جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
نویسنده:
سمیه حیران ، عباس احمدی سعدی ، محمدعلی اخگر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این تحقیق مسئلۀ اختیار در انسان و قضا و قدر الهی در آراء ابن سینا و ابن عربی بررسی و سپس مقایسه می شوند. اهمیت تحقیق به سبب ایجاد تمایز میان نگرش فلسفی ابن سینا و نگرش عرفانی-کلامی ابن عربی برای پاسخ به مسئله اختیار در انسان و تقدیر الهی است، در حالیکه هر دو متفکر رویه ای یکسان در تشریح موضوع قضا و قدر و اختیار در بحث فلسفی یا عرفانی وحدت وجود دارند. مهمترین شباهت آراء این دو متفکر در غیر ذاتی دانستن اراده در انسان است که آنرا در پرتو اراده ذاتی خداوند می دانند. مهمترین تفاوت میان آراء ابن عربی و ابن سینا در رابطه با قضا و قدر الهی تکیه و تأکید ابن سینا بر علم عنایی خداوند و تأکید ابن عربی بر حکم الهی است. این تفاوت ریشه در روش نگرش فلسفی ابن سینا و عرفانی-کلامی ابن عربی برای تحلیل موضوع است. در رابطه با اختیار در انسان ابن سینا قائل است که شخص با انجام برخی اعمال توانایی بر اعمال نظر و تغییر سرنوشت خود را دارد و خداوند با قضای الهی چنین خواسته که قطعیت و حتمیت در فعل انسان باشد و قضا پس از اختیار و اراده او باشد و قضای الهی، اختیار در فعل انسانها را مقدر داشته است. از نظر ابن عربی نیز قضا و قدر حکم الهی در مرتبه اعیان ثابته و اقتضائات آنهاست و بنابراین اراده و اختیار انسان نیز در حیطه آنهاست. و قضا و قدر نقض کننده اختیار و اراده انسان نیست. روش این تحقیق بر اساس توصیفی-تحلیلی و بر با استفاده از متون کتابخانه ای است.
صفحات :
از صفحه 117 تا 136
نویسنده:
علی شهمرادی ، نعمت اصفهانی عمران ، حمید طبسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مباحثی که حافظ نگاهی نو به آن داشته، مسألۀ باورستیزی و مقابله با هنجارهای فکری و مذهبی است به¬گونه¬ای که این موضوع دربارۀ پای‌بندی یا عدم پای‌بندی حافظ به حدود و ارزش‌های دینی، کانون اختلاف‌نظرهای گوناگون بوده و گاهی سبب برداشت‌های سطحی از شعر وی گردیده¬است؛ اما درحقیقت یکی از خصایص اشعار عرفانی، کاربرد باژنما یا تعبیر باژگونه است که در حوزۀ وسیع معنایی، قابل مطالعه و تحقیق است. مقالۀ حاضر با روش تحلیلی – توصیفی و بر مبنای نقد محتوایی و معنایی، فراهم¬آمده و نگارنده کوشیده¬است تا موضوع باورستیزی در اندیشه¬های عرفانی حافظ را از نظر محتوایی، شرح و تبیین نماید و همچنین با ذکر مصادیقی، ابیات باورستیز با رویکرد عرفانی را تحلیل و بررسی¬کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که باورستیزی یکی از شایع‌ترین شیوه‌هایی است که حافظ برای مخالفت با برخی از سنت‌های فکری و مذهبی به¬کاربرده و به‌عنوان یک متفکّر و مصلح اجتماعی، جراح وار و با نیشتر طنز، بیماری‌های فکری و اعتقادی را جراحی¬کرده و بر زخم‌ها مرهم نهاده¬است، لذا برای تحقق این امر به‌ناچار الفاظ و عباراتی را برمی‌گزیند تا با رستاخیزی در عادت‌های مألوف ذهنی و زبانی، تحوّلی عمیق در باورهای اجتماعی ایجادکند و با بهره‌گیری از هنرهایی چون باورستیزی، هنجارگریزی معنایی، عقل‌¬ستیزی، آشنایی‌زدایی، تصاویر متناقض و حرکت در خلاف عرف و عادت عامه، باحفظ حیات هنری و جاودانگی در این حریم به مقصود خیرخواهانه و اصلاح‌طلبانه خود دست¬یابد. کلیدواژه‌ها: حافظ، اندیشه¬های عرفانی، آشنایی‌زدایی، باورستیزی، هنجارگریزی معنایی، خلاف¬آمد عادت.
صفحات :
از صفحه 259 تا 280
نویسنده:
محمدعلی طاوسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از موضوعات با اهمّیت و قابل¬پژوهش در تاریخ تصوّف که دربارۀ آن مطالب متفاوتی اظهارشده، رفتار مشایخ صوفیّه در مواجهه با ارباب قدرت است. در مقدّمۀ این جستار، ضمن بیان بعضی نظریّات پیرامون مقولۀ مذکور، با اشاره به پاره‌ای از نهضت‌های مهمّ سیاسی- اجتماعی صوفیانه، برخی مصادیق تاریخی از موضع‌گیری‌های بزرگان تصوّف در مقام ناقدان حکّام جور نقل¬شده‌است. چون سلسلۀ نعمت‌اللّهیه از طرائق مهم و قدیمی تصوّف است، تحلیل نظریّات و رفتارهای سیاسی- اجتماعی بزرگان نعمت‌اللّهیه در این زمینه، می‌تواند در تبیین مسأله، امری مفید باشد؛ بنابراین در پژوهش حاضر برای نخستین‌بار به بررسی آراء و عملکرد حاج ملّا علی نورعلیشاه‌گنابادی (1284- 1337ق.) از مشایخ مبرّز نعمت‌اللّهیه در عصر قاجار، درخصوص موضوع مزبور پرداخته می‌شود. در این نوشتار رفتارهای سیاسی- اجتماعی و نحوۀ مواجهۀ نورعلیشاه‌گنابادی با امراء و اصحاب قدرت اعمّ از مواعظ و انذارهای مکتوب و انتقادات شفاهی وی از آنان، مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته‌است. یافتۀ پژوهش آن است که سلوک عرفانی حاج¬ملّا علی گنابادی و مسؤولیت‌های طریقتی‌ او، سبب غفلت وی از وظایف مدنی‌اش نشد. او نه‌تنها نسبت به رفتارهای نادرست پادشاهان قاجار و سایر ارکان حکومت بی‌تفاوت نبود، بلکه در مقام یک ناصح اجتماعی، به روش‌های مختلفی موضع‌گیری¬کرده‌ و سعی در اصلاح امور داشته‌است. این تحقیق توصیفی- تحلیلی، مبتنی¬بر روش کتابخانه‌ای و منابع دسته اوّل تدوین¬یافته‌است. کلیدواژه‌ها: تصوّف، نقد ارباب قدرت، نورعلی¬شاه‌گنابادی، سلطان¬علیشاه، قاجاریّه
صفحات :
از صفحه 317 تا 334
نویسنده:
شادی نعمتی ، تورج عقدایی ، نزهت نوحی ، محمد غلامرضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تصوف اسلامی، متأثر از فرهنگ اقوامی چون عیسوی، برهمایی‌ و بودایی با هدایت به معرفت نفس، انسان ها را به فرهنگ نوینى فرا خواند که در پرتو آن تمدنی کهن شکفته ‏گردید. دلزدگی مسلمانان خسته از سوء استفاده های مذهبی خلفای وقت، موجب گرایش مردم به سبک و سیاقی جدید به نام «تصوف» شد. تصوف که آغوش مهر و انسانیت را به همگان گشوده بود، باور داشت هر دینی که آدمی را به انسانیت نزدیک کند، راه روشنایی و درستی است. بنابراین ابوسعید که در عصر خود پرچمدار فرهنگ آشتی و صلح بود، توانست در جریان سازی فرهنگی و اجتماعی قرن پنجم در شکل گیری نگرش صوفیانه و انسان دوستانه در اجتماع نقش بسزایی داشته باشد. جستار حاضر با روش سندکاوی، به شیوه ی تحلیلی- توصیفی، با استناد بر اسرارالتوحید، و با نظر به رویکرد «اصالت عمل»، به بررسی تأثیر اندیشه های صوفیانه و سیاست گذاری های عرفان و تصوف در اوضاع سیاسی و اجتماعی قرن پنجم می پردازد تا دستاوردهای تصوف را در جامعه ی ابوسعید واکاوی نموده و به این نتیجه برسد که آموزه های صوفیانه توانست در عمل حقیقت یابد و مسیر رشد و تعالی جامعه ی ابوسعید را هموار نماید. در این پژوهش هدف بررسی تآثیرات اجتماعی آموزه های صوفیانه شیخ میهنه در عصر اوست. کلیدواژه‌ها: آموزه های صوفیانه، تصوف، اصالت عمل،اجتماع.
صفحات :
از صفحه 335 تا 348
نویسنده:
رقیه خدامی ، مهناز رمضانی ، زهره سرمد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
استفاده از نقش مثبت و منفی شخصیت زن در ادبیات و آثار زبان فارسی همواره مورد توجه اهل ادب بوده¬است. زن در آثار نظم، گاه با چهرۀ رمزآلود و عرفانی به تصویر کشیده¬شده¬است و گاه تنها خصلت‌های زمینی را آشکارمی¬کند. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی جلوه‌های ادبیات عرفانی در آثار جامی با تکیه بر نقش زن در سه مثنوی «لیلی و مجنون، سلامان و ابسال و یوسف و زلیخا» بپردازد. تحقیق پیرامون سیمای زن در این مثنوی‌ها بیانگر آن است که جامی با ارائه تصاویر زن‌ستیزانه و زن‌ستایانه در هر سه داستان، از شخصیت زن برای تبیین مضامین عرفانی بهره¬برده¬است و زنان در این مثنوی‌ها رمز و نمادی عرفانی محسوب¬می‌شوند؛ چنانچه زلیخا، نماد و رمز سالکی است که از پل عشق مجازی به عشق حقیقی می‌رسد؛ لیلی، سمبل عشق الهی، و ابسال، مظهر تنِ شهوت¬پرستی است که میل به تعالی از راه کمالات عقلی را دارد. کلیدواژه‌ها: زن، جامی، لیلی و مجنون، سلامان و ابسال، یوسف و زلیخا، عرفان.
صفحات :
از صفحه 281 تا 295
نویسنده:
سارا امین ، محسن ایزدیار ، محمدرضا زمان احمدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله گفتمان عرفانی حافظ و سپهری در دو سطح برجسته سازی و حاشیه رانی با رویکرد کاربردشناسی و زبانشناسی بر اساس نظریه های گفتمان‌شناسی، بویژه نظریه گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف بررسی مقایسه‌ای شده است تا رازها و رازناكي‌هاي انديشه‌هاي عرفاني، سياسي، فلسفي و اجتماعي اين شاعران بیش از پیش آشکار شود. نتایج این پژوهش حاصل «مطالعه متن» شعر حافظ و سپهری است که در مطالعات فرهنگی ادبی از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این پژوهش از روش تحلیل ایدئولوژیک محتوای کیفی استفاده شده است زیرا روش‌های کمی تحلیل محتوا بویژه در مطالعه متن و گفتمان نتایج آماری و شمارشی را حاصل می‌کند که ممکن است مقصود اصلی مورد نظر پژوهندگان از این راه فراهم نشود. نتیجه آنکه حافظ، رندانه مکتب رندی گفتمان عارفانه را در حاشیه‌رانی و برجسته‌سازی برمی‌آفریند و سهراب با محوری انسان‌گرایانه و با تمایلات عرفانی و پناه جستن به طبیعت، انسان را به دگرگونی در نگریستن به هستی و رهایی از قیل و قال زمانه پرآشوب فرامی‌خواند. کلیدواژه‌ها:برجسته سازی، غیریت پردازی، حاشیه رانی، گفتمان عرفانی، گفتمان انتقادی.
صفحات :
از صفحه 349 تا 369
نویسنده:
مختار گنجی ، سید جاسم پژوهنده ، علی یار حسینی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله به بررسی مقامات عرفانی (زهد، ذکر، شکر، خوف و رجا) از منظر فیض کاشانی و امام خمینی می¬پردازد. پژوهش حاضر با رویکرد مقایسه¬ای به مقامات عرفانی این دو عارف برجسته پرداخته¬است که می شود با تبیین آن¬ها در جامعه شیوه جدیدی از معنویت را در زندگی طبیعی مردم جایگزین¬کرد. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، کتابخانه¬ای و روش پردازش آن توصیفی تحلیلی بوده¬است. یافته¬های پژوهش حاضر مبیّن آن است که با توجه به این مهم که ملّامحسن فیض کاشانی از شاگردان برجسته ملاصدرا و امام خمینی (ص) از مدرسان مکتب صدرا بودند، این دو عالم بزرگ هردو به تبیین مقامات عرفانی مذکور پرداخته¬اند هرچند که در برخی موارد و در جزئیات با تفاوت¬های همراه است. بعد از بررسی آرا و دیدگاه¬های عرفانی فیض کاشانی و امام خمینی روشن¬می شود که آرای این دو عالم درخصوص مقامات عرفانی مورد مقایسه به¬ هم نزدیک بوده و امام از آثار فیض تأثیر پذیرفته¬است؛ هرچند که به¬علت دوره زمانی حیات حضرت امام خمینی و به¬دلیل استمرار و توسعه رویکردهای عرفانی توسط عرفای دیگر و بهره¬مندی امام خمینی از آنان، توانسته¬است دیدگاه¬های جامع¬تری را نسبت به عرفای قبل از خود نسبت به این مقامات عرفانی ارائه¬دهد. کلیدواژه‌ها: امام خمینی، فیض کاشانی، عرفان، مقامات عرفانی، مراتب نفس.
نویسنده:
مریم مهاجری امیرکلائی ، سیروس شمیسا ، اصغر دادبه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به¬حقیقت می¬توان¬گفت تمثیل؛ شیوه¬ای بلاغی است که نه¬تنها در ادب فارسی، بلکه در ادبیات سایر ملل نیز از جایگاه ویژه¬ای برخوردار است. درمثنوی خرد نامه اسکندری جامی، با بسامد بالایی از داستان¬های تمثیلی روبرو هستیم. از مهم¬ترین موضوعاتی که همواره مورد توجه شاعران عارف بوده¬است و بیشتر به¬گونۀ تمثیلی و نمادین در متون ادبی به آن اشاره¬شده¬است ؛ لزوم حضور معنوی پیر در سیر و سلوک است. یکی از مهم¬ترین طُرقی که قرن¬ها تجربه بردوش دارد، بهره¬مندی از رهنمون¬های پیرِ راه طی¬کرده و سلوک به¬ثمررسانده، است. «پیر فرزانه» یا «پیر خردمند» از برجسته-ترین کهن¬الگوهاست که در قاموس تصوف، در سیمای «پیر طریقت» جلوه¬گر می¬شود. تأثیر، حضور و نقش¬آفرینی کهن¬الگوی پیر فرزانه، در قالب تمثیلی و نمادین در خردنامه اسکندری مهم و پررنگ است، لذا در پژوهش حاضر؛ کهن¬الگوی «پیر طریقت» در منظومۀ خردنامۀ اسکندری مورد مطالعه قرارگرفته¬است. پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه¬ای انجام-شده¬است. محدودۀ مورد مطالعه مثنوی خردنامه اسکندری جامی؛ شامل 2315 بیت است. تحلیل صوری و محتوایی این تمثیل¬ها، توصیف¬های دقیق و رسا، نمادها و رمزگشایی آن¬ها و تحلیل محتوایی تمثیل¬ها، با پرداختن به کیفیت مطلوب رساندن پیام، دیدگاه عرفانی جامی و توجه و نگرش او به «کهن¬الگوی پیر» را تبیین¬می¬کند کلیدواژه¬ها: جامی،خردنامه اسکندری، تمثیل، کهن¬الگو، پیر فرزانه.
صفحات :
از صفحه 45 تا 63
نویسنده:
عباس بخشنده بالی ، عبدالرحمان باقرزاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اندیشمندان مسلمان هر کدام به نوعی تلاش نمودند انسان ها را به مسیر حقیقی در زیستن رهنمون سازند. برخی از راه استدلال و برخی از راه نقل و برخی دیگر از راه علوم عرفانی و اشراقی در این مورد آثاری نگارش نموده اند. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی اندیشه های محی الدین ابن عربی و شیخ شهاب الدین سهروردی درباره دام دنیا و راه رهایی از آن می پردازد. ابن عربی در مهم ترین آثارش به تهذیب نفس به عنوان بهترین مسیر خروج از دام دنیا توجه نموده و انسان ها را به این راه دعوت نمود. شیخ اشراق در برخی آثارش تلاش نمود انسان ها را نسبت به بحرانی به نام غریبی انسان در جهان خاکی هشیار نموده و هشدار دهد. جهان مادی دارای محدودیت های فراوانی است که شرطی شدن در لذائذ آن باعث می شود انسان از هدف اصلی در زیستن باز ماند. وی با طراحی تمثیلات اشراقی تلاش نمود غربت انسان در جهان خاکی را به نیکی ترسیم کند. در نتیجه، هر دو اندیشمند با روش های گاهی متفاوت به دام های دنیا اشاره نموده و انسان ها را به هشیاری و برون رفت از آن دعوت نمودند. کلیدواژه‌ها: ابن عربی، شیخ اشراق، حجاب های دنیا، سلوک عرفانی، اشراق.
صفحات :
از صفحه 65 تا 82
نویسنده:
کبری قدیری سامیان ، مسروره مختاری ، رامین محرمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فنا از احوال و مقامات عرفانی است که در هر دو سنت بازتاب داشته¬است و عرفا به تبیین و تحلیل آن پرداخته¬اند؛ اما برداشت صوفیه از مسئله فنا یکسان نیست و با توجه به دیدگاه¬های متفاوتی که هر دو رویکرد نسبت به مباحث عرفانی دارند، فنا نیز با تفاوت¬هایی در هر دو سنت پرداخته¬شده¬است. بر این اساس، نگارندگان در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی دیدگاه شاه نعمت¬الله¬ولی از عارفان سده هشتم و نهم هجری نسبت به فنا پرداخته¬اند. طبق یافته-های پژوهش، نعمت¬الله¬ولی مانند عرفای نخستین فنا را پاک¬شدن از اوصاف نکوهیده و تخلق به اوصاف ستوده می¬داند، اما طبق عرفان ابن¬عربی خدا و انسان را دو موجود متمایز ازهم نمی¬داند. وی معتقد است برای درک و معرفت الهی شناخت نفس لازم است و عارف واقعی کسی است به شناخت درست نفس رسیده¬باشد و با فنا در حق به بقا در ذات خداوند به مقام انسان¬کامل و ولی نائل¬شود. در این مرتبه است که وی فنا را نفی¬می¬کند و بقا را بسی برتر از فنا می¬شمارد. کلیدواژه‌ها: فنا و بقا، ولی و انسان¬کامل، شاه نعمت¬الله¬ولی، ابن¬عربی.
صفحات :
از صفحه 1 تا 21