آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 92
نشست فلسفه فرهنگ، نگاهی فلسفی به مقوله فرهنگ
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
تبیین و تحلیل انتقادی عناصر اصلی فلسفه تکنولوژی هیدگر
نویسنده:
محمدمهدی موسوی‌مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الف. موضوع و طرح مسئله (اهميت موضوع و هدف):هيدگر جزء اولين كساني است كه موضوع تكنولوژي را به طور جدي و به گونه اي فلسفي مورد مداقه قرار مي دهد. او با اشاره به مفهوم «بودن در جهان»، تحليل پديدارشناختي از محيط روزمره ارايه مي كند. اگرچه تمركز اصلی هايدگر بر موضوع تكنولوژي بعد از وجود و زمان و در "پرسش از تكنولوژي" شكل مي گيرد اما این اندیشه هیچ گاه پیوند خود را با عناصر اصلی اندیشه هیدگر از دست نداده است. ذات تكنولوژي به هيچ وجه امري تكنولوژيك نيست. علاوه برآن نبايد تكنولوژي را امري خنثي تصور كرد زيرا در آن صورت تسليم آن خواهيم شد. هيدگر براي بيان منظور خود درباره تكنولوژي، به سراغ افلاطون و ارسطو مي رود و از تحليل مفهوم پوئیسيس و تخنه كمك مي گيرد تا نشان دهد كه ماهيت تكنولوژي ربطي تام با انكشاف دارد. به نظر او انكشاف حاضر در تكنولوژي جديد، نوعي تعرض است. تعرضي كه همان چهارچوب بندی است و به دنبال اين است که طبيعت تامين كننده انرژي باشد.منشاء پيدايش علم جديد هم نگاه تكنولوژيكي است زيرا نگرش و رفتار متمایل به چهارچوب بندی در بشر، باعث پيدايش علوم دقيقه جديد مي شود. او قائل به اين نيست كه بايد با تكنولوژي به مبارزه پرداخت بلكه نظر او اين است كه نبايد نسبت به آن غافل بود. در نهايت راه چاره اي كه او براي رهايي از اين خطر مطرح مي كند وارستگي و تامل درباره تكنولوژي در قلمرو هنر است. اهمیت این تحقیق به ویژه با تاکیداتی که در جامعه ما بر آراء هیدگر وجود دارد اما عموما به نظریات او در باب علم کمتر توجه می شود، مضاعف خواهد بود. همچنین تحقیقاتی از این دست می تواند برخی سوء تعبیرها که درباره هیدگر وجود دارد را برطرف نماید.ب. مباني نظري شامل مرور مختصري از منابع، چارچوب نظري و پرسش‌ها و فرضيه‌ها:تا قبل از هيدگر تعاريف معمولي از تكنولوژی و حتي تعاريف فلسفي نوعي تعاريف ابزاري و مبتني بر رويكردي جامعه شناختي بوده است. اما هيدگر با تبيين هستی شناختي كه از تکنولوژی ارايه مي دهد، افق جديدي را در فهم تكنولوژي مي گشايد كه مسبوق به سابقه نيست. اما اين تحليل از تكنولوژی چنان با تعابير پيچيده و دشوار فلسفي آميخته است كه استفاده از ديدگاه او براي اهل فلسفه و خصوصا غير اهالي فلسفه تا حدودي ناممكن مي شود. لذا لازم است براي برطرف كردن ابهامات و پيچيدگيهاي تبيين هيدگر از تكنولوژی و قابل استفاده كردن آن براي ديگر شاخه هاي علوم انساني و حتي علوم پايه نياز جدي به بررسي ديدگاه هيدگر باشد. بنابراین منظور اصلی از این تحقیق تبیین و تحلیل عناصر اصلی فلسفه تکنولوژی هیدگر و بیان نقاط مبهم آن است. پرسش هاي تحقيق :الف) پرسش اصلي :تكنولوژي جديد چگونه وجودي است كه ذات آن بايد بر اساس تعريف جديدي از عليت و در نسبت با حقيقت و هنر و معرفت معرفي شود؟ب) سوالات فرعی1- چگونه تكنولوژي از ماهيت (ذات) تكنولوژي متمايز مي شود؟2- تعريف جديد هيدگر از عليت چيست؟3- نسبت انكشاف با پوئيسيس و ماهيت تكنولوژي چيست؟4- نسبت تخنه با هنر و حقيقت چيست؟5- نسبت علم جديد و تكنولوژي چيست؟6- گشتل چيست؟7- نسبت گشتل با تقدير و آزادي و خطر و نجات بخشي چيست؟8- نسبت آزاد با تكنولوژي به چه معناست؟9- نسبت هنر و تكنيك جديد چيست؟فرضیه تحقیقاساسا چنین تحقیق هایی چون از نوع اکتشافی هستند نمی توانند با فرضیه آغاز شوند. پ. روش تحقيق شامل تعريف مفاهيم، روش تحقيق، جامعه مورد تحقيق، نمونه‌گيري و روش‌هاي نمونه‌گيري، ابزار اندازه‌گيري، نحوه اجراي آن، شيوه گرد‌آوري و تجزيه و تحليل داده‌ها:در این تحقیق با مراجعه به منابع دست اول شامل متون اصلي هيدگر و استفاده از منابع دست دوم، شامل کتاب ها، مقالات، شروح و تعليقه هاي موجود در باب فلسفه تكنولوژي که مرتبط با مباحث هيدگر است و همچنین مراجعه به مقالات و آثار منتشر شده در نمايه ها، پايان نامه ها و مجلات معتبر علمي داخلي و خارجي كوشش شده است بر اساس مطالعه كتابخانه اي به بررسي و تحليل مسايل مطروحه پرداخته شود.ت. يافته‌هاي تحقيق:در نظر هیدگر تکنولوژی هم هستی را به عقب نشانده است، هم تفکر را محدود و بی خاصیت کرده و هم زبان را از کار انداخته است. یعنی از همان دوره افلاطون که تکنولوژی تحقق یافته است به تدریج چنین پیامدهایی را به بار آورده است تا به امروز که در نقطه اوج تحقق تکنولوژی هر یک از عناصر یاد شده، در نهایت دوری از مراتب اصیل خود گرفتار آمده اند. بر این اساس می توان تحلیل هیدگر از تکنولوژی را زمینه ساز درک عمیق ذات تکنولوژی دانست و این همان چیزی است که هیدگر همواره بر آن تاکید کرده است. به همین دلیل امروزه در نظر بسیاری از محققین، فلسفه تکنولوژی هیدگر، مهم ترین گرایش در فلسفه تکنولوژی است و هیدگر هم به عنوان مهم ترین فیلسوف تکنولوژی شناخته می شود. چرا که مبانی یاد شده با روابطی در هم تنیده و در خلاقیتی بی نظیر تفکری را پیش روی ما می گزارد که می توان آن را فلسفه پدیدارشناسانه تکنولوژی نامید. عناصر موجود در فلسفه هیدگر توانسته اند نظامی استوار در باب تبیین و تحلیل تکنولوژی پدید آورند و این نظام مند بودن ناشی از این است که تفکری اصیل در پس این عناصر وجود دارد. زیرا از همان ابتدا که هیدگر تکنولوژی جدید را در نظر می آورد، متوجه هستی است و به دنبال این است که شیوه انکشاف هستی را در دوره معاصر بنمایاند. نتیجه ای که او بدان دست می یابد این است که شیوه انکشاف هستی در دوره معاصر «تکنولوژی» است.ذات تکنولوژی همان گشتل است و گشتل شیوه خاصی از انکشاف هستی در دوره معاصر است که در علم جدید بروز و ظهور می یابد و تحلیل هیدگر از انکشاف در حقیقت، همان بیان اصول هستی شناسانه فلسفه هیدگر است که وقتی به بررسی سرگذشت هستی – به ویژه در دوره معاصر- می پردازد به تحلیل تکنولوژی منجر می شود. بر این اساس می توان فلسفه تکنولوژی هیدگر را نه به عنوان یک فلسفه درجه دوم (به این معنا که موضوع تکنولوژی را اولا مفروض گرفته و به نحو غیر مستقیم مورد مداقه فلسفی قرار می دهد) بلکه به عنوان یک فلسفه درجه اول (که تبیین او مستقیما متوجه تکنولوژی است) در نظر گرفت.حتی شاید در یک نگاه عمیق تر به مبانی و محتوای فلسفه تکنولوژی هیدگر، بشود بر این سخن اصرار ورزید که می توان کلیت اندیشه هیدگر را در یک گونه تبیین تکنولوژیکی عرضه نمود. این قرائت و تحلیل از فلسفه تکنولوژی هیدگر واجد همه خصلت های یک اندیشه فلسفی عمیق و سترگ است. چرا که این قرائت ناظر بر تفکراتی است که از دوره پیش سقراطیان تا دوره معاصر وجود داشته است و می تواند کلیت تفکرات فلاسفه تبیین کند.
پژوهشی تطبیقی در معانی «وجود» و «راه» در تفکّر هیدگر و دائویسم
نویسنده:
مرتضی گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر پژوهشی تطبیقی است که بر دو مسئله‌ی کلیدی در فلسفه‌‌ی هیدگر و آیین دائویسم یعنی «وجود» و «راه» تمرکز دارد؛ پرسش اصلی هیدگر حول مسئله‌ی وجود، مبنا و محور تفکّر وی را تشکیل می‌دهد. به عبارت دیگر، «مسئله‌ی وجود»، موضوع بنیادین تفکّر در نظر هیدگر است. تفکّر نیز به طریقت نیاز دارد و از این رو هیدگر در پی گشودن راهی برای تفکّر است. از سوی دیگر، در تفکّر دائویی نیز، دائو(Dao) راه است. راهی که گشاینده‌ی «وجود» است، بنابر این در نگرش دائویی «راه» و «وجود» مفاهیمی اصیل تلقّی می‌شوند. مسئله‌ی این رساله واکاوی «وجود» و «راه» در اندیشه‌ی هیدگر و مکتب دائویی و مدّعای آن یافتن راه‌های جدید برای تفکّر در حیات بشری است به نحوی که از آن طریق بتوان بر برخی مشکلات و تنگناهایِ هم‌اندیشیِ غرب- شرق فائق آمد. درواقع این رساله می‌کوشد با نگرشی میان فرهنگی به هدف خود دست یابد.با اتکا به آثار هیدگر به ویژه در دوره‌ی متأخّر حیات وی و بازخوانی دو اثر اصیلِ تفکّر دائویی یعنی دائو ده جینگ و مکتوبات جوانگ‌زه، چارچوب اساسی در این رساله منطبق بر بررسی تاریخیِ واژگان و معناشناختی می‌باشد که به نحوی پدیدارشناسانه به مقصود می‌رسد و از مایه‌هایِ زیباشناختی بهره می‌برد. پرسش اصلیِ این رساله عبارت است از اینکه «وجود» و «راه» در اندیشه هیدگر و در دائویسم چه وجوه اشتراک و افتراقی دارند؟ و کاوش در این وجوه چه ره‌آوردهایی برای مفاهمه فلسفی و فرهنگیِ غرب و شرق دارد و چگونه می‌تواند زمینه‌ی گفتگو را برای متفکران غرب و شرق فراهم آورد؟ مهمترین فرضیّات عبارتند از اینکه فلسفه‌ی هیدگر به ویژه در دوره‌ی متأخرِ حیات وی قابلیّت برقراریِ ارتباط میان فرهنگی با شرق را دارد و دائویسم با توجه به ابعاد گسترده‌ی آن به عنوان یک تفکّر شرقی، می‌تواند به عنوان یک مدل برای تطبیق انتخاب شود. ویژگی‌هایِ مشترکی میان «وجود» در نظر هیدگر و «دائو» در تفکّر دائویی وجود دارد و در اندیشه‌ی هیدگر و تفکّر دائویی میان «هستی» و «نیستی» نسبتی وجود دارد که امکان بررسیِ تطبیقی میان آن دو را فراهم می‌آورد.وجه هستی‌شناختیِ «زبان» به منزله‌ی «شعر و تفکّر»، در اندیشه‌ی هیدگر و تفکّر دائویی، و مفاهیم مورد توجه در دو فلسفه، یعنی وارهایی و وارستگی، آزادی، در راه بودن، طبیعت و تکنولوژی، زیبایی‌شناسی، آشکارگی و ذات حقیقت، اصالت، پدیدارشناسی و رخداد، روشن‌گاه، تهیگاه، پرسشگری و گفتگو، امکانِ پژوهشی تطبیقی را فراهم می‌آورند. روش تحقیق در این رساله، کتابخانه‌ای بوده و مبتنی بر بررسی تطبیقی منابع دست اول در فلسفه هیدگر و دائویسم می-باشد. تعارف با روش فیلولوژیک به صورت استنتاجی بدست آمده است. مفاهیم مورد توجه در دو فلسفهکه در متونِ مربوطه مورد تفسیر و شرح قرار گرفته است به شیوه‌ی قیاسی، تاریخی مورد مقایسه قرار می‌گیرند، آنگاه به صورت تطبیقی مورد قیاس قرار گرفته اند. مستندات شارحان و تحلیل‌گران فلسفه‌ی هیدگر و حکمت دائویی برای تقویت نتایج تطبیقی مورد توجه قرار گرفته است.
گزارش نشست نقد و بررسی کتاب فرهنگ نامه تاریخی مفاهیم فلسفه: با حضور دکتر رضاداوری اردکانی ، دکتر محمدرضا بهشتی ، دکتر علی اصغر مصلح ، دکتر بهمن پازوکی و دکتر مازیار ناصر
نویسنده:
محمدرضا حسینی بهشتی,بهمن پازوکی,علی اصغر مصلح,رضا داوری اردکانی,ماریا ناصر
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
چگونگی تأثیر هنر بر تحول فرهنگ از نگاه ارنست کاسیرر
نویسنده:
محمدحسین سرانجام
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زبان، اسطوره-دین، هنر، تاریخ و علم هر کدام جنبه‌ای خاص از کلیت پیچیده فرهنگ را در بر می‌گیرند و رابطه تأثیر و تأثّر متقابل با آن دارند. کاسیرر آن‌ها را «صورت‌های سمبلیک»ی می‌داند که «جهان بیرون» و «جهان درون»؛ یا به عبارت دیگر «واقعیت» و «من» را برای ما متعین می‌سازند و هر کدام کارکرد ویژه‌ای دارند. در این میان هنر، علاوه بر خصلت عمومی همه صورت‌های سمبلیک که همان صورت‌بخشی و انتظام داده‌های ادراک حسی باشد، ویژگی‌هایی دارد که آن را نسبت به دیگر صورت‌های سمبلیک متمایز می‌کند و در کلیت فرهنگ کارکردی خاص برای آن به وجود می‌آورد. هنر و شهود زیبایی‌شناختی چگونه دیدن اشیاء و امور را به ما یادآوری می‌کند. و از آن‌جا که این چگونه دیدن فرآیندی خلاقانه است، از یکنواختی و ساده‌سازی مفاهیم به ویژه در اثر نگاه علمی جلوگیری می‌کند و به این ترتیب سبب پویایی و سرزندگی کلیت فرهنگ می‌شود.
نظریۀ فرهنگ بلوخ و داوکینز، براساس مؤلفه‌های برسازندۀ «انگاره‌ها» و «مم‌ها»
نویسنده:
سیدحسین هاشمی ، علی اصغر مصلح
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریۀ فرهنگ در نظام فکری بلوخ و داوکینز برمبنای دو انگارۀ «ماده‌باوری» و «تکامل‌نگری پویا» و با رویکرد «واگشت‌گرایی» تدوین می‌شود. این تشابه متافیزیکی و رویکردی سبب می‌شود که بررسی تطبیقی/ تلفیقی آن‌ها -براساس مؤلفه‌های برسازندۀ «انگاره‌‌ها»ی فرهنگی در اندیشۀ بلوخ و «مم‌ها»ی فرهنگی در اندیشۀ داوکینز- ممکن شود. طبق نوشتار پیشِ ‌رو، روشن خواهد شد که اولاً ترکیب هستی‌شناسی‌ای فرآیندمحور بلوخ با ژن‌شناسی و نظریۀ فرهنگ داوکینز، یک متافیزیک مناسب برای نظام فکری داوکینز -که نوعی نظام علمی بدون متافیزیک است- فراهم می‌کند و ثانیاً، ژن‌شناسی داوکینز -به‌واسطۀ روند و مفهوم «فنوتیپ گسترده»- نسبت قلمرو زیستی انسان با حوزۀ ساختارهای اجتماعی -در فلسفۀ تاریخ بلوخ- را توضیح داده و پیوندی بین آن‌ها، برقرار می‌کند. بر مبنای این نگرش تطبیقی/ تلفیقی، توضیح خواهیم داد که مفاهیم مشترک/ متفاوت این دو اندیشمند، مکمل و مصحح یکدیگر بوده و ترکیب این مفاهیم سبب شکل‌گیری بینش‌های جدیدی در حوزۀ فلسفۀ تاریخ و فرهنگ می‌شود که نتیجۀ آن، امکان تدوین تبیین‌هایی قانع‌کننده‌تر و روشن‌تر برای پارۀ از مفاهیم فلسفی خواهد بود؛ ازجمله آنکه: دو انگارۀ «فنوتیپ گسترده» و «پراکسیس» -در ژن‌شناسی داوکینز و فلسفۀ تاریخ بلوخ- و دو مفهوم «مم»‌ها و «افزونه»ها -در نظریۀ فرهنگ داوکینز و بلوخ- مکمل و مصحح یکدیگر هستند و دو پدیدۀ «بیگانگی با خود» و «طبقۀ اجتماعی»، تبیین روشن‌تری پیدا خواهند کرد. نقش مؤلفه‌های برسازندۀ «انگاره‌ها» و «مم‌ها» -طبق دیدگاه‌های بلوخ و داوکینز- و جایابی آن‌ها در پیوستار هستی/ فرهنگ -طبق دیدگاه این جستار- به آن‌گونه است که از یک سو، سنخی از «جبرباوری» فلسفی را رقم زده و چالشی جدی دربرابر مفاهیم «آرمان‌باوری» و «امیدآفرینی» ای بلوخ فراهم می‌کند و از سوی دیگر، امکان اضافه‌شدن مفهوم «غایت‌باوری» -در روایت بلوخ از این مقوله- را به نظریۀ علمی‌ای ژن‌شناسی داوکینز هموار کرده و بدین ترتیب، مصداقی از تلاش برای سازگارکردن نگرش‌های علمی و فلسفی، عرضه می‌کند.
صفحات :
از صفحه 50 تا 73
پرسش از حقیقت انسان، مطالعه تطبیقی در آراء محی الدین عربی و هایدگر (گرایش حکمت متعالیه)
نویسنده:
علی اصغر مصلح فسایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فیلسوف به مثابه خرمگس!
نویسنده:
ضیاء موحد، محمدرضا بهشتی، بیژن عبدالكریمی، علی اصغر مصلح، شریعتی، رضا سلیمان حشمت، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
هیدگر و فوکو: تکنولوژی و تکنولوژی انضباطی
نویسنده:
فاطمه ساکی ،علی اصغر مصلح
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پیشرفت تکنولوژی در قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، هیدگر و فوکو را بر آن داشت تا تأثیر آن را بر زندگی بشر تحلیل کنند. هدف از پژوهش حاضر مطالعه نحوه‌ی مواجهه هیدگر و فوکو با تکنولوژی است. هیدگر با پیگیری تاریخ متافیزیک از انکشاف هستی در دوره‌های مختلف تاریخ پرده برمی‌دارد. او با رویکرد هستی‌شناختی، تکنولوژی را شیوه‌ای از انکشاف هستی در عصر مدرن می‌دانست که با برنامه‌ریزی، محاسبه و نظم‌دهی طبیعت را همچون منبع ذخایر انضباط می‌بخشد و به مثابه ابژه تولید می‌کند. فوکو نیز در چارچوب تحلیل روابط قدرت، تکنولوژی را شبکه‌‌ی انضباطی از روابط قدرت و دانش می‌داند که با تشکیل شیوه‌ها و سازوکارهایی عام انسان‌ها را در قالب قرار می‌دهد و به مثابه‌ی سوژه‌ برمی‌سازد. در مقاله حاضر از هستی در هیدگر و قدرت در فوکو)به منزله‌ی دو بنیان متفاوت( به تکنولوژی که امکان هم‌سخنی دو متفکر را فراهم می‌آورد، می‌پردازدیم. در واقع با هم خواندن هیدگر و فوکو ما را به وجوه اشتراک و افتراق و در نهایت به این رأی می‌رساند که روایت فوکو از تکنولوژی تکمیل‌کننده‌ بحث هیدگر در این زمینه است.
صفحات :
از صفحه 85 تا 118
سخنرانی زیستن در میانهٔ جنگ و صلح
سخنران:
محمدرضا حسینی بهشتی، علی اصغر مصلح، حمید طالب‌زاده، حسین مصباحیان
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 92