آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 37
اسلام و عدالت
نویسنده:
زین العابدین قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
آیا از پس امروز فردائی است
نویسنده:
زین العابدین قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
علل انحطاط تمدنها از دیدگاه قرآن کریم
نویسنده:
احمد علی قانع عزآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حو زه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هدف از رساله حاضر، تحقیقی تفسیر گونه پیرامون آیات مربوط به علل انحطاط تمدنها می باشد. لذا سعی شده به این قبیل سوالات پاسخ داده شود: چگونه یک جامعه، سعادتمند و مورد لطف پروردگار و تحت چه ضوابطی امواج انحطاط و هلاکت، تمدنی را در گرداب قهر خویش فرو می برد؟ چرا مسلمانان پس از کذراندن یک دوره عزت و ترقی به سیر قهقرایی دچار آمده و همچنان در حالت انفعالی به سر می برند؟ آیا افراد یا اقوام و یا جریانات خاصی سبب این تحول منفی شدند یا مقتضای طبیعت زمان باعث این مساله شده است؟و... بنابراین پس ازبیان ضرورت بحث درباره علل انحطاط تمدنها، واژه های بکار رفته در موضوع و واژه های قرآنی مربوطه، مورد بررسی قرار گرفته، سپس به خصوصیات جامعه منحط و مترقی و کیفیت عذابهای الهی، اشاره شده است. به دنبال آن به مساله سنن الهی پرداخته و با ذکر نمونه ها و صفاتی از این سنن، مشخص گردیده که سنن الهی جاری شده در جوامع سابق، استثناء پذیر نبوده و در جوامع کنونی نیز جریان دارد. سرانجام علل انحطاط تمدنها، در به مقوله فرهنگی و اخلاقی، سیاسی، و اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در زمینه فرهنگ و اخلاق، مهمترین علل انحطاط تمدنها، اتراف و خوشگذرانی، ظلم و ستمکاری، ترک امر به معروف و نهی از منکر، جهل و نادانی، تقلیدهای کورکورانه، عدم درک صحیح از دین و مفاسد اخلاقی می باشد. از نظر سیاسی مهمترین علل انحطاط تمدنها تفرقه و چندگانگی، دوستی با کفار و دشمنان دین، تهاون و سستی در دفاع و جها، عدم اطاعت از رهبری، عدم استقلال در زمینه های مختلف، استعمارگران و دشمنان داخلی و خارجی، سردمداران نالایق و بالاخره کوتاهی دولت و قوه حاکمه در امور مربوط به قوه مقننه، مجریه و قضائیه می باشند. سرانجام در مورد علل اقتصادی انحطاط تمدنها می توان به مواردی چوننداشتن تخصص و آگاهی اقتصادی مسئولان، کم فروشی و گرانفروشی، اسراف و تیذیر، کفران نعمت، رشوه، ربا و بخل اشاره کرد. نویسنده درپایان فصلی را به عنوان خلاصه مطالب کتاب اختصاص داده و در آن نیم نگاهی به اوضاع فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جامعه اسلامی انقلابی ایران( دردهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی) انداخته است.
بررسی آرزو در نهج البلاغه
نویسنده:
صغرا حق شناس پشکه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به بیانات ارزشمند مولا علی (علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه، چنین استنباط می‌شود، که آرزو، به آن دسته از خواسته‌های درونی و تمایلات قلبی انسان گفته می‌شود، که با عشق و انگیز? قوی همراه است.هر آرزویی که برخاسته از واقعیت و توانایی‌های انسان و هماهنگ با موازین قرآنی و شرع مقدس باشد، حقیقی است. چنین آرزوهایی نه تنها انسان را در مسیر تعالی و رشد معنوی و یا مادی منجر به تکامل معنوی قرار می‌دهد، بلکه باعث رشد و پیشرفت جامعه در سطح کلان نیز خواهد شد. با توجه به گستردگی آرزوهای حقیقی در کلام امیر بیان (علیه السلام)، نه تنها اصل داشتن آرزو مذموم نیست، بلکه لزوم تربیت این پدید? روانی و قرار دادن آن در مسیر صحیح، بیشتر احساس می‌شود. این آرزوها در اکثر موارد در ضمن دعا و نیایش با خالق هستی مطرح شده و حالت و فحوای کلام امام (علیه السلام)، بیانگر آرزوی قلبی ایشان است. آرزوهای حقیقی به دو بخش تقسیم می‌شود: بخشی از آن مربوط به خواسته‌های دنیوی انسان است؛ این خواسته‌ها گاه شامل نعمت‌های عینی و مادی است که ملموس و در سعادت انسان موثر است و می‌توان به کمک آن‌ها رضای الهی را کسب کرد؛ بخشی دیگر از آرزوها، تنها جنبـ? اُخروی داشته و راه وصول به آن‌ها در عالم ماده امکان پذیر نیست. دستیابی به هریک از این آرزوها، تنها در جهان آخرت با ورود به بهشت الهی، برای بندگانی که راه رستگاری و سعادت را پیش گرفته و به انجام طاعت و عبادت به طور کامل مبادرت ورزیده‌اند، امکان‌پذیر است. با توجه به سخنان امام (علیه السلام)، داشتن آرزوی مطلوب در دل، به تنهایی برای رستگاری و سعادتمندی انسان کفایت نمی‌کند؛ از سویی دستیابی به آرزوهای مطلوب و کمال آفرین، گاه به سادگی حاصل نمی‌شود، بلکه نیازمند روش‌هایی است تا راه رسیدن به آن‌ها هموار شود. از این رو برای رسیدن به آرزوهای حقیقی، اعمّ از دنیوی و اُخروی، انسان باید با توکل بر خداوند، تلاش و جدیت در کار و پرواپیشگی، راه رسیدن به آرزوها را متناسب با توانایی‌های خویش، هموار نموده و به فراتر از آرزوها دست یابد. آرزوهای حقیقی و مطلوب با توجه به ارزشمندی آن، در روح و روان آدمی موجب آثار مفید و مثبتی می‌گردد. هر اندازه آرزوی انسان متعالی‌تر باشد، به همان نسبت تأثیر و پیامد آن نیز برتر خواهد بود. برخی از آرزوها که در نقطـ? اوج ارزش و اعتبار قرار گرفته‌اند، تبدیل به آرمان‌های والای بشری می‌شوند. چنین آرزوهایی از برترین پیامدها در طول تاریخ برخوردار بوده‌اند. پیامد مشترک همـ? آرزوهای حقیقی و شایسته رسیدن به کمال و قرب الهی است. انسان با توجه به اینکه طالب کمال مطلق است، هر آرزویی که او را در این مسیر یاری دهد، شایسته و مفید خواهد بود. به غیر از این اثر والا، که از فحوای کلام مولا علی (علیه السلام) در بیان آرزوهای حقیقی استنباط می‌شود، ایشان به‌طور مستقیم نیز به برخی از پیامدهای آرزوهای مطلوب اشاره کرده است. از جمله ثمرات ارزشمند آرزوهای حقیقی و شایسته، پیشرفت در جنبه‌های مادی و معنوی و انجام عمل صالح و دوری از معصیت پروردگار است. شایان ذکر است هر کدام از این آثار ارزشمند نیز در نهایت منتهی به کمال انسان و تقرب الهی خواهد شد. امیرمومنان (علیه‌السلام) در مواردی داشتن آرزو را به عنوان یکی از رذایل اخلاقی به شدت مورد نکوهش قرار داده است و آن شامل خواسته‌هایی است که گاه غیر منطقی، خارج از توانایی و عمر محدود بوده، و با موازین شرعی و عقلی در تضاد باشد. گاه آرزوی کاذب و ناشایست، خواستن امرى زشت و ناشایست است، این گونه آرزو، چه متعلّق به آیند? نزدیک یا دور باشد، چه در حال حاضر، قبیح و باطل است و به طور قطع، موجب اختلال در قوانین مغزى و روانى می‌شود و آرزوگرا را در معرض ابتلا به نابکارى‏ها و زشتى‏ها قرار مى‏دهد؛ چنین آرزوهایی مانع وصول انسان به درجات کمال و در نهایت هدف خلقت است. از جمله بارزترین مصادیق آرزوهای نامطلوب در نهج البلاغه، می‌توان به دنیاطلبی، جاه‌طلبی، استمرار بقا در دنیا و آرزوی امور محال اشاره کرد. آرزوی مال و مقام دنیوی از آن حیث که کمال مطلوب و هدف نهایی انسان قرار گرفته و هدف از آن رسیدن به مقاصد شوم نفسانی باشد، مطرود و ناپسند است؛ در غیر این صورت اگر در طلب آن آخرت اراده شود، نه تنها چنین آرزویی مذموم نیست، بلکه در ردیف آرزوهای برتر و حقیقی قرار می‌گیرد.‌ بستر شکل‌گیری آرزوهای نامطلوب، گاه ناشی از نوعی جهالت به واقعیت‌های وجودی و غفلت از محدودیت‌های حاکم بر انسان است. این جهالت تنها منحصر به واقعیت‌های وجودی فرد نیست، بلکه جهل نسبت ‏به ناپایدارى دنیا و جهل به آخرت نیز موجب ابتلا به آرزوهای کاذب و طولانی در وجود آدمی است. گاه نیز محبت و انس به لذت‌های زودگذر دنیوی، موجب شکل‌گیری آرزوهای کاذب است و انسان با هدف قرار دادن خواسته‌های دنیوی خود را به هلاکت دچار می‌کند.از نظر امام (علیه السلام) آرزوهای نکوهیده، آثار و پیامدهای هلاکت‌بار فراوانی بر زندگى معنوى و مادّى انسان بر جای می‌گذارد و موجب بروز بسیاری از گناهان، فراموشی مرگ و آخرت و بسیاری آثار شوم دیگر می‌گردد. با توجه به ضررهای چنین آرزوهایی، انسان می‌تواند با توجه به عالم آخرت و یاد مرگ، توجه به بی‌اعتباری دنیا، شناخت واقعیت‌های وجودی خویشتن، تقوا و مهار نفس، به درمان و کنترل آرزوهای کاذب و طولانی در وجود خویش، مبادرت ورزد. از نظر امام (علیه‌السلام)، دامنـ? اهداف و آرزوهای انسان باید دارای حد و مرز باشد، تا در نتیجـ? آن، انسان از طاعت الهی و هدف خلقت باز نماند. غرق شدن در آرزوهای دنیوی، انسان را از کمالات شایسته بازداشته و حسرت پس از مرگ را به ارمغان خواهد آورد. بنابراین، انسان باید در آرزوهای خویش هم‌چون غرایز دیگر تعادل را رعایت نموده و از افراط پرهیز نماید؛ زیرا تعادل آرزو در انسان، یکی از فضیلت‌های اخلاقی مورد تأکید اسلام است. از سوی دیگر، کنار زدن آرزوهای موهوم و بی‌اساس از دل، بدین جهت است که آرزوی اصلی، که همان آرزوی لقای حضرت حق است، به ظهور برسد و دل، حدیث آرزومندی خود را مطرح کند.
روش‌شناسی پاسخ‌گویی به شبهات با استفاده از مؤلفه‌های عقلی در سیره امام صادق(ع)
نویسنده:
البرز محقق گرفمی ، زین العابدین قربانی ، محمد میرزایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
‏ اثربخشی در پاسخگویی به شبهات، نیازمند کاربست مؤلفه‌های گوناگون رفتاری، روشی و شناختی است. در سپهر مؤلفه‌های شناختی، دو عنصر عقل و نقل، نقش آفرین هستند. بهره از عقل در دو حوزه رویکردها و گزینش مواد اولیه پاسخ‌ها قابل ارزیابی است. امام صادق% به عنوان یکی از هدایتگران توحیدی بشر با شناخت دقیق مغالطات و گره‌های ذهنی شبهه‌گران و حیرت‌زدگان، پاسخ‌های متناسب با آنها را فراهم می‌آورد. این مغالطات گاهی در اَشکال غیر منطقی رخ می‌نمود و با روش نادرست استدلال بیان می‌شد. گاهی نیز از یک پیش فرض نادرست بر می‌آمد. در پاره‌ای موارد نیز با گسست یکی از مواد استدلال همراه بود. پاسخ‌گویی به هر یک از این موارد، نیازمند کاربست مؤلفه‌ها و روشی‌هایی است که به خوبی در پاسخ‌های امام ششم% هویدا هستند. مهمترین این روش‌ها در هفت رده قابل افراز است: شناخت خاستگاه‌ها و انگیزه‌ها، کشف انواع مغالطات موجود در گزاره‌های حاوی شبهه، نفی حصرگرایی شناختی، بهره از گونه‌های برهان، محسوس سازی معقولات، آگاهی دادن به لوازم شبهه، و بهره‌گیری از دانش‌های تجربی.
صفحات :
از صفحه 87 تا 114
ترجمه الغدیر جلد 17
نویسنده:
عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ الاسلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل؛ ناظر: علیرضا میرزا محمد
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , آثار مرجع
وضعیت نشر :
تهران: بنیاد بعثت,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«الغدیر» اثر گرانبهاى علامه امینى، در این مجموعه یازده جلدى زیر نظر دکتر علیرضا میرزا محمد، ترجمه، ویراسته و عرضه شده است. هر جلد از این اثر، توسط یک یا دو مترجم به فارسى برگردان شده که به ترتیب عبارتند از: جلد اول: محمدتقى واحدى؛ دوم: محمدتقى واحدى و على شیخ‌ الاسلامى؛ سوم: سید جمال موسوى؛ چهارم: محمدباقر بهبودى؛ پنجم: زین‌ العابدین قربانى؛ ششم: محمد شریف‌ رازى؛ هفتم و هشتم: اکبر ثبوت؛ نهم و دهم: جلال‌ الدین فارسى و جلد یازدهم: جلیل تجلیل. ویراستار کتاب، به بررسى اجمالى متن ترجمه پرداخته و پس از مراجعات مکرر به متن اصلى، در مقام مقایسه و تطبیق برآمده و دریافته است که ترجمه حاضر، با تمام محاسن و ویژگى‌ هاى خود، نه‌ تنها نیاز جدى به ویرایش اساسى و پر دامنه دارد و باید با متن اصلى مقابله و سنجیده شود، بلکه لازم است کاستى‌ ها و نادرستى‌ هاى نحوى و زبانى آن اصلاح گردد و افزون بر این، رعایت قواعد خط نگارى، نشانه‌ گذارى، سند آورى و صفحه‌ آرایى در دستور کار قرار گیرد. بر این اساس، ایشان سه ویرایش محتوایى، زبانى و فنى در مورد این اثر، انجام داده است که با توجه به ترجمه بیست‌ و دو جلدى کتاب، در بیش از هفت هزار صفحه و به قلم نه تن از مترجمان، کارى سترگ و وقت‌ گیر و توان فرسا مى‌ باشد، به‌ ویژه که درک علمى و شیوه نگارش مترجمان این اثر، در ترجمه با یکدیگر متفاوت بوده است، چنانکه برخى از آنان ترجمه‌ اى متین و شیوا و روان ارائه داده‌ اند و برخى دیگر ترجمه‌ اى نه چندان مناسب و مطلوب؛ به همین جهت، در برخى مجلدات پاره‌ اى از عبارات و فقرات آنچنان آشفته و درهم و برهم ترجمه شده است که ویرایش آنها جز با ترجمه مجدد یا تغییر در ساختار امکان‌ پذیر نبوده است. در تفاوت شیوه مترجمان این ترجمه، همین بس که ترجمه‌ اى به خاطر حفظ امانت، بیش از حد تحت‌ اللفظى شده است و ترجمه‌ اى در اثر گرایش به فارسى‌ نویسى، موجب نامفهوم آمدن بعضى جمله‌ ها گردیده است و کاربرد تعبیرات عامیانه ناخوشایند نیز در ترجمه‌ اى دیگر به اعتبار آن خدشه وارد کرده است و برعکس، تبحر همراه با دقت نظر برخى از مترجمان، حاصل کارشان را ارزشمند جلوه داده است. البته، مخفى نماند که عموماً متن ترجمه‌ ها در تمامى مجلدات از جهت صورى هماهنگ و یکدست نبوده و در آرایش صفحات ذوق و سلیقه به کار نرفته بوده است. در هر حال، ویراستار محترم به لحاظ حجم زیاد غیر متعارف کتاب و کثرت مترجمان و نیز به منظور تسریع در کار، تصمیم گرفته است تا از همکارى ویراستارانى در ویرایش فنى بهره گیرد تا لااقل به حک و اصلاح رسم الخط فارسى و رعایت ضوابط نقطه‌ گذارى و تنظیم ارجاعات و مواردى از این قبیل اهتمام ورزند. ایشان در این اثر، اقدام به ویرایش اساسى پر دامنه محتوایى و زبانى با تمام دشوارى‌ ها و پیچیدگى‌ هاى آن نموده و بدین‌ منظور، کار خود را از مقابله متن ترجمه با اصل عربى آن آغاز کرده و همزمان به ویرایش زبانى مطالب پرداخته است که گویا در اثناى کار، با ناهماهنگى در عملکرد همکاران و اعمال سلیقه‌ هاى گوناگون مواجه گردیده و لذا خود را ملزم دیده است تا به موازات ویرایش محتوایى و زبانى، در رفع نقایص و تکمیل نواقص نوظهور همت گمارده و با عزمى جزم، کار را به گونه اى سامان دهد که حتى‌ المقدور نثر ترجمه از نظر فنى یکدست و یکنواخت گردد.
ترجمه الغدیر جلد 2
نویسنده:
عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ الاسلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل؛ ناظر: علیرضا میرزا محمد
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , آثار مرجع
وضعیت نشر :
تهران: بنیاد بعثت,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«الغدیر» اثر گرانبهاى علامه امینى، در این مجموعه یازده جلدى زیر نظر دکتر علیرضا میرزا محمد، ترجمه، ویراسته و عرضه شده است. هر جلد از این اثر، توسط یک یا دو مترجم به فارسى برگردان شده که به ترتیب عبارتند از: جلد اول: محمدتقى واحدى؛ دوم: محمدتقى واحدى و على شیخ‌ الاسلامى؛ سوم: سید جمال موسوى؛ چهارم: محمدباقر بهبودى؛ پنجم: زین‌ العابدین قربانى؛ ششم: محمد شریف‌ رازى؛ هفتم و هشتم: اکبر ثبوت؛ نهم و دهم: جلال‌ الدین فارسى و جلد یازدهم: جلیل تجلیل. ویراستار کتاب، به بررسى اجمالى متن ترجمه پرداخته و پس از مراجعات مکرر به متن اصلى، در مقام مقایسه و تطبیق برآمده و دریافته است که ترجمه حاضر، با تمام محاسن و ویژگى‌ هاى خود، نه‌ تنها نیاز جدى به ویرایش اساسى و پر دامنه دارد و باید با متن اصلى مقابله و سنجیده شود، بلکه لازم است کاستى‌ ها و نادرستى‌ هاى نحوى و زبانى آن اصلاح گردد و افزون بر این، رعایت قواعد خط نگارى، نشانه‌ گذارى، سند آورى و صفحه‌ آرایى در دستور کار قرار گیرد. بر این اساس، ایشان سه ویرایش محتوایى، زبانى و فنى در مورد این اثر، انجام داده است که با توجه به ترجمه بیست‌ و دو جلدى کتاب، در بیش از هفت هزار صفحه و به قلم نه تن از مترجمان، کارى سترگ و وقت‌ گیر و توان فرسا مى‌ باشد، به‌ ویژه که درک علمى و شیوه نگارش مترجمان این اثر، در ترجمه با یکدیگر متفاوت بوده است، چنانکه برخى از آنان ترجمه‌ اى متین و شیوا و روان ارائه داده‌ اند و برخى دیگر ترجمه‌ اى نه چندان مناسب و مطلوب؛ به همین جهت، در برخى مجلدات پاره‌ اى از عبارات و فقرات آنچنان آشفته و درهم و برهم ترجمه شده است که ویرایش آنها جز با ترجمه مجدد یا تغییر در ساختار امکان‌ پذیر نبوده است. در تفاوت شیوه مترجمان این ترجمه، همین بس که ترجمه‌ اى به خاطر حفظ امانت، بیش از حد تحت‌ اللفظى شده است و ترجمه‌ اى در اثر گرایش به فارسى‌ نویسى، موجب نامفهوم آمدن بعضى جمله‌ ها گردیده است و کاربرد تعبیرات عامیانه ناخوشایند نیز در ترجمه‌ اى دیگر به اعتبار آن خدشه وارد کرده است و برعکس، تبحر همراه با دقت نظر برخى از مترجمان، حاصل کارشان را ارزشمند جلوه داده است. البته، مخفى نماند که عموماً متن ترجمه‌ ها در تمامى مجلدات از جهت صورى هماهنگ و یکدست نبوده و در آرایش صفحات ذوق و سلیقه به کار نرفته بوده است. در هر حال، ویراستار محترم به لحاظ حجم زیاد غیر متعارف کتاب و کثرت مترجمان و نیز به منظور تسریع در کار، تصمیم گرفته است تا از همکارى ویراستارانى در ویرایش فنى بهره گیرد تا لااقل به حک و اصلاح رسم الخط فارسى و رعایت ضوابط نقطه‌ گذارى و تنظیم ارجاعات و مواردى از این قبیل اهتمام ورزند. ایشان در این اثر، اقدام به ویرایش اساسى پر دامنه محتوایى و زبانى با تمام دشوارى‌ ها و پیچیدگى‌ هاى آن نموده و بدین‌ منظور، کار خود را از مقابله متن ترجمه با اصل عربى آن آغاز کرده و همزمان به ویرایش زبانى مطالب پرداخته است که گویا در اثناى کار، با ناهماهنگى در عملکرد همکاران و اعمال سلیقه‌ هاى گوناگون مواجه گردیده و لذا خود را ملزم دیده است تا به موازات ویرایش محتوایى و زبانى، در رفع نقایص و تکمیل نواقص نوظهور همت گمارده و با عزمى جزم، کار را به گونه اى سامان دهد که حتى‌ المقدور نثر ترجمه از نظر فنى یکدست و یکنواخت گردد.
ترجمه الغدیر جلد 22
نویسنده:
عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ الاسلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل؛ ناظر: علیرضا میرزا محمد
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , آثار مرجع
وضعیت نشر :
تهران: بنیاد بعثت,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«الغدیر» اثر گرانبهاى علامه امینى، در این مجموعه یازده جلدى زیر نظر دکتر علیرضا میرزا محمد، ترجمه، ویراسته و عرضه شده است. هر جلد از این اثر، توسط یک یا دو مترجم به فارسى برگردان شده که به ترتیب عبارتند از: جلد اول: محمدتقى واحدى؛ دوم: محمدتقى واحدى و على شیخ‌ الاسلامى؛ سوم: سید جمال موسوى؛ چهارم: محمدباقر بهبودى؛ پنجم: زین‌ العابدین قربانى؛ ششم: محمد شریف‌ رازى؛ هفتم و هشتم: اکبر ثبوت؛ نهم و دهم: جلال‌ الدین فارسى و جلد یازدهم: جلیل تجلیل. ویراستار کتاب، به بررسى اجمالى متن ترجمه پرداخته و پس از مراجعات مکرر به متن اصلى، در مقام مقایسه و تطبیق برآمده و دریافته است که ترجمه حاضر، با تمام محاسن و ویژگى‌ هاى خود، نه‌ تنها نیاز جدى به ویرایش اساسى و پر دامنه دارد و باید با متن اصلى مقابله و سنجیده شود، بلکه لازم است کاستى‌ ها و نادرستى‌ هاى نحوى و زبانى آن اصلاح گردد و افزون بر این، رعایت قواعد خط نگارى، نشانه‌ گذارى، سند آورى و صفحه‌ آرایى در دستور کار قرار گیرد. بر این اساس، ایشان سه ویرایش محتوایى، زبانى و فنى در مورد این اثر، انجام داده است که با توجه به ترجمه بیست‌ و دو جلدى کتاب، در بیش از هفت هزار صفحه و به قلم نه تن از مترجمان، کارى سترگ و وقت‌ گیر و توان فرسا مى‌ باشد، به‌ ویژه که درک علمى و شیوه نگارش مترجمان این اثر، در ترجمه با یکدیگر متفاوت بوده است، چنانکه برخى از آنان ترجمه‌ اى متین و شیوا و روان ارائه داده‌ اند و برخى دیگر ترجمه‌ اى نه چندان مناسب و مطلوب؛ به همین جهت، در برخى مجلدات پاره‌ اى از عبارات و فقرات آنچنان آشفته و درهم و برهم ترجمه شده است که ویرایش آنها جز با ترجمه مجدد یا تغییر در ساختار امکان‌ پذیر نبوده است. در تفاوت شیوه مترجمان این ترجمه، همین بس که ترجمه‌ اى به خاطر حفظ امانت، بیش از حد تحت‌ اللفظى شده است و ترجمه‌ اى در اثر گرایش به فارسى‌ نویسى، موجب نامفهوم آمدن بعضى جمله‌ ها گردیده است و کاربرد تعبیرات عامیانه ناخوشایند نیز در ترجمه‌ اى دیگر به اعتبار آن خدشه وارد کرده است و برعکس، تبحر همراه با دقت نظر برخى از مترجمان، حاصل کارشان را ارزشمند جلوه داده است. البته، مخفى نماند که عموماً متن ترجمه‌ ها در تمامى مجلدات از جهت صورى هماهنگ و یکدست نبوده و در آرایش صفحات ذوق و سلیقه به کار نرفته بوده است. در هر حال، ویراستار محترم به لحاظ حجم زیاد غیر متعارف کتاب و کثرت مترجمان و نیز به منظور تسریع در کار، تصمیم گرفته است تا از همکارى ویراستارانى در ویرایش فنى بهره گیرد تا لااقل به حک و اصلاح رسم الخط فارسى و رعایت ضوابط نقطه‌ گذارى و تنظیم ارجاعات و مواردى از این قبیل اهتمام ورزند. ایشان در این اثر، اقدام به ویرایش اساسى پر دامنه محتوایى و زبانى با تمام دشوارى‌ ها و پیچیدگى‌ هاى آن نموده و بدین‌ منظور، کار خود را از مقابله متن ترجمه با اصل عربى آن آغاز کرده و همزمان به ویرایش زبانى مطالب پرداخته است که گویا در اثناى کار، با ناهماهنگى در عملکرد همکاران و اعمال سلیقه‌ هاى گوناگون مواجه گردیده و لذا خود را ملزم دیده است تا به موازات ویرایش محتوایى و زبانى، در رفع نقایص و تکمیل نواقص نوظهور همت گمارده و با عزمى جزم، کار را به گونه اى سامان دهد که حتى‌ المقدور نثر ترجمه از نظر فنى یکدست و یکنواخت گردد.
ترجمه الغدیر جلد 5
نویسنده:
عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ الاسلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل؛ ناظر: علیرضا میرزا محمد
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , آثار مرجع
وضعیت نشر :
تهران: بنیاد بعثت,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«الغدیر» اثر گرانبهاى علامه امینى، در این مجموعه یازده جلدى زیر نظر دکتر علیرضا میرزا محمد، ترجمه، ویراسته و عرضه شده است. هر جلد از این اثر، توسط یک یا دو مترجم به فارسى برگردان شده که به ترتیب عبارتند از: جلد اول: محمدتقى واحدى؛ دوم: محمدتقى واحدى و على شیخ‌ الاسلامى؛ سوم: سید جمال موسوى؛ چهارم: محمدباقر بهبودى؛ پنجم: زین‌ العابدین قربانى؛ ششم: محمد شریف‌ رازى؛ هفتم و هشتم: اکبر ثبوت؛ نهم و دهم: جلال‌ الدین فارسى و جلد یازدهم: جلیل تجلیل. ویراستار کتاب، به بررسى اجمالى متن ترجمه پرداخته و پس از مراجعات مکرر به متن اصلى، در مقام مقایسه و تطبیق برآمده و دریافته است که ترجمه حاضر، با تمام محاسن و ویژگى‌ هاى خود، نه‌ تنها نیاز جدى به ویرایش اساسى و پر دامنه دارد و باید با متن اصلى مقابله و سنجیده شود، بلکه لازم است کاستى‌ ها و نادرستى‌ هاى نحوى و زبانى آن اصلاح گردد و افزون بر این، رعایت قواعد خط نگارى، نشانه‌ گذارى، سند آورى و صفحه‌ آرایى در دستور کار قرار گیرد. بر این اساس، ایشان سه ویرایش محتوایى، زبانى و فنى در مورد این اثر، انجام داده است که با توجه به ترجمه بیست‌ و دو جلدى کتاب، در بیش از هفت هزار صفحه و به قلم نه تن از مترجمان، کارى سترگ و وقت‌ گیر و توان فرسا مى‌ باشد، به‌ ویژه که درک علمى و شیوه نگارش مترجمان این اثر، در ترجمه با یکدیگر متفاوت بوده است، چنانکه برخى از آنان ترجمه‌ اى متین و شیوا و روان ارائه داده‌ اند و برخى دیگر ترجمه‌ اى نه چندان مناسب و مطلوب؛ به همین جهت، در برخى مجلدات پاره‌ اى از عبارات و فقرات آنچنان آشفته و درهم و برهم ترجمه شده است که ویرایش آنها جز با ترجمه مجدد یا تغییر در ساختار امکان‌ پذیر نبوده است. در تفاوت شیوه مترجمان این ترجمه، همین بس که ترجمه‌ اى به خاطر حفظ امانت، بیش از حد تحت‌ اللفظى شده است و ترجمه‌ اى در اثر گرایش به فارسى‌ نویسى، موجب نامفهوم آمدن بعضى جمله‌ ها گردیده است و کاربرد تعبیرات عامیانه ناخوشایند نیز در ترجمه‌ اى دیگر به اعتبار آن خدشه وارد کرده است و برعکس، تبحر همراه با دقت نظر برخى از مترجمان، حاصل کارشان را ارزشمند جلوه داده است. البته، مخفى نماند که عموماً متن ترجمه‌ ها در تمامى مجلدات از جهت صورى هماهنگ و یکدست نبوده و در آرایش صفحات ذوق و سلیقه به کار نرفته بوده است. در هر حال، ویراستار محترم به لحاظ حجم زیاد غیر متعارف کتاب و کثرت مترجمان و نیز به منظور تسریع در کار، تصمیم گرفته است تا از همکارى ویراستارانى در ویرایش فنى بهره گیرد تا لااقل به حک و اصلاح رسم الخط فارسى و رعایت ضوابط نقطه‌ گذارى و تنظیم ارجاعات و مواردى از این قبیل اهتمام ورزند. ایشان در این اثر، اقدام به ویرایش اساسى پر دامنه محتوایى و زبانى با تمام دشوارى‌ ها و پیچیدگى‌ هاى آن نموده و بدین‌ منظور، کار خود را از مقابله متن ترجمه با اصل عربى آن آغاز کرده و همزمان به ویرایش زبانى مطالب پرداخته است که گویا در اثناى کار، با ناهماهنگى در عملکرد همکاران و اعمال سلیقه‌ هاى گوناگون مواجه گردیده و لذا خود را ملزم دیده است تا به موازات ویرایش محتوایى و زبانى، در رفع نقایص و تکمیل نواقص نوظهور همت گمارده و با عزمى جزم، کار را به گونه اى سامان دهد که حتى‌ المقدور نثر ترجمه از نظر فنى یکدست و یکنواخت گردد.
ترجمه الغدیر جلد 13
نویسنده:
عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ الاسلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل؛ ناظر: علیرضا میرزا محمد
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , آثار مرجع
وضعیت نشر :
تهران: بنیاد بعثت,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«الغدیر» اثر گرانبهاى علامه امینى، در این مجموعه یازده جلدى زیر نظر دکتر علیرضا میرزا محمد، ترجمه، ویراسته و عرضه شده است. هر جلد از این اثر، توسط یک یا دو مترجم به فارسى برگردان شده که به ترتیب عبارتند از: جلد اول: محمدتقى واحدى؛ دوم: محمدتقى واحدى و على شیخ‌ الاسلامى؛ سوم: سید جمال موسوى؛ چهارم: محمدباقر بهبودى؛ پنجم: زین‌ العابدین قربانى؛ ششم: محمد شریف‌ رازى؛ هفتم و هشتم: اکبر ثبوت؛ نهم و دهم: جلال‌ الدین فارسى و جلد یازدهم: جلیل تجلیل. ویراستار کتاب، به بررسى اجمالى متن ترجمه پرداخته و پس از مراجعات مکرر به متن اصلى، در مقام مقایسه و تطبیق برآمده و دریافته است که ترجمه حاضر، با تمام محاسن و ویژگى‌ هاى خود، نه‌ تنها نیاز جدى به ویرایش اساسى و پر دامنه دارد و باید با متن اصلى مقابله و سنجیده شود، بلکه لازم است کاستى‌ ها و نادرستى‌ هاى نحوى و زبانى آن اصلاح گردد و افزون بر این، رعایت قواعد خط نگارى، نشانه‌ گذارى، سند آورى و صفحه‌ آرایى در دستور کار قرار گیرد. بر این اساس، ایشان سه ویرایش محتوایى، زبانى و فنى در مورد این اثر، انجام داده است که با توجه به ترجمه بیست‌ و دو جلدى کتاب، در بیش از هفت هزار صفحه و به قلم نه تن از مترجمان، کارى سترگ و وقت‌ گیر و توان فرسا مى‌ باشد، به‌ ویژه که درک علمى و شیوه نگارش مترجمان این اثر، در ترجمه با یکدیگر متفاوت بوده است، چنانکه برخى از آنان ترجمه‌ اى متین و شیوا و روان ارائه داده‌ اند و برخى دیگر ترجمه‌ اى نه چندان مناسب و مطلوب؛ به همین جهت، در برخى مجلدات پاره‌ اى از عبارات و فقرات آنچنان آشفته و درهم و برهم ترجمه شده است که ویرایش آنها جز با ترجمه مجدد یا تغییر در ساختار امکان‌ پذیر نبوده است. در تفاوت شیوه مترجمان این ترجمه، همین بس که ترجمه‌ اى به خاطر حفظ امانت، بیش از حد تحت‌ اللفظى شده است و ترجمه‌ اى در اثر گرایش به فارسى‌ نویسى، موجب نامفهوم آمدن بعضى جمله‌ ها گردیده است و کاربرد تعبیرات عامیانه ناخوشایند نیز در ترجمه‌ اى دیگر به اعتبار آن خدشه وارد کرده است و برعکس، تبحر همراه با دقت نظر برخى از مترجمان، حاصل کارشان را ارزشمند جلوه داده است. البته، مخفى نماند که عموماً متن ترجمه‌ ها در تمامى مجلدات از جهت صورى هماهنگ و یکدست نبوده و در آرایش صفحات ذوق و سلیقه به کار نرفته بوده است. در هر حال، ویراستار محترم به لحاظ حجم زیاد غیر متعارف کتاب و کثرت مترجمان و نیز به منظور تسریع در کار، تصمیم گرفته است تا از همکارى ویراستارانى در ویرایش فنى بهره گیرد تا لااقل به حک و اصلاح رسم الخط فارسى و رعایت ضوابط نقطه‌ گذارى و تنظیم ارجاعات و مواردى از این قبیل اهتمام ورزند. ایشان در این اثر، اقدام به ویرایش اساسى پر دامنه محتوایى و زبانى با تمام دشوارى‌ ها و پیچیدگى‌ هاى آن نموده و بدین‌ منظور، کار خود را از مقابله متن ترجمه با اصل عربى آن آغاز کرده و همزمان به ویرایش زبانى مطالب پرداخته است که گویا در اثناى کار، با ناهماهنگى در عملکرد همکاران و اعمال سلیقه‌ هاى گوناگون مواجه گردیده و لذا خود را ملزم دیده است تا به موازات ویرایش محتوایى و زبانى، در رفع نقایص و تکمیل نواقص نوظهور همت گمارده و با عزمى جزم، کار را به گونه اى سامان دهد که حتى‌ المقدور نثر ترجمه از نظر فنى یکدست و یکنواخت گردد.
  • تعداد رکورد ها : 37