آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 105
مولفه های حکمت مشرقی ابن سینا به روایت ابن طفیل
نویسنده:
عرفان غلامی گلباغی ، نادیا مفتونی ، قاسمعلی کوچنانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در طول تاریخ فلسفه اسلامی عبارت حکمت مشرقی، نخستین بار توسط ابن سینا مطرح گردید که می‌توان آن را نوعی جهش در فلسفه‌ی او دانست که در پی آن حکمت بحثی به سمت حکمت ذوقی ترقی یافت اما مفهوم حکمت مشرقی بوعلی سینا مفهومی مبهم و مورد اختلاف است. ابن طفیل تصریح کرده است که در رساله حی بن یقظان خویش در صدد بیان حکمت مشرقی ابن سینا است. بنابراین روایت ابن طفیل از فلسفه و حکمت پورسینا را می توان به مثابه یکی از قرائت های حکمت مشرقی شیخ الرییس انگاشت. خصوصیات این مفهوم حکمت مشرقی سینوی، به طور کلی در دو بخش مولفه های شکلی و محتوایی جای دارد. مقصود از مولفه شکلی، شیوه داستان پردازی و محاکات معقولات در قالب رمان و قصه به پیروی شیوه بوعلی سینا در رساله حی بن یقظان است. مولفه محتوایی شاخص حکمت مشرقی که در اینجا تحلیل شده، اسفار اربعه یا رشد چهار مرحله ای فلسفی-عرفانی حی بن یقظان است. در این مقاله که به روش توصیفی_تحلیلی به نگارش درآمده است نشان خواهیم داد که حی بن یقظان ابن طفیل در مولفه‌های شکلی از ابن سینا پیروی نموده و در عین حال در بخش مولفه‌های محتوایی، پایه گذار اسفار اربعه بوده است.
صفحات :
از صفحه 71 تا 92
 آثار حرکت جوهر و تشکیک وجود در بحث نفس و معاد انسان و مقایسه آن با دیدگاههای ابن سینا
نویسنده:
فروغ رحیم پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا بر خلاف ابن سینا، با اثبات حرکت اشتدادی در جوهر و به کار گرفتن آن در توضیح تحول وجود نفس از مادّی به مجّرد، همچنین با مطرح کردن تشکیک در حقیقت وجود و ذومراتب دانستن نفس، دیدگاههای نوینی ارائه نمود و مسیر اندیشه فلسفی را دگرگون ساخت. این دو اصل وی را قادر ساخت که یا نظریه های تازه ای مطرح کند، یا برای تبیین مسایل، راههای کاملتری ارائه نماید و یا بر تعداد پاسخهای مقبول بیفزاید. تلاش رساله حاضر بر آن است که معلوم کند اولاً در حوزه نفس و معاد چه موضوع هایی تحت تأثیر این اصول قرار گرفته اند و ثانیاً این تأثیر به چه شکل بوده است. مقایسه آراء ابن سینا و ملاصدرا روشن می کند که اصول منتخب صدرا در مباحثی نظیر: حقیقت نفس، وجود نفس قبل از حیات دنیوی، حدوث نفس، رابطه نفس و بدن، رابطه نفس و قوا، اتحاد نفس یا عقل فعّال و اتّحاد با صور معقول، اثبات تجرد خیالی، عالم نیمه مجرد، معاد جسمانی و بدن اخروی، افقهای جدیدی در تبیین مسایل و حل مشکلات ، پیش روی گسترانیده؛ و در تبیین مباحث دیگری نظیر: ترکیب نفس و بدن، فانی نشدن نفس با فنای بدن، ابدّیت نفس و نفی تناسخ ، به ارائه راههایی کامل تر از راههای پیشین پرداخته و به پاسخهای موجّه افزوده است. مطابق مبانی صدرا، نفس وجود واحد دارای مراتبی است که در ابتدای حدوث، جسمانی و حالّ در ماده است نه مجرّد الذات، و با قرار گرفتن در مسیر تحولات جوهری به مقام تجرّد می رسد، لذا اشکالاتی نظیر تعلق گرفتن موجود مجرّد به امر مادی، انفعال مجرّد تام از مادی محض، برابری همه انسانها در ذات و کمالات ذاتی، و جمع شدن تجرّد و حدوث و ابدیّت که ناشی از مجرد دانستن نفس از بدو حدوث است رفع می شود. با پذیرفتن حرکت جوهری و تشکیک وجود، باید پذیرفت که نازل ترین عمل حیاتی و برترین فعل انسانی، به طور یکسان مستند به نفس هستند؛ و وجود جسمانی ترین قوه همانند وجود مجردترین قوا، با وجود نفس متحّد است، و قوا در واقع مظاهر نفسند نه اجزاء آن. همچنین نفس با صور اداراکی خود از جمله صور معقول متحد است و صور اداراکی به همراه صور ناشی از اعمال و اخلاق، در وجود نفس باقی می مانند و حقیقت باطنی و صورت اخروی انسان را شکل می دهند. در پرتو این دو اصل، منحصر بودن تجرّد به تجرّد عقلانی نفی می شود و با اثبات تجرّد قوه خیال و اثبات عالم نیمه مجرّد ، مسایل مربوط به حیات برزخی و محشور شدن همه، حتی افرادی که عقل بالفعل ندارند و عذاب قبر و ثواب و عقاب جسمانی تبیین می گردد؛ همچنین از رابطه نفس و بدن تفسیر جدیدی ارائه می شود که مطابق آن، نفس با بدن رابطه ذاتی و وجودی دارد و این رابطه، توضیح مسایلی مانند تأثیر متقابل نفس و بدن و اتّحادی بودن ترکیب آن دو و نفی تناسخ را تسهیل می نماید. استدلال کردن بر معاد جسمانی و عینیت بدن دنیوی و اخروی با استفاده از مجموعه ای از اصول اختصاصی و در رأس آنها حرکت جوهری و تشکیک وجود، در کنار تفسیر جدید از حقیقت مرگ و مستدل نمودن خلود، از دست آوردهای اساسی حکمت متعالیه در حوزه معاد است. این همه در حالی است که در برخی مباحث حوزه نفس و معاد، تفاوت چشم گیری میان دو فیلسوف دیده نمی شود و صدرالمتألهین مقبولات شیخ الرئیس را حتی گاه با عبارات خود او، مورد تأیید قرار می دهد. در این میان، تمیز دادن آراء استثنایی و نظریه های اختصاصی ابن سینا از آرائی که به طور عام در مقام تقریر نظیر مشائین و موافقت با ایشان بیان کرده، برای ارزیابی صحیح و قضاوت دقیق در مورد میزان تحولات ناشی از مبانی خاص حکمت متعالیه ضروری است.
انسان از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
مرتضی شجاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علم پیشین الهی از دیدگاه ابن سینا, شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
مصطفی مومنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم پیشین الهی یکی از پیچیده ترین مسائل الهیات بالمعنی الاخص است. تبیین علم خداوند قبل از ایجاد نزد حکیمان دشوار بوده ونظریات متفاوتی در این زمینه ابراز کرده اند. صعوبت علم باری به این جهت است که ، از لحاظی، علم از صفات ذات اضافه است و از لحاظی دیگر واجب تعالی باید به ضرورت ازلیه دارای این صفت باشد؛ ازآنجا که معلولات و حوادث ، که طرف اضافه علم هستند، ضرورت ازلیه ندارند تبیین این صفت برای ذات واجب ، بگونه ای که نه ذات وی فاقد این صفت کمالی باشد ونه قدم حوادث وتغییر در ذات واجب لازم آید، کاری دشوار است. اقوال در علم پیشین الهی در تاریخ علوم عقلی بسیار است و هر گروهی به نحوی به تبیین آن پرداخته است. این نوشتار بر آن است که از بین این اقوال، سه قول معروف و رایج در بین حکیمان اسلامی را بررسی کند. قول اول از ابن سیناست؛ او علم پیشین الهی را از طریق صور مرتسمه، که به ذات واجب قیام صدوری دارند، تبیین کرده است. وی علم واجب به ماسوا را علمی حصولی دانسته است. البته با مبانی شیخ این بهترین تبیین است. به اکثر ایراداتی که بر این قول وارد دانسته اند پاسخ داده است. قول دوم از آن شیخ اشراق است؛ در بررسی این قول به این نتیجه می رسیم که هرچند شیخ اشراق توانسته است از ابن سینا گامی فراتر نهد و علم واجب به ماسوا را حضوری بداند اما نتوانسته است گره علم پیشین را بگشاید؛ لذا در نظام فکری وی علم پیشین الهی تبیین نمی شود. قول سوم از آن ملاصدراست.او توانسته با استفاده از قاعده« بسیط الحقیقه کل الاشیاء» علم پیشین الهی را بنحو تفصیلی در مرتبه ذات تبیین و مبرهن سازد. وی به دو شیوه به اثبات این مهم می پردازد. یکی شیوه حکما ، که با استفاده از قاعده «بسیط الحقیقه» است و دیگری شیوه عرفا است، که در آن از این اصل که از ذات واجب تمام اسماء کلیه و فرعیه انتزاع می شود تقریر می گردد
بررسی آراء فلسفی ابن سینا و ملاصدرا در باب «حقیقت علم»
نویسنده:
افشارشهبازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان از آغاز حیات خود کوشیده است تا تفسیری کلی و جامع از عالم هستی ارائه نماید. در مرحله ابتدایی اندیشة فلسفی، فکر انسان با کشف خطای پاره ای از اندیشه های متفکران درصدد یافتن ضابطه و معیاری برای توانایی و تشخیص حقایق از اوهام برآمد. هر چند نمی توان ادعا کرد که این مسیر به پایان رسیده و به یک اندیشه واحد منجر شده است؛ ولی فلاسفه در این مسیر به سؤالاتی از قبیلِ اینکه «آیا یافته های انسان مطابق با واقع اند یا خیر؟» برخورده اند و تلاش در جهت حل این مسائل به تفکراتی از قبیل واقع گرایی، معنی گرایی و ... در فلسفه منجر شده است. با نظر دقیق در فکر فلسفی در جهان اسلام به خصوص در افکار دو حکیم بزرگ اسلامی ابن سینا و ملاصدرا معلوم می شود که مباحث مربوط به علم و ادراک به صورت پراکنده مطرح و در هر مورد با دیدی خاص به مبحث معرفت شناسی (شناخت) پرداخته شده است. به عبارت دیگر از آنجا که هر بابی که برای مبحث معرفت گشوده شده از زاویه ای خاص به علم و ادراک می نگریسته، از این رو هر باب، زاویه ای خاص از زوایای هندسة معرفتی علم و ادراک را در اندیشة این فیلسوفان تشکیل می دهد. ابن سینا و ملاصدرا در باب علم و معرفت با هرگونه انکار واقع گرایی علم که مستلزم سفسطه و شکاکیت است مخالفت ورزیده و در مواضع مختلفی بر دیدگاه های رئالیستی خود تأکید نموده اند. از این رو مباحث معرفت شناسی (شناخت) فلسفه را علم به حقایق اشیاء، بدان گونه که وجود دارند تعریف نموده و بر این نکته تصریح کرده اند که نفس آدمی با شناخت این حقایق و نظم عینی جهان به جهانی عقلی که همانند جهان عینی است تبدیل می گردد. در این باب (شناخت) چه قبل از طرح بحث وجود ذهنی و چه پس از آن علم را تمثّل حقیقت شیء یا حضور ماهیت آن در نزد عالم تعریف نموده اند و براساس آن درصدد رفع شبهة معروف عرض بودن صور مکتسب از جواهر (اجتماع جوهر و عرض) برآمده و چگونگی مطابقت ادراک با شیء ادراک شده را تبیین نموده اند. در حوزة نفس شناسی نیز مبحث علم و ادراک را مورد بررسی قرار داده اند. آنها با تقسیم نفس به سه قسم نباتی حیوانی و انسانی و در یک تقسیم دیگر یکی از قوای نفس انسانی را قوه عالمه (دراکه) دانسته اند. بدین مناسبت در مبحث معرفه النفس به مباحثی از قبیل مراتب ادراکی، انواع ادراک، جایگاه و شأن قوای ادراکی، کارکرد هر یک از این قوا و چگونگی تشکیل امور کلی در ذهن پرداخته اند؛ که در این زمینه هر کدام از طریقی مطابقت ادراک نفس با خارج را حل کرده اند. به علاوه آنها در حوزه تقسیم علم به دو قسم حضوری و حصولی، علم حضوری را به استناد دریافت مستقیم و بی واسطه واقعیت عینی تردیدناپذیر دانسته اند. در حوزه ادراکات حصولی نیز ساختار فکر را در هر یک از دو حوزة تصورات و تصدیقات به بناهایی متشکل از باورهای زیرساخت (بدیهی) و باورهای روساخت (نظری) تشبیه نموده و باورهای نظری را به شرط پیوند با زیرساخت ها صادق دانسته اند.
بررسی مسئله معاد از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
فرشته نوذری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله زندگی پس از مرگ، از عهد باستان تا عصر حاضرمطرح بوده است. ادیان ابتدائی به معاد در این دنیای مادی اعتقاد داشته اند. ادیان زنده از جمله ادیان مسیحی و یهودی و اسلامی اعتقاد به معاد دارند. اما در این زمینه اختلافات زیادی با هم دارند. ادیان غیرابراهیم، به این مسئله در این دنیا اعتقاد دارند. معرفت نفس در انجام شناسی نقش اساسی دارد. نفس انسان حادث است به معنائی و قدیم است به معنائی. به معنای تعلقی، نفس، حادث و فانی و مادی است و ملاصدرا نفس را در آغاز پیدایش با بدن، جسمانی دانسته است. اما مشاء و اشراق آن را روحانی دانسته اند. نفس به لحاظ ذاتی و بدون تعلق به بدن، قدیم و باقی و مجرد است. معاد را با توجه به مسائل فوق میتوان تبیین نمود. در زمینه معاد جسمانی، نظریاتی مثل نظریه ابن سینا و شیخ اشراق، موفق نبوده اند و با اعتقاد به تعلق نفس انسانهای متوسط به اجرام سماوی و فلکی و یا تناسخ و تعلق نفوس پست انسانی به بدن حیوانات، دچار اشتباه شده و گرفتار تناسخ شده اند. ملاصدرا با ابطال نظریات فوق، نظریه بدن مثالی را در عالم خیال متصل، با توجه به تجرد قوه خیال، بیان می دارد و از این طریق، معاد جسمانی را تبیین می کند. فلاسفه قبل از ملاصدرا، تجرد قوه خیال را قبول نداشته اند و لذا نتوانسته اند معاد جسمانی را بدون دچار شدن به مشکل تناسخ ، حل نمایند. یکی از متاخران، با توجه به مبانی فلسفه صدرائی، از جمله حرکت جوهری ، سعی در تبیین معادجسمانی نموده است و نظریه بدن مثالی در عالم خیال متصل را نپذیرفته است. آن فیلسوف بزرگ، همان آقا علی حکیم است. او عقیده دارد که بدن اخروی مثل بدن دنیوی است نه عین آن. از طرفی عقیده دارد که، بدن با مرگ متلاشی میشود ولی اثراتی از نفس در اجزائی از بدن باقی است که هنگام معاد، با توجه به عدم انقطاع رابطه نفس و بدن حتی پس از مرگ، آن اجزاء به سوی نفس حرکت جوهری دارند تا به ملکوت می پیوندند و به نفس تعلق می گیرند. پس نفس از مکان علوی و والای خود هبوط نمی کند. زیرا در صورت هبوط نفس، محذور تناسخ رخ می دهد. اما این سوال در این دیدگاه مطرح است که محل حفظ آثار پس از مرگ چیست؟ و از طرفی نفس که پس از مرگ تن، به فعلیت رسیده است و جهت استعدادی ندارد، پس منتظر چه خواهد ماند؟ و آیا این حرکت اجزاء از ماده اصلی شروع میشود و یا اجزاء در حرکت جوهری خود، حرکت طولی ندارند؟ با توجه
عقل مجرد از دیـدگاه ابـوعلی سـینا و شـیخ شـهاب الدین سهروردی
نویسنده:
معصومه سالارکیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
تحلیل مأنوسات‌ شناختی با نظر به دیدگاه فارابی و ابن‌ سینا
نویسنده:
قاسم علی کوچنانی ، فتانه تواناپناه ، نادیا مفتونی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مشتهیات تخیلی فکری در ادبیات ابن‌سینا و معارف مأنوس و ملایم در بیان فارابی معطوف به جایگاه میل در حکمت نظری و در سطح ادراک است. اقتران سکون نفس، ملایمت، منافرت، اطمینان قلب، جزمیت و عنادناپذیری و رضایت‌خاطر به این قبیل از معارف، ضرورت بررسی مسئلة حاضر و وجه انس در معرفت و اشتها به مدرکی خاص را به میان می‌آورد. نهادینگی و مأنوس‌بودن یک باور، بستگی به میزان انطباق آن با دیگر معارف شخص ازجمله ملکات حاضر در وی دارد. چنین معارفی به شکل معارف پایدار و اطمینان‌پذیر در نفس حضور دارند. ملکات که براثر عادت و تکرار در ذهن ایجاد می‌شوند، در اندیشة فارابی توجیه‌کنندة اقتران احساس به آراء و علوم شناختی به شمار می‌آیند. در بیان ابن‌سینا نیز ملازمات روان‌شناختی ادراک و حضورشان در سطح باورها و معارف، نوعی صیانت از معرفت محسوب می‌شوند. به باور او، میل مردم به آنچه شناخته‌اند، بیش از میلشان به موضوعی است که به آن انس ندارند. تبیین این سخن دربارة جایگاه انس در ادراکات است. وی نیز همچون فارابی نقش ملکات را در این میان برجسته می‌داند و معتقد است که محیط فکری نقش زیادی در همراهی عواطف و انفعالات و احساسات با ادراکات دارد.
صفحات :
از صفحه 103 تا 113
بررسی خلق و تدبیر عالم هستی در پرتو نظریه حدوث اسمی از منظر امام خمینی(ره)
نویسنده:
اسماعیل دانش، زهرا مصطفوی، قاسمعلی کوچنانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از منظر عرفای مسلمان، از جمله امام خمینی(ره)، خلق و تدبیر عالم هستی، ناشی از تجلّیات و جلوه‌های خاص اسماء و صفات گوناگون خداوند است. مقاله حاضر با هدف تبیین خلق و تدبیر عالم هستی از دیدگاه امام خمینی(ره)، با استناد به آثار مکتوب ایشان و با روش توصیفی - تحلیلی با محوریت نظریه حدوث اسمی، طبق مبانی عرفانی امام خمینی(ره) بحث کرده است. دیدگاه حدوث اسمی، از جمله نظریات مطرح در بحث حدوث و قِدَم عالم از سوی حکیم ملاهادی سبزواری است و بر اساس آن، در تعیّن احدیّت که نخستین تعیّن ذات و مرتبه پیش از واحدیّت است، اشیاء سابقه عدم و نیستی دارند. ماهیات و اعیان موجودات در مرحله اسماء و صفات و پس از تعیّن ثانی در مقام واحدیّت ایجاد می‌شود. در این مقاله، خلق و تدبیر عالم هستی‌‌ در پرتو نظریه حدوث اسمی، ثابت کرده که خداوند با تجلّی در اسم «مبدع»، عالم هستی را ایجاد کرده است؛ یعنی عالم هستی با اسم آفریده شده است. ازاین‌رو، هر چیزى ‌که در عالم طبیعت پدید می‌آید، حتماً اسماء الهی در آن نقش دارند. عالَم با اسم «رب» آغاز شده است و بنا و تأسیس عالَم هستی با اسم خداوند است. به همین دلیل، هر موجودی غیر از انسان کامل، در قلمروی تدبیر اسم خاص خداوند قرار دارد که از آن اسم، تعبیر به «ربّ» شده است و حق‌تعالی به لحاظ آن اسم در او نقش‌آفرینی و تصرف می‌کند.
صفحات :
از صفحه 31 تا 60
علم و ادراک از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
سحر کاوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
  • تعداد رکورد ها : 105