جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 473
معرفت فطری از دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی و شهید مطهری با استناد به آیات و روایات
نویسنده:
مرضیه آب یاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مسائل مهم و اساسی در باب معرفت، شناختِ خودِ انسان است که بدون آن، دستیابی به هیچ نوع معرفت و شناختی امکان‌پذیر نخواهد بود. آدمی قبل از هر نوع شناختی نسبت به جهان پیرامون، باید خود را بشناسد و گنجینه‌های معرفت و نهاد خود را کشف نماید. فطرت که از ویژگیهای اساسی حیات عقلانی انسان است، از جمله مسائلی است که توجه مکاتب علمی و فلسفی را به خود جلب نموده‌است و هر مکتبی به نسبتِ مبنای فلسفی خود در این‌باره نظری را ارائه داده‌است.فطرت به عنوان آفرینش ویژه در فرهنگ و معارف اسلامی جایگاه ویژه ای دارد که بر ویژگیهای خاص انسانی در سرشت و خلقت وی اشاره دارد و متمایز‌کننده انسان از حیوان می باشد.امور فطری انسان دو تجلی‌گاه دارد: یکی شناخت یا معرفت و دیگری احساس یا گرایش. محور بحث در این پژوهش، فطریات معرفتی یا فطرت در ناحیه دریافتها و شناختها است و اینکه انسان دارای یک سلسله معلومات‌فطری - یعنی معلومات غیراکتسابی- است که نوشته حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری مطالب به شیوه کتابخانه‌ای و نرم‌افزاری از میان آراء و دیدگاههای استاد شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی در پی شناخت معرفتهای فطری می باشد.به نظر می رسد برای دست یافتن به دریافت صحیح از معرفت فطری، آشنایی با معرفت و فطرت و دیدگاههای اصیل اسلامی به خصوص قرآن و روایات ضرورت می‌یابد. با تحلیل و بررسی ابعاد مختلف معرفت فطری در آثار استاد مطهری و آیت الله جوادی آملی، مباحثی همچون خداشناسی و انسان شناسی و باید و نبایدهای اخلاقی نمود برجسته ای پیدا می کنند.بنابراین چون امور فطری به ویژه معرفتهای فطری، از بدو خلقت الهی انسان در ذات و سرشت وی نهادینه شده است، مهمترین مسئله، آشنایی با عوامل و موانع شکوفاییِ معرفتهای فطری است که انسان را از انحراف و فراموشی اصل خویش به دور می دارد.
بررسی تطبیقی رابطه علم و دین از دیدگاه شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
زینب شفوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه علم و دین از مسائل کلامی جدید است و همواره از سوی دانشمندان و علماء مورد بحث بوده است اینکه آیا بین علم ودین رابطه ای هست یا خیر و اگر باشد چه نوع رابطه ایست؟آیا این دو مقوله باهم متعارضند یا نسبت بین آنها تباین یا تعاضد است؟و یا با یکدیگر در تعامل هستند؟نزدشهیدمطهری علم و دین نه تنها با یکدیگر تضادی ندارند بلکه مکمل و متمم یکدیگرند بدیهی است که هیچکدام نمی توانندجانشین یکدیگرشوند تجربه های تاریخی نشان داده جدائی علم از دین خسارت های جبران ناپذیری به بار آورده است دین را باید در پرتو علم شناخت و دین در روشنائی علم از خرافات دور می ماند با دور افتادن علم از دین,دین به جمود,تعصب کور و راه به جائی نبردن تبدیل میشود.و علم بدون دین نیز مانند چراغی است در نیمه شب در دست دزد برای گزیده تر بردن کالا.نزدآیت الله جوادی آملی:نزاع علم و دین محصول تصوری ناصواب از نسبت علم و دین است و بر این اندیشه استوار است که علم نقطه مقابل دین است و می تواند آنچه را که دین می گوید نفی نماید,یا اموری وجود دارد که علم آن را اثبات و دین آن را انکار می کند اما باید دانست علم یا عقل در برابر نقل است و نه در برابر دین و خارج از قلمرو معرفت دینی بنابراین سخن از علم و دین و ترجیح یکی بر دیگری به میان نخواهد آمد.. استاد جوادی آملی با رد ادعای سکولار بودن دانش، تمام علوم را از حیث اینکه یا نقل خداوند و یا فعل خداوند را بررسی می کنند دینی می‏دانند واین شبهه‌ که اگر علم، دینی باشد وقتی خطایی پیدا شد این خطا به دین برمی‌گردد، پاسخ می‎دهند که علم خطا نمی‌کند بلکه این عالم است که خطا می‌کند.
بررسی حیات پس از مرگ در دیدگاه شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی بر اساس برهان فطرت
نویسنده:
معصومه باباجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حیات پس از مرگ همواره یکی از دل مشغولی های مهم در تاریخ اندیشه بشر بوده است که متفکران و فیلسوفان زیادی پیرامون آن دیدگاه های خود را بیان نموده اند. فیلسوفان مدافع حیات پس از مرگ وپایان ناپذیری زندگی بوسیله مرگ دلایل متعددی ارایه نموده اند. متفکران مسلمان نیز در این میان دلایل مختلفی ارایه نموده اند ، یکی از آن دلایل نظریه فطرت است که وجود زندگی پس از مرگ را به وسیله آن می توان اثبات کرد. بشر بر اساس فطرت، پیوسته در طلب حیات جاویدان است. حال هدف در پژوهش حاضر پرداختن به مسأله فطرت و ارتباط آن با مسأله حیات پس از مرگ است. فطرت خلود طلب انسان واندیشه پایان پذیری حیات پس از مرگ نوعی تعارض به نظر می آید که ذهن آدمی را به خود مشغول می نماید. در پژوهش حاضر نویسنده با تکیه برآثار شهید مطهری وآیت الله جوادی آملی به صورت توصیفی وتحلیلی سعی می نماید با شیوه عقل گرایی انتقادی از تحلیل فطرت و میل خلود گرایی بطلان پایان پذیری زندگی به وسیله مرگ را آشکار سازد. مراجعه به آثار شهید مطهری وآیت الله جوادی آملی نشان می دهد، هر دو متفکر مذکور در آثار خود آشکارا میان مسأله خلود و پایان ناپذیری زندگی به وسیله مرگ و فطرت ارتباط برقرار نمو ده اند.
نقش باور به خدا در اثبات حیات پس از مرگ از نگاه شهید مطهری و آقای جوادی آملی
نویسنده:
نسیمه زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوع بشر در طول تاریخ پیوسته با موضوعاتی رو به رو بوده است که بر فرایند حیات تاثیر بسزایی داشته وزندگی اش را جهت و معنا بخشیده است.بدون تردید از اهمّ این موضوعات پدیده مرگ و پایان حیات است، پدیده ای که هیچ انسانی را از آن گریزی نیست و آرزوی جاودانگی همواره در طول تاریخ اندیشه انسان را درگیرکرده است. در این نوشتار سعی برآن است تا دیدگاه متفکران و ژرف اندیشان ادیان و مکاتب مختلف از جمله دو فیلسوف بزرگ استاد شهید مطهری و علامهجوادی آملی را در مورد اثبات حیات پس از مرگ با تکیه بر باور به خدا یا به عبارتی خداشناسی مورد بررسی قرار دهیم و جدیدترین نکات تحقیقاتی در خصوص مرگ، حیات پس از مرگ و تجربه های نزدیک به مرگ را بررسی کنیم. امید است بتوانیم در این پژوهش برای شناخت این جنبه از دریای وجودی انسان روزنه ایی را بگشاییم.
فطرت از دیدگاه شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
مطهره صالحی یزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در رساله حاضر سعی بر این بود که به طرح نظریه فطرت و به عبارتی برهان فطرت پرداخته و با یک رویکرد فلسفی و به تحلیل و بررسی نقاز ضعف و قوت آن بپردازد و درحد بضاعت نیابتاً به مناظره اندیشمندان این مساله بنشیند و فهوای قرآنی فطرت را با توجه به منابع فلسفی عرفانی علمی و آموزه های دینی پیش رو گذارد.این رساله گرچه متکفل آراء شهید مطهری و استاد جوادی آملی است اما به جستجو در آراء دیگر اندیشمندان پرداخته و بهره فراوان از سازش و پردازش این مهم برده است.از تحقیق و بررسی در منابع موجود به نتایج زیر رسیدم:1-
مباني نظري غرب از ديدگاه استاد شهيد مطهري و علامه اقبال لاهوري
نویسنده:
‫احسان‌علي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫اومانيسم، عقلگرايي، علمگرايي، ماديگرايي، سکولاريسم و ليبراليسم، به عنوان عموميترين مباني نظري غرب مطرح هستند. اين پژوهش در چهار فصل به ديدگاه شهيد مطهري و علامه اقبال لاهوري درباره اين مباني پرداخته است. هر دو متفکر با پذيرش تأثير پذيري تمدن جديد غرب از تمدن اسلامي در بسياري از زمينههاي علمي، در عرصههاي مختلف هستي شناسي، معرفت شناسي، انسان شناسي، دين شناسي و... بر مباني غرب خدشه وارد کرده و ريشه بسياري از عقايد جديد غربي را فرهنگ مسيحي و شرايط اجتماعي حاکم بر آن قرار داده و حساب اسلام، از مسيحيت و غرب را کاملاً جدا ميدانند. از اين رو، انکار عالم غيب، انحصار هستي در محسوس و ماده، اثبات موجوديت زميني انسان در برابر خدا محوري، تأکيد بيش از حد به عقل تجربه مدار و علوم حسي، عدم دخالت دين در امور اجتماعي و سياسي، فردگرايي، پافشاري بر حقوق در برابر تکليف و... را به بوته نقد کشيدهاند. تأکيد هر دو بر اين است که جهان بيني اسلامي نه تنها همه ابعاد وجودي انسان، فرد، اجتماع و زندگي مادي و معنوي را در بر ميگيرد؛ بلکه از افراط و تفريطي که غرب در پيش گرفته، پرهيز کرده و مباني و انديشههاي واقعي تکامل و اصلاح بشريت را ارائه ميدهد. البته ميان ديدگاههاي اين دو، تفاوتهايي هم هست که بيشتر به نظام معرفتي و روش انديشيدن اين دو بازميگردد. اقبال نسبت به افکار غربي، از خود پذيرش نشان ميدهد و به عقل استقرائي و علوم و روش تجربي، اهميت زيادي ميدهد و با عقلگرايي محض فلسفي مخالفت کرده و آن را با روح قرآن کاملاً ناسازگار ميداند. ولي تأکيد اصلي شهيد مطهري بر اصالت و غناي فرهنگ اسلامي و به ويژه پويايي اسلام واقعي و معارف شيعي اهل بيت? است. ايشان روش تجربي را در امور دين شناسي کافي ندانسته و نقش بسيار مهم عقلگرايي فلسفي و روشهاي عقلي را يادآور ميشود. نتيجه اينکه، هر دو به خاطر اهداف و آرمانها، با غرب و مباني آن، فعالانه و منتقدانه مواجه شدند و تأکيد اصلي هر دو، بر شناخت اسلام و مباني و اصول آن است.
تبيين نظام احسن با تأکيد بر ديدگاه‌هاي شهيد مطهري و آيت الله جوادي آملي
نویسنده:
‫جمعه خان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫نظام احسن از موضوعاتي است که هر انسان صاحب عقل و خرد با آن درگير است و شايد کمتر کسي از خود نپرسد که آيا اين جهان بهترين و کاملترين جهان ممکن است؟ و آيا خداوند نميتوانست بهتر از اين را بيافريند؛ به طوري که هيچ شر و بدي، هيچ نقصان و کاستي و هيچ مرگ و ميري در آن نباشد؟ بر اين اساس، تحقيق حاضر در چهار فصل به تبيين نظام احسن با تأکيد بر ديدگاههاي شهيد مطهري و آيت الله جوادي آملي پرداخته است. به اين منظور، نويسنده از دو طريق اثبات نموده است که اين جهان بهترين جهان ممکن است و وجود جهاني بهتر از جهان موجود، از محالات عقلي است: 1. از طريق برهان لمّي: اگر اين جهان بهترين نظام ممکن نباشد، يا بايد علم خدا ناقص باشد، يا قدرت او نامحدود نباشد، و يا بخل و امراض نفساني ديگر در کار باشد که خداوند نتوانسته يا نخواسته که از ميان جهانهاي ممکن، بهترين جهان و کاملترين جهان را به وجود آورد. نويسنده با ابطال هر سه مورد فوق در مورد خداوند، اثبات نموده که اين جهان کاملترين جهان ممکن است. 2. از طريق برهان انّي: مشاهده اشياي کوچک و بزرگ موجود در اين جهان و ارتباط و شگفتيهاي موجود در بين آنان، ما را به اين نتيجه ميرساند که نظام موجود بهترين نظام است. علاوه بر اين، نويسنده ازمقايسه ديدگاه شهيد مطهري و آيت الله جوادي آملي به اين نتيجه رسيده است که در نوشتههاي ايشان دو تفاوت وجود دارد. تفاوت نخست، مربوط به نوع بيان آن دو ميباشد؛ به طوري که بيان شهيد مطهري آسانتر و عوام فهمتر است و بيان آيت الله جوادي آملي مشکلتر و فلسفيتر است. تفاوت دوم مربوط به ناقص بودن و کامل بودن بيان است. به گفته شهيد مطهري در کتاب «عدل الهي»، ايشان فقط از طريق برهان إنّي وارد شده است؛ زيرا مخاطبين او افراد اهل فن نبودهاند و بر اين اساس، از بيان برهان لِمّي که دير فهمتر است، خودداري نموده است. بر خلاف ايشان، آيت الله جوادي آملي بسيار کاملتر به اثبات نظام احسن جهان پرداخته است.
عقلانبت در آموزه هاي اعتقادي تشيع از ديدگاه علامه طباطبايي و استاد شهيد مطهري
نویسنده:
‫محمود سرافراز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت آموزش حوزه هاي علميه ، ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
---
بررسي تطبيقي ديدگاه هاي شهيد مطهري و دکتر شريعتي درباره شخصيت و قيام امام حسين عليه السلام
نویسنده:
‫محمدابراهيم رضايي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫بسياري از انديشمندان درباره شخصيت و قيام امام حسين عليه السلام به اظهار نظر پرداختهاند. شهيد مطهري و دکتر شريعتي دو شخصيتاند که با دو روش و از دو منظر به اين موضوع پرداختهاند. اين پژوهش در چهار فصل به بررسي ديدگاه اين دو شخصيت و نقاط اشتراک و افتراق ديدگاه آنها پرداخته است. از نظر شهيد مطهري، کليد شخصيت سيدالشهدا عليه السلام حماسه، شور، عظمت، صلابت، ايستادگي و حق پرستي است. او تجسم مکتب اسلام و رهبري بي نظير است. قيام او براي خدا و در راه خدا بود. علل قيام حضرت، امتناع از بيعت، دعوت مردم کوفه، و مهمترين آنها امر به معروف و نهي از منکر بود. از اهداف اين قيام، احياي دين خدا، اصلاح امت، تلاش براي تشکيل حکومت اسلامي و شهادت طلبي در راه خدا بود. از پيامدهاي اين قيام، احياي کتاب و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ، نجات اسلام، تفکيک ميان اسلام و خلافت اسلامي، و نابودي بني اميه بود. درسها و پيامهاي عاشورا، عزت و کرامت و آزادگي، بيداري و قيام عليه ظلم و طاغوت، درس امر به معروف و نهي از منکر، حفظ دين و تحقق احکام خدا، زنده کردن روح حماسي، بصيرت و مبارزه با قشريگري، صبر و پايداري، و معنويت و معرفت بود. با بررسي ديدگاههاي دکتر شريعتي در اين موضوع، ميتوان به اين نتيجه رسيد که هر دو متفکر بر اهميت و بي بديل بودن اين شخصيت و قيام جهاني و تاريخي سيدالشهدا عليه السلام تأکيد دارند. همچنين در اغلب موارد مانند ضرورت تحريف زدايي، مبارزه با خرافات و بدعتها و اکتفا نکردن به اشک و روضه و تأکيد بر درسهاي گوناگون علمي، عملي، اخلاقي، تربيتي و سياسي نظير دفاع از احياي دين، احياي سنت امر به معروف و نهي از منکر، و ... ديدگاهي مشابه دارند. تفاوت عمده اين دو، در نوع نگاه و روش تحقيق آنهاست. مطهري با معيارها و مباني ديني و عقلاني به تبيين و تحليل اين موضوع پرداخته و شريعتي با استفاده از روش و چارچوب نظريههايي به مسئله پرداخته که در فلسفه تاريخ، به ويژه نظريه تضاد تاريخ مارکسيسم مطرح است. تفاوت اصلي ديگر، در استفاده شريعتي از روشهاي برون ديني (فلسفه تاريخ) در تحليل اين واقعه است. شايان ذکر است که نگارنده پايان نامه، بر اساس ديدگاههاي شهيد مطهري، مباني فکري دکتر شريعتي پيرامون قيام امام حسين عليه السلام را به ويژه در مورد تشبيه به تضاد تاريخي مارکسيستي، نقد کرده است.
برهان نظم از ديدگاه شهيد مطهري و ريچارد سوئين برن
نویسنده:
حميد رضا عصمتي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، آيت الله العظمي حائري (مدرسه فيضيه قم) ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
---
  • تعداد رکورد ها : 473