جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
نویسنده:
سیدحسین علوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیده‌‌‌ی معنویت‌گرایی جدید و نمود آن در قالب جنبش‌های دینی نوپدید و بررسی عوامل رشد آن، از پرسش‌های نیازمند پژوهش در سطح جهانی، به ویژه در جوامع دینی، به شمار می‌‌‌رود. نیجریه یکی از کشورهای اسلامی است که از نظر جمعیتی، جایگاه سیاسی- اقتصادی، چندملیتی و چندمذهبی بودنش، دارای موقعیت برجسته‌ای در غرب قاره‌‌‌ی افریقاست. موضوع پژوهش حاضر پاسخ به دو پرسش اصلی درباره‌‌‌ی این پدیده در نیجریه است؛ پرسش اول، پرسش از وضعیت‌شناسی جنبش‌های دینی نوپدید در نیجریه و پرسش دوم، تحلیل چرایی پیدایش و عوامل رشد سریع این جنبش‌ها در این کشور است. تبیین گونه‌های مهم این جنبش‌های دینی نوپدید و تحلیل عوامل ظهور و گسترش آنها می‌تواند در رویارویی‌‌‌ با این پدیده در نیجریه و نیز یافتن راه‌حل‌هایی به منظور مصونیت دیگر جوامع از گرفتار شدن در بحرانی شبیه نیجریه کمک نماید. یافته‌های پژوهش حاضر، که با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر آثار اصیل موجود در این زمینه صورت گرفته، حاکی از آن است که ما حداقل با سه گونه‌‌‌ی جنبش‌های دینی روبه‌‌‌رو هستیم: جنبش‌های مرتبط با ادیان رسمی، جنبش‌های التقاطی، جنبش‌های وارداتی؛ در بحث عوامل بروز این پدیده نیز مهم‌ترین آنها عبارت‌‌‌اند از: پیامدهای جهانی‌سازی، کثرت‌گرایی دینی و سکولاریزاسیون، مسائل سیاسی- استعماری، مشکلات اجتماعی برآمده از عوامل گوناگون، به ویژه فساد اقتصادی، در کنار غفلت یا سستی متولیان نهادهای ادیان رسمی و نهادینه؛. به عبارتی، از سویی، این عوامل جامعه‌‌‌ی متدینِ نیجریه را به چالش کشیده، گرفتار فشارهای جسمی و روحی نموده، از سوی دیگر، دین‌مداری آنان نیز موجب سوق‌دهی‌‌‌شان به دین برای جستن راه‌حلِ مشکلاتشان شده است، ولی فقدان تبیین درست آموزه‌های معنوی ادیان اصیل و رسمی و گرفتاری متولیان آنها در رقابت‌های مذهبی و آمال مادی‌گرایانه، زمینه‌‌‌ی خودنمایی ادیان و معنویت‌های دینی جدید و بدیل را فراهم نموده است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 40
نویسنده:
محمدهادی مدنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تمدن مدرن غرب با عمق تاریخی، ویژگی کارکردی و قابلیت بازتولیدی دائمی خویش، امروزه، به پارادایم‌‌‌ جهانی و هژمونیک تبدیل شده است. از سوی دیگر، این تمدن به دلیل رویکرد خودبنیادی و قدرت‌‌‌مداری، که به طبیعت و انسان دارد، با وجود همه‌‌‌ی پیشرفت‌‌‌های موجود در زمینه‌‌‌ی مادی، سبب بروز مشکلات جدیدی می شود. این واقعیت، که تمدن هژمونیک غرب، پیوسته، مشکلات و بحران‌‌‌آفرینی می‌‌‌کند، به بحث در مورد چگونگی رهایی از آن با گفتمان‌‌‌های جایگزین منجر شده است. در این میان این پرسش به ذهن متبادر می‌‌‌شود که گفتمان انقلاب اسلامی، که امکان و بدیل تلقی می‌‌‌گردد، برای گذر و رهایی از پارادایم‌‌‌ تمدن هژمونیک غربی در عرصه‌های نظری و عملی چه نقشی را ایفا کرده است؟ (پرسش) به نظر می‌‌‌رسد گفتمان انقلاب اسلامی با احیای الهیات سیاسی ضد سلطه و ایجاد خودآگاهی در مورد ماهیت تمدن هژمونیک کنونی در حوزه‌‌‌ی نظر و ساخت مقاومت سازمان‌‌‌یافته در بُعد عمل، پارادایم‌‌‌ تمدن هژمونیک غربی را به چالش کشیده است. (فرضیه) مقاله‌‌‌ی حاضر با استفاده از چارچوب مفهومی پارادایم و به‌‌‌کارگیری روش توصیفی- تحلیلی (روش)، شناسایی ظرفیت تقابلی گفتمان انقلاب اسلامی را در مورد پارادایم‌‌‌ تمدن هژمونیک غربی هدف خود ساخته (هدف) و به این نتیجه دست یافته است که نقش انقلاب اسلامی در رویارویی با پارادایم تمدن هژمونیک غربی، ایجاد چالش و آشکارسازی وضعیت بحرانی آن بوده، ولی برای تغییر پارادایم‌‌‌ هژمونیک و گذر از آن، تولید الگو در سطح کلان به منزله‌‌‌ی پارادایم‌‌‌ جایگزین، ضروری است. (یافته)
صفحات :
از صفحه 41 تا 64
نویسنده:
علی‌‌‌‌‌رضا دوران
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«نوکنفوسیوسی» یکی از مکاتب فکری کهن چین است که در اوایل قرن دهم میلادی ظهور کرد و در سه قرن، به رشد خود ادامه داده است و تکامل می‌‌‌‌‌یابد. آیین نوکنفوسیوس، که در حقیقت شکل تکامل‌‌‌‌‌یافته‌‌‌‌‌ی مکتب کنفوسیوسی است، بسیاری از اصطلاحات و مفاهیم آیین دائو و بودا را در صورت‌بندی‌های خود جذب کرد. مهم‌ترین اعتقاداتی که دانشمندان این گروه به آن پرداخته‌اند، عبارت است از: «چی»، «لی»، «غایت اعلا» و «حاکم ( فرزانه)»؛ مفاهیمی که در سنت کنفوسیوسی وجود داشت، ولی نوکنفوسیوسی‌ها آنها را بازتعریف نموده و جنبه‌‌‌‌‌ی کیهانی به آن بخشیدند؛ به عبارت دیگر، می‌توان گفت نو‌کنفوسیوسی‌ها کنفوسیانیسم را از حالت اخلاقی صرف خارج و جنبه‌‌‌‌‌ی کیهان‌‌‌‌‌شناسی و سیاسی آن را تقویت نمودند. جنبش نوکنفوسیوسی تا زمان کنونی به حیات خود ادامه داد تا اینکه در دوره‌‌‌‌‌‌ی به قدرت رسیدن کمونیست‌ها در چین، بار دیگر، به حاشیه رانده شد. با تغییر سیاست حاکمان جدید این کشور و دنبال نمودن الگوی کارآمد برای پیشرفت، بار دیگر، فرصت ظهور برای جریان نوکنفوسیوسی‌‌‌‌‌ها فراهم گردید. از دیرباز، مدرنیزاسیون و ایجاد پیشرفت در کشورهای آسیایی، یکی از موضوعات اصلی حاکمان این کشورها بوده است. برای سالیان متمادی، تنها الگوی در دسترس کشورها، الگوی غربی و سرمایه‌‌‌‌‌داری بود. پیشرفت کشورهایی مانند ژاپن، چین و تایوان، هنگ کنگ و...، توجه کشورهای دیگر را معطوف به شرق آسیا نمود. الگوی این کشورها نه الگوی غربی، که الگویی برآمده از فرهنگ شرقی و داخلی این کشورها بود که نوید ظهور الگویی جدید برای کشور های جهان می‌داد. بیشتر دانشمندان به دنبال این بودند که این الگو از کجا ریشه گرفته است؟ این الگوی کارآمد را نوکنفوسیوسی‌ها برای رسیدن به پیشرفت مطرح کردند که در نهایت، با ارائه‌‌‌‌‌ی طرحی با عنوان «اخلاق مدرن نوکنفوسیوسی» توانستند توجهات جهانی را به سمت خود جلب نمایند که نمونه‌‌‌‌‌ی بارز آن تحولی است که در برنامه‌‌‌‌‌ی مدرنیزاسیون کشورهایی مانند تایوان و هنگ کنگ و چین دیده می‌‌‌‌‌شود. روش این تحقیق، تحلیلی- توصیفی است که با بررسی برخی از عقاید و نظرات دانشمندان جریان نوکنفوسیوسی، میزان تأثیرگذاری این جریان بر کشور چین مشخص خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 131 تا 154
نویسنده:
سیدمحمدعلی غمامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
همان گونه که تحلیل گفتمان، تحلیل سیستمی، تبارشناسی و بسیاری از روش‌های علمی، متناسب با فلسفه و فرهنگ خویش شکل گرفته‌اند، انقلاب اسلامی نیز به روشی متناسب با چارچوب‌های انقلابی و اسلامی خود نیاز دارد. در میان چشم‌اندازهای روشی، جریان‌شناسی، یکی از چشم‌اندازهای مطرح در میان پژوهشگران ایرانی بوده است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که هویت روش‌شناختیِ «جریان‌شناسی» در نسبت با روش‌های موجود در علوم انسانی چیست و آیا جریان‌شناسی می­تواند چشم­اندازی روشی در رویارویی با روش­های معاصر تحقیق در غرب باشد؟ برای پاسخ به این پرسش، رویکردی انتقادی و تطبیقی در پیش گرفتیم؛ از این رو، پس از نقد چهار مورد از مهم­ترین پژوهش­های جریان­شناختی در ایران، روش­های مشابه در سه مؤلفه­ی تبیینی، تفسیری و انتقادی مورد بررسی قرار گرفت و نشان دادیم که جریان­شناسی براساس سه نگره­ی «کلیت»، «پویایی» و «پیوستگی»، از این روش­ها متمایز می­شود. بیشتر پژوهش­هایی که در ایران تحت عنوان جریان­شناسی صورت گرفته است، بیش از آنکه واجد این ویژگی­ها باشند، گونه­شناسی هستند، رویکردهای تبیینی غالباً جزءنگر هستند، رویکردهای تفسیری بیشتر ایستانگرند و رویکردهای انتقادی عموماً بر «گسست» تأکید دارند. مهم­ترین خصلت جریان­شناسی، پیوسته دیدن حقیقت است، بدین معنا که «شناخت حقیقت» مشروط به «شناخت پیوستگی حقیقت» است. براساس این سازه­­ها، می­توان چشم‌اندازی روشی برای جریان­شناسی در نظر گرفت.
صفحات :
از صفحه 155 تا 178
نویسنده:
سیدمعراج‌‌‌مهدی رضوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث مهدویت به عنوان «گونه‌‌‌شناسی اندیشه‌‌‌ی مهدویت» در میان اهل سنت هندوستان در سه بخش بیان و بررسی شد: یکی، اندیشه‌‌‌ی مشهور جمهور امت مسلمه، مانند اندیشه‌‌‌ی مهدویت صوفیان و بریلوی‌‌‌ها و دیوبندی‌‌‌ها و دومی، اندیشه‌‌‌ی مهدویت خلاف جمهور از زبان برخی از اندیشمندان، مانند دیدگاه علامه مودودی و مولانا شمس نوید عثمانی دیوبندی و مولانا وحیدالدین خان و سومی، جریان ادعای مهدویت سیدمحمد جونپوری در قرن دهم و جریان قادیانیت در هند در قالب اندیشه و جریان مهدویت در هند تک تک به صورت خلاصه، با استفاده از آثار دست اول متعلق به آن حلقه و فرقه و شخص و گروه بیان و بررسی شده است. درباره‌‌‌ی آثار صوفیان، به ویژه در اثر چشتیان، بحث تاریخی شده است و نیز با اندیشه‌‌‌ی مهدویت شیعه‌‌‌ی امامیه کاملاً نزدیک است. البته اندیشه‌‌‌ی حلقه‌‌‌های دیگر سلاسل نیز در مقایسه با اندیشه‌‌‌ی خالص اهل سنت، به شیعه‌‌‌ی امامیه نزدیک‌‌‌اند و اندیشه‌‌‌ی فرقه‌‌‌ی بریلوی‌‌‌ها و دیوبندی‌‌‌ها همان اندیشه‌‌‌ی مشهور جمهور اهل سنت است و نیز بحث تاریخی درباره‌‌‌ی امام مهدی+ نیاورده‌‌‌اند و صرفاً بحث روایتی نموده‌‌‌اند. همچنین در میان این سه گروه، آثار صوفیه بیشتر و قدیمی‌‌‌ترند. در این مقاله، از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. آثار صوفیان هند قدیمی‌‌‌تر و بیشتر است، در حالی که آثار دانشمندان بریلوی و دیوبندی آثار معاصر به شمار می‌رود.
صفحات :
از صفحه 97 تا 130
نویسنده:
علی باقری دولت‌‌‌آبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از زمان تأسیس ترکیه، مسئله‌‌‌ی هویت‌‌‌یابی متمایز کردها از ترک‌‌‌ها و تأکید بر استقلال، یکی از چالش‌‌‌های بزرگ پیش روی دولت‌‌‌های گوناگون در این کشور بوده است. همه‌‌‌ی دولت‌‌‌هایی که تا پیش از حزب عدالت و گسترش در این کشور بر سر کار آمدند، از رویکرد سرکوب کردها استفاده کردند؛ دولت اردوغان نخستین دولتی بود که روند گفت‌‌‌وگو با کردها را در سال 2002م آغاز کرد. با این حال، این سیاست چندان نپایید و از سال 2015م به بعد، باز هم سیاست سرکوب در دستور کار قرار گرفت. بدین ترتیب، باید گفت رویکرد دولت اردوغان بین دو گزینه‌‌‌ی گفت‌‌‌وگو و سرکوب در نوسان بوده است. پرسش اصلی مقاله این است که عوامل مؤثر بر شکل‌‌‌گیری رویکرد دولت اردوغان به کردها چیست؟ برای پاسخ به پرسش فوق از نظریه‌‌‌ی جیمز روزنا و روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافته‌‌‌های پژوهش نشان می‌‌‌دهد مجموعه‌‌‌ای از عوامل سیاسی، تاریخی و فرهنگی در داخل ترکیه و تحولات منطقه و نظام ‌‌‌بین‌‌‌الملل در بیرون این کشور بر رویکرد دولت اردوغان تأثیرگذار بوده است. عواملی که هرگونه چشم‌‌‌انداز صلح و گفت‌‌‌وگو با کردها را تیره و ناامیدکننده می‌‌‌سازد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 96
نویسنده:
علی الهی تبار
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش به تحلیل گونه­شناختی جریان اصلاح در مصر قرن بیستم، با تمرکز بر ملی­گرایی لیبرال در بازه­ی زمانی ۱۸۸۲م تا ۱۹۵۲م می­پردازد. ملی­گرایی مصری پاسخی به استعمار بریتانیا، فروپاشی خلافت عثمانی و تلاش برای بازتعریف هویت جمعی در فضای پسااستعماری بود. این جنبش ابتدا با هدف مقابله با سلطه­ی خارجی و احیای حاکمیت ملی آغاز شد، ولی به مرور به محور بسیج نیروهای اجتماعی و سیاسی در جهت اصلاح تبدیل گردید. این نوشتار با بهره­گیری از روش تاریخی- تحلیلی و تحلیل گفتمان، عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر رشد و افول این جنبش، نقش شخصیت­های کلیدی مانند مصطفی کامل، سعد زغلول و احمد لطفی السید و تأثیر نهادهایی مانند مطبوعات، احزاب سیاسی و دانشگاه ملی مصر را بررسی می­کند. یافته­های پژوهش نشان می­دهد ملی­­گرایی مصری با وجود دستیابی به استقلال رسمی در ۱۹۲۲م، به دلیل ناتوانی در پاسخگویی به مطالبات اقتصادی- اجتماعی، شکاف بین نخبگان و توده­ها و باقی ماندن ساختارهای استعماری، نتوانست به طور کامل به آرمان­های خود دست یابد. افول این جریان در دو دهه­ی ۱۹۴۰م و ۱۹۵۰م، زمینه را برای ظهور جنبش­های رادیکال مانند اخوان­المسلمین و افسران آزاد فراهم کرد. این پژوهش با اتکا به چارچوب نظری جوامع تصوری (اندرسون)، اختراع سنت­ها (هابسبام) و نظریه­ی پسااستعماری (سعید)، تعامل پیچیده بین بازسازی هویت ملی، محدودیت­های سیاسی- اقتصادی و میراث استعمار را تبیین خواهد کرد.
صفحات :
از صفحه 155 تا 190
نویسنده:
سیدکاظم سیدباقری ، حسن وثوق‌زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله­ی عدالت سیاسی، یکی از مباحث بنیادین در نظریه‌پردازی سیاسی اسلام برشمرده می­شود که در جهان اسلام از منظر سه جریان اصلی، یعنی سلفی، تجددگرا و نواندیش اسلامی، تفاسیر متنوعی یافته است. این تنوع در تفسیر عدالت، به تفاوت در مبانی فکری، اصول حکمرانی و پاسخ به مقتضیات زمانه بازمی‌گردد. این مقاله با بهره‌گیری از روش مقایسه­ای، به تحلیل جریان‌های عدالت سیاسی در جهان اسلام می‌پردازد. در این پژوهش، مبانی نظری، اصول عدالت و ساختار حکمرانی سه جریان عمده مورد بررسی قرار گرفته است تا نقاط افتراق و اشتراک آنها در تفسیر عدالت سیاسی آشکار شود. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که جریان سلفی با تمرکز بر اجرای مطلق شریعت، رویکردی ایستا دارد و در برابر تغییرات اجتماعی مقاومت می‌کند. جریان تجددگرا با تأکید بر مفاهیمی مانند دموکراسی و حقوق بشر، عدالت را براساس معیارهای مدرن تفسیر می‌کند ولی گسست آن از شریعت، هماهنگ با نیازهای جهان اسلام نیست. در مقابل، جریان نواندیش اسلامی با تلفیق آموزه‌های الهی و مقتضیات عقلانی و اجتماعی، رویکردی جامع ارائه می‌دهد که مردم‌سالاری دینی را الگویی برجسته برای تحقق عدالت سیاسی در جوامع اسلامی معرفی می‌کند. این پژوهش، برتری جریان نواندیش اسلامی را در تطبیق با نیازهای معاصر و حفظ ارزش‌های دینی نشان می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 40
نویسنده:
مجید منهاجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جمعیت علمای مسلمان الجزایر (جمعیة ­العلماء ­المسلمین الجزائریین)، یکی از مهم‌ترین نهادهای مذهبی، فرهنگی و سیاسی در تاریخ معاصر الجزایر است. این جمعیت در سال ۱۹۳۱م به همت گروهی از علمای اصلاح‌گرا تأسیس شد و نقش بسزایی در مبارزات استقلال‌طلبانه­ی الجزایر و شکل‌دهی به هویت ملی و اسلامی این کشور ایفا کرد. عبدالحمیدبن بادیس(1940-1889م)، یکی از بنیان‌گذاران و رهبران اصلی این جمعیت بود که تأثیر عمیقی بر اندیشه و جهت‌گیری‌های آن داشت. این مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی، به بررسی جریان­شناسی جمعیت علمای مسلمان الجزایر، با تأکید بر اندیشه­های عبدالحمیدبن بادیس می­پردازد. پرسش­های اصلی این پژوهش عبارت است از: زمینه‌های تاریخی و اجتماعی تأسیس جمعیت علمای مسلمان الجزایر چه بود؟ اندیشه‌های عبدالحمیدبن بادیس چه تأثیری بر جمعیت علمای مسلمان الجزایر داشت؟ نقش جمعیت علمای مسلمان در مبارزات استقلال‌طلبانه­ی الجزایر چه بود؟ میراث و دستاوردهای جمعیت علمای مسلمان و اندیشه‌های بن بادیس در الجزایر معاصر چیست؟ یافته­ها: جمعیت علمای مسلمان الجزایر از ابتدا متشکل از جریان‌های فکری گوناگونی بود که هر کدام دیدگاه‌های ویژه­ای در مورد چگونگی مقابله با استعمار و احیای هویت اسلامی داشتند. عبدالحمیدبن بادیس، یکی از مهم‌ترین چهره‌های جمعیت علمای مسلمان، تأثیر عمیقی بر جهت‌گیری‌های فکری و سیاسی این جمعیت داشت. جمعیت علمای مسلمان الجزایر نقش مهمی در مبارزات استقلال‌طلبانه­ی الجزایر ایفا کرد. این جمعیت با تأسیس مدارس، انتشار روزنامه‌ها و برگزاری سخنرانی‌ها، به ترویج اندیشه‌های ملی‌گرایانه و اسلامی پرداخت. در جریان جنگ استقلال الجزایر (1954-1962)، بسیاری از اعضای این جمعیت به جبهه­ی آزادی‌بخش ملی پیوستند و در مبارزات مسلحانه شرکت کردند. جمعیت علمای مسلمان الجزایر با ترکیب فعالیت‌های مذهبی، فرهنگی و سیاسی، دستاوردهای در خور توجهی در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی الجزایر داشت. این جمعیت در مبارزه با استعمار فرانسه و دستیابی به استقلال نقش ایفا کرد و به احیای هویت اسلامی و عربی، تقویت وحدت ملی و بهبود وضعیت آموزشی و فرهنگی جامعه­ی الجزایر کمک نمود. میراث این جمعیت و اندیشه‌های رهبران آن، به ویژه عبدالحمیدبن بادیس، همچنان در تاریخ معاصر الجزایر تأثیرگذار است.
صفحات :
از صفحه 93 تا 124
نویسنده:
عبدالوهاب فراتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بی­تردید، یکی از آرمان­های انقلاب اسلامی، دستیابی به آزادی و متفرعات آن بود. این آرمان، که سهم در خور ‌توجهی در شعارهای این انقلاب داشت، بیشتر به وضعیتی سلبی اشاره می‌نمود که در آن استبداد و وابستگی به قدرت‌های بیگانه از میان رفته باشد. با این حال، آنچه به ‌تدریج در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اهمیت یافت، جنبه‌های ایجابی آزادی بود که تصویر روشنی از آن وجود نداشت. مهم‌ترین پرسش‌های فراروی انقلابیون عبارت بود از: آزادی در ذیل حکومت اسلامی چه مفهومی می‌یابد و سرنوشت متفرعات آن، مانند آزادی عقیده و بیان چه می‌شود؟ محدودیت‌ها و موانع آن، چه تمایزی با عرف جهانی دارد؟ و بالاخره اینکه الگوی این حکومت در ترسیم «وضعیتی آزاد» چیست؟ انقلابیونی که نه تجربه­ی زیستن در حکومت دینی داشتند و نه علاقه‌مند به تکرار مدنیت جدید در تجربه­ی جدید خود در حکومت دینی بودند. این نوشتار با استفاده از تمایز میان روشناسانه مفهوم» Concept و «برداشت» Conception تلاش می­کند به این گونه پرسش­ها از منظر فقهای نوگرای شیعی پاسخ روشنی دهد و برداشت آنان از آزادی را تبیین نماید. میرازی نائینی، امام خمینی و آیت­الله جوادی آملی، جزو فقیهانی هستند که با درکی نو از مفاهیم سیاسی در دوره­ی جدید، از فقهای سنتی جدا و روایت دقیق­تری از مفهوم آزادی دارند. بی­تردید، تبیین نگرش فقهی به آزادی به دلیل بافت فقهی حکومت دینی در ایران اهمیت بسیاری دارد و می­تواند در ترسیم قوانین و سیاست­های مربوط به آزادی­های سیاسی و اجتماعی تأثیر بسزایی گذارد.
صفحات :
از صفحه 67 تا 92