جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1081
مبانی انسان شناختی کرامت انسان از دیدگاه اسلام با نگاه به مبانی حقوق بشر غرب
نویسنده:
ابجد کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیدگاه اسلام، انسان از کرامت و شرافت ویژه‌ای برخوردار است. کرامت انسان به لحاظ انسان‌شناختی، بر یک سری مبانی استوار است که از حیثیت والای انسان در هستی حکایت می‌کند. انسان کریم در اسلام برترین مخلوق خداوند معرفی شده است مخلوقی که به جهت داشتن روح الهی، خرد و برخورداری از نعمت‌های مادی ومعنوی، در جهت قرب الهی سیر می‌کند. انسانِ با شرافت و کرامت، در این سیر به هدف والا می‌اندیشد؛ خود را اسیر دنیای محدود و فانی نمی‌سازد؛ اکتفا به لذت‌های وهمی را ظلم به رسالت انسانی خویش می‌داند و از هرگونه غرور و خودخواهی می‌گریزد؛ همت خویش را با ارزش‌های الهی همگون نموده و کرامتی بالاتر از کرامت ذاتی یعنی کرامت ارزشی را کسب می‌کند. اما حقوق بشر غرب، مبانی متفاوتی با آنچه برای کرامت انسان از دیدگاه اسلام دارد را تعریف می‌کند. در مبانی حقوق بشر غرب، که زیر بنای فکری آن را اندیشه‌هایی از قبیل اومانیسم، حقوق طبیعی، پوزیتویسم و پراگماتیسم، تشکیل می‌دهد؛ همه انسان‌ها به واسطه قدرت عقل و اختیاری که دارند، از یک نوع کرامت ذاتی و سلب نشدنی برخوردارند. انسان در اندیشه غرب موجودی مستقل، متکی ‌به‌خود و دارای موجودیتی از آنِ خود تلقی شده است که به هیچ قدرتی وابسته نبوده و از هیچ نیروی مافوق استمداد نمی‌جوید. در این پایان نامه، ضمن بررسی مبانی انسان شناختی کرامت انسان، به ارزیابی مبانی حقوق بشر غرب می‌پردازیم که براساس دیدگاه اسلام، مبانی همچون اومانیسم، پوزیتویسم و پراگماتیسم که مبنای فرهنگ غرب در حقوق بشر شده است، مورد نقد قرار می‌گیرد.
بررسی هنرهای مرتبط با چشم زخم در فرهنگ ایران- اسلامی معاصر و ریشه های تاریخی و مردم شناختی آن
نویسنده:
پریوش سیاه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش به بررسی و مطالعه باستان‌شناسی و مردم‌شناسی چشم‌زخم‌ها‌ (بخصوص چشمواره‌های آبی) و همچنین هنرهای مرتبط با چشم‌زخم با شناخت فنون شیشه‌گریکه در ساخت چشمواره‌های آبی کاربرد دارند پرداخته است. امروزه در جامعه ایرانی-اسلامی چشمواره‌های آبی شیشه‌ای به عنوان مصنوعات در فرهنگ عامه رواج یافته‌اند. با مطالعه داده‌های باستان‌شناسی در مورد چشم‌زخم‌ها ریشه‌های شکل‌گیری و بکارگیری مصنوعاتی که در این زمینه در آداب و رسوم مردمان رایج است، مشخص و روشن می‌گردد. همچنین مطالعه این مواد در زمینه مردم‌شناسی دین و آیین، میتواند جنبه‌هایی از آن باورها و اعتقادات وابسته به آن را در فرهنگ عامه بیان کند. پرسش اصلی در این پایان‌نامه در مورد ریشه‌های تاریخی این چشمواره‌های آبی و حضور این مصنوعات در جامعه ایرانی-اسلامی به عنوان کالاهای مربوط به باور و اعتقاد به چشم‌زخم است. فرضیه‌ای که در راستای این پرسش به وجود آمده غیر ایرانی بودن ریشه‌های تاریخی و شکل‌گیری این چشمواره‌های آبی است. روش‌های گردآوری داده‌ها به دو شیوه کتابخانه‌ای و میدانی انجام گرفته است. داده‌های مورد مطالعه در این پژوهش به وسیله منابع به‌دست آمده از مطالعات باستان‌شناسی در دو بخش متون و اشیاء باستانی در مورد چشم‌زخم‌ها و همچنین مطالعات مردم‌نگاری که تاکنون در مورد چشم‌زخم صورت گرفته می‌باشد. روش گردآوری داده‌ها بر اساس ماهیت به صورت کیفی وتوصیفی بوده‌است. جامعه‌های مورد مطالعه برای پژوهش‌‌های مردم‌نگاری شامل روستای پیربالا از توابع شهرستان مرند در آذربایجان‌شرقی و شهر تبریز می‌باشد. از نتایج و دستاوردهای این پژوهش آگاهی به جهان‌شمول بودن پدیده چشم‌زخم است و اینکه چشم‌زخم اختصاص به یک فرهنگ خاص ندارد. در متون اسلامی هرچند چشم‌زخم به مثابه یک امر شرارت‌بار و آسیب‌رسان پذیرفته می‌شود، اما به‌عنوان بخشی از روان خود انسان و نه نیرو یا موجودی خارج از وی در نظر می‌آید. در فن‌شناسی چشمواره‌های آبی فنون شیشه‌گری سنتی مانند شیشه موزائیکی و روش هزارگل در اکثر مهره‌های چشمی مورد مطالعه از باستان تا کنون استفاده شده‌است. در باور به چشم‌زخم و آداب و رسوم مرتبط با آن در میان مردم روستای پیربالا و شهر تبریز با گونه‌ای تلفیق میان عناصر دینی و غیر دینی مواجه هستیم که در ساحت‌های گوناگون زندگی روزمره‌اشان نمایان است. مشاهده شد که چشمواره‌های آبی با مدرن شدن جامعه تبریز وارد عرصه‌های زندگی مردمان این شهر شده‌است و در روستای پیربالا به عنوان جامعه سنتی ایرانی-اسلامی چشمواره‌های آبی حضور ندارند.
انسان شناسی به روایت قدیس پولس
نویسنده:
محمد مهدی ملک زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در الاهیات مسیحی به انسان شناسی توجه جدی شده، در پنج قرن اول مسیحی انسان شناسی یکی از موضوعاتی است کمه باعث ایجادبحث و نزاع های الهیاتی شدید شده است. در مسیحیت دو نوع انسان شناسی مطرح است. انسان شناسی بر مبنای اناجیل همنوا و انسان شناسی بر اساس تعالیم پولس و انجیل یوحنا و نامه های او. ما در این پژوهش مبحث انسان شناسی بر اساس تعالیم پولس و قدیس و با بهره گیری از منبع کتابخانه ای و روش توصیفی و بعضاً تحلیلی، را مورد مطالعه قرار داده ایم. در اندیشه پولس انسان جایگاه ویژه ای دارد. پولس معتقد است که انسان وارث گناه آدم ابوالبشر ( گناه اساسی) است. آن گناه باعث شد که ذات انسان گناهکار و پلید و او گناه عبد و برده خدا شده و ملزم به اجرای قوانین شریعت شود و برای کفاره ی آن عیسی مسیح فرزند خدا به صورت انسان تجسد یافته ( دارای جسم شود) نهایتاً بر بالای صلیب رود . بقیه ی ابنای بشر با ایمان آوردن به مسیح هم می توانند نجات یافته و از انجام قوانین شریعت معاف گردند. ایمان دار مانند فردی است که طبیعت کهنه و خلقت قدیم را ترک نمودند و خلقت جدید و تازه ای یافته است.
انسان‌شناسی کانت
نویسنده:
بهاره دائی جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در اندیشه کانت انسان همواره نقشی اساسی و محوری داشته است؛ در اهمیت این موضوع همین بس که وی در اواخر عمر خویش کتاب انسان‌شناسی از منظر پراگماتیک را به طور خاص به موضوع انسان اختصاص می‌دهد. آنچه انسان‌شناسی را از مباحث عقل نظری و عقل عملی صرف متمایز می‌کند ویژگی پراگماتیکی آن است. این ویژگی حاکی از این است که انسان‌ها صرفاً از ماهیت ثابتی برخوردار نیستند، و در نتیجه آنها را نمی‌توان بر اساس این ماهیت ثابت تعریف نمود؛ آنها با اعمال و رفتار خویش، به ویژه در ارتباط متقابل با دیگران و در سطح اجتماع، به هویت خود شکل می‌دهند. کانت انسان را در حیطه تجربه و مشاهده عینی مورد بررسی قرار می‌دهد و از تفکر نظری صرف درباره آن فاصله می‌گیرد. به زعم وی انسان تنها موجودی است که قابلیت رسیدن به فرهنگ و تمدن و اخلاق را دارد. این کتاب با پرداختن به زندگی عینی و واقعی انسان‌ها می‌تواند مبنای عمل همگان در زندگی باشد. کتاب انسان‌شناسی، که به معرفی منشأ همه‌ی علومی که به نوعی با اخلاق، توانایی معاشرت اجتماعی، شیوه تربیت و تصمیمات انسانی و هر آنچه عملی است مرتبطند می‌پردازد، از دو بخش تشکیل شده است. بخش نخست انسان‌شناسی تعلیمی و بخش دوم انسان‌شناسی توصیفی نام دارد. انسان‌شناسی تعلیمی به بررسی قوا و توانایی‌های نفس که بین همه مشترک است، می‌پردازد و انسان‌شناسی توصیفی ابتدا ویژگی‌های متفاوت افراد، جنسیت‌ها، اقوام و نژادها را بیان می‌کند سپس تعریفی از ویژگی‌های مشترک میان انواع انسانی ارائه می‌دهد. کانت در این دو بخش می‌کوشد تا نشان دهد کهانسان در عرصه عمل چگونه خویشتن را تحقق می‌بخشد.
انسان شناسی ملاصدرا با توجه به حرکت جوهری
نویسنده:
معصومه عسکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
نظریه عالم صغیر و عالم کبیر در مکتب ابن‌عربی
نویسنده:
مهدی فرحناکی مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی عالم کبیر و عالم صغیر یا تناظر انسان و عالم سابقه‌ای طولانی در تاریخ اندیشه دارد. در عالم اسلام، این اندیشه در بیان اخوان الصفا و تفکر اسماعیلی، ابن مسکویه، راغب اصفهانی، غزالی، شیخ اشراق، افضل الدین کاشانی، عطار و مولوی تبلور بیشتری یافته است.این نظریه از منظر مکتب ابن عربی، اندیشه‌ای اساسی و زمینه‌ای است که با تمام مباحث جهان‌شناسی و انسان‌شناسی این مکتب، پیوندی عمیق دارد. این نظریه در نگاه ابن عربی، واجد جایگاهی بسیار والا شده و در پی تبیین مقام انسان و جایگاه او در عالم است. تناظر انسان و عالم در مکتب ابن عربی از دو رویکرد تناظر جزوی و تناظر کلی قابل بررسی است. تناظر جزوی که یکا‌یک اعضای انسان را با تک تک اجزای عالم، مقابل قرار می‌دهد، بیشتر جنبه‌ی ذوقی و تمثیلی داشته که به مباحثی عالی‌تر رهنمون می‌شوند. این گونه تناظرات، با اینکه شاید، دقیق‌تر و وسیع‌تر از مکاتب پیشین نیز طرح شده، اما بحثی فرعی و جنبی تلقی شده که به طرح تناظر کلی یاری می‌رساند.در طرح تناظر کلی عالم کبیر و عالم صغیر، این اندیشه را می‌توان عین الربط مباحث این مکتب تلقی کرد. براساس جهان‌شناسی و انسان‌شناسی ابن عربی و ذیل اصل اول و آخر این مکتب یعنی وحدت وجود، انسان و عالم، ظهورات اجمالی و تفصیلی حقیقت واحد هستند. تناظر کلی، متوجه ساحت نوعی و تکوینی انسان است و بر این اساس، انسان و عالم، هر دو بر صورت الهی بوده و از این جهت، نشانگر یک حقیقت‌اند و هر سه با یکدیگر تطابق تام دارند. در این نگاه، انسان، کون جامع؛ خلیفه‌ی الهی؛ روح؛ معنی؛ کمال و غایت عالم است. انسان، مختصری از کل عالم است که تمام حقایق عالم را در خود داشته، و از این رو، به لحاظ صورت ظاهری، عالم صغیر؛ اما در معنی، عالم کبیر تلقی می‌شود.
مطالعه‌ی صحنه‌های شکار از فرهنگ ایران باستان تا دوره ی صفوی در نگاره‌های ایرانی
نویسنده:
وحید ترکزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شکار یکی از موثرترین فعالیت های بشری بوده که به طور جدایی ناپذیری در زندگی انسان دوره ی باستان نقش حیاتی ایفا می کند و به عناوین مختلف در آثار هنری گوناگون ایران به تصویر درآمده است. این مهم،در طول تاریخ دچار متغیرهای معنایی و مفهومی شده که برای فرهنگ و هنر و ادبیات ایران اثرات مثبت و پربار داشته است. پرسش اول درباب نقش و اهمیت شکار در زندگی انسان از آغازاست، موضوعی که همواره یکی از اصلی ترین موضوعات آثار هنری سرزمین ایران را تشکیل داده و حتی بر فرهنگ و هنر این مرزو بوم نیز تأثیرژرف گذاشته است.این رساله سعی دارد ضمن مطالعه و بررسی سرآغاز شکار از منظر باستان شناسان وانسان شناسان، در درجه ی اول به معرفی نخستین گونه های انسان ساکن در ایران و فرهنگ و آثارشان بپردازد و در درجه ی دوم بهوجود آثار بس کهن در بعضی از مناطق ایران پرداخته و به اهمیت و ارزش آن ها را که با آثار پارینه سنگی اروپا برابری می کند، گوشزد کند. در وهله ی بعد ادامه ی این روند، سیر تکاملی و تأثیر آن را بر سایر آثار دیگر دوره ها تا دوره ی صفوی به رشته ی تحریر درآورد.این تحقیق بر اساس جدیدترین و معتبرترین داده های باستان شناسانه،انسان شناسانه،تاریخ، جغرافیا و... از طریق مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی تنظیم گردیده است. بسیاری از قدرت نمایی ها و هنرنمایی ها در عرصه ی جنگ و سیاست و کشورداری، فرهنگ و هنرو ادبیات، تعلیم و تربیت و یا حماسه های اسطوره ای ونگاره هایی که شاهکارهای بی بدیل بوده و گنجینه ی گران بهایی برای کشور ما محسوب می شود، از شکار و شکارورزی استخراج شده است.
مقایسه مبانی نظری معنی درمانی فرانکل با دیدگاه شهید مطهری
نویسنده:
ایمان نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر با هدف مقایسه مبانی نظری معنی درمانی فرانکل با دیدگاه شهید مطهری صورت گرفته است. در این تحقیق از شیوه تحلیل محتوا برای بررسی اهداف و سوالات اصلی پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. منابع استفاده شده در پژوهش مربوط می شود به همه آثار فرانکل که به فارسی ترجمه شده است و کتابهایی که در زمینه معنی درمانی و نظریات مشاوره که به نگارش یا ترجمه درآمده است و همچنین نمونهکتابهای شهید مطهری که در آنها مباحث مربوط به انسانشناسی و هستی شناسی و فلسفه مطرح شده است. در این پژوهش ابتدا نظریه معنی درمانی فرانکل و مبانی فلسفی آن و مفاهیم کلیدی نظریه مطرح شده و بعداً از آن، دیدگاه شهید مطهری و مبانی انسان شناسی و هستی شناسی آن و کاربرد این مبانی در مشاوره مورد بررسی قرار گرفته است که نتایج نشان داد که مفهوم هستی و ماهیت انسان، اراده معطوف به معنا و معنا جویی انسان، آزادی اراده و محدودیت های آزادی انسان و معنا و هدف زندگی انسان از جمله مبانی هستی شناسی و انسانشناسی دیدگاههای فرانکل و مطهری می باشند.همچنین بین دیدگاه معنی درمانی فرانکل و شهید مطهری مفاهیم مشترک از جمله : ماهیت وجودی انسان، آزادی، مسئولیت و تکلیف پذیری، معنا جویی، هدفمندی، خودآگاهی، خلاء معنوی و وجودی، معنای عشق و کار و تلاش وجود دارد.واز مبانی انسان شناسی و هستی شناسی دیدگاه شهید مطهری می توان نظریه علمی را استخراج کرد که در روانشناسی و مشاوره از آن استفاده برد.
انسان‌شناسی از منظر سهروردی
نویسنده:
علیرضا مرادی گروسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان‌شناسی سهروردی رابطه عمیقی با هستی‌شناسی وی دارد بنابراین:اولاً:سهروردی عالم را فیض الهی می‌داند و مبدأ فیضان موجودات را علم اومعرفی می‌کند.خدا موجودات را با اضافه اشراقی موجود می‌کندوتمام علل و عوامل جهان ، معلول انوار مدبره‌اندکه در نهایت همه اشراقی از نورالانوارند.ثانیاً:‌‌انسان را در پرتو اشراق نورالانوار مورد بررسی قرار می‌دهد و به راه و روش این تقرب جستن انسان بسیار تأکید می‌کند وانسان رادر بالاترین جایگاه بین موجودات، تنها موجودی می‌داند که به عنوان جانشین خدا در زمین مطرح شده‌است. پس بایددر راه تهذیب نفس خود بکوشد و در راه سیر وسلوک گام بردارد تا از اشراق نورالانوار برخوردار گردد.وی شناخت انسان را مقدمه‌ی شناخت نورالانوار می‌داند.ثالثاً:معتقد است در مرکز هر نفس یک نور اسفهبدی وجود دارد که فعالیت‌های او را رهبری می‌کند و همه انواع بشری روهم رفته تحت رهبری جبرئیل قرار دارند که رب‌النوع انسانی نامیده می‌شود.رابعاً: نفس وتهذیب آن را شرط لازم در شناخت شهودی نور الانوار و رستگاری می دخدا موجودات را با اضافه اشراقی موجود می‌کندوتمام علل و عوامل جهان ، معلول انوار مدبره‌اندکه در نهایت همه اشراقی از نورالانوارند.ثانیاً:‌‌انسان را در پرتو اشراق نورالانوار مورد بررسی قرار می‌دهد و به راه و روش این تقرب جستن انسان بسیار تأکید می‌کند وانسان رادر بالاترین جایگاه بین موجودات، تنها موجودی می‌داند. بدین ترتیب مقصدو هدف انسان‌شناسی شیخ در مجموع به سوی تطهیر نفس و توجه آن برای وصول به انوار عالیه در نهایت نور الانوار پیش می‌رود و چون تن مانع تحقق این هدف است ،گریز از آن برای رهایی و آزادی تا وصول به هدف لازم است.خامساً:سهروردی اند. بدین ترتیب مقصدو هدف انسان‌شناسی شیخ در مجموع به سوی تطهیر نفس و توجه آن برای وصول به انوار عالیه در نهایت نور الانوار پیش می‌رود و چون تن مانع تحقق این هدف است ،گریز از آن برای رهایی و آزادی تا وصول به هدف لازم است.خامساً:سهروردی رابطه نفس و بدن را یک امر اضافی و ضعیف‌ترین امر قلمداد کرده و می‌گوید: با مرگ و فساد بدن، تنها رابطه مزبور از بین می‌رود، امّا خود نفس برای همیشه باقی است.
بررسی مبانی انسان‌شناختی تعلیم و تربیت از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
نرجس سلحشور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه در نظر دارد از منظر انسانشناسی نهج البلاغه نقبی به تعلیم و تربیت نهج البلاغه بزند به این معنا که تعلیم تربیت مبتنی بر دو بحث مهم انسانشناسی است: وضع موجود انسان وضع مطلوب است. تعلیم و تربیت موفق تعلیم و تربیتی است که تصویر مطابق با واقع ای از وضع موجود انسان و همچنین تصور روشنی از وضع مطلوب انسان داشته باشد.حال نقش تعلیم و تربیت چیست؟ به نظر برخی از فلاسفه، تعلیم و تربیت ابزار و وسیله ای است که انسان را از وضع موجود به وضع مطلوب می رساند. با توجه به این مبانی نظری ای که اتخاذ کردیم وضع موجود انسان از منظر نهج البلاغه دارای سه مولفه ی اساسی است:‌الف) انسان طوری ساخته شده است که بالطبع تمایل به بدی دارد و با کراهت خوبی را انجام می دهد. ب) انسان موجودی تنهاست، و تنهایی یک ویژگی اجتناب ناپذیر انسان است و تنهایی به این معنا که آثار و نتایج افعال آدمی فقط بر دوش خود اوست نه بر دوش دیگری ج)‌نیت آدمی است که خوبی و بدی افعال آدمی را تعیین می کند. یعنی همان نظریه ی فضیلت گرایی در فلسفه ی اخلاق.وضع مطلوب انسان از منظر نهج البلاغه در یک مولفه ی بسیار مهم خلاصه می شود:‌عبودیت خدا، این عبودیت خدا اگر به درستی صورت بگیرد، با خود سه مطلوب مهم دیگر به همراه می آورد: الف) مطلوب های روانشناختی : یعنی عبودیت خدا با خود شادی، آرامش، امید به همراه می آورد.ب) مطلوب های اخلاقی: یعنی عبودیت خدا ضامن اخلاقی زیستن ماست، بدون خدا همه چیز مجاز می شود. خداست که تضمینی است برای اخلاقی زیستن ما. ج) مطلوب ارزشمندی زندگی: خدا و بندگی او به زندگی انسان معنا می بخشد، یعنی به زندگی انسان هدف و ارزش می بخشد.حال تعلیم و تربیت از منظر نهج البلاغه باید انسان را از این وضع موجود به وضع مطلوب برساند. و اینکه این تعلیم و تربیت چگونه باید باشد خود پایان نامه ی دیگری را می طلبد.
  • تعداد رکورد ها : 1081