آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1378
بررسی نقش سه عارف خطّه قومس در حفظ و استمرار اندیشه خسروانی و حکمت اشراق
نویسنده:
طاهره خواجه گیری ، فهیمه خراسانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگه کاشان ,
چکیده :
بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی و علاءالدوله سمنانی، سه تن از عرفای برجسته ایرانی در خطه قومس­ اند که هر یک مقامی خاص در عرفان اسلامی دارند. یکی از مفاهیم برجسته ­ای که در اقوال و آثار این بزرگان نمود پررنگی دارد، مفهوم «نور و روشنایی» است و این مسأله حتی در عنوان آثار و اقوالی نیز که از ایشان به جای مانده، مشهود است؛ اقوال بایزید و خرقانی به ترتیب «النور» و «نورالعلوم» نام دارند. عرفای اسلامی با تکیه بر آیه قرآنی «اللهُ نورُ السمواتِ و الأرض»، به این موضوع توجهی خاص داشته­، در آثاری که از آنها به یادگار مانده است، مفهوم رسیدن به نور و روشنایی، به عنوان یک مقام برتر و هدف والا، جایگاه ویژه ­ای داشته است. این اندیشه، با حکمت خسروانی- که در یکی از مهم­ترین مکاتب فلسفه اسلامی تحت عنوان «حکمت اشراق» نمود یافته است، مطابقت دارد؛ به گونه ­ای که- حکیم سهروردی به عنوان مبدع این فلسفه، در آثار خود از عارفانی مانند بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی به عنوان ادامه‌‌دهندگان حکمت خسروانی نام برده است. در حقیقت حکمت اشراق، جایگاه تلاقی عرفان و فلسفه است و نباید نقش این بزرگان را در شکل‌گیری آن نادیده گرفت. از دیگر سو، این عارفان بزرگ، حلقه اتصال حکمت خسروانی به عنوان نمودی از فرهنگ ایران قبل از اسلام به دوره­ اسلامی ­اند. این اندیشه‌ها در مکتبی تحت عنوان «حکمت اشراق» به اوج می‌رسند. با توجه به نقش عرفان در حفظ و گسترش اندیشه­ های ایرانی، این مقاله بر آن است تا نقش این سه عارف برجسته را در شکل‌گیری اندیشه­ های اشراقی بررسی کرده، وجوه تشابه اندیشه ­های آنها را با حکمت خسروانی برشمارد تا از این طریق یکی دیگر از وجوه تأثیرگذار زندگی و سلوک این بزرگان در پیشبرد اندیشه اشراقی مشخص شود.
صفحات :
از صفحه 65 تا 88
فره‌ی کیانی در حکمت سهروردی، ایران باستان و اسلام
نویسنده:
سپیده رضی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله اصطلاح «خرّه‌ی کیانی» در مکتب اشراق مورد بررسی قرارگرفته و ریشه‌ی این اصطلاح در ایران باستان و آیین زرتشتی نشان داده شده است. در فصل نخست به بررسی معنای لغوی و ریشه شناسی این واژه پرداخته و در فصل دوم جایگاه و خصوصیات «خرّه‌ی کیانی» در ایران باستان و کیش زرتشتی مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل سوم به بررسی این اصطلاح در آثار شیخ اشراق و پیروان وی پرداخته و در فصل چهارم، کاربرد این اصطلاح در ایران دوره‌ی اسلامی نشان داده شده است. همچنین در این فصلمعادل‌های پیشنهاد شده برای این اصطلاح در فرهنگ اسلامی (که عبارتند از: سکینه، مقام طمس، سلطان و ولایت) مورد بررسی قرار گرفته و در بخش جمع‌بندی مطالب نشان داده شده است که بهترین معادل برای این اصطلاح زرتشتی، واژه‌ی «ولایت» در فرهنگ اسلامی است. و انسان فرهمند که از فرّه‌ی کیانی برخوردار است، معادل خلیفه الله و انسان کامل در فرهنگ اسلامی به شمار می‌آید. این رساله نشان می‌دهد که همواره در ایران زمین، حق حاکمیت از آن انسان کامل بوده است که خلیفه‌ی خدا در زمین و ولی معنوی انسان‌ها به شمار می‌آمده است. بررسی این مسئله در شرایط حاضر که نظام حکومتی ایران بر اساس ولایت شکل گرفته است حائز اهمیت است. چراکه نشان می‌دهد، حکومت ولایی از خصائص ریشه-دار فرهنگ ایرانی است که در فرهنگ اسلامی نیز مورد تایید قرارگرفته است. بر این اساس در این رساله می‌توان ریشه‌های تاریخی، فرهنگی و فلسفی این نحوه از حکومت را در سرزمین ایران آشکار نماید. در بخش ضمائم این رساله، تلخیصی از یکی از بخش‌های کتاب اوستا که به بررسی مسئله‌ی خرّه‌ی کیانی پرداخته است ارائه شده است و کلمات آن توضیح داده شده است. همچنین مدخل‌های «فرّ» و «شخینا» از دائره المعارف‌های ایرانیکا و جودائیکا ترجمه شده است و در متن رساله از آن‌ها استفاده شده است.
مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی رابطه نفس و بدن از نظر سهروردی
نویسنده:
لبلا خسرونیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه پژوهشی درباره مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی رابطه نفس و بدن در اندیشه سهروردی است که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است . هدف از تبیین این رساله نشان دادن رابطه نفس و بدن در میان آثار سهروردی است و اینکه آیا رابطه نفس و بدن در اندیشه سهروردی با مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی او سازگار است یا خیر ؟ از آنجا که درک حکمت اشراقی بر آگاهی به درون وجود انسان و تأویل هستی آدمی استوار است ، خودشناسی و علم النفس در واقع کلید درک این حکمت و بحث حیاتی آن را تشکیل می دهد آنچنانکه خود سهروردی توصیه کرده است تا انسان نتواند به درون خود سفر کند و به تأویل رموز وجود درونی خود بپردازد او را قدرت تأویل پیام شرقی عالم وجود که همان حکمت اشراقی است میسر نمی شود . در این حکمت هستی و مراتب آن معرفت و سعادت انسان بر اساس نور تفسیر شده است و انسان با انوار و اشراق نفس به حقیقت واصل شده و او را مشهود می کند .از نظرسهروردی هر موجودی که ذات خود را ادراک کند با نور محض یکی می داند از این رو نفس انسانی را با اصول کیهانی یا انوار مرتبط می کند .سهروردی از این اصل اشراقی در معرفت شناسی نتیجه کلی می گیرد هر چیزی که ذات خویش آگاه است از تمام چیزهای همان مرتبه نیز آگاه است.بنابراین آگاهی اساس علم اشراقی می شود که معتقد است حقیقت همه موجودات خودآگاه به آگاهی کیهانی آغازشده وتا آگاهی انسان بسط می یابد و خودآگاهی با روشن بودن یا ظاهر برابر بوده و با نور محض یکی است .
مؤلفات الفلسفية والصوفية: الالواح العمادیة، کلمة التصوّف، اللَّمحات
نویسنده:
شهاب الدين السهروردي؛ تحقیق: نجفقلی حبیبی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان/بغداد - عراق: منشورات الجمل,
شیخ اشراق و آراء خاص او در فلسفه الهی
نویسنده:
نجفقلی حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
همایش بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی
نویسنده:
غلامرضا اعوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
اعتبارات عقلی نزد سهروردی (بررسی قاعدۀ «کل ما یلزم من تکرره محال فهو اعتباری»)
نویسنده:
رضا اکبریان، حسنی همایون
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قاعدۀ «کلّ ما یلزم من تکرّره محال فهو اعتباری» که در حکمت اشراقی و توسط سهروردی ارائه گردیده است، در زمرۀ مبحث اعتبارات عقلیه بوده و در راستای بیان استحالۀ تحقق خارجی مصادیقِ مفاهیمی مانندِ وجود، ماهیت، شیئیت و... می باشد. این قاعده که در شکل شبهه ای بر مشاییان تنظیم گردیده، تحقق خارجی مابِاِزای این گونه مفاهیم را مستلزم تسلسل دانسته و آن را محال می شمارد. بر اساس این انتقاد، سهروردی اصل مبنایی مشایی را در مورد تمایز فراطبیعی وجود و ماهیت نفی کرده، در نتیجه ممکنات را مرکب از وجود و ماهیت نمی داند. او واقعیت را انوار متکثره ای می داند که همان ذوات یا ماهیات متحصله اند. این اصل، دیگر فیلسوفان مانند ملاصدرا را نیز تحت تأثیر قرار داده و پیامدهای ویژه ای در فلسفۀ متعالیه داشته که می توان به اصولی مانند اصالت وجود و اعتباریت ماهیت و توجه به حقیقت وجود در برابر مفهوم آن اشاره نمود.
تاویل سهروردی از حقیقت حب در قرآن
نویسنده:
نرگس اسکندریوفایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در میان حکمای مسلمان، شیخ اشراق از نخستین کسانی است که با استناد به آیات و روایات، دیگاه‌های خود را در مسیر دستیابی به حقیقت اعلی قرار داده و سپس حقایقی را که به واسطه مشاهده معنوی به دست آورده، به زبانی رمزی و نمادین بیان کرده است تا تنها اهل معرفت، با رمزگشایی و تفکر عمیق در آنها، به معنای اصلی پی ببرند. وی درباره "حب" و "عشق" نیز به زبان رمز سخن رانده که دیدگاه وی در موارد فراوانی قابل ارجاع به آیات قرآن است. هدف از این پژوهش، اثبات وجود شواهد قرآنی بر آراءِ سهروردی، درباره "حب" و "عشق" ، و تطبیق آن با قرآن است؛ برای این منظور، ابتدا دیدگاه وی در این زمینه بیان شده و سپس با اشاره به آیات قرآنی مربوط به "حب" و "عشق"، به تطبیق این دو دیدگاه و تاویل و تفسیر آیات موجود بر اساس دیدگاه سهروردی پرداخته شده است، تا بدین وسیله یکی دیگر از ابعاد معنوی و تربیتی آثار سهروردی آشکار گردد.سهروردی، عشق را دارای حقیقتی مستقل و آسمانی متعلق به عالم ملکوت می‌داند که پس از خلقت انسان وارد دنیای مادی شده و به افراد انسان تعلق یافته است. او عشق را نشات گرفته از عقل دانسته و معتقد است عشق مرتبه شدید محبت، و محبت ثمره معرفت است. وی بر این باور است که عشق، تعالی بخش روح انسان و فانی کننده جسم اوست، قدرت عشق تا جایی است که مهار نفس اماره را بدست گرفته، آن را مطیع و فرمان‌بردار خود می‌گرداند. به اعتقاد وی عشق در تمام هستی، جاری بوده و نظام جهان بر اساس قهر و محبت انتظام می‌یابد، او حتی سعادت و شقاوت نفس را نیز بر اساس قهر و محبت تفسیر می‌کند.بر اساس آیات قرآن، حب امری ازلی، نشات گرفته از ذات حق‌تعالی است؛ بین انسان و خدا، حب به معنای حقیقی برقرار است، هم خدا محب و دوستدار انسان است و هم انسان محب حق تعالی است؛ معرفت، پایه و اساس حب است، حبدر تمام جنبه‌های زندگی مادی و معنوی انسان جریان دارد. آنچه متعلق حب انسان قرار می‌گیرد اگر امر خیری باشد، سبب سعادت انسان می‌شود و اگر امر شری باشد جز شقاوت و بدبختی، ثمری برای انسان نخواهد داشت.اصول دیدگاه‌های سهروردی تا حد زیادی قابل ارجاع به آیات قرآن است و می‌توان گفت وی در بیان مبانی خود، تحت تاثیر قرآن بوده است.
بررسی مسأله نفس و رابطه آن با بدن در اندیشه سهروردی و صدرالمتألهین
نویسنده:
مهدی عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از نظرحکماء، معرفت نفس از مهم ترین و اساسی ترین مسائل فلسفی است زیرا که شناخت نفس از شرایط اساسی شناخت خداوند و جهان هستی است. چنانکه رسول اکرم فرموده است "من عرف نفسه فقد عرف ربه” هر کس نفس خود را بشناسد خدا را می شناسد و اگر خدا را بشناسد جهان هستی را هم خواهد شناخت. پی بردن به حقیقت نفس، همواره از دغدغه‌های فیلسوفان مسلمان بوده است. از میان این فیلسوفان سهروردیو صدرالمتألهین عنایت ویژه ی به بحث نفس داشته اند و بر خلاف حکمای مشاء که از علم‌النفس در طبیعیات بحث کرده‌اند، این مسأله را در الهیات مطرح کرده اند.مشرب سهروردی در باب چیستی نفس، تقریباً همان مشرب حکمای مشّاء است و معتقد است که «نفس کمال بدن است و وجودش وابسته به آن است. البته ملا صدرا نیز در تعریف نفس درنهایت به همان تعریف ابن سینا از نفس می رسد. در فلسفه سهروردی نظری? علم حضوری برای اولین بار مطرح شده، از همین رو در خصوص ماهیت نفس نیز از این مبنا سود برده است. شیخ اشراق به مسأله نفس صورتی الهی بخشیده است. از نظر وی نفس، نوری از انوار حق‌تعالی است. از نظر ملاصدرا نفس، «جسمانیه الحدوث» و «روحانیه البقا» است؛ اما شیخ اشراق، معتقد است که نفس روحانیه الحدوث و البقاء است. سهروردی اتحاد جوهری میان نفس و جسم را نمی‏پذیرد و ارتباط آن دورا نوعی ارتباط شوقی محض می‏داند. وی بر این باور است که نور اسفهبدی که همان نفس مدبّر است. نمی‏تواند در برازخ تصرف کند، مگر این‌که مناسبتی میان آن ها باشد، و او این مناسبت را جوهر لطیفی به نام «روح » می‏داند. صدرالمتألهین در باب تبیین نوع و چگونگی ارتباط نفس با بدن و نفس با قوا، ابتکار بدیعی داشته و بدن و هم چنین قوا را با استفاده از مقوله حرکت جوهری که از ابتکارات ممتاز وی است، مراتب وجود واحد - یعنی نفس – معرفی می کند. به نظر می رسد که تطبیق آراء این دو فیلسوف بزرگ، زوایای پنهانی از انسان شناسی را برای ما آشکار خواهد کرد.
معنای تخلیه روح چیست؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
  • تعداد رکورد ها : 1378