جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 655
واژه شناسی «جسمانیت» در نظریه جسمانیه الحدوث وروحانیه البقا بودن نفس
نویسنده:
هادی موسوی,مهدی علیپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس،‌ جزء نظریات بدیع صدرالمتالهین درباره ماهیت نفس است. این نظریه درصدد است اثبات کند که نفس در ابتدای پیدایش، موجودی جسمانی است، اما در طول زندگی، به واسطه حرکت جوهری، کمال می یابد و به موجودی روحانی تبدیل می شود. بسیاری از شارحان این نظریه به بررسی ابعاد گوناگون آن پرداخته اند. با وجود این، به نظر می رسد از تعیین دقیق معنای واژه «جسمانی» غفلت شده است، واژه ای که نقش محوری را در نظریه ملاصدرا ایفا می کند. دو تعریف عمده در مورد حقیقت معنای جسمانی به دست داده شده است: یکی «موجودی از سنخ جسم و یا همان جسم» و دیگری «موجودی شدید التعلق به جسم». مقاله حاضر به دنبال آن است که نشان دهد: مراد ملاصدرا از «جسمانی» معنای نخست آن واژه می باشد، یعنی نفس، در ابتدای حدوث، جسم است. شواهد و قراین موجود در آثار او همین مدعا را تاییدو تثبیت می کنند.
صفحات :
از صفحه 131 تا 152
چگونگی ترکیب ماده و صورت از نگاه صدرالمتالهین
نویسنده:
عبدالرسول عبودیت، مرتضی رضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو، مبدع نظریه ترکیب انضمامی اجسام از ماده و صورت، و همفکران وی ادعا می کنند: اجسام فراورده ترکیب دو جوهر جدا از هم می باشند. ایشان برای اثبات مدعای خویش، دو برهان «قوه و فعل» و «وصل و فصل» را به دست می دهند. اشراقیان، به رهبری شیخ اشراق، با اعتراف به وجود خاصیت بالقوگی در اجسام، منکر وجود جوهری جدا به نام «ماده» در ازای این خاصیت هستند و به تعبیری، ترکیب انضمامی ماده و صورت را نمی پذیرند. صدرالمتالهین نیز علاوه بر نفی ترکیب انضمامی، براساس حرکت اشتدادی در جوهر، دیدگاه منحصر به فردی را عرضه می کند که نظریه «ترکیب اتحادی ماده و صورت» نامیده می شود. وی گذشته از اثبات مدعای خود، به اشکالات وارد بر این نظریه نیز پاسخ می دهد
صفحات :
از صفحه 11 تا 35
نسبت میان عقلانیت و کرامت انسان در فلسفه ملاصدرا و کانت
نویسنده:
سیما محمدپوردهکردی، رضا اکبریان، شهین اعوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه ملاصدرا و کانت، «عقل» عالی ترین قوه نفس و «معرفت عقلانی» بالاترین مرحله شناخت است. از نگاه هر دو فیلسوف، عقلانیت یا خردورزی بنیادی ترین ویژگی انسان و مبنای کرامت ذاتی اوست، با این تفاوت که ملاصدرا عقلانیت نظری، و کانت عقلانیت عملی را معیار اصلی می پندارند، یعنی از نظر ملاصدرا، شان و کرامت انسان به چیزی است که می داند، در حالی که از نظر کانت، شان و کرامت انسان به چیزی است که می خواهد. یکی از جلوه های عقلانیت در اندیشه این دو فیلسوف، خلاقیت یا همان آفرینشگری است. دو فیلسوف یاد شده خلاقیت را، هم در حوزه نظری (در محدوده قوه خیال و عقل) و هم در حوزه عملی، مورد توجه قرار داده اند، با این تفاوت که در حکمت صدرایی، آفرینشگری انسان در ارتباط با ماورای طبیعت و از راه اتخاذ با عقل فعال صورت می گیرد، در حالی که در فلسفه کانت، خلاقیت انسان در پیوندی عمیق با استقلال و خود بنیادی اوست، منشا و مبدا متعالی ندارد، و صرفا ریشه در انسانیت و استقلال اراده انسان دارد.
حکمت و تزکیه نفس و رابطه آنها در حکمت متعالیه
نویسنده:
رحیم قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حکمت بر اساس تقسیم آن بر پایه قوای نفس، دو شاخه نظری و عملی را شامل میشود. حکما از دیرباز، بر همراه بودن تحصیل و تکمیل این دو شاخه برای تحقّق تعریف و معنای «حکمت» تأکید داشته اند. ملّاصدرا نیز همچون سایر حکما، به این همگامی تصریح و بر آن تأکید کرده است. اما حکمت عملی به لحاظ داشتن مایه های کاربردی و عملی برای تکمیل و تعالی نفس، با تزکیه نفس ملازم است. و چون غایت حکمت، تکمیل نفوس است، بنابراین، تزکیه نفس با حکمت، تعریف آن، و غایت آن ارتباط تنگاتنگی دارد.نوشته حاضر به بررسی این ارتباط از نظر ملّاصدرا میپردازد و سعی کرده است با توجه به مبانی و مطالب حکمت متعالیه، حقیقت حکمت و ارتباط آن با ایمان و تزکیه نفس را تشریح و تصویر کند، نکاتی درباره غایات حکمت ذکر نماید و سپس به بررسی تفصیلی رابطه دوسویه غایات حکمت و تزکیه نفس بپردازد و از این طریق، این نکات را اثبات کند: 1. دغدغه اصلی ملّاصدرا در تعریف و «ارائه حکمت متعالیه»، کمال نفس و تزکیه آن بوده است. 2. غایات حکمت، که ملّاصدرا و دیگران از آنها به «غایت» تعبیر نموده اند، در حقیقت، غایات و نتایج عملی و هستیشناختی هستند، نه غایات علم شناختی و روش شناختی. 3. حکمت عامل اصلی تزکیه صحیح نفس، و تزکیه نفس نیز عامل اصلی فهم صحیح مسائل فلسفی است. 4. تزکیه نفس در شکل گیری مفهوم، تعریف، مصداق و غایات این جهانی حکمت، نقش بسیار اساسی دارد و بررسی جامع موارد وابستگی فهم مسائل حکمت بدان ضروری به نظر میرسد.
توحید از دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی
نویسنده:
غلامرضا قاسمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه وحدت وجود که تبییتی است از حقیقت هستی از مباحث پر اهمیت و اساسی عرفان و فلسفه به شمار میرود که همراه با ذوقیات عرفانی میتواند افقهای تازه ای در مقابل دیدگان موحدان بگشاید. نظریه وحدت وجود به عنوان یک نظام فکری تا قرن هفتم هجری قمری پیش از محیی الدین عربی در جهان اسلام و حکمت اسلامی مطرح نبوده یا دست کم بگونه ای کامل مشروح و منظم تدوین نگردیده بوده است. بنابراین تردیدی نیست که وحدت وجود مطرح در فلسفه صدرالمتالهین ریشه عرفانی دارد. هنر ملاصدرا اما این است که توانسته است برای این نظریه پایه های فلسفی محکمی فراهم آورد. وحدت وجود از مباحث غامض و پیچیده عرفان و فلسفه است زیرا نظریات و تفاسیر مختلف و متعددی از آن ارائه شده است نیز به علت آنکه نظریه پردازان آن در پردازش عقاید خود دارای اصطلاحات و زبان و رهیافت واحدی نیستند به علاوه استعمال واژه ها و اصطلاحات مشترک و ابهامات فراواندر غالب آثار آنان به چشم می خورد جملگی پژوهش در این مقوله را با مشکل مواجه میسازد. از زمان طرح نظریه وحدت وجود تا کنون همواره مخالفان جدی و سرسختی بویژه در میان متکلمان و مدافعان رسمی ادیان داشته است. البته اساس انکار و اتهام به قائلان وحدت وجود از یک سو برخاسته از عدم تدبر صحیح و واژه هایی است که در عبارات آنها وارد شده است که همین موجب شده تا زبان به طعن و ناسزا بگشایند از سوی دیگر مخالفان این گونه میپندارند که عقیده به وحدت وجود با بعضی معتقدات دینی در تضاد خواهد بود لذا با آن مخالفت و قائلانش را تکفیر نموده اند. بررسی کلی در آثار ملاصدرا از این نکته حکایت دارد که وی در آثار خود هم از وحدت تشکیکی وجود سخن گفته و هم در تحقیقات نهایی وحدت وجود را به سبک اهل عرفان مطرح میسازد. این حکیم الهی خود نیز تصریح دارد که ما در بدایات با قومیم و در نهایات از آنها جدا میشویم. لذا در ابتدا با وحدت تشکیکی وجود بحث را آغاز می نماید و سپس در فصول عرفانی اسفار یعنی مباحث علت و معلول که بحث خیلی اوج میگیرد. درست به مانند محیی الدین وحدت شخصی وجود را به اثبات میرساند. این نکته در فلسفه متعالیه صدرایی بسیار حائز اهمیت و شایان توجه است. خود وی نیز این امر را توفیقی بزرگ از برکت فضل و عنایات خداوند فیاض میداند.
بررسی منحنی آیت شناسی در سه مکتب فلسفه اسلامی در مقایسه با قرآن
نویسنده:
فرشته خدام کهنکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در پژوهش حاضر تلاش شده تا به مسئله‌ی چگونگی سیر آیت شناسی در سه مکتب فلسفه اسلامی در مقایسه با قرآن؟ پرداخته شود از این رو آیت از دو زاویه هستی شناختی و معرفت شناختی مورد بررسی قرار گرفته است. ردپای این اصطلاح را در فلسفه اسلامی در قالب مباحث علت و معلول می توان جست و جو نمود به گونه ای که سیر تطور مباحث علت و معلول در این مکاتب و نگرشی که نسبت به رابطه علت و معلول وجود دارد نشان‌گر نوع نگرش، نسبت به هستی به عنوان آیت و علت هستی بخش است. در نظام هستی شناختی ابن سینا گرچه ممکنات در ایجاد خویش نیازمند واجب الوجود هستند اما حقیقت وجودی آن‌ها آیت الهی نیست؛ در فلسفه اشراق که مبتنی بر نور و اشراق است، رابطه علت و معلول، رابطه‌ای اشراقی است و می‌توان گفت هستی در این نظام در جایگاه آیت است، همچنین در معرفت برخاسته از این مکتب اشیاء آیات حق هستند؛ در فلسفه ملاصدرا آیت الهی بودن اشیاء چه در حوزه هستی شناختی و چه در حوزه معرفت شناختی به نحو چشمگیری نمود بیشتری می‌یابد به گونه‌ای که بر اساس الگوی وحدت شخصی وجود، اشیاء پیش از آن که حکایت گر وجود خویش باشند، نشانگر وجود علت هستی بخش و وجود الهی هستند. در قرآن نیز آیت در پنج حوزه کاربرد دارد و به معنای نشانه و علامت الهی ثابت در ذات و هویت پدیده‌ها است که فرد دین‌دار می‌تواند آن را رویت کند.
مهدویت و ضرورت وجود امام از دیدگاه صدرالمتألهین
نویسنده:
اصغر پوربهرامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در مقاله حاضر نخست گزارشی جامع از دیدگاه ملاصدرا پیرامون مهدویت ارایه می شود. سپس موضع وی در این باب با مواضع برخی از متکلمان و فیلسوفان سلف او مورد مقایسه قرار خواهد گرفت. برای نیل به این دو مقصود پیش از هر چیز، از آن جا که وی میان نبوت و امامت، تفاوت اساسی قایل نیست، نظریه او پیرامون نبوت، خصایص نبی و کیفیت دریافت وحی و الهام و به مقتضای بحث، مطالبی در باب ولایت و ختم نبوت ذکر می شود. پس از تمهید این مقدمات، نظریه او در باب امامت، فواید وجودی امام و نیز به جهت ارتباط وثیق میان قول به ضرورت وجود یک امام در هر زمان و قول به مهدویت، استدلال های ده گانه او بر اثبات وجوب وجود امام، به تفصیل مورد بحث قرار می گیرد و با بیان عقیده او پیرامون امام دوازدهم و غیبت آن امام، گزارش آرای وی در باب مهدویت به انجام خواهد رسید. در پایان هم به عنوان نتیجه بحث با بررسی استدلال های او بر اثبات وجوب وجود امام و مقایسه آن ها با استدلال های دیگر متفکران سلف او، جایگاه وی در تاریخ این مساله روشن خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 91 تا 114
ارتباط مراتب انسان با مراتب هستی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
مرتضی شجاری , جعفر محمدعلیزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا علاوه بر اینکه وجود را امری بسیط و دارای مراتب تشکیکی می‌داند، معتقد است انسان نیز هویتی واحد دارد که در عین بسیط بودن، دارای مراتب و مقامات متعدد است. از نظر وی مراتب نفس آدمی با مراتب ادراکی او و مراتب هستی در ارتباط است. در نتیجه هر ادراکی از ادراکات آدمی با مرتبه‌ای از هستی مرتبط است. به باور ملاصدرا، در حصول علم، عالم با معلوم متحد می‌شود؛ چنان‌ که با عقل فعال نیز اتحاد می‌یابد. پس از این اتحاد، تمامی موجودات، اجزای ذات او می‌شوند و نسبت انسان به آنها، همانند نسبت روح به بدن می‌گردد. از این‌ رو می‌توان گفت که آدمی در هر مرتبۀ ادراکی، همان مرتبه از هستی را داراست و عالَم او همان مُدرَکات او هستند.
صفحات :
از صفحه 5 تا 27
بررسی معانی گوناگون اصالت وجود و اعتباریت ماهیت در نظام صدرایی
نویسنده:
عبدالرسول کشفی , محمد بنیانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا در آثار خویش اصالت وجود، و، به تَبَع، اعتباریت ماهیت، را در دو معنا به کار می­ برد: 1. مفهوم وجود در عالم خارج از ذهن دارای مصداق است، اما ماهیت مصداق خارجی و بیرونی ندارد. 2. هر دو دارای مصداق خارجی ­اند با این تفاوت که وجود تحقق بالذات، و ماهیت به عرض و به واسطه وجود تحقق خارجی دارد. بنابر معنای اول، عالم خارج صرفاً عالم وجود است و بر اساس معنای دوم، عالم خارج عالم وجود و ماهیت، هر دو، است. نظریه ­های مبتنی بر اصالت وجود برخی مبتنی بر معنای اول از اصالت وجود و بعضی مبتنی بر معنای دوم است. از آنجا که این دو معنا با یکدیگر ناسازگارند (زیرا یکی تحقق خارجی ماهیت را نفی و دیگری اثبات می ­کند)، نظام صدرایی دستخوش نوعی ناسازگاری درونی است. برای رفع این ناسازگاری لازم است یکی از دو معنا و نظریه ­های مبتنی بر آن از نظام صدرایی حذف گردد. مقاله حاضر می­کوشد این ناسازگاری را در سخنان، ادله و لوازم معرفتی نظام اصالت وجود صدرایی نشان دهد.
صفحات :
از صفحه 45 تا 56
بررسی تطبیقی نظریه مثل افلاطونی از دیدگاه ابن‌سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
محمود صیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
افلاطون بر آن بود که با تبیین نظریه مثل مبنای استوار و محکمی براى معارف بشرى پایه‏ریزى کند و آنها را از ورطه ی شکاکیت، رهایی بخشد. ابن‌سینا قائل شدن به آن را ناشی از خلط اعتبارات ماهیت، عدم تشخیص معنای واحد، خلط میان بقاء فرد با بقاء نوع دانسته و با ارائه ی نحوه ی صدور عقول طولی و ختم آن‌ها به عقل فعّال این نظریه را ابطال نموده است. از سوی دیگر شیخ اشراق تلاش کرده تا اثبات نماید ابن‌سینا در ابطال نظریه مثل، گرفتار مغالطه شده است؛ او براهین سه‌گانه‌ای در اثبات مثل اقامه نموده و با شهودات و اشراقات قواهر أعلون، نحوه ی صدور آن‌ها را از نور الانوار بیان نموده است. بعد از سهروردی، صدرالمتألهین به اثبات این نظریه پرداخته و سعی نموده تا در همه جوانب آن تحقیق نماید. مباحث مطرح شده از سوی ملاصدرا، در مورد نظریه مثل، به سه بخش کلی تقسیم‌ می شوند: جایگاه این نظریه در حکمت متعالیه، اقامه براهین پنج‌گانه در اثبات ارباب انواع و پاسخ‌گویی از انتقادات به نظریه مثل. در فصل پایانی به بیان نقاط ضعف و قوت هر یک از دیدگاههای ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا پرداخته شده و نحوه تأثیر پذیری ابن سینا از نظرات افلاطون و همچنین تأثیر پذیری شیخ اشراق و ملاصدرا از دیدگاههای افلاطون بیان گردیده است. رویکرد پژوهش حاضر به این مسأله تطبیقی است؛ از این رو سعی در تببین تطبیقی دیدگاههای این سه فیلسوف، وجوه تأثیر گذاری و تأثیر پذیری آنان و نقاط قوت و ضعف نظریات هر یک گردیده است. نگارنده با توجه به مبانی فلسفی اشراق و متعالیه اثبات کرده است، علاوه بر عقول عرضی، ارباب انواع در عالم مثال نیز وجود دارند و علی رغم آنکه ملاصدرا کیفیت صدور مثل افلاطونی و عقول عرضی را از واجب الوجود تبیین ننموده است اما با این حال، در پایان دیدگاه او را در مورد مثل افلاطونی، به عنوان بهترین دیدگاه در این زمینه برگزیده است. از این رو اشکالات و انتقاداتی را که بر این نظریه شده است پاسخ گفته و آنگاه به واکاوی ریشه های افکار او در آثار سهروردی و افلاطون پرداخته است.
  • تعداد رکورد ها : 655