جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 117
بررسی انتقادی دیدگاه های معاصر درباره وابستگی اخلاق به دین
نویسنده:
حسین عسگرلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده: مساله ای که در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است این است که آیا می توان اخلاق را به دین وابسته دانست؟ اگر جواب مثبت است دقیقا این گزاره چه معنایی دارد و اخلاق در چه محورهایی وابسته به دین است؟ چه دلایل قانع کننده ای برای این وابستگی در هر یک از این محورها وجود دارد؟ برای پاسخ به این مسأله پس از طرح مقدمات لازم که به بحث از معانی دین، اخلاق، وابستگی و پیش فرض های مساله می پردازد مساله در چهار محور مجزا مورد بررسی واقع می شود. در محور اول که درباره وابستگی زبان شناختی بحث شده این نتیجه حاصل شده که گرچه بنیان زبان اخلاق بر دین استوار نیست ولی در عین حال دین می تواند با تحولی که در موضوعات گزاره های اخلاقی ایجاد می کند به تحول اخلاق یاری رساند این مدعا در قالب برخی از مفاهیم دینی نشان داده شده است. در محور بعدی، وابستگی ثبوتی و وجودی اخلاق به دین مورد تحقیق قرار گرفته و این مساله مورد کنکاش قرار گرفته که آیا ثبوت ارزش های اخلاقی برای افعال گوناگون امری ذاتی است و نیاز به جاعل و شارع ندارد و یا اینکه باز در اینجا این دین و اراده تشریعی خداوند است که برای امور مختلف ارزش آفرینی می کند. تحقیق در این باب نیز نشانگر عدم وابستگی ثبوتی اخلاق به دین است و چنین وابستگی با اشکالات متعددی روبرو می گردد. مساله ای که در محور سوم مورد تحقیق قرار گرفته، مساله وابستگی معرفت شناختی اخلاق به دین است. در این محور برخلاف اندیشه سکولار که اخلاق را از نظر معرفتی کاملا مستقل از دین می داند، مدعای وابستگی معتدل و غیر افراطی مورد تصدیق قرار گرفته است و نیاز انسان به دین در شناخت برخی از گزاره های اخلاقی که بخشی از آنها در کتب فقهی نیز بیان شده مورد توجه واقع شده و به اشکالاتی که بر این وابستگی وارد شده پاسخ لازم داده شده است. آخرین مساله ای که مورد بررسی قرار گرفته و محور چهارم این نوشتار را به خود اختصاص داده است مساله وابستگی روانشناختی اخلاق به دین و تاثیر آموزه های دینی در روی آوردن مردم به سمت انجام آموزه های اخلاقی است. در این بخش نیز ابتدا قرائت افراطی و وابستگی حداکثری مطرح شده و مورد نفی قرار گرفته و سپس با ادله کافی به اثبات وابستگی معتدل اخلاق به دین در این عرصه پرداخته شده است. با توجه به دستاورد بحث در محورهای فوق این نتیجه به دست می آید که اخلاق در برخی از عرصه ها به دین نیازمند است که مهمترین آن همان عرصه معرفت شناختی است و این نشان دهنده این است که مدعای تقدم مطلق اخلاق بر دین ادعای درستی نیست بلکه برای شناخت ارزش های اخلاقی ما باید علاوه بر عقل و وجدان درونی به متون دینی نیز مراجعه کنیم و در پرتو معارف حاصل از عقل و نقل به سوی اخلاق واقعی گام برداریم.
بررسی زبان قرآن از منظر علامه طباطبایی و شاگردان (مرتضی مطهر، عبدالله جوادی آملی، محمد تقی مصباح یزدی)
نویسنده:
عبدالعلی براتی سده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رسالت جهانی قرآن در هدایت بشر مستلزم به‌کارگیری زبانی است که بتواند با همه آن‌ها سخن بگوید. بنابراین چیستی زبان قرآن مسئله‌ای است که این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی بر « طبیعی و تعالی معانی» بودن زبان قرآن؛ و «اشتراک معنوی» بودن زبان دین (گزاره های الهیاتی)، تاکید دارد. نظریه‌های زبان دین و نظریه های زبان قرآن، در مبانی زبان‌شناسی قرآنی علامه و شاگردان، از جمله؛ الهی وقدسی بودن قرآن، معناداری و معرفت‌بخشی، جامعیت، جهانی، جاودانگی قرآن؛ مورد بررسی قرار گرفته است که نتیجه آن، دریافت مفهوم دقیق‌تری از زبان قرآن درکارساخت ارتباطی و دلالی واژگان، عبارت‌ها و جمله‌ها و نیز کل متن قرآن است. بر اساس یافته‌های این تحقیق، تفکیک عرصه زبان شناسی قرآن در دو اسلوب؛ «بیانی» و «دلالی» ، مورد تاکید است که بر این اساس پذیرش دو زبان یکی «زبان طبیعی» در اسلوب «بیانی» و دیگری، «زبانتعالی معانی» در اسلوب «دلالی» و معنایی قرآن از منظر علامه و شاگردان مورد انتظار است. واژه‌های کلیدی: زبان قرآن ؛ زبان دین؛ اشتراک معنوی؛ زبان طبیعی؛ زبان تعالی معانی؛ علامه طباطبایی؛ مرتضی مطهری؛ عبدالله جوادی آملی؛ محمدتقی مصباح یزدی.
معنای زندگی از منظر علامه طباطبائی ره و شاگردان ایشان
نویسنده:
جمیله نویدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در حال حاضر یکی از دشوارترین پرسش‌ها و معضلات فلسفی، معنای «زندگی» است. با توجه به اهمیت موضوع بسیاری از متفکران قدیم و جدید در قالب مکاتب مختلف الهی و مادی سعی کرده‌اند تا پاسخی برای سوال از معناداری زندگی بیابند.پژوهش حاضر پیرامون دیدگاه فیلسوف و عالم بزرگ دینی علامه طباطبائی(ره) و سه تن از شاگردان برجسته ایشان در مورد معنا و مفهوم زندگی است.در این جستار سعی شده تا دیدگاه این عالمان در مورد مولفه‌هایی همچون حیات انسان و انواع ارتباطات او در عالم هستی، نقش دین، اخلاق، محبت در معنا بخشیدن به زندگی و نسبت زیستن و گزاره‌های دینی با نگرش درون دینی مورد بررسی قرار گیرد.در نهایت معلوم شد که معنای زندگی و هدف نهایی که اسلام برای زیستن آدمی در این دنیا تصویر کرده، بازگشت آزدانه به اصل خویشتن است و زندگی دنیا گذرگاه حرکت و صعود و بازگشت به سوی خداوند یکتا است.خدایی شدن و نیل به مظهریت اسماء و صفات الهی که قرب و نزدیکی انسان به خداوند را فراهم می‌سازد، تمام آن چیزی است که معنای زندگی یک انسان را از دیدگاه این عالمان و به عبارت بهتر از دیدگاه اسلام تشکیل می‌دهد.
بررسی تطبیقی آراء ابن سینا، ملاصدرا و آیت الله جوادی آملی در الاهیات بالمعنی الاخصّ
نویسنده:
محمدعلی شمس آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مباحث الهیات بالمعنی الاخص در آثار ابن سینا و ملاصدرا به صورت مشروح مورد بحث قرار گرفته است و آیت الله جوادی آملی به عنوان یکی از حکمای معاصر به آنها توجه داشته و در جهت توضیح و تبیین آنها مباحث شایان توجهی ارائه کرده است و به پاره ای از شبهات نیز پرداخته اند. آیت الله جوادی آملی در برهان صدیقین دیدگاه صدرا را به طور کامل نمی پذیرد و دیدگاه علامه طباطبائی را می پسندد. در برهان امکان و وجوببعد از پذیرش دیدگاه صدرا، یادآوری می‌کند که تحلیل فقری امکان صدرا، ریشه در سخنان گذشتگان دارد. ارزش برهان معجزه در دیدگاه ایشان به برهان امکان و وجوب است. به نظر ایشان برهان نظم در دیدگاه متکلمان غربی، بر خلاف فیلسوفان و متکلمان مسلمان یک برهان تام است. ایشان با چند تقریر به تبیین برهان پرداخته و ضعف آن را محدودیت کبرای قیاس دانسته و برای اثبات‌گری آن نیاز به تتمیم را مورد توجه قرار داده است. برهان حرکت و برهان حدوث دو برهانی هستند که در یک جا امّا به صورت مجزّا که البته غیر تام هستند، تقریر شده است. در برهان فطرت، مشکل اصلی برهان را صغرای آن می‌داند. در ادامه، تقریر و اشکالات برهان وجودی آنسلم و تجربه دینی و براهین اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است. در صفات خداوند سعی بر این شده که اکثریت صفات ذاتی و فعلی از جهت ایجابی و سلبی در مکاتب سه گانه و از دیدگاه آیت الله جوادی آملی مورد بررسی قرار گیرد. البته در افعال خداوند با توجه به سهم و فهم کتب، ایشان تقریر و تبیین کامل و متفاوتی ندارند.
ادراکات فطری از دیدگاه ملاصدرا و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
مرضیه عظام نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبحث ازادراکات فطری به عنوان اساس معرفت بشرهمواره مورد توجه فلاسفه ی شرق وغرب بوده است. لذا دراثر حاضرسعیبرآن است که دریک فصل، نگاهی اجمالی به تاریخچه ی بحث در میان فلاسفه ی شرق وغرب داشته سپس این بحث رابه طور مفصّل ازدیدگاه ملاصدرا و استاد جوادی آ ملی مورد بررسی قرارداده تا اینکه تفاوت دیدگاه ها دراین رابطه مشخص شود. دراین بررسی سه معنا از ادراکات فطری مورد نظراست: ادراکات فطری به معنای علوم بدیهی که اوّلیات تصوری وتصدیقی و فطریات اصطلاحی را دربردارد. ادراکات فطری حضوری که به نحو تکوین با انسان خلق می شوند که این دودسته مورد قبول غالب فلاسفه ی اسلامی است. و فطری به معنای علوم ذاتی عقل، که در میان فلاسفه ی غرب مطرح است.عموم فلاسفه ی مسلمان براین باورند که خداوند تعالی اساس ساختمان بشر را برفطرتی خاص آفریده است که اقتضای ذات اوست. وبه لحاظ این خلقت ویژه دارای اموری فطری است که به دو قسم بینش ها وگرایش های فطری تقسیم می شود از طرفی همه ی گرایش های فطری اش مبتنی بربینش های فطری است. بدین ترتیب انسان موجودی فطرتاً متفکراست که براساس علم واندیشه کار می کند.ازطرفی مطلق علم به حصولی و حضوری و علم حصولی به تصور و تصدیق و هرکدام ازاین دو به بدیهی ونظری،و بدیهی به اوّلی و ثانوی قابل انقسام است. درادراکات حصولی بدیهیات اوّلیه و فطریات اصطلاحی از بدیهیات ثانویه مصداق ادراکات فطری به دو معنای متفاوت هستند و همه ی ادراکات اعم ازنظری و بدیهی مبتنی بر بدیهیات اوّلیه اند؛ ادراکات فطری حضوری علومی هستند که ازبدو خلقت به نحو فطری همراه انسان اند و در مرتبه ی مطلق علم، مصداق دیگر ادراکات فطری و بدون واسطه برای نفس حاضرند.تااینجای بحث، نقطه مشترک تمام فلاسفه ی اسلامی ازجمله ملاصدرا واستاد جوادی آملی است. چند تفاوت قابل ملاحظه میان ملاصدرا واستاد جوادی آملی وجود دارد به این صورت که: ایشان برخلاف نظر ملاصدرا و دیگرفلاسفه ی اسلامی علم حضوری را نیز به بدیهی و نظری تقسیم میکند؛و معتقداست آنچه منحصردرعلم حصولی است تقسیم آن به تصوروتصدیق است که درعلم حضوری راه ندارد.از طرفی دیگر وی مطابقت وعدم مطابقت را ازلوازم هر دو قسم علم و همچنین کشف عرفا می داند. همچنین استاد جوادی معتقد است ادراکات حضوری ذاتی انسانند وانسان ازاین جهت مستوی الخلقه است؛ لذاسخن افلاطون که همه علوم را تذکّر و یادآوریِ دانسته های پیشین می‏داند، باتوجه به علوم حضوری صحیح است.از طرفی هردو بزگوار بواسطه ی مبنا بودن ادراکات فطریبه نقد مکاتب معرفت شناسی ازجمله عقل گرایان، حس گرایان، شکاکان و سوفسطائیان پرداخته اند.کارکردهای دیگرادراکات فطری که دراین اثر به آن اشاره شده است عبارتند از: اثبات توحید، بازگشت علم حصولی به حضوری، ابتنای گرایش های عملی بینش های فطری، نقش ادراکات فطری درساختمان معرفت بشر.
چیستی ادراکات فطری در نگاه آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
یارعلی کرد فیروزجایی، مرضیه عظام نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر سازه یا هر نظامی چنانچه بر اصول و مواد اوّلیة محکم، متقّن و نفوذناپذیر استوار شده باشد از هر گونه تهدید به ویرانی محفوظ خواهد ماند. نظام عظیم معرفت شناسی بشر نیز که از مهم ترین و اساسی ترین نظام های بشری است، به اندازة اهمیت و جایگاهی که در زندگی انسان دارد، زمانی از آفت شک و سفسطه و هر گونه تحدید مصون است که بر اصولی متقن و تردیدناپذیر بنا شده باشد. بر این اساس، فلاسفة اسلامی برای ایصال به این هدف به وجود اصول اوّلیه ای برای تفکر بشر معتقدند که نه تنها ادراکات بلکه گرایشات او نیز مبتنی بر آنهاست. ویژگی این اصول آن است که هر چند اندک اند ولی در بداهت و موجه بودن آنها هیچ شک و تردیدی راه ندارد و از آنها به ادراکات فطری تعبیر می کنند. استاد جوادی آملی، با صبغة فلسفی- کلامی خویش، مبانی عقلی موجود در این زمینه را با استناد به آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت: مُهر تأیید زده است.در این اثر، بعد از مفهوم شناسی فطرت و استعمالات آن، ارتباط بین فطرت و اصول اوّلیة تفکر و، سپس، مصادیق و کارکردهای این علم در ساختمان معرفت بشر و نقشی که در رد شبهات و نقد مخالفان دارد مورد بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 89 تا 123
حقیقت ادراک حسى از دیدگاه علامه طباطبائى
نویسنده:
یارعلى کرد فیروزجایى
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
چکیده :
علامه طباطبائى در اصول فلسفه و روش رئالیسم، براى نشان دادن ارزش ادراکات و خارج نمایى مفاهیم کلى کوشیده است تا آنها را از طریق ادراک حسى مربوط به واقعیت هاى عینى نشان دهد و از این رو تحلیلى از ادراک حسى به دست داده است. در نظر او ادراک حسى حاصل تأثیر محسوس عینى بر اندام قوه حسى و تشکیل پدیده اى مادى در آن است. این پدیده مادى معلوم به علم حضورى است و سبب حصول صورت حسى در حاس و شکل گیرى ادراک حسى است؛ اما او در بدایه الحکمه و نهایه الحکمه تأثیر محسوس بر اندام حسى و فعل و انفعالات مادى به وجود آمده در آن را علت معدّه حضور صورت هاى حسى و خیالى نزد نفس دانسته است. صور حسى و خیالى، صورت هاى قائم به ذات اند که نفس به آنها علم حضورى دارد و با اعتبار خاصى درباره آنها و مقایسه با محسوسات خارجى که منشأ آثار خارجى اند، از آنها علم حصولى مى سازند. نظریات او در این کتاب ها با هم یکسان نیستند و تا اندازه اى ناسازگارند. با توجه به اینکه کتاب هاى بدایة الحکمه و نهایة الحکمه آثار نهایى علّامه طباطبائى هستند، نظریه نهایى او را باید نظریه اى دانست که در این کتاب ها ارائه شده است؛ یعنى ادراک حسى اعتبار خاصى است که ذهن نسبت به صورت مجرد مثالى معلوم به علم حضورى اعمال مى کند.
صفحات :
از صفحه 11 تا 29
بررسى انتقادى نظریه این‌‏همانى ذهن و بدن در فلسفه ذهن
نویسنده:
اباذر نبویان، یارعلى کردفیروزجایى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره),
چکیده :
در این مقاله نخست مراد از نظریه این همانى میان ذهن و بدن را تبیین و سپس به برخى از ادله این نظریه اشاره مى کنیم. در دلیل اول به نظریه اسمارت اشاره کرده ایم. وى بر اساس دیدگاه ویلیام اکامى مبنى بر اینکه اگر پدیده اى به صورت مادى قابل تبیین باشد نباید آن را با مفاهیم متافیزیکى تفسیر کرد، مدعى مى شود ازآنجاکه امروزه تمامى حالات ذهنى از قبیل عشق و نفرت و علم قابل تبیین فیزیکى است، نباید از روح مجرد در توجیه این حالات بهره گرفت. در نقد این نظریه نشان داده ایم علاوه بر اینکه مبناى اکامى از نظر عقلى ناصحیح است به رغم پیشرفت هاى علمى، هنوز دانش تجربى بشر نمى تواند تفسیرى پذیرفتنى براى حالات ذهنى ارائه دهد. در ادامه به دلیل دیویدسن بر نظریه این همانى اشاره و انتقادات وارد بر آن را بیان کرده ایم و در پایان چنین نتیجه گرفته ایم که قایلان به این همانى میان نفس و بدن ادله متقن و صحیحى براى این نظریه ندارند.
صفحات :
از صفحه 95 تا 11
خداشناسى و وجود شناسى در متافیزیک ارسطو
نویسنده:
جی پاتزیگ، یارعلی کرد فیروز جایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
هرمنوتیک هیدگر
نویسنده:
یارعلی کرد فیروز جایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 117