آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 237
بررسی تطبیقی معاد جسمانی از دیـدگاه ابـن سـینا، شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
اسماعیل عفت پناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علی (علیه‌ السلام) در نگاه احمد بن ‌حنبل
نویسنده:
مهدی زارعی ، علی اله بداشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پس از قتل عثمان، جریانی به نام عثمانیه در امت اسلام ظاهر شد که نه‌تنها علی (ع) را شریک در خون خلیفه مقتول می‌دانست، بلکه در اوضاعی که عموم امت اسلامی با او به عنوان خلیفه بیعت کرده بودند، مشروعیت خلافتش را انکار می‌کردند و بذر بغض به او را در جامعه می‌گستراندند. احمد بن ‌حنبل در مقام رهبر جریان اهل حدیث بغداد در قرن سوم هجری، توانست مشروعیت خلافت علی (ع) را در قالب نظریه «تربیع» در امت اسلام نهادینه کند. می‌توان این موفقیت را سرآغازی بر رسمیت‌یافتن جریان اهل حدیث با نام جدید «اهل سنت و جماعت» و بزرگ‌ترین نشان تقابل احمد با جریان عثمانیه تعبیر کرد، چنان‌که می‌توان گفت او به علی (ع) نگاهی محبت‌آمیز و توأم با ارادت داشته و ادله انتسابش به جریان عثمانیه دچار اشکالات سندی و متنی است و توان اثبات اتهام عثمانی‌بودن وی را ندارد.
صفحات :
از صفحه 162 تا 183
بررسی مبانی حیات اخروی (معاد در قیامت کبری) از دیدگاه ابن سینا، غزالی و ملاصدرا با توجه به آموزه‌های قرآنی
نویسنده:
پدیدآور: مهین کرامتی‌فرد ؛ استاد راهنما: حبیب‌الله دانش شهرکی ؛ استاد مشاور: نفیسه ساطع ؛ استاد مشاور: علی اله‌بداشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
درپژوهش پیش رو تمام سعی و همت خود را بر آن داشته ایم تا مبانی هستی شناسی، جهان شناسی،انسان شناسی و معناشناسی حیات اخروی انسان در روز قیامت را به صورت فلسفی در بُعد چگونگی کیفیت حشر انسان در روز رستاخیز از دیدگاه سه متفکرجهان اسلام، شیخ الرئیس ابو علی سینا، صدرالمتالهین و ابوحامد محمد غزالی مورد بررسی قرار دهیم. این مسئله با مسئله انسان شناسی و نفس شناسی ارتباط وثیقی دارد؛ و متناظر با اختلاف در انسان شناسی آراء مختلف در باب معاد وجود دارد، و بدین وسیله راه ورود بر عرصه تحلیل فلسفی چگونگی معاد در روز قیامت از بُعد جسمانی و روحانی با صورتهای گوناگون باز خواهد شد. هدف اساسی در این نگرش فلسفی، نشان دادن چگونگی پیوند عمیق زبان فلسفی با آموزه های دینی در جهت اثبات کیفیت و چگونگی معاد جسمانی وروحانی در قیامت کبری می‌باشد و در ادامه نوشتار با رویکرد قرآنی درجهت موضوع بحث به پیوند وثیق میان فلسفه و قرآن کریم، اشاره می‌نماییم. ابن سینا توانسته است معاد روحانی را با براهین و دلائل متفاوت عقلانی به اثبات رساند و در مورد معاد جسمانی اظهار عجز و ناتوانی کرده است. از دیدگاه ابن سینا ورای معانی ظاهری آیات مربوط به معاد، معنایی باطنی و عقلی وجود دارد که باید با تاویل به آن‌ها دست یافت. غزالی با تمسک به عقل و نقل حیات اخروی انسان را در پرتو معاد جسمانی و روحانی اثبات می‌کند و در تمامی‌‌این مراحل به وضوح تمام دیده می‌شود که ایشان در نظریه بدن جدید و برانگیختگی از نفس شناسی و معاد شناسی ابن سینا متاثر بوده است. اما حکیم بزرگ ملاصدرا که از شاخص ترین چهره‌ ها در میان متآخران از فلاسفه اسلامی‌است، با مبانی و اصول فلسفی خود جواب و اشکالات غزالی را از قبیل اعاده معدوم ،تناسخ و... صریحاً پاسخ می‌دهد و مشکلات ابن سینا را هم حل می‌کند. ایشان با بهره گیری از کلام وحی و مشکات نبوت و ولایت رویکردی متفاوت از کیفیت حیات اخروی انسان و معاد استنباط نموده است. ایشان با علم النفس قویم که اشکال های علم النفس سینوی را ندارد و با تکیه بر اصالت وجود و با اصولی همچون حرکت جوهری یا همان حرکت اشتدادی، برای نفس هویتی تشکیکی قائل می‌شود که دارای مراتب شدت وضعف خواهد بود و رابطه آن را با بدن رابطه صورت و ماده اعلام کند و اینکه بدن شانی از شئون نفس است و نفس موجودی کشش دار از فرش تا عرش می‌باشد. هم چنین با اثبات تجرد خیال و قیام صدوری صور خیالی به نفس، چگونگی انشای بدن مثالی و اخروی را بیان می‌کنند. ایشان با اثبات اصل اینکه حقیقت شیء به صورت اخیر آن و اصل حرکت اشتدادی به اثبات عینیت انسان دنیوی و اخروی همت گماردند؛ همچنین با اثبات تجرد قوه خیال، راه را برای تبیین چگونگی ادراک لذات وآلام باز کرده و حضور انسان اخروی را در عالمی‌غیر مادی ولی جسمانی و مقداری موجه می‌کند.
تحلیل و ارزیابی تطبیقی مبانی فلسفی الهیات بالمعنی‌الاخص در اندیشه‌ی کلامی فاضل مقداد و تفتازانی
نویسنده:
پدیدآور: ابوالقاسم اسدی ؛ استاد راهنما: علی اله‌بداشتی ؛ استاد مشاور: حبیب‌الله دانش شهرکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
نویسنده در این رساله درصدد پاسخ به این سوال است که وجوه افتراق و اشتراک مبانی فلسفی دو متکلم بزرگ امامیه و اشاعره در قرن هشتم یعنی فاضل مقداد و سعدالدین تفتازانی تا چه حد است. توضیح اینکه آراء کلامی دانشمندان علم کلام بر یک سری اصول و مبانی فلسفی استوار است. از اینرو، هراندازه این اصول و مبانی به هم نزدیکتر باشد، آراء کلامی متکلمان نیز به هم نزدیکتراست. کما اینکه هرچه این آراء فاصله بیشتری از هم داشته باشند، نشان از تفاوت مبناییِ بیشترآنها دارد. این رساله با ارزیابی تحلیلی- انتقادیِ مبانی این دو متکلم به این نتیجه رسیده که در بعد معرفت شناسی، فاضل مقداد عقل را نسبت به وحی پایه و اساس؛ و شریعت را فرع بر آن می داند و بالطبع حسن و قبح امور از نظر او عقلی است نه شرعی؛ در حالی که تفتازانی عقل را فقط به مثابه ابزاری برای درک وحی تلقی می کند و همین امر باعث شده که حسن و قبح را شرعی بداند و در نتیجه علیرغم قرابت های فراوانی که از منظر هستی شناسی شامل امور عامه، جهانشناسی و انسان شناسی بین این دو متکلم وجود دارد یکی آنها (تفتازانی) اصل موجبیت علی و معلولی را انکار می کند و دیگری(فاضل مقداد) آن را می پذیرد. یکی(تفتازانی) تمایل به جبر پیدا می کند و دیگری(فاضل مقداد) به اختیار. همینطور با این که هر دو متکلم، علم، قدرت، اراده، حیات و ... را مانند هم معنی کرده اند و در مورد صفات خبریِ ذات خداوند، قول به مجاز و کنایه را پذیرفته و به تأویل آنها می پردازند؛ اما در معنیِ کلام و امکان رویت خداوند، اختلاف نظر پیدا می کنند. تفتازانی با قول به کلام نفسی، آن را از صفات ذات و قدیم می داند و فاضل با انکار آن، کلام را صفت فعل و حادث تلقی می نماید. تفتازانی با دلایل عقلی و نقلی متعدد امکان رویت خداوند را اثبات می نماید و فاضل با همان سنخ دلایل، امتناع آن را.
تحلیل مقایسه ای اندیشه های کلامی هشام بن حکم، هشام بن سالم، زراره بن اعین و مومن طاق در توحید و امامت
نویسنده:
پدیدآور: مهدی کریمی ؛ استاد راهنما: علی اله‌بداشتی ؛ استاد راهنما: احمد عابدی ؛ استاد مشاور: علی آقانوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کنکاش‌ های اعتقادی که در قرن اول هجری بین مسلمانان شروع شده بود، اندکی قبل از آغاز قرن دوم هجری به رشدی رسید که بتوان عنوان علم کلام اسلامی را بر آن نهاد. متکلمان امامیه همگام با جریان های فکری اسلامی در عرصه کلام حضوری پر نشاط داشتند. با تاسف، از آثار متکلمین نخست شیعه جز آنچه از کلمات امیرمومنان و سائر امامان در قالب احادیث و گزارش‌های پراکنده در کتاب های فرقه نگاری آمده، چیزی بیش در دست نداریم. از دیگر سو، تاریخ کلام شیعه تاکنون به طور جامع و روش‌شناسانه، مورد مطالعه و تحقیق قرارنگرفته است. در پژوهش های موجود هم معمولا کلام شیعه را از بغداد و با نوبختیان و یا شیخ مفید آغاز می کنند. این خلا برخی گمانه‌زنی‌ها را برانگیخته و امامیه را در قرون نخستین فاقد کلام و حتی مخالف جدی اندیشه‌ورزی در عصر حضور نمایانده‌است؛ و حضور شیعه در عرصه کلام را معلول یک الزام بیرونی و به پیروی از معتزله قلمداد می‌کنند. این در حالی است که نه تنها شیعه در قرون نخستین همپای معتزله و سایر فرق کلامی در عرصه کلام حضوری فعال داشت بلکه در قرن دوم هجری، از نظر زمانی و کمی و کیفی، بر دیگران برتری محسوس داشت. در دوره معاصر با حیات امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) شرایطی پدید آمد و افرادی از اصحاب دانشمند این دو امام (علیهما السلام) در شهر کوفه گرد‌‌هم آمدند و در این منطقه یک مدرسه کلامی شیعی شکل گرفت و برای اولین بار در جهان اسلام نظریه پردازی در زمینه کلام آغاز شد. این جریان کلامی با گرفتن معارف دینی از محضر صادقین علیهما‌السلام توانست مناطق همجوار مانند بغداد پایتخت حکومت اسلامی را تحت الشعاع خود قرار دهد و مبدء پیدایش جریان‌های کلامی متاخر در مناطق دیگر شود. ریشه پیدایش این مدرسه را باید در زمان حکومت و خلافت امام علی علیه‌السلام جستجو کرد که با هجرت امام از مدینه به کوفه و گرد آمدن اصحاب دانشمند و با فضیلت به دور حضرت در این شهر یک گروه علمی در معیت امام علیه‌السلام و فرزندانش تشکیل شد و این شهر را به مرور زمان تبدیل به مرکزی برای شیعیان نمود و این مرکزیت تا زمان انتقال دانش شیعه از این شهر به قم و بغداد حفظ شد. پیدایش رسمی این مدرسه از عصر صادقین (علیهما السلام) می‌باشد. در این دوره عوامل مختلفی دست به دست هم داد و این فرصت برای جامعه علمی شیعه پیش آمد که بتواند به عنوان یک قدرت پیش‌تاز در عرصه‌های کلامی جهان اسلام، مدرسه کلامی بزرگی بر پا کند. در این مدرسه متکلمان شاخص شیعه همزمان با شرکت در مناظرات شفاهی، شروع به تدوین کتاب‌هایی در موضوعات کلامی به صورت تک‌نگاشت نمودند. این دوره از کلام شیعه، از جهات گوناگون اهمیت دارد و به یک معنا، بدون شناخت دقیق آن، هر گونه داوری در باب کلام امامیه ناقص و ناتمام است. کلام شیعه در این دوره یکی از درخشان‌ترین اعصار خویش را شاهد بوده است و پژوهش در این خصوص می‌تواند ما را به گستره و عمق تفکر شیعی آشنا سازد. در صورتی که فهم درست و دقیقی از آراء متکلمان شیعه در این دوره حاصل شود، می توان امیدوار بود که مضامین آنها به فهم بهتر روایات اعتقادی اهل بیت (ع) که امروز غالبا برای ما سخت و دشوار است، کمک کند. با بررسی اندیشه‌های متکلّمان و اندیشوران نخستین مکتب می خواهیم در وهله‌ی نخست، با در نظر‌داشت اینکه ایشان پایه گزار علم کلام بودند راه پیموده شده، تلقی و تعریف اصحاب امامیه از علم کلام، رویکرد ایشان نسبت به علم کلام، روش شناسی، رصد مسائل کلامی که در آن ورود کرده‌اند، تحلیل دیدگاه و مبانی کلامی، بررسی همگرایی یا نزاع های درون مکتبی را تبیین کنیم. از سوی دیگر، مسیر باقی مانده را نیز روشن نماییم و در مرحله‌ی بعد، این بررسی‌ها به ما این امکان را خواهد داد که آگاهی از میزان پیشرفت علم کلام در زمان‌های مختلف و شیوه‌های متفاوت ارائه شده در هر زمان را به دست آوریم. در میان متکلمان بزرگ، اندیشمندان دوره‌ی حضور، به دلیل هم‌عصریشان با اهل بیت رسول خدا(ص) و عرضه‌ی دیدگاه‌های خود و دیگران به محضر حضرات معصومین(ع) و هم چنین به دلیل این که بسیاری از مسایل اولیّه‌ی کلامی توسط آنها مطرح شده و یا مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، در مقایسه با سایر اندیشمندان و متفکران حوزه‌ی علم کلام، از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند. از این رو درصدد برآمدیم تا با بررسی دیدگاه‌ها و اندیشه‌های کلامی چهار متکلم نخستین شیعه، یعنی جناب هشام بن حکم، هشام بن سالم، مومن طاق و زراره بن اعین گامی در این مسیر برداریم. بر اساس داده‌های رجالی، کتب روایی و با نگاهی جامع به کتاب های ملل و نحل هشام بن حکم، هشام بن سالم، زراره بن اعین و مومن طاق از جایگاه ممتاز علمی در میان اصحاب ائمه علیهم السلام و از پیشگامان علم کلام اسلامی بودند. ایشان از همان آغازین روزهای پیدایش علم کلام(80 ه.ق) نقش اصلی را در این ماجرا برعهده داشتند و حتی در بعضی مسائل کلامی اولین نظریه‌پرداز محسوب می‌شوند. هشام بن حکم در آغازین سال های قرن دوم هجری متولد و تا سال 180 هجری می توان حیات وی را رصد کرد او برجسته و تاثیرگذارترین متکلم شیعی در دوران نخستین است او در پرتو تعالیم امام صادق (ع) به حدی اوج و بالندگی می گیرد که سرآمد دانشمندان و ریاست نشست های علمی یحیی بن خالد برمکی به او واگذار می شود. بیش از 35 اثر در کتاب های فهرست و رجال به او منسوب است. هشام بن حکم در تمام موضوعات کلامی مانند: هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، توحید و .... به نظریه پردازی پرداخته است لکن مهمترین دیدگاه منسوب به وی نظریه تجسیم است. محمد بن علی بن النعمان معروف به مؤمن‌الطاق، از اصحاب امام صادق علیه‌السلام است. او از پیشگامان دانش کلام و از چهره‌های برجسته تاریخ تفکر شیعه محسوب می شود قرائن تاریخی حاکی از آن است که وی در اواخر سده اول هجری دیده به جهان گشوده است و حدود سال 180 هـ. ق زندگی را درود گفته است او در مناظره بسیار زبردست بوده و همچنین 19 اثر به وی منسوب است
جایگاه فطرت، عقل و اراده بشر در تحقق صلح و عدالت جهانی با ابتنا بر آموزه مهدویت
نویسنده:
بهروز دیلم صالحی، علی اله‌بداشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در پژوهش حاضر، جایگاه فطرت، عقل و اراده بشر در تحقق صلح و عدالت جهانی بر پایه آموزه مهدویت بررسی شده است. تعیین جایگاه این سه عنصر، با نگاه معرفت شناختی و انسان شناختی به صورت مجموعه‌ای به هم پیوسته در این گفتمان، در اندیشه سیاسی اسلام؛ از این منظر اهمیت پیدا می­کند که از یک سو، تعامل و ترابط منطقی این سه نیروی انسان شناختی است که شتاب­دهنده­ پدیده ظهور در پایان تاریخ خواهد شد؛ و از سوی دیگر، بستر را برای پذیرش جهانی مهدی موعود فراهم می­کند­. فرضیه‌ای که در این پژوهش مورد بررسی قرارمی­گیرد، آن است که فطرت انسانی، به پشتوانه عقل و اراده، انسان را درتحقق صلح و عدالت جهانی مهدی موعود تقویت می‌کند. اصل انتظار موعود، منبع این گفتمان به شمار می‌آید. روش و رهیافت پژوهش حاضر، فلسفه تاریخی و سیاسی است.
صفحات :
از صفحه 29 تا 44
تحلیل و ارزیابی تطبیقی مبانی فلسفی الهیات بالمعنی الاخص در اندیشه کلامی فاضل مقداد و تفتازانی
نویسنده:
ابوالقاسم اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نویسنده در این رساله درصدد پاسخ به این سوال است که وجوه افتراق و اشتراک مبانی فلسفی دو متکلم بزرگ امامیه و اشاعره در قرن هشتم یعنی فاضل مقداد و سعدالدین تفتازانی تا چه حد است. توضیح اینکه آراء کلامی دانشمندان علم کلام بر یک سری اصول و مبانی فلسفی استوار است. از اینرو، هراندازه این اصول و مبانی به هم نزدیکتر باشد، آراء کلامی متکلمان نیز به هم نزدیکتراست. کما اینکه هرچه این آراء فاصله بیشتری از هم داشته باشند، نشان از تفاوت مبناییِ بیشترآنها دارد. این رساله با ارزیابی تحلیلی- انتقادیِ مبانی این دو متکلم به این نتیجه رسیده که در بعد معرفت شناسی، فاضل مقداد عقل را نسبت به وحی پایه و اساس؛ و شریعت را فرع بر آن می داند و بالطبع حسن و قبح امور از نظر او عقلی است نه شرعی؛ در حالی که تفتازانی عقل را فقط به مثابه ابزاری برای درک وحی تلقی می کند و همین امر باعث شده که حسن و قبح را شرعی بداند و در نتیجه علیرغم قرابت های فراوانی که از منظر هستی شناسی شامل امور عامه، جهانشناسی و انسان شناسی بین این دو متکلم وجود دارد و هر دو متکلم با یکسان انگاری ممکن وحادث و نفی جواهر مجرد و نفی نظریه ماده و صورت ارسطویی، بسیاری ازمبانی فلسفی فیلسوفان مسلمان را انکار کرده اند
قدرت خدا از دیدگاه ابن سینا، ملاصدرا و غزالی
نویسنده:
محمد حسینی نیک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به اهمیت شناخت قدرت خدا در تقویت اعتقاد ما، این تحقیق با هدف بررسی آن در سه مکتب متفاوت و برمبنای دیدگاه‌های ابن سینا، ملاصدرا و غزالی انجام گرفت، طبق آیاتی که خداوند متعال خودش را قادر نامیده استآنها قدرت را صفت ثبوتی دانسته اند، هرچند ابن سینا و ملاصدرا ضمن تقسیم صفات، (قدرت) را صفت ثبوتی حقیقی مضاف می دانند که عین ذات است ولی ابن سینا عینیت صفات با یکدیگر را مصداقی و مفهومی دانسته، که هرگاه نسبت به ذات ملاحظه گردند، همگی از نظر مفهوم متحد و عین یکدیگرند.زیرا هیچ نوع تکثر در معنا و تشخص برایواجب الوجود صحیح نمی باشد. و بحث برانگیزترین دیدگاهش، اتحاد مفهومی صفات می باشد.زیرا ملاصدرا با اینکه آن را به عقلاء اهل دقت نسبت داده أما اصرار بر اختلاف مفهومی صفات دارد. ولینگارنده دیدگاه ابن سینا با بسیط الحقیقه بودن حق را سازگارترمی داند.و غزالی بر خلاف آنها معتقد به صفات هفتگانه ی قدیمه ی زائد بر ذات است. با وجود اختلافشان در ماهیت قدرت، أما در اینکه قدرت، صدور فعل به مشیت است مشترکند. وقدرت الهی را تمام و مطلق می‌دانند برخلاف قدرت انسان که دارای نقص و عجز می باشد. و با وجود اعتقاد به قدرت مطلقه ی الهی در مواجهه با اشکالات وارده بر آن راه حل‌های متفاوتی دارند که نگارنده ضمن تطبیق، تلاش در تقریب دیدگاه‌های آنها متناسب با متون دینی دارد
بررسی تطبیقی مسئله شر از دیـدگاه حکمـت متعالیه و فلسفه دین معاصر (هیوم _ مکی)
نویسنده:
محمد جواد طالبی چاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی  تطبیقی مساله شر از دیدگاه حکمت متعالیه و فلسفه دین معاصر( هیوم - مکی)
نویسنده:
محمد جوادطالبی چاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسائلی که فیلسوفان اسلامی به کاوش آن پرداخته اند مساله شر است. هدف آن بوده که با نگاهی عقلی و مستدل شرورو و رنجهای مطرح شده در هستی برای بشر تبیین حقیقت و ماهیت آنها به نحوی کلی روشن گردد. پس از جمع بندی موارد مطرح شده مهمترین نظریه در فلسفه اسلامی آن است که شرور ماهیتی عدمی داشته و فاقد هر گونه هستی مستقل مجعول و مقضی بالذات هستند.. با تفکیک وجوه مختلف قابل شناسایی در شرور تلاش شده حیثیت شر بودن به امر عدمی ارجاع یافته و هر آن چه وجهه وجودی دارد به عنوان خیر و مطلوب مدلل گردد. از طرف دیگر به لحاظ آن که خداوند واجب الوجود از تمام جهات از جمله کمالات و افعال است لازمه این ویژگی آن است که هستی در تمام مراتبش از جمله در مرتبه جسمانی و مادی نیز کاملترین و احسن بوده باشد. بر این اساس شرور نمی توانند در نظام احسن جایگاهی داشته باشند. با این نگرش تحلیل برخی فیلسوفان مثل هیوم و مکی از مساله شر غیر معقول جلوه می نماید بدان جهت که وجوه و حیثیات را از یکدیگر تفکیک نکرده و ابعاد مختلف پدیده ای را که شر جلوه می کند در ویژگی شر بودن آن منحصر نموده اند. در حالی که یکی از ارکان تحلیل فلسفی بازشناسی و در نیامیختن حیثیات با یکدیگر است.
  • تعداد رکورد ها : 237