آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 35
بررسی سرشت آگاهی در خلال تفسیرهای هایدگر از فوسیس و پسوخه و انتقادهای وی از علم‌گرایی
نویسنده:
حسین آزادمنجیری ، مجید ملایوسفی ، محمدحسن حیدری ، محمد صادق زاهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هایدگر با بازتعریف فوسیس(φυσις) و پسوخه(Ψυχη) ارسطویی در مقام انتقاد از علم تجربی (Science) و علم‌گرایی(Scientism) برمی‌آید که بر تمام ساحات زندگی انسان و از جمله فلسفه سایه افکنده بود. از خلال این تفسیر‌ها و انتقادات، می‌توان نظرات وی را درباره آگاهی(Consciousness) استخراج کرد. در نظر وی، معنای فوسیس در زبان یونانی «وجود به ما هو وجود» است و درμορφη (صورت) که تغییر پیوستار را نشان می‌دهد، رخ عیان می‌کند. صورت که خلاء دوگانه علت فاعلی و علت غایی را برای فوسیس پر می‌کند در حقیقت همان آگاهی است. آگاهی که هایدگر از آن با «تجربه زیسته‌»(lived experience) یاد می‌کند، دارای لایه‌های مختلف رفتاری-ادراکی، اجتماعی و پیشا-شخصیِ از قبل معنادار است. هایدگر در تفسیر پسوخه به عنوان آگاهی از اصطلاحات مختلفی همچون صورت، Truth(حق)، لوگوس و مقوله استفاده و بیان می‌کند که آگاهی در تمام این اصطلاحات شامل یک دوگانگی است که همواره ارتباط آن با امر خارجی حفظ می‌شود. آگاهی برای هایدگر با هستی گره خورده است و وی همواره بر این نکته تاکید می‌کند که آگاهی همان ارتباط انسان یا دازاین(Dasein) با خارج است و هر چه از این ارتباط برداشت شود، در مرحله دومی است که ممکن است انتزاع یا علم یا هر چیز دیگر نام بگیرد.
صفحات :
از صفحه 326 تا 347
فلسفه‌ی اخلاق در اگزیستانسیالیسم سارتر
نویسنده:
حسین کاظمی یزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ژان پل سارتر یکی از بزرگ‌ترین و مشهورترین فلاسفه‌ی قرن بیستم بود. بزرگی این فیلسوف معلول دو کتاب فلسفی مهم او یعنی هستی و نیستیونقد خرد دیالکتیکی است، اما شهرت وی کم‌تر ارتباطی با فیلسوف بودن‌اش دارد. سارتر علاوه بر این‌که نویسنده‌ای در حوزه‌ی فلسفه بود، رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس، منتقد ادبی، مبارز سیاسی و منتقدی سیاسی- اجتماعی نیز بود؛ و البته دلیل شهرت وی همین موارد دسته‌ی دوم است. این شهرت، بزرگی او را در جهان، و البته در ایران، تحت‌الشعاع خود قرار داده است. شاید کم‌تر کسی در ایران باشد که اهل مطالعه (به‌ویژه در حوزه‌ی علوم انسانی) بوده اما با نام سارتر بیگانه باشد؛ این در حالی است که فلاسفه اغلب در میان اهل فن مشهورند و حتا گاهی نام‌شان هم به گوش دیگران نرسیده است. این مسئله یکی از دلایل بدفهمی سارتر در ایران است، چراکه او اغلب بیش از آن‌که فیلسوف به حساب بیاید، ادیب (به‌ویژه نمایش‌نامه‌نویس) و مبارز سیاسی به حساب می‌آید. دومین دلیل بدفهمی سارتر اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر است؛ البته در این مورد، این بدفهمی مربوط به بازه‌ی کوچک‌تری از افراد است؛ یعنی افرادی که اطلاعات اندکی درباره‌ی سارتر دارند و اغلب این کتاب را چکیده‌ی آرا و افکار فلسفی او تلقی می‌کنند. اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر سال‌ها پیش به زبان فارسی و پیش و پس از آن بارها به زبان انگلیسی ترجمه شده است. سارتر در این کتاب ادعا می‌کند که در پی دفاع از فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم است. او در این‌جا اعتقاد دارد، بدبینی‌ای که از اگزیستانسیالیسم وهستی و نیستی دریافت شده است، بدفهمی‌ای بیش نیست. طبق ادعای سارتر، این سخن‌رانی خلاصه‌یی از هستی و نیستی است، درحالی‌که به‌واقع این‌چنین نیست.بسیاری از کسانی‌ که ادعای شناخت سارتر به‌عنوان یک فیلسوف را دارند، شناخت‌شان معطوف به همیناگزیستانسیالیسم و اصالت بشر است. البته آنان در این میان تقصیر چندانی ندارند چراکه سارتر خود با بیان این‌که این کتاب-سخن‌رانی چکیده‌ی فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم است آن‌ها را گمراه کرده است. اما با مطالعه‌ی اجمالی هستی و نیستی (و حتا تفسیرهای آن) در می‌یابیم که این کتاب-سخن‌رانی تفاوت‌های بنیادینی با هستی و نیستی و درواقع با اگزیستانسیالیسم دارد. البته خود سارتر هم بعدها به این مسئله اعتراف و از چاپ و انتشار آن در چنین سطح وسیعی اظهار ناراحتی کرد.از دیگر سو این اثر به‌عنوان کتاب اخلاقی سارتر نیز مشهور شده است و اغلب به ‌غلط پنداشته می‌شود که کل اخلاقِ اگزیستانسیالیستی سارتر در این کتاب مستتر است و بنابراین از آن به‌عنوان کتاب اخلاقِ اگزیستانسیالیستی سارتر یاد می‌شود. هم‌چنین یکی از دلایل شهرت و گسترش این کتاب، آسانی و همه‌فهمی آن است. از آن‌جا که این کتاب یک سخن‌رانی است، فاقد پیچیدگیهستی و نیستی بوده و برای افرادی که می‌پندارند معرفت بدون تحمل سختی قابل وصول است، بهترین وسیله برای فهم (البته سطحی) اندیشه‌ی سارتر است. در این پایان‌نامه به دلایل مطرح شده، اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر محور کار درنظر گرفته شده است. هم‌چنین این پایان‌نامه درصدد است تا به این وسیله نظریه‌ی اخلاقِ اگزیستانسیالیستی سارتر را (البته اگر بتوان عنوان نظریه را شایسته دانست) مورد بررسی قرار دهد.اولین پرسشی که احتمالاً به ذهن خواننده خطور می‌کند این است که این کتاب اثری در میانه‌ی زندگی فکری سارتر است و بنابراین مبنا قرار دادن آن، احتمالاً تنها دربردارنده‌ی خود این اثر و آثار پیش از آن است؛ درحالی‌که سارتر سال‌ها بعد از این اثر زندگی کرده و کتاب بزرگی مثل نقد خرد دیالکتیکی را در این دوران نوشته است. برای پاسخ به این پرسش نیازمند توضیح مختصری درباره‌ی زندگی فکری سارتر هستیم.سارتر از جمله فیلسوفانی است که در طول زندگی فکری‌اش بیش از یک نظریه‌ی جامع را بسط داده است. به دیگر سخن او در مرحله‌ای از زندگی فکری‌اش دچار چرخشی کلی شده است و این چرخش، چرخش او از اگزیستانسیالیسم به مارکسیسم است. بنابراین هرچند که او اگزیستانسیالیستی تمام‌عیار بود، اما این صفت تنها در دوره‌ای خاص از زندگی‌اش به او اطلاق می‌شود. سارتر نویسنده‌ای پرکار بود که در طول زندگی فکری‌اش دو اثر فلسفی مهم یعنی هستی و نیستی ونقد خرد دیالکتیکی را برجای نهاد؛ اما او تنها در محدوده‌ی کتاب اول‌اش یک اگزیستانسیالیست بود و در دوران نگارش کتاب دوم، یک مارکسیست به حساب می‌آمد. اتفاقاً شهرت سارتر به‌عنوان نمایش‌نامه‌نویس، منتقد ادبی و مبارز در این دوره به‌وجود آمد. چرخش در اندیشه‌ی سارتر در سال 1957 و از مقاله‌ی «مسئله‌ی روش» آغاز شد که درواقع مقدمه‌یی بر نقد خرد دیالکتیکی بود. سارتر در این مقاله بیان می‌کند که اگزیستانسیالیسم نه‌تنها یک فلسفه نیست بلکه تنها ایدئولوژی‌ای است که زیر بال و پر فلسفه‌ی حاکم زمان خود، یعنی مارکسیسم، رشد می‌کند.با توجه به عنوان این پایان‌نامه، بخش دوم زندگی فکری سارتر مورد توجه قرار نمی‌گیرد. آن‌چه در این‌جا مورد بررسی قرار خواهد گرفت، نظریات اخلاقی سارتر در حوزه‌یهستی و نیستی است؛ اما دلیل محوریت اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر این است که از آن هم‌چون وسیله‌ای برای فهم بهتر نظریات اخلاقی-اگزیستانسیالیستی سارتر استفاده شود. از آن‌جا که اگزیستانسیالیسم در عنوان این کتاب وجود دارد و از سویی دیگر سارتر خود در این‌جا بیان کرده است که این کتاب خلاصه‌ای از هستی و نیستی است (هرچند که بسیار با آن متفاوت است) محوریت این کتاب در این پایان‌نامه به معنی بررسی و مقایسه‌ی آن با اگزیستانسیالیسم مطرح شده در هستی و نیستی و نشان دادن تفاوت‌ها و شباهت‌های آن‌ است. در انتها باید به مشکلی که در بررسی و مطالعه‌ی کل فیلسوفان اگزیستانسیالیست و به‌ویژه سارتر وجود دارد اشاره شود و آن این است که اساساً امکان خط‌کشی واضح میان مفاهیم مطرح شده در اندیشه‌ی این فیلسوفان وجود ندارد؛ چراکه همه‌ی آن‌ها و به ویژه سارتر مخالف ایجاد یک نظام کلی فلسفی‌اند. بنابراین برای بررسی نظریه‌ی اخلاقی در اندیشه‌ی سارتر یا به بیانی بهتر اخلاق در اندیشه‌ی سارتر نیازمند مقدمه‌ای طولانی هستیم که این مقدمه خود توصیف برخی از مولفه‌های اساسی در اندیشه‌ی اوست. پیوند این مولفه‌ها با اندیشه‌ی سارتر به‌گونه‌ای است که برای بررسی هر مسئله‌ای در اندیشه‌ی وی، نیازمند بررسی تمام (یا دست‌کم برخی از) آن مولفه‌ها هستیم.فصل اول این پایان‌نامه به بررسی این مولفه‌ها اختصاص یافته است. در فصل دوم مسئله‌ی اخلاق در اندیشه‌ی دوره‌ی اول فکری سارتر بررسی می‌شود و در نهایت در فصل سوم به تفسیراگزیستانسیالیسم و اصالت بشر و هم‌چنین به بررسی نقاط تشابه و تفاوت آن کتاب با مسائل مطرح شده درهستی و نیستی پرداخته می‌شود.در پایان، ضمن قدردانی از اساتید محترم راهنما و مشاور جای آن دارد تا تشکری ویژه از جناب آقای دکتر بابک احمدی، به دلیل راهنمایی‌های موثرشان داشته باشم.
سپهرهای هستی در تفکر کرکه گور
نویسنده:
زهرا رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سپهرهای هستی یکی از کلیدی‌ترین اندیشه‌های کرکه‌گور است که تا حدی موجب منحصر به فرد بودن اندیشه‌ی او گردیده است. دغدغه اصلی کرکه‌گور انسان و احوالات وجودی او است. وی قائل به سه سپهر استحسانی، اخلاق و ایمان است که آنها را سپهرهای هستی نامیده است. منظور از سپهرهای هستی، طریقه‌های مختلف زندگی است که هر یک از آنها از لحاظ غایت و مقصد با یکدیگر تفاوت دارند. نخستین سپهر، سپهر استحسانی است که فرد فقط برای ارضای تمناهای شخصی‌اش زندگی می-کند و به دنبال خوش‌گذرانی و رضایتمندی امیال خود است. سپهر دوم، سپهر اخلاقی است که فرد به فکر انجام دادن تکلیف بر مبنای کلی است. سپهر سوم، سپهر ایمان است که منشاء ارتباط مطلق با خداوند است. ایمان مورد نظر کرکه‌گور نه تنها فراتر از عقل است، بلکه در برابر عقل قرار می‌گیرد. ایمانی که باید به نحو انفسی به دست آید، نه به طریق آفاقی. ایمان دلبستگی شورمندانه و بی‌حد و حصر به خداوند است. از نظر وی سعادت و غایت ابدی در سپهر ایمان به وقوع می‌پیوندد. به اعتقاد وی گذر از یک سپهر به سپهر دیگر با جهش امکان‌پذیر است.
بررسی مبانی آسان‌میری از دیدگاه فلسفه اخلاق
نویسنده:
زهرا حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پیشرفت علم و تکنولوژی در عرصه ی طب، منجر به طولانی شدن حیات افراد شده است، از این رو، بحث چگونه مردن، در دنیای مدرن، اهمیت فوق العاده ای یافته است. از جمله مواردی که اخلاق پزشکی، اخیرا، با آن مواجه شده است، خودکشی مساعدتی و آسان میری است.آسان میری، به مثابه ی تسریع در مرگ فرد، برای جلوگیری از تحمل درد و رنج بیشتر، تعریف شده است و به اقسام گوناگونی تقسیم می شود. آسان میری یکی از مباحث عمده ی اخلاق کاربردی به ویژه اخلاق پزشکی است و همواره بحث های مجادله انگیزی را در دنیا ایجاد کرده است. اما، این صرفا یک مسئله در حیطه ی اخلاق پزشکی نیست، بلکه روایی و ناروایی اخلاقی آن از جنبه های فلسفی، قانونی و دینی مورد چالش قرار گرفته است. عالمان اخلاق، غالبا، بر روی این نکته تاکید می کنند که ارزیابی روایی و ناروایی اخلاقی آسان میری مبتنی بر این است که شخص، فعالانه آغازگر سلسله پدیده هایی باشد که منجر به کشته شدن فرد می شود(آسان میری فعال) یا به فرد اجازه داده شود به آرامی و با تحمل رنج بمیرد(آسان میری غیر فعال). بسیاری از عالمان اخلاق میان این دو نوع آسان میری قائل به تمایز اند و شکل فعال آن را اخلاقی نمی دانند، در حالی که، شکل غیر فعال آن را واجد مشروعیت اخلاقی می دانند. اما، در مقابل، عده ای دیگر، وجود این تمایز را منکر و حکم اخلاقی هر دو را یکسان می دانند. آن ها معتقدند با توجه به معنایی که از آسان میری، مرگ راحت و آسان، مراد می شود، شکل فعال بر غیر فعال رجحان دارد. این بحث همواره موافقان و مخالفان بسیاری داشته است. در میان مکاتب اخلاقی، مکتب فایده باوری سرسخت ترین حمایت را از آسان میری داشته، اما، دو مکتب اخلاقی، وظیفه گرا و فضیلت محور با آن مخالفت می ورزند.
نگاه انتقادی نیچه به جایگاه اخلاق در تمدن غرب
نویسنده:
مریم عرب، عبدالرزاق حسامی‌فر، محمد حسن حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیچه راهی را که بشر در مسیر اخلاق تاکنون پیموده است، نه همچون یک فرایند تکاملیِ مثبت و ارزنده، بلکه تاریخچه‌یدیرپاترین خطاهای انسان و مسبب سرنوشت هولناک و هراس‌انگیزاو می داند.از این رو به نقد شدیداخلاقکه به اصطلاح میراثی تاریخی و دستاوردی ارزشمند برای بشر تلقی می‌شد، می پردازد.از نظر او تمامی ابعاد زندگی بشر، حتی پرسش او از وجود،تحت تأثیر ارزش‌هاستو این ارزش‌ها،کشمکش‌ها و بحران‌هاییرا برای انسان پدید آورده‌است.نیچه خود را ضد اخلاق می‌نامد و همه‌ینظام های اخلاقی را مردود می‌شمارد.البتهاو در نقد اخلاق می خواهد بنیاد حقیقی اخلاق را بیابد، جایگاه و نحوه‌ی عمل آن را شرح دهد و ساز و کارارزش‌گذاری‌ انسان‌را که او را به انجام افعال اخلاقی وادارمی‌کند، تشخیص دهد.در پس تمام اظهارات ویرانگرانه نیچه، طرحی جدید و ایده ای نو و در عین حال یکپارچه وجود دارد. او قصد ندارد نظامی همچون نظام‌هایی که آنها را به نقد کشیده و ویران نموده است، بنیان گذارد. مظهر این ایده‌ ی نو، ابرانسان است. در این مقاله نگاه منفی نیچه را به منزلت اخلاق در تمدن غرب، در پرتو انتقاداتی که به اخلاق وارد می کند، بررسی می کنیم.
صفحات :
از صفحه 49 تا 65
الهیات پسامدرن: با تاکید بر الهیات پویشی
نویسنده:
مرضیه مردانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این رساله ان است که نوع نگرش دینی دوران پسامدرن را مورد بررسی قرار دهد. با توجه به اینکه الهیات دوره پسامدرن متآثر از دوره مدرن و ماقبل آن بوده است، لذا باید گذری به مدرنیته داشت تا نحوه رویکرد به دین متفکران این دوره و تآثیر گذاری اش بر دوره بعد از خودش بهتر آشکار گردد. به همین دلیل بخش آغازین این رساله به تعریف مدرنیته و معرفی فیلسوفان موسس مدرنیته همچون دکارت، هیوم و کانت اختصاص دارد. طی این بررسی معلوم می شود مهمترین عامل رویگردانی از دین در این عصر، پیشرفت روز افزون علم و تکنولوژی بشر بود. از یان رو علم و جایگاه آن در رابطه با دین به طور جداگانه مورد بررسی قرار می گیرند.با گذر زمان بویژه در پایان قرن نوزده، انتقاد از مدرنیته شدت می گیرد. چرا که با پیشرفت هر چه بیشتر علم، ناتواننی آن نیز بیشتر جلوه می کند و متفکران به این نتیجه می رسند که آنچه را که روزی جای دین را اشغال کرده بود و گمان می رفت می تواند تمام نیازهای بشر را برطرف کند اکنون خود مشکلاتی بیش از دین بوجود آورده است. از این رو متفکرانی چون نیچه، مارکس و بویژه هایدگر با نقد ساختار شکنانه خود از مدرنیته، زمینه را برای زیر سئوال بردن مدرنیته و آرمان هایش فراهم می کنند. به این ترتیب بخش دوم رساله آغاز می شود بعد از انتقاد از مدرنیته است که پسامدرن با رویکردهایش سر بر می آورد. در بخش دوم ابتدا تعریفی از واژه پسامدرن ارائه می شود سپس حوزه ها ی فکری این دوره مورد بررسی قرار می گیرد. مهمترین مکتبی که در این دوره متولد می شود مکتب پویشی است. وایتهد را بنیانگذار این مکتب دانسته اند. این مکتب فکری الهیات جدیدی را برای پسامدرن به ارمغان می آورد. وایتهد اگر چه خود الهیات نظام بند و هماهنگی را ارائه نکرده است، لیکن فلسفه پویشی وی توسط هارتشورن به صورت نظام بند و به صورت مکتب الهیات پویشی جلوه گر می شود. توصیفی که الهیات پویشی از خدا و رابطه ی او با جهان ارائه می دهد با دیدگاه سنتی مسیحی و فلسفه اسلامی تفاوت دارد. الهیات پویشی معتقد است خداوند به طور یک جانبه در امور عالم دخالت نمی کند. خلاقیت هم در خدا و هم در مخلوقات وجود دارد و بنابراین خداوند تنها عامل موثر در جهان قلمداد نمی شود. در الهیات پویشی فعالیت خداوند در طبیعت تآئید می شود ولی قدرت خداوند تعدیل یافته و در عوض، حلول خداوند در جریانات جهان مورد تآئید بیشتری قرار گرفته است.این دریافت از خداوند و جهان جلوه های دینی بسیاری را در خود گنجانده است؛ به عنوان نمونه مسیحیان کلاسیک با تعریفی که از خداوند ارائه می کنند قادر به پاسخگویی به مسئله شر نیستند ولی خدای اندیشه پویشی با این تفسیر از قدرت خداوند، جایی برای اعتراض علیه شرور باقی نمیگذارد. در دیدگاه پویشی هر موجود بالفعلی دست کم تا حدی توان خود آگاهی دارد. بنابران هرگز مجبور نیست آنچه را خداوند می خواهد ، انجام دهد بلکه همواره این قدرت را دارد که بین آنچه خدا می خواهد و امکانات بالفعلی که گذشته برایش فراهم کرده است، هذف خود را برگزیند
دوران معاصر در اندیشه نیچه وهایدگر
نویسنده:
سیدحسن حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در نسبت میان فلسفه و زمان تا بدانجا پیش رفته اند که برخی گفته اند: فلسفهتجلی زمان در لباس اندیشه است.پس به سزا خواهد بود که از منظری فلسفی بپرسیم ما در چه زمانی به سر میبریم؟نیچه و هایدگر دو فیلسوف مطرح در اینرساله با مبانی فلسفی خودنکاتی را به عنوان ویژگیهایدوران معاصر برجسته دانسته اند. این رساله با تبیین این ویژگی ها میکوشد به این پرسشها پاسخ دهد:از نظر این دو فیلسوف ثجربه متافیزیک ما و نسبت بشر با وجود در پدید آمدن وضعیت فعلی چه نقشی داشته است؟و حقیقت ، علم، تکنولوژی، نیهیلیسم، مدرنیته، هنر و اخلاق در دوران معاصر از نظر آندو چگونه تحلیل میگردد. و ...
عناصر اساسی اگزیستانسیالیسم سارتر
نویسنده:
غزال قربان زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
فلسفه هنر نیچه
نویسنده:
نجمه مکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده
جایگاه انسان از دیدگاه کی یر که گور و ژان پل سارتر
نویسنده:
راضیه زینلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه، جایگاه انسان را از دیدگاه سورن کی یرکه گور و ژان پل سارتر مورد بررسی قرار خواهیم داد. در آغار به ضرورت پرداختنبه این موضوع و اهمیت جایگاه انسان اشاره می شود. به طور کلی این پایان نامه در سه بخش تدوین گردیده است که هر بخش حاوی فصولی می باشد؛ در بخش نخست به شرح آرای کی یر که گور می پردازیم . پس از اشاره ای به رویکرد انتقادی او نسبت به تفکر هگل، نظریات کی یر که گور را در دو ساحت جایگاه وجودی و احوالات وجودی پی می گیریم. در واقع انسان از آن حیث که جایگاه وجودی خاصی دارد احوالات وجودی خاصی نیز دارد؛ احوالاتی نظیر اضطراب، نومیدی، ایمان و...در ادامه به شرح و بسط هر یک از این احوالات خواهیم پرداخت که در شرح تمام این احوالات نگاه کاملاً مسیحی کی یر که گور مشهود است. در نهایت این بخش را با بحثی در خصوص ایمان گرایی و ویژگی های شهسوار ایمان به پایان خواهیم رساند. بخش دوم به نظریات سارتر اختصاص یافته است. در آغاز به شرح وجود شناسی سارتر و تقسیم بندی سه گانه او در خصوص وجود اشاره می شود، درفصل وجود? در خود به توصیف این ساحت از وجود و اضافی و زیادی بودن آن خواهیم پرداخت. در فصل وجود برای خود به تعریف انسان پرداخته و از آزادی به عنوان مهم ترین ویژگی او نام برده می شود، سپس به راه های گریز از این آزادی و بحث سوءنیت می پردازیم. درنهایت وجودِ برای دیگری را مورد کاوش قرار می دهیم و رابطه ی انسان با دیگران را در سه حوزه ی رابطه ی کودک با پدر مادر، رابطه ی جنسی و رابطه ی انسان با خدا بررسی می کنیم که از نظر سارتر تمامی این روابط محکوم به شکستند. در بخش آخر ریشه های مشترک و زمینه های اختلاف این دو متفکر بزرگ به بحث گذاشته می شود و نظریات ایشان در سه حوزه ی اضطراب، نومیدی و ایمان مورد بررسی قرار می گیرد . در نهایت به این نتیجه می رسیم که تفکر هر دو فیلسوف از فرد انسانی آغاز و به فرد انسانی ختم می شود، با این تفاوت که انسان? سارتر کاملاً مستقل از خداست در حالی که انسان کی یر که گور در معیت خدا هستی می یابد .
  • تعداد رکورد ها : 35