آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 122
تحلیل انتقادی جایگاه «تعبّد» در فرایند سنجش اعتبار اخبار در اندیشه ی «تبیین فهرستی» و منتقدان آن
نویسنده:
فاطمه ونکی ، فتحیه فتاحی زاده ، محمدکاظم رحمان ستایش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درباره‌ی حجیّت خبر واحد، سه دیدگاه همواره مطرح بوده است؛ عدم حجیّت، حجیّت عقلائی و حجیّت تعبّدی که در آن، نه تطابق با واقع؛ بلکه صرفاً احراز معذّریت و منجزیّت، مورد توجه است، نظریه‌پردازان «تبیین فهرستی» و نیز منتقدان ایشان، هر دو بر این باورند که در مباحث مربوط به حجیّت خبر واحد، ضرورتاً باید از مسئله‌ی تعبّد، صرف نظر کرد. با این تفاوت که «تبیین فهرستی»، تعبّد را در تقابل با واقع‌گرایی و به‌کارگیری آن در فرایند اعتبارسنجی را موجب تحیّر در فضای حدیث‌پژوهی می‌داند؛ در حالی که منتقدان، اساساً منکر تأثیر مسئله‌ی تعبّد بر فرایند اعتبارسنجی اخبار هستند و موضوعیت آن را صرفاً در مسئله‌ی اصل رجوع به اخبار پذیرفته‌اند. نوشتار حاضر، از گذر مطالعه‌ی زوایای این دو دیدگاه، نشان می‌دهد در فرایند حدیث‌پژوهی، سخن از گذار از تعبّد، به سادگی ممکن نیست؛ زیرا رابطه‌ی میان تعبّد و واقع‌گرایی، رابطه‌ی تلازم است؛ به‌گونه‌ای که با حذف تعبّد از تمامی عرصه‌های حدیث‌پژوهی، دیگر امکان اثبات حجیّت شرعی کلام معصوم (ع) وجود ندارد. اشکال بنیادین دیگر این‌که «تبیین فهرستی» اعتبارسنجی واقع‌گرا را در بعد روشی به معنای تغییر کاربری داده‌های حدیث‌پژوهی از اصولی به تاریخی و به تبع آن، تغییر فرایند اعتبارسنجی از «راوی‌محوری» به «کتاب‌محوری» می‌داند؛ درحالی که اصرار به این تغییر کاربری، نه تنها ناشی از عدم درک صحیح جایگاه تعبّد است؛ بلکه بر مبنای پر اشکال مصونیت مکتوب نسبت به شفاهی استوار است و در بعد روشی نیز مسئله‌ی تفاوت موضوعی روایات را نادیده گرفته است.
صفحات :
از صفحه 111 تا 137
روش آیت الله خویی در توحید مختلفات
نویسنده:
فتحیه فتاحی زاده، محمدکاظم رحمان ستایش، فاطمه ونکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
راویانی با اسامی مشترک، همواره در میان اسناد احادیث شیعه و اهل سنت یافتمی­شوند­؛ اما اینکه کدام‌یک از این راویان مشترک، دارای یک هویت هستند به بررسی­، پژوهش و گرد­آوری قرائن و شواهد نیازمند است. بحث از وحدت و تعدد عناوین راویان­، از مباحث مورد نیاز دانش سند­شناسی است­ و ثمره آن، در جرح‌وتعدیل راویان و میزان اعتبار سند، اثر­گذار است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی‌- تحلیلی و با بررسی آرای آیت الله خویی در «معجم رجال الحدیث» این موضوع را به جهت یافتن قواعد اشتراک‌یابی، واکاویده است. ایشان تنها احتمال اتحاد دو عنوان را برای حکم به اتحاد کافی نمی‌داند و همواره بازتاب اتحاد یا تعدد دو عنوان را در طبقه راویان و نیز گزارش­های اصول اولیه رجالی جسته است و در این مسیر، به برخی قرائن تمسک کرده است؛ قراینی همچون دارای کتاب همسان بودن، طریق روایی مشترک، اشتراک در شرح حال. از نظر ایشان اختلاف طبقه موجب تعدد راویان و اشتراک طبقه موجب یکی بودن مصداق آن عناوین است مگر در جایی که راوی آنها قیدی ذکر نموده باشد همچنانکه تعدد عنوان در اصول اولیه رجالی در حکم به تعدد لازم است. آیت الله خویی حکم نهایی را با مطالعه و ارزیابی تک­تک این قرائن در کنار یکدیگر صادر کرده است.
صفحات :
از صفحه 291 تا 310
تحلیل انتقادی تفکیک شفاهی و مکتوب در اندیشۀ «تبیین فهرستی»‏
نویسنده:
فاطمه ونکی ، فتحیه فتاحی زاده ، محمد کاظم رحمان ستایش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بیان «تبیین فهرستی» از تفکیک شفاهی و مکتوب و نفی سنّت شفاهی از فرهنگ شیعی، بیانی به ظاهر مختلف است که این نوشتار با نظر به تفاوت درس‌گیری نونگاشته‌ها و بازنشر آن‌ها خوانشی همسو با فهم جریانی از آن ارائه داده و زیرساخت‌های اساسی آن‌را تحت عناوین مصونیت متن مکتوب و نیز تأثّر فرایند درس‌گیری حدیث از دو مقولۀ میزان شمار راویان و فاصلۀ زمانی از صدور نصّ، طبقه‌بندی کرده‌است. تحلیل انتقادی این زیرساخت‌ها و استدلال‌های مبتنی بر آن، اولاً مصونیت نسبی متن مکتوب نسبت به نقل شفاهی و ثانیاً عدم تأثیر میزان شمار راویان بر فرایند نقل شفاهی و مکتوب را نشان می‌دهد؛ زیرا برخلاف مدعای این رهیافت، اولاً کثرت شمار راویان، امکان بیشتری برای به‌دست دادن نویسه‌های حدیثی فراهم می‌کند؛ ثانیاً نمی‌توان امکان رواج نقل شفاهی را در دوره‌ای متقدم‌تر ادعا کرده و در دوره‌ای متأخرتر منتفی دانست.
صفحات :
از صفحه 511 تا 533
اعتبار سنجی روایات کتاب مستطرفات السرائر
نویسنده:
میثم افشاری ، غلام حسین اعرابی ، محمد کاظم رحمان ستایش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اعتبارسنجی روایات کتاب مستطرفات السرائر در بخش انتهایی کتاب، موضوع این پژوهش است. ابن‌ادریس حلی از محدثان قرن هفتم هجری- که می‌توان آن را دوران آغاز تغییر معیار صحت احادیث دانست- تعدادی از روایات را از منابع حدیثی دیگر استخراج و به صورت عمدتاً مرسل در کتاب خود درج کرده است. به منظور اعتباربخشی به این روایات، نظرات موافقی از جانب برخی معاصران وجود دارد. برخی از ایشان با اتکاء بر ادعای ابن‌ادریس که در تألیف کتاب خود به خبر واحد اعتناء نکرده است و یا با مدنظر قرار دادن سلسله اجازات ابن‌ادریس تا شیخ طوسی و یا اشاره به روش ابن‌ادریس در دستیابی به احادیث به صورت وجاده، سعی در اعتبار بخشی روایات این کتاب دارند. پس از بررسی ساختار کتاب مستطرفات السرائر و واکاوی ادله صحت روایات، مشخص گردید که صحیح دانستن تمامی روایات این کتاب از منظر سندی ناصواب است ؛ بسیاری از آن‌ها از ارسال خارج نمی‌شود و بسیاری دیگر به علت ضعف و ناشناسی روات معتبر نیستند. از سویی قراین صحت نزد قدما که احتمالاً مورد کاربست ابن‌ادریس قرار گرفته‌اند، برای ما ناشناس است و بر اساس آن نمی‌توان به صحت تمام روایات این کتاب حکم راند. علاوه بر آن اگر به یک قرینه قدمایی دست یابیم، نمی‌توان آن را برای تمامی روایات مستطرفات به کار برد، زیرا اگر چه مستطرفات السرائر مجازاً یک کتاب انگاشته می‌شود، اما در حقیقت مجموعه‌ای از چند کتاب متفاوت است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 22
مخاطب‌شناسی و نقش آن در فهم روایات اهل بیت (علیهم‌السلام)
نویسنده:
پدیدآور: محمدمجید شیخ‌بهائی ؛ استاد راهنما: نصرت نیل‌ساز ؛ استاد مشاور: محمدکاظم رحمان ستایش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هر آنچه که در فهم متن حدیث اثر گذار باشد, می‌تواند از موضوعات علم فقه الحدیث قلمداد شود. یکی از این موضوعات, شناخت مخاطب سخن و احوال او است. سؤال اصلی در این باره آن است که شناخت مخاطب حدیث معصوم (علیه السّلام)، چرا و چگونه به فهم بهتر حدیث کمک می‌کند. در پاسخ به این سؤال باید گفت از قواعد مهم فقه الحدیثی, توجه به مقام ایراد سخن از سوی معصوم (علیه السّلام) است. چرا که حدیث با بستر صدور آن, ارتباطی ناگسستنی دارد و شناخت فضای صدور, قرینه‌ای مهم در فهم حدیث است. مخاطب معصوم (علیه السّلام) مهم‌ترین عنصر تشکیل‌دهنده فضای صدور حدیث است؛ زیرا معصومان (علیهم السّلام) بلیغ‌ترین انسان‌ها بودند که جز به اقتضای حال سخن نمی‌راندند. ایشان به علم الهی از ویژگی‌های مخاطب خود آگاه بودند و سخنی را روا می‌داشتند که در محدوده عقل و درک مخاطب بگنجد, مطابق نیاز او باشد و زمینه رشد و تعالی ایمانی او را فراهم آورد. بنا بر این خطاب معصوم (علیه السّلام) ناظر به صفات مخاطب سخن است. شناخت برخی از ویژگی‌های مخاطب در فهم صحیح روایت، اهمّیّت بیشتری دارد که مهم‌ترین آن‌ها را می‌توان عمدتاً در ویژگی‌های اعتقادی (دین, مذهب, درجه ایمان و ...)، علمی (میزان دانش, قدرت فهم و ...) و طبعی جستجو کرد. از نظر موضوعی، شناخت مخاطب در موضوعات کلامی، تفسیری، فقهی و طبّی اهمّیّت بیشتری را داراست، اما در برخی ابواب روایی همچون روایات اخلاقی نیاز کمتری به آن وجود دارد. نکته دیگر در پاسخ به این پرسش، شناخت عمومیت خطاب معصوم (علیه السّلام) است؛ بدین معنا که خطاب حدیث در اصل اوّلی عام (حقیقی) و مشتمل بر همه مخاطبان مستقیم و غیر مستقیم است مگر این‌که به دلیلی، خاص (شخصی) بودن آن ثابت شود. از این رو خطاب‌های شخصی، به رغم وجود, حجم بسیار اندکی از میراث روایی ما را تشکیل می‌دهند؛ اما در اکثر قریب به اتفاق روایات, خطاب, به شکل قضیه حقیقیه و متوجّه سایر مخاطبان است. برای تشخیص خطاب‌های حقیقی و شخصی, ملاک قطعی و مسلّمی وجود ندارد؛ اما وجود قرائنی می‌تواند احتمال عام یا خاص بودن خطاب را افزایش دهد. نظر برگزیده در این زمینه آن است که خطاب معصوم (علیه السّلام) می‌تواند خاص باشد, اما نه به معنای خاص مکانی و زمانی؛ بلکه با نظر به ویژگی‌ها و صفات مخاطب؛ یعنی خطاب معصوم (علیه السّلام) در طول زمان جاری است و هر مخاطبی را که هم وصف با مخاطب نخستین باشد, در بر می‌گیرد.
انصاف در قرآن و حدیث
نویسنده:
مونا امانی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عدم شناخت دقیق و درست انصاف به خودمحوری می انجامد. رفتار خودمحورانه نیز ـ به ویژه از جانب متصدیان امور مهم ـ آستان? خروج از حق و ورود به ستم و بی عدالتی است و سبب دوری جامعه از امنیت، آسایش و آرامش است. انصاف در لغت و اصطلاح به معنای دادن حقِ برابر از جانب خویش و مخالف ظلم و حمیت است. در نگاه ماهوی یک فضیلت اخلاقی نفسانی برخاسته از عقل و در نگاه کارکردی، خصلتی حق محور و ضامن ادای حقوق به صورت کامل و برابر است. از این رو در اسلام دینِ حقِ حق‌مدار و نیکوی فضیلت محور از بالاترین جایگاه‌ها برخوردار است. عقل (خاستگاه انصاف) برای تطبیق بر امور جزئی نیازمند معیار وجدان است. وجدانِ اخلاقی سبب می‌شود انسان در برخورد با دیگران خود را جایگزین آن‌ها کرده، بر اساس سه عنصر تخیل، معرفت و آگاهی، هر چه برای خود می‌پسندد برای آنان نیز بپسندد. این جایگزینی انسان را از خودبرتربینی رها کرده، او را به رعایت انصاف وا می‌دارد. انصاف تحث تاثیر برخی عوامل مانند: ایمان, جوانمردی؛ حیا؛ جهل؛ شهوت؛ خشم؛ حسد و ... شدت و ضعف می‌یابد که این عوامل خود نیز تحت تاثیر دو عامل انگیزشی عقل و شرعند. انصاف بر اساس کاربرد در حوزه‌های مختلف به دو دست?‌ انصاف در گفتار و انصاف در رفتار قابل تقسیم است وبر اساس صاحبان حقوق به سه دست? انصاف با خویش؛ با خدا و با خلق تقسیم می‌شود. مراتب انصاف به ترتیب از سخت‌ترین به آسان‌ترین، بر اساس عظمت حقوق و صاحبان آن‌ها عبارتند از: انصاف با خدا؛‌ انصاف با خلق و انصاف با خویش. بر اساس علاقه به گیرند? حق عبارتند از: انصاف با خلق؛ انصاف با خدا و انصاف با خود. بر اساس علاقه به دهند? حق عبارتند از: انصاف از خویش؛ انصاف از نزدیکان؛ انصاف از دشمنان. مهمترین نتایج انصاف بر اساس روایات عبارتند از: حقیقت ایمان و کمال آن؛ استواری دین؛ بهشت؛ الفت و دوستی؛ آسایش و آرامش؛ رحمت و خشنودی الهی و ... . گزینش حاکم؛ قاضی؛ شریک و دوست؛ پذیرش گواهی و نقد و ... از اموری است که نیاز به شناسایی منصفین دارد که این مهم با شناخت ویژگی‌های منصفین حاصل می‌شود. مهمترین ویژگی‌های منصفین حقیقی و برتر، کمال عقل و کمال ایمان است.مهمترین نمود درونی انصاف، پذیرش حق و مهمترین نمودهای بیرونی آن عبارتند از: اعتراف به حق؛ راستگویی؛ سازگاری میان گفتار و کردار و محکوم کردن خود است.عدالت و انصاف رابط? عموم و خصوص مطلق دارند و هر دو فضیلتی حق مدار و در پی ادای حق و حقوق هستند. با این تفاوت که عدالت،‌ کیفی و کَمّی ولی انصاف تنها کمی است. همچنین انصاف با وجود نمودهای بیرونی، خصلتی درونی ولی عدالت برونی است. انصاف ادای حقوق برابر است بنابراین هر جا حقی باشد، انصاف نیز کاربرد دارد. هر چه این حق بزرگتر، صاحب حق عظیم‌تر و شرایط ادای این حق سخت‌تر باشد، انصاف کاربرد بیشتری خواهد داشت. بر این اساس مهمترین قلمروی انصاف بر اساس متون دینی، قلمروی سیاست است چرا که حق والی بر مردم و حق مردم بر والی از بزرگترین حقوق است. افزون بر این که قدرت، مهمترین زمین? ستم و بی‌انصافی است. بنابراین ادای این حقوق سخت،‌ در شرایطی که انسان را به سوی ستم می‌کشاند، بسیار حائز اهمیت و مورد توجه است.
بررسی روش علامه شوشتری در کشف و تصحیح تحریفات و تصحیفات، توحید مختلفات و تمییز مشترکات در قاموس الرجال (مجلدات 1 تا 5 )
نویسنده:
سمیه رضوی خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علامه شوشتری در قاموس الرجال روش نسبتاً نو و متفاوت برای رفع ابهام های رجالی بکار گرفته است. وی درکشف و تصحیح تحریفات و تصحیفات، توحید مختلفات و تمییز مشترکات از روش مقابله و مقایسه نسخه ها وکتاب های متعدد رجالی و غیر رجالی، بهره برده است. وی همچنین پیوندی متقابل بین این سه مبحث برقرار کرده، به گونه ای که گاه توحید عناوین مختلف را عاملی جهت کشف تحریف قرار می دهد، گاه پس از اصلاح تحریفات و تصحیفات، حکم به توحید یا تعدد عناوین میدهد وگاهی نیز بوسیله اثبات وحدت عناوین و یا رفع و اصلاح تحریفات و تصحیفات، اشتراک راویان را منتفی اعلام می کند. او درکشف و تصحیح تحریفات و تصحیفات ،که البته در مواردی هم ضرورت رجالی نداشته اند،از شیوه های متنوعی همچون بهره گیری از دانش طبقات، علم نسب شناسی و توجه به قرائن کلامی استفاده کرده است.اما در توحید مختلفات و تمییز مشترکات، با وجود اینکه علامه شوشتری در مقدمه قاموس‌الرجال تأکید بر این مسئله می‌کند که تمییز مشترکات و نیز حکم به وحدت عناوین مشابه تنها با شناسایی راوی و مروی عنه‌ امکان پذیر نیست، این قانون خود راتنها در مبحث توحید مختلفات به طور کامل اجرایی کرده است، اما در تمییز مشترکات روش دوگانه ای بکار بسته است. از سویی خود با روشهایی غیر از شناسایی راوی و مروی عنه به تمییز مشترکات پرداخته و از سوی دیگر نسبت به بکارگیری روش شناسایی راوی و مروی عنه توسط علامه مامقانی، ساکت مانده است.
روش شوشتری در کشف و تصحیح تحریفات و تصحیفات در قاموس الرجال
نویسنده:
فتحیه فتاحی‌زاده ، محمدکاظم رحمان‌ستایش ، سمیه رضوی‌خواه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقالۀ حاضر روش‌های شوشتری در شناسایی و تصحیح تحریف‌های راه‌یافته در تنقیح المقال علامه مامقانی‌ راـ که قاموس الرجال تعلیقی بر آن است‌ـ مورد بررسی قرار داده و با ذکر مثال‌هایی به دسته‌بندی آن‌ها اقدام کرده است. روش شوشتری برای کشف و اصلاح این تحریف‌ها شامل دو مرحله است: در مرحلۀ اول با کمک معیارهایی همچون اختلاف نقل‌ها، ناهماهنگی در طبقۀ راویان و تطابق‌نداشتن متن حدیث با قواعد عربی و نگارشی، احتمال وقوع تحریف را بیان می‌کند، سپس برای شناسایی عبارت صحیح از راهکارهایی همچون مقابلۀ نقل کتب مختلف، ترجیح نقل برخی از آن‌ها و نیز رجوع به نسخه‌های صحیح‌تر و اصل کتاب‌ها، طبقه‌شناسی راویان، علم نسب‌شناسی، توجه به ذکر یا اسقاط نام راوی در رجال و اخبار، توحید یا تعدد عناوین، تفرّد یا اتفاق نقل‌ها استفاده می‌کند، البته گاهی از چندین روش در کنار هم بهره می‌گیرد یا معیار یک روش را با راهکار روش دیگر به صورت ترکیبی به کار می‌گیرد. وی بیش از سایر روش‌ها از روش مقابله و مقایسۀ نقل‌های مختلف استفاده کرده است. تحریف‌هایی که شوشتری در قاموس الرجال به اصلاح آن‌ها پرداخته، از نظر حجم و تعداد می‌توان در سه دسته قرار داد: تحریف‌هایی که توسط مامقانی رخ داده، تحریف‌هایی که در روایات کشی موجود است و تحریف سایر کتاب‌ها که البته برطرف ساختن همۀ این تحریف‌ها تأثیری در داوری‌های رجالی نداشته و تنها رفع برخی از آن‌ها برای داوری صحیح رجالی ضرورت داشته است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
بازشناسی و نقد نظریه عرفی بودن زبان قرآن
نویسنده:
محمدحسین پورافغانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه عرفی بودن زبان قرآن بر این باور است که قرآن کریم به زبان قوم پیامبر اسلام (صلی‏الله‏علیه‏و‏آله) یعنی به همان واژگان و معانی معهود و قواعد دستوری و خصوصیات بلاغی و فرهنگی موجود در میان آنان نازل شده استدر قرآن هیچ لفظ و تعبیری که عرب عصر نزول مراد از آن را نداند، وجود ندارد؛ طبق این نظریهدر قرآن این موارد نیست: متشابه ، مجمل ، غریب، بطون ، اعجاز علمی ، عموم و اطلاق ، حقیقت شرعی . مهمترین بحث این نظریه نوع مخاطب این نظریه است که تنها مخاطبان قرآن اعراب عصر نزول هستند؛ ولی با توجه به قابلیت‌های زبان و گستره مخاطبان قرآن و شیوه محاوره عقلایی قرآن و حکیم بودن خداوند و معانی عمیققرآن و استناد به آیات و روایاتی که نشان دهنده عمومی بودن خطابات قرآن هستند، این ادعا رد می شود. در مورد اصطلاحات غریب و متشابه و بطن و ظهر و مجمل در قرآن که نظریه مطرح کرده است با توجه به تعاریف این اصطلاحات و روایات و نظرات علما فن این ادعاها رد می شود و در مورد مسائل تفسیر تاریخی و اعجاز علمی و حروف مقطعه باید گفت تفسیر تاریخی با توجه به اصول تفسیری و روایات و نقایصی که در اسباب نزول هست رد می‌شود و دیدگاهاین نظریه را در مورد عدم وجود اعجاز علمی در قرآن با توجه به شواهد قرآنی و نظرات صاحب نظران و شواهد عقلی در این مورد نقد می‌شود و در نهایت هم حروف مقطعه نقطه نقضی بر این نظریه است .
بررسی استشهاد به آیات در احتجاجات معصومین (ع)
نویسنده:
سمیه اهوارکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دین اسلام که اساس دعوت خود را بر برهان و دلیل و منطق نهاده است، اهمیت ویژه‌ای برای احتجاج قائل بوده و شیوه و روش‌های کاربردی آن را از طریق پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت او (ع) به ما آموخته است. معصومین (ع) در احتجاج و رویارویی‌های خود با منکران و معاندان دین،‌ به امور گوناگونی استشهاد می‌نمودند. سنت و حدیث پیامبر اکرم (ص)، عقل، ‌اجماع مسلمانان، تاریخ، سیره انبیای پیشین و ... از جمله این امور می‌باشند. در این میان استشهاد به قرآن از مهم‌ترین و پرکاربردترین شیوه احتجاج و مناظره معصومین (ع) به شمار می‌رود. حقانیت و جامعیت قرآن، علم و انس اهل بیت (ع) با قرآن و مقبولیت قرآن در برابر عدم مقبولیت ائمه(ع) در اذهان اکثر مسلمانان در آن زمان، کثرت احتجاج معصومین (ع) به قرآن را سبب می‌شد. اهمیت و جایگاه ویژه قرآن از سویی و ذو وجوه بودن قرآن از سوی دیگر سبب رواج استشهاد به قرآن در احتجاجات مسلمانان شده بود به گونه‌ای که حتی مخالفان و معاندان اهل بیت (ع) و پیروان فرقه‌های انحرافی نیز با سوء استفاده از آیات قرآن در پی به حق نشان دادن افکار و اعمال باطل خود بودند.در چنین شرایطی معصومین (ع) با استشهاد به قرآن که با فنون و شگردهای خاصی انجام می‌شد علاوه بر آن‌که راه صحیح بهره بردن از آیات قرآن را نشان می‌دادند، اتصال خود را به علوم و معارف غیبی و احاطه خود بر ظاهر و باطن قرآن و در نتیجه ضرورت تمسک و مراجعه به اهل بیت (ع)برای فهم قرآن کریم را برای همگان روشن می‌ساختند. مخاطبان احتجاجات معصومین (ع) به قرآن در دو گروه غیر مسلمانان (شامل مشرکان، اهل کتاب، زنادقه و ...) و مسلمانان (شامل خلفا و حکام جور، گروه‌ها و فرق مسلمانان و عامه مردم) جای می‌گیرند. موضوعات این استشهادات نیز بسیار متنوع و گوناگون است و انواع موضوعات کلامی، فقهی، اخلاقی و علمی در میان آن هال دیده می‌شود. معصومین (ع) همچنین در احتجاجات خویش به سطوح معنایی گوناگونی از آیات همچون ظاهر، تاویل، مصداق، سبب نزول و ... استشهاد می‌نمودند و کارکرد آیات در احتجاجات آنان متنوع است. در احتجاجات آنان نه تنها ظاهر آیات بلکه مفهوم ،‌سبب نزول،‌ مصداق، تأویل و جری و تطبیق آیات نیز مورد توجه و استشهاد قرار می‌گرفت. این استشهادات، از نظر ظاهری، به دو شیوه استشهاد صریح و استشهاد پنهان به قرآن صورت گرفته است؛ استشهاد صریح و آشکار بدین معناست که شنونده‌ هر چند نا آشنا با قرآن باشد به سبب وجود قرینه‌ای در کلام امام متوجه این استشهاد می‌شود. این استشهادات از جهت مقدار آیاتی که مورد استشهاد قرار گرفته‌اند، تبیین یا عدم تبیین ارتباط آیه با موضوع مورد احتجاج و همچنین چگونگی اتصال آیه به کلام قابل تفکیک هستند. استشهاد پنهان معصومین (ع) به قرآن یا اثرپذیری از قرآن نیز همان استفاده پنهان از قرآن است که در آن به پیوند کلام با قرآن تصریح نمی‌شود و گونه‌های مختلف آن در چهار گروه اثرپذیری واژگانی، گزاره ای، الهامی و تلمیحی جای می گیرند.
  • تعداد رکورد ها : 122