آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1199
معنای وجود و مواجهه با آن نزد هوسرل و هایدگر
نویسنده:
همایون دهاقین ، بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ادموند هوسرل پایه گذار پدیدارشناسی در معنای خاص و جدید کلمه است‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ وی با این نهضت فکری تحولی در فلسفه غرب پدید آورد. پدیدارشناسی استعلایی هوسرل روشمند (متدولوژیکال) است و در زمانه بحران علوم و فلسفه اروپایی آن‌را یگانه طریق مبتنی ساختن بنای معرفت بر پایه‌ایی خلل‌‌‌ناپذیر می‌دانست‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ پدیدارشناسی هوسرل به توصیف آگاهی محض و افعال آگاهی و نحوه روی­آوری آن می‌پردازد، جهان او، جهان آگاهی است که به‌واسطه قصدیت و تقلیل‌های استعلایی قوام می‌گیرد‌‌‌‌‌‌. هایدگر کل تاریخ فلسفه غرب را تاریخ غفلت از وجود و فلسفه خود را حول محور "پرسش از مفهوم وجود" پدید آورد‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ از نظر هایدگر مبدئیت آگاهی در نظام فکری هوسرل منجر به‌بسط سوبژکتیویسم و انفکاک از وجود گردیده، آن‌را درادامه سنت ایدآلیسم غربی قرار داده است‌‌‌‌‌‌. پدیدارشناسی هرمنوتیکی و فلسفی هایدگر به‌اعتباری در جهت تصحیح پاره‌ایی نارسائی­های سیستم فکری هوسرل است. از نظر هایدگر انسان به‌عنوان موجودی متمایز از سایر موجودات، که وی آن‌را به "دازاین" تعبیر می‌کند‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌ به وجود گشودگی و استعلاء دارد. لذا آگاهی نیز شأنی از نحوة هستی دازاین و به تَبَع آن است‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ این دو فیلسوف علی‌رغم مقاصد فکری مشترک پاره‌ایی تمایزات نیز در سلوک فکری و نحوة مواجهه­شان با مسألة وجود دارند. این مقاله در صدد بررسی این تمایزات است.
انسان گرایی از دیدگاه فلاسفه تعلیم و تربیت
نویسنده:
یحیی کبیر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
این مقاله به بحث در باب انسان گرایی در حوزه تعلیم و تربیت می پردازد. کوشش شده است که در این باب به بنیادهای فلسفی این تفکر و سرآغاز پیدایش آن پرداخته شود گو این که هیچ اندیشه ای بی مدد فلسفه نمی توان نضج بگیرد و تکوین یابد. در این مقاله ابتدا پدیدار شناسی مورد بررسی قرار می گیرد. این تفکر با تاکید بر این مطلب که در شناخت از جهان و پدیده ها باید به دنیای پدیداری و ادراکی هر فرد پرداخت. سرآغاز اندیشه برای آدمی را به میان کشیده است. از آن پس به وجود گرایی می پردازد که با تاکید بر اصالت وجود و تقدم آن بر ماهیت. در واقع اهمیت آدمی را - به عنوان موجودی تاثیر گذار که خود می تواند سازنده خود باشد - در مدار توجهات انسان معاصر قرار داده است. این دو تفکر به عنوان بنیان های فلسفی به ایجاد نیروی سوم یا انسان گرایی به معنای خاص انجامیده که بر مطالعه کلیت آدمی تاکید می کند و بر جنبه های پدیداری و وجودی او صحه می گذارد. مقاله حاضر جستاری است در باب تعلیم و تربیت انسان گرایانه که رهرو و اندیشمندی پر استقامت را می طلبد همه تلاش این بررسی ارائه کلیتی به نام انسان گرایی است به گونه ای که تمام لایه های تشکیل دهنده آن - به رغم تفاوت ها - به گونه ای منطقی فراهم آمده باشد.
صفحات :
از صفحه 97 تا 116
بررسی و ریشه یابی مفهوم استعلا در فلسفه ملاصدرا و هایدگر
نویسنده:
رضا اکبریان، حسین زمانی ها
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هایدگر در فلسفه خود به نقد و بازسازی کل سنت متافیزیک غرب از افلاطون تا نیچه که از دید وی چیزی جز سیر بسط و تثبیت سوبژکتیویسم نیست، می پردازد. به عقیده هایدگر بر اساس تفسیر سوبژکتیویستی از انسان و رابطه وی با عالم، انسان از نظر وجودی کاملا جدا و گسسته از عالم است. بر اساس این تفسیر که می توان اوج آن را در اندیشه دکارت مشاهده کرد، انسان به عنوان جوهر اندیشنده کاملا از عالم به عنوان جوهر دارای امتداد جداست. لذا عالم برای اولین بار از راه معرفت بر انسان گشوده می شود. از نظر هایدگر چنین تفسیری حاصل غفلت از بنیان استعلایی وجود انسان می باشد. به عقیده وی انسان پیش از آن که بخواهد با عالم رابطه معرفتی برقرار کند، در بیرون از خود، در عالم حضور دارد. به همین دلیل وی از اصطلاح دازاین که به معنی آن جا – بودن است، برای نامیدن انسان استفاده می کند. دازاین به دلیل هویت استعلایی خود واجد نسبتی ماقبل معرفتی با موجودات و حقیقت وجود به عنوان بنیان موجودات می باشد که این نسبت ماقبل معرفتی از دید هایدگر بنیان دادگی اشیا در معرفت بشری است.
صفحات :
از صفحه 3 تا 24
فراملی گرایی در اندیشه سیاسی ایران: زندگی و روزگار احمد فردید [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Ali Mirsepassi (علی میرسپاسی)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Cambridge University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: در جریان انقلاب 1978 ایران، نفوذ روشنفکران عمومی گسترده بود. بسیاری از دیدگاهی مبنی بر رهایی از تأثیرات «غرب زدایی» که از مفاهیم هایدگری در مورد بومی گرایی ضدغربی الهام گرفته شده بود، حمایت کردند. علی میرسپاسی با پیگیری سیر فکری فیلسوف ایرانی احمد فردید در این کتاب شرحی از ظهور اسلام سیاسی در ایران مدرن ارائه می دهد. فردید از طریق شخصیت جنجالی و حضورهای عمومی و خصوصی متعدد خود در قبل، حین و به ویژه پس از انقلاب، دیدگاهی اسلام گرایانه را که خصمانه ستیزه جویانه با دنیای مدرن است، رواج داد که تا به امروز بخشی اساسی از فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی باقی مانده است. میرسپاسی با آوردن عناصری از اندیشه فردید پس از انقلاب و همچنین تحلیل انتقادی نوشته‌های فوکو درباره «سیاست معنویت»، خواندنی ضروری را برای همه کسانی که سیر تحول اندیشه و فلسفه سیاسی در ایران مدرن و فراتر از آن را مطالعه می‌کنند، ارائه می‌کند.
تقلیل و بخشندگی: بررسی های هوسرل، هایدگر و پدیدارشناسی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Jean-Luc Marion
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Northwestern University Press,
بحران معنا و جهان زندگی: هوسرل، هایدگر، آرنت، پاتوکا [کتابشناسی انگلیسی]
نویسنده:
Hannah Arendt, Martin Heidegger, Edmund Husserl, Jan Patocka
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
Ohio University Press,
رویکرد پدیدارشناختی به تجربه دینی در الهیات پل تیلیش [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Carolyn J Sweers
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه، همانطور که از عنوان مشخص است، بررسی مفهوم تیلیش از تجربه دینی در پرتو روش پدیدارشناسی است. تیلیش در رویکردش به مسئله معرفت خدا از سنت آگوستین پیروی می کند و معتقد است که سرنخ هایی از ماهیت اساسی تجربه دینی را در خود انسان می یابد تا در طبیعت یا با استنتاج عقلانی. برای تیلیش سوال کلیدی این نیست که "آیا خدا وجود دارد؟" اما تجربه خدا از نظر تجربه محدود انسانی به چه معناست. برای انجام تحلیل خود از ماهیت هستی‌شناختی وجود انسان به عنوان متناهی و به‌عنوان مطرح‌کننده پرسش خدا (چیزی که می‌تواند دلیل این واقعیت باشد که با وجود همه تهدیدهایی که برای نظم اقتضایی وجود دارد، این نظم پابرجاست و بنابراین باید بر چیزی غیرقابل استوار باشد. تیلیش روش پدیدارشناسی را ابزاری ارزشمند می‌داند. او این روش را بدون انتقاد نمی پذیرد، هر چند بسیار مدیون هوسرل و هایدگر است. تیلیش احساس می‌کند که اگر قرار است پدیدارشناسی ابزار کافی برای الهیات باشد، باید با ارجاع به مکاشفه نهایی (وجود جدید در مسیح) به عنوان معیار نوع تجربه‌ای که باید تحت تحلیل پدیدارشناختی قرار گیرد، «اصلاح» شود. چیزی که تیلیش در رویکرد هوسرل گم می‌کند، هرگونه شناخت اهمیت تجربه انتخاب شده به عنوان هنجاری است. پدیدارشناسی نه تنها باید معانی را توصیف کند، بلکه باید نشان دهد که این تجربه کجا و برای چه کسی اتفاق افتاده است. با این وجود، قبل از اینکه بتوانیم رویکرد خاصی را که تیلیش اتخاذ می کند درک کنیم، باید دانش کلی از چیستی جنبش پدیدارشناختی داشته باشیم، به ویژه همانطور که در نوشته های دو پدیدارشناس که مستقیماً بر تیلیخ تأثیر گذاشتند: ادموند هوسرل و مارتین هایدگر یافت می شود. بر این اساس، بدنه اصلی پایان نامه با فصلی با عنوان «جنبش پدیدارشناختی» آغاز می شود. این فصل با بحث کلی درباره اصول و فنون روش پدیدارشناسی آغاز می شود. در اینجا به این نکته اشاره می شود که یکی از اصول اساسی روش پدیدارشناسی، پرهیز از پیشداوری های پیش فرضی است که رویکرد فرد به موضوع را مخدوش می کند. رایج ترین تعصبی که پدیدارشناسان به آن اشاره می کنند، دیدگاه طبیعی است. این موضوع توسط هوسرل در ایده‌ها به‌طور مفصل مورد بحث قرار می‌گیرد، زیرا او می‌خواهد به این نکته اشاره کند که ما اساساً و اساساً جهان را مستقل و «آنجا» تجربه نمی‌کنیم، به نحوی که تأثیراتی بر یک آگاهی عمدتاً منفعل ایجاد می‌کنیم. در عوض، جهان ما همیشه توسط ارزش‌گذاری‌ها و تغییرات چشم‌انداز خاصی نفوذ می‌کند. این ما را به این فکر می‌کند که آگاهی نقش فعال‌تر و سازنده‌تری در فرآیند شناخت نسبت به آنچه عقل سلیم فرض می‌کند دارد. بنابراین، برای مطالعه عینی جهان و در نتیجه امکان پذیر ساختن فلسفه «علم سختگیرانه» (هوسرل)، باید نگاه خود را از اشیاء طبیعی به سوی ساختارهای آگاهی معطوف کنیم و بر آنچه این امکان را می دهد تمرکز کنیم. برای اینکه ما تجربیاتی را داشته باشیم که به روشی که انجام می دهیم. برای انجام این کار باید «پرانتز»…
سخنرانی قرائت فردید از هایدگر
سخنران:
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
شباهت‌‌ها و تفاوت‌های رویکردهای فلسفی هایدگر و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: محمد تقی قهرمانی فرد؛ استاد راهنما: جهانگیر مسعودی ؛ استاد مشاور: مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هایدگر از تأثیرگذارترین فیلسوفان قرن بیستم، با توجه به بحران‌های تفکر جدید غرب، انقلابی در وجودشناسی پدید آورد. وجودشناسی هایدگر در هستی و زمان ناتمام ماند و همین‌بن بست سبب تغییری در فلسفه او گردید که به «گشت» معروف شد. مسئله اصلی هستی و زمان که هایدگر در برابر آن به مشکل خورده بود، در واقع اساسی ترین امکان اگزیستانس یا دازاین یعنی مسئله «مرگ» است. این مسئله توسط اندیشه کربن به ایران آمد و کربن در حکمت خالده به دنبال راه حلی برای آن بود. حکمت متعالیه، آخرین مکتب تأثیرگذار در فلسفه اسلامی، نیز انقلابی در وجودشناسی به شمار می‌آید، که غایت خود را حل مسأله «معاد جسمانی» دانست. سؤال اصلی رساله حاضر این است: آیا حکمت متعالیه از امکان یا امکاناتی برخوردار است که بتواند پاسخی مناسب به این بن‌بست ارائه دهد؟ در نیل به این هدف، سعی کرده‌ایم با استفاده از رویکرد تطبیقی هانری کربن این دو فیلسوف را به هم نزدیک کنیم. تطبیق ملاصدرا و هایدگر با توجه به اینکه هر دو دغدغه هستی‌شناسی داشته‌اند، در بدایت امر آسان به نظر می‌رسد. اما وقتی دقیق‌تر به موضوع می‌پردازیم، پارادایم‌های معرفتی این دو از هم فاصله زیادی دارند. هایدگر در بستری مدرن و انسان‌گرایانه و به واسطه انسان (دازاین) پرسش از هستی را به میان می‌کشد و سعی دارد از این طریق، امکانات وجودی انسان-در- جهان را بررسی و تحلیل کند. اما ملاصدرا در بستری الاهیاتی و عرفانی، وجود به ما هو وجود را تحلیل می‌کند. انسان‌گرایی هم برای او مسأله نیست. به همین دلیل ممکن است شباهت‌هایی بیابیم، اما به یک مقایسه سطحی خواهیم رسید. بنابراین، ضمن تحلیل نزدیکی‌ها و افتراق‌های هستی‌شناسی این دو فیلسوف، با رویکردی تطبیقی-تأویلی از هایدگر به سوی ملاصدرا حرکت می‌کنیم تا نشان دهیم چگونه حکمت متعالیه می‌تواند به بن‌بست مرگ و نهیلیسم در جهان معاصر پاسخ دهد. با بررسی وجودشناسی و تأویل از دیدگاه ملاصدرا می‌توان معاد جسمانی را در پرتو این دو مفهوم کلیدی به جایی رساند که امکان تطبیق آن با اندیشه هایدگر میسر گردد و امکانات فلسفه ملاصدرا در پاسخ به امکان مرگ و همچنین پرتاب‌شدگی دازاین در اندیشه هایدگر بیان شود. براساس تلاش‌های انجام گرفته در این رساله افق‌هایی نیز پیش روی پژوهندگان فلسفه اسلامی در دوره معاصر گشوده‌ایم تا بتوان امکان معاصرت فلسفه اسلامی را بیش از پیش نمایان ساخت. زیرا در معاد جسمانی است که ملاصدرا دین و فلسفه را در بسته واحدی جمع کرده است که بایستی این معادشناسی پیگیرانه زنده شود و از طریق چنین‌ تطبیق‌هایی وجودشناسی فردگرایانه و اومانیستی امثال هایدگر در دل وجودشناسی ملاصدرا قرار گیرد. به عبارت دیگر، معادشناسی صدرایی برای انسان پرتاب‌شده و بی‌بنیاد مدرن یک نقطه سکنی و آرامش است.
هایدگر متافیزیک را به عنوان هسته مرکزی کل تاریخ غرب می گیرد
نویسنده:
احمد فردید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 1199