جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 697
نویسنده:
مرتضی طباطبائیان نیم آورد، مهدی امامی جمعه، نفیسه اهل سرمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از آثار دوانی می‌توان دو نظریه در باره وحدت و کثرت استنباط کرد. یکی وحدت وجود و کثرت موجود و دیگری، وحدت وجود و وحدت موجود. این فیلسوف مکتب شیراز، در طرحواره فلسفی- عرفانی خویش، نظریه ذوق‌التاله را تبیین می‌کند و معنای موجود بودن ممکنات را انتساب آنها به حقیقت وجود می‌داند. بدین ترتیب است که انتساب، به عنوان اصطلاحی کلیدی در این باب مطرح می‌شود؛ اصطلاحی که در هر کدام از این الگوها چهره متفاوتی پیدا می‌کند. آیا مراد از انتساب، همان وجود رابط صدرائی یا تجلّی مطرح در نظام عرفانی است؟ آیا آنچه دوانی از انتساب اراده می­کند امری غیر از اضافه اشراقی است؟ در این نگاشته خواهیم دانست که در الگوی نخست، انتساب، غیر از وجود رابط صدرایی و یا نظر عرفاء در باب تجلّی و همچنین، غیر از اضافه اشراقی است. این در حالی است که در دومین الگو، انتساب، دقیقاً همان تجلّی و ظهور عرفاست. در تبیین نظریه ذوق‌التاله دوانی، دیدگاههای مختلفی شکل می‌گیرد. نگارنده ضمن دسته‌بندی این نظرات با تفکیک میان دستگاه فلسفی و عرفانی جلال‌الدین دوانی، اولا تحلیلی از این اختلاف در عبارات ارائه می‌کند و ثانیاً با ریشه‌یابی این گوناگونی در تعابیر، مشکل اساسی را ضعف دستگاه فلسفی دوانی می‌داند و معتقد است نظام فلسفی او این قدرت و قابلیت را نداشته است که اندیشه عرفانی او را به طور کامل و بدون نقص، مبرهن سازد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 75
نویسنده:
محمد نژادایران
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آلتوسر برجسته‌ترین نظریه‌پرداز مارکسیسم ساختارگرای فرانسوی و پیشگام نقد تفاسیر هگلی از مارکس تلقی می‌شود که چارچوب نظریه وی پیچیده‌ترین برداشت از ساختار اجتماعی را ترسیم می‌کند. آلتوسر با نقد سوژه خودبنیاد به عنوان مبنای معرفت‌شناسی مدرنیته و تفسیر آن به عنوان یک تصویر ایدئولوژیک از انسان توانست از این مفهوم مهم سنت فکری روشنگری اعتبارزدایی کند. او با بازخوانی آثار متاخر مارکس نشان داد که مساله اصلی تفکر مارکس برخلاف ادعای مارکسیست‌های انسان‌گرا تبدیل طبقه پرولتاریا به عنوان سوژه انضمامی تاریخ‌ساز نبود؛ بلکه اهمیت کار نظری مارکس در تولید یک مساله جدید یعنی تاریخ به عنوان یک واقعیت مادی مستقل از اراده و آگاهی انسانی بوده است. دستاورد ابداع مارکس در حوزه مباحث نظری جدید ارائه یک صورتبندی ماتریالیستی از تاریخ زندگی جمعی بشر بود و مهم‌ترین پیامد این ابداع از نظر آلتوسر این بود که مفهوم سوژه از محوریت تفکر مدرن خارج شد. تلاش آلتوسر برای جدایی میان آگاهی و سوژه، به تحول اساسی در ساختارگرایی مارکسیستی منجر شد. آلتوسر سعی داشت تا نشان دهد که انسان‌ کنش‌گر تاریخ و تعیین‌کننده مسیر آن نیست و اساسآً تاریخ بیش از آنکه محصول اراده و آگاهی سوبژکتیو و کنش متقابل باشد، برآیند استقلال نسبی ساختارهای اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک است که تعین چندبعدی صورت‌بندی اجتماعی تلقی می‌شود.
صفحات :
از صفحه 137 تا 152
نویسنده:
گوردن گراهام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 83 تا 93
نویسنده:
علی بابایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اساسِ فلسفه­ شیخ اشراق نور و اساسِ فلسفه ملاصدرا وجود است؛ از نظرِ ملاصدرا وجودِ موردِ نظرِ وی با نورِ اشراقی یکی است؛ حال آن­که شیخ اشراق لااقل قسمی از وجوداتِ مصطلح یعنی همان اجسام را نور نمی­نامد و از بین اجسام تنها به نور بودنِ نورِ حسی معتقد است؛ و همین نکته دشواری­های بسیاری در یکی دانستنِ نورِ اشراقی با وجود صدرایی فراهم می­آورد؛ تا این­که صدرا می­کوشد نسبت به هر دو بندِ سخنِ شیخ اشراق، موضع­هایی اتخاذ کند؛ و راه­حل­هایی برای همراهی وی با دیدگاه خود ارایه دهد. حاصلِ سخنِ صدرا در به چالش کشیدنِ نظرِ شیخ اشراق این است که «یا همه­ اجسام بهره­ای از نورانیت دارند و یا نورِ مادی هم نور نیست»؛ این مقاله با تقریرِ دیدگاه­های شیخ اشراق و خوانش­های ملاصدرا معتقد است با تکیه بر اصلِ «حقیقت و رقیقت» که مورد پذیرشِ ملاصدرا هم هست می­توان نشان داد سخن شیخ اشراق در طرح نظامِ نوری سازگار است؛ بنابراین «هم می­توان اجسام را ظلمانی دانست و هم نور مادی را نور».
صفحات :
از صفحه 17 تا 28
نویسنده:
محمد حسن کریمی، خدیجه قربانی سی سخت
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بر مبنای برخی از نظریاتی که درباره ماهیت مفاهیم اخلاقی وجود دارد این مفاهیم را می­توان در تقسیم ­بندی چهارگانه: عینی (خارجی­)، فلسفی، احساسی (عاطفی) و اعتباری ( قراردادی) گنجاند. محمدحسین طباطبایی برای حل پار­ه­ای از معضلات فلسفی، نظریه نوین ادراکات اعتباری را مطرح می­کند. وی در تقسیم­ بندی اعتباریات، اخلاق را هم جزئی از مفاهیم اعتباری می­داند. برخی از ویژگی هایی که برای اعتباریات اخلاقی برمی­شمرد مانند نسبی بودن، نشأت یافتن از عواطف و نیازها، عدم صدق و کذب پذیری و ... این نظریه را در تشابه با نظریه احساس­ گرایی اخلاقی آیر فیلسوف پوزیتیویسم قرن معاصر قرار می­دهد. اما با تعمق در این دو نظریه خواهیم دید، تفاوت هایی اساسی و بنیادی بین آنها وجود دارد که نباید آنها را از نظر دور داشت؛ ازجمله این که آیر با بیان این دیدگاه در صدد رد مابعدالطبیعه و متافیزیک است، اما طباطبایی با بیان نظریه اعتباریات ( به ­طورکلی) در پی تثبیت جایگاه اصول عقلانی و فلسفی است.
صفحات :
از صفحه 121 تا 135
نویسنده:
احمد حسینی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بر اساس تصور رایج از نفس­شناسی ارسطویی، جایگاه علم­النفس در طبیعیات است. نظریه دیگری نیز می­گوید نفس­شناسی ارسطویی دارای دو بخش عمده است به طوری که بخشی باید در طبیعیات و بخش دیگر در الهیات مطالعه گردد. در این مقاله با چند دلیل نشان داده خواهد شد که بر اساس مبانی علم شناختی خود ارسطو، علم الهی جایگاه مناسبتری برای علم­النفس ارسطویی است. این دلایل می­گویند که از نظر ارسطو، علم الهی علم به جوهر، علت­شناسی و شناخت موجودات مجرد است. از طرفی نفس هم جوهر صوری و به خودی خود مجرد است. به علاوه عباراتی از ارسطو هم موید همین نظریه است. در فلسفه ابن­سینا هم با وجود آنکه خود ابن­سینا مباحث مربوط به نفس را ضمن طبیعیات آورده است نشان داده خواهد شد که از نظر او جایگاه مناسب بحث از علم­النفس در طبیعیات نیست و علم دیگری باید متکفل بحث از نفس باشد.
صفحات :
از صفحه 29 تا 43
نویسنده:
مصطفی شهرآیینی، یوسف نوظهور، بیان کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بنیان اندیشه سیاسیِ هابز بر تحلیل دوگانه وی از انسان مبتنی است: از سویی انسان به مثابه جسمِ مادیِ مرکب در شبکه­ای از نیروهای مکانیکی که تابع امیال و انفعالات خویش­ است. و از دیگر سو انسان همچون موضوع مطالعه مفاهیم حق و تکلیف که به وسیله قرارداد تشکیل اجتماع می­دهند. تلاش هابز بر این است که نظام سیاسی ­اش با تحلیل ماده­ گرایی از رفتار انسان سازگار باشد. به همین دلیل در اندیشه هابز آگاهی از سازمان سیاسی مشروط به شناخت سرشت بشری است، و شناخت حالات و انفعالات بشر به شناخت اصول مکانیکی و قوانین فیزیک وابسته است. اخلاق و سیاست هابز نیز با ماده­ انگاری مکانیکی منطبق هستند و گاهی بر همان زمینه شرح و بسط داده شده­اند. پرسش ­های راهبر ما در این مقاله عبارتند از: سرشت انسان به مثابه یکی از عناصر اصلی نظام روان­شناختی هابز چه مختصاتی دارد؟ هابز چگونه بر پایه مختصات سرشت انسان، فلسفة سیاسی خود را تدوین کرده است؟ مدعای اصلی مقاله این است که در نگاه هابز سرشت انسان بر اصل حرکت و بر اصول مکانیکی استوار است و در نتیجه، توانایی ایجاد جامعه سیاسی در سرشت بشر نوشته نشده است. انسان مدنی بالقسر است و باید اجتماع­ پذیر ساخته شود، به این معنا که نظم جامعه سیاسی نه نظمی طبیعی بلکه نظمی تصنعی است که در مفاد بندهای یک قرارداد تجلی ­پذیر خواهد بود. بنابراین روان ­شناسی مکانیکی هابز زمینه ­ساز فلسفه مدنی اوست.
صفحات :
از صفحه 77 تا 89
نویسنده:
مرتضی طباطبایی، غلامحسین توکلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اخلاق کاربری تکنولوژی، نیازمند دسته‎بندی مناسبی از تکنولوژی‎هاست تا بتوان برای هر دستۀ کلان تکنولوژی، اصولی اخلاقی را متناسب با ویژگی‎های مشترک هر دسته تدارک دید. دون ‎آیدی در رویکرد پساپدیدارشناسی تجربی خود، روابط ما را با تکنولوژی به چهار دستۀ تجسد، هرمنوتیکی، غیریت و زمینه‎ای تقسیم می‎کند که بر همین اساس می‎توان تکنولوژی‎ها را نیز بر اساس کارکرد اصلی‎شان، به همین شکل تقسیم کرد. براین‎اساس تکنولوژی‎های متجسد، گسترش‎دهندۀ ادراکات ما هستند، تکنولوژی‎های هرمنوتیکی، به امری جز خود اشاره می‎کنند و همچون متنی پیش روی ما باز هستند، تکنولوژی‎های غیرگونه، همچون شخص انسانی در برابر ما ظاهر می‎شوند و تکنولوژی‎های زمینه، در حاشیۀ آگاهی ما به کار خود مشغول‎اند. در این مقاله، نشان داده می‎شود که این تقسیم‎بندی دون آیدی، به سبب ظرفیت‎هایی همچون توجه به رابطۀ انسان با جهان اطراف، دربرگیرندگی تکنولوژی‎های جدید و قدیم، و عینیت و بی‎طرفی، زیربنای مناسبی برای مباحث اخلاقی و به‎ویژه اخلاق کاربری در حوزۀ تکنولوژی است. با این همه، این تقسیم‎بندی ابهامات و کاستی‎هایی نیز دارد؛ از جمله عدم جامعیت و ایرادات صوری تقسیم. به نظر می‎رسد این کاستی‎ها را بتوان با اصلاحات و تغییراتی اندک در تقسیم‎بندی، برطرف ساخت.
صفحات :
از صفحه 43 تا 59
نویسنده:
حسن فتح‌زاده، سمیرا طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تبریز: دانشگاه تبریز,
چکیده :
دوران نشانه اساساً دورانی الهیاتی است: هر نظامی که مبتنی بر یک مفهوم اساسی باشد، مفهومی که گردش نشانه ­ها را شکل می­ دهد، از اساس الهیاتی است. این مفهومِ محوری، در هر اندیشه نامی به خود گرفته: واقعیت، جوهر، هستی، حقیقت، خدا، لوگوس، عقل، غایت و... در این نظام(های) لوگوس ­محور، زنجیرۀ دال­ ها معناداری و ثباتِ خود را از این مدلول استعلایی می­ گیرند. دریدا با خوانش واسازانه‌اش نشان داد ­که هیچ مدلولی نمی ­تواند از زنجیرۀ دلالی بیرون افتاده و زبان را کران­مند کند. این ایدۀ انقلابی به فروپاشی نظامِ سلسله‌مراتبی تقابل­های دلالی و د رنتیجه م­رتبه و هم­بودشدنِ دال ­ها می­انجامد. با زدایشِ تقابل­ ها و هم‌مرتبه دانستن دال­ ها، منطق تفاوط ظهور می­ کند. در این منطق سخن از مرگ خدا گفتن یاوه است؛ هیچ مرگی در کار نیست، و نیز هیچ زنده شدنی. ما همواره در میانۀ یک بازی دائمی هستیم. کلمه(لوگوس)، دائماً زدوده و در عینِ حال نگاشته و بازنگاشته می­ شود. نا/الهیات، بطلان ادعای پایان الهیات است؛ نا/نظامِ نوینی است برای آنان­که در مرزها می­ زیند.­
صفحات :
از صفحه 197 تا 210
نویسنده:
مصطفی شهرآیینی، راضیه زینلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 697