جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1495
حدیث الثقلین فی کتب الخاصة المجلد 1
نویسنده:
حسین رجائي، حسن شکوري
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مدرسة الإمام باقر العلوم علیه السلام,
چکیده :
حدیث الثقلین فی کتب الخاصه عنوان کتابی است از سید حسین رجایی که در 955 صفحه و توسط انتشارات مدرسه الامام باقرالعلوم علیه السلام در سال 1392 در دو جلد به چاپ رسیده است. موضوع اصلی این کتاب امامت است. کتاب با بررسی محتوای درونی «حدیث ثقلین»، به اهمیت آن نزد مسلمانان و عالمان بزرگ شیعه و سنی اشاره می‌كند. متن عربی و ترجمه این حدیث شریف در بخشی دیگر از كتاب نگارش یافته، و در خلال آن نكات متعددی نیز بیان شده‌است. فواید حدیث ثقلین و نقش آن در نزدیك ساختن مذاهب و فرق اسلامی از دیگر موضوعات كتاب است؛ كه مؤلف با آوردن دلایل معتبر روایی از اهل‌سنت و شیعه به اثبات و تأیید این حدیث می‌پردازند.
أجوبة الشبهات الكلامية المجلد 4
نویسنده:
محمدحسن قدردان قراملكي؛ مترجم: علی حسن مطر هاشمی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عراق - کربلاء: دار الکفیل,
چکیده :
دفتر چهارم أجوبة الشبهات الكلامية، تعریب شده کتابی است که با زبان فارسی به بررسی شبهات پیرامون امامت با رویکرد کلامی (کلام فلسفی)، می‌پردازد. این کتاب اثر محمد حسن قدردان قراملکی است. کتاب حاضر، دفتر چهارم «امامت» از سلسله دفترهای «پاسخ به شبهات کلامی» می‌باشد این کتاب در یک مقدمه و شش فصل با عنوان «امامت» تدوین شده است. فصل اول آن به "کلیات"، فصل دوم "شبهاتی پیرامون امامت و نقد آن"، فصل سوم"شبهه ناسازگاری امامت با اصل خاتمیت"، فصل چهارم "شبهاتی پیرامون اصل نصب و نقد آن"، فصل پنجم "شبهه در دلالت نصوص امامت علی (توجیهات مخالفان)" و فصل ششم آن به"شبهاتی پیرامون صفات امام "اختصاص دارد. نگارنده در این دفتر می‌کوشد شبهات پیرامون امامت را با رویکرد کلامی (کلام فلسفی) مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد، البته رویکرد عمده این تحقیق کلامی است که به ضرورت گاهی از رهیافت عرفانی و فلسفی نیز سود برده است. مؤلف هدف و غایت ازاین تحقیق را تبیین عقلانی مسئله امامت و رفع شبهات ناظر بر آن از طرف برادران اهل سنت و طیف خاص روشنفکران می‌داند و نیز برآن است که خواننده در این تحقیق علاوه بر دریافت پاسخ شبهه در بعضی موارد با تحلیل‌ها و نکته‌ها و پاسخ‌های جدید نویسنده نیز مواجه خواهد شد که محصول تأمل نگارنده در زوایای موضوع می‌باشد.
دفاع عن الكافي المجلد 1
نویسنده:
ثامر هاشم حبيب عميدي
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اين نوشتار، كتاب دفاعٌ عنِ الكافى، تأليف ثامر هاشم حبيب العميدى، از انتشارات مركز الغدير للدراسات الإسلامية قم (۱۴۱۵ ق) به صورت اجمالى معرفى گرديده است. نگارنده كتاب سعى كرده است تا تهاجم هاى گسترده به كتاب شريف الكافى در طول تاريخ را پاسخ گويد و شبهات و اشكالات وارده بر آن را نيز مطرح و رد نمايد. العميدى، ضمن بيان جايگاه ويژه كتاب الكافى به برجستگى هاى مهم اين كتاب و نگارنده آن يعنى شيخى كلينى رحمه الله پرداخته و به بررسى اصطلاحات و مفاهيم عقلى مهم اين كتاب، در باب امامت و خلافت مى پردازد. وى همچنين ادّعاهاى علماى اهل سنّت در مورد تناقض و ضعف سند روايات مربوط به مهدويت در كتاب الكافى را مطرح و پاسخ مى گويد. در فرازهايى ديگر از كتاب، العميدى، به مباحث مربوط به بداء، تقيه، قضا و قدر، تحريف قرآن و تهمت هاى وارده از اهل سنّت را در اين زمينه ها مطرح مى كند و دلايل جاهلانه آنان را پاسخ مى گويد. وى براى پاسخ به اين ادّعاها از منابع مهم شيعى و اهل سنّت، بهره گرفته است. كتاب ارزشمند الكافى، تأليف أبو جعفر محمّد بن يعقوب بن اسحاق الكلينى الرازى (م ۳۲۰ق )از مهم ترين منابع شيعه و متقن ترين آنها بعد از قرآن، از وجهه و اعتبار خاصى در ميان علما و دانشمندان و همچنين عامه شيعيان، برخوردار است. اين اعتبار و ارزش، مديون دقّت و تتبّع شيخ كلينى، در ميان منابع دست اوّل شيعه و گزينش آنها به بهترين شيوه، و گردآورى و تنظيم و سازماندهى آنها در اين مجموعه گران قدر است. از آن جا كه هر آنچه پر اهميت باشد و از محوريت بيشترى برخوردار باشد، بالطبع، از طعن و هجمه بيشترى نيز بهره مند خواهد شد و اين هجمه ها، آن گاه فزونى خواهند يافت كه كتاب، محور و معرّف مذهب و عقايد مذهبى فرقه اى دينى باشد، لذا از هر وسيله اى، در آسيب زدن و بى اهميت ساختن آن، كوتاهى نخواهد شد. كتاب ارزشمند الكافى نيز از اين گروه از كتب است. اين كتاب، بسيار مورد تهاجم و حمله قرارگرفته است و نويسنده دانشور و گران قدرى چون ثامر هاشم حبيب العميدى، در دفاع از الكافى و پاسخگويى به شبهات و اشكالات وارد بر آن، دست به قلم برده و قسمتى از عمر خود را صرف تحقيق و تفحص در اين زمينه كرده است. ايشان قبل از دفاع عن الكافى، با بررسى در الكافى، كتاب الشيخ الكلينى البغدادى و كتابه الكافى ـ الفروع را تأليف كرده اند كه البته اين تأليف، محصول پايان نامه ايشان در دوره كارشناسى ارشد بوده است. ۱ ايشان با برخوردارى از اين پشتوانه علمى و پژوهشى در الكافى، دست به نگارش كتاب دفاع عن الكافى زده است. ما نيز در اين نوشتار، بر آنيم تا معناى توصيفى اى از اين كتاب، ارائه دهيم. كتاب دفاع عن الكافى در دو جلد نگارش يافته است كه جلد اوّل آن، ۷۶۸ صفحه و جلد دوم آن، ۷۸۹ صفحه است. جلد اوّل، شامل آشنايى مختصرى با الكافى و نويسنده اش و بحثى مقدماتى درباره امامت و خلافت است كه اين مبحث، حدود يكصدوهفتاد صفحه از كتاب را به خود اختصاص داده است. پس از آن، باب هاى كتاب شروع مى شود كه شامل دو باب است: باب اوّل آن، در چهار فصل و باب دوم، در سه فصل ـ كه شرح و توضيح فصول و ابواب، در ادامه خواهد آمد ـ. در ابتداى كتاب، العميدى، به بيان جايگاه كتاب الكافى در ميان شيعيان دوازده امامى مى پردازد و امتيازات ويژه الكافى را بر مى شمرد كه از آن جمله اند: برجستگى و شاخص بودن مؤلّف آن كه ضمن اين ويژگى، دوران غيبت صغرا و نوّاب اربعه را درك كرده است و اين، خود بيانگر فاصله زمانى كم با مصادر اوّليه روايات است. ويژگى ديگر، آن كه كتاب الكافى، اوّلين كتابى است كه در آن، روايات به اين گستردگى در كنار هم گرد آمده اند. اهتمام مؤلّف، به ذكر اسناد احاديث، از ديگر عوامل اهميت و اعتبار اين كتاب است. نويسنده، ويژگى بارز ديگر را استفاده فراوان از شواهد قرآنى، خصوصا در بخش اصول آن مى داند. در اين فصل، ستايش هاى بزرگان از الكافى و مؤلّف آن نيز ذكر شده است. نويسنده در ادامه مى گويد: بيان اين ويژگى ها نه به معناى صحّت همه احاديث در الكافى است و البته از انصاف هم به دور است كه به خاطر برخى از احاديث ضعيف در الكافى، آن را وسيله اى براى هجمه و طعن در كل كتاب، در دست گرفت. در ادامه، شرح حال مختصرى از زندگى ثقة الاسلام كلينى و اساتيد او ارائه مى دهد و سپس وارد مباحث مقدماتى، درباره امامت و خلافت مى شود. ابتدا به بررسى اصطلاحات امام، خلافت و خليفه مى پردازد و وجوب تعيين امام را مى آورد. در ادامه، ادلّه تعيين امام و صفات امام و وجوب شرط عصمت و تعريف عصمت را مطرح مى كند. در اين قسمت، دلايل عقلى بر عصمت امام را موضوع قرار مى دهد و سه «دليل عقلى» براى عصمت امام و چند آيه نيز به عنوان «دليل نقلى» ذكر مى كند كه از آن جمله است: آيه ۲۴ سوره يوسف، آيه ۱۲۴ سوره بقره، و آيه تطهير كه درباره اين آيه، اندكى بحث و بررسى كرده اند و ادّعايى كه شأن نزول آيه مذكور را در حقّ زنان پيامبر مى داند، پاسخ مى دهد. پس از آن، ادلّه نص و تعيين را شرح مى دهد كه ادلّه نقلى آن را به دو قسمت قرآن و سنّت تقسيم مى كند و براى هر كدام، شواهدى را ذكر مى كند. در ادامه، احاديث شريف «ثقلين»، «منزلت» و «دار» را به همراه دلالت هاى آنها بيان مى كند. بعد از آن، باب اوّل و فصل اوّل كتاب، با تحليلى بر انديشه مهدويت آغاز مى شود و اوّلين موضوع پس از تحليل مقدماتى، مستشرقان و مهدويت است. نويسنده در اين بخش، نظريات مستشرقانى چون: گلدزيهر و فلوتن را مطرح مى كند كه معتقد بوده اند پيدايش انديشه مهدويت، نتيجه ظلم عباسيان بر شيعيان است. در ادامه، نظر آن دسته از اهل سنّت را كه مهدويت را افسانه مى پندارند و مى گويند: «اسباب و پيدايش اين انديشه در سه گزينه زير خلاصه مى شود: يك. جهل و عقب ماندگى شديد مسلمانان؛ دو. تقليد كردن از يهود و نصارى؛ سه. فشارهاى سياسى و فقدان عدالت اجتماعى»، مطرح مى كند و به همه اين شبهه ها و ايرادات، پاسخ مى دهد. در فصل دوم، احتجاجات اهل سنّت در ردّ احاديث مهدويت را مطرح مى كند. آن احتجاجات، از اين قبيل است: ۱. تضعيف احاديث مهدويت توسط ابن خلدون؛ ۲. ناقد احاديث مهدويت بودن صحيحين؛ ۳. اختلاف و تعارض احاديث مهدويت. نويسنده به همه اين احتجاجات، پاسخ هايى بر اساس كتب روايى شيعه و اهل سنّت، عرضه مى دارد. دليل و خرده ديگر مستشرقان و اهل سنّت درباره مهدويت، عدم معقوليت احاديث مهدى عليه السلام است كه ثامر هاشم، اين شبهه را با طرح مسائلى چون تفاوت بين محال عقلى و محال عادى و ارائه نمونه هاى تاريخى دال بر امكان اين حقيقت، پاسخ مى دهد. در فصل سوم، مؤلّف، نام تعدادى از علما و دانشمندان اهل سنّت را كه قائل به تواتر احاديث مهدويت هستند، با ذكر منبع، آورده است. تا اين جاى كتاب، به كلّيت و اصل مهدويت وخدشه و ردّ آن از سوى عامه و مستشرقان پرداخته بود؛ ولى در آخرين فصل از اين باب، موضع گيرى هايى كه با محوريت مهدويت در الكافى است، مطرح مى شود و در صدد پاسخگويى و رفع ابهام بر مى آيد. از جمله ادعاهايى كه بر كتاب الكافى شده است آن كه: ضعف احاديث مهدويت، به كتاب هاى جَفر و الكافى مرتبط است. نويسنده با سيزده پاسخ قاطع، اين ادّعا را از بنيان رد مى كند و بطلان آنها را به خوبى اثبات مى كند. در ادامه، ادعاهايى چون: «تناقض در احاديث مهدويت در الكافى»، و بى اعتبار خواندن احاديثى چون «أنّ الأرض لا تخلو من حجّة» و«من مات ولم يعرف إمام زمانه...» و «حكم المهدى كحكم داوود» را ذكر مى كند و با استفاده از منابع شيعه و اهل سنّت و گزارش هاى تاريخى، به همه اين ادّعاها پاسخ هايى محكم مى دهد. نويسنده، با استفاده از چند روايت در برابر بهتانى كه به روايات مهدويت وارد مى كنند و مى گويند: «احاديثى كه در شأن امام مهدى عليه السلام در الكافى آمده، دين رسول خدا را از بين برده است و به دين يهود باز مى گردد». اين گونه پاسخ مى دهد: قائلان به اين عقيده، جاهل هستند؛ چرا كه نسخ، حكمى است كه بعد از منسوخ مى آيد، نه همراه آن واگر دو دليل با هم باشند، نسخى صورت نگرفته است. اسلام، چون بعد از يهود آمده است، پس اسلام، ناسخ آن است، نه يهوديت ناسخ اسلام آن. نويسنده، پاسخ منكران ولادت امام عليه السلام را با تقسيم بندى دلايل، به ادلّه قبل از ولادت امام و ادلّه بعد از ولادت امام و نقل هاى تاريخى اى كه شواهد خوبى براى ولادت امام هستند، با بحثى تقريبا جامع و مفصّل ادامه مى دهد وحتى از اعترافات اهل سنّت نيز يارى مى جويد. مبحث سرداب و انكار طول عمر امام مهدى (عج) و تمسخر كردن علامات ظهور و تفسير آيه ۳۳ سوره رعد، بخش پايانى باب اوّل در جلد اول كتاب دفاع عن الكافى است. باب دوم كتاب، اصل «تقيّه» است؛ اصلى كه شيعه را از نابودى و اضمحلال، نجات داده و به خاطر اهمّيت و اعتبار آن در حفظ و بقاى شيعه، در دوران هاى سخت و فشار و خفقان هاى شديد، مورد تهاجم قرار گرفته است، تا آن جا كه حتّى آن را مساوى «نفاق» مى دانند. به همين دليل، نويسنده كتاب، در ابتداى فصل اوّل در باب دوم، بحثى مفصّل درباره ارتباط تقيّه و نفاق دارند و تفاوت مهم نفاق و تقيّه را بدين صورت، مطرح مى كند: «نفاق، حالتى است با رضايت و اظهار ايمان در زبان و پنهان داشتن كفر و نفاق، كه اين حالت، بسيار نفرت انگيز است؛ ولى تقيّه، پايدارى بر حق و ايمان است، در حالى كه خلاف آن اظهار مى شود و اين اظهار، به خاطر پاسدارى از دين و جان و آبرو و مال است». موضوع فصل دوم، ائمّه و تقيّه است كه در آن، شبهات اين مسئله را يك به يك، با پاسخ هاى مستدل و منطقى، رد مى كند، مانند اين شبهه كه: «با توجّه به اين كه مذهب شيعه و ائمّه، تقيّه را جايز و بلكه واجب مى دانسته اند، پس حقيقت احكام و فتواى آنها دقيق و مشخص نيست؛ چرا كه ممكن است يك فتوا از سر تقيّه، صادر شده باشد و حقيقت آن فتوا، آن گونه كه گفته نباشد». شبهه ديگر آن كه: «شيعه و ائمّه آنها، تقيّه را مطرح كرده اند كه با آن، اختلافات و تناقضات ميان احاديث خود را توجيه كنند». در جواب اين اتّهام، ضمن دادن پاسخ هاى قرآنى و عقلى، به تحليل اختلافات در اقوال اهل بيت عليهم السلام پرداخته، اقسام اختلاف در كلام را ـ كه اختلاف تنوّعى و تضادى است ـ ذيل همين موضوع مطرح مى كند و اين اختلاف ها را در احاديث الكافى، به طور كامل نفى مى كند. در فصل سوم و آخرين فصل از آخرين باب جلد اوّل، به شرح و توضيح تعدادى از احاديث تقيّه مى پردازد كه از لابه لاى آنها حقّانيت و استوارى احاديث تقيّه، به اثبات مى رسد. در قسمت پايانى اين فصل، به بررسى احاديث «كتمان» مى پردازد كه اين فصل نيز به نوبه خود، از اهمّيت علمى بالايى برخوردار است.
زهراء علیهاالسلام و مناوؤها
نویسنده:
إسماعيل أنصاري زنجاني خوئيني
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دلیلنا,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کتاب الزهراء علیهاالسلام و مناوؤها تالیف اسماعيل انصاری زنجاني خوئيني پیرامون مباحثات حضرت زهرا(س) با دشمنان می باشد. در اين كتاب گزارشی از مواجهات، احتجاج‌ها و مبارزات حضرت زهرا(س) با دشمنان و مخالفان آن حضرت به اختصار بيان شده است. به عقيده نويسنده، نوع بيان، مخالفت و رو در رويی حضرت(س) در عرصه عقيده، جهان‌بينی و دفاع از حق برای شيعيان درس‌آموز است. در اين كتاب گزارش اتفاقات و مباحثات هشداردهنده حضرت زهرا(س) در حوادثی نظير سقيفه، غصب فدك، هنگام شهادت و ديگر حوادث سياسی كه حاوی خطبه‌های معروف و آتشين و كلمات عبرت‌آموز حضرت است، روايت شده و به طور مستند مبارزات فاطمه زهرا(س) با دشمنان امامت و اهل‌بيت(ع) و نحوه برخورد با آنها انعكاس يافته است. اين گزارش از متون كهن روايی و منابع حديثی اهل سنت و كتاب‌های تاريخی گردآوری شده است.
قراءة في الأدلة السلفية
نویسنده:
مروان خلیفات
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: نشر مشعر,
چکیده :
قرائة في الأدلة السلفية (المجموعة الأولی: النصوص الحديثية)، نوشته مروان خلیفات، کتابی است که به بررسی ادله مورد استناد جریان فکری سلفی پرداخته است. نویسنده با مد نظر داشتن تبلیغ گسترده سلفیان از یک‌سو و عدم دسترسی عموم مردم به منابع از سوی دیگر، سؤال اصلی کتاب را این‌گونه مطرح می‌کند: تفکر سلفیه بر چه ادله‌ای استوار است؟ وزان این ادله چگونه است؟ اولا این ادله صحیح هستند؟ ثانیا لازمه صحت آن‌ها، حتماً تابعیت محض از سلف است؟ این کتاب با محوریت قرار دادن نصوص حدیثی در 228 صفحه به این سؤالات پاسخ داده است. نویسنده در مقدمه کتاب، به موج گسترده تبلیغی سلفیان اشاره می‌کند که سبب شده است انسان‌های دور از امکانات معرفتی، فریب این دعوت دروغین را بخورند و سپس تبدیل به تروریست با ادله شرعی شوند. نگارنده بازگشت به اسلام عاری از فرهنگ خشونت و ترور را یک امر مهم قلمداد می‌کند؛‌ ازاین‌رو لازم می‌داند که با ابزار علمی و تبلیغی به مغالطات سلفیان پاسخ داده شود. او کتاب خود را کوششی در همین راستا می‌داند. سؤال محوری کتاب حاضر او این است: ادله روایی که سلفیه در ترویج تفکرات خود از آن بهره می‌برند، کدام است؟ چه نقدهای علمی به این ادله وارد است؟ مدخل مدخل کتاب، دارای دو محور است: معنای سلفیت و نگاهی کوتاه به تاریخ و آراء. او با استناد به کتب لغوی، سلف را در لغت، دال بر تقدم و سبق (از همین جهت متقدمین و امت گذشته را سلف می‌خوانند) می‌داند. وی در قسمت معنای اصطلاحی واژه مزبور، به این نتیجه می‌رسد که سلفیه روشی است در فهم اسلام از طریق تبعیت از فهم صحابه و تابعین و سلف صالح. نویسنده ریشه سلفیه را مکتب امام احمد بن حنبل می‌داند که پس از عصر وی ابن‌ تیمیه به این روش سلفی، بیشتر دامن زد. شاگردان وی، آراء و افکار او را گسترش دادند، تااینکه در قرون اخیر، محمد بن عبدالوهاب دوباره آن را احیا نمود که امروزه به این نحله، وهابیت گفته می‌شود. این اسم را اولین مرتبه، برادر محمد بن عبدالوهاب، درباره او و طرف‌دارانش به کار برد. دو ویژگی اصلی سلفیه عبارت است از: -
عبادة، حدها و مفهومها
نویسنده:
جعفر سبحاني
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم عبادت هرچند در بادی نظر مفهومی بسیط و ساده به ذهن اما همین امر متداول بین مسلمانان با دسیسه گروهی بی خرد و ناآشنا با مبانی اسلام به نقطه ی تفرقه انگیز بین آنها گردیده است. نویسنده در این مجال درصدد آنست تا با بیان روشن مفهوم عبادت و بررسی مصادیق آن راه را بر معاندین شبهه افكن ببندد. مطالب این كتاب بعد از مقدمه در دو مسئله تكمیل شده است: مسئله اول مفهوم عبادت و بیان حد آن: در این فصل مطالبی چون رابطه عبادت با خضوع ونظر صاحب نظران مانند ابن تیمیه در تعریف عبادت آمده است مساله دوم حصر جواز استعانت از خدا را بیان میكند ودر ادامه آن جواز دعا و انواع آن را بیان داشته است. نویسنده با بیان مسائل فوق بحث عبادت را به خوبی بیان ، وشبهات مربوطه را پاسخ داده است. مهمترین عناوین: 1.
عصر الوهابي
نویسنده:
محمد نعمة سماوي
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دار الکتب التاریخیة ناشرون,
چکیده :
کتاب «العصر الوهابی قرائات فی ادبیات التطرف» به قلم محمد نعمه السماوی نوشته شده و توسط انتشارات دار الکتب التاریخیه منتشر شده است. این کتاب افکار وهابیت را به چالش کشیده و آن را مورد نقد و بررسی قرار می دهد. نویسنده در فصل اول کتاب می گوید از آنجایی که تمامی حرکت های ارهابی و کشت و کشتارهایی که در دنیای اسلام در حال اتفاق است متاثر از وهابیت است از این رو فصل اول را به نام عصر الوهابی نام نهاده است. در فصل دوم در این باره بحث می کند که تمامی حرکت های ارهابی و تندرو از وهابیت نشات گرفته شده است. که ریشه آن نیز از فتاوای ابن تیمیه نشات می گیرد. در فصل سوم درباره حمله وهابیت به مقدسات مسلمانان و ضریح و قبور اولیاء می پردازد و این که آنان به دنبال محو آثار اسلامی هستند. در فصول بعدی نیز درباره دیگر جنایات وهابیت توضیحاتی داده شده است. مهمترین عناوین: 1.
تدوين السنة الشريفة
نویسنده:
محمدرضا حسیني جلالي
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مکتب الاعلام الاسلامی,
چکیده :
تدوين السنة الشريفة اثر سيد محمدرضا حسينى جلالى، پژوهشى است كه جواز و اباحه تدوين و كتابت روايات پيامبر(ص) و بررسى ادله مثبتين و منكرين آن از ابتدا تا انتهاى قرن اول هجرى را مورد بررسى قرار داده است. اين كتاب به زبان عربى به همراه مقدمه نويسنده به تاريخ 1412ق منتشر شده است. كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو بخش (قسم) تنظيم شده است. بخش اول مشتمل بر چهار فصل و يك خاتمه و بخش دوم مشتمل بر شش فصل، دو الحاقيه و يك خاتمه است. نويسنده در دو بخش كتاب، ابتدا به بيان ادله جواز و اباحه تدوين روايات پرداخته و سپس، دلايل مانعين را ذكر كرده و مورد بررسى و مناقشه قرار داده است. در مقدمه، به منظور بيان جايگاه روايات در اسلام، حديث، تالى قرآن و مصدر احكام اسلامى‌دانسته شده است. به اعتقاد نويسنده، مهمترين مباحث مطرح شده در مسأله تاريخ حديث، تاريخ تدوين آن يا به عبارت ديگر، مشخص كردن محدوده شروع تدوين حديث و اسباب و انگيزه‌هايى كه منجر به منع از تدوين آن در بعضى از فترات تاريخ در صدر اسلام گرديد، مى‌باشد. در مقدمه همچنين به اختلافات موجود پيرامون تحديد دقيق تاريخ تدوين حديث و مباحث كلى مطرح شده در كتاب، اشاره شده است. در بخش اول كتاب، به مسأله جواز تدوين روايات و اباحه آن از زمان پيامبر(ص) به بعد، پرداخته شده است. به اعتقاد نويسنده، مورد اتفاق علماست كه تدوين حديث در عصر پيامبر(ص) واقع شده و بسيارى از رواياتى كه در زمان آن‌حضرت كتابت شده، به اذن و تحت اشراف آن‌حضرت بوده است. وى در اين زمينه، ابتدا به بررسى اقوال علمايى همچون دكتر شيخ عبدالحليم محمود (از اساتيد سابق دانشگاه الازهر)، دكتر عتر و دكتر رفعت پرداخته و سپس، بنا بر اصل اباحه هر چيزى تا زمان اثبات خلاف آن، مسأله تدوين حديث در عصر نبوت را جايز دانسته است. نويسنده براى استدلال بر جواز تدوين حديث و اباحه آن، به چهار دليل تمسك كرده و هر يك از فصول اين بخش را، به يك دليل، اختصاص داده است. اين دلايل به ترتيب عبارتند از: الف) عرف عقلا و تقرير شرع بر آن: نويسنده پس از بيان و بررسى اقوال علما پيرامون عرفى بودن تدوين و كتابت علوم، به اين نكته اشاره دارد كه عقلاى بشر، بر اهميت و فضيلت كتابت و نوشتن مباحث و مطالب مهم و ارزشمند، اتفاق نظر داشته و آن را بهترين وسيله براى ضبط و انتقال افكار پيشينيان به آيندگان مى‌دانند. وى به منظور نشان دادن تأييد اين سيره و عرف توسط شرع مقدس، به بررسى آيات و روايتى پرداخته كه به كتابت و فضيلت آن، اشاره نموده‌اند. ب) سنت شريف نبوى: سنت به سه قسم تقرير، فعل و قول معصوم(ع) تقسيم مى‌شود و نويسنده بحث تدوين حديث را در هر سه قسم، بررسى كرده است: سنت تقريريه: در زمان پيامبر(ص) نويسندگانى همچون سعد بن ربيع خزرجى و بشير بن سعد بن ثعلبه وجود داشته و آن حضرت نيز از كتابت در مواردى همچون دعوت پادشاهان و ملوك آن عصر به اسلام، استفاده مى‌نمود. سنت فعليه: نويسنده برخى از امور را دال بر سنت فعلى پيامبر(ص) بر كتابت و تدوين روايات دانسته است كه عبارتند از: ادخال كتابت در امور سياسى نظامى از جمله آنكه يكى از شروط آزادى اسرا، تعلم كتابت و قرائت توسط آنان به مسلمانان بود؛ امر آن حضرت بر يادگيرى و تعليم خط و كتابت به بعضى از اصحاب از جمله عبدالله بن سعيد بن عاص؛ امر آن حضرت بر صحابه مبنى بر كتابت احاديث، اخبار مسلمانان و حوادث عصر نبوت مخصوصاً احكام شرعى و فرامين صادره؛ املاى پيامبر(ص) بر بعضى از صحابه و نوشتن احاديث و اقوال آن حضرت. سنت قوليه: نويسنده روايات وارده از پيامبر(ص) پيرامون كتابت و تدوين را به چهار قسمت زير تقسيم كرده و براى هر يك، نمونه‌هايى را ذكر كرده است: رواياتى كه در آن‌ها به كتابت و تقييد، تصريح شده است؛ احاديثى كه در آن‌ها، به كتابت و تقييد، اذن داده شده است؛ رواياتى كه متضمن لفظ كتابت و تصريفات آن بدون صيغه امر مى‌باشد؛ احاديثى كه متضمن ذكر ادوات كتابت مانند «الكتاب»، «الورق»، «القلم»، «الحبر»، «المداد» و «الخط» مى‌باشد. ج) اجماع اهل‌بيت(ع): نويسنده در اين فصل، ابتدا درباره ثبوت اجماع اهل‌بيت(ع) و حجيت آن بحث كرده است. وى حديث ثقلين را يكى از دلايل ثبوت حجيت اين اجماع دانسته و به نكاتى پيرامون اين روايت متواتر، اشاره كرده است از جمله آنكه: خطاب در اين حديث، متوجه تمامى امت مى‌باشد. حكم مذكور در روايت، مبنى بر رجوع به قرآن و عترت، واجب بوده و تخلف از آن، جايز نيست. اين حديث دلالت بر استمرار وجود اهل‌بيت(ع) تا روز قيامت در كنار و همراه با قرآن دارد. حديث، دلالت بر عصمت ثقلين و اعلميت آن بر جميع امت دارد. د) سيره صحابه، تابعين و ساير علماى مسلمين: نويسنده معتقد است تدوين علم و كتابت آن، جزء سيره مسلمين بوده و اگر بتوان ثابت نمود كه اين سيره، متصل به عهد نبوت مى‌باشد، مى‌توان حجيت جواز تدوين را به اين وسيله نيز اثبات نمود. در اين رابطه وى به بررسى چهار دوره زمانى زير پرداخته است: قرن دوم هجرى و پس از آن؛ عهد تابعين قبل از آغاز قرن دوم هجرى؛ دوران صحابه بعد از وفات پيامبر(ص) و عهد نبوت و حظور پيامبر(ص). خلاصه‌اى از مباحث و نتيجه‌گيرى مطالب عنوان شده، در انتهاى قسمت اول، تحت عنوان «خاتمه قسم اول» آمده است. در قسم دوم، در شش فصل، به بررسى ادله و توجيهات مانعين تدوين روايات پرداخته شده است. نويسنده معتقد است، تا قبل از به خلافت رسيدن ابوبكر، هيچ ذكر و اثرى از منع تدوين روايات وجود نداشته و اين مسئله، از آن زمان به بعد، باب گرديده است. هر يك از ادله مانعين، در يك فصل، بررسى شده است. مهمترين دليلى كه مانعين جواز تدوين روايت ذكر كرده‌اند، منع شرعى از كتابت حديث بوده و بدين‌منظور، روايات مرفوعه‌اى از پيامبر(ص) بر همين مضمون ذكر گرديده كه نويسنده به بررسى و مناقشه در سند و دلالت آن‌ها پرداخته است. ساير ادله مذكور، به ترتيب عبارتند از: ترس از اختلاط حديث با قرآن؛ ادعاى ترس از ترك قرآن و اشتغال به غير آن؛ بى‌نياز بودن از تدوين حديث با تكيه بر حافظه؛ عدم آشنايى محدثين به علم كتابت و موارد ديگر. موارد منع روايت حديث و توجيهات عامه براى اقدام خليفه دوم بر اين منع، به همراه آثارى كه پيرامون منع تدوين روايت نوشته شده، در انتهاى كتاب، به صورت ملحقات، آورده شده است. در پايان كتاب، خلاصه و نتيجه مطالب مطرح شده در قسمت دوم كتاب، آمده است.
تسمية أولاد الأئمة بأسماء الخلفاء
نویسنده:
علي شهرستاني؛ خلاصه کننده: سمیر کرماني
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , خلاصه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عراق - کربلاء: دار الکفیل,
چکیده :
تسمية أولاد الأئمة بأسماء الخلفاء کتابی است مفصل که به بررسی شبهه نامگذاری فرزندان امامان به نام های خلفا پرداخته است. مولف، کتاب را به دو بخش اصلی تقسیم کرده است: در بخش اول در چند مقدمه به اسم گذاری میان عرب و در اسلام و همچنین دلایل تطابق اسامی فرزندان ائمه با خلفا اشاره شده است. وی به سیر تاریخی مسأله پرداخته و نقش افرادی از جمله معاویه را در “جنگ اسامی” تبیین می‌کند. وی در قسمت بعد به نامگذاری ها میان طالبیان با تاکید بر امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌پردازد. از نکات قابل توجه کتاب، روایتی است از قول حضرت امیر علیه السلام در مقاتل الطالبین که درباره فرزندشان عثمان فرمودند: او را به اسم برادرم عثمان بن مظعون نامیده ام. گزارشی که مولف از کتاب نقض آورده است هم قابل توجه است. عبدالجلیل به اتهام یکی از عالمان درباری در عصر ملکشاه و برکیارق اشاره می‌کند که مدعی شد، اینکه شیعیان اسامی فرزندان خود را به نام خلفا می‌گذارند برای این است که به بهانه فرزند خود به خلفا دشنام دهند!!!. این موجب اعتراض شیعیان بویژه در ری و قم و کاشان شد و علمای شیعه به دلیل این اعتراض، توصیه به ترک اسم گذاری به نام خلفا کردند.
موسوعة كتاب الله و أهل البيت علیهم السلام في حديث الثقلين
نویسنده:
جمعی از نویسندگان
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مدرسة الإمام باقر العلوم علیه السلام,
چکیده :
اگر بخواهیم در میان انبوه احادیث نبوی روایت شده، متواترات را فهرست کنیم، بی شک حدیث ثقلین در شمار صدر نشین ها و در کنار غدیر و کسا و منزلت و یوم الدار و ... جای خواهد گرفت. به نقل فریقین، رسول گرامی خاتم (صلی الله علیه و آله) در مناسبت های چند، به ویژه در روزهای پایانی عمر شریف خود، چنین فرموده اند: «إنّی تارکٌ فیکم الثقلین: کتابَ اللهِ و عترِتی اهلَ بیتی». این سخن که اهمیّت و هم سنگی خاندان رسالت را در کنار کتاب گران ارج خدا ( قرآن ناطق و قرآن صامت ) یاد آور است ـ در چنان جایگاهی از ارجمندی بوده است که کتاب های گوناگونی درباره آن به نگارش آمده است. کتاب الله و أهلُ البیت فی حدیثِ الثقلَینِ من الصِّحاح و السُّنن و المسانید ... من مصادر أهل السٌّنّة عنوان تازه ترین اثر جامع تحقیقی است که در این زمینه منتشر شده است. لجنة التحقیق فی مسأله الإمامة از مدرسة الإمام باقرالعلوم (علیه السلام) در قم عرضه کنندۀ این اثر در 592 ( الف – و+ 572 ) صفحه در یک مجلد است و ناشر آن دلیل ما، این نخستین چاپ را به شمارگان 2000 نسخه در 1422 ق با کیفیت تجلید خوب عرضه کرده است. ویژگی این تحقیق، آن است که در آن حدود 600 متن از میان 160 مأخذ - در فهرست 180 نام آمده - بررسی و تنظیم شده است که با واژه ها و عبارات گوناگون، همتایی دو یادگار نبوی را بیان می دارد.1 این متن ها از سه زاویه دسته بندی شده اند: 1- سند؛ 2- موقعیت صدور؛ 3- محتوای متن. به سخن دیگر، اسناد گونه گون و مناسبت های مختلف و عبارت های متنوع در نقل های حدیث استقراء و استقصا گردیده است. الف) سند هر نقل همراه آن، لفظ به لفظ از مأخذ بازنویسی شده است، امّا نه جداگانه. توضیح اینکه هر یک از احادیث با این شیوه دیده می شود: شمارۀ ترتیب ( از 1تا 587 ) ـ نام مشهور مؤلّف کتاب مأخذ ـ سند حدیث ( مطابق نسخة مبنا) ـ متن حدیث -که در آن، بخش مورد نظر با حروف سیاه متمایز است؛ شمارۀ ارجاع - که به پاورقی حاوی نام مأخذ و شمارۀ مجلّد و صفحه و گاه شمارۀ حدیث راهنمایی می کند. ب) بخش نخست کتاب (ظروفُ حدیثِ الثّقَلَین شامل سه باب) یاد کرد متن های تاریخی و حدیثی است که جا، روز، ساعت بیان، سخن و موقعیت و حالت پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله )را به هنگام آن نشان می دهد. برای نمونه، براساس آمار کتاب، سه نقطۀ مکۀ مکرمه ( زمزم، عرفات، مسجد خیف) شنوندۀ این توصیۀ جاودان رسول گرامی بوده اند و نیمه روز 18 ذی الحجه سال 10 یکی از زمان ها. از حالات آن حضرت نیز سوار بر شتر بودن و هم در بستر بیماری گزارش شده است. ج) حجم عمدۀ کتاب ( مُحتوَی حدیثِ الثَّقَلین ) انبوه دسته بندی شدۀ متن است در 4 باب زیر: 1- ماوَرَد فی متن الحدیث بشأنِ الکتاب و العترة معاً ( شامل 6 فصل، از جمله: ما ورد من فعلِ النبیِّ ( صلی الله علیه و آله )بالثقلین فی حدیث الثقلین و ...) 2- ماوردَ فی حدیث الثقلن بشأن الکتاب العزیز ( شامل 4 فصل، از جمله: أوصاف القرآن و ...) 3- ماورد فی حدیث الثقلین بشأن العترة (شامل 4 فصل از جمله: العترة فی تعابیر الحدیث و ...) 4- ماورد فی حدیث الثقلین بشأن علیّ (علیه السلام) ( شامل 6 فصل ، از جمله: ماورد من فعلِ النبیَّ ( صلی الله علیه و آله ) بشأن علیٍّ (علیه السلام) فی حدیثِ الثقلین و ...) باب های 4 گانه هر یک شامل فصل هایی است پرشاخه ( که نخستین هر کدام یاد شد). برای نمونه، واپسین فصل باب سوم ( ثمرة اتباع العترة فی حدیث الثقلین ) دو شاخه «الثَّمرة الأولی: النجاة » و« الثّمرة الثانیة: الاعتصام بملازَمَتهِم من الهَلکة و الضلال » را دارا است. روشن است که این دسته بندی پس از جمع آوری انبوه اسناد و متون سامان گرفته است. گفتنی است که اگر یک سند، به مناسبت هایی، بیش از یک جا در این دسته بندی جای می گیرد، متن کامل و شمارۀ آن تنها یک بار آمده و در دیگر جاها از ارجاع استفاده شده است. در این جا، به تیمن، متن یکی از روایات گوناگون این حدیث شریف، به گزارش یکی از مخالفان سرسخت شیعه، فخرالدین رازی، نقل می شود: «*انّی تارکٌ فیکُم ما ان تمسَّکتمُ به لَن تضِّلوا: کتابَ الله و عترتی». با پاس داشت تلاش ستایش انگیز گردآورندگان این مجموعۀ نفیس، پژوهشگران فرهنگ شیعی را به بهره گیری از این اثر مفید دعوت می کنیم.
  • تعداد رکورد ها : 1495