آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 35
نقد انسان‌شناسی نیچه‌ای بر مبنای انسان‌شناسی صدرایی
نویسنده:
عباس گالش‌نیا دفرازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان به عنوان پیچیده ترین موجود هستی همواره مد نظر فیلسوفان و متکلمان بوده است.ملاصدرا و نیچه از فیلسوفان برجسته جهان اسلام و دنیای غرب، از جمله اندیشمندانی هستند که ضمن تأکید بر انسان شناسی، نتایج فلسفی آن را مورد بحث قرار داده اند . انسان در هر دو اندیشه موجودی مرکب از روح و جسم است . در اندیشه صدرایی روح امری الهی و فناناپذیر است و هویت حقیقی انسان را تشکیل می دهد.در اندیشه نیچه روح امری زمینی و صرفاً وسیله و ابزاری در اختیار تن است. زیرا هویت حقیقی انسان در اندیشه او تن است. ملاصدرا و نیچه خواهان تعالی انسان و فراروی او از خویشتن هستند. ثمره فراروی در اندیشه نیچه تحقق ابر انسان استوثمره تعالی انسان در اندیشه صدرایی رسیدن به انسان کامل است.هر دو اندیشمند به دنبال جاودانه کردن انسان و رسیدن به سعادت ابدی هستند. در اندیشه صدرایی تعالی انسان در رسیدن به قرب الهی است و جاودانگی در سرای دیگری جستجو می شود. در اندیشه نیچه ای تعالی انسان در رسیدن به قدرت و جاودانه کردن لذات دنیوی استو جاودانگی در کره خاکی جستجو می شود . در تفکر صدرایی انسان موجودی اخلاق مدار، پذیرای قوانین و ارزشهای شرعی و مکلّف به تکالیف الهیاست و در عین حال موجودی آزاد ، صاحب اراده و اختیار است . اراده او در طول اراده الهی است. در اندیشه نیچه انسان سازنده ارزش های اخلاقی ، جایگزین خدا و موجودی آزاد است. اما آزادی در اندیشه او فقط با مرگ خدا معنا می یابد .معنای زندگی در اندیشه صدرا مبتنی بر مبانی متافیزیکی است و امور متافیزیکی چون خدا ، وحی و سرای آخرت معنا بخش زندگی انسان هستند. اما نیچه از آنجایی که عاشق زمین است ، معنای زندگی خویش را در تحقق ابر انسان و در زندگی دنیوی جستجو می کند.انسان شناسی صدرایی مبتنی برایدئولوژی دینی است. در حالی که در اندیشه نیچه انسان شناسی مبتنی بر ایدئولوژی ماتریالیستی است.
بررسی نظریه هنر در فلسفه افلاطون با نگاهی به نیچه و هیدگر
نویسنده:
مجتبی حاجی جمالی آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بررسی نظریه هنر افلاطون با نگاهی به نیچه و هیدگر تاملی پیرامون معنای هنر نزد افلاطون و نسبت آن با مفاهیمی چون » حقیقت « و » زندگی « می باشد و بر آنست تا دیدگاه نیچه و هیدگر را درباره نستب مفاهیمی که افلاطون میان » هنر « ٬ » حقیقت « و » زندگی « برقرار می کند بررسی کند. در این رساله از آن جهت دیدگاه این دو فیلسوف درخصوص نظر افلاطون درباره ی هنر مورد بررسی قرار می گیرد که نزد آنان هنر از اهمیت والایی برخوردار است٬ چنان اهمیتی که از دیدگاه نیچه نجات فرهنگ اروپا در استقرار هنر در جایگاه نظریه و معرفت است و صریحا اعلام می کند که وقت آن رسیده است که ما هنر را به جایگاه پیشین آن درعصر تراژیک یونان برگردانیم تا با هنر زندگی ممکن و شایسته ی زیستن گردد. از سوی دیگر هیدگر به دنبال یافتن پاسخی برای این سوال بنیادین خود که معنای هستی یعنی چه؟ معتقد است که فلسفه در بند متافیزیک گرفتار آمده و از حقیقت دور مانده و نمی تواند راز هستی را به ما نشان دهد ولی هنر و خصوصا شعر ما را به حقیقت راه می برد.‬
بررسی تطبیقی وجود در تفکر یاسپرس و هایدگر
نویسنده:
حامد ماه‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
تأثیر پیشداوری و تاریخمندی بر فهم از منظر هانس گئورگ گادامر
نویسنده:
پدیدآور: مهدی محمدی‌اصل ؛ استاد راهنما: علی‌نقی باقرشاهی ؛ استاد مشاور: محمدحسن حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
چنانکه از عنوان رساله پیداست دغدغه‌ی من دو مفهوم اصلی در هرمنوتیک فلسفی گادامر است؛ یعنی پیشداوری و تاریخمندی. بعلاوه تمام تلاش بر این بود که این دو مفهوم از عصر روشنگری تا آنجا که در هرمنوتیک گادامر نقشی محوری می‌یابند دنبال شوند. پیشداوری واجد دلالات مثبت و منفی است. چنانکه در عرف عام به ارزشیابی و داوری مغرضانه و بدون شواهد و دلایل کافی اطلاق می‌گردد. پس از هایدگر که این بحث را در قالب پیش- داشت، پیش- دید و پیش- مفهوم در فرایند فهم مطرح ساخت این مفاهیم با نام پیشداوری در هرمنوتیک گادامر نقش محوری یافتند. در خصوص تاریخمندی نیز قضیه از همین قرار است. تاریخمندی و پیشداوری هر دو مطرود شلایرماخر بودند و هر دو را از عوامل سوء فهم می‌دانست. در نزد دیلتای هر چند پیشداوری مطرود است اما تاریخمندی به دیده گرفته می‌شود. برای هایدگر و شاگرد خَلَف او، گادامر، که نظریه‌ی تاریخمندی دیلتای را بنحو سازگارتری بسط دادند، مفهوم مذکور به همراه مفهوم پیشداوری چنان نقش مهمی را بازی می‌کنند که حذف و طرد آنها برابر با از میان بردن امکان هر نوع فهمی است. در نزد هایدگر تاریخمندی یکی از بنیادهای هستی آدمی و در نظر گادامر حدّ شناخت و شرط امکان آن است.
نسبیت گرایی در هرمنوتیک فلسفی گادامر
نویسنده:
پدیدآور: ندا جعفریان ؛ استاد راهنما: علی‌نقی باقرشاهی ؛ استاد مشاور: محمدحسن حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف این رساله بررسی چالش نسبیت گرایی در هرمنوتیک فلسفی گادامر است. درباره ی این موضوع حساس و بحث انگیز آرای گوناگونی وجود دارد. از یک طرف منتقدین گادامر معتقدند که هرمنوتیک فلسفی او به نوعی نسبیت گرایی منتهی می شود؛ زیرا اعتقاد بر تاریخ مندی فهم و تأکید بر موقعیت مندی و محدود بودن فهم بشری به تاریخ و زبان از عوامل نسبیت گرایی است. دلیل دیگر اینکه نوع نگاه گادامر نسبت به فهم باعث شده است که او نتواند از توصیف هستی شناختی فهم، یک قاعده معرفت شناختی بیرون کشیده و معیاری فراتاریخی و عینی برای تفسیر ارائه بدهد. این ها از جمله مواردی هستند که به نظر منتقدین بر وجود نوعی نسبیت گرایی در اندیشه هرمنوتیکی گادامر دلالت می کنند. از طرف دیگر مفسرین و پیروان گادامر و هم چنین خود گادامر معتقدند که هرمنوتیک فلسفی او به هیچ وجه منجر به نسبیت گرایی نمی شود. آنها معتقدند که اگر درک درست و دقیقی از ماهیت فهم و شروط آن از جمله زبان و تاریخ وجود داشته باشد معلوم خواهد شد که هرمنوتیک فلسفی او به نسبیت گرایی منتهی نمی شود. نویسنده این رساله معتقد است که برای روشن شدن این موضوع بهتر است به آراء اصلی خود گادامر و مفسرین او در منابع لاتین مراجعه نموده و مطالعه دقیقی از آنها صورت بگیرد و هم چنین می کوشد تا فهم درستی از آنها به عمل آید. به نظر می رسد که اتهام نسبیت گرایی در هرمنوتیک فلسفی گادامر ناشی از عدم درک درست از مفاهیم کلیدی او می باشد.
هرمنوتیک در اندیشه هایدگر و گادامر
نویسنده:
پدیدآور: علی سمندری پتکانی ؛ استاد راهنما: علی‌نقی باقرشاهی ؛ استاد مشاور: محمدحسن حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
گناه از نظر کی یر کگارد
نویسنده:
سمیه شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کی‌یرکگارد مفهوم گناه را از دیدگاهی جدید و متفاوت بررسی می‌کند. او می‌کوشد تا باورهایی را که سالیان سال در مسیحیت درباره ی گناهکار بودن ذات انسان، ریشه دوا نیده بود، تغییر دهد و نه تنها انسان را به خاطر امکان گناه، سرزنش نمی‌کند، بلکه آن را سندی بر آزادی فرد در انتخاب ایمان می‌داند؛ تا انسان خود، با آگاهی کامل، در مقابل آن، امکان ایمان را برگزیند. او فردیت بی همتای انسان را به او یادآور می‌شود و او را از انبوه دل مشغولیت‌‌های زندگی مدرن می‌رهاند. از نظر کی‌یرکگارد، یکی از مردم بودن وهمانند دیگران بودن، که دنیای صنعتی هرچه بیشتر سعی داشت ذهنها را به سوی آن سوق دهد؛ نمی تواند فرد را در داشتن یک زندگی معنادار یاری دهد. انسان باید جرات کند فرد شود و مهم ترین چیز در زندگی اش را، که خودش است، بیابد و سرنوشت زندگی خودرا با انتخابهای بهنگام در دست بگیرد.کی‌یرکگارد جایگاه حقیقی انسان را تنها در برابر پروردگار می‌داند و برای رهنمون شدن او به این جایگاه، ماهرانه‌تر از هر روانشناس، او را وامی‌دارد تا درون خود را بکاود و منشا گناه را که نا امیدی است، کشف کند و با یافتن خود حقیقی‌اش که تنها با پیوستن به پروردگار تحقق می‌یابد، امیدوارانه به نیک بختی جاویدان دست یابد.
سیر تکوین آگاهی تا آغاز خود-آگاهی در پدیدارشناسی روح هگل
نویسنده:
پدیدآور: محمدمهدی اردبیلی ؛ استاد راهنما: محمدحسن حیدری ؛ استاد مشاور: علی‌نقی باقرشاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هگل در کتاب پدیدارشناسی روح می‌کوشد تا صور مختلفی را ترسیم نماید که روح در طی تاریخ اختیار کرده است. به باور وی هر مرحله ضرورتا از دل مرحله‌ی پیش از خود پدید می‌آید. بررسی سیر تکوین روح، از یک سو به دلیل ارتباطش با پیشرفت و تکامل آگاهی سوژه، نوعی معرفت‌شناسی است؛ و از سوی دیگر، به واسطه‌ی ایده‌ی "جهان روحانی" و در نظر گرفتن روح به منزله‌ی پلی میان ذهنیت سوژه و عینیت ابژه، شکلی از هستی‌شناسی به شمار می‌رود. ویژگی برجسته‌ی پدیدارشناسی در این است که این دو حوزه‌ی مختلف از معرفت را به نحوی بی‌سابقه به یکدیگر پیوند می‌زند. به لحاظ ساختاری، این تحقیق می‌بایست به بررسی تفصیلی نخستین بخش از پدیدارشناسی، یعنی "آگاهی" پرداخته و علاوه بر آن، به واسطه‌ی استمرار حضور آگاهی در خود-آگاهی ِ هنوز کاملا فعلیت‌نیافته، تفسیری، هر چند اجمالی، از بخش "خود-آگاهی" نیز به دست دهد. بنابراین آنچه این تحقیق در صدد بررسی‌اش برآمده، چگونگی پیشروی آگاهی در طول سفری پدیدارشناسانه است که از فقیرترین صورت دانش، یعنی یقین-حسی آغاز کرده و پس از تن دادن به جوش و غلیان اجتناب‌ناپذیر و تعارضات درونی خویش، مراحل ادراک و فاهمه را پشت سر نهاده و به مرحله‌ی خود-آگاهی وارد می‌شود. صرف نظر از اینکه کدام بخش از اثر و به چه میزان، موضوع این تحقیق را تشکیل می‌دهد، شایان ذکر است که هدف اصلی این تحقیق، نه صرفا توصیف این فرآیند، بلکه تبیین عنصر اصلی حاضر در کل پدیدارشناسی، یعنی "صیرورت" روح است. به بیان دیگر، بخش آگاهی، صرفا جزئی است که به مثابه‌ی جزئی که کل را بازمی‌نمایاند، می‌توان در پرتو آن تفسیری انضمامی را از چگونگی سیر دیالکتیکی تکوین روح در پدیدارشناسی، یا در سراسر تاریخ به دست داد.
مقایسه فرونسیس در اندیشه های و ملاصدرا
نویسنده:
مریم صمدیه، مجید ملایوسفی، محمدصادق زاهدی، محمدحسن حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فرونسیس از دو حیث هستی و ماهیت آن در اندیشه‌های هایدگر و ملاصدرا قابل مقایسه است. هایدگر از حیث هستی ‌-شناختی قائل به برتری فرونسیس بر تمامی انحاء کشف و گشودگی دازاین همچون اپیستمه، تخنه و سوفیاست؛ اما ملاصدرا به تأسی از دیدگاه ارسطو، سوفیا را به عنوان امکان اصیل انسان معرفی و قائل به برتری سوفیا بر تمامی علوم و حتی فرونسیس شده است. از سویی دیگر ملاصدرا با اینکه صراحتاً از برتری سوفیا سخن می‌گوید اما در متن مباحث خویش به وحدت سوفیا و فرونسیس جهت وصول به سعادت قائل می‌شود. علاوه بر این، آراء دو فیلسوف در حوزه موضوع، فاعل، غایت و ماهیت فرونسیس قابل مقایسه است. ملاصدرا به تأسی از ارسطو موضوع فرونسیس را نفس انسانی و کمال آن دانسته است. در حالی که هایدگر موضوع آن را وجود دازاین می‌داند. این نحوه تفکر درباره موضوع؛ فاعل، غایت و ماهیت فرونسیس را تحت الشعاع قرار می‌دهد؛ بطوری که هایدگر فرونسیس را نحوه‌‌ای از وجود دازاین و ملاصدرا نحوه‌ای از معرفت می‌داند. با وجود این هر دو فیلسوف غایت فرونسیس را رسیدن انسان به وجود اصیل معرفی می‌کنند؛ این در حالی است که تعریف دو فیلسوف از وجود اصیل با توجه به مبانی متفاوتی که اتخاد کرده‌اند کاملاً متفاوت است. وجود اصیل در ملاصدرا با توجه به مبدأ و معاد، معنا و مفهوم می‌یابد حال آنکه در وجود اصیل هایدگری به هیج وجه به مبدأ و معاد توجه نشده و به جای آن اموری همچون خویشتن یابی، تیمارداشت و توجه به مرگ مورد توجه قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 31
تفاوت تبیین نظام هستی از منظر ابن سینا و سهروردی
نویسنده:
شهربانو قاعد جورشری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهیکی از دغدغه های اصلی متفکران و فلاسفه بزرگ هر عصر ،ارائه تبیینی عقلانی و صحیح از عالم هستی است. این مسئله از زمان دانشمندان دوره پیش از میلاد از قبیل هراکلیتوس، پارمنیدس و فیثاغورث،آغاز شد و تا زمان معاصر نیز در آثار بزرگان فلسفه به چشم می خورد.اغلب این تبیین ها متأثر از عقاید فلاسفه در باب مسایلی چون چگونگی ربط خدا با عالم ،علم و تعلق ارادهاو به آن ، صدور اجزای عالم از او و از یکدیگر و موضوعات دیگر می باشد.در این میان دو نوع از تفاسیری که برای جهان ارائه شده است، با دو مکتب فکری متفاوت ،در فلسفه اسلامی برجستـه تـر مـی نـماید؛ نظام های فلسفی ابن سینا و سهروردی.نگارنده پایان نامه حاضر بر آنست تا این دو نظام را از این حیث بررسی نموده و وجوه اشتراک و افتراق آنها را مشخص نماید و اهمیت و نتایج این بررسی را یادآور شود.واژگان کلیدی: صدور ،عقل،علم خدا به عالم ، فاعلیت خدا،مراتب هستی
  • تعداد رکورد ها : 35