آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 34
جدلية العلاقة بين الأخلاق والسياسة عند الماوردي ومکيافيللي
نویسنده:
وفاء سمير علي طلبة
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 117 تا 162
درسگفتار رویکردهای بدیل در نظریه انتقادی : ماکیاولی
مدرس:
رضا صمیم
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بسیاری چنین تصور می کنند که ماکیاولی به ویژه در آثار مشهورش، شهریار و گفتارها، وارث نوعی اندیشه ی محافظه کار و حافظ نظم موجود است شبیه آنچه معمولا در اندیشه های نمودیافته در اندرزنامه ها و سیاست نامه ها با آن مواجه می شویم. در این دوره با مراجعه ی مکرر به دو اثر مشهور او نشان خواهم داد- همانگونه که طرفداران «مطالعات انتقادی مدرن» در زمانه ی ما نشان داده اند- او نه تنها وارث اندیشه های محافظه کار نیست بلکه واضع چیزی است که می توان از آن به «مطالعات انتقادی مدرن» یاد کرد. برای من «مطالعات انتقادی مدرن» حوزه ای مطالعاتی است که تنها یک هدف دارد: برملاساختن ساز و کارهایی که در آن امتیازها به نحوی نابرابر تولید و توزیع می شوند. ساز و کارهایی که به کمک آن «همه» می توانند «وضعیتی» (Position) بیابند که در آن بخشی از این امتیازها را از آن خود کنند. در «مطالعات انتقادی مدرن» هیچکس نه بهره مندان از قدرت و نه نابهره مندان از آن مصون از نقد باقی نمی مانند. «مطالعات انتقادی مدرن» برای هیچ قشر و طبقه ای حاشیه ی امن ایجاد نمی کند. هیچ قشر و طبقه ای را نیز معصوم و قربانی جلوه نمی دهد. همه به یک میزان در ایجاد ساز و کارهایی که بعدها طرفداران «مطالعات انتقادی پست مدرن» از آن به ساز و کارهای تولید و بازتولید سلطه یاد کردند مسئولند. در این دوره تلاش من نشان دادن محورهای اصلی پروژه ی «مطالعات انتقادی مدرن» از طریق خوانش دو اثر مشهور ماکیاولی شهریار و گفتارهاست. باید امروزه از «مطالعات انتقادی مدرن» به مثابه رویکردی بدیل سخن گفت چرا که فضای نقد در تصرف «مطالعات انتقادی پست مدرن» است. خوانش شهریار و گفتارها با هدف استخراج اصولی برای ممکن کردن این رویکرد بدیل در زمانه ی حاضر به ویژه در زمینه اجتماعی و فرهنگی ایران صورت می گیرد. به نظر من با ماکیاولی می توان ضعف های «مطالعات انتقادی پست مدرن» را برملا کرد و نشان داد که به کارگیری رویکرد پست مدرن هیچ کمکی به فرارفتن از موقعیت انقیاد و رهایی از آن نمی کند. «مطالعات انتقادی مدرن» بر عکس «مطالعات انتقادی پست مدرن»، هدفش تفسیر موقعیت انقیاد به قصد چیرگی بر آن است. به همین دلیل بیش از آنکه بر یک نظریه ی توضیح دهنده ی وضع موجود مبتنی باشد چهارچوبی برای عمل است. «مطالعات انتقادی مدرن» به تغییر و امکان احیای سوژگی انسان به عنوان تنها کارگزار این تغییر معتقد است. تنها راه ممکن کردن چنین احیایی، نقد رادیکال «همه» به همان شیوه ای است که ماکیاولی در شهریار و گفتارها انجام داده است.
ماکیاوللی: اخلاق، دین و سیاست
نویسنده:
کری جِی. نِدِرمن، عدنان فلاحی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
ماکیاولی و نسبت او با فلسفه سیاسی جدید
نویسنده:
معصومه حاجتی ، محمداکوان ، امیر محبیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با تفکر ماکیاولی ،دریچه ای تازه از سیاست به روی جهان گشوده می شود.و سنگ بنای آن جهان، استقلال و انسانمداری است.ماکیاولی نخستین متفکر سیاسی است که یا تعیین مفهوم سیاست به منزله عملکرد استراتژی قدرت ،راه را برای نظریه سیاسی مدرن می‌گشاید. دو کتاب اصلی ماکیاولی شهریار و گفتارها می باشد.بررسی کتاب شهریار ماکیاولی سیاست را با دو مفهوم قدرت و قانون مشخص می کند.به همین دلیل او سیاستمداران را به ارتشی قوی و قانونی مدون توصیه می کند.ارتش قوی برای حفاظت از تمامیت ارضی و دفاع از مرزهای یک کشور و قانون مدون برای نگاه داشتن مردم و ایالتها در زیر یک پرچم واحد می باشد.او برای قانون مدون ابتدا مطالعه تاریخ و سپس استنتاجات صحیح ازحوادث را برای مورخان و سیاستمداران سفارش می کند.چون هر که تاریخ بداند مسلط بر اوضاع و احوال مردمان است.چراکه حوادث تاریخی معمولا تکرار شدنی هستندکتاب دیگر ماکیاولی یعنی گفتارها به منزله دستورالعملی مدون درخصوص شهریار یا رئیس جمهور می باشد. این مقاله در پنج فصل و نتیجه¬گیری به تاثیر نظریات ماکیاولی در سلوک سیاسی بعد از خود پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 69 تا 90
رابطه اخلاق و سیاست بر اساس آراء ماکیاولی و نقد آن بر اساس منابع اسلامی
نویسنده:
مرضیه عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
يكى از كهن‏ترين و در عين حال جدى‏ترين مسايل فلسفه سياسى، بيان رابطه اخلاق با سياست است. مسئله نسبت اخلاق با سياست، به دوره خاص يا تمدن معينى منحصر نبوده و در همه تمدن‏ها كسانى به اين مسئله پرداخته و كوشيده‏اند درباره امكان سازگارى يا ناسازگارى آن دو موضعى را اتخاذ كنند. یکی از کسانی که در این زمینه نظریاتی ارائه داده، ماکیاولی می‌باشد. ماکیاولی علاوه بر توصیه‌های گوناگون برای حفظ قدرت، استفاده از ابزارها و لوازمی را نیز برای این امر ضروری می‌داند و شهریار را به رعایت این مسائل سفارش می‌کند. در دین مبین اسلام نیز آیات و روایات فراوانی در این باب بیان شده است. موضوع مطمح نظر در این پایان‌نامه، رابطه اخلاق و سیاست براساس آراء ماکیاولی و نقد آن براساس منابع اسلام است. روش به کار رفته در این تحقیق، تحلیلی می‌باشد. هدف در این تحقیق، مقایسه‌ای اجمالی بین آراء ماکیاولی و دین مبین اسلام درباره رابطه اخلاق و سیاست می‌باشد تا بتوانیم دیدگاه‌های غیراخلاقیماکیاولی را در ضمن تطبیق با اسلام به بوته نقد بگذاریم. چنان‌که مهم-ترین نتیجه‌ای که در پایان این پژوهش به دست می‌آید این است که هرچند ماکیاولی به طور کامل مسائل اخلاقی را نادیده نمی‌گیرد ولی در عین حال به شهریار توصیه می-کند برای حفظ قدرت در مواقع مورد نیاز می‌تواند قواعد اخلاقی را نیز زیر پا بگذارد، در حالی که اسلام پایبندی به اصول اخلاقی را در هر شرایطی ضروری می‌داند.
هومر و سنت فلسفه سیاسی: رویارویی با افلاطون، ماکیاولی و نیچه [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Peter J. Ahrensdorf
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Cambridge University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این کتاب، پیتر آرنسدورف نقش نادیده گرفته شده اما مهمی را که هومر در اندیشه افلاطون، ماکیاولی و نیچه ایفا کرد، به ویژه در رابطه با رابطه بین سیاست، دین و فلسفه بررسی می کند. و در مناظراتشان در مورد فطرت انسان، اخلاق، تربیت صحیح برای تعالی انسان و بهترین شیوه زندگی. آرنسدورف با مطالعه هومر در ارتباط با این سه فیلسوف سیاسی، نشان می دهد که هومر خود یک متفکر و مربی فلسفی بوده است. او تمام قدرت نقد افلاطون از هومر و اهمیت فوق‌العاده دستاورد افلاطون در کسب افتخار برای فلسفه را ارائه می‌کند. آرنسدورف همچنین قدردانی از نگرانی های قدرتمند بیان شده توسط ماکیاولی و نیچه در مورد آن دستاورد را ممکن می سازد. آرنسدورف با کشف و زنده کردن گفتگوی فلسفی غنی میان این چهار متفکر بنیادی، نشان می دهد که راه های زیادی برای زندگی فلسفی وجود دارد. کتاب او درک ما را از چیستی فیلسوف گسترده و عمیق می کند.
نقد دیدگاه ماکیاولی درباره معیار فعل اخلاقی بر اساس مبانی انسان شناسی آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
نویسنده:کبرات آگبوگون؛ استاد راهنما:زینب کبیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ماکیاولی و آیت الله مصباح یزدی همچون بسیاری از متفکران، متناسب مبانی فکری خود در باب ابعاد فلسفه اخلاق نظراتی ارائه کرده اند. معیار افعال اخلاقی از نظر ماکیاولی، افزایش قدرت فرمانروا و سر بلندی کشور است و آیت الله مصباح یزدی ملاک اخلاقی بودن یک فعل را میزان رساندن فاعل به قرب الهی می‏داند. قدرت از نظر ماکیاولی ارزش ذاتی دارد ولی از نظر آیت الله مصباح یزدی ارزش غیری دارد و تنها چیزی که ارزش ذاتی دارد کمال وجودی انسان است که منجر به قرب الهی بشود. از دید هر دو فیلسوف، ارزش افعال اخلاقی دارای مراتب و درجاتی است. تفاوت دو فیلسوف در انسان شناسی و نگاه به نوع ارزشهاست. ماکیاولی انسان را موجودی تک بعدی و مادی می‏پندارد و ارزش او را در امورات مادی جستجو می‏کند و ارزش ذاتی را در عالم محدود مادی دنبال میکند. آیت الله مصباح یزدی دو بعد مادی و معنوی برای انسان قائل است و بر این اساس ارزش‏ها را در امورات مادی جستجو نمی‏کند بلکه معتقد است ارزشهای معنوی در رساندن انسان به کمال و قرب به خداوند نقش اساسی ایفا می‏کنند. در انسان شناسی ماکیاولی، غریزه نقش مهمی در کنترل رفتار و کردار انسان ایفا میکند؛ غریزه رهبر قوا است و حتی قوه عقل باید با قوه غریزه جهت داده و مدیریت شود. از نظر آیت الله مصباح یزدی عقل فرمانده قوا است و تنها چیزی که سایر قوای انسانی را از حد تفریط و افراط خارج میکند و آن را به اعتدال می‏رساند عقل است. به باور ماکیاولی قدرتمند شدن هدف نهایی و کمال انسان است و برای رسیدن به این هدف نهایی، انسان مجاز است از هرگونه روشی استفاده کند حتی اگر روش غیر اخلاقی باشد. آیت الله مصباح یزدی قدرتمندی انسان را در قرب و نزدیکی به خداوند می‏داند و معتقد است استفاده از هرگونه روشی برای کسب قدرت مجاز نیست و در راه رسیدن به هدف نمی‏توان از روشهای غیر الهی استفاده کرد. بنابراین بر اساس اختلاف مبنایی این دو فیلسوف در مباحث انسان شناسی نظیر رهبری قوا، هدف و کمال انسان، نتیجه گیری آنها نیز در تعیین معیار فعل اخلاقی در مقایسه با کمال انسان متفاوت است.
تضاد، قدرت و کثرت در ماکیاولی و اسپینوزا: هیاهو و خشم [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Filippo Del Lucchese
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Bloomsbury Academic, Macmillan,
چکیده :
ترجمه ماشینی : تضاد، قدرت و کثرت در ماکیاولی و اسپینوزا فلسفه سیاسی اسپینوزا را با مواجهه با فلسفه نیکولو ماکیاولی بررسی می کند. فیلیپو دل لوچس به بررسی رابطه ماکیاولی و اسپینوزا از منظر فلسفی، تاریخی و سیاسی می پردازد. کتاب با نشان دادن اینکه این دو متفکر چقدر در ارتباط با رئالیسم نزدیک هستند آغاز می شود. دل لوچس سپس به بررسی مضمون تضاد به عنوان عنصری حیاتی در درک مفاهیم ماکیاولی و اسپینوزا از مدرنیته می پردازد. این کتاب با بررسی مفهوم «کثرت» و «کثرت» بیان سیاست، یعنی پوپولو ماکیاولی و چندتایی اسپینوزا به پایان می‌رسد. به طور کلی، محور ماکیاولی-اسپینوزا چشم‌انداز پرباری را ارائه می‌کند که از طریق آن می‌توان رابطه بین ایده‌های متضاد مدرنیته را از دیدگاه تاریخی تحلیل کرد و نقطه عزیمت اصلی را برای بحث درباره برخی مفاهیم کلیدی نظری، سیاسی و حقوقی که در بحث‌های معاصر دوباره مطرح شده‌اند، فراهم می‌کند.
ظهور فلسفه مدرن: تنش بین فلسفه های جدید و سنتی از ماکیاولی تا لایب نیتس [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Tom Sorell
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Clarendon Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی : گفته می شود که فلسفه «مدرن» در غرب با بیکن و دکارت آغاز شده است. نوشته‌های روش‌شناختی و متافیزیکی آن‌ها، در پیوند با اکتشافاتی که انقلاب علمی قرن هفدهم را رقم زد، گمان می‌رود که هم علم ارسطویی و هم علم مکتبی و هم فلسفه‌ای را که از آن حمایت می‌کرد، دفن کرده باشد. اما آیا فلسفه جدید یا «مدرن» باعث گسست کامل از آنچه پیش از آن شده بود؟ آیا بیکن و دکارت از تأثیرات مکتبی آلوده نشده بودند؟ موضوع این کتاب این است که فلسفه های جدید و سنتی بسیار بیشتر از آنچه که روایت ارتدکس نشان می دهد، مشترک است. مشارکت کنندگان نه تنها مدرنیته را در متافیزیک و علوم، بلکه ادعاهای ماکیاولی، هابز و اسپینوزا را نیز مبتکر اخلاق و سیاست «مدرن» می دانند. این دو جنبه «مدرنیته» در فلسفه برای اولین بار به هم متصل می شوند. این کتاب دیدگاه گسترده‌ای از فیلسوفان اولیه مدرن ارائه می‌دهد و نه تنها شخصیت‌های اصلی را که بسیار مورد مطالعه قرار گرفته‌اند، بلکه نویسندگان نسبتاً نادیده گرفته شده را نیز در بر می‌گیرد: مرسن، گاسندی، وایت، و سرجنت.
فضایل مجرمانه مقایسه دیدگاه ماکیاولی و غزالی در خصوص اخلاقی بودن بی‌رحمی حاکمان
نویسنده:
حسین عبادتی ، سید احمد فاضلی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در تاریخ فلسفه اخلاق، هرگاه از واژه فضیلت یاد شده، تعابیر تحسین برانگیزی به همراه داشته اما، ماکیاولی شاید برای نخستین بار از فضایلی برای حاکمان پرده بر‌می‌دارد، که نه تنها تحسین برانگیز نیستند که برای یک مخاطب بیرونی نفرت‌انگیز خواهد بود. بنا به تفسیر مشهور، ماکیاولی وظیفه حکومت حفظ اقتدار و تامین امنیت و رفاه برای مردم است و نه ترویج اخلاق. پس اگر در مقام تعارض بین این دو قرار گرفتیم، شهریار بی هیچ تاملی باید اخلاق را قربانی سازد. این نگاه ماکیاولی به مذاق اندیشمندان خوش نیامده و لذا ماکیاولیسم همواره یک عبارت همراه با تحقیر برای کسانی بوده که حاضر شده‌اند برای حفظ قدرت اخلاق را زیر پا بگذارند. اما باید توجه کرد دستورات ماکیاولی را اگر در دستگاه اخلاق فایده‌گرا بسنجیم، لزوما غیراخلاقی نیست. در میان فیلسوفان مسلمان نیز غزالی به ویژه در در نصیحت الملوک توصیه‌هایی مشابه ماکیاولی دارد. اگرچه پیشنهادهایی که غزالی به حاکم می‌کند گاه از جنس مجرمانه است، لیکن تفاوت در مبانی و نوع رویکرد اخلاقی بین ماکیاولی و غزالی، سرنوشت متفاوتی را رقم خواهد زد. چون غزالی بر خلاف ماکیاولی، فضیلت‌‌گراست و اتفاقا فایده‌گرایی را نقد می‌کند.
صفحات :
از صفحه 29 تا 38
  • تعداد رکورد ها : 34