جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
نویسنده:
سمیه کریمی ، جعفر شانظری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شناخت دقیق و تحلیل صحیح افکار و آرای حکمای اسلامی، وابسته به شناسایی و زمینه‌ها و عوامل پیدایش اندیشه‌ها و اثرپذیری آنان از خردورزی پیشینیان است. انسان‌شناسی یکی از مواریث حِکمی ایران باستان است که بن‌مایه‌های آن در آرای حکیان مسلمان و فلسفه آنان (فلسفة مشاء، فلسفة اشراق و حکمت صدرایی) مشاهده ‌می‌شود؛ ازاین‌رو، تحلیل فلسفی خیر و شر در حوزه انسان‌شناسی‏، ناظر به معنای خیر و شر در حکمت ایران باستان است که اهمیت بسزایی داشته است. در این نوشتار برای تأیید و صدق این گفتار، مبانی فلسفی برگرفته از خیر و شر در حکمت ایرانی با حکمت اسلامی بررسی تحلیلی‌تطبیقی شده است. روی‌آوردی که حاصل آن، گواه از وجود نقاط مشترک فلسفی در تطبیق تاریخی مبانی حکمی ایرانی‏‏، اشراقی و صدرایی دارد؛ اشتراکاتی چون، اشتراک مفهوم خیر و شر (نور و ظلمت)، وجود اختیار انسان و مختاربودن وی در پیداش خیر و شر و اینکه فرشتگان مصادیق خیر و شیاطین مصادیق شر هستند، به‌تمامی گواه بر سیر تاریخی اندیشه خیر و شر به‌لحاظ وجودشناسی و معرفت‌شناسی از حکمت ایرانی تا صدرایی است.
صفحات :
از صفحه 21 تا 44
نویسنده:
محمود خلیلیان شلمزاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفاوت نگرش محققان به ماهیت انسان، نه‌تنها زمینه و زیربنای توصیف و تبیین ویژگی‌های شخصیتی است، بستری برای شناسایی و معرفی حالات نفسانی نو در انسان است. با توجه به تفاوت دیدگاه علامه طباطبایی با برخی از روان‌شناسان و اندیشمندان غربی درخصوص خاستگاه هیجان ترس، هدف این مقاله، شناسایی ویژگی‌های انسان‌شناسی در پدیدآیی هیجان خوف از خدا است. روش پژوهش، کیفی و از روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی با تمرکز بر توصیف، تبیین و تحلیل استفاده شده است. یافته‌های پژوهش نشان دادند خوف از خدا بهنجار و از انواع خوف حزم است که به هرگونه ترس، بیم و دلواپسی به خاطر خدا که برآمده از احتیاط باشد، اشاره دارد. همچنین، خوف از خدا دارای دو قسم، خوف در توازن با رجا و خوف از مقام الهی است. علاوه بر این، پدیدآیی خوف از خدا مبتنی بر چهار ویژگی در انسان است. یک: هدفمندی، دو: خصوصیات وجودی انسان (وابستگی و پیوستگی)، سه: انسان موجودی با انگیزه دفع ضرر و چهار: مراتب معرفت انسان از توحید که علامه طباطبایی به هر کدام از آنها تأکید داشته است. نتایج نشان دادند خاستگاه ترس از خدا نه‌تنها عوامل طبیعی بیرونی (همچون رعد و برق) نیست، وابسته به برخی از ویژگی‌های ماهیت معلولی انسان، اصل جهت‌مندی و عدم استقلال فرد نسبت به هستی قلب و درونمایه‌های آن است.
صفحات :
از صفحه 61 تا 76
نویسنده:
قربان علمی ، علیرضا نهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اورینتالیسم به‌عنوان وجهی مهم از مدرنیته، تاریخی به وسعت تاریخ مدرنیته دارد و با ظهور سوژه انسانی در دوره رنسانس و بسط و گسترش آن در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی و سپس تثبیت آن در دوره روشن‌نگری قرن هجدهم همراه و همزاد بوده است. در این مقاله با بهره‌گیری از روش توصیفی‌تحلیلی، روند ظهور سوژه انسانی به‌عنوان محور تفکر مدرن در دوره رنسانس و دوره روشن‌نگری بررسی شده است. سپس بنیان‌های فلسفی اورینتالیسم و اصول مدرنیته که همان اصول اورینتالیسم است، در نظر آورده و در ادامه، ماهیت تاریخی مدرنیته و و نسبت اورینتالیسم با آن مدنظر قرار گرفته و بر این اساس، مهم‌ترین تحول فکری ـ فلسفی دوره روشن‌نگری ـ قوام درک ابژکتیو ـ تبیین شده است. نتیجه پژوهش نشان می‌دهد سوژه انسانی با درکی ابژکتیو به دین و فرهنگ قبل از رنسانس و سپس با درکی اورینتال به فرهنگ‌ها و ادیان غیر غربی نظر کرد و به تفسیر آنها پرداخت. ماهیت اورینتالیسم یا درک اورینتال در نسبت جدید شکل‌گرفته میان سوژه و ابژه فهم‌پذیر است. درک ابژکتیو و استیلاگر سوژه، همان فاهمه کانتی است که با ابتناء بر معلومات پیشینی خود، مستقل از هر مرجعیت بیرونی و الوهی، هیچ چیزی را بیرون از خود نمی‌شناسد و با انحلال ابژه‌ها در خویش، طرح و صورت فاهمه خود را بر ابژه‌ها تحمیل می‌کند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
نویسنده:
محمد بهرامی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابداع به‌عنوان یکی از صفات خداوند مورد توجه گروهی از فلاسفه، متکلمان و مفسران قرآن و بی‌مهری شماری دیگر قرار گرفته است و در میان مفسران قرآن، فخر رازی و علامه طباطبایی به اصطلاحِ ابداع توجه ویژه داشتند، ابداع را از صفات فعلیه باری‌تعالی و اطلاق‌ناپذیر بر ممکن الوجود می‌دانستند و ایجاد، نبود نمونه، زمان، مکان و دفعیت را از مؤلفه‌های ابداع می‌خواندند و لفظیت ابداع را به هیچ روی برنمی‌تابیدند و دلایل عقلی و نقلی برای اثبات مدعای خویش ارائه می‌کردند. دربارۀ تفاوت ابداع و خلق، ابداع و فطر و ابداع و اختراع وحدت ندارند و برخی نظریات فخر رازی در این مورد ناسازگار است؛ هرچند درخور توجیه و تأویل است. بر این اساس، مسئله این پژوهش، کشف نگاه فخر رازی و علامه به اصطلاح ابداع و تفاوت‌ها و همانندی‌های نگاه ایشان است. هدف این نوشتار، مقایسه نگاه فخر رازی و علامه طباطبایی به اصطلاح ابداع و زمینه‌سازی برای نظم‌بخشی اصطلاح‌شناسی امامیه و اشاعره بر مبنای روابط مفاهیم، تسهیل انتقال و آموزش، آسان‌سازی ترجمه و نمایه‌سازی و رده‌بندی صفات خداوند است و رویکرد این پژوهش، کتابخانه‌ای و روش پژوهش، تحلیلی‌توصیفی است. در این روش، اصطلاح ابداع توضیح داده می‌شود و همانندی‌ها و تفاوت‌های آن با دیگر اصطلاحات، بررسی و مؤلفه‌های آن بیان می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 45 تا 60
نویسنده:
جنان ایزدی، مجید صادقی حسن آبادی، فاطمه یوسفی کزج
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
خلود اهل نار و عذاب ابدی یکی از بحث‌های مهم و پیچیده‌ای است که عالمان دیانت را به خود مشغول داشته است و هریک به‌مقتضای اصول و مبانی فکری خویش روش متفاوتی برای حل این مسئله و سوالات مطرح دراین‌باره در پیش گرفته اند، ازجمله اینکه چگونه عذاب ابدی و خلود همیشگی در آتش با رحمت و عدالت خداوند سازگار است و اینکه چگونه ممکن است گناه محدود، عذابی نامحدود داشته باشد، این تفاوت رأی را در نظرات ابن قیم اشعری و علامه طباطبایی فیلسوف و مفسر شیعی به‌خوبی می‌توان مشاهده کرد. ابن قیم جوزی از جمله متکلمینی است که قائل به خلود در عذاب نیست و به‌طور وسیع و روشمند به مسئله خلود اهل نار پرداخته است وی در بخشی از سخنان خود، آراء قائلین به خلود را بیان نموده است و در بخشی دیگر، آن‌ها را نفی و نقد می‌کند. وی با بیان ادله فراوان عقلی و نقلی، عدم خلود و جاودانگی در آتش را اثبات می‌نماید. علامه طباطبایی در تفسیر آیاتی که مربوط به خلود اهل نار است، بر اصل خلود پافشاری داشته و سعادت و شقاوت، خیر و شر در آدمیان را به ظهور حالات و ملکات نفسانی که در دنیا کسب کرده‌اند نسبت می‌دهد و معتقد است که اگر کفر و شرک در نفس رسوخ کند، باعث عذاب دائمی می‌شود. اما بر این نکته نیز تأکید می‌نماید که خلود در نار، به کافران اختصاص دارد. ‌وی در رابطه با خلود اهل نار به این نکته تاکید دارد که قرآن کریم بر خلود و جاودانگی در آتش نص صریح دارد و معتقد است نمی‌توان همه احکام شرع و خصوصیات معاد را با مقدمات کلی عقل اثبات کرد، چرا‌که دست عقل به آن خصوصیات و جزئیات نمی‏رسد، و تنها راه اثبات آن، تصدیق به نبوت پیامبر صادق است. ابن قیم جوزی و علامه طباطبایی هریک با توجه به مشرب و مبانی فکری که داشته‌اند، در تبیین مسئله خلود در عذاب دلایلی اقامه کرده‌اند که به لحاظ روشی و محتوایی و تفسیری متفاوت‌اند.
صفحات :
از صفحه 69 تا 86
نویسنده:
مرتضی پیروجعفری ، وحیده فخار نوغانی ، جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
الهیات تطبیقی جدید، شاخه‌ای از الهیات معاصر مسیحی است که نگاهی متفاوت به «دیگری دینی» و الهیات سایر ادیان دارد. این گرایش درصدد است با نگاهی تطبیقی و مقایسه‌ای، مقوله‌های ایمانی را بررسی، بازخوانی و بازتفسیر کند و فهم عمیقی به ایمان دینی ببخشد. الهیات تطبیقی با تنوع رویکردی مواجه است و این تنوع باعث طرح مسئله در نوع روش پرداختن به این الهیات و اتخاذ موضع مناسب در مواجهه با «دیگری دینی» شده است. سه رویکرد تاریخی، اعتقادی و فرااعتقادی را می‌توان در این الهیات شناسایی کرد که تفاوت‌هایی در روش و هدف با یکدیگر دارند. رویکرد تاریخی، مطالعه چگونگی شکل‌گیری دگرگونی‌های الهیاتی در بستری از روابط بین ‌دینی به‌نحو تاریخی است. رویکرد اعتقادی راهی برای تعمیق یا غنی‌سازی حقیقت ایمانی است که در یک سنت خاص آشکار شده و رویکرد فرااعتقادی وسیله‌ای برای دستیابی به درکی جهان شمول‌تر از حقیقت دینی است؛ اما با وجود این، همپوشانی میان این دو رویکرد در برخی آثار الهیات تطبیقی دیده می‌شود. در این پژوهش، به بازشناسی رویکردهای عمده در الهیات تطبیقی و بیان تفاوت و چالش‌های این رویکردها پرداخته شده و این نتیجه حاصل است که می‌توان به ترکیبی سازنده از رویکرد اعتقادی و فرااعتقادی اندیشید و از هر دو توأمان بهره برد. روش پژوهش این مطالعه، توصیفی‌تحلیلی است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 16
نویسنده:
اسماعیل رادپور ، سیده مریم اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم «خرد» در متون پهلوی دارای مراتب و درجات مختلفی است؛ چنانکه گاه سخن از خردی به میان می‌آید که اکتسابی است و نسبت به مرتبۀ فردی تعالی ندارد و گاه خردِ فطری و ذاتی در نظر است که حقایق را شهوداً می‌بیند و گاهی هم به بالاترین درجۀ خرد، خردِ مینوی متعلّق به اورمزد اشاره می‌شود. متن پهلویِ دادستان مینوی خرد که زبان و بیانی حکمی و عرفانی دارد، به‌ویژه بر «آسْن خرد» (خرد فطری، ذاتی، مطبوع) و «مینوی آسْن خرد» یا به‌طور خلاصه «مینوی خرد» تأکید می‌ورزد و خویشکاری‌های این مینو را در نسبت با اورمزد و جهان مِنوگ و گِتیگ برمی‌شمارد. این نوشتار با اتّخاذ نظرگاه حکمت و عرفان اسلامی و با رجوع به متن فارسی میانه مینوی خرد، تأملاتی چند راجع به مفهوم خرد مینوی و چیستی و کیستی مینوی خرد طرح می‌کند و مطابقت آن را با سْپَنْتَه‌مَینیوی گاهانی نشان می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 14
نویسنده:
راضیه شفیعی، سحر کاوندی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در تاریخ اندیشۀ فلسفی، بحث از علم و ادراک همواره بر محور نفس بوده و بدن به‌منزلۀ امری ثانوی دائماً در حاشیه قرار گرفته است. فیلسوفان اسلامی به‌ویژه مشائیان، علم و ادراک را فعل نفس و نه بدن می‌دانند. در این پژوهش سعی بر آن است تا با روش تحلیلی‌توصیفی و با رویکرد تطبیقی، آرای علم‌النفس ابن‌سینا و اندیشه موریس مرلوپونتی دربارۀ ادراک بدن‌مند بررسی شوند. در این راستا ابتدا آرای ابن‌سینا در باب اصول علم‌النفسی و سپس نقش بدن در ادراک، واکاوی و در ادامه پدیدارشناسی ادراک و نقش بدن در آن از منظر موریس مرلوپونتی بررسی می‌شوند. ابن‌سینا با اعتقاد به دوگانگی نفس و بدن، نفس را مبنای ادراک دانسته است؛ اما در عین حال، از نقش بدن – اعم از تأثیر مستقیم و غیرمستقیم – در امر ادراک نیز غافل نیست. او نفس را همچون راکبی می‌داند که از مرکب خود یعنی بدن، در افعال و همچنین ادراک بهره می‌گیرد. درمقابل، نفس و بدن نزد مرلوپونتی با هم اتحاد دارند و بدن در امر ادراک دارای نقشی پررنگ‌تر و برجسته‌تر است و به عبارتی، بدن، یگانه راه ادراک هستی است و آگاهی در بدن جاسازی می‌شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 22
نویسنده:
سیدعلی اصغر هاشم ‌زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لیندا زگزبسکی، ازجمله فیلسوفانی است که با بسط نظریة انگیزش الهی خود در زمینة عواطف و انگیزه‌های قدیسان، کوشید خلأ مهم تبیین‌های پیش از خود دربارۀ حیات قدیسانه را پر کند و نشان دهد چرا توجه به قدیسان نباید صرفاً محدود به جایگاه آنان به‌مثابة الگوهای اخلاقی باشد. ازنظر او، ارتباط قدیسان با خدا همان چیزی است که آنها را در بلندای قلل اخلاق جای می‌دهد. او به‌درستی بر عواطف قدیسان، تمرکز و بینش‌های ارزشمندی در رابطه با روانشناسی اخلاقی آنها ارائه می‌کند. در این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم قداست و ریشه‌های تاریخی آن در فرهنگ مسیحیت، کوشیده شده است از رهگذر تبیین دو نظریة مهم سرمشق‌گرایی و انگیزش الهی زگزبسکی، مهم‌ترین ادلة او در باب سبک زندگی قدیسانه به بوته نقد گذاشته شود. با اینکه دیدگاه جذاب او پیشرفت مهمی در جهت درک و توجیه مفهوم قداست اخلاقی به حساب می‌آید، از این حیث که هنوز نمی‌تواند حد و مرز تقلید از قدیسان و نیز ماهیت ارتباط آنها را با خدا به‌طور دقیق روشن کند، ناقص است. همچنین، زگزبسکی از نقش جوامع و نهادهای مذهبی و تربیت معنوی در زیست قدیسانه غفلت کرده است و توجه چندانی به فضایل و موهبت‌های خاصی که قدیسان به‌ویژه در فرهنگ‌های غیرمسیحی از آنها برخوردارند، نداشته است؛ بنابراین، از این نظر، تبیین او جامعیت کافی ندارد.
صفحات :
از صفحه 43 تا 62
نویسنده:
سعید بشاش ، حسن فتح زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برای اثبات وجود مبدایی برای عالم، استدلال‌های گوناگونی صورت گرفته است. برهان صدیقین گونه‌ای استدلال است که در آن، با تأمل در حقیقت وجود، مبدأ وجود استنتاج می‌شود. استدلال علامه طباطبایی به سبک برهان صدیقین است که «برهان واقعیت» نام گرفته است و تقریر ساده‌تری به نظر می‌رسد. مفهوم سادگی از آغاز درخشش بر لبۀ تیغ اکام، در دستگاه‌های فکری، معیار داوری میان تبیین‌های علمی و فلسفی در نظر گرفته و روایت‌های گوناگونی از آن ارائه شده است. در این میان، روایت ریچارد سویینبرن دقیق‌تر و پرمایه‌تر به نظر می‌رسد؛ زیرا او سادگی را هم به معنای نحوی و هم به معنای هستی‌شناختی آن در نظر گرفته و جنبه‌های گوناگونی برای آن بر شمرده است. سویینبرن سادگی را معیار محتمل‌بودن یک نظریه و دلیل صدق آن می‌داند. مقالۀ حاضر، نخست روایت سویینبرن از اصل سادگی را بازگو می‌کند و سپس در پرتو این اصل می‌کوشد نشان دهد تبیین علامه طباطبایی ساده‌ترین و بهترین تبیین دربارۀ مبدأ هستی است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 94