جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 568
کیفیت ارتباط نفس با مبادی عالیه هستی و نحوه حصول صور عقلی از نظر ملاصدرا
نویسنده:
زهرا حاجی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان‌نامه‌ی حاظر درصدد است که چگونگی ارتباط نفس با مبادی عالیه هستی را به تصویر کشیده، به عبارت دیگر درپی این است که نفس با عقل فعال به چه صورت در ارتباط است، برای تبیین این مهم به تحلیل رابطه‌ی میان نفس و عقل فعال و توضیح نحوه‌ شهود مبادی عالیه پرداخته می-شود.برای روشن شدن رابطه‌ی نفس با مبادی عالیه هستی، ابتدا بیان مراتب وجود عقل و عقل انسان از نظر مشاء و اشراق ضروری به نظر می‌رسد.از نظر ملاصدرا نحوه‌ی ادراک به این طریق است که نفس انسان از این عالم به عوالم بالا سلوک می‌کند و در آن‌جا با عقل فعال متحد می‌شود و منظور از این اتحاد وحدت و یگانگی است.
انسان و زندگی از نگاه نیچه
نویسنده:
حسین انصاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نیچه یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین فیلسوفانی است که به موضوع انسان و زندگی از منظری نقادانه نگاه کرده است. نیچه را فیلسوف اخلاق دانسته‌اند. از دیدگاه او، انسان به عنوان موجود «خود باشنده‌ی ارزشگزار» شناخته می‌شود که خود ارزش‌های خویشتن را خلق می‌کند. در نتیجه انسان از دید وی بخش اعظم وجودش در حوزه‌ی اخلاق قابل بررسی است. عمده‌ترین نقد‌های او بویژه به حوزه اخلاقیات آدمی و مخصوصاً اخلاق و آیین مسیحیت مربوط می‌شود. اما در بحث زندگی و معنا داری آن او به مسیحیت سخت می‌تازد و بر این باور است که مسیحیت جوهره‌ی زندگانی را خشکانیده است. وی منشأ مسیحیت را ترس می‌داند و آن را نتیجه دین یهود می‌داند. به نظر او مسیحیت ریشه در کینه‌ورزی دارد. نیچه معتقد است دین مسیحیت در برابر ادیان و فرهنگ یونان باستان ایستاده است. نیچه همواره ستایش‌گر یونان باستان قبل از سقراط است. از نظر او، این فرهنگ به وسیله‌ی تراژدی توانست برجنبه‌های وحشتناک زندگی غلبه کند و به زندگی «آری» بگوید. نیچه اخلاق را به دو دسته سروران و بردگان تقسیم می‌کند. اخلاق سروران، اخلاق برجستگان است که فقط در یونان باستان یافت می‌شد. با آمدن مسیحیت این اخلاق از بین رفت و جای آن را اخلاق بردگان گرفت. نیچه معتقد است با ظهور ابرانسان می-توان دوباره به اخلاق سروران بازگشت. از نظر وی محتوای ادیان اهمیتی ندارد بلکه اینکه آیا ادیان انسان را به سمت حیات و آری گویی سوق می‌دهند یا نه مهم است. نوع نگرش نیچه به انسان و زندگی و توجه خاص او به اخلاق و دین، پژوهش در باب فلسفه وی را ضروری می‌کند. او حتی مسائلی را که بدیهی انگاشته شده‌اند به چالش می‌کشاند، اما نمی تواند به نحوی روشمند، ادعاهای خود را اثبات نماید و در نتیجه در دام تناقضهای بسیار فروغلطیده است. دراین رساله سعی خواهد شد مفاهیم انسان ، زندگی و ارتباط آنهابا نظرات نیچه در باب دین و اخلاق بررسی شود و پرسش‌هایی مانند اینکه که دیدگاه او درباره‌ی انسان ، زندگی و به تبع آن، اخلاق و دین چیست. ارزشها چه نسبتی با اعتلای انسان دارند؟ چه رابطه‌ای بین معناداری زندگی ،دین و اخلاق وجود دارد؟ آیا دین برای انسان ضروری است؟مشروعیت ارزشهااز دید نیچه از کجا نشات می گیرد؟ مورد کند و کاو، قرار گیرد.. سپس به مهمتریننقدهای وارد بر اندیشه‌‌‌ینیچه پرداخته خواهد شد و تناقضات اندیشه‌ی او نشان داده خواهد شد. از مهمترین نقدها، به نقد روش شناختی و مغالطه تکوینی در اندیشه ی نیچه می‌توان اشاره نمود که درآثار نیچه، پاسخهای قانع کننده‌ای برای آنها نمی‌توان یافت
بررسی رجعت از دیدگاه علامه ابوالحسن رفیعی قزوینی
نویسنده:
طاهره احدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در آیات و روایات متواتر بسیاری در مورد اعتقاد به رجعت به معنای بازگشت گروهی از مومنان خالص و کافران ستمگر به این جهان پیش از قیامت، به دنبال اعتقاد به منجی آخرالزمان اشاره شده است و علما و اندیشمندان شیعه با توجه به آموزه‌های قرآنی و روایی در صدد اثبات و تبیین این مطلب می‌باشند.در این رساله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی،دیدگاه علامه ابوالحسن رفیعی قزوینی از اندیشمندان معاصر در زمینه‌ی رجعت مورد تبیین و بررسی قرار گرفته است. ایشان سعی نموده‌اند که با مبانی فلسفی به تبیین رجعت بپردازند، بنابراین مسئله رجعت را با استفاده از مقدمات زیر اثبات عقلی می‌کند که عبارت‌اند از: 1-علاقه‌ی ذاتی نفس به بدن مادی، 2-انجام نشدن خاصیت ضروری وجود نبیّ خاتم و ائمه‌ی اطهار (ع) به دلیل موانع و قواسر،3- استحاله‌ی دوام قسر از کمال و اثر طبیعی شیء .براساس این اعتقاد در زمان ظهور تمامی موانع و قواسر آثار وجود نبیّ اکرم (ص) و ائمه‌ی اطهار (ع) مرتفع می‌شود، به همین دلیل رجعت ایشان ممکن ،بلکه واجب و ضروری خواهد بود. اما باید گفت که تحلیل علامه رفیعی قزوینی در رجعت خالی از اشکال نیست چرا که ایشان رجعت را فقط مختصّ پیامبراکرم(ص) و ائمه‌ی معصوم(ع) می‌داند، از طرف دیگر هیچ دلیل عقلی وجود ندارد که خاصیت وجودی هر موجودی باید حتماً فعلیت پیدا کند و به کمال برسد و استحاله‌ی قسر دائمی نیز به انواع موجودات مربوط می‌شود نه افراد آن‌ها و کاربرد آن در این جا درست نیست. به طور کل می‌توان نتیجه گرفت که اثبات ضرورت عقلی رجعت نیازمند استدلال و داشته‌های بیشتری است و در این‌گونه امور نیاز به تکلّف برای اثبات عقلی نیست، زیرا ادلّه ی محکم قرآنی و روایی بر امکان وقوع رجعت در گذشته و آینده وجود دارد که بیشتر روایاتش به حد تواتر رسیده است.همچنین ایشان در تفاوت رجعت و تناسخ معتقد است که تناسخ بازگشت نفس به بدن دنیوی است که تمام فعلیت ها و کمالات خود را از دست داده است اما اگر نفسی با موت ، کمال و فعلیتی برتر پیدا کند و به بدن خود که هیچ کمال و فعلیتی را از دست نداده بازگردد، این غیر از تناسخ است. علامه رفیعی قزوینی در پایان بیان خویش پیرامون اثبات رجعت، به شبهات منکرین رجعت پاسخ می‌گوید.
ارتباط خدا و انسان در قرآن و عهدین
نویسنده:
محمدتقی انصاری پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خدا و انسان دو مفهوم محوری در قرآن و عهدین و دو قطب اصلی در مفاهیم‌ این سه متن دینی‌اند. مضامین قرآن و محتوای عهدین انحائی از ارتباط را بین این دو قطب تصویر کرده‌اند. در این رساله، که عنوان آن عبارت است از «ارتباط خدا و انسان در قرآن و عهدین»، سعی بر آن است که اَشکال مختلف این ارتباط گزارش شود و از این طریق مفاهیم و تصورات مربوط به این قلمروِ معنایی در دستگاه مفاهیم قرآن و عهدین با یکدیگر مقایسه شود.هدف این رساله آن است که از طریق بررسی نوع رابطه خدا با انسان و تحلیل مفاهیم مربوط به این حوزه در سه متن دینی مذکور به پاسخ این سوال دست یابد که مومن مسلمان، مومن مسیحی و مومن یهودی با تکیه بر متن مقدس خود، خویشتن را و همچنین گذشته و آینده خویش و کل جامعه انسانی را دارای چه گونه ربط و پیوندی با خدا می‌بیند و در سایه این پیوند، جایگاه خود را در جهان چگونه ارزیابی می‌کند. در این بحث شباهتها و تفاوتها میان سه متن مورد بحث در باب موضوعات فوق آشکار می‌شود. عمده ترین شباهت میان سه متن مورد بحث مربوط به حوزه از کجایی انسان و هویت دینی اوست، (گرچه عهد عتیق در این باب صبغه‌ای قوم‌گرایانه دارد)، و عمده‌ترین اختلاف به بخش تصورات دینی، الهیات پولسی در عهد جدید مربوط می‌شود. در اینجا موضوع ارتباط خدا با انسان صورتی دگرگونه و متفاوت با آنچه در قرآن و عهد عتیق دیده می‌شود، به خود گرفته است. شخصیت حضرت مسیح نقشی محوری و حتی متفاوت با نقش انبیاء در حوزه ارتباط خدا با انسان دارد. تفاوت دیگر مربوط به حوزه مفاهیم فرجام‌شناسانه است. این قلمرو در قرآن بسیار گسترده و پرحجم است، در عهد عتیق، در بخش اسفار خمسه، مفهوم روشنی در این زمینه به چشم نمی‌خورد و در بخش کتب انبیاء، مفاهیمی پدیدار می‌شود که گاه نوعی وضعیت فرجام‌شناختی‌ این جهانی را به تصویر درمی‌آورند. در عهد جدید این موضوع پررنگ‌تر می شود و در عین حال پیوندی استوار با مفهوم «بازگشت دوباره مسیح» دارد.در این رساله نوعی بحث تطبیقی بین سه دین ابراهیمی و به بیان دقیق‌تر بین سه متن مقدس اصلی این سه دین به نمایش گذاشته شده و مفاهیم کلیدی و شاخص هر متن در حوزه‌های معنایی مورد بحث تحلیل و مقایسه شده است. روش این رساله در فهم متن روشی است که در آن، دستگاه واژگان هر متن دینی، (آنگونه که ایزوتسو در کتاب خدا و انسان در قرآن تشریح کرده است)، دستگاهی متشکل از واژگان پرشمار و به هم مرتبط دانسته شده، که مجموعه واژگان در تعامل و ارتباط با یکدیگر از جهان‌بینی گسترده نهفته در وراء متن حکایت می‌کنند. در این دستگاه گسترده واژگان، به نقش حوزه‌های معنایی کوچکتر و نیز واژه‌های کلیدی هر حوزه در منعکس ساختن بینش‌های دینی موجود در هر متن توجه می‌شود. ا‌ین روش نوعی رهیافت زبانشناسانه و نوعی روش دقیق‌تر در دریافت معانی متن است. این مکتوب گامی خواهد بود برای دسترسی به زمینه‌های مشترک فکری میان ادیان ابراهیمی و گشودن باب گفتگوهای بین دینی و برای رسیدن به تقارب دراندیشه های دینی. در این رساله همچنین به شناخت انسان از منظر این سه دین (ادیان ابراهیمی) نزدیک می‌شویم. بنابراین هر جا که پای مباحثی همچون حقوق بشر، آزادی، کرامت انسان، اخلاق محیط زیست، معنای زندگی، شبیه‌سازی انسان، سقط جنین، مرگ بی رنج و ... محل بحث باشد باید دانست که از کدام انسان و در فضای کدام نظام اعتقادی بحث می شود. انسانی که در اینجا سخن از او در میان است، انسان مرتبط با خداست، به صورت خدا آفریده شده، جانشین خدا بر زمین است، داده‌های طبیعت مواهب خدا به او شمرده می‌شود. این انسان طرف عهد با خدا و عبد خداست و نمی‌تواند به عهد خویش خیانت ورزد، سرسپاری به غیر خدا نمی تواند داشته باشد، غیر خدا و قانون ضد خدایی را نمی‌تواند اطاعت کند. او غالبا جاودانه شناخته شده است و فرجامی این جهانی یا آن جهانی در پیش رو دارد که نحوه حیات فرجامین او را خدای او، با لحاظ نحوه سلوک این جهانی او، تعیین می‌کند.
تبیین و بررسی روش‌شناسی پژوهش تربیتی میان رشته‌ای از منظر رئالیسم انتقادی باسکار
نویسنده:
مجتبی پورکریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این رساله بررسی و تبیین روش شناسی پژوهش تربیتی میان رشته ای از منظر رئالیسم انتقادی باسکار می‌باشد. به منظور تحقق هدف فوق سه گام اصلی برداشته شده است. گام نخست، تبیین ماهیت پژوهش میان رشته ای از دیدگاه باسکار است، دوم، تبیین روش شناسی پژوهش تربیتی میان رشته ای از دیدگاه باسکار و سوم، تبیین چگونگی پژوهش تربیتی میان رشته ای از دیدگاه باسکار می‌باشد. بر اساس دیدگاه باسکار، پژوهش تربیتی میان رشته ای یعنی؛ بررسی و تبیین یک پدیده پیچیده تربیتی یا سیاست گذاری‌ها یا اهداف غایی تربیتی در سطوح مختلف واقعیت با تاکید بر شروط لازم تعریف کننده همراه با تعیین شروط لازم تجربی از چشم انداز علوم مختلف با هدف توصیف و نقد وضع موجود، و رسیدن به دانش ترکیبی جدید به منظور ارائه بدیل‌های موثر. مراحل پژوهش تربیتی میان رشته ای شامل توصیف موضوع، پرسش استعلایی، باز توصیف پدیده‌ تربیتی، توجه به بررسی سطوح، ترکیب دانش‌ حاصل گردیده و در نهایت کنش می‌باشند. مبانی هستی شناختی به ترتیب شامل وجود قانون علی و زمینه در رابطه با ابعاد مختلف موضوع انضمامی و مبنای ارتباط ابعاد ناگذرای موضوعات می‌باشند. مبانی معرفت شناختی نیز به ترتیب شامل مبنای ارتباط ابعاد گذرای معرفت، مبنای طبیعت گرایی انتقادی و کنش و نتایج ناخواسته کنش‌ها می‌باشند. بر اساس مبانی فوق، اصول هستی شناختی پژوهش تربیتی میان رشته ای به ترتیب شامل : بررسی انضمامی با رعایت رابطه قانون علی و زمینه، توجه به ابعاد مختلف موضوعات تربیتی (جامعیت)، رعایت تحلیل و ردیابی تأثیرات انباشتی سطوح زیرساختی به ترتیب عمودی از پایین به بالا، رعایت تحلیل و ردیابی تأثیرات مرزی سطوح روساختی به ترتیب عمودی از بالا به پایین. اصول معرفت شناختی، به ترتیب شامل رعایت: تعیین مفاهیم، تفکیک، روابط مرزی علوم، کفایت تبیینی، دلایل به مثابه علت و اصلاح خطاها و ارائه بدیل‌ها. راهبردهای پژوهشی به ترتیب شامل:راهبردهای ناظر به چیستی که خود شامل بررسی تاریخچه موضوع و پرسش استعلایی می‌باشند. راهبردهای ناظر به چرایی که شامل مفهوم سازی و انتزاع، بررسی ساختارها و تحلیل فرایندی، توجه به کنش و فعالیت انتقالی عاملان تربیتی و نقادی آن و آموزش قواعد انتقاد می‌باشند. راهبردهای ناظر به چگونگی شامل مفهوم سازی (حرکت از تعریف مفهومی به تعریف واقعی)، اصلاح خطاها و سیاست گذاری‌های آموزشی می‌باشند.
دیدگاه زرتشت درباره هدف انسان و رابطه آن با ارزش‌های اخلاقی
نویسنده:
محمد حسن‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آیین زرتشت با توجه به نظر قرآن کریم(سوره حج آیه 14)وهمچنین نظر پیامبر اسلام و علی (ع)،یک آیین الهی می باشد،لذا از اعتبار لازم برخوردار است. این آیین هدف انسان در این جهان را رسیدن به سعادت ابدی که همانا پیوستن به خدا یا خداگونه شدن است، برشمرده و راه رسیدن به این هدف را میانه روی در اخلاق یعنی دوری از هرگونه افراط و تفریط معرفی می کند. برای این امر زرتشت 7 مرحله کمان را نام می برد که این 7 مرحله هم در زندگی فردی و هم در رابطه با دیگران کارایی دارد. زرتشت به تقدیر معتقد نیست و انسان را در طی مسیر سعادت خویش دارای اختیار دانسته و به او گوشزد می کند که با استفاده از عقل که بزرگترین موهبت الهی می باشد و همچنین بهره گرفتن از فطرت خوب خود که خدا آن را به او بخشیده می تواند در بهشت که جایگاه نیکوکاران است ، جای بگیرد.
اخلاق عرفانی در مکتب آیت الله شاه آبادی (ره)
نویسنده:
مهدی دیناروند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عارف کامل،حضرت علامه میرزا محمد علی شاه آبادی (سلام‌الله و رضوانه علیه) که از نوادر دوران و نوابغ زمان است و حقیقتاً ایشان را باید مفسر جدی فطرتِ قرآنی دانست،با نظریه ی فطرت خود،مبنای وثیقی در تبیین ارتباط میان کتاب تکوین(انسان) و کتاب تدوین(قرآن) بنا نهادند؛که هم مبتنی بر آموزه‌های قرآنی است و هم از پشتوانه‌ی محکم فلسفی و عقلی برخوردار است،ضمن آن که از صبغه‌ی عرفانی نیز بی‌بهره نیست.این که تمام دین با همه‌ی اصول و فروعش و با فقه و اخلاق و اعتقادیاتش ریشه در فطرت بشری داشته باشد، تنها از نظریه‌ی فطرت علامه شاه آبادی(ره) قابل اصطیاد است. لذا این رساله به تبیین نظریه فطرت ایشان پرداخته و به دیدگاه سایر متفکران در این راستا نیز اشاره‌ای داشته است. در ادامه سعی کرده‌ایم که فطری بودن تمام ارکان و اجزاء دین (توحید، معاد، نبوت و امامت، اخلاق و احکام) را مبتنی بر نظریه فطرت آیت الله شاه آبادی(ره) مورد بحث و بررسی قرار داده و به اثبات برسانیم.همچنین به برخی از نتایج حاصل از این نظریه در حوزه‌های گوناگون دین و اخلاق،به خصوص عینیت دین و فطرت اشاره شده؛ و نگاه و روش خاص ایشان در سیر و سلوک عرفانی با توجه به داستان حضرت خضر(علیه السلام) و حضرت موسی(علیه السلام) مورد بررسی قرار گرفته است.در انتها می‌توان گفت، هدف این رساله آشنایی بیشتر محققین با جامعیت علمی این حکیم بزرگوار و نشان دادن گوشه‌ای از کارکردهای نظریه فطرت ایشان در موضوعات متنوع فلسفه دین و اخلاق بوده است.
زمین از منظر قرآن و روایات
نویسنده:
زهرا لازری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم، معجزه جاویدان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، کتاب انسان سازی است که تمامی مطالب آن در جهت رشد، تعالی، تربیت و تکامل اوست. در تعقیب هدف های هدایتی و به منظور نشان دادن آثار قدرت پروردگار متعال، یک سلسله آیات قرآنی اشاراتی گذرا به مسایل علمی و اسرار وجود و کائنات و هستی دارد که نشان از اعجاز علمی قرآن است؛ مسائل علمی که قرآن به آن ها اشاره نموده، اموری هستند که مردم جهان معاصر نزول، و قرن های پس از آن، از تفسیر آن ها اطلاعی نداشتند، بنابراین به نحوی آن ها را تأویل و توجیه می کردند. ولی امروزه با پیشرفت علم و دانش بشری، اعجاز قرآن از نظر آیات مربوط به علوم تجربی همانند سایر ابعاد اعجاز این کتاب الهی، از قبیل فصاحت، بلاغت، محتوا، اخبار غیبی و ... محرز شده است.به این ترتیب عظمت قرآن برای دانشمندان بیشتر آشکار گردیده که چگونه در 1400 سال پیش، قرآن از این امور یاد نموده که هنوز هم بشر امروزی در مواردی، درکی از مسایل علمی قرآن ندارد و شاید هزاران سال لازم است بگذرد تا نکات دقیق علمی قرآن شناسایی شود.معجزه قرآن در اینجا دقیقاً این است که برای هر عقلی، به اندازه حجم آن یعنی به همان مقدار که وی را ارضاء نماید، می بخشد. به همین جهت می بینیم که مردم کم سواد فاقد دانش، در قرآن گم شده ی خود را می یابند، انسان های متوسط و اندک مایه نیز مفاهیمی را در قرآن توانند یافت که ارضایشان نماید، افراد متبحر و متخصص در علوم مختلف نیز اعجاز قرآن را آن گونه در می یابند که با حیرت و اعجاب تمام در برابر آن درنگ می کنند. آنچه اعجاز علمی قرآن را از دیگر انواع اعجازی آن متمایز می سازد، اهمیت بیشتر این مبحث نسبت به دیگر وجوه اعجازی قرآن نیست بلکه اهمیت و جاذبه ی پیام و اعجاز روحی و انسانی قرآن که در طول قرن ها امت اسلامی را به سوی خود کشانده است پیوسته بیشتر از دیگر ابعاد آن بوده و خواهد بود. پس در واقع تمایز اعجاز علمی قرآن با دیگر ابعاد اعجازی آن در مصداقیت علوم تجربی است؛ مصداقیتی که نزد بعضی در مقایسه با دیگر میادین معرفت بشری تا مرز مطلقیت جلو رفته است. این مصداقیت بر این پایه استوار است که علم تجربی توانسته است در قله ی هرم معرفتی عصر ما قرار گرفته و در هر آنچه صحیح یا در نهایت خطا آلوده می باشد، جامعه مرجعیت را بر تن کند.پرداختن قرآن به علوم تجربی و طبیعی می تواند بهترین مشوّق و انگیزه برای مسلمانان باشد تا مسیر پژوهش های علمی را پی گرفته و به پیشرفت معرفتی و علمی دست یابند و بزرگترین چالش دنیای اسلام را که همانا عقب ماندگی در عرصه‌ی علوم است درمان کنند. چنانکه این عامل نقش خود را در عصر اولیه طلایی اسلام که مسمانان هم از فهم و هم در عمل به قرآن نزدیک‌تر بودند به درستی ایفا کرد.توجه به اسرار آفرینش و قوانین جاذبه های فضایی و کیهانی زمینه آن است که بشر از تردید و غفلت نسبت به امکان و تحقق رستاخیز و پاسخگویی در برابر پروردگار بیرون آید و به مرحله یقین دست یابد. بنابراین انسان برای رسیدن به یقین و معرفت راسخ دینی، باید از گذرگاه کیهان‌شناسی عبور کند.آنچه که باعث شد این موضوع را انتخاب کنم علاقه به موضوع و سوالاتی بود که در مورد اعجاز علمی برایم مطرح بود. وقتی وارد حیطه اعجاز علمی قرآن شدم با دیدگاه های متفاوتی روبرو شدم و اینکه هر کدام از صاحب‌نظران به بیان ادله ای مبنی بر صحت دیدگاه خود پرداخته اند.لذا با توجه به اینکه قرآن کتاب جامع هدایت است تصمیم گرفتم برای مشخص شدن وجود و یا عدم اعجاز علمی در قرآن به پژوهش در این مورد بپردازم.
بررسی معنای زندگی در قرآن و عهد جدید
نویسنده:
مرضیه جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پرسش از معنای زندگی و چگونگی وصول به آن، یکی از مهمترین موضوعات فلسفی در دوران جدید است، که برای هر کسی که فراتر از روزمرگی‌های زندگی می‌اندیشد، مطرح می‌شود. مسئله‌ی معنای زندگی امری ذو-وجوه است و از چشم‌اندازهای گوناگونی چون فلسفه، روانشناسی، و دین می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد، اما بررسی تمام جنبه‌های آن، در حد این نوشتار نیست. دو رویکرد کلی به معنای زندگی می‌توان داشت: طبیعت‌گرایی و فراطبیعت‌گرایی. از آنجا که دین یگانه پناهگاه اصلی در این گونه نگرانی‌های بشر بوده است، ادیان هنوز یکی از مهم‌ترین مراجع پاسخگویی به این پرسش‌ها از منظر فراطبیعت‌گرایی هستند. در رساله‌ی حاضر با تکیه بر دین اسلام و مسیحیت معناداری زندگی از منظر آیات و مفاهیم روح بخش قرآن و همچنین آیات عهد جدید (انجیل) مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با هدف تبیین معنای زندگی در قرآن و عهدجدید سعی نموده با طرح برخی از مسائل از دیدگاه این کتب مقدس، نگرش آنان درباره‌ی معنای زندگی، و راهکارهای هر یک را برای زندگی بهتر، توصیف و تحلیل نماید. سوالات پژوهش عیارتند از اینکه، از دیدگاه قرآن چه چیزی به زندگی معنا می‌بخشد؟ از دیدگاه عهد جدید چه چیزی به زندگی معنا می‌بخشد؟ آیا معنای زندگی جعل می‌شود یا صرفا کشف می‌شود؟ روش پژوهش در این رساله توصیفی تحلیلی، و براساس مطالعات کتابخانه‌ای انجام گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که، از نظر قرآن و عهدجدید هدف نهایی زندگی دستیابی به سعادت، می‌باشد و با ایمان و عمل صالح می‌توان به این مقام رسید. لیکن عهدجدید سعادت را،لذت از رویت سعیده خداوند در زندگی پس از مرگ می‌داند، اما قرآن سعادت را رسیدن به قرب الهی می‌داند. و اینکه کشف معنای زندگی و جعل آن مکمل یکدیگرند؛ یعنی ابتدا معنای زندگی کشف، و سپس هدف زندگی جعل می‌شود. با بررسی کتب مقدس فوق نیز به این نتیجه رسیده‌ایم که نمی‌توان مسئله کشف و جعل معنای زندگی را از هم تفکیک کرد.
بررسی سیر تاریخی ایمانگرایی از آگوستین تا ویتگنشتاین
نویسنده:
رخابه غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه ایمان وعقل همواره از اساسیترین مسائل در حوزه های فلسفه دین والهیات به شمار می رود ودرپاسخ به رابطه ایمان وعقل سه دیدگاه وجود دارد1-عقلانیت حداکثری که ارزیابی عقلانی ومنطقی آموزه های دینی را هم مطلوب میداندوهم ضروری2-عقلانیت انتقادی که ارزیابی آموزه های دینی با ملاکهای عقلی ومنطقی مطلوب می داند اما چنین امری در مورد همه گزاره های دینی ناممکن می داند 3-ایمانگرایی ،دیدگاهی که اصلا هیچ رابطه ای میان عقل وایمان نمی پذیرد .که دو نوع گرایش داردایمانگرایی افراطی و هم ایمانگرایی معتدل .مابه ایمانگرایی اگوستین ،آنسلم ،پاسکال ،کی یر کگور،بولتمان وویتگنشتاین با توجه به مبانی فکری وفلسفی آنهامی پردازیم . آنسلم واگوستین روششان ایمان در جستجوی فهم بود که ایمان را مقدم بر عقل می دانستند کی یر کگور وویتگنشتاین از ایمانگرایانافراطی هستند که معتقدند ایمان در ضدیت باعقل است .پاسکال ازایمانگرایان معتدل می باشد که معتقداست ایمان گرچه مقدم بر عقل است اما با قابل جمع می باشد .بولتمان از منتقدان عهد جدید است .نتیجه اینکه هیچ نظام فلسفی کامل وبدون نقص وجود ندارد .راه درست مطالعه هر جریان فکری جدید است که با اتکا به تجربیات وایمانخود به بررسی بپردازیم .هر چند ایمان جایگاه بس والایی دارد اما عقل هم جایگاه خاص خود را دارست .ممکن است عقل در ایمان آوردن نقشی نداشته باشد اما میتواند به یافته هایآن سامان دهد در ادیان مختلف به استفاده از عقل تأکید شده است.
  • تعداد رکورد ها : 568