آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4956
تحلیل نسبت بین جنسیت و نفس، از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:زهرا سوری لکی؛ استاد راهنما:حسین زمانیها
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع نوشتار حاضر، تحلیل نسبت بین جنسیت و نفس، از دیدگاه ملاصدرا است. ملاصدرا، باتوجه به حدوث جسمانی نفس و حرکت جوهری آن، رابطه نفس و بدن را اتحادی و انسان را حقیقتی ذو مراتب معرفی می کند. از دید فلاسفه پیش از ملاصدرا رابطه نفس و بدن رابطه عرضی است و نه ذاتی لذا از دید ایشان جنسیت به عنوان یکی از ویژگیهای بدن صفت ذاتی نفس نیست. ملاصدرا در فلسفه ضمن رد دیدگاه فلاسفه پیشین از جمله ابن سینا و سهرودی، رابطه نفس وبدن را رابطه ذاتی و اتحادی می داند. یعنی نفس و بدن در فلسفه ملاصدرا به هیچ وجه دو جوهر مجزا نیستند بلکه هر دو مراتب یک حقیقت واحدند. وی بر اساس نظریه حرکت جوهری نفس را حادث به حدوث جسمانی دانسته و نسبت آن را به بدن نسبت ذاتی و اتحادی می داند. بر این اساس جنسیت باید نسبتی ذاتی با نفس داشته باشد. اما ملاصدرا علیرغم مبانی فلسفی خود هر گونه نسبت ذاتی بین جنسیت و نفس را رد کرده و نفس مرد و زن را از حیث ذات حقیقتی واحد می داند. ملاصدرا پیدا شدن بدن زنانه و مردانه را مربوط به قوه مصوره می‌داند. البته می توان با توجه به مبانی فلسفی ملاصدرا از جمله بدنمندی ذاتی نفس در مرتبه تجرد مثالی به نوعی جنسیت را به نفس به واسطه اتحاد آن با بدن در این مرتبه نسبت داد. اما در مرتبه تجرد عقلی و تام نفس راهی برای انتساب جنسیت به نفس وجود ندارد.
نقش خیال در تربیت از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:خدیجه بخشی؛ استاد راهنما:محسن جاهد؛ استاد مشاور :سحر کاوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
گرچه نظام فلسفی صدرالمتألهین با نگاهی استقلالی به تربیت نپرداخته است؛ اما مبانی و اصول او بیانگر آن است که حکمت متعالیه به تمامه یک نظام تربیتی است، همانطور که در اسفار می فرماید: هدف فلسفه تربیت انسان صالح است و یا مطالبی که در تفسیر سوره عصر و تین بیان می‌کند؛ بیانگر تربیت پذیری نفس و اهمیت تربیت است، و البته این برآمده از مبانی فلسفی اوست. انسان از نظر ملاصدرا، دارای مراتب و قوایی ا‌ست که هر مرتبه‌ای از آن متضمن نوعی کمال برای نفس است. یکی از قوایی که در تربیت نفس نقش گسترده‌ای دارد، خیال است، زیرا ایشان تبیین متفاوتی از خیال ارائه داده‌اند. ملاصدرا خیال را برخلاف سایر فلاسفه، جوهری مجرد به تجرد برزخی می‌داند. از نظر ایشان خیال صرفاً به مثابه‌ی قوه‌ای خازن صور نیست، بلکه مُدرِک است. در عباراتی ملاصدرا آن را کل نفس حیوانی دانسته که کارکرد‌ها و وظایفی از قبیل ادراک، حفظ، بازیابی، ترکیب و تفصیل، محاکات و ابداع دارد. این تبیین از خیال، بیانگر کارکردی وسیع در شکل‌گیری هویت و صیرورت انسان است. البته خیال بما‌‌هو خیال نمی‌تواند ضامن سعادت انسان شود، چون ماهیتی ابزاری دارد و بسته به این که تحت سیطره عقل یا قوای تحریکی باشد، پیامد‌های تربیتی متفاوتی خواهد داشت. از این رو، تربیت خیال نسبت به نقش آن در تربیت به معنای رشد و استکمال، اولویت دارد. در شرع و علم اخلاق مواردی برای تزکیه و کنترل خیال مطرح شده است، از قبیل: استمداد از منبع وحی، کنترل ورودی‌های حسی، مراقبه، اعتدال مزاج و... . از این روست که خیال در تربیت(استکمال) نفس و رسیدن به خلیفه‌اللهی که هدف تربیت است، نقش خواهد داشت که عمده تاثیر آن در صدور افعال اختیاری است. از آنجا که وجود انسان با معرفت کمال می‌یابد، خیال با نقش مبدئیت برای افعال مهم‌ترین و اساسی‌ترین مؤلفه در ساختن هویت و تشخص نفس است.
نقد و بررسی قاعده بسیط الحقیقه کل الاشیا ولیس بشی منها از دیدگاه ملاصدرا با توجه به آیات و روایات
نویسنده:
نویسنده:فاطمه رضوانی؛ استاد راهنما:علی اکبر نصیری؛ استاد مشاور :مرتضی عرفانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرالدین شیرازی ملقب به ملاصدرا از فلاسفه قرن دهم هستند که در فلسفه کتبی نو را بنا نهادند که بسیاری از مسائل فلسفی قبل از خود را پاسخ دادند و مباحث جدیدی نیز به فلسفه اسلامی افزودند و بین مباحث فلسفه و عرفان و دین ارتباط عمیقی برقرار کردند و از جمله ابداعات ایشان قاعده بسیط الحقیقه کل الاشیاء و لیس الشیء منه است که حاصل مقدمات فلسفه صدرایی است که از وجود شروع می شود و بعد از بیان ویژگی های وجود حقیقی از جمله اصالت داشتن، مشکک بودن، بسیط و صرف بودن، به این قاعده می رسیم که در عین خلاصه و کوتاه بودن یک دنیا حرف دارد از جمله: اثبات توحید و وجوب واجب الوجود، عینیت ذات و صفات حضرت حق، علم تفصیلی علت به معلیل خود که همه مباحث دریافت شده از این قاعده مورد تایید قرآن و روایات ما نیز هست ما در این تحقیق بر آنیم که این قاعده را از نظر فلسفه و آیات و روایات بسنجیم .
نقد نظریه کارکرد‌گرایی درباره رابطه ذهن (نفس) و بدن بر پایه حکمت صدرایی
نویسنده:
نویسنده:هومن سنایی اصل؛ استاد راهنما:محمد سربخشي؛ استاد مشاور :احمد محمدي پيرو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله‌ی نفس/ذهن و بدن، از مهم‌ترین مباحث در فلسفه‌ی ذهن و منشأ بسیاری از مباحث دیگر بوده است. چگونگی ارتباط ذهن و حالات ذهنی با حالات بدنی، دغدغه‌ی اساسی فیلسوفان ذهن است. نظریه‌ی کارکردگرایی ماشینی یکی از متأخرترین پاسخ‌ها به این مسئله است. هرچند کارکردگرایی به‌خودی‌خود مستلزم فیزیکالیسم نیست، رویکرد فیزیکالیستی و ماشینی آن، انسان را موجودی مادی و نظیر رایانه‌ای پیچیده در نظر می‌گیرد. بر این اساس آنچه تعیین‌کننده‌ی رفتارهای انسانی است، روابط علّی محیطی و درونی مغز است و توضیح اراده آزاد انسان با توجه به جبر علی نیاز به بررسی جدی دارد. کارکردگرایی ماشینی و نگاه محاسباتی به ذهن در توضیح پیشرفت-های علوم عصب شناسی و نیز توضیح توصیفات روان‌شناسی عامیانه گام‌هایی برداشته است و آن دسته از کارکردگرایان که فیزیکالیسم تحققی معتقدند، جهان‌بینی چند سطحی و دارای مراتب را نسبت به علوم ارائه داده‌اند. ملاصدرا با تکیه بر مبانی فلسفی و معرفت‌شناختی خاص حکمت متعالیه با نفی دوگانگی بین نفس و بدن به مسئله‌ی تاریخی ارتباط نفس و بدن پاسخ می‌دهد. او نفس را حقیقتی واحد و دارای مراتب تشکیکی می‌داند که هم مرتبه‌ی مادی و هم مرتبه‌ی مجرد را شامل می‌گردد. در نگاه ملاصدرا به انسان، کرامت انسان و قابلیت دستیابی انسان به مراتب مختلف کمال، در نظر گرفته شده است. او آزادی و اختیار انسان و ارتباط بین انسان با مبدأ هستی‌بخش و معاد و غایت نهایی را منطبق بر مبانی هستی‌شناختی حکمت متعالیه تبیین می‌نماید. با توجه به مبانی ملاصدرا حالات ذهنی را نباید صرفا از جهت کارکردی و انتزاعی دید و حالات ذهنی ویژگی‌های یک شی و از شئون نفس هستند. بنابر این نیاز به جوهری مستقل که حامل ویژگی‌های ذهنی باشد، وجود دارد. بنابر فلسفه ملاصدرا بین حالات ذهنی و بدن از لحاظ وجود اتحاد برقرار است و نفس انسان مطابق با هستی میتواند دارای مراتب مختلفی باشد. با توجه به انسان‌شناسی حکمت متعالیه، می‌توان علوم انسانی را در جهت تعالیم اسلام تدوین نمود.
تبیین دیدگاه گلن استراوسون درباره هویت شخصی و ارزیابی آن بر اساس دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:الهه خوش زبان؛ استاد راهنما:زهرا خزاعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هویت شخصی یکی از موضوعات مهم مطرح در فلسفه است. فلاسفه در صدد تبیین ماهیت و چیستی این امر بوده لذا با رویکردهای مختلفی «هویت شخصی» یا « خود» را تحلیل کرده‌اند و بسته به اینکه انسان را به عنصری واحد تحویل ببرند یا آن را مرکب از بیش از یک عنصر بدانند، به دو گروه تحویل‌گرا و ناتحویل‌گرا تقسیم می‌شوند. از میان فلاسفه، فیلسوف غربی استراوسن و فیلسوف اسلامی ملاصدرا مورد توجه این نوشتار قرار گرفته است. استراوسن فیزیکالیسم واقع گراست و از منظر تجربه گرایی و با رویکردی متافیزیکی مبتنی بر پدیدارشناسی در صدد است یک طرح کلی برای "مسئله خود" ارائه دهد و در واقع با بیان ویژگی هایی، به مفهوم مشترکی برای هویت در بین انسانها دست یابد و سپس وجود این مفهوم را نتیجه بگیرد. اما ملاصدرا با نگاهی وجودی به هویت شخصی، آن را همان نحوه وجود هر موجودی می داند. لذا به باور وی انسان دارای هویت مشخص و معین است و به تدریج آن را به واسطه عوامل گوناگون علمی و رفتاری و روانی می سازد. در این جستار به روش توصیفی و تحلیلی تلاش می شود پس از بیان کلی دیدگاههای رایج درباره هویت شخصی، دیدگاه استراوسن و طرح کلی وی از هویت شخصی با توجه به آثار مختلفش تحلیل شود و در نهایت به ارزیابی اندیشه های وی با توجه به نظریات ملاصدرا پرداخته خواهد شد. دستاورد این نوشته این است که دیدگاه استراوسن در گسترش مرزهای متافیزیکی و حل تعارضات فیزیکالیسم گام های موثری برداشته است. هم چنین تعابیر ویژه‌ای که از شیئیت و وحدت ارائه داده است، از نقاط مثبت نظریه وی است. اما نقاط ضعفی از جانب تجربه‌گرایی و رویکرد پدیدارشناسانه وی که منجر به حذف ویژگی‌های شخصیت و عاملیت و استمرار از هویت شده است، نیز متوجه دیدگاه اوست.
تبیین فلسفی فرآیند و روابط بین عقلانیت، معنویت و بهجت در اندیشه‌ی ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:مریم فخرالدینی؛ استاد راهنما:جعفر شانظری؛ استاد مشاور :سیدمهدی امامی جمعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مؤلفه‌های عقلانیت، معنویت و بهجت در سیستم اندیشه‌ی ملاصدرا با نگاهی وجودی تبیین می‌شوند. عقلانیت براساس میزان توانمندی و وسعتی که ملاصدرا برای نفس مطرح می‌سازد، از صیرورتی وجودی حکایت می‌کند که مبتنی بر بازتعریف فاکتورهای «حضور»، «نفس» و «عقل فعال» در سیستم فلسفی صدرالمتألهین می‌باشد و از تعالی وجودی سخن می‌گوید که موجب حضور معقول نزد عاقل مجرد از ماده می‌شود و توانایی ارتباط با مراتب برتر عالم را برای نفس فراهم می‌نماید. در بعد عقلانیت عملی نیز به کسب توانمندی هیئت استعلایی و فنای عاقل می‌انجامد و در مراتب برتر عقلانیت نظری یعنی عقلانیت بالفعل و بالمستفاد به ترتیب از اتصال و اتحاد با عقل فعال سخن می‌گوید، درجاتی که موجب مشاهده و خلق معقولات توسط نفس می‌شود. توسعه‌ی وجودی نفس در باب عقلانیت، آن‌را عالم عقلی می‌سازد که کلیه‌ی نظام معقول را در خود دارد. در مورد معنویت مورد تأیید ملاصدرا نیز براساس دو تعریف اصطلاحی از این واژه که مبتنی بر عنصر «معنوی در برابر مادی» و «معنا در برابر لفظ» است، به تبیین وجود غیرمادی و مجرد نفس انسانی در حوزه‌ی انسان‌شناسی و نگاه به باطن و غیب عالم در حوزه‌ی هستی‌شناسی می‌رسیم. با بررسی عبارات ملاصدرا که حجاب‌های جسمانی و ظواهر دنیایی را مانع رسیدن نفس به معنویت، معرفی می‌کند به دو مسیر اصلی معنویت انسان یعنی «دستیابی به توانمندی هیئت استعلایی» و «درک حقیقت اشیاء» می‌رسیم. از اهداف کاربردی معنویت‌طلبی در نگاه ملاصدرا خودشناسی و خداشناسی است که براساس وجود تعلقی انسان و کل هستی به خداوند مطرح می‌شود. سومین مؤلفه‌ی مورد مطالعه در این پژوهش، تحت عنوان «بهجت» با وجود پرکاربرد بودن در عبارات ملاصدرا اما دارای مرز معنایی و مصداقی مشخصی نمی‌باشد، لیکن با ارزیابی بهجت در یک شبکه‌ی معنایی متشکل از «لذت»، «سعادت» و «عشق» می‌توان گفت بهجت، مشاهده‌ی بالاترین کمالات وجودی نفس می‌باشد و به همین دلیل، معرفت خداوند و شناخت خود، موجبات دریافت بهجت عظیمی را برای نفس، فراهم می‌کند. با روشن شدن مبادی تصوری و تصدیقی هر یک از سه مؤلفه در تبیین شبکه‌ی تأثیر و تأثرات مؤلفه‌های سه‌گانه مشخص شد که عقلانیت و معنویت به عنوان دو مفهومی که از فرآیند صیرورت وجودی نفس با دو لحاظ متفاوت، سخن می‌گویند نه تنها دارای تأثیر و تأثرات تعاملی نسبت به یکدیگر هستند بلکه بر تحقق بهجت نیز اثرات مشترکی دارند و از سویی نیز بهجت با ایجاد شوق در نفس انسانی در رسیدن به مراتب متعالی‌تر عقلانیت و معنویت بی‌تأثیر نیست.
معنایابی زندگی و ارتباط آن با چیستی نفس و ابعاد مختلف آن از نگاه ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:امین سیلانی؛ استاد راهنما:مرتضی رضایی؛ استاد مشاور :احمد محمدی پیرو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معنای زندگی یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که ذهن بشر را به خود مشغول ساخته است و تحلیل‌های گوناگونی در مورد آن از اندیشمندان مختلف مطرح‌شده است. ازآنجاکه تمام افکار و افعال انسان‌ها با این مسئله مرتبط است و با هویت انسان سروکار دارد؛ لذا لازم است هر فردی معنایی دقیق، صحیح و منطبق با واقعیت برای زندگی خویش داشته باشد. لازمه این امر، داشتن درک صحیحی از حقیقت انسان و ویژگی‌های آن است. زیرا بدون شناخت انسان، نمی‌توان از معنای زندگی او سخن گفت. به عقیده ملاصدرا، غایت و هدف هر چیزی، رسیدن آن شیء به کمال لایقش است. لذا کشف کمال حقیقی انسان، منجر به کشف هدف حقیقی از زندگی می‌شود. انسان دارای ابعاد وجودی مختلفی است که در بعد مادی و حیوانی با دیگر موجودات مشترک است. مرتبه‌ای که حقیقت انسان را شکل می‌دهد و فصل ممیز او از دیگر موجودات است، نفس ناطقه نامیده می‌شود که دارای دو قوه عقل نظری و عملی است. درنتیجه، کمال حقیقی انسان متناسب با بعد عقلی انسان است. با بررسی انسان و کمال حقیقی آن روشن می‌گردد که هدف نهایی از زندگی، قرب الهی و قرار گرفتن در جوار حضرت حق است. فردی که این هدف را کشف کند و آن را هدف تمام افکار، افعال و رفتار خود قرار دهد، زندگی‌اش معنادار خواهد بود.
ظرفیت‌های قالب رمان برای تبیین حکمت صدرایی
نویسنده:
نویسنده:نجمه لب خندق؛ استاد راهنما:مجید صادقی؛ استاد مشاور :محمد مهدی سیار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا فلسفه را علمی برای استکمال همه نفوس انسانی معرفی می‌کند و آن را مختص گروه خاصی نمی‌داند. اما پیچیدگی مسائل فلسفی و دشواری فهم آن به دلیل انتزاعی بودن بر کسی پوشیده نیست. این درحالیست که از نظر ملاصدرا قوه خیال و قدرت سخن، دو موهبت الهی هستند که امکان فهم و انتقال اینگونه مسائل را برای مخاطبین مختلف ایجاد می‌کنند. قوه خیال به کمک تجزیه و ترکیب صور و معانی، مدام در حال ایجاد صور و معانی جدید است و زبان با گستره‌ای که به پهنای خلاقیت ذهن دارد، با تغییرات مداوم در فرم و محتوا، ابزاری در خدمت ذهن گوینده برای انتقال معانی به ذهن مخاطب است. داستان قالبی است که سخنِ خیال انگیزِ منثور، فصل ممیّز آن از سایر متون است. در این پایان نامه با روش توصیفی-تحلیلی درصدد تبیین عناصر داستان از نظر حکمت صدرایی و نیز بررسی ظرفیت‌های داستانی شدن آن هستیم. وجود تمثیلات و نیز قرار گرفتن حکمت صدرایی در چهار سفر، امکان خوانشی داستانی از آن را با بهره‌گیری از کهن الگوی «سفر قهرمان» برای ما فراهم می‌نماید
بدن مثالی از نظر صدرالمتألهین و مبانی فلسفی آن
نویسنده:
نویسنده:علی حیدرپور؛ استاد راهنما:احمد حیدرپور؛ استاد مشاور :عباس عارفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تلاش دانشمندان اسلامی برای شناخت حقیقت انسان و ابعاد وجودی او منجر به اثبات روحی مجرد برای انسان شد که تعلق تدبیری به بدن عنصری دارد. آنان برای توجیه ارتباط این روح مجرد با بدن مادی از وساطت روح بخاری بهره بردند. ولی این پایان راه شناخت ابعاد وجودی انسان نبود؛ زیرا بعد از آنکه عارفان مسلمان خبر از شهود موجودات مجردی دارای امتداد، شکل و رنگ دادند و شیخ اشراق که خود اهل کشف و شهود بود به اثبات این عالم همت گماشت صدرالمتألهین مدعی وجود بدنی غیرمحسوس به نام بدن مثالی برای انسان شد که با چشم عنصری قابل رؤیت نیست. بدن مثالی معلول نفس، ملازم آن و بدن اصلی نفس در حیات دنیوی و اخروی اوست و بدن عنصری از فواضل(زائدات) آن به حساب می‌آید همان‌طور که مو و ناخن بدن عنصری از فواضل آن است. وی از این نظریه در توجیه و تفسیر معاد جسمانی که متون دینی از آن خبر داده است بهره وافر برد. نوشتار پیش رو در تلاش است با روش کتابخانه‌ای و تحلیل داده‌ها، آنچه صدرالمتألهین درباره ویژگی‌ها و مختصات بدن مثالی در آثار خود بیان کرده است را در قالبی منسجم ارائه دهد. همچنین وظیفه خود می‌داند برای درک بهتر نظریه بدن مثالی و جایگاه آن در منظومه فلسفه صدرایی، مبانی هستی‌شناختی ملاصدرا مانند تشکیک در وجود، مساوقت تشخص با وجود ، حرکت جوهری و مبانی انسان‌شناختی وی مانند جسمانیهالحدوث بودن نفس، تجرد قوه خیال که مرتبط با نظریه بدن مثالی است را در حد وسع و حوصله این نوشتار بیان کند.
رابطه لفظ و معنا در قرآن کریم بر اساس هستی شناسی ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:مریم کاشفی؛ استاد راهنما:عظیه زندیه؛ استاد مشاور :فاطمه غلامنژاذ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قاعده وضع الفاظ برای ارواح معانی در قرآن کریم در بیانات ملاصدرا ارتباط تنگاتنگی با فلسفه او دارد.لذا با مبنا قرار دادن هستی‌شناسی صدرایی می‌توان به مصداق وجودی معانی الفاظ و درنتیجه کیفیت معرفت به آنها دست یافت.به اعتقاد ملاصدرا عالم، قرآن و وجود مقدس نبوی(ص) سه وجهه از هستی هستند که در مقام «وجود منبسط»، «کلام مستقیم الهی» و «حقیقت محمدیه» به وجودی واحد و بسیط موجودند و در مرتبه‌ی عالم مثال جزئی از یکدیگر متفرق شده و عالم مثال جزئیه، قرآن لفظی و وجود پیامبر اکرم(ص) را نمایان می‌سازند. این سه حقیقت سپس در مرتبه آخر عالم یعنی عالم ماده، نزول پیدا می‌کنند. ملاصدرا این الفاظ قرآنی را براساس تعریفش از حقیقت کلام و همچنین براساس کیفیت وحی، الهی می‌داند. الهی بودن لفظ این امکان را به لفظ می‌دهد که قرآنی را که در مرتبه‌ای کلام مستقیم الهی و جامع علوم ربانی بوده، در خود بگنجاند. دستیابی به این علوم با پایبندی به الفاظ و استخراج روح معنای آنها محقق می‌شود. ارواح معانی آنگاه که به «معنای مطلق شامل در مراتب حسی، خیالی و عقلی» حمل ‌شوند، با «ماهیت» که در مراتب وجودی نوع محفوظ است در تطابق می‌باشند؛ اما آنگاه که بر «حد حقیقی و روحانی شیء» اطلاق شوند با «مثل عقلیه» مطابق می‌باشند. برهمین اساس معرفت به ارواح معانی به دو نحو است: - معرفت به روح معنا در بیان کلی طبیعی، که از آنجا که علم به ماهیت است علمی است حصولی. - معرفت به روح معنا در بیان مثل عقلیه، که اگر علم حضوری به وجود هر مرتبه از مراتب وجودی نوع باشد علمی حضوری است و اگر علم به معانی کمالی باشد که ذهن از مثل به عنوان کامل ترین فرد هر نوع استخراج می‌کند، علمی است حصولی. این مرتبه آخرین مرتبه‌ای است که از طریق لفظ می‌توان بدان دست یافت و مقام قاب قوسین تنها با ولایت نبوی(ص) و به نحو شهودی دستیافتنی است.
  • تعداد رکورد ها : 4956