آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 40
مسئله دکارت و بررسی وجه خلاق کاربرد زبان از دید چامسکی
نویسنده:
ابوالفضل صبرآمیز، محمد علی اژه ای
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دکارت استفاده از زبان و تنوع رفتار آدمی را نشانه‌ی تمایزی بنیادین میان حیوان-ماشین و انسان می‌دانست. بدیع و متنوع، فارغ از محرک درونی وبیرونی، و همچنین انسجام و تناسب با موقعیت در گفتار و رفتار آدمی توانایی‌های انسانی‌اند که هیج حیوان-ماشینی نمی‌تواند از عهده آنها برآید. وی منشاء چنین توانایی را اراده آزاد انسان‌ها که هدیه خداوندی است، می‌دانست. چامسکی، این سه ویژگی را تحت عنوان وجه خلاق کاربرد زبان صورتبندی می‌کند. وی مساله اصلی را در اینجا چرایی و چگونگی تولید یک عبارت زبانی توسط زبانگر می‌داند، و از آن به عنوان مساله دکارت یاد می‌کند. چامسکی هرچند راه‌حل مناسبی برای این پرسش سراغ ندارد اما وجود جوهری روحانی که دکارت مطرح کرده بود را نیز نمی‌پذیرد. از آنجا که این مساله پاسخ روشنی نیافته است، نقدهای موجود نیز پیش‌فرض‌هایی که توانایی امکان طرح چنین مساله‌ای را به چامسکی داده‌اند، نشانه رفته‌اند. هدف این مقاله بررسی بخشی از ادعاهای چامسکی است که بر این پیش‌فرض‌ها استوار است. از اینرو در این مقاله مساله دکارت را به ترتیب از منظر دکارت و چامسکی مطرح نموده‌ایم. و در بخش چهارم، ابتدا برخی نقدهای موجود بر امکان طرح مساله دکارت به همراه پاسخ‌های چامسکی را بررسی کرده‌ و در ادامه نقدها (و پرسش‌هایی) که از منظر این مقاله بر امکان طرح مساله دکارت می‌توان وارد نمود را طرح کرده‌ایم.
صفحات :
از صفحه 133 تا 153
بررسی مسئله وحدت وجودازنظرابن عربی واسپینوزا
نویسنده:
قهرمانی فرد محمدتقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
مبانی و کاربرد قاعده ((الاء تفاقی)) نزد ابن سینا و ارسطو
نویسنده:
محمدعلی اژه ای
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 93 تا 114
بررسی مفهوم جوهر در فلسفه ارسطو و ابن‌سینا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جوهر و عرض را چه از مباحث منطقی بدانیم و چه از مباحث فلسفی؛ از موضوعاتی است که در آثار فلاسفه، از پیش سقراطیان تا کنون به صورت اجمال یا تفصیل مورد اشاره قرار گرفته است.در میان فلاسفه؛ ارسطو- به عنوان یکی از طلایه داران فلسفه غرب (یونان در روم)- و ابن سینا- به عنوان یکی از طلایه داران فلسفه شرق (اسلام- مشأء) نیز به بحث جوهر و عرض پرداخته اند.هدف از تحقیق بیان نظریات- ارسطو و ابن سینا درباره مفهوم جوهر و انواع و اقسام آن و نیز بیان نقاط اشتراک و افتراق ارسطو و ابن سینا درباره جوهر است.در نگارش تحقیق و رسیدن به اهداف تحقیق از منابع و آثار ارسطو (ترجمه ها و شروح موجود درباره فلسفه ارسطو) و استفاده از منابع و آثار ابن سینا (مراجعه مستقیم به آثار ابن سینا و نیز شارحان ابن سینا) به صورت فیش برداری و کتابخانه ای و مقایسه و تطبیق استفاده شده است.نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که؛ گرچه ابن سینا ادامه دهنده فلسفه مشای ارسطو در جهان اسلام است اما ابن سینا هر چه به پایان عمر خویش نزدیک می شود از ارسطو و آرای ارسطو درباره جوهر و انواع و اقسام آن به خصوص در بحث عقل و نفس دور می شود.در آرای ابن سینا بسیاری از ابهامات درباره جوهر و انواع و اقسام آن و مراتب جوهری و نحوه ارتباط جواهر با یکدیگر که در آرای ارسطو مشاهده می شد وجود ندارد.ابن سینا با طرح مفاهیمی همانند: «عقول»، «عقول عشره»، «عقل فعال»، «عقل نظری»، و در نهایت «عقل عملی» به بایدها و نبایدها و «علم اخلاق» می رسد و از «عقل قدسی» سخن می گوید.ابن سینا با طرح قاعده «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» مشکل کیفیت صدور، خلق، ایجاد، ابداع و پیدایش جواهر و جوهر عقل و نفس را حل کرد.ابن سینا در بحث جوهر عقل در نهایت به وجود باری تعالی رسید و از واحد و صادر اول و فیض و جود و پیدایش عقول و سیر صعود و نزول جواهر هستی سخن گفت.در بازخوانی و تطبیق آرای ارسطو و ابن سینا به نکات تازه ای برخوردیم که برای اساتید و دانشجویان فلسفه مفید خواهد بود. انشاء الله
ترجمه و شرح قسمتی از کتاب مسئله شناخت (اثر آ.ج.آیر)
نویسنده:
محبوبه السادات رضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , شرح اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فلسفه سیاسی کانت
نویسنده:
علیرضا علمدار میبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
ترجمه، شرح و نقد قسمتی از کتاب مسئله شناخت اثر ا.ج.آیر
نویسنده:
محمدرضا بلانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , شرح اثر , کتابخانه عمومی , نقد و بررسی کتاب
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
جهت سور و جهت حمل در منطق قدیم
نویسنده:
محمدعلی اژه ای
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خواجه نصیرالدین در مبحثی درباره انعکاس قضایای ممکنه در کتاب اساس الاقتباس می گوید: «پس معلوم شد که این اعتبار مقتضی فساد انعکاس ممکنات است و مودی به مذهبی است که نزدیک باشد به مذهب آن جماعت که اطلاق و ضرورت و امکان را به اسوار متعلق گردانند». خواجه در این عبارت اطلاق جهت بر سور را نظر جماعتی از منطق دانان می داند و نه عموم آنها، که خود خواجه قطعا از این جماعت نیست؛‌ زیرا وقتی او از موضع طبیعی جهت سخن می گوید برای آن فقط یک موضع طبیعی بیش تر قائل نیست. این نظر در مقابل نظر کسانی است که برای جهت در جمله دو موضع طبیعی قائل اند: یکی در کنار رابطه و دیگری در کنار سور، هنگامی که سور در جمله وجود داشته باشد. این نظر دوم نظر ابن سینا و برخی دیگر مانند عمربن سهلان ساوی، ارموی، و قطب الدین رازی است. از آنجا که ابن سینا و ساوی قبل از خواجه و ارموی معاصر خواجه و قطب الدین رازی پس از وی می زیسته اند و این بحث به نتیجه مطلوب نرسیده است، مناسبت داشت ادله مثبتین تعلق جهت به سور دوباره مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. این وظیفه ای است که این مقاله بر عهده گرفته و نتیجه ای که بدان دست یافته این است که داده های مورد استناد مثبتین پذیرای توجیهی متفاوت است و می تواند به گونه دیگری تفسیر شود و قبول آنها مستلزم قبول قول تعلق جهت به اسوار نیست.
صفحات :
از صفحه 91 تا 101
تأملی بر نفی مابعدالطبیعه متعالی در فلسفه کانت بر پایه اثبات ایدئالیسم استعلایی
نویسنده:
علی اصغر مروت,محمدعلی اژه ای
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفاهیم پیشینی که هم در فیزیک نیوتنی برای توصیف اشیاء تجربه پذیر و هم در مابعدالطبیعه متعالی برای توصیف اشیاء تجربه ناپذیر به کار گرفته می شوند، از نظر کانت فقط بر اشیاء تجربه پذیر (=پدیدارها) قابل اطلاق هستند و اطلاق آن ها بر آن سوی حوزه تجربه ممکن(=اشیاء فی نفسه)، روا نیست. کانت از این دیدگاه خود به ایدئالیسم استعلایی تعبیر می کند و آن را موجد انقلابی در فلسفه که با انقلاب کپرنیکی در علم هیأت قابل مقایسه است می داند. کانت می کوشد در چارچوب فلسفه انتقادی، برای انقلاب معرفتی خود در فلسفه استدلال کند. در این نوشتار کوشش ما بر آن است نشان دهیم که اولاً، از مقدمات استدلال کانت (بر فرض صحت آن ها) نمی توان ایدئالیسم استعلایی را نتیجه گرفت و ثانیاً، انقلاب کپرنیکی کانت، دیدگاهی در چارچوب فلسفه انتقادی نیست بلکه نوعی مابعدالطبیعه متعالی به شمار می رود.
تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی در فلسفه‌ی کانت و نقد هگل و هیدگر بر آن
نویسنده:
علی اصغر مروت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاگر فرض کنیم که اعتبار مباحث هستی شناسانه در گرو مباحث شناخت شناسانه است آنگاه در فلسفه، ابتدا باید به شناخت شناسی پرداخت و اگر نتیجه ی تحقیق شناخت شناسانه به ما اجازه ی ورود به مباحث هستی شناسانه را داد آنگاه می توان به مباحث هستی شناختی وارد شد. کانت به تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی قائل بود و بدون شناخت شناسی (که او آن را فلسفه ی انتقادی می نامید) پرداختن به هستی شناسی را بی اعتبار می دانست و ادعا می کرد که در فلسفه اش، جز به مباحث شناخت شناسانه نپرداخته و ابدا به هستی شناسی (که او آن را مابعدالطبیعه ی متعالی می نامید) وارد نشده است. هگل اگر چه خود، به نوعی شناخت شناسی قائل بود اما با شناخت شناسی کانتی مخالفت می کرد و بهتقدم شناخت شناسی کانتی بر دیگر مباحث فلسفی قائل نبود. هیدگر هم مثل هگل مخالف با تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی بود ولی ادعا می کرد که کانت در فلسفه ی خود از شناخت شناسی آغاز نکرده و بدون این که خود متفطن باشد به هستی شناسی پرداخته است. پژوهش حاضر در واقع پژوهشی در باب تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی در فلسفه ی کانت و بررسی نقد هگل و هیدگر بر آن است و در صدد است در قالب طرح آراء این سه فیلسوف در مساله ی مورد بحث، و فلسفه ورزی در باب آنها، به بررسی مساله ی اعتبار یا بی اعتباری مباحث هستی شناسانه به تنهائی (بدون این که این مباحث مسبوق به مباحث شناخت شناسانه باشد) در فلسفه بپردازد و به این پرسش پاسخ بدهد که آیا هستی شناسی به خودی خود معتبر است یا اعتبار آن در گرو شناخت شناسی است. واژگان کلیدی: فلسفه ی انتقادی، مابعدالطبیعه ی متعالی، شناخت شناسی، هستی شناسی، تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی
  • تعداد رکورد ها : 40