جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 315726
فرهنگ‌های مصرف محلی در شهر بانه: اتنوگرافی فرهنگ‌ محلی در مواجهه با امر جهانی
نویسنده:
هیوا کریم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر نشأت گرفته دغدغه‌ها و علایق پژوهشگر به مسائل بستر و محل زندگی خود است که به صورت تجربی درک نموده و از سر گذرانده است. با مطالعه درخصوص این مسائل به تدریج راه خود را به سوی پروبلماتیک نمودن موضوعات و مسائل مورد توجه پیدا نمود. به طور ناخواسته تمامی بخش‌های پژوهش به تحولات اخیر در حوزه‌های مختلف معرفت‌شناختی و روش‌شناختی پیوند یافت. روش‌های کیفی و نظریات اخیر در خصوص اقتصاد سیاسی نئولیبرال، مصرف، جهانی‌شدن و محلی گرایی، که پژوهش در همگی این‌ها به خصوص در داخل نوپا و نوظهور هستند. این پایان نامه حاصل طرح مسائلی از اینقبیلو پروبلماتیک کردن آن در خصوص بستر مورد پژوهش است. در همین رابطه بهمرور عرصه‌های مطالعاتی و نظریات موجود (البته در حد توان) در خصوص جهانی‌شدن، محلی گرایی و تئوری‌های فرهنگ‌ مصرف پرداخته شد. در این راستا در خصوص جهانی‌شدن نظریات اقتصادی مربوط به سرمایه‌داری پساصنعتی نئولیبرال به دلیل پیوند دادن عرصه مصرف به تولید از یک سو و در متن قرار دادن جهانی‌شدن در ریشه‌های تاریخی آن از سوی دیگر مورد استناد و تأکید قرار گرفتند. در باب محلی‌گرایی عمدتاً مطالعات انسان‌شناختی و فرهنگی بررسی و تحلیل گردید که نظریه‌های ترکیب‌بندی و پیوند‌زنی از برجسته‌ترین آنها است. این عرصه نیز به دلیل اهمیت دادن و برجسته‌سازی به نقش امر محلی مورد توجه واقع شد.در نهایت مطالعات مربوط به مصرف که در دو دهه اخیر روز به روز بر اهمیت آن افزوده شده است و به صورت حوزه‌ای نوپا برای مطالعات جامعه‌شناختی و فرهنگی درآمده است نیز وجه سوم موضوع مورد پژوهش را تشکیل داد. اکثریت قریب به اتفاق کارهای انجام شده در این خصوص به روش اتنوگرافی انجام شدند که به دلیل چرخش‌های مختلف معرفتی و روشی رخ داده در حوزه علوم اجتماعی می‌باشد. دلیل دیگر در انتخاب این روش شاید محقق مدار بودن آن است. در پژوهش حاضر با پانزده نفر مصاحبه رسمی انجام شد. روش کار اتنوگرافی با سه مرحله توصیف،تفسیر و تحلیل یا تبیین مشخص می‌شود. از توصیف جزئیات و خصوصیات محلی بستر مورد پژوهش آغاز، و با بررسی و تفسیر معانی کنش‌ها و استخراج نظام معنایی کلی‌تر ادامه می‌یابد تا در نهایت به تحلیل کلی وضعیت‌های موجود در متن فرهنگ محلی و ارتباط با روندهای کلان اجتماعی دست یابید. در تحقیق حاضر الف) پژوهشگر معتقد است که فرهنگ‌های مصرف محلی بیشترین تأثیر را از ایدئولوژی‌های بازار و سازوکارهای تبلیغاتی آن می-پذیرد و نقش ویژگی‌های جنسیتی، طبقاتی، قومی – ملی و دینی کمتر از آن است. ب) پژوهشگر معتقد است جهانی شدن و کالاهای جهانی که حاوی معانی خاص هستند توانسته‌اند رضایت مد نظر مصرف‌کننده‌گان را در خرده فرهنگ‌های مختلف بواسطه ظرفیت‌ معناپذیری‌ خود کسب نمایند، به این ترتیب که کالا در همگام سازی و منطبق نمودن معانی جاسازی شده در خود و معانی مورد نظر مصرف‌کننده موفق بوده است. ج) فرهنگ محلی شروع به پذیرش منطق عقلانی‌شدن بازار نموده است و از قواعد آن پیروی می‌نماید و در موارد مختلفی توانسته است کالاهای خود را با آن منطق خاص هماهنگ و منطبق نموده و تولید نماید. د) روابط و مناسبات سنتی محلی و جهانی به صورت ترکیبی از هر دو در حال ادامه حیات هستند که البته قواعد و قوانین منطقی و عقلانی مبتنی بر بازار بر فرم روابط حکمفرما است و محتوای محلی را در روابط سازمان‌دهی و مفصل‌بندی می‌کند. و) همچنین بازاری شدن و تجاری شدن عرصه‌های عمومی و خصوصی مردم محلی روند رو به گسترشی است که همگان را درگیر نموده و منجر به واکنش‌های اخلاقی و اتخاذ استراتژی‌های هویتی و عامیانه جالب توجهی شده است. در پایان پژوهشگر بر مبنای روالی که در طی تحقیق پیمود نظریات میشل فوکو و دیوید هاروی را در ارائه طرحی کلان و قرار دادن بستر محلی در متنی جهانی مفید یافت که سمت و سوی سیر جریانات اساسی و بنیادین زندگی امروزی بشر را ترسیم خواهد ساخت.
تحلیل و بررسی مبانی آرای ویژه سید محمد کاظم طباطبائی یزدی در فقه قراردادها
نویسنده:
سیدعلی‌جبار گلباغی ماسوله
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، در شماری از مباحث فقه قراردادها، با مشهور به مخالفت برمی‌خیزد و گاه رأیی بیان می‌دارد که تاریخ ادبیات فقه شیعه آن را فاقد پیشینه و به وی ویژه می‌داند. رساله‌ی حاضر، با بهره‌مندی از نگاهی تاریخی و به کارگیری روش توصیفی تحلیلی، در قالب پژوهش بنیادی شخص محورانه، تبیین آراء ویژه‌ی محقق یزدی در فقه قراردادها و بررسی مبانی آن‌‌ها را در اهتمام خویش دارد، تا از این رهگذر، به گزارش تاریخ بخشی از مباحث قواعد عمومی و عقود معین فقه قراردادها در حوزه‌ی دگراندیشی با مشهور، نایل آید. پیشینه شناسی مخالفت‌های محقق یزدی با مشهور، حکم به إباحه‌ی تشبیب، حرمت عکاسی از موجودات دارای روح، جواز أخذ أجرت بر واجبات، جواز تعلیق در عقود و ایقاعات، جریان اشتراط خیار در ایقاعات، صحت ضمان به معنای ضم ذمه به ذمه، ایقاع خواندن ضمان، حواله و وکالت و نیز غیر تملیکی شمردن وقف را عمده‌ترین آراء ویژه‌ی وی در فقه قراردادها معرفی می‌نماید؛ چنان‌که سبک شناسی ادب فقهی‌ وی، نقد دستاویزهای مشهور، استناد به عمومات و اطلاقات، در کنار توجه به فهم و معاملات عرفی و بهره‌گیری از تفسیر توسیعی را عمده‌ترین مبانی آراء ویژه‌ی وی نشان می‌دهند.
سیمای معصومین (ع) در سروده های چند شاعر معاصر : (محمدتقی بهار، محمدحسین شهریار، حمید سبزواری، محمود شاهرخی، مهرداد اوستا، نصرالله مردانی)
نویسنده:
مهناز احمدی دشتیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از اندیشه های اساسی و محوری شعر شاعران، از گذشته تا به حال، اندیشه های دینی و مذهبی بوده است و توجه آنان به اولیای دین و سیره و سیمای معصومین (ع) در همین زمینه می باشد. در این پایان نامه، نگارنده یافته های پژوهشی خود را جهت تبیین سیمای معصومین (ع) در سروده های چند شاعر (بهار، شهریار، سبزواری، شاهرخی، اوستا و مردانی) عرضه کرده است. این موضوع در این دوره بیشتر به ذکر مناقب معصومین (ع) به خصوص پیامبر اکرم (ص)، حضرت علی (ع)، حضرت فاطمه (س)، امام حسین (ع)و امام زمان (عج) اختصاص دارد و به بقیه ی امامان کم تر توجه شده و یا اصلا توجه نشده است. موضوع اشعار شاعران حوادث زندگی و فضایل و مناقب این معصومین (ع) می باشد. با آن که معصومین (ع) ذاتا دارای صفات مشترکی هستند، ولی بعضی از حوادث روزگار ایشان و یا برخی خصوصیات آنان بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند، مثلا از پیامبر (ص) معجزات فراوان، مبعث، معراج و از حضرت علی (ع) شجاعت و فداکاری و از حضرت فاطمه (س) مسأله ی فدک و محبت پیامبر (ص) به ایشان، امام حسین (ع)مظلومیت و مبارزه اش در کربلا و جان نثاری و درباره ی امام زمان (عج) مسأله ی ظهور و انتظار مورد توجه شاعران بوده است. با توجه به شعر شاعران معاصر و مقایسه ی آنان با شاعران گذشته، می توان ابراز داشت که شاعران معاصر علاوه بر مدح و منقبت یا سوگ معصومین (ع) ، به مظلومیت آنان و ایستادگی و مقاومت آنان در برابر حاکمان ستمگر و گاهی اهمیت مسأله ی ولایت نیز توجه شده است. این نگرش به خصوص در مورد امام حسین (ع) به ویژه موضوع قیام عاشورا و امام زمان (عج) خصوصا موضوع انتظار حضرت برجستگی بیشتری دارد. به گونه ای که عاشورا دیگر تابلویی از غم و اندوه و ماتم نیست، بلکه سراپا شور و عشق و جانبازی برای حیای دین خدا و مبارزه با ظلم و زور وتزویر است و موضوع انتظار نیز به سکون و نشستن و منتظر ماندن خلاصه نمی شود، بلکه قیام و ایستادگی و خودسازی و ارتقای بینش و بصیرت در راستای فراهم کردن مقدمات ظهور می باشد.
صورخیال دردیوان حاجی محمدجان قدسی
نویسنده:
زینب اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
1نتیجه گیری :تصویر شاعرانه حاصل خیال ونیروی تخیّل می باشد؛ نیروی تخیّلی که از اندیشه نشأت گرفته و همراهی باعنصر عاطفه تأثیرآن را دو چندان کرده است. شعر ارتباط عاطفی شاعر با مخاطب را بر می انگیزد و در این رهگذر صور خیال اهمیّت بسیاری دارد . هر شاعر صور خیال مناسب با عاطفه و اندیشه خود را به کار می برد.صورخیالی که ممکن است از بطن اجتماعی که در آن زندگی می کند برخاسته باشد و تجارب روزمرّه او هم درآن بی تأثیر نیست. این نکته قابل تأمّل است که آیا صورخیالی خشک برخاسته از تجارب روزمرّه دیگران را به کار برده یا در ایجاد هم حسّی بسیار قدرتمند عمل کرده است و تصاویر زنده ساخته است. آنچه که اهمیّت دارداین است که شاعری که حامل اندیشه ای جدید و ابتکاری نو باشد و آن را در صور خیال خویش بیامیزد درردیف شاعران برجسته و ارکان شعر قرار می گیرد. این ذهنیّت نو زمانی حاصل می شود شاعر پدیده ها ومضامین زمان خود را مورد کند و کاو قرار دهد و نیازهای اجتماع خویش را درک کرده باشد . با اندیشه ای موشکافانه همه چیز را مورد مدّاقه قرار دهد و زبده ی افکار خود را به مخاطب خاطر نشان سازد . در این میان شاعران سبک هندی مبدع طرز جدیدی بودند که آن را طرز نو میخواندند و برای آنکه شعر فارسی را از ابتذال مضمون نگه دارند به دنبال خیال های باریک با بیانی موجز رفتند . حاجی محمّد جان قدسی مشهدی یکی ازهمین شاعران است که سبک او هم از سادگی بیان سبک خراسانی برخوردار است و هم از الفاظ و استعارات وتشبیهات و تمثیلات فراوان سبک هندی؛ هم الفاظ روزمرّه که در خراسان کاربرد داشته در شعرش به کار می برد وهم در تشبیهاتش از شکل حروف استفاده می کند و از پیچیده گویی های سبک هندی به جز در مواردی قصیده، ترکیب بند و ترجیع بند، غزل، « بسیار اندک در شعرش خبری نیست. این شاعر در چند قالب شعربه سرودن پرداخته است . برای آنکه صورخیال شاعر مذکور را بررسی کنیم باید میان قالب » رباعی، مثنوی های شعری او تفکیک قائل شویم. عنصر عاطفه به عنوان یک اصل مهم در شعر در قصیده و ترکیب بندها وغزلیات نمود بیشتری دارد. در قصیده قسمت های مقدّماتی قصیده مهم است و اگر این قسمت های مقدّماتی را در نظر نگیریم قصاید شاعر از لحاظ ادبی اهمیّتی نخواهد داشت؛ زیرا نه تنها صور خیال قابل توجّهی به کارنبرده، بلکه در این راه به ابتذال هم گراییده است و تقریباً مدام همان صور خیال اندک را تکرار می کند. استفاده از صنایع حسن تعلیل و استخدام و تشخیص در صورخیال به شکل بارزی نمود می یابد که الحق که شاعر باچیره دستی حسن تعلیل را در موارد بسیاری خوش نشانده است.ز روی سبزه صبا مشت شبنمی برداشت برای زینت گردون به کهکشان افشاندص 241گر از میانه مردی نشد کناره گزین چرا چو مردم چشمم همیشه خانه نشینص 251جز دل غنچه که از یاد لبت گلگون است نشنیدم که ز می رنگ برآرد مینا2ص 66اسناد کنایه های انسانی به اشیا در تشبیهات باعث ایجاد صنعت تشخیص و استخدام شده است. تشخیص ازویژگیهای عمده ی سبک هندی است تشخیص در این سبک در صورتهای دیگر صور خیال وارد شده است.شمع و غنچه را می توان از کلمات کلیدی شعر او محسوب داشت. شمع را بیشتر در قصاید و غنچه بیشتر درغزل با آنها هنرنمایی کرده است.من که شمع محفل قربم سراپا سوختم حال بیرون ماندگان بزم یارب چون گذشتص 813همچو شمعی که پریشان شده باشد تارش بر سر هر مژه در بزم تو چشمی است مراص 66ز بیم شعله از این بزم چون توانم جست چو شمع رفته مرا پای تا به دوش به خوابص 11چون شمع کشم بر تن خود سلسله از اشک در عشق سراپای مرا قید به کارستص 44پیرهن چون غنچه در بر کرده زندانی مرا تا گریبان غنچه ی این باغ در دلبستگی استص 811گمان برد که چو گل رسته در قبا بدنت چو غنچه هر که بیند قبای تنگ تراص 814آگه ز شوق گریه ی بی اختیار نیست هر کس چون غنچه با لب خندان شد آشناص 815عاطفه عنصری که در شعر قدسی موج می زند به خصوص در غزلیاتش و آنجای که در ترکیبات در سوگ فرزند و قرچقای خوان سپهسالار می سراید. دل سوختن، آتش جگر، داغ تداعی کننده ی عاطفه ی شاعر است.ساده گویی شاعر باعث شده تا خواننده صورخیال او را به راحتی بتواند حدس بزند و اکثراستعارات او با توجه به مصراع یا بیت قبل قابل فهمیدن است. صور خیال او خالی از اندیشه های حکیمانه هم نیست:3این که گویم دل از عشق برآید غلط است موج هرسو که نهد روی به ساحل دریاستص 34کوته نشد ز زلف درازش محبّتم این رشته را زدند به تار بقاص 242گر اعتبار جهان رنجه ات کند چه عجب گلوی تشنه خراشد همیشه موج سرابص 11از برای خود چراغ اهل دنیا روشن است گل سراپا آتش است امّا ندارد التهابص 38خود را به تخته پاره ی تسلیم واگذار کشتی طبع را ز امل بادبان مخواهص 216می گرفتی دیگری جای تو، گر بودی به فرض نقد هستی را عوض یا زندگانی را بدلص 135جنس هستی را بقایی نیست چون ایّام گل نقد گیتی را عیاری نیست چون سیم دغلص 135بر همّت تو طول امل بار گران بود روزی دو سه تاری تنیدی و گذشتیص 884گرداب، موج، طوفان، گوهر و گره از کلماتی است که شاعر مدام با آنها بازی می کند و حتی برخی از آنها را درقصایدی ردیف قرار داده است .خصوصیت دیگری که بر شمردیم استخدام در وجه شبه است که تقریباً شاید بیتی را نتوان یافت که شامل این خصوصیّت نباشد . شاعر مورد بحث اشعار خود را به تجاهل العارف و حس آمیزی آمیخته است و از عهده ی این کار هم به خوبی برآمده است ؛آنچه شاعر از صور خیال به کار برده تقریباً تکرار صورخیال گذشتگان است امّا از آنجا که شاعر آنها را با تجاهل العارف ، حس آمیزی ، تناقض آمیخته زیبا و دلنشین شده اند .در این چمن شفق مغرب است لاله مگر ؟ که پرورده به گریبان خویش شب تار4ص 281آنچنان می رود ایّام جوانی به شتاب که مگر شد طرف موسم گل عهد شبابص 31نمونه هایی از حس آمیزی :مرا ز شعله ی آواز خویش کرد کباب بگو به مطرب غم، دایم این چنین می نالص 214کشد چو برسر دیوانه شعله پنبه ی داغ عجب مدان که چو پروانه پر برآرد سنگص 241نمونه ایی از تناقض :آن را که گزیده ست دل از شربت دینار همیان درم در نظرش هیئت مار استص 45خیال فیض صبا بگذرد گرش به ضمیر چو گل شکفته شود غنچه ی تکلّم لالص 218بر کف پای تو مالم دیده چون خاک بهشت زین غم آباد جهانم چون دهد یزدان نجاتدر این عصر استفاده از شکل حروف در تشبیهات منسوخ شده و جزء ویژگیهای سبکی شمرده نمی شود اما شاعر نام برده با شکل حروف صور خیال می سازد :آنکه از راستی خامه ی عدلش پس از این از فلک شکل مه نو چو الف خیزد راستص 48در غزلیات تکرار مداوم داغ، خون دل خوردن، خون دیده غزل را حزن آلود کرده است و همان اصطلاحاتی که از زمان حافظ باب شده بود یعنی: می، خمار، نشأه، شراب، مستی، ایاغ، باده ، ساقی، رندان، خرابات، پروانه،شمع، گل، بلبل و ... را به کار می برد5تمثیل که از خصوصیات بارز سبک هندی است در انواع قالبهای شعری شاعر وارد شده امّا تنها رباعیات هست که قالب مسلط بر آن تمثیل می باشد .نداد توبه نجاتم ز قید عالم آب سفینه کم جهد از گردنامه ی گردابص 16تضاد هم در صورخیال او به چشم می خورد :دل را ز خیال می خضر آب کشیدم تا عشق چشانید به من لذّت سم راص 64از ادات آسا، وار، به سان علاوه بر چون استفاده می کند :حباب آسا مرا پروای تن نیست به غیر از یک نفس در پیرهن نیستص 321شعرهای او خالی از انعکاس وضع اجتماعی نیست :نی در بن ناخن کند اقبال مرا چرخ تا عقده گشایی نکند بخت دژم راص 18عناصر طبیعت در مثنوی های قدسی از مهم ترین دست مایه های تصویر آفرینی او به شمار می رود و این مسئله با توجه به زندگی او در کشمیر چندان شگفت نیست. فراوانی بسامد واژگانی چون بلبل، بوستان، گل،گلشن، شکفتن، سنبل، غنچه، سبزه، گلبرگ، باغبان، گلزار، شبنم، بیانگر حدّت و شدّت تأثیری است که این شاعر گران مایه از طبیعت در تصاویر شعری خویش داراست . در این میان مثنوی تعریف کشمیر و وصف کوه پیر پنجال زیباترین توصیف های او هستند؛تصاویر انتزاعی و جامد نیستند و از ذوق و طبع بلند شاعر نشسته ولاجرم بر دل نشسته است. در اواخر مثنوی و به خصوص ساقی نامه بیشتر از استعاره ی مکنیه استفاده کرده وتصاویر خشک و انتزاعی اند. در توصیف باغها تصاویر زنده تر و پویا ترو دلپذیرترند تا توصیفات تخت سلطنتی،کتاب سلطنتی، ... که با غلوهای بی مورد چیزی از زیبایی عاید خواننده نمی شود. اغراق های لطیف بر زیبایی تصاویر باغها افزوده است واستعارات مکنیه به جا و مناسب به کار رفته و موجب رقّت قلب خواننده می شود:زبس هر سو دوید و شمع افروخت چراغ لاله را در دل نفس سوختص 1346ارم در پشت دیوارش نشسته خجل چون عندلیب پر شکستهص 135زهر جانب نسیم از غنچه ی تر گشوده حقّه های بوسه را سرص 136شکفتن آشیان بسته بر شاخ که کی بیرون خرامد غنچه از کاخص 136امّا هرچه در تصاویر مثنوی ها به پیش می رویم از کیفیّت تصاویر کاسته می شود و تقریباً می توان گفت شاعرکاری از پیش نبرده و خواندن این قسم توصیفات بیشتر ملال آور است تا فرح بخش و زیبا . در چند مورد هم در مثنوی ها چیزی را به خودش تشبیه می کند :ز شاخ گلشن تا غنچه ای زاد شکفتن را شکفتن می دهد یادص 134به وفور در شعرش تشبیه ، استعاره و کنایه به کار رفته در این میان تنها مجاز است که از آن می لنگد و در شعربه جز یک سری مجاز خاص که مدام آنها را به کار برده به اندکی مجاز که تکراری نباشد بر می خوریم . کنایه از صفت و فعل بیشترین نوع کنایه ای است که به کار برده است ؛ کنایات فعلی او بجز موارد کمی همه از نوع ایما هستند . تشبیه مفصل و بلیغ و تمثیلی از همه ی موارد تشبیه بیشتر استفاده شده است و در آخر شعرش ازلحاظ استعاره غنی است و تقریباً نمی توان گفت که کدام نوع از همه بیشتر به کار رفته است . ترکیبات جدیدی چون دامن چشم ، دامن مژه ، سینه ی دست ، دامن دل بکر و زیبا و از ابتکارات این شاعر می باشد .شاعر ما شعرش از پرکاربردترین واژگان شعر سبک هندی که دکتر شفیعی کدکنی در کتاب شاعر آینه ها برمی شمرد پراست اما کمتر با آنها به تصویر سازی پرداخته است : آینه ، شمع ، آب ، برق ، حباب ، شیشه ی ساعت، پریدن رنگ ، ساغر ، سپند ، غبار ، گرداب ، نگین و نام ، موج گوهر ، محیط و گوهر در قصاید او بارها به کاررفته است .و از قول دکتر احمد شاه هندی به طور کل قدسی را نه می توان شاعری کاملاً پیرو سبک هندی بر شمرد و نه می توان او را خارج از سبک هندی مورد تحقیق قرار داد. الفاظش او را جزو شاعران سبک هندی قرار می دهد امّا به ندرت در معانی به پیچیدگی های سبک هندی گراییده است . از لحاظ فکری او کاملاً پیرو شاعران سبک عراقی است ستایش عشق ، غلو و مبالغه ، غم گرائی ، قضا و قدر ، زبونی ، فراق ، ذهنیت یا توجّه به دنیای درون که از مختصات شعری اوست او را به سبک عراقی نزدیک می کند . در سبک عراقی است که توجه به بیان و بدیع زیاد شده است و صور خیال گوناگون به شعر راه می یابند ازاین رو قدسی شاعری مابین سبک عراقی و هندی است .
نقش باورداشت آموزه مهدویت در شکل گیری فرهنگ و تمدن اسلامی
نویسنده:
امیر محسن عرفان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موعود باوری یا اندیشه منجی موعود، آموزه‌ای است که می‌شود گفت در تمام ادیان وجود دارد، هر چند گستردگی و نوع این موعودباوری در ادیان مختلف متفاوت است. «مهدویت» نیز عنوان شناخته شده‌ای برای موعودباوری در اسلام است. این آموزه در تاریخ و متون روایی و کلامی تمام فرق اسلامی، چه اهل سنّت و چه فرق شیعی، بازتاب گسترده‌ای داشته است. تمایز مهم تر و اصلی موعود باوری شیعه امامیه با دیگر ادیان و فرق در جوهره مهدویت است؛ در تشیع امامی، مهدویت در ذات و جوهر خود به ظهور و تحقق حقیقت در زمین، در سایه ظهور خلیفه و حجت الاهی می‌اندیشد، و اگر هم از برپایی عدالت، رفاه و امنیت اجتماعی سخن می‌گوید، همه را از نتایج و لوازم ظهور و تحقق حق در زمین می‌داند. این نوشتار با رویکردی توصیفی تحلیلی می‌کوشد تا مبانی نظری و ظرفیت‌های آموزه مهدویت را در اسلام شناسایی کند. این نوشته با مفروض گرفتن این نکته که اندیشه مهدویت علاوه بر آن که فرجام متعالی و شکوهمند آینده جهان و سرمنزل متعالی و متکامل تاریخ بشری است دارای ظرفیت‌های تمدن‌سازی هم می‌باشد که توجه به این ظرفیت‌ها و قابلیت‌ها سبب احیای تمدن اسلامی می‌گردد. بررسی تمدن در نظام معنایی اسلام، آغازگاهی است که نویسنده برای ارائه تصویری روشن از بحث برمی گزیند. نگارنده در فصلی از نقش آموزه مهدویت در فرآیند تمدن اسلامی سخن می‌گوید و اثبات می‌کند در میان شیعیان بازتاب باورداشت آموزه مهدویت بسیار متفاوت تر از دیگر فرق اسلامی بوده است. برداشت‌های نجات بخشی صرف از این آموزه، نگاه سطحی و حداقلی و عاطفی به آموزه مهدویت و مهدویت گرایی ابزاری ازجمله یافته‌های کاوش نویسنده در کارکردهای منفی این آموزه در گستره تاریخ است. طبق بررسی‌های انجام شده در این نوشته بازگرداندن هویت واقعی مهدویت به چارچوب استانداردهای برخواسته از فرهنگ دینی، کیفیت گرایی، زمان آگاهی و تأثیر گذاری پایدار در عرصه منجی باوری از مهم‌ترین فواید رویکرد تمدنی به آموزه مهدویت می‌باشد. آموزه مهدویت با تقویت بعد فرجام گرایانه و آرمان گرایی، ایجاد هویت غایی، بسیج اراده‌های عمومی و ایجاد نوعی انتظار فعال و معنا بخشی به حیات جمعی در تاریخ به احیای تمدن اسلامی کمک می‌کند.
برررسی تحلیلی نقش شناخت امام در کمال انسان
نویسنده:
علی ملک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت امام معصوم علیه السلام به عنوان یکی از ارکان معرفت دینی و رساننده انسان به کمال از دیرباز در لسان دین مطرح بوده و همچنان نیز ادامه دارد؛ تا حدی که مرگ جاهلی، جزاء کسی قرار داده شده است که امام را نشناسد و با همین حالت از دنیا برود. در اینکه منظور این روایت چیست تعابیر و تفاسیر مختلفی مطرح شده است که بیشتر ناظر به مباحث کلامی است که البته روایات هم این مسئله را تایید می‌کنند؛ چون مفترض الطاعه بودن به عنوان تفسیر این معرفت در غالب موارد به چشم می‌خورد.ما در این پایان‌نامه با نگاه متفاوتی به این مسئله پرداخته‌ایم و فرایند تاثیرگذاری معرفت امام بر کمال انسان را مورد بررسی قرار داده‌ایم. در یک بخش به رابطه وجودی معرفت امام و کمال انسان پرداخته شده که در آن با مددجستن از مباحث فلسفی به خصوص مباحث علم و عالم و معلوم، این رابطه را تببین کرده‌ایم. در بخش دیگر به رابطه معرفت‌شناختی و اخلاقی این دو پرداخته‌ایم که در آن، نقش شناخت امام در زمینه سازی معرفتی و عملیِ رسیدن به کمال مورد بررسی قرار گرفته است. شناخت امام، هم در ایجاد انگیزه برای رسیدن به مقصود نهایی و هم در شناسایی مسیر کمال، نقش به سزایی دارد. در این پژوهش با توجه به اینکه هدف، بررسی رابطه وجودی و اخلاقی میان معرفت امام و کمال انسان است، از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است.
مستندات قرآنی و روایی انسان ‌شناسی علامه حسن زاده آملی
نویسنده:
رحمان بوالحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق در حوزه انسان شناسی به مستدات قرآنی و روایی انسان‌شناسی از دیدگاه علامه حسن‌زاده پرداخته که در کلیّات به تبیین موضوع, هدف, ضرورت انسان شناسی و... به سبب زیر بنایی بودن آن نسبت به علوم دیگر پرداخته و در فصل اول به انواع انسان شناسی فلسفی، دینی، علمی وعرفانی و بر برتری انسان شناسی دینی به خاطر اتقان, جامعیت و توجه به تمام ابعاد انسانی بر دیگر مکاتب تاکید کرده و مستندات قرآنی و روایی که در آثار علامه بر اهمیت انسان شناسی است ذکر شده، در فصل دوم به بررسی حقیقت انسان و مراتب آن از مرتبه جسمانی و تجرد خیالی، عقلی و فوق عقلانی آن پرداخته است و در فصل چهارم از تطابق حقیقت انسان با عالمبه عنوان کون جامع بحث شده و در فصل پنجم به حقیقت معاد که شانی از شئون انسان است پرداخته شده و در نهایت در فصل ششم وارد بحث انسان کامل که ثمره وجود و مظهر اتم اسماء الهی است شده است.
بررسی مفهوم جبر و اختیار در متون منثور عرفانی (احمد غزالی، عین القضات همدانی، روزبهان بقلی)
نویسنده:
ولی اله اسمعیل پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی مصداق‌های انتظار در شعر حافظ شیرازی
نویسنده:
عفت دولابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انتظار حالتی روانی است که سبب وجود آمادگی در شخص و زمینه‌ساز تحول در معرفت، احساس، رفتار و عمل آدمی می‌شود تا لایق رسیدن به چیزی که منتظر آن است، شود. شعر"انتظار" به خصوص وجه دینی آن در میان شاعران ایرانی، جایگاه شایسته‌ای دارد و حافظ از زمره‌ی شاعرانی است که انتظار در سراسر دیوان او نمود دارد. هدف پایان‌نامه‌ی حاضر و آنچه که این پژوهش را نسبت به دیگر پژوهش‌های انجام‌شده، متمایز می‌کند، رویکرد کلی و همه جانبه‌ای است که در این پایان‌نامه تلاش شده‌است در مورد مفهوم انتظار در شعر حافظ انجام گیرد و تمامی ابعاد انتظار را ازجمله: انتظار غنایی، انتظار منجی، انتظار تاریخی، انتظار محبوب آسمانی و انتظار تحول اجتماعی، شامل می‌شود.شیوه‌ی کار بدین شرح است که مصادیق موجود با مفهوم انتظار در دیوان حافظ، به دو صورت دسته‌بندی شده‌اند: دسته‌بندی نخست براساس ویژگی‌های منتظِر و دسته‌بندی دوم براساس منتظَر یا فرد مورد انتظار واقع‌شده می‌باشد و در ذیل هر عنوان، توضیحاتی برای روشن‌شدن مطلب آمده است. در مجموع 253 بیت و 11 غزل با مفهوم انتظار، از دیوان حافظ استخراج شد. آنچه از بررسی مصداق‌های گردآوری شده، به دست آمد، به این شرح می‌باشد: بیشترین نمود انتظار در دیوان خواجه به انتظار غنایی(انتظار معشوق، همسر، فرزند، ساقی) اختصاص پیدا می‌کند. انتظار در شعر خواجه شش ویژگی آشکار دارد: صبر، امیدواری، جاودانگی، دعا، سوختن و ساختن، پیامبری صباانتظار مطرح‌شده در شعر حافظ، انتظاری است همراه با تلاش و تکاپو که مخاطب خویش را نوید می‌بخشد و امیدوار می‌سازد: عاقبت دست بدان سرو بلندش برسدهر که را در طلبت همت او قاصر نیست وجود حس انتظار در اشعار خواجه و ویژگی‌های ملازم آن بر جذابیت شعر او افزوده است و سبب شده است مخاطبان بسیاری از عوام و خواص دیوان او را مطالعه کنند.
رشد و آثار و احکام فقهی آن
نویسنده:
محمدحسن حاجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رشد یک امر نسبی است و در هر مورد معنای خاص خود را دارد مثل رشد فرهنگی ، رشد ملی ، رشد مالی و ... و معنای جامعی که موضوع بحث رساله است عبارت است از توانایی بهره برداری صحیح از امکانات مادی و معنوی . در کلمات فقهای اسلام در دو مورد برای صحت و نفوذ افعال حقوقی و تصرفات اشخاص رشد شرط دانسته شده و به آن تصریح شده : یکی در مورد تصرفات مال یو دیگری در مورد ازدواج. یعنی افراد مادام که از رشد برخوردار نباشند و سفیه باشند نمی توانند در اموال خود تصرف کنند ، و در مورد ازدواج خود تصمیم بگیرند. نکته بسیار مهم این که در کلمات فقها این مساله طرح نشده که آیا مراد از رشد در ازدواج تنها رشد مالیاست یا این که علاوه برآن رشد در امر نکاح همشرط است . تنها کسی که این مساله را مطرح کرده است صاحب عروه است ، و مختار او هم این است که علاوه بر رشد مالی ، رشد در امر نکاح هم شرط است . در مورد ملاک نفوذ تصرفات مالی هم ثابت شده که ملاک اصلی همان رشد است و بلوغ مدخلیت ندارد و ذکر آن هم در لسان شرع تنها به خاطر اماره بودن آن است . از آنجا که ممکن است این شبهه در ذهن پدید آید که چرا در اصل مکلف بودن انسان رشد شرط دانسته نشده در حالیکه عقل شرط تکلیف دانسته شده در پاسخ این سوال توضیح داده ایم که رشد یک امر اکتسابی است لذا شرط تکلیف قرار نگرفته برخلاف عقل که قابل اکتساب نیست . در مورد اینکه چرا رشد در امور کیفری معتبر دانسته نشده ، بیان کرده ایم که رشد در امور کیفری ممکن است خیلی زودتر از رشد در امور مالی بدست آید ، به عبارت دیگر حتی افرادی هم که در امور مالی رشد ندارند قبح بسیاری از امور کیفری را درک می کنند ، لذا می توان گفت حتی افراد سفیه در امور مالی ، رشد به معنای رشد کیفری را دارا می باشند هر چند از رشد مالی برخوردار نباشند. همچنین در مبحثی تحت عنوان رشد سیاسی، جایگاه فقهی این مبحث توضیح داده شده و بیان شده که با الهام از تعالیم دینی می توان نتیجه گرفت که تحصیل رشد در امور سیاسی و اجتماعی امری لازم است و بدون برخورداری از آن انسان نمی تواند تکلیف الهی خود را ادا کند و برخوردار بودن از رشد سیاسی ، شرط اساسی برای برخورداری از حق دخالت در تعیین مقدرات و سرنوشت جامعه است .
  • تعداد رکورد ها : 315726