاقی ناب معرفی می‌کند.2- کانت با گشودن باب توجیه عملی اقرار به امر متعالی، به گونه‌ای باور و ایمان به امور ورای حسی را تصدیق می‌کند و در پی از پس زدن شناخت، راهی برای ایمان باز می‌کند و به گونه‌ای به تجربه دینی روی می‌آورد.3- وی تبدیل شأن الهی به شأن انسانی را ارتقا و صعود انسان می‌داند و از نظر او مقام انسان در این تحول اخلاقی چنان رشد می‌کند که می‌تواند به طرح مفهوم الوهیت بپردازد.4- طبیعت انسان از نظر کانت در حالت بالقوه به طور کلی خیر است اما در موقعیت بالفعل فرض شر به طور ذهنی برای هر انسانی ضروری است حتی بهترین انسانها.5- در فلسفه کانت دین از سنخ اخلاق به شمار می‌آید و دین در محدوده اخلاق معنا پیدا می‌کند. دین مبتنی بر اخلاق و نیازمند به آن است.
حقیقت عقل و نفس از دیدگاه ملاصدرا و کانت
نویسنده:
طوبی لعل صاخبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله‌ی نفس (خود) از جمله مسائل اساسی و آغازین ذهن بشر بوده است. در این میان برخی مکاتب رواشناسی و فلسفی به نحو ویژه به این مسأله پرداخته‌ند.این نوشتار در صدد بررسی نفس این محور بنیادی از دیدگاه ملاصدرا و کانت می‌باشد و در این راستا موضوعات پیرامون نفس و ارتباط آن با عقل، مبانی و نتایج هر یک را بدین ترتیب مورد تبیین و بررسی قرار می‌دهد: در گام نخست عقل و نفس از دیدگاه ملاصدرابررسی می‌شود. سپس دیدگاه کانت درباره‌ی عقل و نفس تبیین می‌گردد و در خاتمه به بیان و مقایسه‌ی دو دیدگاه پرداخته می‌ شود.
بررسی تطبیقی رابطه ادراک و کمال نفس در اندیشه فلسفی ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
فرنوش بابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیرباز راه وصول به کمال و سعادت، حکمت عملی معرفی شده است، بنابراین بیشتر تلاش‌ها در پی شناخت راه‌های معرفی شده از سوی این حکمت بوده است و هر راه و روشی برای وصول به خیر و سعادت و کمال، اغلب راه‌هایی بوده‌اند که به این حکمت ختم شده‌اند و به معرفی انواعی از تکالیف و اعمال و اصول عملی برای وصول به سعادت و کمال که همه‌ی انسان‌ها فطرتا"به سوی آن گرایش دارند، منجر شده است. اما با تمرکز بر آراء و نظرات فیلسوفان و حکیمان دیده خواهد شد که، آنچه که در نزد آنها برجسته‌تر از حکمت عملی است، توجه آنها به حکمت نظری و معرفی راه و روشی نظری برای وصول به کمال و سعادت حقیقی است و این راه همانا راه علم و ادراک است. به خاطر گستردگی این مبحث، رویکردها و دیدگاه‌های گوناگونی درباره‌ی آن وجود دارد و به اقتضای این رویکردهای متفاوت، معیار مورد توافق همگانی را نمی‌توان در میان آثار آنها یافت، هر چند که البته وجوه اشتراکی نیز در لابه‌لای نظرات آنها وجود دارد. بدین روی در این رساله تلاش شده است تا زوایای ناپیدای علم و ادراک و نیز کمال و سعادت حقیقی از دیدگاه ابن‌سینا و ملاصدرا معرفی شود. فلاسفه برای ادراک چهار قسم یا مرتبه قائلند: احساس، تخیل، توهم و تعقل. ابن‌سینا از همین تقسیم پیروی کرده است اما ملاصدرا با داخل کردن ادراک وهمی در ادراک عقلانی، ادراک را سه قسم دانسته است. دو نظریه‌ی اساسی در باب نحوه‌ی ادراک در فلسفه‌ی اسلامی به «نظریه تجرید» و «نظریه تعالی» معروف است. بر اساس نظریه‌ی تجرید که عمدتا" در آثار ابن‌سینا و پیروانش مطرح شده است، صورت محسوس به واسطه تجرید و حذف عوارض مادی و خصوصیات شخصی به مرتبه خیال و بعد از آن توهم و در نهایت متصف به کلیت می‌گردد و کمال ادراک و قوای ادراکی حاصل می‌شود. اما مطابق نظریه تعالی که در آثار ملاصدرا و پیروان او مطرح شده است، صور و معانی جزئی حسی و خیالی به وسیله تعاملات عقلی و نفسانی، ترقی و تعالی یافته و به شمول و سعه بیشتری می‌رسند. با بررسی این دو نظریه در باب نحوه‌ی ادراک، اگر چه تفاوت بین این رویکردها و نحوه‌ی حصول و وقوع ادراک در میان مبانی هر دو فیلسوف دیده می‌شود، اما خواهیم دید که انتهای عمل ادراک از نظر این دو فیلسوف وقوع کمال و سعادت است و تلاش برای رسیدن به مرحله‌ی برترین ادراک، یعنی ادراک عقلی، همانا انگیزه‌ی حرکت و نیل به کمال و سعادت که دغدغه‌ی فکری بشر هست، می‌باشد. همان ‌طور که آنها کمال و سعادت را، استکمال نفس بر اثر شناخت حقایق موجودات، یک نوع شناخت تحقیقی و قطعی به اندازه طاقت بشری تعریف می‌کنند. بنابراین بر طبق این تعریف، آنها کمال و سعادت را از سنخ ادراک می‌دانند و ادراکات نیز بر حسب نیروهای متعدد ادراکی و مدرکات، متفاوت می‌شوند، پس کمال و سعادت هر قوه به تناسب ادراک خویش، لذت و سعادت ویژه‌ای دارد.
رابطه نفس و بدن از دیدگاه ابن‌سینا و دکارت
نویسنده:
فاطمه عظمت‌مدار فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بشر از مرگ و زندگی، خوابیدن و خواب دیدن به تصور نفس نائل می‌شود. پی بردن به حقیقت نفس و اسرار نهفته آن، همچنین دانستن تأثیرات متقابلی که بین نفس و بدن وجود دارد، یکی از مسائلی است که فکر دانشمندان را در تمام اعصار به خود مشغول کرده است. ابن‌سینا در زمینه نفس و ارتباط آن با بدن مادی کتب و رسائل متعددی دارد. وی انواع نفوس را به دو بخش ارضی و سماوی تقسیم می‌کند. نفوس ارضی را نیز سه نوع می‌داند. نفس نباتی و حیوانی و انسانی. در این نوشته راجع به نفس نباتی و حیوانی به طور گذرا بحث شده است و بیشترین تأکید بر عقاید ابن‌سینا راجع به نفس انسانی است. ابن‌سینا نفس را مجرد، حادث و باقی می‌داند و معتقد است که نفس و بدن بر هم تأثیرات زیادی دارند که خود انسان نیز با تأمل در وجود خویش می‌تواند به این تأثیرات واقف شود. دکارت نیز برخلاف فیلسوفان مادی‌گرا به وجود نفس معترف است. اما آن را فقط یک نوع می‌داند و در مورد افلاک، حیوانات و نباتات قائل به وجود نفس نیست. او نیز همانند ابن‌سینا نفس را حادث، باقی و مجرد می‌داند. لیکن طریق رسیدن هر کدام از اینها به اثبات نفس و همچنین تجرد، حدوث و بقای نفس متفاوت است. ابن‌سینا و دکارت هر دو برای نفس قائل به وجود قوائی هستند و هر دو بدن و آلات بدنی را به عنوان وعاء و ابزاری در خدمت نفس برای رسیدن به کمال مطلوبش می‌دانند. از نظر این دو فیلسوف نفس و بدن در تعامل بوده و رابطه متقابل دارند. ابن‌سینا به طور مفصل به بیان این رابطه دوجانبه می‌پردازد. و بالاخره اینکه هر دو فیلسوف قائل به وجود واسطه‌ای میان نفس و بدن هستند که این ارتباط را میسر می‌سازد. هدف از تنظیم این پایان‌نامه ارائه چهارچوب مناسبی در مورد نفس مجرد و ارتباط آن با بدن مادی از دیدگاه ابن‌سینا و دکارت دو فیلسوف بزرگ اسلامی و غربی می‌باشد و در پایان نیز سعی شده است تا به بررسی وجوه اشتراک و افتراق نظریات آنان در این خصوص پرداخته شود.
بررسی تطبیقی نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس نزد صدر المتألهین شیرازی و افضل الدین کاشانی
نویسنده:
هادی موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله پیدایش نفس انسانی جزو اساسی‌ترین مسائل انسان‌شناسی فلسفی است. اینکه نفس انسان در ابتدای حدوث چه نوع ماهیتی دارد و در طول زندگی چه تغییراتی می‌دهد یا چه تغییراتی می‌تواند بکند، کمک‌های شایانی در یافتن مسیر صحیح زندگی انسان می‌کند. بررسی مقایسه‌ای آراء بزرگان فلاسفه می‌تواند شناخت دقیق‌تری از ماهیت نفس و امکانات کمالی آندر اختیار ما قرار دهد. در این رساله سعی بر آن است تا اولاً بیان جامعی از مولفه‌های فلسفی نظریه جسمانیه الحدوث بودن نفس ارائه شود، که در این راستا به مبادی تصوری، مبادی تصدیقی، و مسائل آن اشاره شده است. سپس اثبات این نظریه در دستگاه فلسفی ملا صدرا به نحوی نو پیگیری شده، ریشه های آن در اندیشه های افضل الدین کاشانی ره گیری شود. تاکید این رساله توضیح دقیق نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس به شکلی منطقی وبا بررسی مبادی این نظریه در دستگاه ملا صدرا است. در این راستا چگونگی استفاده ملا صدرا از ادله حدوث و تجرد و حتی تعریف نفس در آثار ابن سینا و فیلسوفان گذشته تحلیل شده است، به گونه‌ای که تفاوت دیدگاه ملا صدرا و ادله قائلین به حدوث روحانی نفس به خوبی برای خواننده روشن می‌گردد. از طرفی بررسی نظریات بابا افضل این فرضیه را قوی می‌کند که وی به حدوث جسمانی و بقاء روحانی نفس باور داشته است. اگر چه قطعی نیست که بابا افضل نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس را قبول دارد، اما ضمن بیان تأثیر پذیری صدر المتألهین از افضل الدین کاشانی، جنبه‌هایی از نظریات هر دو فیلسوف را که به آن توجه نشده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته است، را بررسی کرده‌ایم. در ادامه با ارائه شواهد و با فرض اینکه کاشانی حدوث جسمانی و بقاء روحانی نفس را قبول دارد، تحلیل وی از روند تکاملی نفس در این نظریه را نیز در کنار تحلیل ملا صدرا به صورت تطبیقی بیان کردیم ودر نهایت به این رسیدیم که ادعای تأثیر گذاری کاشانی بر صدر المتألهین به راحتی قابل اثبات نیست و به پژوهش‌های تاریخی دراز آهنگی نیاز دارد.
حرکت و تکامل نفس در حکمت صدرا و آیات و روایات
نویسنده:
ناصرالرضا ضیایی‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ملاصدرا در حکمت متعالیه اهتمام ویژه ای به بحث نفس دارد. در این تحقیق،«حرکت و تکامل نفس» که از موضوعات مهم حکمت صدرایی به شمار می رود با آیات و روایات تطبیق داده شده است تا روشن شود آیا بین این دو تعارضی وجود دارد یا نه؟ برای این هدف ابتدا درفصل دوم مبانی نظری تحقیق مطرح شده و سپس در فصل سوم، حرکت و تکامل نفس درحکمت صدرا مورد بررسی قرار گرفته است در این فصل حرکت جوهری نفس به عنوان مبنای تکامل نفس انسانی ثابت می شود و درادامه حرکت تکاملی نفس و مراحلی که نفس در حرکت تکاملی طی می کند تبیین شده است.بعد ازبررسی حرکت و تکامل نفس درحکمت صدرا، این موضوع با آیات وروایات ائمه معصومین« علیهم صلوات الله اجمعین»در فصل چهارمتطبیق داده شده و موضوعاتی که در فصل سوم در حکمت صدرا مطرح شده بود،یک به یک در آیات و روایات نیز مورد بررسی قرار گرفته است.بعد از تطبیق حرکت و تکامل نفس در حکمت صدرا با آیات و روایات به این نتیجه می رسیم که موضوعاتی که درفصل سوم در حکمت صدرا مطرح شده و درفصل چهارم با آیات وروایات تطبیق داده شده نه تنها تعارضی ندارند بلکه بعضی از آیات قرآن و روایات،بربرخی ازآن موضوعات دلالت دارند.وموضوعاتی مانند حرکت جوهری، حرکت جوهری نفس،مراحل تکامل نفس، موضوعاتی هستند که آیات قرآن و روایات ائمه معصومین آنهاراتاییدمی کند.باتوجه به بررسی آیات وروایات در فصل چهارم در فصل پنجم به این نتیجه می رسیم حرکت و تکامل نفس درحکمت صدرا با آیات وروایات ائمه معصومین قابل انطباق است و این دو هیچ تعارضی با یکدیگر ندارند. و اگر هم تعارضی مشاهده شود بدوی بوده و مستقر نمی شود.
جایگاه نبوت در فلسفه سیاسی فارابی و ابن سینا
نویسنده:
حسین جوزی خمسلوِیی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وحی و نبوت از جمله آموزه ها و مفاهیم دینی است که بیش از هر مفهوم دیگری، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. فیلسوفان، حکما و متکلمان تبیین ویژه و خاصی از این مسئله ارائه داده اند؛ فارابی نخستین فیلسوفی است که به نحو روشمند و مبتنی بر اصول فلسفی از وحی سخن گفته و آنرا افاضه عقل فعال به قوه متخیله نبی می داند و نبی را به عنوان رئیس نخست مدینه فاضله معرفی می کند.ابن سینا نیز ادامه دهنده مسیر فارابی بود و به تبیین فلسفی وحی و نبوت پرداخت؛ اما او بین قضایای کلی وحیانی و قضایای جزئی وحیانی تفاوت قائل شد؛ بدین صورت که قضایای کلی وحیانی افاضه عقل فعال به عقل نظری نبی است و قضایای جزئی وحیانی،توسط عقل عملی از نفوس فلکی اخذ می گردند. شیخ الرئیس علاوه بر اثبات امکان نبوت، ضرورت آنرا نیز به اثبات می رساند؛ در حالی که نهایت تبیین فارابی، ثابت کننده امکان وحی بود نه ضرورت آن.متکلمان نیز به تبیین کلامی وحی و نبوت پرداخته و آنرا تحت دو عنوان «تکلم الهی» و «ضرورت نبوت» مطرح می کنند؛ متکلمان در پاسخ به این پرسش که: خدواند چگونه سخن می گوید؟ آراء و عقاید مختلفی را بیان کرده اند؛ و در زمینه ضرورت نبوت، عده ای از فرقه های کلامی، ارسال رسل از جانب خداوند را، واجب و ضروری شمرده و برخی دیگر آنرا جایز و ممکن می دانند.
بررسی و نقد جسم‌انگاری روح از نگاه متکلمان
نویسنده:
پروین نیک سرشت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حقیقت روح یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که از دیرباز مورد توجه بشر واقع شده و ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود معطوف کرده است. یکی از پیچیده‌ترین مباحثی که در این زمینه مطرح است مسأله‌ی تجرد روح است. در این که حقیقت و ماهیت آن چیست، از سوی اندیشمندان دیدگاه‌های مختلفی ارائه شده است. هم‌طرازی خودشناسی با خداشناسی در آموزه‌های دینی نشان از جایگاه بس رفیع این پدیده‌ی شگفت‌انگیز عالم خلقت دارد. تأکید آیات و روایات بر فنای بدن و بقای روح، مسأله‌ی ادراکات، تخیلات، روایات، خواب دیدن و از همه مهم‌تر ماندگاری نفوس و ثواب و عقاب اخروی، فیلسوفان و متکلمان اسلامی را بر آن داشته است که در حد توان حجاب از چیستی و هستی این معمای رازآلود هستی برکشند. پژوهش حاضر کوشیده است دیدگاه متکلمان اسلامی را گزارش، تحلیل و بررسی نماید. این تحقیق، براساس روش تحلیلی – توصیفی و به وسیله‌ی منابع کتابخانه‌ای انجام گرفته است، نگارنده نخست با مراجعه به آراء متکلمان که بیشتر آنان طرفدار جسم‌انگاری روح‌اند از دیدگاه‌ها فیش‌برداری کرده و با استفاده از دیدگاه مخالفان جسم‌انگاری روح که عموم فلاسفه‌اند و بر این باورند که روح مجرد است به نقد و بررسی آراء متکلمان پرداخته است.
عقل در نظام فلسفی ارسطو و فارابی
نویسنده:
جواد اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله عقل به صورتی جدی و تاثیر گذار در نظام فلسفی برای اولین بار در آثار ارسطو مطرح گردید و ارسطو عقل را در آثار مختلف خود با معانی متفاوتی به کار برد.برجسته ترین نظریه مشائی در مورد عقل در فلسفه فارابی هم در معرفت شناسی به عنوان مراتب نفس و هم در جهانشناسی به عنوان موجودی مجرد تام و مستقل از انسان ارائه شد.فارابی اساس نظریه عقل را از ارسطو اخذ کرده و سپس با داشتن مبنایی توحیدی و تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت ، بعضا معنا و تفسیری متفاوت از ارسطو ایراد میکند.برجسته ترین قسمت نظریه عقل فارابی را عقل فعال تشکیل میدهد. عقل فعال هم در حیطه جهانشناسی هم در حوزه معرفت شناسی نقش و کارکرد ویژه دارد.معرفت انسانی در تمام مراتب خود وابسته به افاضه صور کلی و معقولات توسط عقل فعال بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت است.بنابراین عقول در تمام مراتب وجودی و معرفتی فلسفه مشاء نقش و کارکرد گسترده ای داشته واز ارکان فلسفه مشائی به شمار می آید.
رابطه نفس و بدن از دیدگاه بوعلی سینا و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
منصوره ناجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آن‌گاه که گفته می‌شود رابطه نفس و بدن چگونه است؟ این پرسش خود متضمن اذعان ضمنی به دو ساحت عمده در وجود انسان است. این که رابطه دو شی، فرع بر وجود آن دو چیز است، نیز امری مسلم و غیر قابل خدشه می‌باشد. پذیرفتن مغایرت بین نفس و بدن از سویی و چگونگی تبیین ارتباط این دو از دیگر سوی، شکل دهنده سنگ‌بنای یک نگرش جامع و عمیق فلسفی در انسان‌شناسی است.از این‌رو مساله ارتباط نفس و بدن یکی از موضوعات مهمی است که در فلسفه اسلامی مورد توجه قرار گرفته است که آگاهی از آرای فلاسفه بزرگ اسلامی به‌ویژه دو چهره پر فروغ شیخ الرئیس ابو علی سینا و علامه طباطبایی (ره) و مقایسه نظریات ایشان دغدغه اصلی این رساله می باشد.از آن‌جا که ابن سینا نفس را روحانیه الحدوث می داند، رابطه نفس و بدن را از نوع رابطه آلت با صاحب آلت می‌داند به نحوی که نفس برای استکمال خود بدن را به عنوان ابزار به خدمت می‌گیرد و به عبارتی رابطه تدبیری با بدن دارد. از سوی دیگر ایشان معتقد است که تعلق نفس به بدن از نوع تعلق عرضی است نه ذاتی، به این معنا که نفسیت نفس (تعلقش به بدن) امری خارج از ذات و حقیقت نفس می‌باشد.ابن سینا علی‌رغم مغایر دانستن نفس و بدن، با تاکید فراوانی در تاثیر و تاثر متقابل نفس و بدن سخن گفته است.هم‌چنین وی معاد روحانی را با دلیل عقلی اثبات نموده و معاد جسمانی را به شرع ارجاع داده است .علامه طباطبایی(ره) نیز با نظریه جسمانیه الحدوث و حرکت جوهری نفس، تعلق و ارتباط نفس و بدن را ذاتی و حقیقی دانسته که هرگز قابل تفکیک و جدایی از هم نیستند. ویبا اثبات عالم مثال، دو حیات و زندگی پس از مرگ برای انسان قائل است؛ حیات برزخی و حیات اخروی.ارتباط نفس با بدن به عالم طبیعت ختم نمی‌شود بلکه به بدن مثالی و بدن اخروی نیز کشیده می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 14