آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 25
گشودگی به دیگری به مثابه‌ی شرط اخلاقی دیالوگ
نویسنده:
علی رضا آزادی ، حمیده ایزدی نیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گادامر پیش‌داوری‌ها را شرط امکان فهم می‌داند؛ اما دخالت پیش‌داوری‌ها در فهم، به معنای ذهنی و دلخواهانه ‌شدن فهم و دیالوگی نبودن آن نیست که یک رابطة یک‌سویه، به مثابة تحمیل ذهنیت و معنای خودمان بر دیگری باشد تا دیگری‌بودن او و انسانیتش را نادیده ‌بگیریم. گادامر با تمسک به مفهوم بازی و تمایز میان game و play، حرکت رفت‌وبرگشتی فهم و ساختار دیالوگی آن را آشکار می‌کند. از این رو، رابطة میان من و دیگری مانند رابطة میان سوژه و ابژة دکارتی یک رابطة سلطه‌جویانه و غیراخلاقی نیست. هیچ‌یک از طرفین گفت‌وگو بر دیگری سلطه نمی‌یابد و امتزاج افق‌ها، به معنای سلطة افقی بر افق دیگر نیست؛ بلکه هر دو آزادانه تسلیم و درگیر یک‌دیگر می‌شوند و خودشان را درگیر حقیقت موضوع مورد بحث می‌کنند. از نگاه گادامر، این درگیری اصیل در فرایند بازی فهم به معنای گشودگی به دیگری است که تنها در ساختار دیالکتیکی دیالوگ، ممکن است و به مثابة شرط اخلاقی آن است؛ زیرا ما در فرایند پرسش و پاسخ، با اذعان به نادانی خویش به حقیقت موضوع با پرسیدن آغاز می‌کنیم و پیش‌داوری‌های خودمان را با گوش‌سپردن به گفته‌های دیگری، مورد ارزیابی و اصلاح قرارمی‌دهیم و با فروتنی و بردباری با دیگری مواجه‌ می‌شویم که همگی مظهر فرایندی اخلاقی هستند. گشودگی به مثابة شرط اخلاقی دیالوگ و لوازم آن مورد بررسی این مقاله است.
صفحات :
از صفحه 101 تا 127
جایگاه روش پدیدارشناسی هوسرل نزد گادامر
نویسنده:
اشرف فرهادی‌نیا؛ استاد راهنما: علیرضا آزادی؛ استاد مشاور: محمد اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پایان‌نامه‌ی حاضر کوششی برای ارائه تصویری روشن از جایگاه روش پدیدارشناسی ادموند هوسرل، به عنوان یکی از مهمترین جریان‌های فکری معاصر، در هرمنیوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر است. ابتدا آراء هر کدام از این دو فیلسوف را در دو فصل جداگانه توصیف و تحلیل و سپس در فصل چهارم با هم مقایسه کرده‌ایم. با مقایسه‌ی هرمنیوتیک فلسفی گادامر با پدیدارشناسی هوسرل، فهمیدیم که گادامر خودش را به جنبش پدیدارشناسی متعلق می‌داند، جنبشی که با پژوهش‌های منطقی هوسرل آغاز شده در آثار شلر و اثر اخیر هوسرل در باب زیست‌جهان قوام و بسط یافته و با پدیدارشناسی‌ هایدگر تکمیل یافته است. هرمنیوتیک فلسفی گادامر همانند آثار اولیه هایدگر بعضی از مفاهیم کلیدی همچون حیث التفاتی، زیست‌جهان و افق را از پدیدارشناسی هوسرل می‌پذیرد. بنابراین این اندیشه‌های تأثیرگذار هوسرل بود که گادامر را برای نظریاتش آماده کرد. با وجود این، ما نمی‌توانیم دیدگاه انتقادی گادامر را در مورد بعضی از مفاهیم کلیدی پدیدارشناسی هوسرل، مثل ذهنیت ‌استعلایی، ادراک صرف و غیره نادیده بگیریم. علاوه بر این، بین پدیدارشناسی هوسرل و هرمنیوتیک فلسفی گادامر شباهت‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد که بدان در متن اشاره شده است. به طور خلاصه، از جمله نتایج این پایان‌نامه این است که اگرچه گادامر از اندیشه‌‌ی فلسفی هوسرل تأثیر پذیرفته است، امّا اندیشه‌ی فلسفی او همان اندیشه‌ی فلسفی هوسرل نیست. گادامر بیشتر از اندیشه‌ی هایدگر تأثیر پذیرفته است. در این پایان‌نامه از روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی استفاده شده است.
ارسطوی فیلسوف
نویسنده:
علیرضا آزادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
در باب انتقادهای وندواد بر کثرت انگاری انتقادی گادامر: چند سوال
نویسنده:
علیرضا آزادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بیش از چهار یا پنج دهه نیست که هرمنوتیک هایدگر و گادامر مورد توجه اهل تحقیق قرار گرفته شده است؛ با این حال در طول این مدت کوتاه ما شاهد انتقادها و برخوردهای تندی نسبت به اندیشه های هرمنوتیکی آنها بوده ایم. هرمنوتیک فلسفی گادامر، پس از انتظار حقیقت و روش در 1960، با نقدهای بسیار زیادی مواجه شد. یکی از حوزه های مهمی که گادامر در آن با انتقاد مواجه شده معرفت شناسی است. اگر چه موضوع معرفت شناسی نقطه ثقل حقیقت و روش نیست، هرمنوتیک وی این سوال را به ذهن متبادر می کند که ما چه چیزی را می توانیم بشناسیم؟ و اینکه «فهم چگونه ممکن است، نه تنها در علوم انسانی بلکه در کل تجربه بشری از عالم؟» آیا هرمنوتیک گادامر به نسبی انگاری می انجامد، به خود آن چیزی که وی در نقدش بر تاریخ نگاری به آن می تازد؟ پاول واندولد یکی از کسانی است که اخیرا هرمنوتیک گادامر را از منظر هرمنوتیک سنتی مورد انتقاد قرار می دهد. او کتابی با عنوان «رسالت مفسر: متن، معنا و گفتگو» منتشر کرده است که دو فصل نخست آن به ویژه فصل دوم با عنوان «تاویل به مثابه یک رویداد و واقعه: نقدی بر پلورالیسم انتقادی گادامر،» را به حمله به بعضی از وجوه هرمنیوتیک فلسفی گادامر اختصاص داده است. من طرح کلی کتاب او و انتقادهایش بر گادامر را آن گونه که در 62 صفحه اول آن آمده مطرح می کنم. در نتیجه گیری، پنج پرسش یا تناقضی در مورد تئوری تاویل واندولد را مطرح می کنم.
ارزیابی رویکرد واندولد به گادامر
نویسنده:
علیرضا آزادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وجوه اشتراک دیدگاههای زبانی گادامر و ویتگنشتاین دوم
نویسنده:
علیرضا آزادی,گلی رمضانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
بخش اول: استاد جعفری/ شعر و شاعری از منظر علامه جعفری و تأملاتی در باب آن
نویسنده:
علیرضا آزادی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
مفهوم حقیقت در فلسفه ریچارد رورتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رورتی در صدد است تا در مقام یک درمانگر مسائل فلسفی به تجزیه و تحلیل مسائل مختلف معرفتی در پرتو منافع پراگماتیکی آن ها بپردازد. او مدعی است که مسائل فلسفی از قبیل «حقیقت» و «واقعیت» و غیره همچون سایر مسائل دیگر محصول یک امکان تاریخی بوده است و از این رو می توان آنها را کنار گذاشت. بدین منظور، او تمام معرفت شناسی سنتی را با تمام مقولاتش (نظیر حقیقت، عینیت، عقل و غیره) زیر سوال می برد. استدلال او این است که فیلسوفان سنتی(مثل افلاطون، دکارت، و کانت) همواره با باور به واقعیت‌‌های فرا ‌انسانی و فرا تاریخی (نظیر حقیقت، خیر، خدا، و غیره)، به انسان‌ها به مثابه خادمان و کاشفان آن واقعیت بیرونی نگاه می کردند. اما رورتی بر این باور است که اگر ماخود را صرفاً به روابط علّی و معلولی بین خود و جهان محدود کنیم، آنگاه درستی این ادعا را خواهیم پذیرفت که این ما هستیم که با خلق واژگان جدید همواره به جهان معنا می بخشیم و جدا از این واژگان، که ابزارهای سازگاری با زیست بوم هستند، هیچ واقعیتی وجود ندارد. این ابزارها به ما کمک خواهد کرد تا هرچه بیشتر همبستگی بین انسانها را تقویت کنیم تا در مسیر جامعه‌ای عدالت محور و آزاد و به دور از هر گونه تبعیض و رنج گام برداریم. در چنین جامعه‌ای است که حقیقت خود را از طریق پویایی‌های آن جامعه نشان خواهد داد.در فصل اول این رساله ی توصیفی- تحلیلی به پیشینه‌ی تاریخی نظریه ی صدق یا حقیقت خواهیم پرداخت. سپس در فصل دوم به ذکر 3 مورد از انتقادهای رورتی بر فلسفه سنتی در باب مفهوم حقیقت خواهیم پرداخت و در فصل سوم به خود دیدگاه رورتی در باب مسائل گوناگون معرفتی می‌پردازیم و نهایتاً در فصل پایانی این ادعا مطرح شده که هر چند رورتی حقیقت وعینیت را به معنای سنتی رد کرده است اما نمی تواند عینیت را در هر صورت و مدلی منکر شود. و در نتیجه کم و بیش در دام تفکر عینیت‌گرایی و رئالیسم باقی می ماند و حقیقت بهصورت عینی در قالب مفاهیمی مثل همبستگی در فلسفه رورتی پدیدار می گردد.
ماهیت ایدئولوژی نزد پل ریکور و دکتر سروش
نویسنده:
پدیدآور: آراز شیرین زاده ؛ استادراهنما:مسعودامید؛ استادمشاور:علیرضا ازادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
واژه ایدئولوژی نخستین بار توسط یکی از اندیشمندان فرانسوی اواخر قرن هیجدهم، آنتونی دستوت دو ترس به کار برده شده است. در بدو پیدایش و خلق این واژه توسط وی به دلیل ارتباط آن با دولت و سیاست مورد توجه فیلسوفان و اندیشمندان قرار گرفت و نظریات مختلفی راجع به آن ارائه گردید. در باب ایدئولوژی می‌توان از دو جهت به تحقیق پرداخت. نخست بعنوان یک مفهوم و اصطلاح نظری و دوم بعنوان یک آیین سیاسی و اجتماعی. این تحقیق عهده‌دار مقایسه دیدگاههای پل ریکور و عبدالکریم سروش در باب ایدئولوژی بعنوان یک مفهوم و اصطلاح نظری است. هر دو متفکر در مقطعی از مطالعات و حیات فکری خویش، به ضرورت تحقیق در مورد مفهوم ایدئولوژی واقف شده‌اند و بخشی از آثار خود را به توضیح و توصیف مفهوم ایدئولوژی اختصاص داده‌اند. در این تحقیق نظر بر آن است تا نظریات این دو متفکر از جهات مختلف طرح و مورد مقایسه قرار گیرد. رکور و سروش هرچند در بخشی از نظریات خویش بمانند تعریف، کارکردها، عناصر اصلی و عینیت یافتن و ... مفهوم ایدئولوژی اشتراک نظر دارند اما از جهت رابطه آن با علم، دین و فلسفه تفاوت نظر دارند. جهات مقایسه دیدگاه این دو متفکر از این است. ایدئولوژی از جهت تعریف، عناصر اصلی، کارکردها، رابطه‌ها (باعلم، دین و فلسفه) و مسأله عینیت.
انسان و ویژگی‌های او از دیدگاه عین‌القضات و ملاصدرا
نویسنده:
ناهید نجف‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به یقین انسان و صفات و افعال او یکی از مهم ترین مسائلی است که در تاریخ فرهنگ و هنر تمام جوامع انسانی وجود داشته است. در تفکر عرفانی و همچنین در اندیشه فلسفی مسئله ای را نمی توان یافت که با «انسان» و «نفس انسانی» بدون ارتباط باشد. از دیدگاه عین القضات شناخت انسان، به عنوان موجودی که حق تعالی طبیعت او را به نور خویش سرشته است، برای افراد عادی میسر نیست و امکان شناخت این انسان ها تنها برای خود این طایفه ممکن است و انسان های عادی از ایشان جز ظاهری نمی بینند و به باور ملاصدرا انسان در ذات و صفات و افعال، مثال حق تعالی است و از آنجا که شناخت حقیقت واجب تعالی جز برای واجب ممکن و میسر نیست، برای به دست آوردن شناختی از انسان باید به درک شهودی و فنای عرفانی در حق تعالی رسید تا وجود تاریک آدمی نورانی شده و با خداوند متحد گردد. ملاصدرا گرچه در مباحث مربوط به انسان از عارفانی مانند عین القضات همدانی و نیز ابن عربی تأثیر پذیرفته است؛ اما مبانی فلسفی وی از جمله حرکت جوهری موجبِ تفاوت هایی اساسی در بحث از ویژگی های انسان میان وی و عین القضات شده است.
  • تعداد رکورد ها : 25