جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 806
الگوی حکومت مطلوب در فلسفه سیاسی مشاء و ظرفیت‌های آن در عصر حاضر
نویسنده:
مرتضی یوسفی راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمسأله مشارکت مردم در امور سیاسی از دغدغه‌های اساسی متفکرین سیاسی عصر حاضر می‌باشد. چنین دغدغه‌ای امروزه در قالب نظام‌های سیاسیِ مردم‌سالار در تلقی‌های مختلف خود را نشان داده است. مساله این رساله آن است که در فلسفه سیاسی مشاء مردم از چه جایگاهی در امر سیاست برخوردارند؟ جامعه سیاسی ما ناگزیر است یا به مفاهیم تولیده شده خاصه مسأله مردم‌سالاری در همان هنجارها و انگاره‌های فکری که چنین مسأله در آنها تولید شده تن در دهد و آن را پذیرا باشد یا با توجه به سنت فلسفی خود و با اعتقاد به توانمندی آن نسبت به جایگاه برجسته مردم، آن را به بازتولید وا دارد. فلسفه سیاسی مشاء والگوی حکومت مطلوب آن از جمله سنت‌های توانمند فلسفی حیات سیاسی گذشته ماست که در زمان خود توانمندی خود را در مواجهه با رویکرد غایت‌گرایانه از زندگی سیاسی نشان داده است. پرسش آن است الگوی حکومت مطلوب فلسفه سیاسی مشاء از چه ماهیتی برخوردار بوده و از چه قابلیت‌ها و ظرفیت‌هایی برای جایگاه و نقش آفرینی مردم در امر سیاست برخوردار می‌باشد؟ ادعا آن است که فلسفه سیاسی مشاء در عصر خود الگوی حکومتی خود را بر پایه حاکمیت عقل و شرع و پیوند دین و دنیا و معنویت ارائه نمود و ماهیتی عقلانی ـ وحیانی به خود گرفت و در عصر حاضر نیز بنیان‌های نظری و معرفتی آن مولد ظرفیتی است که می‌تواند مسأله مردم‌سالاری را در هنجارها و انگاره‌های نظری و ارزشی خود بازتولید نماید و الگوی حکومتی خود را حکومتی مردم گرا و سازگار با مردم‌سالاری نشان دهد درعین‌حال لازم نیاید نظام سیاسی ملتزم به رویکردهای اومانیستی، سکولاریستی و فردگرایی از مردم‌سالاری گردد آن گونه که در لیبرال دموکراسی مشهود است.در مبانی نظری و معرفتی حکومت مطلوب فلسفه سیاسی مشاء، مشارکت مردم هم شرط وجود و بقاء و هم شرط کمال فرد است و نیز هم در سطح نیازهای مادی و معنوی و هم در سطح مصالح فردی و مصالح جامعه نقش آفرینی می‌کند. از سوی دیگر تحقق این نوع مشارکت متوقف بر حضور و مشارکت مردم در ساختار قدرت در امر تصمیم گیری‌های کلان می‌باشدو در نهایت در این نوع حکومت، رسالت و وظیفه حکومت دخالت دادن فرد در سرنوشت سیاسی خود بوده و وظیفه فرد مشارکت کردن در قدرت و تصمیم‌گیری‌ها جهت حفظ وجود و فعلیت و تکمیل کمالات خود است و حکومت نیز با لزوم فراهم ساختن زمینه‌های آن، ناگزیر از پاسخگویی به خواسته‌ها و نیازمندی‌های مردم در دو سطح مادی و معنوی می‌باشند.
فلسفه سیاسی شیعه و جامعه مدنی
نویسنده:
علیرضا رجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه سیاسی تشیع عنوانی پر از ابهام است ; بویژه که با ظن قریب به یقین می‌توان گفت که تاکنون هیچ نوشته‌ای به معنای واقعی کلمه در این خصوص نگارش نیافته است . با وجود این می‌توان پرسید که آیا نبود متن یا رساله‌ای درباره چنین موضوعی لزوما به معنای امتناع تشیع از فلسفه سیاسی است ؟ رساله حاضر بدون آن که برخوردار بودن یا نبودن از فلسفه سیاسی را پدیده‌ای مثبت یا منفی بداند و بدان از موضعی ارزشی بنگرد، در وهله اول اعتقاد به وجود فلسفه سیاسی تشیع دارد و در این چهارچوب و به دلیل تعدد آراء، به قرائتهای خاصی از فلسفه سیاسی و تشیع توجه داشته است . در خصوص فلسفه سیاسی، محل توجه این رساله، روایت لئواشتراوس است که بر فلسفه سیاسی کلاسیک و نقد تجدد تاکید فراوان داشت و اساس بحران تجدد را بحران در فلسفه سیاسی می‌دانست . روایت اشتراوس کمک می‌کند تا دغدغه ناهمخوانیهای تشیع را با تجدد به یکسو نهیم و این ناهمنوائی را دلیل غیرعقلانی بودن تشیع محسوب نکنیم. در مورد تشیع، تاکید رساله حاضر بر قرائت هانری کربن است که به طور تشیع را مثابه امری معنوی تفسیر می‌کرد و موضع وی با توجه به مشرب هیدگری او در فلسفه، کشف حقایق تشیع از مسیر پدیدارشناسی بود. همچنین در این رساله، آراء کربن که قایل به فلسفه سیاسی نبود، بسط یافته و در چهارچوب روایت اشتراوس به حوزه فلسفه سیاسی تعمیم پیداکرده است . درنتیجه جمعبندی بالا، رساله حاضر چنین نتیجه می‌گیرد که فلسفه سیاسی تشیع، با اتکاء به مفاهیم اساسی آن نظیر امامت ، امت ، غیبت و عدالت ، به دلیل ضداقتدارگرایانه ذاتی موجود در آن، معطوف به نفی دولت - به مثابه دستگاه انباشت و توزیع قدرت - و بسط حوزه‌های جامعه مدنی در عصر غیبت است . از سوی دیگر معیار تشیع در نقد عناصر اقتدارگرایانه جامعه عصر غیبت ، "زیبائی‌شناسی" است که باعث می‌گردد با پدیده‌های دولت از موضع نفی برخورد کند و در بسط حوزه‌های معنوی جامعه مدنی بکوشد. مرحله بازپسین فلسفه سیاسی تشیع به زعم رساله حاضر، پایان دوران غیبت و به تبع آن نفی جامعه مدنی - درکنار نفی دولت - است . در واقع با حضور امام غایب و تشکیل امت ، هر دو پدیده دولت و جامعه مدنی منتفی می‌گردند و در کنار آنها فلسفه نیز که اساس محل ظهور آن جامعه مدنی است ، به پایان می‌رسد; زیرا به دلیل تحقق "حضور"، فلسفه که بیان غیبت حقیقت است ، منتفی می‌گردد و درواقع به تعبیر هیدگر، آن حوالت تاریخی وجود که غیبت حاصل آن بود به انتها می‌رسد.
فلسفه ی انتظار و آثار آن در جهان بینی سیاسی شیعه
نویسنده:
مهدی اله یاری بیک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از نیک‌بختی‌های انسان‌های سده‌ی اخیر این بود که شاهد شکل‌گیری موج مواج بیداری دینی در سراسر دنیا بودیم؛ به ویژه در جهان اسلام و آن هم در منطقه‌ی خاورمیانه که برای ما ایرانیان این مسئله دو چندان اهمیت دارد. زیرا ما شاهد اولین موج برانگیزاننده بیداری اسلامی بودیم که به یکی از مهمترین انقلاب‌های جهان منتهی شد و عظمت و شکوهش دنیا را به حیرت و تحیر واداشت که در سایه ایدئولوژی شیعی و نظریه امامت و مهدویت شکل گرفت.دامنه‌ی این رویداد شگفت‌انگیز آنقدر گسترده بود که نظریه‌پردازان گوناگون در سراسر گیتی در پی چون و چرائی انقلاب اسلامی 1357 ایران برآمدند و دوست و دشمن به این نکته معترف بوده و هستند که عامل اصلی هم‌پیوندی و خیزش و قیام مردم ایران، ایدئولوژی شیعی بوده است. پس جا دارد که دانش‌پژوهان ایرانی برای شناخت این ایدئولوژی و ابعاد گوناگونش که بی‌گمان درون‌مایه‌ی اصلی آن «انتظار» است، هرچه بیشتر کوشا باشند.نیک می‌دانیم که در دنیای اسلام نخستین شکاف‌ها و شقاق‌ها خاستگاه سیاسی داشت و در پی آن پیامدهای سیاسی مهمی در بر داشت. به تعبیر اسلام‌شناسان فتنه‌ی کبری که موجب شکاف جامعه اسلامی گردید، بر سر جانشینی پیامبر اسلام (ص) پدیدآمد.به بیان دیگر «امامت» که در نظر شیعیان ادامه‌ی رسالت و نبوت بود و بر مبنای وصایت تعیین می‌گردید، در سقیفه شکل دیگری یافت و قدرت‌پرستان و دنیا دوستان، شکار حکام دینی شدند و زلال امامت را که به مهدویت منتهی می‌شد، با گِل طمع و با فریب دیو دنیا، تیره و تار کردند.مسأله‌ی امامت اساساً مسأله‌ای است تالی تلو نبوت، ولی نه به این معنی که مقامش از هر نبوتی پایین‌تر است، بلکه مقصود این است که چیزی است شبیه نبوت که انبیای بزرگ الهی این را هم داشته‌اند. یعنی نبوت را با امامت توأم داشته‌اند.در بینش شیعی، فلسفه اصلی ظهور و انتظار از دیدگاه سیاسی این است که عدالت در سراسر گیتی گسترش یابد و جور و بیداد از میان برود و مدینه کمال مطلوب و فاضله‌ای ایجاد شود که رهبری آن در دستان مهدی موعود (عج) است.از این‌روی می‌توان گفت جهان‌بینی سیاسی شیعه همراه با نوعی بینش مثبت روی به کمال دارد و هرچه که تاریخ پیش می‌رود، شیعه به آن کمال مطلوب نزدیکتر می‌گردد. حال آنکه در بینش غیرشیعی این رویکرد مثبت نسبت به تاریخ وجود ندارد، فرقه‌ها و مذاهب غیرشیعی اسلامی بر این اعتقادند که جامعه کمال مطلوب را پشت سرگذاشته است و هرچه که جلوتر می‌رویم فاصله‌ی ما از آن جامعه کمال مطلوب بیشتر می‌شود! این تفاوت میان دو گروه اسلامی مسأله‌ای بسیار مهم و بنیادین است که در این رساله به تبیین آن خواهیم پرداخت.
کتاب: الدين والسياسة في فلسفة الفارابي (دین و سیاست در فلسفه فارابی)
نویسنده:
د. محمد آيت حمو
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
التنوير للطباعة والنشر والتوزيع,
تحلیل عوامل آزادی فرد در فلسفه سیاسی هابز
نویسنده:
سید علی محمودی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
درآمدي بر روش‌شناسي فلسفه سياسي
نویسنده:
محسن رضواني
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چكيده فهم روش‌شناسي، منوط به فهم ماهيت‌شناسانه و معرفت‌شناسانه متعلق آن است. در بحث حاضر، فلسفه سياسي به عنوان متعلق روش‌شناسي، در جست‌وجوي كشف حقايق امور سياسي است؛ همان‌گونه كه فلسفه براساس سرچشمة اصلي آن به دنبال كشف حقايق امور است. شهود، عالي‌ترين روش كشف حقايق امور است و عقل براساس مراتب تشكيكي، در مرتبه طولي بعدي قرار دارد، فهم اين امر موجب مي‌گردد فلسفه سياسي در مقام تمايزشناسي، هم به لحاظ مفهوم‌شناسي و هم از منظر روش‌شناسي با تركيب‌هايي همچون فلسفه علم، علم سياسي، نظريه سياسي، فلسفه سياست، ايدئولوژي سياسي و ديگر موارد مشابه متمايز گردد.
فلسفه سیاسی ابن باجه اندلسی
نویسنده:
عظیم ایزدی اودلو
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فلسفه سیاسی در روایتی پارادایمی
نویسنده:
عباس منوچهری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
پیوستگی نبوت و سیاست در فلسفه سیاسی ابن سینا
نویسنده:
مسعود اخوان کاظمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیرباز اندیشمندان و متفکران مسلمان تحت ­تأثیر شرایط و گرایش­ های مختلف، تفاسیر متفاوت و متنوعی را در تبیین و تشریح پیوند میان دین و سیاست عرضه نموده ­اند؛ از جمله این متفکران و فلاسفه مسلمان می ­توان به ابن­ سینا اشاره نمود. بوعلی ضمن حضور در عرصه ­های سیاست عملی، تلاش نمود با استفاده از منابع و آموزه ­های دینی و بر مبنای فلسفه سینایی خود، پیوند میان نبوت و سیاست و ضرورت آن را تبیین نماید. مدعای این مقاله آن است که ابن ­سینا فیلسوفی است که در منظومه فلسفی خود، به مناسبت بحث از پیامبر و مقام والای وی در راهبری و هدایت انسان­ها به­ سوی سعادت، و در راستای سخن از انسان و ضرورت مدیریت زندگی مدنی وی، فلسفه سیاسی خویش را بر پایه اثبات ارتباطی وثیق بین نبوت و سیاست ارائه نموده است. وی با اعتقاد به نقش محوری نبی در مرکزیت شریعت و راهبری انسان­ها به ­سوی خیر اعلا و سعادت نهایی، نبوت را عنایتی الهی برای سامان بخشیدن به جامعه انسانی از طریق رهبری و هدایت انسان کاملی معرفی می­ کند که حلقه اتصال عالم انسانی با ماوراء الطبیعه است. وی با اعتقاد به ضرورت استمرار و محوریت شریعت در اداره امور مجتمع انسانی، معتقد است که با ارتحال پیامبر و ختم نبوت، شریعت مرجعیت خود را در مدیریت اجتماعی از دست نمی­ دهد. از این­ رو با طرح بحث خلیفه و امام به­ عنوان جانشین نبی در رهبری و زعامت دینی و سیاسی جامعه، همچنان بر محوریت و مرکزیت دین و رهبران الهی در امر هدایت انسان­ها و جوامع بشری تأکید می ­کند.
صفحات :
از صفحه 163 تا 181
تحلیل ، نقد و بررسی کتاب "بی طرفی از منظر فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی
نویسنده:
فاطمه سادات حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه به تحلیل، نقد و بررسی کتاب "بی طرفی اخلاقی و بی طرفی سیاسی در فلسفه اخلاق" می پردازد. مناقشه بین هواداران و مخالفان بی طرفی فلسفه مدرن سیاسی و اخلاقی را تحت الشعاع قرار می دهد. این کتاب به بررسی آنچه که بین بی طرفها و مخالفان آنها در مخاطره است، می پردازد و سازگاری مناسبی را پیشنهاد می کند. این بحث با اشاره به این مطلب شروع می شود که بی طرفی در فلسفه سیاسی به طور طبیعی اعتقاد به برابری همه انسانها دارد. با این وجود در دنیایی که با مفاهیم کثیر و متضادی از خیر سرو کار دارد، همه این مطلب را نمی پذیرند که تمامی انسانها با هم برابرند. اعتقاد به برابری انسانها بخشی از مفهوم جامع و بحث برانگیز خیر است. بنابراین برای حمایت از بی طرفی غیر متعصبانه باید مبنای دیگری برای آن فراهم کرد: مبنایی که بتواند اولویت عدالت را اثبات کند اما به پذیرش مفهوم خاصی از خیر وابسته نباشد. مولف پیشنهاد می کند که این مبنا در قالبی از بی طرفی یافت شود که بر وابستگیهای طرفدارانه ای که ما نسبت به افراد خاصی داریم تمرکز داشته باشد. این حقیقت که ما افراد خاصی را دوست داریم می تواند توجیهی برای بی طرفی و نیز توضیحی برای نیروی انگیزشی اش باشد .
  • تعداد رکورد ها : 806