جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 119
تجرد نفس از دیدگاه سه حکیم مسلمان  ‏
نویسنده:
علی ارشد ریاحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
تأثیر مثبت و یا منفی فلسفه صدرا در فهم او از آیات قرآن ‏
نویسنده:
علی ارشد ریاحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
جبر علی و معلولی و آزادی اراده ‏
نویسنده:
علی ارشد ریاحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
قوای ادراک باطنی از دیدگاه دو حکیم مسلمان  ‏
نویسنده:
علی ارشد ریاحی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
مطالعه تطبیقی «حدوث عالم» در حکمت صدرا و نهج البلاغه
نویسنده:
علی ارشد ریاحی، ملیحه جمشیدیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در این مقاله، حدوث عالم در حکمت صدرا با مطالب نهج البلاغه مقایسه شده است. به این منظور، کتب فلسفی و تفسیری صدرا مطالعه و آرای او درباره ی حدوث عالم جمع آوری شده است. هم جنین مطالب نهج البلاغه در رابطه با حدوث عالم مورد بررسی قرار گرفته است. سپس با مقایسه آرای صدرا در مورد حدوث عالم با مطالب نهج البلاغه، این نتیجه به دست آمده که آرای بیان شده با مطالب نهج البلاغه از جهات زیادی هم خوانی دارد: در نهج البلاغه ویژگی هایی مانند زمان داشتن، مکانمند بودن، حرکت داشتن و متغیر بودن برای پدیده ی حادث مطرح شده است که می تواند مبنایی باشد برای تفسیر حدوث جهان، آن گونه که ملاصدرا به آن پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 107 تا 126
«عقول» در حکمت صدرایی و فرشته شناسی نهج البلاغه (با تأکید بر صفات)
نویسنده:
علی ارشد ریاحی,ملیحه جمشیدیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله تطبیق آراء فلسفی ملاصدرا درباره عقول با فرشته شناسی نهج البلاغه مورد بررسی قرار گرفته است. باین منظور کلیه کتب فلسفی و تفسیری ملاصدرا، مطالعه و آراء او درباره عقول جمع آوری شده است؛ همچنین مطالب نهج البلاغه در رابطه با فرشتگان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. سپس تنها با بررسی دو صفت «تجرد» و «کثرت» ملائکه (در نهج البلاغه) و عقول (در حکمت ملاصدرا) این نتیجه بدست آمده است که ملائکه مقرب در صورتی بر عقول قابل تطبیقند که در مرتبه تجرد تام باشند، و در صورت تنزل وجودی و تمثل آنها، ملائکه در هیئت و صورت عالم مادون خود، برعقول تطبیق نمیکنند. از حیث کثرت نیز تعداد ملائکه، مانند تعداد عقول بیشمار و دارای کثرت نوعی و تشکیکی است، هرچند درباره منشأ کثرت فرشتگان نکتهیی در نهج البلاغه ذکر نشده است.
قاعده الواحد در بوته نقد
نویسنده:
علی ارشد ریاحی,خدیجه قاسمی مقدم
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قاعده الواحد یکی از مهمترین قواعد فلسفی در فلسفه اسلامی است که در توضیح نحوه صدور موجودات بکار گرفته شده است. ابن سینا از طرفی قائل به قاعده الواحد است و از طرف دیگر معتقد به حقایق مستقل و متکثر، و وجود این کثرات را از طریق جهات و اعتباراتی که در عقل اول بر میشمرد، توجیه مینماید. کسانی همچون غزالی، ابن رشد، فخررازی و ... معتقدند که این جهات و اعتبارات برای توجیه نحوه صدور کافی نبوده و نظریه صدور منجر به نقض قاعده الواحد میگردد. در مقابل، افرادی همچون خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا بدفاع از این قاعده پرداخته اند. در این نوشتار برآنیم تا با بررسی آراء منتقدان و مدافعان این قاعده، به بررسی و بیان مبانی و انگیزه های هریک بپردازیم و نیز بدنبال یافتن پاسخ این سؤال هستیم که آیا میتوان از طرفی معتقد به قاعده الواحد بود و از طرف دیگر، صدور کثرات مستقل از علت واحد بماهو واحد را توجیه نمود.
مطالعه تطبیقی قضاء و قدر از دیدگاه صدرالمتالهین و علامه طباطبائی
نویسنده:
علیرضا خواجه گیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
رساله متشکل از هشت فصل ، دو فهرست و یک پیشگفتار می باشد و در 179 صفحه تهیه و جمع آوری شده و برای تکمیل آن ، از منابع دست اول تحقیقی موجود در کتابخانه های اصفهان و سایر نرم افزارهای تخصصی مربوطه که مورد تأیید آموزش عالی نیز می باشد ، استفاده شده است.مهمترین منابعی که در نگارش رساله مورد استفاده قرار گرفته در درجه اول کتب نوشته شده بوسیله این دو بزرگوار در زمینه تفسیر ، فلسفه و .... می باشد و در درجه دم کتب معتبری است که به شرح آراء این دو پرداخته اند. در فصل اول زندگی و شخصیت صدرالمتألهین و علامه طباطبائی مطرح شده است و مهمترین ویژگی های فلسفی و تفسیری این دو بزرگوار بیان شده است و در فصل دوم مختصری از تاریخچه فضاء و قدر در اسلام و نحوه شکل گیری تفکرات مختلف کلامی در جهان اسلام پیرامون موضوع مورد مطالعه بیان شده است. فصل سوم به معانی لغوی و اصطلاحی فضاء و قدر و تقسیمات آن اختصاص دارد و تفاوت دیدگاه صدرالمتألهین و علامه طباطبائی در مورد قضاء ذاتی و فعلی بیان شده است . در فصل چهارم که به نام قضاء و قدر علمی است ، ابتدا از طریق سه مقدمه مراتب علم حق تعالی اثبات می شود و سپس مرتبه قضاء ، لوح و قلم و عرش و کرسی تبیین وتشریح می شود. فصل پنجم به تشریح و تبیین قضا و قدر عینی اختصاص دارد . در فصل ششم مسئله بداء از خطوط برجسته کلام شیعه است مطرح شده و دلایل منکرین این عقیده مورد نقد و بررسی قرار گرفته است . مسئله وقوع شر در قضاء الهی نیز بعد از اثبات عنایت حق تعالی نسبت به نظام هستی و اثبات احسن بودن نظام هستی در فصل هفتم تبیین شده است. در آخرین فصل رساله نیز مبحث جبر و اختیار مطرح شده است که در دو بخش عدم منافات قضاء و و قدر عملی و عینی با اختیار انسان این بحث تشریح شده است و بعد از بیان نظر متکلمان نظریه ویژه علامه طباطبائی و صدرالمتألهین که تحت عنوان نظریه توحیدی است بیان شده است.
معاد جسمانی از نظر ملاصدرا و خواجه نصیر
نویسنده:
فاطمه کلانتری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اکثر فلاسفه اسلامی با برهان فلسفی تنها نوعی از معاد (معاد روحانی) را به اثبات رسانده و نوع دیگر (معاد جسمانی) را تعبداً پذیرفته اند. در میان آنان ، شاخص ترین چهره ای که برای اثبات معاد جسمانی با روش فلسفی اهتمامی گسترده ورزیده است ، فیلسوف معروف ، صدرالمتألهین شیرازی است. وی که از روش مشائیون و اشراقیون در این موضوع خرسند نبوده ، خود به تلاش در این مسیر پرداخته و توانسته است معاد جسمانی را با بدن مثالی به اثبات برساند ولی سرانجام چون این معاد مطابق با معاد عنصری قرآن نبود به روش وحیانی روی آورد. خواجه نصیر نیز از جمله متکلمانی است که از طریق آیات و روایات سعی کرده است معاد جسمانی را اثبات نماید. در این رساله تلاش شده است که نخست انواع معاد و تفاوت جسم دنیوی و اخروی مطرح و پس از آن ، به اثبات معاد جسمانی از نظر ملاصدرا و خواجه نصیر و به دنبال آن به دفع شبهات معاد جسمانی با توجه به مبانی آن دو دانشمند و سپس به برخی از احولات آخرت و در پایان به نقد و بررسی و مقایسه نظرات این دو متفکر پرداخته شود. نتایج حاصل از این تحقیق بدین قرار است : الف با توجه به صفات و افعال الهی ؛ از قبیل حکمت ، عدل ، ... می توان ضرورت معاد را اثبات کرد. ب عده ای برای انکار معاد جسمانی شبهاتی را مطرح کرده اند که مبنای اکثر آنها مقایسه آخرت با دنیا است. ج ملاصدرا ، شخص محشور در روز قیامت را همان انسان موجود در دنیا (حقیقت واحدی مرکب از جسم و روح) می داند و سعی دارد با توجه به تجرد خیال معاد جسمانی را با برهان عقلی به اثبات برساند ، اما این براهین تنها معاد روح با بدن مثالی را اثبات می کنند لذا به دلایل وحیانی روی می آورد. د ظواهر آیات قرآن بیانگر معاد جسمانی (حشر روح همراه با بدن) است و این آیات قابل تاویل نیست ، هر چند عده ای از روی جهل دست به تاویل آنها زده اند. ه خواجه بر اساس آیات و روایات معاد جسمانی را اثبات کرده است و برای اینکه دچار مشکل اعاده معدوم نشود بر این باور است که اجزای اصلی بدن هنگام مرگ پراکنده می شوند ، ولی از بین نمی روند و در روز جزا همین اجزاء جمع می شوند.
توحید ذاتی و صفاتی و تحلیل عقلانی آن از نهج البلاغه
نویسنده:
علی اصغر محبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
رساله متشکل از یک مقدمه و یک مبحث مقدماتی ودو فصل و سه خلاصة مطالب و دو فهرست است که در صد و بیست و یک صفحه تهیه و جمع آوری شده است و برای نگارش آن از کتابخانه های دانشگاه اصفهان ، کتابخانه عمومی خودر و کتابخانه شخصی بهره گرفته شده است که در همین راستا رجوع به تفاسیر معتبر و دست اول نهج البلاغه بیانگر حساسیت و وسواس نگارنده در تهیه این رساله می باشد.در این رساله علاوه بر مقدمه ای که پیرامون فضائل و مناقب علی (ع) آمده بحثی تحت عنوان مباحث مقدماتی آورده ایم که حاوی مطالب ذیل است :الف) اهمیت بحث توحید : وجوه قداست مبحث توحید عبارتند از : 1- اشرفیت موضوع ، چه موضوع این بحث وجود حق تعالی و شئون ذات و صفات اوست . 2- خلقت انسان به منظور عبودیت خدا بوده که این امر مستلزم ایمان به توحید در جمیع مراتب آن است . 3- توحید از مواقف مهم قیامت است . 4- حیات واقعی انسان در نگرش توحیدی و زندگی توحیدی است . 5- پیامبران برای دعوت مدرم به توحید مبعوث شده اند.ب ) آیا شناخت و توصیف خدا مقدور انسان است ؟ در این خصوص دیدگاههای مختلفی چون : تنزیه ، تشبیه و اثبات بلاتشبیه وجود دارد که دیدگاه معتبر و مورد تأیید نهج البلاغه دیدگاه اخیر است.ج) توحید مراتب آن : 1- توحید نظری . 2- توحید عملی.توحید نظری دارای مراتبی است که عبارتند از : 1- توحید ذاتی . 2- صفاتی . 3- افعالی.فصل اول:توحید ذاتی : این مرتبه از توحید متضمن دو معناست : الف : خداوند متعال وجود یکتاییاست که برای او نظیر و همتایی فرض نمی شود . ب : ذات خداوند بسیط بوده از هرگونه ترکیب عقلی و خارجی پیراسته است.براهین نهج البلاغه در اثبات توحید ذاتی :1-اگر برای پروردگارت شریکی می بود پیامبرانش بسوی تو ارسال می شدند.2-اگر برای پروردگارت شریکی می بود با آثار خلقت و صفات او آشنا می شدی.3-خدا هستی مطلق است و هستی مطلق قابل تعدد نیست.4-شباهت پدیده ها گواه بر عدم شبیه و مثل برای خداست.خداوند متعال ماهیت زاید بر ذات ندارد . زیرا اولاً ماهیت لازم با امکان ذاتی است . ثانیاً فرض ماهیت برای خدا دو جهت فعل و قبول را در ذات لازم دارد که محال است . ثانیاً در صورت ماهیت داشتن خدا ، تقدم وجودی ذات واجب بر وجودش لازم می آید که محذور دور است و محال . رابعاً چنانچه خداوند ماهیت داشته باشد ، ماهیت حضرتش ، تحت مقوله جوهر ، مندرج باشد و اندراج ماهیت خدا در مقوله جوهر به ترکب ذات خداوند از جنس و فعل می انجامد.وحدت حقه حقیقیه الهیه از نحوه وجود منحصر به فرد باری تعالی انتزاع شده که بدین معناست که خداوند ، دوم و ثانی برای او فرض نمی شود ، بلکه فرض دوم برای حضرتش محال است . « کل مسمی بالوحده غیره قلیل» الاحد لابتاویل عدد.فصل دوم :توحید ذاتی : عبارت است از عینیت تمام صفات ذاتی با یکدیگر از طرف دیگر است و تکثر و تعددی هم که در صفات مطرح است از ناحیه مفهوم است نه مصداق و وجود.براهین نهج البلاغه در اثبات توحید صفاتی :الف) اطلاق و عدم تناهی صفات ( الذی لیس لصفته حد محدود).ب ) بساطت ذات حق تعالی.ج ) وجوب ذاتی حق تعالی ، ایجاب می کند که ذات حضرتش واجد همه صفات کمالیه باشد زیرا واجب الوجود من جمیع الجهات واجب است.تقسیم اوصاف خداوند : 1- صفات ایجابیه ثبوتیه . (جمال) 2- صفات سلبیه تقدیسیه ( جلال).صفات ثبوتیه : اوصافی است که از کمال حکایت کرده ، خدا به آنها متصف است.اوصاف سلبیه : بیانگر معنای سلبی است و دلالت بر نقص و محدودیت دارد که ذات حضرتش از آنها پیراسته است.اوصاف ذاتی : اوصافی است که ذات حق تعالی برای انتزاع آنها کافی است و سلب این صفات از خدا محال است . مثل حیات . اوصاف فعلی : اوصافی است که برای انتزاع آنها علاوه بر فرض ذات خداوند وجود مخلوق نیز لحاظ می شود . مثل : خالق ، رازی .....آراء مختلف در خصوص چگونگی اتصاف ذات خداوند به اوصاف ذاتی :الف) دیدگاه حکماء و متکلمین اسلامی ، شیعی : عینیت مصداقی و تغایر مفهومی اوصاف ذاتی.ب : اشاعره : اوصاف ذات زاید بر ذات و ملازم با آن است.ج : کرامیه : اوصاف ذاتی زاید بر ذات و حادث می باشد.د : معتزله : ذات باری تعالی از اوصاف نیابت می کند.ه : عده ای از معتزله : تأویل اوصاف ذاتی به معنای سلبی . مثلاً عالم بودن خدا به معنای جاهل نبودن است.اوصاف سلبی خدا از نهج البلاغه :1-خدا جسم نیست . 2- خدا مکان ندارد . 3- در مرتبه حق تعالی زمان ملحوظ نیست . 4- حرکت و سکون در خدا متصور نیست . 5- خدا منفعل و متأثر نمی شود.اوصاف ثبوتی و جمال خداوند :1-قدرت : شییء از روی آگاهی به خیر بودن فعل و داشتن اختیار در برگزیدن آن ، مبدأ فاعل برای آن باشد.2-علم : علم خداوند از سه جهت قابل بحث است . الف : علم خدا به ذات خود : خداوند مجرد تام است ، نزد خود حضور دارد پس خدا به ذات خود عالم است . ب : علم خدا به مخلوق در مرتبه ذات : خدا همة کمالات مخلوق را به نحو اکمل و اتم داراست پس علم خدا به ذات خود علم به مخلوق نیز می باشد . ج : علم خدا به مخلوق در مرتبة مخلوق : در این زمینه دیدگاههای مختلفی وجود دارد ، عده ای از فلاسفه چون ملاصدرا و علامه طباطبائی معتقدند که علم خدا به مجردات ، به خود مجرادت تعلق می گیرد و علم خدا به موجودات مادی به صور عقلیه آنها تعلق می گیرد ولی از نظر شیخ اشراق و ملاهادی سبزواری علم خدا به مادیات به وجود مادی آنها تعلق می گیرد.3-حیات : حیات به معنای مبدئیت برای ادراک و فعل است.4-سمیع و بصیر : مقصود بینایی و شنوایی خداوند ، علم حضرتش به همة جزئیات و جریانات عالم هستی است.5-ازلیت خداوند: حضرت امیر (ع) از حدوث حوادث و اشیاء بر ازلیت حق تعالی استدلال می کند.ازلیت حق تعالی غیر زمانی است زیرا زمان در مرتبة الوهیت ، متصور نیست . ( لاتصحبه الاوقات – سبق الاوقات کونه).6-اولیت و آخریت : اول بودن خداوند ، به معنای سابق نداشتن است نه آنکه ثانی دارد زیرا اولیت خدا اولیت عددی نیست تا دوم داشته باشد . مقصود از آخر بودن خدا این است که همة اشیاء به او منتهی می ‎ شوند . ( باولیته وجب ان لا اول له و بآخرته وجب ان لا آخرته).7-اراده : عده‎ ای از حکماء ( بوعلی و ملاصدرا) اراده الهی را همان علم حضرتش به نظام احسن و اصلح هستی در شکل اتم و اکملش می دانند و از نظر ایشان اراده از اوصاف ذاتی است . ولی علامه طباطبائی این نظریه را رد کرده ، آنرا به جعل اصطلاح نزدیکتر می داند تا یک مطلب مستدل و برهان بردار . وی ارادة الهی را از اوصاف فعلی خدا دانسته که از فعل حضرتش انتزاع شده است.8- کلام خداوند : کلام به معنای فهماندن ما فی الضمیر به مخاطب است . گر چه افهام مطلب در انسان بوسیله نطق و زبان و احیاناً اشاره صورت می گیرد ولی کلام با این حدود اعتباری متعارف از خداوند سلب شده ولی از لحاظ خواص و آثارش برای خدا ثابت است.
  • تعداد رکورد ها : 119