آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 17
تلویزیون وتربیت دینی کودکان
نویسنده:
حکیمه السادات شریف زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تاثیر تلویزیون در شکل دادن رفتار کودکان دارای اهمیت بسیاری است. اگر چه همه رسانه ها از جمله مطبوعات و رادیو در این زمینه نقش دارند ولی تأثیر تلویزیون به دلیل برخوردار بودن از جنبه های شنیداری، دیداری و حرکتی از بقیه بیشتر می باشد.در طول تاریخ دانشمندان زیادی از حوزه های مختلف مانند جامعه شناسی ، روانشناسی، تعلیم و تربیت، اقتصاد و ... درباره تلویزیون و اثرات آن مطالعه و پژوهش انجام داده-اند. در این رسانه می توان از روش های گوناگون برای تربیت دینی کودکان بهره جست .روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که شامل تلخیص داده ها، تحلیل و بررسی و نتیجه گیری می باشد .نتایج تحقیق حاکی از آن است که تلوزیون دارای تاثیرات مثبت ومنفی بر کودکان است. در این رسانه می توان با استفاده از شیوه های اعطای بینش،اسوه سازی،تلقین والقا،آراستن ظاهر وتزیین کلام در جهت تربیت دینی کودکان گام برداشت. همچنین با بهره گیری از روش های تربیت اسلامی در ارکان ارتباط مانند مقبولیت فرستنده وشناخت دقیق مخاطب و ایجاد جذابیت در پیام، می توان تاثیر مثبت ایجاد نمود.نهایتا راهکارهای عملی در رابطه با کنترل تاثیرات منفی تلویزیون از قبیل نظارت وهمراهی والدین برنحوه ی استفاده از تلویزیون ارائه گردید .
بررسی تطبیقی فلسفه تربیتی عطار نیشابوری و افلوطین
نویسنده:
فاطمه‌صغری باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف تحقیق حاضر بررسی تطبیقی فلسفه تربیتی عطار نیشابوری و افلوطين مي باشد.عطار، از بزرگان عرفان و تصوف اسلامی و افلوطین، از فیلسوفان عارف مسلک نو افلاطونی می باشد. برای این منظور به شیوهتوصیفی - تحلیلی دیدگاه های فلسفی عطار و افلوطین در زمینه جهان شناسی و انسان شناسی و معرفت شناسی مطرح و دلالت های تربیتی آن استنباط و استخراج گردید و سپس شباهت ها و تفاوت هاي دو ديدگاهدر زمينه هاي فوق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتايج به دست آمده حاكي از آن است كه در هر دو دیدگاه جهان ، فرع و خداوند اصل مي باشد و انسان بايد برايرسیدن به اين اصل تلاش كند.از نظر هر دو انديشمند كمالات و فضيلت روحي در انسان موجب برتري و امتياز او بر دیگر موجودات می باشد لذا تلاش عمده آدمی باید در جهت کسب فضایل روحی باشد. در زمینه ی معرفت شناسی عطار معرفت شهودی و علم حضوری را مقدم بر علوم دیگر می داند در حالي كه در دیدگاه افلوطین معرفت عقلانی و استدلالی جایگاه بالایی دارد اگرچه او نیز در نهایت برای وصول و یگانگی با احد به راه شهودی و حضور قلب متوسل می شود. هدف تربیت در دو دیدگاه ، رسیدن آدمی به قرب الهی و کمال نفس و متخلق شدن به اخلاق الهی مي باشد. مربی خودساخته و آراسته به فضائل اخلاقی بايد متربی را در طی مراحل تربیت جهت رسیدن به هدف غایی تربیت یاری رساند. اصل اعتدال به عنوان اصل مهم تربیتی مشترک و روش تزكيه ي نفس از روش های مشابه تربیتی در دو دیدگاه می باشد. تفاوت مهم دو ديدگاه در وابستگي و عدم وابستگي به دين و شريعت است از نظر عطار متربي بايد براي رسيدن به كمال نهايي با راهنمايي مربي و در جهت دين و شريعت مراحل سلوك را طي كند ولي در ديدگاه افلوطين اين سلوك بدون وابستگي به دين و با هدايت فيلسوف مي باشد.
تحلیل محتوای کتاب های دینی دوره راهنمایی و متوسطه و شیوه تدریس معلمین دینی و کارکرد مربیان پرورشی در رشد و پرورش شاخص های دینداری در دانش آموزان
نویسنده:
رقیه شعبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پژوهش حاضر به تحلیل محتوای کتب درس پیام های آسمان دوره راهنمایی و دین و زندگی دوره متوسطه و بررسی روش تدریس معلمان دینی و عملکرد مربیان پرورشی در رشد دینداری پرداخته است.جهت جمع آوری داده ها از تحلیل محتوا و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. روش پژوهش کیفی بوده و جامعه آماری در بخش تحلیل محتوا تمامی کتاب های دوره راهنمایی و متوسطه به تعداد 148 بوده است که از بین آنها 6 کتابپیام های آسمان دوره راهنمایی و دین و زندگی متوسطه به دلیل مناسب بودن محتوای آنها با دینداری در پژوهش حاضر انتخاب گردید. مولفه های دینداری شامل شناخت دینی، باور دینی، عاطفه دینی و التزام به وظایف دینی بر اساس شاخص های دینداری انتخاب شدند. در بخش مصاحبه نیز جامعه آماری شامل کلیه معلمان دینی و مربیان پرورشی شهرستان بابلسر بوده است که از بین آنها 10معلم دینی و 8 مربی پرورشی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی هدفمند انتخاب شدند. داده های حاصل از تحلیل محتوا به شکل کیفی مورد تحلیل قرار گرفت. داده های حاصل از مصاحبه نیز با استفاده از روش استقرایی برحسب وجوه اشتراک و افتراق مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل محتوا نشان داد که میزان توجه کتاب های پیام های آسمان و دین و زندگی به شاخص های دینداری متفاوت است.در خصوص مقایسه شاخص های دینداری در کتاب های پیام های آسمان و دین و زندگی بیشترین توجه به التزام به وظایف دینی و کمترین توجه به شناخت دینی شده است. یافته های حاصل از مصاحبه ها نیز نشان می دهد که معلمان دینی تمایل کمی برای استفاده از روش های فعال دارند و از روش های سنتی مانند روش تدریس توضیحی استفاده کردند و مربیان پرورشی نیز وظایف و فعالیت هایی که از طرف اداره آموزش و پرورش بر آن ها محول شده بود برای رشد دینداری دانش آموزان استفاده کردند.
نسبي گرايي معرفت شناختي و دلالت هاي آن بر تعليم و تربيت
نویسنده:
محسن تاتاری, حكيمه السادات شريف زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نسبي گرايي معرفت شناختي، طي چند سال اخير به عنوان يک جريان فکري نيرومند در حوزه تاملات فلسفي مطرح شده و به ساير حوزه ها، از جمله تعليم و تربيت سرايت کرده است. هدف از تحقيق حاضر بررسي ديدگاه نسبي گرايي معرفت شناختي و دلالت هاي آن در تعليم و تربيت است. سوالات پژوهش عبارتند از: 1- معناي نسبي گرايي معرفت شناختي چيست؟ 2- نسبي گرايي معرفت شناختي چه تاثيري بر مباني تعليم و تربيت (هدف تربيت، محتواي يادگيري و روش هاي تدريس) دارد؟ در اين پژوهش از روش توصيفي - تحليلي استفاده شده است. نتايج اين تحقيق حاکي از آن است که بر اساس ديدگاه نسبي گرايي معرفت شناختي، هيچ معيار و استاندارد عيني و قابل درک براي عقلانيت و شاخصي براي تعيين صدق و کذب گزاره ها وجود ندارد. در فرآيند تعليم و تربيت هم نسبي گرايي معرفت شناختي در قالب ديدگاه سازنده گرايي مطرح مي شود. بر اين اساس هدف هاي آموزش در محيط يادگيري بايد بيشترين تاکيد را بر پرورش تفکر انتقادي و تفکر عمقي داشته باشند. محتواي کتب درسي نيز بايد قابل تغيير و بازنگري باشند. نسبي گرايي معرفت شناختي بر روش هاي تدريس غيرمستقيم يا دانش آموز محور تاکيد مي کند. روش هايي که بر اساس آنها فراگيران در محور فعاليت قرار گرفته و منفعل نيستند. به نظر مي رسد بر اساس نتايج به دست آمده و به کارگيري آنها در امر تعليم و تربيت، مي توان بر يکسري از مشکلات موجود فائق آمد و نتايج تربيتي مطلوبي را انتظار داشت.
بررسی نظریه ساختارشکنی دریدا و نقد پیامد های آن در تعلیم و تربیت
نویسنده:
مهدی قربانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده هدف این پژوهش بررسی نظریه ی ساختارشکنی دریدا و نقد پیامد های آن در تعلیم و تربیت می باشد. روش انجام این تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. سوالات پژوهش عبارتند از:1-مبانی فلسفی نظریه ساختارشکنی دریدا چه می باشند؟2-چه نقد هایی بر مبانی فلسفی نظریه ساختارشکنی دریدا وارد است؟3-دلالت های تربیتی نظریه ساختارشکنی دریدا چه می باشند؟4-چه نقد هایی بر دلالت های تربیتی نظریه ساختارشکنی دریدا وارد است ؟نتایج تحقیق حاکی از آن است که دیدگاه فلسفی دریدا عمدتاَ بر زبان و گفتمان مبتنی است، به همین جهت دریدا هستی شناسی را محصول گفتمان حاکم بر هر دوره ی تاریخی می داند و وجود حقیقت مطلق را نفی کرده و معتقد است که حقیقت ساختنی است نه کشف کردنی. دریدا در حوزه معرفت شناسی، رسیدن به شناخت قطعی را رد می کند و به نسبی گرایی معرفت شناسی روی آورده است. وی با ردّ تقابل های دوتایی در فلسفه ی غرب، ارزش ها را نسبی و وابسته به متن می داند. از انتقاداتی که به مبانی فلسفی دریدا وارد شده است، می توان به ترویج فرهنگ نیهیلیستی، نقد تکثر گرایی، نقدهای مربوط به حوزه ی فلسفه و ادبیات و سیاست و اخلاق، اشاره کرد. دلالت های تربیتی استنباط شده از دیدگاه دریدا در بخش اهداف تربیتی، تعلیم و تربیت نقادانه ، تعلیم و تربیت چند فرهنگ گرا، آموزش و پرورش جامع، خود کفایی و استقلال، حمایت از محلی شدن آموزش و پرورش و خود ابرازی و خلاقیت می باشد. روش های مورد نظر دریدا در تعلیم و تربیت عبارتند از: ساختارشکنی، روش قرائت مضاعف، روش پرسشگری، گفتمان، روش تفکر انتقادی و روش یادگیری مشارکتی. از انتقادات وارد بر دلالت های تربیتی دریدا می توان به زیر سوال بردن ارزش های اخلاقی، نداشتن ملاک مشخص برای احترام به دیگری، نفی تمام مرزبندی های موجود، نسبیت گرایی افراطی، ارزش یکسان قائل شدن برای معلم و دانش آموز و ترویج نیهیلیسم سازمانی اشاره کرد. واژه های کلیدی: پست- مدرنیسم، پساساختارگرایی، ساختارشکنی، بنیان فکنی، دریدا ، تعلیم و تربیت
تربیت معنوی در نهج البلاغه
نویسنده:
علی اصغر قاسمیان گرجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی تربیت معنوی در نهج البلاغه صورت گرفته است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف بنیادی، از لحاظ ماهیت نظری و از لحاظ روش کیفی می باشد، که به شیوه ی تحلیلی – استنتاجی انجامشده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تربیت معنوی از دیدگاه نهج البلاغه با پیروی از دستورات الهی و زدودن باطن ازصفات ناشایست و آراستن آن با صفات نیک، تحقق می یابد و دارای ویژگی های خدامحوری، پرواپیشگی، باطن گرایی، تلاش وکوشش، شهود و فنا می باشد. اهداف تربیت معنوی عبارتند از آخرت گرایی، تقوا و پرهیزکاری، وارستگی و بندگی و شناخت فطرت است.اصول تربیت معنوی در نهج البلاغه مرتبط بااصل توحید، تفکر، کرامت، تواضع گرایی، اعتدال، زهد، ولایت، محبت، احسان و اصل آزادی می باشد. روش های تربیت معنوی در نهج البلاغه در سه حیطه شناختی با روش اعطای بینش، حیطه عاطفی با روش موعظه و اندرز و حیطه رفتاری به روش های الگویی، تربیت عملی و امر بمعروف و نهی از منکر ذکر، دعا، مراقبه و محاسبه، توکل، صبر و بردباری، خوف و رجاء و توبه مورد بحث قرار گرفته است. در مجموع از نظر حضرت علی (ع)، تربیت معنوی تربیتی الهی است که دستیابی به آن مستلزم رعایت تقوای الهی و توجه به مبداء و معاد بوده و نیاز به تعقل و تفکر و سیر در آفاق و انفس و جد و جهد در جهت تصفیه نفس از رذایل و آراستگی به جمیع فضایل را دارد که حاصلش، نورانیت، صفای دل، فلاح و رستگاری و غایت آن تقرب الهی است. کلید واژه: نهج البلاغه، تربیت، معنویت، تربیت معنوی
بررسی ویژگی‌های علم سکولار و علم دینی ودلالت‌های تربیتی آن
نویسنده:
زهرا رضایی حیدرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف تحقیق حاضر بررسی ویژگیهای علم سکولار و علم دینی و دلالت‌های تربیتی آن می‌باشد. سکولاریسم بیان کننده نوعی تفکر است که در آن عمل اجتماعی و نهادهای اجتماعی از دین فاصله می‌گیرند. این اصطلاح در حوزه‌های مختلف از جمله سیاست، اقتصاد و تعلیم و تربیت مطرح می-باشد، در این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی معنای علم سکولار و علم دینی و دلالت‌های تربیتی آن مطرح گشته و ارتباط و مناسبت تربیت سکولار، تربیت دینی مورد بررسی قرار گرفته است.سوالات پژوهش عبارتند از: معنای علم دینی و مبانی فلسفی آن چیست؟ معنای علم سکولار و مبنای فلسفی آن چیست؟ دلالت تربیتی علم دینی و علم سکولار چه می‌باشد؟ مناسبت‌های علم دینی و علم سکولار چیست؟ نتایج تحقیق مشخص کرد که: اگر بین علم و دین رابطه‌ای را محتمل بدانیم می‌توانیم از علم دینی با سه رویکرد سنت گرایانه و استنباطی و پیش فرض‌ها سخن بگوئیم. در علم دینی بینش الهی حاکم است و عالم وجود را منحصر در عالم مادی نمی‌بیند.در مقابل علم سکولار فارغ از جهان بینی دینی است و معتقد به اصالت امور دنیایی و جدا شدن دین از دنیاست و مبتنی بر مبانی خاص خود از جمله علم گرایی و اومانیسم و غیره است. در همه رویکرد های سه‌گانه علم دینی روش های تربیتی ارائه شده منتها با شیوه های متفاوت تربیت دینی مبتنی بر جهان‌بینی دینی است و تربیت سکولار با توجه به مبانی فلسفی خاص خود تربیتی متناسب با جامعه سکولار را پیشنهاد می‌نماید (اومانیسم، علم‌گرایی، نسبیت گرایی ...) که اصالت دادن به انسان و عقل او و اینکه ماوراء الطبیعه و دین از نظر آن مردود شمرده می‌شود. در زمینه ارتباط علم دینی و علم سکولاردر رویکرد سنت گرایانه ارتباط از نوع تعارض، در رویکرد استنباطی ارتباط از نوع آزاد و یا مکمل و در رویکرد پیش فرض‌ها ارتباط از نوع رقابت الگویی می باشد. همچنین در مقایسه علم دینی و علم سکولار در زمینه هدفها و ارزش‌ها و فرهنگ می‌توان تفاوتهای بنیادی را ملاحظه کرد.
بررسی تطبیقی آرای تربیت اخلاقی مطهری و نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس
نویسنده:
حسن‎آقا یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق از مسائل مهم در زندگی بشر است. همه فلاسفه و مربیان از گذشته تا به امروز به مسئله اخلاق به عنوان یکی از مسائل اساسی بشر پرداخته اند و هر یک در نظریه های خود به تعبیر و تفسیر اخلاق، رابطه اخلاق با زندگی بشر، وجدان اخلاقی و یا مطلق و نسبی بودن قضایای اخلاقی اشاره کرده اند.در تحقیق حاضر موضوع تربیت اخلاقی از دیدگاه دو متفکر نامدار، مرتضی مطهری و یورگن هابرماس بررسی می شود. در یک دیدگاه نظریه ای از اخلاق تبین شده است که اخلاق را با دین و وجدان درونی انسان ها عجین شده می داند. مطهری به عنوان اندیشمند مسلمان برای اخلاق چنین نظریه ای ارائه کرده است. بر طبق این دیدگاه انسان ها از هویتی برخور دارند که خداوند در درون آنها از روح خود دمیده است و در مفهوم اخلاق نوعی قداست وجود دارد.چنین نظریه ای در باره اخلاق، بعضی دلالت ها را برای تربیت اخلاقی به دنبال دارد که بیشتر تبیین کننده رویکرد اخلاق و تربیت اسلامی با اهداف، اصول و تنظیم محتوای آموزشی اسلامی است. اما با این حال، عدم توجه به اخلاق خادم، عادات فعلی، و مونولوگ بودن بعضی از دیدگاه های وی، از جمله انتقادات وارد بر آراء تربیت اخلاقی مطهری است.در دیدگاه دوم نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس فیلسوف معاصر نئومارکسیسم همراه با دلالت های آن در تربیت اخلاقی و چگونگی کاربست این نظریه در تعلیم و تربیت، بررسی می شود. بر خلاف نظریه مطهری، هابرماس اخلاق را فاقد بنیاد دینی و متافیزیک می داند. به نظر هابرماس، اخلاقیات ریشه در شناخت، گفتمان و در نهایت اجماع انسان ها دارد نه در فطرت آنها. از نظر وی دستورات الهی اعمال اخلاقی ما انسان ها را هدایت نمی کند. بلکه آنها بر اساس زیست جهان با استدلال و تفاهم افراد به وجود می آیند. چنین دیدگاهی اهداف و اصول خاصی را جهت کاربست تربیت اخلاقی ارائه می دهد که از جمله تدارک برنامه های درسی متنوع و قابل انعطاف در برنامه ریزی تربیت اخلاقی است. دیدگاه هابرماس از سوی اندیشمندان مختلف به خصوص پست مدرن ها مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. عدم تعریف عدالت، نبود اختیار در انسان و هم رتبه بودن معلم و دانش آموز از جمله انتقادهای وارد بر نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس است.از آنجاکه مطهری و هابرماس هر دو از اندیشمندان معاصر محسوب می‌شوند که، مکاتب سرمایه‌داری و مارکسیسم را مورد مطالعه و نقد قرارداده‌‌اند. و علاوه بر آن دیدگاه‌های مختلف فرق اسلامی از طریق مطهری و دیدگاه‌های اندیشمندان نسل اول مکتب فرانکفورت بوسیله هابرماس مورد تجزیه و تحلیل و بازسازی قرار گرفته است، فلذا هر دو شخصیت منتقد به حساب می آیند و در مقوله های مانند عدالت و آزادی و اکتسابی بودن اخلاق مشابهت های وجود دارد.جهت وصول به اهداف تحقیق؛ مبانی فلسفی، اخلاقی، رویکردها، اصول، اهداف، تشابهات و تفاوت‌ دیدگاه‌های دو اندیشمند فوق در تربیت اخلاقی و چگونگی کار بست این دیدگاه ها در تعلیم و تربیت، به روش پژوش تحلیلی که به طریق کتابخانه‌ای با استفاده از فیش برداری از اسناد اصلی، مدارک و منابع گردآوری گردیده است، پس از تجزیه و تحلیل، نتیجه‌گیری به عمل آمده است. تحقیق در پایان با ارائه پیشنهادات و طرح محدودیت‌های پژوهش به پایان رسیده است.
مهدویت و دلالت های تربیتی آن (به لحاظ تنظیم اهداف، اصول و روش ها)
نویسنده:
حکیمه السادات شریف زاده,مرضیه قاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
تأملی بر معنای آرامش از منظر قرآن و دلالت‌های تربیتی آن
نویسنده:
طاهره مشعل چی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آرامش گوهر کمیاب و حقیقت مطلوبی است که شرط یک زندگی سالم می‌باشد این امر اهمیّت به کارگیری روش‌های تأمین‌کننده آن را نشان می‌دهد. هدف این پژوهش شناسایی مفهوم آرامش از دیدگاه قرآن و بررسی استلزامات تربیتی آن می‌باشند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است به این صورت که ابتدا اطلاعات گردآوری و سپس یافته‌ها تجزیه و تحلیل گردیده و نهایتاً برای سوالات موردنظر پاسخی منطقی ارائه شد.یافته‌ها حاکی از آن است که مفهوم آرامش با توجه به گستردگی مفهومی در قرآن و ترادف آن با سه واژه‌ی سکینه، اطمینان و امن مورد استفاده قرار گرفته است. در ادامه به عوامل کسب آرامش و موانع آن در سه مقوله‌ی شناختی، عاطفی و رفتاری پرداخته و به روش‌های لطافت در کلام، اسوه‌‌سازی برتر، عاطفه و محبت و امیدبخشی اشاره شد. در تأثیر آرامش در تعلیم و تربیت نیز این نتیجه به دست آمد که مربی برخوردار از آرامش، امر انتقال معلومات و اخلاق را میسّر و سهل نموده و به نظام تعلیم و تربیت کمک فراوانی خواهد کرد. با بررسی منابع اصیل اسلامی چنین به نظر می‌رسد که مربیان با ایمان به سبب ویژگی ممتازی که دارند از آرامش حقیقی بهره‌مند بوده و به خوبی می‌توانند این گوهر عظیم معنوی را به متربیان انتقال دهند.
  • تعداد رکورد ها : 17