موضوع پژوهش حاضر، مقایسه ی آراء اخلاقیابن مسکویه(421 ه.ق) و فخر رازی(606 ه.ق) است. ابن مسکویه یک فیلسوف عقل گرا و فخر رازی متکلم اشعری مسلک و مخالف سر سخت فلسف
... فه ی یونان است. از چهار فصل پژوهش حاضر، فصل اول به کلیات و سه فصل پایانی به آراء این دو متفکر و مقایسه ی آنها اختصاص یافته، در فصل دوم، انسان شناسی و نفس شناسی مسکویه به عنوان مدخل علم اخلاق و به دنبال آن مباحثی چون سعادت و شقاوت، اصول تربیتی و... مورد بررسی قرار گرفته است. او که به تجرد نفس و جایگاه والای انسان در دنیا اشاره داردسعادتمندی انسان را در نظریه ی حد وسط می داند، هر چند به پیروی از شریعت نیز توصیه می کند. شقاوت انسان نیز به خاطر توجه به دنیا و امور غیر واقعی پدید می آید. با اینکه ابن مسکویه راه روشنی رابرای رسیدن به رستگاری بیان می کند ولی گاهی دچار تعارض میان آراء یونانی و شریعت نیز می شود. در ضمنروش تهذیبی که توصیه می کند، مخصوص فلاسفه می داند. مبانی تربیتی او نیز بسیار سخت گیرانه و دور از واقعیت به نظر می رسد، در واقع دیدگاه های افراط گونه ی خود را نسبت به دنیا و لذات آن در اصولی که به والدین توصیه می کند به خوبی نشان می دهد. لذا در نگاه او لذات دنیوی اموری غیر واقعی و لذات روحانی امور حقیقی به شمار میآیند. بر خلاف مسکویه، فخر رازی چندان توجهی به اخلاق نداشته است،لذا در فصل سوم به پیش فرضهای او در باب اخلاق توجه شده و از میان آراء کلامی او، برخی نظرات اخلاقی اش استخراج شده است. انسان شناسی و نفس شناسی او دچار تعارض است و نهایتاً فرشتگان را از انسان بالاتر می داند و نفس را مادی می پندارد.او به حسن و قبح شرعی اعتقاد دارد و در باب جبر و اختیار نیز بر سر دوراهی است. از پیش فرض های فخر نتیجه گرفته می شود که او سرنوشت انسان را به دست خدا می سپارد و سعادت یا شقاوت وی را امری از پیش تعیین شده قلمداد می کند.او سعی دارد بیشتر جانب علم، قدرت و اراده ی خداوند را بگیرد تا اراده و اختیار انسان را، لذا نمی توان او را در باب اخلاق و اصول تربیتی آن صاحب نظر دانست.فصل آخر به بیان مقایسه ی این دو اندیشمند اختصاص یافته است.واژگان کلیدی:ابن مسکویه، فخر رازی، اخلاق، سعادت و شقاوت
بیشتر