آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مقایسه‌ی دیدگاه فخررازی و ملاصدرا درباره‌ی تکون قوای نفس ناطقه
نویسنده:
ماهرخ‌سادات پورهاشم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظر به اهمیتی که بحث نفس در فلسفه داشته و دارد، فیلسوفان بسیاری در طول تاریخ تفکر بشری بخشی از همّ خود را مصروف آن داشته‌اند. در میان مسلمانان نیز عموم حکما از اهمیت آن غافل نبوده‌اند حتی متکلمین مسلمان هم به ضرورت طرح آن جهت دفاع از آموزه‌های دینی اذعان داشته‌اند. علاوه بر این مسئله‌ی نفس به گونه‌ای حوزه‌های دیگر، نظیر زیست‌شناسی و روانشناسی را هم از خود متأثر نموده است. این حوزه‌ها که حوزه‌های تجربی هستند بیشتر از آنکه بخواهند در حقیقت و بیان ماهیت نفس سخن بگویند در جستجوی تبیین افعالی هستند که مستند به وجود نفس است. اما فلاسفه و متکلمین در تلاش برای بیان ماهیت و حقیقت نفس و نحوه‌ی تکون آن به بحث پرداخته‌اند. و نتیجتاً آن را جوهر مجردی یافته‌اند که در مقام فعل از قوا و آلاتی بهره می‌برد. و ما در این رساله سعی نموده‌ایم تا تلاش دو اندیشمند مسلمان، که یکی حکیم پرآوازده و دیگری متکلم نامداری است، را در تبیین این مسئله به تصویر کشید و در ضمن آن نشان دهیم که چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی میانشان وجود دارد. حاصل این تحقیق نشان می‌دهد که ملاصدرا در باب نفس و قوای آن مطالب بیشتری را نسبت به فخررازی ارائه نموده است و نیز پاره‌ای از مباحث وجود دارند که اغلب، فخررازی آنها را به دلایل تجربی اسناد داده است که از مجموع این نظریات می‌توان به دلایل ضعف یا قوت بیانات هر یک از آنها و نیز به چگونگی پیدایش و ارتباط نفس و بدن از آغاز تا رسیدن به سر منزل مقصود پی برد.
مبانی و راه حل های ملاصدرا در مسئله شر
نویسنده:
معصومه عامری، زهره توازیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور,
چکیده :
در این نوشتار، مبانی و راه حل های ملاصدرا در مسئله شر بررسی شده است. وی از جمله فیلسوفانی است که با تلاش وافر، ضمن طرح انواع شبهاتی که صفات کلیدی علم، قدرت و خیرخواهی خداوند را نشانه رفته اند و به تبع آن احسن بودن نظام عالم را نیز زیر سؤال برده اند، با مددگرفتن از اصول و مبانی حکمت متعالیه خود، راه حل های منطقی برای آن ها ارائه می کند و همچنان بر اعتقاد خود به خیر محض بودن خدا، قدرت مطلقه، حکمت بالغه، علم بی منتها و احسن بودن نظام صادر از او تأکید دارد. اصلی ترین مبنای ملاصدرا در پاسخ گویی به شبهات در این زمینه اصالت وجود است و راه حل های اساسی او در این خصوص، از الگوی عدمی بودن شر و مجعول بالعرض بودن آن تبعیت می کند، یعنی همان راه حل هایی که فیلسوفان یونان باستان نظیر افلاطون و ارسطو در این باب عرضه کرده اند، اما نوآوری ملاصدرا در این باب بازگشت به استفاده کاربردی از اصل اصالت وجود و مساوق قراردادن آن با خیر است، علاوه بر این که از براهین لمّی و انّی در حل مسئله مدد گرفته است؛ مهم ترین یافته های وی حل مشکل ثنویت و هموارکردن بستر توحیدی در حوزه عمل و نظر برای هضم مسئله شر و پاسخ گویی مناسب به شبهات مطرح شده آن است. این بحث در مقاله حاضر به تفصیل بیان می شود.
صفحات :
از صفحه 85 تا 100
ابن میمون و تاثیر براسپینوزا در مساله صفات خدا
نویسنده:
زهره توازیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق(ع),
چکیده :
نگارنده مقاله حاضر می خواهد نشان دهد، ابن میمون فیلسوف نامدار یهودی قـرون وسـطی بـر اسـپینوزا، دیگر فیلسوف یهودی تبار عهد رنسانس، تأثیر گذار بوده و این تأثیر در هر دو شکل ایجابی و سلبی، صورت بسته است. تأثیر ابن میمون که فرد تربیت یافته سنت اسلامی است به یک معنا تـأثیر حکمـای اسـلامی نیـز تلقی می شود. نگارنده برای اثبات ادعای خود، بعد از معرفی اجمالی دو فیلسوف، تنها به ذکـر چنـدین مـسأله اتفـاقی و اختلافی بسنده نموده است تا توانسته باشد به هدف خود نزدیک شده باشد. مسائلی که مورد اتفاق هر دو فیلسوف بوده عبارتند از : 1 - اعتقاد به خدای واحد، که هر دو فیلـسوف تحـت تـأثیر اندیـشه هـای دینـی و تربیـت یهـودی بـه آن رسیده اند. 2 - اعتقاد به عینیت وجود و ماهیت در خدا، که ابتدا ابن میمون تحت تأثیر حکمای اسلامی به آن رسیده و بعد این اندیشه را به اسپینوزا منتقل نموده است. مسائل اختلافی مورد اشاره در این مقاله عبارتند از: 1 - وجود صفات ذاتی برای خدا که ابن میمون اساساً، اصل اتصاف به صفات ذاتـی را بـه دلایلـی کـه در مقاله آمده است، باور نداشته، در حالیکه اسپینوزا به وجود صفات لایتناهی در خدا معتقد بوده است. 2- اعتقاد به صفت «بْعد» برای خدا، که اسپینوزا آنرا به منظور توجیه ربط عالم به خدا مطـرح سـاخته، امـا ابن میمون به دلیل تأثر از فرهنگ دینی خود و همچنین تحت تأثیر اندیشه هـای کلامـی – فلـسفی حکمـای مسلمان از قبول چنین نسبتی سرباز زده است. 3- قول به حدوث عالم که از باورهای جدی ابن میمون بوده اما اسپینوزا، اساساً، نظام خاصی را برای ایـن منظور طراحی نموده است که به نظام «حالات» معروف است. در نظام حالات، عالم، ظهـور دومـین صـفات حق در حالات است که تبیین خاص خود را دارد.4 - عدم پذیرش نسبت «عقل» و «اراده» به خدا از سوی اسپینوزا، که سـنتی بـر خـلاف عمـوم فیلـسوفان قرون وسطی و از جمله ابن میمون است. توجیه وی بر این امر این است که «عقل» و «اراده» از حالات فکـر هستند، بنابراین نمیتوانند صفات خدا باشند. سوای از اصل اتصاف، که محل اختلاف دو فیلسوف است، هر دو حکیم منعی در انتساب بعضی ویژگی هـا و احکام به خدا نمی بینند. گر چه در این مورد هم اختلاف دو فیلسوف در بعضی مواضع روشن است.
صفحات :
از صفحه 44 تا 57
پردازش ابن سینا از مسئله نبوت در مقایسه با جریانات کلامی و فلسفی
نویسنده:
زهره توازیانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
چکیده :
ابن سینا فیلسوف مسلمان مشایی با عنایت به این­که در دانش فلسفه تنها احکام و عوارض ذاتی وجود، مورد بحث قرار می­ گیرد، مسئله نبوت را در آثار فلسفی خود مطرح می کند. علاوه بر او برخی از فیلسوفان مسلمان دیگر نیز به طور جدی به این بحث پرداخته اند و برخی نیز به اقتضای لوازمات بعضی از مباحث فلسفی مانند صفات تکلم، علم عنایی خداوند و مراتب هستی به آن اشاره کرده اند و البته بعضی در آثار فلسفی خود، با وجود طرح موضوعاتی مانند خدا و صفات او، به مبحث نبوت نپرداخته اند. پیش از ابن سینا، فارابی در مباحث فلسفی خود مانند اخلاق، سیاست، علم النفس و مابعدالطبیعه موضوع نبوت را مطرح می کند. پس از شیخ الرئیس نیز جریانات فکری در حوزه اسلامی متعرض مسئله نبوت شده­ اند. این جریانات هر یک به دلایلی ورود به بحث مذکور را جایز دانسته اند. جریانات فلسفی به ملاحظه عوارض ذاتی وجود و جریانات کلامی به دلیل صبغه کلامی نبوت به آن پرداخته ­اند. از میان متکلمان، شخصیت­ های تأثیرگذاری چون فخر رازی، علامه حلی و ایجی نیز گاهی در این بحث سبک و سیاق سینوی را پیش گرفته­ اند. در میان جریانات فلسفی، تفکر اشراقی و حکمت صدرایی در فقراتی از بحث خود متأثر از ابن­ سینا بوده ­اند. در عین حال فیلسوف معاصر، علامه طباطبایی با پای بندی به آن­چه ملاک تعیین کننده مسائل و مطالب فلسفی است، از ورود به موضوع نبوت در آثار فلسفی خود پرهیز می کند.
صفحات :
از صفحه 44 تا 62