آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تحلیل آراء انسان‌شناختی ابن ابی جمهور احسائی؛با سه رویکرد فلسفی، کلامی و عرفانی
نویسنده:
پدیدآور: سمیه منفرد ؛ استاد راهنما: شمس الله سراج؛ استاد مشاور: رضا رضازاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
انسان‌شناسی یکی از مهم‌ترین مباحث در میان اندیشه‌های فلسفی فیلسوفان اسلامی است، که در نظام فکری ابن ابی جمهور احسائی نیز جایگاهی بنیادین دارد؛ به گونه‌ای که نقش برجسته و مؤثّر آن را در آثار مهم وی ـ از جمله مُجلی مرآه المنجی، موضح الدرایه و البوارق المحسنیه ـ می‌توان مشاهده کرد. با توجّه به ضرورت معرفی آراء و عقاید ابن ابی جمهور به عنوان اندیشمندی تأثیرگذار و جریان ساز در تاریخ تفکّر اسلامی، رسالت ما در این پژوهش، شرح و تحلیل آراء انسان‌شناختی وی با تأکید بر کتاب مُجلی مرآه المنجی است؛ چرا که این کتاب هم از جهت روش‌شناختی و هم از جهت محتوایی اهمّیّتی به سزا دارد و در حقیقت، آوازه‌ی ابن ابی جمهور وامدار تألیف این کتاب است. ساختار اصلی رساله به این صورت است که ابتدا انسان را در دو بُعد انسان نوعی و انسان فردی، سپس هر کدام را از منظر فلسفی، کلامی و عرفانی مورد بررسی قرار می-دهیم. با مطالعه‌ی پیشینه‌ی تفکّر ابن ابی جمهور احسائی و بررسی کمّیّت و کیفیّت تأثّر او از متفکّران سَلَف در موضوع انسان‌شناسی، دریافتیم که تلاش عمده ابن ابی جمهور، در زمینه تلفیق فلسفه، کلام، اشراق و عرفان بوده است. روشی که ایشان در پیش گرفته، به معنی ترکیب آراء پیشینیان و ایجاد یک نظریّه ترکیبی نیست، بلکه قصد وی درآمیختن دستاوردهای علم کلام با نتایج فلسفه و تصوف بوده تا آمیزه آن‌ها، چهارچوبی نظری برای عقیده به توحید گردد. ابن ابی جمهور آراء انسان‌شناختی خود را در قالب مجموعه‌ای از آراء متافیزیکی و در پیوند با مفاهیم عرفانی و کلام دینی ترسیم می‌کند. در چنین منظومه معرفتی است که هم وجه هستی شناختی انسان به عنوان معلول، مخلوق و مظهر تبیین شده است و هم مقام و موقعیت معرفت شناختی او در نسبت با خدا، خود و جهان. وی کوشیده تا از طریق تبیین ارتباط متقابل نفس و بدن در سه بُعد فلسفی- کلامی و عرفانی، انسان انتزاعی را به انسان متحقق در خارج پیوند دهد و آدمی را از تعریف فلسفی در مابعدالطبیعه به سوی انسان سازی در متن واقع و اجتماع سوق دهد و میان سعادت دنیا و آخرت انسان پیوندی فلسفی برقرار سازد. احسائی غایت کمال انسان را کمال علمی و عملی و رسیدن به مرتبه نبوّت، ولایت و رسالت می‌داند. در این مرتبه انسان آیینه تمام نمای پروردگارش و مقصود و غایت خلقت است. احسائی در انسان‌شناسی خود با وقوف کامل، سه‌گانه شریعت، طریقت و حقیقت را که مبتنی بر الگوی «ظاهر، باطن و باطن الباطن» است، در راستای تبیین هم‌گرایی تصوف و تشیع به کار گرفته است. روش این پژوهش، به صورت توصیفی، تحلیلی و نقد و نظر است. واژه‌های کلیدی: ابن ابی جمهور احسائی، انسان‌شناسی فلسفی، انسان‌شناسی کلامی، انسان‌شناسی عرفانی.
از نظریه «انوار مشکّکِ» سهروردی تا «تشکیک وجودِ» صدرایی
نویسنده:
رضا رضازاده، سمیه منفرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سهروردی بر خلاف حکمای مشاء به تشکیک در ماهیت معتقد شد و آن را میراث حکمای ایران باستان دانست. در فلسفه اشراق میان انوار، رابطه تشکیکی برقرار می شود. وجه تمایز میان انوارِ مشکّک نیز به همان وجه اشتراکی برمی گردد که همه را در ذیل نور گرد آورده و تنها به شدت و ضعف، متکثر و از یکدیگر متمایز می شوند. تشکیک صدرایی از نظریه انوار مشکّک اشراقی الهام گرفته است. اگرچه که صدرالمتألهین ابتدا با پیروی از شیخ اشراق، تشکیک در ماهیت را می پذیرد، اما در نهایت با جواز تشکیک در ماهیت مخالفت نموده و معتقد است که تشکیک در واقع و نفس الأمر به حقیقت هستی اختصاص دارد و بالعرض به ماهیت تعلّق می گیرد. هرچند موضع این دو فیلسوف بزرگ در مورد مسئله تشکیک متفاوت است و هریک از این دو براساس اصول و مبانی خود به آن می نگرد، معیار تشکیک در هر دو مشترک می باشد و هر دو به گونه ای متفاوت به هدفی واحد، یعنی تشکیک در واقعیت خارجی می رسند.
صفحات :
از صفحه 121 تا 137
بررسی تطبیقی نظریه ملاصدرا و اسپینوزا درباره «انسان اخلاقی»
نویسنده:
پریچهر میری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشه و آرزوی دست‌یابی به «انسان اخلاقی» همواره ذهن بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه را به خود مشغول می-داشته است. ملا صدرا و اسپینوزا دو فیلسوف متعلق به دو بافت متفاوت فکری- فرهنگی در باب انسان اخلاقی اندیشیده اند. در این پژوهش تلاش شده تا به جنبه‌های مختلفی از آراء این دو پرداخته شود. مباحث مربوط به پایان‌نامه در چهار فصل تنظیم شده است. در فصل اول خاستگاه تاریخی نظریه انسان اخلاقی طرح شده است. در فصل دوم نظریه اخلاقی ملا صدرا و اسپینوزا بر اساس سه نظریه معروفِ غایت‌گرایی، وظیفه‌گرایی و فضیلت‌گرایی بررسی شده است؛ سپس در فصل سوم دیدگاه‌های این دو فیلسوف در مورد فضائل شرح و تبیین شده است. در فصل پایانی نقش متافیزیک در نظریه اخلاقی ملا صدرا و اسپینوزا مورد پژوهش قرار گرفته است. مهمترین شاخصه انسان اخلاقی ملا صدرا و اسپینوزا وجه دینی(معنویت) است. هر دو میان اخلاقی زیستن و خدا باوری پیوندی ناگسستنی ایجاد می‌کنند. انسان اخلاقی در الگوی فکری ملا صدرا در اوج خود به دلیل درک حضور همه جانبه خدا و دریافت نگاه نابی که بر او دارد اغلب رنگ عارفانه به خود می‌گیرد و پس از طی سفرهای چهارگانه به فناء فی الحق می‌رسد. وی در جای جای آثارش به بررسی صفات این انسان می‌پردازد و در این جستجو تا جایی پیش می‌رود که انسان اخلاقی را به مقام وصل خداوندی می‌رساند.اسپینوزا نیز انسانی را به تصویر می‌کشد که سراسر عشق عقلانی به خداست و نام او را «انسان آزاد» می‌نهد. انسانی که مفاهیمی مانند آزادی، قانون و ایمان بر او حکم‌فرما می‌شود. مومنانه زیستن و توجه به عقل که می‌تواند به کسب فضائل مختلف روی آورد را از جمله وجوه مشترک این دو فیلسوف می‌توان به شمار آورد.
رهيافت تطبيقی به منابع معرفتی از مکتب حِلّه (ابن ابی جمهور احسايی) تا مکتب اصفهان (ملاصدرا)
نویسنده:
رضا رضازاده، سميه منفرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌ابي‌جمهور احسايي به قصد سازگاري ميان کلام (معتزلي و اشعري)، فلسفه (مشائي و اشراقي) و تصوّف با تأثير از متفکران مکتب کلام فلسفي حِلّه «رهيافتي تطبيقي» را برگزيد و بدين‌ترتيب، از منظر روش‌شناختي، راهي متمايز را ترسيم کرد که با فاصلة حدود دو سده پس از اين به مکتب حکمي اصفهان پيوست. هدف اصلي اين جستار کندوکاو در برخي زمينه¬ها در باب تطبيق دستاوردهاي سه منبع معرفتي عقل، کشف و وحي در متن و بطن جريانات انديشه عقلي شيعي از يکسو و سپس بسط دامنة آن تا مکتب اصفهان (و بطور مشخص حکمت صدرايي) از سوي ديگر است. براي دستيابي به اين هدف، ابتدا ميکوشيم تا به بررسي نقش وحي، قلب و عقل بعنوان سه منبع مهم معرفتي در معرفت‌شناسي احسايي بپردازيم و در انتها همين نقش را بطور اجمالي و مقايسه‌‌يي در حکمت صدرايي بررسي نماييم.
صفحات :
از صفحه 41 تا 62
جستاری تطبیقی دربارۀ اعتبار و نقش «منابع معرفتی» در اندیشۀ ملاصدرا و ابن عربی
نویسنده:
رضا رضازاده,سمیه منفرد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فلسفه‌ورزی از راه داستان: پژوهشی در سرشت و ساختار داستان‌های ابن‌سینا
نویسنده:
فاطمه حیدری فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهداستان یا قصه یکی از مرسوم‌ترین راه‌های انتقال مباحث فلسفی و متافیزیکی به مخاطبین است. ابن‌سینا، فیلسوف بزرگ مسلمان از پیشگامان در این زمینه می‌باشد. او با توجه به شرایط خاص، وجود محدودیت‌های بیانی و فهم مخاطبان داستان‌هایی را خلق کرده است. مطالعه‌ی این داستان‌ها می‌تواند نتایج مفیدی در آموزش و پژوهش فلسفی داشته باشد. این داستان‌ها شامل حیّ‌بن‌یقظان، رساله‌الطیر و سلامان و ابسال است که حاوی مضامین فلسفی و عرفانی می‌باشند. در این نوشتار به طور مشخص چیستی، چگونگی و چرایی طرح این داستان‌ها از سوی ابن‌سینا مد نظر بوده است. بر همین مبنا ضمن پرداختن به این موارد، هر داستان را در دو بخش ساختار و درون‌مایه تنظیم نموده و پس از شرح عناصر ادبی، به بیان مطالب و مباحث رمزیِ فلسفی و عرفانی درون‌مایه‌ی داستان‌ها و شرح و بسط آن‌ها پرداخته شده است.این سه داستان به ترتیب سه مرحله از مراحل سیر و سلوک عارف را توضیح می‌دهند که به صورت منطقی به هم مرتبط هستند و بیانگر فلسفه‌ی مشرقی ابن‌سینا می‌باشند. داستان نخست ضمن شرح مباحث فلسفی به صورت سمبلیک، القا کننده‌ی ملاقات با فرشته‌ی راهنما است و از نظر تئوریکی مسیر و موانع سیر را توضیح می‌دهد. داستان دوم در شرح مرحله‌ی عملی و قبول موانع است که سالک با گذشتن از آن‌ها از دام قوا آزاد گشته، لیاقت اتصال به منبع فیض و اکتساب معقولات را می‌یابد. در داستان سوم به آخرین مرحله‌ی سفر یعنی مرگ عرفانی سالک و ملحق گردیدنش به اصل حقیقی خود، پرداخته شده است. در این اثر ضمن شرح عناصر ادبی و فلسفی داستان‌ها به شرح مراحل و موانع سفر که در قالب عبارات رمزی نمود یافته‌اند پرداخته‌ شده است. واژه‌های کلیدی: ابن‌سینا، داستان‌های فلسفی- عرفانی، حیّ-بن‌یقظان، رساله‌الطیر، سلامان و ابسال.داستان یا قصه یکی از مرسوم‌ترین راه‌های انتقال مباحث فلسفی و متافیزیکی به مخاطبین است. ابن‌سینا، فیلسوف بزرگ مسلمان از پیشگامان در این زمینه می‌باشد. او با توجه به شرایط خاص، وجود محدودیت‌های بیانی و فهم مخاطبان داستان‌هایی را خلق کرده است. مطالعه‌ی این داستان‌ها می‌تواند نتایج مفیدی در آموزش و پژوهش فلسفی داشته باشد. این داستان‌ها شامل حیّ‌بن‌یقظان، رساله‌الطیر و سلامان و ابسال است که حاوی مضامین فلسفی و عرفانی می‌باشند. در این نوشتار به طور مشخص چیستی، چگونگی و چرایی طرح این داستان‌ها از سوی ابن‌سینا مد نظر بوده است. بر همین مبنا ضمن پرداختن به این موارد، هر داستان را در دو بخش ساختار و درون‌مایه تنظیم نموده و پس از شرح عناصر ادبی، به بیان مطالب و مباحث رمزیِ فلسفی و عرفانی درون‌مایه‌ی داستان‌ها و شرح و بسط آن‌ها پرداخته شده است.
بازخوانی نظرگاه سهروردی در باب تناسخ بر پایه متن حکمت الاشراق
نویسنده:
رضا رضازاده , زهرا جمشیدی , مجید ضیائی قهنویه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«تناسخ» را به خروج روح از کالبد فرد و تعلقش به بدن فردی دیگر، چه انسان و چه غیر انسان تعریف کرده‌اند. برخی قائل‌اند که شیخ اشراق نظر خود را در پذیرش یا رد نظریۀ تناسخ اعلام نکرده است یا دست‌کم این نظریه را به طور صریح رد نکرده است. با این حال، به کمک برخی استنادات و دلایل، از جمله اعتقاد جازم او در آثارش قبل از حکمة الاشراق می‌توان بر باورمندی وی به بطلان تناسخ هم‌سو با دیگر حکمای مسلمان استناد کرد. در این صورت موکول نمودن نظر خود به زمان دیگر در پی توضیح این نوع تناسخ و نیز این دلیل که ناکافی دانستن دلایل مخالفان تناسخ از نظر ایشان به معنای اعتقاد به تناسخ نیست، همچنین اعتقاد ایشان به وجود عالم صور معلّقه که به معنایی همان برزخ می‌باشد و نیز این امکان که می‌شود شیخ اشراق در هنگام بیان نظرات مشرقیان لزوماً همسو با آن‌ها نباشد و تأکید بر بحث تناسخ ملکوتی که امری پذیرفتنی است و نیز توجه به حدوث نفس همزمان با بدن، مبین بطلان تناسخ از منظر ایشان است.
صفحات :
از صفحه 27 تا 46
مقایسۀ اجمالی «انسان‌شناسی» تومائی و صدرایی با تأکید بر ساختار تألیفیِ «جامع الهیات» و«اسفار»
نویسنده:
رضا رضازاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان شناسی جایگاهی بنیادین در نظام فلسفی-الهیاتیِ توماس آکویناس (Thomas Aquinas) و ملاصدرا دارد به گونه ای که نقش برجسته و مؤثر آن را در ساختار تألیفیِ دو اثر اصلی «خلاصۀ الهیاتِ» (Summa Theologiae) آکویناس و «اسفارِ» ملاصدرا به روشنی می توان دید و دریافت. بررسی تطبیقی نقش انسان شناسی با تأکید بر این دو اثر نشان می دهد که هر یک به طور مشابهی می کوشند تا آراء انسان شناختی را در چارچوب مجموعه ای از آراء متافیزیکی و در پیوند با دیگر حوزه های دانش ترسیم نمایند. در چنین منظومه معرفتی ای است که هم وجه هستی شناختیِ انسان به عنوان معلول/ مخلوق تبیین شده است، و هم مقام و موقعیت معرفت شناختی او در نسبت با خدا، خود و جهان. با این وصف، در مسئله «سلوکِ» انسان به سوی خدا، هر دو فیلسوف و الهیدان به تبیین های مختلفی دست زده اند که حاصلش شکل گیریِ ساختار تألیفی متفاوت است. اما از نظر کل نگرانه آن دو در نهایت مقصد و مقصودی یکسان را معرفی می نمایند. این اختلاف و اشتراک را در نحوه نفوذ و نقش مفاهیم و آموزه های بنیادین سنت مسیحی و اسلامی در نظام اندیشه آن دو بایست جستجو کرد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 82
بررسی اسماء و صفات الهی از دیدگاه حمیدالدین کرمانی و علامه طباطبایی
نویسنده:
سعیده موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائلی که از دیرباز تاکنون مورد توجه فیلسوفان و متکلمان جهان قرار گرفته، مسئله واجب تعالی و صفات و افعال اوست.حمید الدین کرمانی (قرن4 ه‍ . ق) بر خلاف فلاسفه، ذات حق تعالی را از هرگونه وصفی منزه می‌دارد. وی حتی اتصاف خداوند به وجود را نادرست می‌پندارد، قائل است ذات باری تعالی بالاتر از هرگونه وصفی بوده و هیچ چیز را نمی‌توان به او نسبت داد. از نظر وی خداوند نه موجود است و نه معدوم؛ نه عالم است و نه جاهل؛ نه قادر است و نه ناتوان؛ بلکه خداوند مافوق همه این اوصاف است. علامه طباطبایی (قرن14 ه‍ .ق) بر کرمانی و همفکرانش اشکال گرفته و قائل است نفی هرگونه صفتی از حق تعالی تعطیل عقول را به همراه دارد و این کاملاً مردود است. از نظر علامه صواب این است که خداوند موجود است و بالاترین مرتبه صفات را داراست؛ نه اینکه متصف به هیچ صفتی نباشد.