آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 43
تکرار عصر باستان در اوج مدرنیته
نویسنده:
مصطفی زالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اشتراوس همچون نیچه میخواهد عصر باستان را در اوج مدرنیته تکرار کند، اما به باور اشتراوس نوع نقد نیچه به مدرنیته او را از این مقصود باز داشته است. نیچه آموزه های باستان را به طریقی بیگانه و مبتنی بر اصطلاحات مدرن بازخوانی می کند. اما به رغم تأثیر شگرف نیچه، نقطه ی افتراق اشتراوس از نیچه، با انتشار کتاب «نقد اسپینوزا بر مذهب» شکل گرفت. لئو اشتراوس در سال ۱۹۶۵ و در دیباچهی ترجمه ی انگلیسی این کتاب، سرآغاز دوران خردورزی خویش را مطالعه رساله ی الهیاتی- سیاسی اسپینوزا در فاصله ی سال های ۲۸-۱۹۲۵ دانست. نویسنده ی این اثر جوانی یهودی زاده بود که در آلمان سربرآورد و خود را در میانه ی بحران الهیاتی- سیاسی (-theological political predicament) یافت. پژوهش اشتراوس درباره ی اسپینوزا منجر به آن شد که مشاهده کند منتقدان متقدم مدرن نمی توانند تابت کنند که وحی خطاست زیرا وحی هیچگاه ادعای آن را نداشته است که مبتنی بر عقل بشر با در دسترس آن است. نشان دادن تناقض در متون مقدس ثایت نمی کند که این متون کلمات یا تصویری دقیق از یک خدای مطلق بیکران نیستند عقل گرایان مدرن با نشان دادن ناممکن بودن معجزه درصدد تبیینی نظام مند از همه ی اموری هستند که رخ داده یا می تواند رخ دهد و برای نیل به این مقصود، به این تشخیص رسیدند که جهان مطابق اصول عقول انسانی عمل می کند.
جنبش شهود ذوات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیدارشناسی جنبشی است که از بسیاری جهات، جریان فلسفه ی اروپایی را در قرن بیستم نشان می دهد. پدیدارشناسی توسط هوسرل در سال های ۱۹۰۱ – ۱۹۰۰ به عنوان راه بنیادی فلسفه ورزی و تلاشی برای بازگرداندن فلسفه از تأمل انتزاعی متافیزیکی -که محفوف به شبه مسائل است به خود اشیا تجربی زنده ی انضمامی اعلام شد. پدیدارشناسی یکی از جریانات قوی فلسفه در آغاز قرن بیستم در کنار جریان های نوکانتی در مکاتب متعدد خود (ویندلیاند، کاسیرر، ریکرت و مک ناتورپ)، ایده آلیسم (گرین، برادلی و مک تاگارت) منطق گرایی (فرگه و راسل)، هرمنوتیک (دیلتای، بولتمان)، پراگماتیسم (دیوئی، جیمز و پیرس)، فلسفه ی حیات (برگسون و زیمل)، فلسفه ی اگزیستانس (نیچه و کیرکگارد)، و نیز تجربه گرایی پیروان هیوم همچون میل و پوزیتویسم امثال ماخ است. پدیدارشناسی به صور مختلف با این جریانات درگیر بوده است. هوسرل در مقدمه ی خود بر جلد دوم کتاب «پژوهشها منطقی» در بحث از نیاز به یک نظریه ی فراگیر معرفت، از پدیدارشناسی تجربی اندیشه و دانستن، سخن گفت. چنان که خود هوسرل می گوید پدیدارشناسی بیش از هر چیز دیگر با اثر بنیادشکن فرانتس برنتانو با عنوان روان شناسی توصیفی انگیخته شده است. روان شناسی توصیفی، علم پیشین اعمال و محتوای آگاهی است. بعدها هوسرل به درک پیوند میان دریافت خود از پدیدارشناسی و پروژه ی دکارت در فراهم کردن بنیادی قابل اتکا برای معرفت رسید. هوسرل در نهایت دریافت که پروژهی او اشتراکات زیادی با جریان نوکانتی دارد و در نتیجه پدیدارشناسی به صورتی از ایده آلیسم استعلایی تبدیل شد. در جریان تعمیق و گسترش دریافت هوسرل از می باشند. و هیدگر که خود به طور کامل بر اهمیت پدیدارشناسی تأکید داشت در درس گفتارهای سال ۱۹۲۷ با عنوان «مسائل اصلی پدیدارشناسی» گفت: «چیزی به عنوان یک پدیدارشناسی وجود ندارد». اغراق آمیز است که اگر بگوییم به تعداد پدیدارشناسان، پدیدارشناسی وجود دارد. اما یقینا درست است که بگوییم اگر دقیق تر بنگریم ملاحظه می کنیم وجوه افتراق از وجوه اشتراک پیشی می گیرند. در واقع اندیشه ی مؤسس جنبش پدیدارشناسی به قدری تا پایان راهش دستخوش تغییر شد که جز با نشان دادن چگونگی تطور و بسط این اندیشه نمی توان چنان که باید و شاید آن را عرضه کرد. همین حرف دربارهی سایر پدیدارشناسانی چون هیدگر و سارتر نیز صدق می کند.
نگاهی به فلسفۀ اخلاق در تفکر غرب از دیدگاه السدیر مک اینتایر
نویسنده:
مصطفی زالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
مشارکت در حیات الوهی:‌ بنیاد نهایی تبیین غایت‌شناختی نزد ارسطو
نویسنده:
مصطفی زالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وجه الوهی فلسفه ارسطو، و به طور خاص وجه الوهی غایت‌شناسی او، مسئله‌ای مناقشه‌برانگیز و حتی شدیداً مورد انکار است؛ چرا که تفسیرهای معاصر غایت‌شناسی، از یک سو غایت‌شناسی الهیاتی را تبیین جهان به عنوان فعل قصدمندانه خالقی حکیم تلقی کرده، و از سوی دیگر غایت‌شناسی ارسطو را صرفاً روشی برای تبیین کارکردهای جواهر طبیعی و افعال انسانی می‌دانند. در نتیجه غایت‌شناسی ارسطو فاقد هر گونه دلالت الهیاتی تلقی می‌شود. این نوشتار با نظر به اوصاف امر الهی در اندیشه ارسطو نشان می‌دهد که او در حوزه زیست‌شناسی و اخلاق، گرچه پای تبیین‌های غایت‌شناختی به معنای طراحی هوشمند را به میان نمی‌کشد، در عین حال، کارکرد نهایی انواع طبیعی زنده و نوع انسان را با ارجاع به عنصری الهی در آنها تبیین می‌کند. به بیان مشخص‌تر، در انواع طبیعی زنده فقط نوع است که از جهت سرمدیت‌اش در جایگاه غایت به معنای حقیقی قرار می‌گیرد، حال آن که در انسان، غایت نهایی با ارجاع به عنصر الوهی محقق در هر فرد یعنی عقل احراز می‌شود. پس خدا به عنوان نمونۀ ایدئال تحققِ حیاتِ سرمدیِ معقول لحاظ می‌شود و غایتمندی جهان طبیعی زنده و جهان انسانی چیزی نیست مگر تشبه به این حیات سرمدی. بنابراین غایت‌شناسی ارسطو واجد استلزامات صریح الهیاتی است و چهارچوبی هستی‌شناختی را برای تفسیر عقلانی مفهوم سعادت در فلسفه‌های دینی فراهم می‌سازد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 48
پدیدارشناسی ، نقد شکاکیت و ضرورت هستی شناسی وحدت‌گرا
نویسنده:
مصطفی زالی ، حمید طالب زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هگل ناشناختنی ماندن شیء فی‌نفسه را در فلسفه کانت معادل با شکاکیت دانسته و علت آن را در روش نقادی جستجو می‌کند. چرا که از نظر او سنجش امکان معرفت پیش از مواجهه با متعلقات معرفت به معنای از پیش مفروض گرفتن سوبژکتیویسم است. در این مقاله نخست نشان داده می‌شود که هگل چگونه با نگارش پدیدارشناسی اولاً اصل پروژه نقادی را به رسمیت شناخته و ثانیاً بدیلی در برابر روش نقادی کانتی ارائه می‌دهد که گرفتار معضل از پیش مفروض گرفتن سوبژکتیویسم و در نتیجه شکاکیت نباشد. سپس با نظر به تفاسیر مختلفی از پدیدارشناسی که آن را به عنوان برهانی علیه شکاکیت قلمداد کرده‌اند، ثابت می‌شود که نتیجه پدیدارشناسی نه اثبات کفایت مفاهیم ذهنی برای اطلاق بر شیء فی‌نفسه که ضرورت وجود ایده مطلق برای امکان معرفت است؛ چرا که از یقین بی‌واسطه آگاهی نمی‌توان حقیقت جهان خارج را استنتاج کرد و وحدت هستی و معرفت تنها ذیل ایده مطلق میسر می‌شود.
صفحات :
از صفحه 51 تا 71
جهان های ممکن در اندیشه پلنتینگا و نسبت آن با مفهوم نفس الامر در فلسفه اسلامی
نویسنده:
مصطفی زالی، روح اله عالمی، مهدی قوام صفری
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اگرچه به نظر می رسد مفاهیم ضرورت و امکان (مفاهیم وجهی) مفاهیم جدایی ناپذیر مابعدالطبیعه هستند، فلاسفه تجربه گرا به طور سنتی این مفاهیم را مورد نقد قرار داده اند. در قرن بیستم نیز چنین انتقاداتی توسط کوآین(Quine)  در قالبی جدید صورت گرفته است. با وجود این، طرح مفهوم تکثر جهان های ممکن در معناشناسی منطق موجهات، زمینه ساز این باور شد که می توان بر چالش تجربه گرایی غلبه کرد. در تبیین سرشت جهان های ممکن، دو رویکرد متفاوت وجود دارد. گروهی از فلاسفه از رویکرد نام گرایی تقلیلی در بیان مفاهیم وجهی استفاده می کنند و سایر مفاهیم وجهی را به مفهوم جهان های ممکن تقلیل می دهند و در مقابل، برخی از فلاسفه معتقدند مفاهیم جهان های ممکن، ضرورت، امکان، ذاتی و عرضی اجزای یک شبکه هستند. در این مقاله ،پس از اشاره ای به رویکرد اول، انتقادی که پلنتینگا به عنوان نماینده شاخص جریان دوم به رویکرد نام گرایی تقلیلی وارد کرده است و همچنین تبیین او از ماهیت جهان ممکن شرح داده میشود و نشان داده خواهد شد که مفهوم کلیدی در اندیشه پلانتینگا وضعیت امور است و وی یک جهان ممکن را وضعیت اموری بیشینه می داند. این مساله تبیین خواهد شد، که درک پلنتینگا از مفهوم جهان های ممکن، با مفهوم نفس الامر در نظر حکمای مسلمان قابل تطبیق است اگرچه تمایزات مشهودی نیز با آن دارد.
صفحات :
از صفحه 11 تا 29
ترکیب اتحادی ماده و صورت و مسأله اتحاد عاقل و معقول
نویسنده:
مصطفی زالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اتحاد عاقل و معقول در موضعی که معقول مغایر ذات عاقل باشد از ابداعات فلسفه صدرایی به شمار می‌رود. در تبیین کیفیت هستی‌شناختی این اتحاد، برخی مقصود از آن را، تحقق عاقل و معقول به وجودی یکتا و از جهتی یکتا و برخی دیگر، تحقق معقول برای عاقل به نحوی می‌دانند که معقول از شئون وجودی عاقل باشد. یکی از براهین بر اثبات این مطلوب، برهان ماده و صورت است. در این برهان با فرض هم‌سنخی پذیرش صورت توسط ماده و معقول توسط عقل و اتحادی دانستن ترکیب ماده و صورت، اتحاد عاقل و معقول اثبات می‌شود. ولی برخی این برهان را ناتمام دانسته، سنخ اتحاد عاقل و معقول را شدیدتر از اتحاد ماده و صورت می‌دانند. این مقاله با تدقیق محل نزاع، نشان می‌دهد که این اختلاف به دلیل دو دریافت متفاوت از ترکیب اتحادی ماده و صورت است؛ از این رو اولاً برهان ماده و صورت در برابر خدشه‌های وارد بر آن قابل دفاع بوده و ثانیاً با توجه به دو دریافت از حقیقت ترکیب اتحادی ماده و صورت و حقیقت وحدت عاقل و معقول، این برهان به دو نحو تقریر می‌شود که هر تقریر، به اثبات یکی از دریافت‌ها از حقیقت اتحاد عاقل و معقول می‌انجامد.
صفحات :
از صفحه 57 تا 77
اسلامی سازی علوم یونانی: مطالعه موردی دریافت ابن سینا از مابعدالطبیعه ارسطو
نویسنده:
مصطفی زالی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 89 تا 109
ماهیت گزاره‌های عملی نزد ابن‌سینا: تأملی بر چهار خوانش رقیب
نویسنده:
مصطفی زالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ازجمله تقسیمات مشهور در سنت فلسفۀ مشاء که در متون ارسطو ریشه دارد، دسته‌بندی حکمت به دو بخش عملی و نظری است که ابن‌سینا نیز همسو با چنین سنتی، این تقسیم‌بندی را در آثار خود مطرح کرده است. پرسش دربارۀ ماهیت گزاره‌های هنجاری (اخلاقی/عملی)، موضوعی مناقشه‌برانگیز است؛ به‌گونه‌ای که برخی مفسران، حکمت عملی را ازنظر شیخ‌الرئیس، متعلَق عقل عملی و فاقد حیث شناختی (غیر قابل اتصاف به صدق و کذب) دانسته و برخی دیگر با پذیرش این تعلق، آن را دارای حیثیت شناختی قلمداد کرده‌اند. درمیان این دستۀ دوم نیز وحدت نظر وجود ندارد: برخی از آنان گزاره‌های حکمت عملی را شناختنی، ولی حاصل بنای عقلا و منتَج از صناعت جدل (متکی بر مشهورات) محسوب کرده‌اند؛ درحالی که برخی دیگر این گزاره‌های شناختنی را حاصل صناعت برهان و مستقل از بنای عقلا و درنتیجه، واقع‌گرا شمرده‌اند. در این جستار، پس‌از نقد دو دریافت اول، امکان شکل‌گیری دو گونه تفسیر واقع‌گرایانه از سرشت حکمت عملی ازمنظر بوعلی از یکدیگر تفکیک خواهد شد: مطابق تفسیر اول، حکمت عملی، حوزه‌ای مستقل از حکمت نظری و دارای مبادی خاص خود است؛ سپس با نقد این دریافت، از امکان صورت‌گرفتن تفسیر واقع‌گرایانۀ دوم دفاع می‌شود که مطابق آن، گزاره‌های عقل عملی اولاً دارای حیث شناختی هستند؛ ثانیاً حاصل صناعت برهان‌اند و نفس‌الأمر آن‏ها مستقل از ذهن است؛ ثالثاً متعلق عقل نظری و مندرج ذیل حکمت نظری هستند؛ به‌گونه‌ای که حکمت عملی در مبادی خویش وابسته به حکمت نظری است و مبادی بدیهی خاص خود را ندارد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 50
  • تعداد رکورد ها : 43