آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 626
 تحلیل پژوهش های فلسفی لودویگ ویتگنشتاین [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
By Michael O' Sullivan
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
Macat Library,
چکیده :
ترجمه ماشینی: بسیاری هنوز هم تحقیقات فلسفی لودویگ ویتگنشتاین در سال 1953 را یکی از دستاوردهای مهم فلسفه قرن بیستم می دانند. این کتاب یک مفهوم کاملاً جدید از خود فلسفه را ارائه می دهد و تمام ویژگی های یک ذهن تحلیلی خوب را نشان می دهد. ویتگنشتاین با گرفتن استدلالی از افلاطون و قرار دادن آن در معرض تجزیه و تحلیل دقیق (و بسیار واضح)، درک خود را از چگونگی تجزیه و ارزیابی توالی و عملکرد بخش‌های مختلف یک استدلال بسیار پیچیده نشان می‌دهد. او با این کار به موضع منطقی توافق و مخالفت همزمان با موضع فلسفی افلاطون می رسد. پژوهش های فلسفی نیز نمونه ای قدرتمند از مهارت تفسیر است. مشکلات فلسفی اغلب از سردرگمی در استفاده از زبان ناشی می‌شوند – و راه حل این مشکلات، ویتگنشتاین معتقد است، روشن کردن کاربرد زبان است. او استدلال می کند که فیلسوفان باید کاربردهای معمولی زبان را مطالعه کنند و بررسی کنند که مردم چگونه از آن به عنوان ابزاری در زندگی روزمره خود استفاده می کنند. در این روش بسیار تفسیری، معنای یک کلمه یا جمله نسبت به بافت (مردم، فرهنگ، جامعه) که در آن استفاده می شود، می شود. ویتگنشتاین به جای بحث در مورد مسائل انتزاعی، فیلسوفان را ترغیب می کند که به زندگی عادی و موقعیت های مشخصی که انسان ها در آن قرار می گیرند، بپردازند.
موضع ویتگنشتاین در باب علوم معرفتی
نویسنده:
محمود خاتمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 59 تا 62
اخلاق و زبان تصویری
نویسنده:
مجتبی جلیلی مقدم
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - شعبه اصفهان,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
بحث از ماهیت و چیستی اخلاق در طول تاریخ فلسفه فراز و نشیب های بسیاری داشته و هر اندیشمندی با توجه به نظام فکری خویش جایگاهی به اخلاق داده است. ویتگنشتاین به عنوان بزرگ ترین و تاثیرگذارترین فیلسوف تحلیلی قرن بیستم در اندیشه متقدم خویش که حول محور زبان و تصویری بودن آن می گردد نگاهی بدیع به اخلاق دارد. این نگاه به اخلاق معلول نظریه وی در باب زبان و معناست. در این نوشتار بر آنیم تا با روشی تحلیلی و توجه به مبانی اندیشه ویتگنشتاین متقدم به جایگاه اخلاق در اندیشه وی پرداخته و نشان دهیم که چگونه با نگاه به زبان و همچنین تصویری لحاظ کردن آن می توان نگاهی دیگر به اخلاق داشت و در ادامه به نقد این دیدگاه خواهیم پرداخت. حاصل مقاله آنکه با تصویری لحاظ کردن زبان، اخلاق در حوزه امور ناگفتنی قرار می گیرد و نمی توان آن را به زبان آورد و بیانی معنادار از آن ارائه کرد. این دیدگاه مورد نقد و چالش های جدی قرار دارد، بطوریکه تاب مقاومت در برابر این انتقادات را نداشته و ناچار رای به ابطال آن خواهیم داد.
صفحات :
از صفحه 131 تا 153
ویتگنشتاین و نیچه در مورد نقش فلسفه: توصیف، خلاقیت، طبیعت گرایی و امکان [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Michael Charles Rodgers
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه ویتگنشتاین و نیچه را در کنار یکدیگر قرار می دهد تا به این پرسش بپردازد که «نقش فلسفه چیست؟» از یک سو ویتگنشتاین رویکرد توصیفی به فلسفه را ترویج می کند، که اصرار دارد که فیلسوف نباید در اعمال دخالت کند، بلکه باید به دنبال وضوح و فهم به عنوان هدف در خود باشد. از سوی دیگر، نیچه رویکردی مخرب و خلاقانه به فلسفه را ترویج می‌کند، جایی که فیلسوف هم ارزش‌ها را از بین می‌برد و هم ارزش‌ها را به جای آنها ارزیابی می‌کند. این اثر با بررسی سخنان دو فیلسوف و تفسیرهای برجسته از آنها در مورد بهترین تصور و درک فیلسوف و فلسفه آغاز می شود. علاوه بر این، به دیدگاه اخیر نیچه به عنوان یک طبیعت گرا به طور مفصل پاسخ داده شده است. اگر معلوم شود که نیچه مواضع ماهوی و طبیعت گرایانه ای درباره اخلاق انسانی، خاستگاه دین و غیره ارائه می دهد، پس نمی تواند از جهت گیری خلاقانه و خودانگیخته نسبت به دیدگاه ها دفاع کند. این اثر استدلال می‌کند که در حالی که نیچه گزارش‌های طبیعی‌شده‌ای از اعمال انسانی ارائه می‌دهد، منظور او این نیست که اینها فرضیه‌ای علمی تلقی شوند. پس از پاسخ به این موضع، نیچه و ویتگنشتاین با هم نگاه می‌شوند، و آنچه پدیدار می‌شود یک هدف مشترک است: ایجاد و/یا آشکار کردن امکانات از دست رفته زندگی بشر. این احتمالات وجودی از یک سو همیشه در مقابل ما هستند، و با این حال ظاهراً دور از دسترس هستند و اغلب از آنها عبور می کنند. ویتگنشتاین و نیچه به طرق مختلف خود این احتمالات را (دوباره) باز می کنند. در نهایت، با توجه به این «هرمنوتیک امکان»، فصل پایانی استدلال می‌کند که تفاوت‌های ویتگنشتاین و نیچه در رابطه با مسیحیت و دین اساساً به سبک فلسفه آنها و حتی رویکرد توصیفی ویتگنشتاین مربوط نمی‌شود، بلکه در مورد امکان وجودی است که هر یک دارند. در ذهن برای ترویج.
نظریه مطابقت صدق راسل؛ به موازات تحولات وی
نویسنده:
مرتضی قرایی، عبداله نصری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در این مقاله تلاش کرده ایم نظریه مطابقت راسل را با توجه به تحولات فیلسوف در طول حیات فکری اش، در آثار فراوان او مورد پژوهش قرار داده، تحلیل و در مواردی نقد کنیم. تغییر در نظریه صدق او، به دنبال تغییراتی است که در نظریه باور وی رخ داده است. زمانی که او باور را گرایشی ذهنی می دانست که معطوف به قضایا است، بر آن بود که صدق و کذب، صفات تعریف ناپذیر قضایا است. اما زمانی که به این اندیشه دست یافت که باور نسبتی است بین ذهن و چندین شی و متعلق، روایت دیگری از مطابقت را اختیار کرد. بعدها، زمانی که او قضایا را به محتوای باورها برگرداند، سرانجام بر آن شد که نظریه مطابقت را به دقیق ترین معنای کلمه حفظ کند. در پی آن، نظریه دیگری اختیار کرد که بر طبق آن، قضیه موجبه از نوع مشاهدتی، در صورتی صادق است که با قرار دادن معنای هر یک از واژه ها به جای آن، به یک امر واقعی بینجامد. در این پژوهش نشان داده ایم که این فیلسوف، با همه فراز و نشیب ها، در دوره های تطور اندیشه فلسفی اش، همواره به نظریه مطابقت پای بند و وفادار بوده است و در هر دوره، روایتی از آن نظریه را هماهنگ با منظومه فکری اش در آن دوره، به دست داده است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 76
بررسی نظریه معناداری از دیدگاه ویتگنشتاین
نویسنده:
صفورا علوی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
اسطوره و ادبیات مدرن
نویسنده:
محمود طاووسی ,آمنه درودگر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
بررسی نقش و جایگاه اسطوره ها در ادبیات مدرن و رویکرد تامل برانگیز نویسندگان مدرنیست به بینش اسطوره ای، در عصر و زمانه ای که بی شک استیلای دانش در تمامی عرصه های تفکر و حیات، بی اعتباری مطلق چنین بینشی را گریزناپذیر می نماید، موضوعی است که محل تامل مقاله پیش رو به شمار می رود. بر مبنای ره یافت حاصل از این پژوهش، از جمله مهم ترین دلایل حضور اسطوره های کهن در پیکره آثار ادبی مدرن را می توان در موارد ذیل تبیین نمود: ماهیت مشترک اسطوره ها و تجارب بشری، تسری پیچیدگی های زندگی مدرن بر پیکره آثار ادبی به یاری اسطوره ها، اعاده نظم در جهان اثر به مدد نظام های اسطوره ای، برساختن قهرمانی مدرن در برابر قهرمان اسطوره ای کلاسیک، تغییر نگرش انسان عصر مدرنیسم نسبت به ماهیت اسطوره ها و بازنگری و نقد برخی از ابعاد اسطوره های کلاسیک. پژوهش پیش رو به منظور دستیابی به نتایج یادشده، از شیوه توصیفی - تحلیلی و اتکا بر مطالعات کتابخانه ای بهره برده است.
صفحات :
از صفحه 101 تا 118
فلسفه تحول آفرین: سقراط، ویتگنشتاین، و روح دموکراتیک فلسفه [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Thomas Wallgren
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Lexington Books,
چکیده :
ترجمه ماشینی : تلاقی اخیر بین فلسفه تحلیلی و سنت های فلسفی قاره ای، علاقه شدیدی را به فلسفه فلسفه برانگیخته است. در این مناظره، درک ما از نقش فلسفه و استفاده از استدلال و عقل در فرهنگ مطرح است. فلسفه تحول آفرین مفهوم جدیدی از فلسفه را از طریق بحث در مورد موضوعات برجسته در سنت تحلیلی، در کار ویتگنشتاین متأخر بیان می کند. و در نظریه انتقادی. والگرن تبارشناسی را دنبال می کند که منجر به بن بست کنونی در گفتمان فلسفه می شود. درباره نویسندگانی مانند کواین، پیتر وینچ، مایکل دامت و ارنست توگندات بحث می کند. و برداشت ویتگنشتاین از فلسفه و بحث زبان خصوصی را در نظر می گیرد. فلسفه تحول آفرین با تکیه بر تحلیلی از روابط بین حقیقت، توافق جمعی و نقش اراده شخصی در استدلال فلسفی، تصویری از فلسفه به عنوان مراقبت دگرگون کننده برای خود و دیگران ایجاد می کند. این اثر کمک بزرگی به مطالعه فلسفه و نظریه اجتماعی می کند.
رئالیسم و ضد رئالیسم در فلسفه متأخر ویتگنشتاین [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Maria Asuncion Tejedor-Palau
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان‌نامه ارائه گزارش روشنی از دیدگاه‌های بعدی ویتگنشتاین در مورد احساسات، ضرورت و اخلاق و تعیین جایگاه آنها در رابطه با بحث رئالیسم/ضد واقع‌گرایی است. بررسی برخورد ویتگنشتاین با این سه حوزه گفتمان، دیدگاه ارزشمندی را در اختیار ما قرار می‌دهد که از آن طریق می‌توانیم جایگاه فلسفه متأخر او را در مجموع در بحث بین رئالیست‌ها و ضدواقع‌گرایان بررسی کنیم. در مقدمه، من دو نوع اصلی تفسیری را که در حال حاضر از جایگاه ویتگنشتاین در بحث ارائه شده است، شرح می‌دهم: تفسیر رئالیستی درونی و تفسیر شبه واقع‌گرا. من همچنین به اختصار دیدگاه بوقوسیان را در نظر می‌گیرم که غیرواقع‌گرایی درباره معنا مستلزم غیرواقع‌گرایی جهانی درباره حقیقت است و توضیح می‌دهم که چرا باید آن را رد کرد. در فصل 1، من با توصیف مفاهیم سنتی رئالیسم و ​​ضد واقع گرایی در مورد احساسات شروع می کنم. سپس اندیشه‌های ویتگنشتاین را درباره خود انتساب و دیگر نسبت‌دادن احساسات بررسی و روشن می‌کنم و به این نتیجه موقت می‌رسم که با توجه به درک سنتی بحث، موضع ویتگنشتاین در مورد احساسات ضد واقع‌گرایی را نشان می‌دهد. در فصل دوم، به تشریح مختصری از مفاهیم سنتی رئالیسم و ​​ضد رئالیسم در مورد ضرورت (افلاطونی و قراردادگرایی) می پردازم. سپس تفسیر قراردادگرایانه از افکار ویتگنشتاین در مورد ضرورت و درک جایگزین رایت از آنها را بررسی می کنم و زمینه را برای رد هر دوی آنها فراهم می کنم. در نهایت، من تفسیر خود را از «راه میانه» ویتگنشتاین بین افلاطونیسم و ​​قراردادگرایی ارائه کردم. در فصل سوم، هدف من تبیین دیدگاه‌های بعدی ویتگنشتاین در مورد اخلاق است. برای انجام این کار، من دو رویکرد متفاوت را برای این موضوع در نظر می‌گیرم. اولی بر اظهارات بعدی ویتگنشتاین در مورد معنا متمرکز است و به این نتیجه می رسد که می توان از آنها دیدگاهی واقع گرایانه از اخلاق استخراج کرد. دومی با بررسی مفهوم قبلی ویتگنشتاین (یعنی تراکتاریایی) از اخلاق استعلایی آغاز می‌شود و ادعا می‌کند که اخلاق بعدی او به همان اندازه متعالی باقی می‌ماند. در پایان فصل، من این دو رویکرد را با هم می‌آورم و آنچه را که معتقدم دقیق‌ترین برداشت از مفهوم اخلاقی بعدی ویتگنشتاین است، مطرح می‌کنم. فصل 4 چارچوب رایت را برای ارزیابی واقع گرایی یک گفتمان معرفی می کند. رایت چهار نوع بحث مختلف را بین واقع‌گرایان و ضدواقع‌گرایان جدا می‌کند (مناظره در مورد همگرایی، بحث در مورد واقعیت، بحث دامتی در مورد حقیقت آشکارا نامحدود، و بحث در مورد عدم تقارن توضیحی بین حقیقت و ابراثبات‌پذیری - یعنی تقابل Euthyphro). سپس چهار معیار رایت را برای ارزیابی جایگاه یک گفتمان در هر یک از این بحث ها ترسیم می کنم. در نهایت، در فصل 5، من این چارچوب را برای دیدگاه های بعدی ویتگنشتاین در مورد احساسات، ضرورت و اخلاق اعمال می کنم. نتیجه می‌گیرم که بازی زبانی احساسات، واقع‌گرایی درونی در مورد واقعیت‌ها، واقع‌گرایی به معنای فرمان شناختی، ضد رئالیسم دامتی، و نه واقع‌گرایی و نه ضد رئالیسم به معنای اوتیفرو را نشان می‌دهد. از سوی دیگر، گفتمان در باب ضرورت، واقع‌گرایی را به تمام معناها نشان می‌دهد، جز در مورد دومتی. موضوع اخلاق در مورد حقایق ضد واقع گرایی را نشان می دهد و به این معنا که فرمان شناختی را به نمایش نمی گذارد، بلکه دو بحث دیگر را دور می زند.
تز کواین در مورد عدم تعین ترجمه: نقد ویتگنشتاینی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Mario Garcia Berger
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه در نظر گرفته شده است تا بحثی انتقادی در مورد عدم قطعیت پایان نامه ترجمه توسط کواین باشد. من این تز را از چارچوب مفهومی فلسفه ویتگنشتاین متأخر تحلیل می کنم. هدف اصلی این بحث نشان دادن این است که: با استفاده از مفهوم ویتگنشتاین از معنا به عنوان استعمال، می توان تز عدم تعین را رد کرد. حتی این تصور که در مورد درستی ترجمه‌های مختلف جملات زبان هیچ واقعیتی وجود ندارد، منطقی نیست. و اینکه رفتارگرایی زبانی کواین در ارائه توضیح رضایت بخشی از معنا کوتاهی می کند. در فصل اول، تز عدم تعین را مشخص می‌کنم و استدلال‌های اصلی را که کواین در حمایت از آن ارائه می‌کند، توضیح می‌دهم. به همین ترتیب، من به چگونگی ارتباط این تز با دیگر جنبه های اساسی فلسفه کواین، به ویژه فیزیکالیسم و ​​کل گرایی او اشاره می کنم. در فصل دوم، توصیفی کلی از مفهوم ویتگنشتاین از معنا به عنوان کاربرد ارائه می‌دهم و آن را با مفهوم کاربرد زبانی کواین و رد این ایده که معنا را می‌توان برحسب نحوه استفاده از جملات تعریف کرد، مقایسه می‌کنم. در فصل سوم، من از مفهوم ویتگنشتاین از معنا برای انتقاد از تز عدم تعین و تز غیرقابل تفکیک ارجاع استفاده می کنم. اشاره می‌کنم که در جاهایی به نظر می‌رسد کواین به طور ضمنی مفهومی از معنا را بسیار شبیه مفهوم ویتگنشتاین می‌پذیرد، که با هر دو تز ناسازگار است. در فصل چهارم، من استدلالی را بر اساس مفهوم «قاعده زبانی» ویتگنشتاین علیه تز عدم تعین ارائه کردم. هدف این استدلال نشان دادن این است که هیچ توضیح رضایت بخشی از معنا را نمی توان در چارچوب رفتارگرایی زبانی کواین قرار داد.
  • تعداد رکورد ها : 626