جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 18137
رابطه عقل و قلب در قرآن
نویسنده:
محسن اسلامی بیدگلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
خدای متعالی به انسان که در بدو تولّد هیچ نمی دانست، وسیله های شناخت و معرفت را عطا فرمود تا با به کارگیری آن ها، به مقام شاکران دست یابد. مقام شکر که حاصل علم و عمل است، این معنا را بیان می کند که در باطن انسان، دو کنش وجود دارد: یکی ذهنی و دیگری عاطفی، و عقل و دل که هردو باطن انسان را تشکیل می دهند، منشأ این دو کنش هستند.حال پرسش این است که اگر روان انسان واحد است، وجود دو عنصر عقل و دل چگونه تصوّر می شود. ارتباط این دو در وجود آدمی، چگونه توجیه می شود؟ آیا می توان گفت هر دو از نظر مصداق یک چیز و از لحاظ مفهوم دو چیزند؟ اگر چنین است، چرا دو کارکرد دارند؟ به نظر می رسد که انسان، یک حقیقت بیشتر نیست و طبع و ذهن و دل، جلوه های آن است. او حرکت درونی و تکاملی دارد. این حرکت، با تولّد آغاز می شود و به عقل مستفاد پایان می پذیرد. هدف این است که آدمی به صورت طبیعی، به مطلوب حقیقی اش که درک جمال الهی است، دست یابد. از آن جا که هر حرکت ارادی، دارای سه مؤلّفه آگاهی، شوق و عمل است، حرکت تکاملی و ارادی انسان نیز خالی از این سه نیست و این سه مؤلّفه، به منشأ و پایگاه نیاز دارند.پایگاه آگاهی، عقل، و منشأ شوق، دل است و عمل، برآیند این دو به شمار می رود. در حقیقت، معرفت، شأن عقل، و شوق، کار دل، و عمل، نمای بیرونی هر دو است. از تحقیق حاضر چنین نتیجه گرفته می شود که علم و اندیشه، کار عقل، و ایمان و باور، کار دل است; گرچه در برخی نصوص دینی، کار هر کدام به دیگری نسبت داده شده است. نتیجه نهایی این که عقل و قلب، دو وجهه یا دو جنبه از روح انسان هستند. به بیان دیگر، یک روح است که دو نمود دارد.
چرا در قرآن كريم بعضي از اسامي خاص با واژه عربي مي آيند يعني به عربي ترجمه مي شوند و بعضي به صورت اصل آن بكاررفته اند؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
هيچ اسم خاصي يعني هيچ اسم شخصي به عربي در قرآن ترجمه نشده است بلكه تلفظ آن به تلفظ عربي تغيير يافته است .هيچ وقت خداوند ابراهيم را اَلاَب العالي نمي گويد،هبچگاه يعقوب را اَلاَخذبالعقبه (پاشنه گرفته )نمي گويد،اسحاق رابشارت داده شده و نويد داده شده نم بیشتر ...
 خداوند در قرآن برای وزیر سلیمان ( آصف برخیا ) « علم من الکتاب » را بر می شمرد . این کتاب قطعاًقران نیست چون در آن زمان قرآن نازل نشده بود پس این کتاب چیست ؟ خداوند این علم را به چه کسانی داده است و این علم چگونه بدست می آید ؟ آیا این علم لدنّی است ؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
مسلماًاين كتاب قرآن نيست مراد كتاب همان زمان و وحي اي كه در همان زمان نازل شده است يعني اين شخص از كتاب تدوين و وحي الهي علم واطلاعي داشت. پس اين كتاب مي تواند وحي الهي و كتاب دين باشد . همچنين كتاب دراين آيه مي تواند كتاب تكوين (كتاب طبيعت )باشد . بیشتر ...
در باب (حبط عمل ) داریم که خداوند اعمال این گروه را نابود می سازد بطوری که عملی برای بررسی باقی نمی ماند واز طرفی در قرآن کریم داریم هر کس به اندازه ی ذره ای کار نیک یا بد بکند جزای خیر و شر آن را خواهید دید لطفاَ ارتباط این دو را توضیح دهید؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
آيه «فمن يعمل مثقال ذرةِ خيراَ/ شراَ يره » نشان مي دهد كه دقيقاَ مثقال ذره عمل هم محفوظ است .اما اين آيه را عام بدانيد و «مامن عامِ الا قَد خُص»هيچ عامّي نيست الا اينكه ‌تخصيص نداشته باشد . در مواردي خداوند همين آيه عام را تخصيص مي دهد.چند نکته خاص بیشتر ...
آيا اين درست است كه مي گويند قرآن اصلي يكي است و آن را هم حضرت علي (ع) نوشته اند و نزد صاحب الزمان است. چون در يك سوره آيه ها از نظر معني با هم متفاوت اند. آيا اين درست است كه قرآن هاي ما از نظر ترتيب آيه ها نامنظم اند و ممكن است آيه اي از سوره اي به سوره ديگر منتقل شده باشد؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
خير، قرآني كه شما مي بينيد همان قرآني است كه به رسول اكرم نازل شده است بدون هيچ گونه كاستي و افزودني ،سنت و رويه ي معصومين همين بوده و ايشان نيز همين قرآني را مي خواندند و قرآن پنهاني نداشتند . آنچه كه شما اينجا نوشته ايد ، قرآن نيست، بلكه چيزهايي مث بیشتر ...
چرا در قرآن كريم هر موقع از عذاب صحبت به ميان مي آيد از واژه ذوقو (چشيدن) استفاده مي کند؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
در بعضي از موارد از واژه ذوقو استفاده مي شود نه همه موارد، علت هم اين است كه ما تحمل شنيدن اصل عذاب را نداريم لذا خداوند از مقدمات آن به ما مي گويد؛ ذق به معناي چشيدن است که قبل از خوردن است. خداوند چشيدن عذاب را به ما تذکرمي دهد چون ما تحمل خوردن عذ بیشتر ...
چرا قرآن بر پیامبر عربی و به زبان عربی نازل شده است؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
من نمي توانم در مورد اينکه چرا خداوند پيامبر را از قوم عرب انتخاب کرده است نکته اي عرض کنم. البته گمانه زني مي کنيم درکتابها نوشته ايم دوستان گفته اند که بالاخره درآن زمان قوم عرب ازهمه بدوي تر و بي فرهنگ تربودند اگرپيامبري ازيونان ويا ايران مي آمد بیشتر ...
آيا همانند استخاره مي توان جواب سوالات را از قرآن استخراج كرد چگونه مي توان به اين ديد رسيد؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
اين کارشدني است اما خيلي دشوار است يعني بايد ارتبا ط روح با قرآن خيلي قوي باشد كه انسان بتواند سوالات خود را ازقرآن بگيرد. البته بوده اند وهستند بعضي از بندگان خدا كه اينها خواسته ها وحوائج يا به بياني خيلي از پا سخ هاي خود را از قرآن مي گيرند اما ب بیشتر ...
کلیدواژه‌های فرعی :
قرآن در آيه 133 سوره انعام فرموده است كه خدا مي تواند همه را فاني كند و آنگاه هر كه را بخواهد جانشين شما كند چنانكه شما را از ذريّه گروهي ديگر پديد آورده است. آيا معناي ذريه فرزند است؟ آيا اين آيه دليل بر حلول ارواح پيشين در جسم ما انسانهاي بعدي نيست؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
خداوند مي فرمايد كه اگر اراده الهي باشد شما را بر مي دارد ومي برد ونسل ديگري را جايگزين شما مي كند كما اينكه شما هم جانشين ديگران واز اعقاب و نسل و ذريّه ديگراني بوديد كه الان هستيد يعني خداوند آن توالي بشررا دراين آيه مطرح مي کند وبين اين آيه و حلو بیشتر ...
کلیدواژه‌های فرعی :
در سوره مبارکه بقره حضرت ابراهيم (ع) بعد از ساختن خانه کعبه دعا مي کند: «رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ» ابتدا تعليم را مي گويد بعد تزکيه . اما در سوره مبارکه جمعه مي خوانيم: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ » اول تزکيه گفته مي شود بعد تعليم را. در يکجا تعليم مقدم است و در جاي ديگر تزکيه مقدم است آيا اين به معناي اختلاف در قرآن نيست؟ آيا حضرت ابراهيم اين مطلب را متوجه نبوده است؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
اگر حضرت ابراهيم متوجه نبودند خداوند کلام ايشان را نمي گفت. سؤالي که دراينجا مطرح مي شود اين است که تزکيه هدف است يا تعليم وتعلّم؟ يعني علم مي گيريم براي اينکه تزکيه شويم يا تزکيه مي شويم و وجودمان را پاک مي کنيم تا علم بگيريم؟ به عبارت ديگر آيا علم بیشتر ...
  • تعداد رکورد ها : 18137