آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 943
اسطوره سیمرغ عطار در آینه مرغ بزرگ باخ
نویسنده:
نرگس محمدی بدر ,صالحه غضنفری مقدم
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
در این مقاله با توجه به نقشی که عطار و باخ در بازآفرینی مفاهیم عمیق عرفانی در قالب داستانی سمبلیک، در ادبیات جهان ایفا کرده اند، سعی شده است تا نوع قرائت آن دو درباره جست و جوی کمال انسانی، با بررسی نمادهای به کار رفته در دو اثر رمزگونه شان، بیان، و شباهت ها و تفاوت های آنها در هنگام خوانش وقایع (متن) نشان داده شود. مهم ترین وجه اشتراک عطار و باخ در زمینه گذر از سطوح ظاهری واقعه در رسیدن به حقیقت است، که حاصل نگاه ویژه آن دو در ساحت دینی و فراتر رفتن از ساحت ظاهری عمل است. در این جستار به صورت تطبیقی به واکاوی نمادهای مشترک دو اثر و چرایی به کارگیری و چگونگی ادراک آنها خواهیم پرداخت. تصاویری که از همگونی های موجود یافته می شود، با وجود فاصله بسیار زمانی دو اثر، مفاهیم یکسانی را به مخاطب منتقل می کند که بر وجود نمادهای فطری و ذاتی بشر در چارچوب های فکری عطار و باخ دلالت دارد.
صفحات :
از صفحه 181 تا 211
داستان سودابه و سیاوش از منظری دیگر
نویسنده:
قدمعلی سرامی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
داستان سیاوش و سودابه، از شاهکار های فردوسی است که در آن، شاهد رویارویی دو ابرقهرمانیم. تامل ژرف در این داستان ما را متقاعد می کند که بنیان آن بر تقابل عقل و عشق، عصمت و عصیان و در تحلیل نهایی غریزه و فرهنگ استوار است. براساس آیین زرتشت، خیر و شر، در روزگاران نه هزار ساله گمیزشن، همواره با هم درگیرند، اما با لحاظ نگره مذهب مهر (میتراییسم) آن دو، در عین حال که در نمود با یکدیگر می ستیزند، بودی یگانه دارند و وجود هر یک از آنان، ضرورت وجود دیگری است. تاکنون شاهنامه پژوهان با نگاه زردشتی به دو قهرمان اصلی این داستان نگریسته و معمولا سیاوش را کارگزار حق و سودابه را عامل باطل به شمار آورده اند. در این مقاله با توجه به چرخش فرهنگ ایرانی در روزگار پس از اسلام به سوی عرفان که از بن و ریشه، مهری نگر است به سیاوش و سودابه نگریسته و کوشیده ام تا حق هر کدام از این دو «ابرمردم» را بتوزم.
صفحات :
از صفحه 77 تا 122
روانکاوی شخصیت ها و نمادهای عرفانی مولانا در داستان رومیان و چینیان مثنوی معنوی
نویسنده:
پروین گلی زاده ,نسرین گبانچی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
شیوه پردازش نمادها و شخصیت ها - دو عنصر داستانی برجسته - در مثنوی معنوی، از تاثیرپذیری مولانا از باورهایش در مورد انسان سرچشمه گرفته است. در این جستار کوشش بر آن است که برخی جنبه های رمزآمیز مثنوی معنوی، با بهره گیری از مفاهیم روان شناسی و اسطوره ای نمایان گردند. در این راستا مفاهیم روان شناسی داستان «رومیان و چینیان» در ارتباط با نظریه های ناخودآگاه فردی فروید، ناخودآگاه جمعی و کهن الگوی خویشتن یونگ و عقده های روانی یونگ و آدلر مورد تحلیل قرار گرفته اند که برخی از آنها نیز با توجه به مفاهیم عرفانی و اسطوره ای واکاوی شده اند. نظریه های یونگ در این داستان در مورد کشف و شهود، باورهای جمعی و کهن الگو ها، نمود بیشتری نسبت به نظریه های فروید و آدلر داشته اند.
صفحات :
از صفحه 257 تا 280
بررسی تطبیقی کهن الگوی نقاب در آراء یونگ و ردپای آن در غزل های مولانا (غزلیات شمس)
نویسنده:
علی محمدی ,مریم اسمعلی پور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
نقاب در اصل و در کاربرد مفهومی و اصطلاحی، در دایره مفاهیم روان شناسی به کار می رود، اما در نوشته های یونگ تمایز معناداری یافته است که امروزه، هرگاه از آن سخن در میان باشد، به گونه ای با آراء و افکار یونگ، در پیوند است. از نظر او، نقاب به دو دسته قابل تقسیم بندی است، دسته اول، صورتکی است که انسان بر چهره اش می زند و خود را آن طور که نیست، نشان می دهد. دسته دوم، دربرگیرنده پندارها و خیالاتی غیر واقعی است که مانع از رشد و نمو خود حقیقی او می شود. یونگ با دقیق شدن در امور روانی و جان آسمانی انسان، مساله نقاب را به گونه نظریه ای می پرورد و پیش روی ما می گذارد. او یکی شدن با نقاب را در جلوگیری از رشد شخصیت و رسیدن به فردیت، بزرگ ترین زیان می داند و افراد را از یک سوشدن بر حذر می دارد. از سویی در ادبیات عرفانی ما از جمله در غزلیات شمس، مفاهیمی وجود دارد که ژرف ساخت آن، با الگویی که یونگ تعریف می کند، هم خوانی و هم پوشانی دارد. ما در این مقاله، رمزها و سمبل هایی را که مولانا در غزلیات برای بیان مفهوم نقاب به کار برده است، بررسی کرده و در عین حال از آوردن نمونه هایی از دیگر آثار عرفانی ناگزیر بوده ایم.
صفحات :
از صفحه 151 تا 183
تنوع تجربه‌های دینی از نگاه مولانا
نویسنده:
نگین بلاشور ، مرتضی فتحی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تجربه دینی رویدادی ذهنی است که صاحب تجربه گهگاه و تا حدی آگاهانه آن را در پی مواجهه با یکی از عناصر روحانی مانند احساس حضور یا دست‌اندرکار بودن وجود یا قدرتی مقدس و غیرجسمانی، فهم واقعیت غایی فراطبیعی، احساس دستیابی به خیراعلای انسان، احساس ابتهاج برین، احساس رهایی و رستگاری یا احساس خود راستین از سر می‌گذراند. چنین تجربه‌ای دارای ارزش معرفت‌شناختی و بنابراین در دفاع از عقلانیت دین­ورزی و دین‌باوری به‌ویژه خداباوری نقش دارد. تجربه عرفانی نیز ازآن‌رو که گونه‌ای احساس درک شهودی واقعیت غایی و بنیادین فراطبیعی و احساس وحدت و یگانگی و احساس رهایی از محدودیت‌های زمان و مکان و خود فردی و احساس ابتهاج است، بی‌گمان تجربه‌ای ذاتاً دینی است. این تجربه ازآن‌رو که در سطوح معرفتی و اخلاقی متفاوت صاحبان تجربه و در موقعیت‌ها و شرایط و مواجهه‌های مختلف رخ می‌دهد، از تنوعی چشمگیر برخوردار و موضوع مطالعات مختلف دین‌پژوهانه شده است. فیلسوفان و معرفت‌شناسان دین معاصر هم به بحث از انواع تجربۀ دینی و دسته‌بندی‌ها و ویژگی‌های آن‌ پرداخته‌اند. جستارحاضر در پی بررسی مشابهت گونا‌گونی تجربه دینی در فلسفه دین معاصر و عرفان اسلامی با تکیه ‌بر دیدگاه کرولاین فرنکس دیویس، دانش‌آموخته دکتری فلسفه از دانشگاه آکسفورد انگلستان و نویسنده کتاب ارزش اثبات‌کنندگی تجربه دینی و مولانا جلال ‌الدین محمد بلخی است. البته پیداست تجربه دینی از دیرباز در سنت‌ها و در میان مردمان مختلف رخ ‌داده است، اما به­منزله یکی از مسائل فلسفه دین پیشینه درازی ندارد. ازاین‌رو، نباید انتظار داشته باشیم که مولانا این موضوع را به شکل سامان‌ یافته و با عنوان‌ها و مفاهیم جاافتاده و تخصصی در فلسفه دین امروزین بیان کرده باشد، اما با توجه ‌به معارف عمیق عرفانی و دینی موجود در گنجینه آثارش می‌توانیم به پاره‌ای از مشابهت‌ها در این دو نگاه اشاره کنیم.
صفحات :
از صفحه 131 تا 158
صفات خدا از دیدگاه مولوی و مقایسه آن با آرای متکلمان اسلامی
نویسنده:
مریم باقی ، احمد احمدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
جلال‌الدین مولوی بزرگ‌ترین شاعر و عارف ایرانی سده هفتم هجری است که اندیشه‌هایش همواره محل توجه بوده است. در مقاله پیش رو، رهیافت‌های بحث از صفات خدا از دیدگاه مولوی و مقایسه آن با آرای متکلمان اسلامی بررسی و تحلیل شده است. مبحث یادشده از محوری‌ترین موضوعات مطرح در حوزه علم کلام است که تاریخ تفکر بشر مملو از اتخاذ مواضع اثباتی و نفیی در قبال آن است. در این پژوهش به روش توصیفی‌تحلیلی و با هدف تبیین رویکرد مولوی در موضوع مذکور و با تتبع و واکاوی در شش دفتر مثنوی، مهم‌ترین اثر مولوی، سخنان او درباره «تشبیه» و «تنزیه» خدا را تبیین کرده، با مواضع فرقه‌های مشهور کلامی سنجیده‌ایم. این تحقیق نشان می‌دهد که مولوی در باب خداشناسی، در عین باورمندی به تنزیه و تعالی حق از ادراک و توصیف، رؤیت، داشتن نظیر و ...، «تشبیه» را نیز پذیرفته، و جمع این دو را با شیوه‌های گوناگون در مثنوی تبیین می‌کند. در بحث از صفات خبری و آیات موهم معنای تشبیه، آرای مولوی گاه با اندیشه‌های ماتریدیه همسویی دارد و گاه حاصل استقلال رأی او در این مسئله است.
صفحات :
از صفحه 181 تا 205
بررسي و تحليل نظر مولوي در باب تجسم اعمال با محوريت غزليات شمس تبريزي
نویسنده:
علي آهنچي ، پرستو کريمي ، علي محمدي آسيابادي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
يکي از مهم‌ترين مباحث مربوط به عوالم پس از مرگ چگونگي دريافت جزاي اعمال در آخرت است. ديدگاه متفکران اسلامي در اين باب بر دو گونه است: برخي معتقدند که جزاي اعمال در آخرت، نظير کيفر و پاداش‌هاي دنيوي از سنخ اعتبار و قرارداد بوده، مخالفان نظريۀ تجسم اعمال به‌شمار مي‌آيند. ايشان در تأييد ديدگاه خود به ‌دلايلي ازجمله آيات قرآن و عَرَضي بودن اعمال استناد کرده‌اند. در مقابل مدافعان نظريه تجسم اعمال معتقدند که رابطه عمل و جزاي آن در آخرت، تکويني، از سنخ اين‌هماني و تجسم باطن و ملکوت اعمال مي‌باشد. مولوي نيز در آثار خود در مقام اثبات تکويني بودن عمل و جزاي آن در قالب تجسم ملکوتي برآمده و در اين راستا به اقامة دليل پرداخته است. وي با استناد به ادله نقلي دال بر تخلف‌ناپذير بودن وعده الهي در باب اعطاي جزاي اعمال و بر پايۀ اصل عقلي جوهري بودن ملکوت عمل در صقع نفس انسان و عدم امکان اضمحلال آن، به تبيين مباني و نتايج نظريۀ تجسم اعمال پرداخته است.
مقایسۀ خیر و شر نزد عطّار و مولانا
نویسنده:
نویسنده:سیاوش کمره ای؛ استاد راهنما:جلیل مشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مسئلۀ خیر و شر از دیرباز تا کنون یکی از مسائل مهم نزد متفکّران، در ادیان و فرقه‌های گوناگون بوده است. تقریباً در اکثر ادیان و فرقه‌ها، جهت عادل دانستن خالق، شرور هستی به گونه‌ای متفاوت تفسیر شده است. در اسلام نیز اختلاف اصلی در نحوۀ دیدگاه پیروان علوم عقلی و شرعی همواره محلّ نزاع میان اندیشمندان اسلامی، به ویژه فرق اهل کلام بوده است. اینکه خداوند در افعال خویش، نزد اهل عدل و همچنین معتزله، بری از ظلم و ایجاد قبیح است، و در نگاه اشاعره آزاد است که هر فعلی در محدودۀ ملک خویش انجام دهد، یکی از عوامل اصلی زمین اختلاف در بین آنهاست. مشهور بودن عطّار و مولانا به اشعری بودن این انتظار را در مخاطب یا محقّق پدید می‌آورَد که طبیعتاً آرایشان موافق با اشاعره باشد. امّا با توجّه به این حقیقت، که مولانا و عطّار، سراسر، پیرو تعقّل و خردمندی بوده‌اند و به ویژه مولانا پرهیز از تقلید را محور معرفت خویش قرار داده است، این لزوم را در محقّق پدید می‌آورد تا آرای آنها را نسبت به خیر و شرّ هستی در حوزۀ اندیشه‌های کلامی-فلسفی باری دیگر به طوری جامع‌تر بسنجد و با هم مقایسۀ نماید. نگاه عطار و مولانا به هستی و ناملایمات آن، نگاهی است غالباً مشابه که نتیجۀ عشقِ به حق‌تعالی و مخلوقات صادر شده از جانب او است؛ بنابراین عیبجویی از یک نظام احسن و عدمی ندانستن شرور، در نظر آنها حقیقتاً محصول تفکّری ناقص است. هنگامی که فرَق اهل کلام، در زمینۀ عدل الهی با یکدیگر اختلاف اساسی دارند، دیدگاه عرفانی و حکیمانۀ عطّار و مولانا به عنوان یک داور، در میان معتزله و اشاعره، گامی معتدل برمی‌دارد و از روی خردمندی، مخالف اشاعره سیر می‌کند و بیشتر جانب عدلیه و ماتریدیه را مایل می‌شود. معهذا اندیشۀ این فرقه‌های اسلامی در تکامل دیدگاه عطّار و مولانا بسیار مؤثّر افتاده و به آنها کمک کرده است، امّا آنها را گرفتار خویش و مقلّد خود نساخته است. حقیقت هم در زمینۀ شناخت عطّار و مولانا این است که مولانا به عنوان میراثدار عرفای پیشین و به ویژه عطّار و نیز بدلیل فاصلۀ زمانی از عصری که هنوز عرفان و تصوّف آن رنگ غالبش زهد و شریعت بود و با عشق پخته نشده بود و هنوز جایگاه وسیعی در ادبیات نداشت، نسبت به امثال سنایی و عطّار از شرایط و دستاوردهای‌ بیشتری برخودار بوده است و حقّ میراثداری را نیز به جا آورده است. و طبیعتاً اگر در مقایسۀ آرای مولانا و عطّار در زمینۀ خیر و شر، از مولانا آرایی گسترده‌تر در زمینۀ جهانبینی یا جبر و اختیار ببینیم، عجیب نیست.
مقایسۀ رابطۀ عقل جزوی و کلّی از دیدگاه مولانا با تفکّر اوّلیه و ثانویه از دیدگاه گابریل مارسل
نویسنده:
طناز رشیدی نسب ، عظیم حمزئیان ، رستم شامحمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
توجه به انواع و مراتب عقل، به‌عنوان ابزار شناخت در فلسفه و عرفان از قرن‌ها پیش مطرح بوده است. در این میان مولانا نیز بر جایگاه و اهمّیت عقل و تمایز انواع آن تأکید داشته است. با دقت در مثنوی می‌توان دریافت که عقل جزوی و کلّی، شباهت های قابل تأمّلی با تفکّر اوّلیه و ثانویه‌،که گابریل مارسل، فیلسوف فرانسوی مطرح کرده است، دارند. مارسل دو سنخ تفکّر را از هم متمایز می‌کند؛ یکی تفکّر اوّلیه که ناظر به مسائل است و دیگری تفکّر ثانویه که ناظر به رازهاست. پژوهش حاضر به شیوۀ تحلیلی-مقایسه‌ای انجام شده و نتایج به‌دست آمده حاکی از آن است که مولانا و مارسل از دو دریچۀ متفاوت یعنی اولی عرفانی و دومی فلسفی، دریافته‌اند که حقایق ماورائی را از طریق تجربه و شهود واز طریق مواجهه می‌توان دریافت که در نهایت با معرفتی حیرت‌زا کشف می‌شوند. همچنین تقسیمات دو سنخی برای معرفت، آثار و نتایج اخلاقی دارد که البته هدف مارسل،کارکردهای اخلاقی و معنوی آنها مورد نظر بوده، ولی هدف مولانا رسیدن و پیوستن به حقیقت و اصل وجود است و عمل اخلاقی در مسیر معرفت به امور ماورائی، وسیله‌ای برای نیل به این حقیقت است. مولانا و مارسل در این تقسیم‌بندی‌ها، فلاسفه را به جهت استفاده از ابزار مادی درفهم امور ماورائی، مورد نقد قرار داده‌اند؛ با این حال در مورد امور ماورائی مولانا معتقد است، مسیر طریقت باید به مدد یک پیر واصل طی شود اما چنین مسئله‌ای در تفکر مارسل که فیلسوف است، مشاهده نمی‌شود.
صفحات :
از صفحه 49 تا 72
مقایسۀ حکایت ابراهیم ادهم بر لب دریا بر اساس نظریۀ اضطراب تأثیر و بدخوانی خلاق در حکایات عطار نیشابوری و مولانا
نویسنده:
سمیه صابری، ایوب مرادی، فاطمه کوپا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اضطراب تأثیر و بدخوانی خلاق، دو نظریۀ ادبی است که هارولد بلوم آن‌ها را راجع به تأثیر و تأثرات شاعرانه مطرح می‌کند. پژوهش پیش رو می‌کوشد با بومی‌سازی نظریۀ غربی، به روش اسنادی و تحلیلی به مقایسۀ حکایت ابراهیم ادهم بر لب دریا بر اساس نظریۀ اضطراب تأثیر و بدخوانی خلاق در حکایات عطار و مولانا بپردازد. بررسی‌ها نشان می‌دهد مولانا برای رهایی از دلهرۀ اجتناب‌نا‎پذیرِ قرار گرفتن در سایۀ عطار به تکاپو می‎افتد اثر خود را به شگردهایی خلاقانه مجهز کند تا آن را از آنِ خود کند و با طرزی نو به آفرینش‎گری‎هایی در ارائۀ بیان مطالب عرفانی بپردازد به‌شکلی که به اثر خود هویتی جدید داده و آن را به استقلال برساند؛ نمادسازی، بهره‌گیری به‎جا از اصطلاحات عرفانی، به‌کارگیری متمایز عناصر داستانی برای پرورش مطالب عرفانی، کاربست صنایع ادبی برای عمق بخشیدن به مضمون و معانی صوفیانه، تأکید بر کرامت اولیا در جهت بزرگداشت مرشد طریقت و توجه به صنعت التفات، شگردهایی است که مولانا ناخودآگاهانه با تمسک به آن‌ها تلاش دارد به برتری‌جوییِ کلامی پرداخته و اثری متفاوت ارائه کند. نتیجۀ تحقیق نشان می‌دهد که مولانا عمیقاً مؤید عطار و مفتخر به تأسی از اوست؛ بنابراین، با وجود بازخوانی خلاقانه و دستیابی به عینیت مستقل در برخی مواضع، با تکرار ویژگی‌های سبکیِ فکری‌عرفانیِ عطار، تسلیم پدر می‌شود و در نهایت روایت عطارِ پدر در هیئتی جوان‌تر و متفاوت‌تر از پیش در روایت مولانایِ پسر ظاهر می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 943