جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 625
سهروردی و فلسفه نبوت
نویسنده:
مجید محمدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
موجود بالذات و موجود بالعرض از نگاه صدرالمتألهين و حكيم اشراقي
نویسنده:
علي فضلي؛ رضا اکبريان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
چکیده :
دو اصطلاح فلسفي موجود بالذات و موجود بالعرض، در حکمت متعاليه کليد فهم برخي از مهم‌ترين مباني هستند. اين مقاله درصدد پاسخ به چيستي اين دو اصطلاح در فرهنگ صدرا و توضيح تمايز آن با معناي مقصود در فرهنگ اشراقي است؛ چراکه در نظام حکمت اشراق، ماهيت موجود بالذات و موجود بالعرض عقلي صرف و ذهني محض است که هيچ نحو تقرر عيني، چه استقلالي و چه انتزاعي ندارد؛ ليکن در نظام حکمت متعاليه، وجود به عنوان موجود بالذات است و همة احکام آن در خارج موجود بالعرض هستند؛ موجوديت بالعرضي که براي تحقق در خارج به واسطه در عروض نياز دارد. اين واسطه که موجب اتصاف مجازي آن احکام به وصف موجوديت مي‌گردد و آن را به نحو انتزاعي در خارج محقق مي‌سازد، ريشه در ارتباط وجودي اتحادي آن احکام با متن وجود دارد. در فرهنگ صدرا اين موجودات بالعرض به لحاظ اقسام ارتباط وجودي دست‌کم دو نوع مصداق دارند: معقولات اولي و معقولات ثانيه فلسفي. اين دو مصداق هريک به نحوي خاص به گونة مجازي در متن واقع هستند و البته به موجوديت مجازي معقولات اولي، حيثيت نفادي و به موجوديت مجازي معقولات ثانية فلسفي، حيثيت اندماجي گويند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 0
تحلیل و نقد رویکرد ریزوماتیک براساس فلسفه اشراق
نویسنده:
احمد سلحشوری و رضا حق‌ویردی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف این نوشتار، تحلیل ونقد رویکرد ریزوماتیک براساس فلسفه اشراق است. روش این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی می‌باشد. مفهوم ریزوم، محور فلسفه دلوزاست. رویکرد ریزوماتیک به عنوان جریانی پساساختارگرا، بر مفاهیمی چون «شدن»، نفی فراروایت‌ها، تفاوت، روابط افقی، اندیشه کوچ‌گر، تکثرگرایی و قلمروزدایی تأکید دارد. اساس رویکرد اشراقی، حرکت از ظلمات و تاریکی به سمت نور و روشنایی می‌باشد. اشراق همواره شهود و مشاهده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که رویکرد ریزومی، روابط افقی را جایگزین روابط عمودی می‌کند. در این حالت هیچ عنصری برتر از دیگری نیست. هردو رویکرد به دنبال این مسئله‌اند که معرفت را به صورت امری درونی ارائه دهند و از ساختارهای رسمی و انعطاف‌ناپذیر انتقاد می‌کنند و عقل را ناکافی می‌دانند؛ ولی رویکرد ریزوماتیک با ردّ واقعیت کلان، عقل را که عامل شناسایی واقعیت خارجی است، غیرضروری می‌داند. رویکرد اشراقی، غایت‌گراست و رویکرد ریزوماتیک را به چالش می‌کشد.
وامداری سهروردی به ابن‌سینا در منطق تعریف
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیا نقدهای سهروردی بر نظریۀ مشائیِ تعریف، و تأسیس نظریۀ اشراقیِ تعریف به دست او، یک واگرایی تند و تیز از منطق تعریف ابن‌سیناست؟ پاسخ ضیائی و والبریج مثبت است؛ پاسخ این جستار، اما، منفی‌ست. سهروردی در حکمة الإشراق سه نقد اساسی بر نظریۀ حدّ تامّ دارد، که برخی از آن‌ها به حد ناقص و رسم نیز قابل تعمیم است: (1) مغایرت با کاربرد متعارف زبان؛ (2) شناخت‌ناپذیری فصول حقیقی؛ (3) احتمالِ همیشگیِ غفلت از یک یا چند ذاتی. رگه‌های پررنگی از این هر سه نقد را می‌توان در رسالة الحدود و التعلیقاتِ ابن‌سینا، همراه با دو نقد دیگر، پی‌جُست: (4) احتمال همیشگی اخذ لازم به جای ذاتی؛ و (5) احتمال همیشگی اخذ جنس بعید به جای جنس قریب. سهروردی تنها تعریفِ ممکن را تعریف ماهیت از راه ترکیب اعراض عامّی می‌داند که جملگی با هم به آن ماهیت اختصاص دارند؛ مشروط بر این‌که تعریف در داد و ستدی معرفت‌شناختی میان تعریف‌گر و تعریف‌جو، و بر پایۀ علم حضوری و تواتر پیش رود. این نظریه نیز امتداد خطّی است که ابن‌سینا در التعلیقات و الإشارات رسم کرده است. بنابراین، منطق تعریف سهروردی مکمّل منطق تعریف ابن‌سیناست.
صفحات :
از صفحه 23 تا 37
جاودانگی از منظر افلوطین و سهروردی
نویسنده:
بتول احمدی؛ فروزان راسخی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جاودانگی اصل مسلم نظام فلسفی‌ افلوطین و سهروردی است که رابطه مستقیمی با چیستی و هویت انسان دارد. افلوطین و سهروردی سرشت انسان را نفس می‌دانند؛ بنابراین دوگانه‌انگار محسوب می‌شوند؛ اما برداشت متفاوتی از دوگانه‌انگاری ارائه داده‌اند. دوگانه‌انگاری نزد افلوطین با ترکیب دوگانه‌ای همراه است. در ترکیب اول ماده و صورت و در ترکیب دوم بدن و روح با هم هویت یگانه‌ای از انسان بدست می‌دهند. در ترکیب دوم روح صورت بدنی حاصل از ترکیب اول را بازآفرینی می‌کند و حیات دوباره‌ای بدان می‌بخشد. در این معنا از دوگانه‌انگار، روح نقش علت را برای بدن دارد و ازاین‌رو، آن را به نحوی با خود هم‌سنخ می‌کند. اما نزد سهروردی رابطه علّی و معلولی میان نفس و بدن مطرح نیست؛ نور اسفهبد به مزاج معتدل اعطاء می‌شود. از سوی دیگر سهروردی قائل به روح حیوانی است که تضاد آن کمتر از تضاد عنصر طبیعی است و با نفس همسنخ‌تر است.
صفحات :
از صفحه 105 تا 125
تاثير آموزه هاي قرآني بر حكمت اشراقي سهروردي
نویسنده:
قاسم پورحسن درزي، سيد مصطفي بابايي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 39 تا 0
حکمت مشرقی ابن سینا از منظر هانری کربن
نویسنده:
اعظم قاسمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع) ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هانری کربن، ابن‌سینا را فیلسوف سلف سهروردی و از این جهت وی را پیشگام حکمت مشرقی می‌داند و بر این باور است حکمت مشرقی ابن‌سینا برای انسان معاصر، کارآمد و رهگشاست. وی با این هدف که چشم‌اندازهای سینوی را بگشاید، نخستین متفکری بود که در این راه قدم نهاد. به زعم وی فلسفه سینوی در شرق با حفظ نفوس فلکی به راه خود ادامه داد و نقادی غزالی تأثیری بر این حکمت نداشت. کربن با دغدغه‌های مختلفی در فلسفه غربی روبرو بود و بر این باور بود که حکمت مشرقی می‌تواند پاسخی به این بحران‌ها باشد. به همین دلیل معتقد به برتری فلسفه سینوی یا اشراقی بر مکتب ابن‌رشدی بود. وی اظهار می‌کند روشی را که با آن می‌توان حکمت سینوی را امروزی کرد را می‌توان «درونی‌سازی» نامید. با الهام از فرشته‌شناسی سینوی است که نفس با تحولی که در خود ایجاد می‌کند از این عالم مادی فراتر می‌رود و وارد عالم مثال می‌شود و این گونه است که عالم خیال یا عالم مثال به عنوان عالم رمزها اعتبار دوباره‌ای می‌یابد و انسان معاصر نیز می‌تواند در تجربه آن دخیل شود.
صفحات :
از صفحه 22 تا 40
جایگاه عالم مثال در فلسفه سهروردی
نویسنده:
حسن احمدی، محمدرضا حسینی خامنه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
نقش و کارکرد نور در فلسفه اشراقی سهروردی
نویسنده:
قدرت الله قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
شهاب الدین یحیی سهروردی (549-587 هجری قمری)، با تاسیس حکمت اشراقی، نقش مهمی در تداوم سنت فلسفی اسلامی دارد. او اولین فیلسوف مسلمان و ایرانی است که نظام فلسفی خود را برمبنای نور تاسیس می کند و آن را حکمت اشراق می نامد. نور در فلسفه سهروردی دارای دو نقش اساسی از جهت وجودشناختی و معرفت شناختی است. از لحاظ وجود شناختی، سهروردی کل هستی را به نور و ظلمت تقسیم می کند و براین عقیده است که نور و ظلمت عناصر اصلی مقوم جهان هستند. او ضمن تاکید براینکه نور واقعیتی بدیهی و تعریف ناپذیر است، که مفهوم ظلمت نیز از عدم آن فهمیده می شود؛ هریک از نور و ظلمت را به دوگروه جوهر و عرض تقسیم می کند. در اینجا، دو نوع نور وجود دارد: انوار مجرد، موجوداتی اند که در هستی خود مستقل اند و انوار عارض، که در وجودشان وابسته به دیگری هستند. موجودات ظلمانی نیز دو قسم اند که عبارتند از جوهر تاریک، که بی نیاز از محل است و دیگری عرض-های ظلمانی، که وابسته به موجودات دیگری اند. نکته مهم در تقسیم بندی سهروردی از نور و ظلمت، درنظر گرفتن رابطه تشکیکی بهره مندی همه موجودات از حقیقت نور است، یعنی هراندازه که موجودی مجرد تر باشد از نور بیشتری بهره مند است و استقلال وجودی بیشتری دارد، که در راس این سلسله، خدا بعنوان نور الانوار جای می گیرد. از جهت معرفت شناختی، سهروردی بین نور و معرفت اشراقی ارتباط دقیقی برقرار می سازد. او ابتدا تاکید دارد که نور عین خودآگاهی و علم حضوری است و با توجه به مراتب مختلف تشکیکی موجودات، رابطه معرفتی آنها را با استفاده از دو واژه اشراق و شهود تبیین می کند. او می گوید معرفت موجودات به انوار مافوق خود به نحو شهود و مشاهده است، درحالیکه معرفت انوار عالی به موجودات پایین تر به نحو اشراق است. در اینجا، اشراق همان پرتوافکنی انوار عالی بر انوار سافل است. پس این نور و روشنایی حاصل از آن است که هم علت هستی اشیاء و هم علت شناخته شدن آنهاست و اینکه علت حقیقی همه نوربخشی وجودی و معرفتی خداست.
فلسفه سیاسی از نظر افلاطون وشیخ اشراق
نویسنده:
زین العابدین حاجب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
افلاطون وشیخ اشراق دو متفکر واندیشمند برجسته شرق وغرب، هریک به نوبه خود باعث تحت تأثیر قرار دادن فکر واندیشه زمان خود شده اند. که موجب تحولات بزرگی در عالم فکر واندیشه بشری شده اند. افلاطون که بعد از گروهی به نام سوفسطائیان پا به عرصه هستی گذاشت، در شرق وغرب تحولی عظیم در علم وفلسفه ایجاد کرد، به طوری که تمام فیلسوفان بعد از وی، مستقیم و یا غیر مستقیم تحت تأثیر مبانی فکری وفلسفی او بوده اند. وهمچنین شیخ اشراق نیز در مقدمه حکمه الاشراق ضمن بیان مراتب حکماء بالاترین آنها را حکیم متأله اشراقی مانند والدحکماء هرمس(ادریس نبی) و رئیس حکمای اشراق افلاطون می داند،که با تلفیق حکمت بحثی (استدلالی) و حکمت ذوقی(عرفانی) پیوندی ناگسستنی بین فلسفه استدلالی وعرفان اسلامی ایجاد و راه را برای حل بسیاری از مسائل فلسفی با توجه به شناخت شهودی فراهم کرد، به نحوی که فیلسوفان بعد از وی خصوصاً ملا صدرای شیرازی، او را سرمشق گرفته و تحت تأثیر مبانی اشراقی وی قرار گرفته اند. در این رساله به بررسی تطبیقی فلسفه سیاسی از نگاه دو فیلسوف با توجه به مبانی بنیادین، هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی پرداخته شده، که اصلی ترین مسائل فلسفه سیاسی افلاطون، همچون مدینه فاضله و ویژگی های آن، طبقات جامعه ایده آل افلاطونی، انواع حکومت ها و ویژگی های آنها، قانون، عدالت ، رابطه حکمت و عدالت و همچنین اصلی ترین مسائل فلسفه سیاسی شیخ اشراق، همچون سیاست فاضله، مفهوم دولت وحکومت، ضرورت وجود دولت وحکومت، ضرورت وجود نبی، حکومت حکیم متأله(قطب عالم امکان)و ویژگی های آن مورد بررسی قرار گرفته،که هدف از انجام این تحقیق گسترش مباحث فلسفه تطبیقی و بیان مشابهت ها وتمایزات دو مکتب فلسفی بر مبنای مسائل بنیادین دو مکتب بوده است که نتایج بدست آمده،ضرورت زندگی اجتماعی و رسیدن به سعادت عظمیوکمال انسانی در سایه سیاست فاضله و حاکمیتحکیم دانا (انسان کامل) ممکن است و این سیاست فاضله را از طریق ارتباط با مراتب عالم عقل (عالم ایده ها از نظر افلاطون وعالم انوار از نظر سهروردی)وشناخت شهودبدست می آورد.
  • تعداد رکورد ها : 625