آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 405
معرفت شناسی و متافیزیک هیوم: مقدمه [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Georges Dicker
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Routledge,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این مقدمه ای عالی برای اندیشه هیوم در مورد مسائل دانش بشری است. نثر واضح است، تجزیه و تحلیل روشنگر، و نظرات برای مبتدی و همچنین برای محقق هیوم بسیار مفید است. همچنین کتاب های پروفسور دیکر در مورد کانت و دکارت را به شدت توصیه می کنم.
احساس، انگیزه و تغییرپذیری: نقش عاطفه در نظریه احساسات هیوم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Katharina A. Paxman
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : «تأثیر بازتاب» هیوم مقوله‌ای است که از تمام احساسات غیرحسی ما، از جمله «علاقه‌ها و سایر احساسات» تشکیل شده است. این دو اصطلاح برای حالات روانی عاطفی، «شور» و «احساس»، هر دو به طور مکرر در آثار هیوم استفاده می‌شوند و محققان اغلب آنها را مترادف می‌دانند. من استدلال می‌کنم که استفاده هیوم از هر دو «شور» و «احساس» در بحث‌هایش از تأثیرپذیری، منعکس‌کننده یک تمایز مفهومی است که در کار او نهفته است بین آنچه من «حضور در احساسات» و «علاقه‌های کاملاً تثبیت‌شده» می‌نامم. احساسات پرقدرتی که بین ادراکات جریان دارد و ماهیت و انگیزه احساس شده آنها را تشکیل می دهد. این دومی، هوس‌های خاصی هستند که به طور کامل تحقق یافته‌اند، با ظرفیتی مشخص، و توسط هیوم برحسب ساختارهای اعتقادی خاص و روابط بین ایده‌ها و برداشت‌هایی که به‌عنوان اجزای احساسات خاص شناخته می‌شوند، تحلیل شده‌اند. اصطلاح «احساس» برای هیوم عموماً یا به احساس حضور اشاره می کند، که گاهی اوقات متمایز از اشتیاق است (مخصوصاً به این دلیل که «شور» برای شامل باورها، علل و اشیاء مرتبط استفاده می شود)، یا به عنوان مترادف برای یک شور خاص، معمولاً زمانی که هیوم در درجه اول به ماهیت احساس شده اشتیاق اشاره می کند. به طور کلی، "شور" یک مقوله شناختی تر از وضعیت روانی عاطفی است، در حالی که "احساس" بیشتر احساساتی است. من بیشتر استدلال خواهم کرد که وقتی به هیوم تمایز عاطفه/شور اعطا می کنیم، او می تواند هم درک شدیداً احساساتی و هم به شدت شناخت گرایانه از حالات روانی عاطفی را در خود جای دهد. من با اعمال تمایز خود در دو موضوع کلیدی در مطالعات هیوم پایان می‌دهم: مکانیسم همدردی او، و نظریه اعتقاد و انگیزه او.
«متخصص اخلاقی» مفهومی مهم ولی مجهول در فلسفه اخلاق هیوم و تناظر آن با رهیافت آشنای «داور راستین» در زیبایی شناسی هیوم
نویسنده:
ذوالفقار همتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امروزه در فلسفه اخلاق از متخصص اخلاقی به عنوان فردی یاد می­شود که در شرایط پیچیده قادر است رفتارهای درست را تشخیص داده و عامل ایده­آل اخلاقی باشد. این مفهوم چندان تازه نیست و می­توان آن را در فلسفه اخلاق هیوم نیز یافت؛ ولی چنان‌که شایسته است مشهور نشده و فقط برخی محققان، یک فقره در رساله درباره طبیعت انسانی را به‌عنوان شاهد این موضوع مطرح می­کنند. با بررسی آثار هیوم شواهد زیادی در این خصوص مشاهده و تناظر میان آن و آموزه معروف داور راستین نیز مشخص می­شود. همان­گونه که در زیبایی­­شناسی فردی به‌عنوان داور راستین وجود دارد که با قریحه ذاتی­ و با ممارست، مقایسه، دوری از پیش‌داوری و استنتاج­های عقل سلیم، اصول کلی ذوق را بدست آورده و زیبایی را تشخیص می­دهد. در اخلاق نیز شخصی وجود دارد که در شرایط پیچیده گمراه نمی‌شود و با لحاظ همان شرایط، رفتار درست و فضیلت و رذیلت را مشخص می‌نماید. همچنین هر دو فرد به تشخیص خطاهای عامه اقدام نموده و به‌عنوان یک الگوی ایده­آل مطرح هستند.
صفحات :
از صفحه 259 تا 276
تحلیل انتقادی دیدگاه هیوم درباره اعتقادات طبیعی و نسبت آن با شکاکیت با تاکید بر آراء فیلسوفان مسلمان
نویسنده:
نویسنده:میثم شادپور؛ استاد راهنما:سیدمحمود موسوی؛ استاد مشاور :حسن معلمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هیوم فیلسوفی تجربه‌گرا است که متکی بر تجارب درونی، درصدد تاسیس علم انسان‌شناسی تجربی و تبیین اصول حاکم بر حالات ادراکی نفس است. هیوم در تبیینی که از حالات ادراکی نفس ارائه می‌دهد، با اعتقادات گریزناپذیری روبرو می‌شود که مبتنی بر حس و عقل نیستند. به باور هیوم، این اعتقادات، طبیعی و عمومی هستند و نمی‌توان آنها را کنار گذاشت؛ از این رو، لازم است از طریق تبیین منشا پیدایش این اعتقادات، به توضیح مفادشان پرداخت. به باور هیوم، این اعتقادات، مرهون تعامل تجربه و تخیل هستند؛ عقل نه عامل پیدایش آنها است و نه مانع از حصول آنها. هیوم بر این باور بود که اعتقاد به علیت و اعتقاد به وجود خارجی و اعتقاد به ذهن، از مصادیق بارز اعتقاد طبیعی هستند. هیوم در کتاب رساله و کتاب پژوهش، به تبیین منشا این اعتقادات و عملکرد طبیعی تخیل در تولید آنها می‌پردازد و نشان می‌دهد چگونه هم شکاک است و هم از تعلیق اعتقادات مذکور پرهیز می‌کند. در این نوشتار، سعی شده هم به تحلیل انتقادی دیدگاه هیوم در باب منشا و مفاد اعتقادات طبیعی بپردازیم و هم نسبت آن با شکاکیت مورد نظر هیوم را توضیح دهیم و نهایتا دیدگاه هیوم را متکی به آرای فلاسفه مسلمان مورد نقد و بررسی قرار داده و با استفاده از دستاوردهای فلسفی آنها راهی نوین برای توجیه و تبیین اعتقادات مذکور ارائه دهیم.
انتخاب شواهد بر نظریه: چگونه شواهد معاد استدلال های پیشینی علیه معجزات را تضعیف می کند [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Benjamin D. Graber
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : برای قرن‌ها، استدلال‌های رایج علیه معجزات بر اساس استدلال‌های پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحث‌های نظری همچنان مورد بحث قرار می‌گیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانع‌کننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را ​​منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرن‌ها، استدلال‌های رایج علیه معجزات بر اساس استدلال‌های پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحث‌های نظری همچنان مورد بحث قرار می‌گیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانع‌کننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را ​​منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرن‌ها، استدلال‌های رایج علیه معجزات بر اساس استدلال‌های پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحث‌های نظری همچنان مورد بحث قرار می‌گیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانع‌کننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را ​​منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرن‌ها، استدلال‌های رایج علیه معجزات بر اساس استدلال‌های پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحث‌های نظری همچنان مورد بحث قرار می‌گیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانع‌کننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را ​​منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرن‌ها، استدلال‌های رایج علیه معجزات بر اساس استدلال‌های پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحث‌های نظری همچنان مورد بحث قرار می‌گیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانع‌کننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را ​​منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرن‌ها، استدلال‌های رایج علیه معجزات بر اساس استدلال‌های پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحث‌های نظری همچنان مورد بحث قرار می‌گیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانع‌کننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را ​​منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرن‌ها، استدلال‌های رایج علیه معجزات بر اساس استدلال‌های پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحث‌های نظری همچنان مورد بحث قرار می‌گیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانع‌کننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را ​​منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرن‌ها، استدلال‌های رایج علیه معجزات بر اساس استدلال‌های پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحث‌های نظری همچنان مورد بحث قرار می‌گیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانع‌کننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را ​​منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرن‌ها، استدلال‌های رایج علیه معجزات بر اساس استدلال‌های پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحث‌های نظری همچنان مورد بحث قرار می‌گیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانع‌کننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را ​​منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرن‌ها، استدلال‌های رایج علیه معجزات بر اساس استدلال‌های پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحث‌های نظری همچنان مورد بحث قرار می‌گیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانع‌کننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را ​​منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرن‌ها، استدلال‌های رایج علیه معجزات بر اساس استدلال‌های پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحث‌های نظری همچنان مورد بحث قرار می‌گیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانع‌کننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را ​​منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرن‌ها، استدلال‌های رایج علیه معجزات بر اساس استدلال‌های پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحث‌های نظری همچنان مورد بحث قرار می‌گیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانع‌کننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را ​​منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرن‌ها، استدلال‌های رایج علیه معجزات بر اساس استدلال‌های پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحث‌های نظری همچنان مورد بحث قرار می‌گیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانع‌کننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را ​​منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرن‌ها، استدلال‌های رایج علیه معجزات بر اساس استدلال‌های پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحث‌های نظری همچنان مورد بحث قرار می‌گیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانع‌کننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را ​​منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.
هیوم، گزارش های معجزه و اعتبار (دیوید هیوم) [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Hendrik van der Breggen
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف از این پایان نامه درک دقیق قدرت استدلال های دیوید هیوم علیه اعتقاد معقول به صحت گزارش های معجزه (به ویژه گزارش های مربوط به رستاخیز ادعایی عیسی) است. برای جلوگیری از احتمال ارائه نادرست استدلال های هیوم، که در مقاله او "درباره معجزات" یافت می شود، من تلاش زیادی برای تفسیر منصفانه و خیرخواهانه آنها انجام می دهم. زیرا هیوم در مکاتبات خصوصی، ادعای مهمی را در بخش اول مقاله دو قسمتی خود به معنای چیزی متفاوت از معنای آشکار آن درک می کند. زیرا هیوم به خود زحمت نمی دهد که ادعا را در هیچ یک از نسخه های متعدد مقاله تغییر دهد. و از آنجا که هر یک از معانی اجازه می دهد که استدلال قسمت اول با توجه به استدلال های قسمت دوم و با توجه به ملاحظات زمینه ای گسترده تر به طور متفاوت و در عین حال منسجم تفسیر شود: من دو تفسیر خرد از استدلال بخش اول و دوم کلان ارائه کردم. -تفسیر برهان های کلیت «معجزات». همچنین، با توجه دقیق به متن استدلال های هیوم و همچنین درک او از مفاهیم برهان و احتمال در مقابل شواهد موافق و مخالف معجزه، (1) نشان می دهم که استدلال هیوم در قسمت اول بر این موضوع متمرکز است. این واقعیت که تجربه ما از یک معجزه نسبت به تجربه ما از قانون طبیعی که معجزه مدعی نقض آن است، نادر است، و (2) من نشان می‌دهم که هیوم تجربه ما از قانون طبیعی نقض شده را کاملاً، مستقیم و مخرب می‌داند. اعتبار شهادت معجزه من همچنین نشان می‌دهم که هیوم همراه با استدلال‌هایش در قسمت دوم، تأثیر تجربی مخرب نادر بودن نسبی یک معجزه را مانعی عملاً غیرقابل عبور در برابر اعتبار گزارش‌های معجزه می‌داند.
کتاب راهنمای فلسفه راتلج: هیوم درباره معرفت [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Harold Noonan
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Routledge,
چکیده :
ترجمه ماشینی: دیوید هیوم (1711-1776) یکی از بزرگ ترین شخصیت های تاریخ فلسفه بریتانیا است. از میان تمام نوشته های هیوم، بدون شک عمیق ترین آنها رساله طبیعت انسان است. اولین کتاب رساله، که در آن او معرفت شناسی و متافیزیک زیربنای نظام خود را بیان می کند، به طور جهانی به عنوان بزرگترین دستاورد فکری او شناخته می شود. Hume on Knowledge برای اولین بار نقشه ای را برای کتاب اول ارائه می کند و ایده ها و استدلال های اصلی را به روشی واضح و خوانا بیان می کند. هر خواننده ای که برای اولین بار به رساله بیاید می تواند به راحتی اهمیت و پیچیدگی های ذاتی اندیشه هیوم را درک کند.
دیوید هیوم و پوزیتیویست های منطقی: بررسی رابطه فلسفه هیوم با فلسفه تحلیل منطقی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
William C Pettijohn
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
ایده آل تطهیر دینی: تحقیقی انتقادی در مورد دو مفهوم دین حقیقی هیوم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Yongguang Nong
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی مفاهیم مفهوم گیج کننده هیوم از دین واقعی می پردازد. ادبیات موجود تمایل دارد یا آن را کاملاً تاکتیکی بداند یا آن را از منظر خداباوری بخواند. این پایان نامه که عمدتاً بر دیالوگ ها تمرکز می کند، مسیر دیگری را در پیش می گیرد و استدلال می کند که در حالی که هیوم در مورد مفهوم دین واقعی جدی است، نگرانی او عمل گرایانه است تا خداباوری. بحث اصلی این است که هیوم در واقع دو نسخه بسیار متفاوت از دین واقعی را در دیالوگ ها ارائه کرده است: نسخه فیلو یک الاهیات کوچک شده برای «دانشمندان» است، در حالی که کلیانتز ایده آلی از دین عامه تنظیم شده را برای «مبتذل» پیشنهاد می کند. به طور کلی، هیوم تلاش می کند با محدود کردن الهیات به حوزه محدود دانشگاهی و تنظیم قدرت کشیش تحت حاکمیت مدنی، جایگاه مناسبی برای دین در جامعه مدرن بیابد. به‌ویژه، فصل‌های 1 و 2 به بررسی استدلال‌ها و مشکلات خوانش‌های الحادی و خداباورانه از دین راستین هیوم می‌پردازند، و نشان می‌دهند که دین واقعی احتمالاً ایده‌ی خود هیوم است و نگرانی او در مورد این موضوع ماهیت سکولار دارد. فصل سوم خوانشی متنی از اظهارات دین راستین فیلون و کلانتس در گفتگوها را ارائه می‌کند و نشان می‌دهد که تفاوت‌های آنها از تمایز هیوم بین «دانش‌مند» و «مبتذل» سرچشمه می‌گیرد که در فلسفه او نیز اهمیت زیادی دارد. مثل تمام زندگی شخصی اش فصل‌های 4 و 5 به ترتیب مفاهیم مفهوم فیلون و کلیانتس از دین حقیقی را بررسی می‌کنند و نشان می‌دهند که اولی شکل محدودی از خداباوری را می‌پذیرد که مبتنی بر «احتمال دور» معرفت‌شناختی است، در حالی که دومی مزایای بالقوه دین عامه را در حوزه اخلاقی و سیاسی فصل ششم سه رویکرد برای دستیابی به آرمان دین واقعی را از متون هیوم بازسازی می کند: یک درمان فلسفی، یک کلیسای دولتی مدارا، و آموزش تاریخی برای پیشرفت ذائقه اخلاقی. در نهایت، فصل 7 پیامدهای نگرانی عمل‌گرایانه هیوم و گزارش‌های کارکردی دین واقعی را، چه از لحاظ تاریخی و چه معاصر، ارزیابی می‌کند.
مقدمه ای بر «گفتگوهای مربوط به دین طبیعی» دیوید هیوم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Bruce McEwen
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : با ادعای جلب توجه به این اثر غالباً فراموش شده فیلسوف بزرگ اسکاتلندی، نمی توان متوجه شد که استقبالی که جهان خارج از آن کرده است، با رفتار نویسنده از آن تا چه اندازه مشابه بوده است. او در طول زندگی خود آن را در تاریکی امن کشوی مطالعه اش نگهداری کرد، جایی که تا روز مرگش در آنجا بود. طرح گفتگوها در اوایل سال 1750 به وضوح توسط هیوم اندیشیده شده بود و دوره فعال مشارکت او در فلسفه با پایان یافتن تقریباً در همان سال این سفر او به الهیات طبیعی به بهترین وجه ممکن بود به خوانندگانش ارائه شود. یک بار، به خصوص اگر، همانطور که اکنون به نظر ما می رسد، ممکن است به درستی آن را تاج و کمال حدس و گمان های قبلی خود بداند. در واقع، چنین برداشتی از رابطه دیالوگ ها با دیگر آثار او، زیربنای طرح طرح او در صفحه اول آن است، جایی که او روش خود را "بر اساس گفتار" یک باستانی (کریسیپوس) می داند که دانشجویان فلسفه باید ابتدا منطق را بیاموزند. ، سپس اخلاق، بعد فیزیک، "آخر از همه طبیعت خدایان."
  • تعداد رکورد ها : 405