آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3141
مجموعة الأسئلة والأجوبة ؛ أسئلة البيروني وأجوبة ابن سينا وردود البيروني عليه
نویسنده:
ابن سينا، البيروني؛ دراسة وتحقیق: سید حسین نصر
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , مناظره،گفتگو و میزگرد , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
پاریس - فرانسه: دار ومكتبة بيبليون,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
تنظیم و تبویب مباحث التعلیقات ابن سینا
نویسنده:
سمیه جلالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهکتاب التعلیقات یکی از مهمترین دستاوردهای ابن سینا است که دیدگاههای مختلف او در موضوعات فلسفه،منطق،مابعدالطبیعه،طبیعیات و علم النفس در این کتاب بیان شده است و رأی و نظر او در این کتاب غالبا همان است که درسایر کتب او یافت می شودمگر بعضی مباحث از جمله بحث تعریف که در این کتاب آمده است و در کتب دیگر کمتر یافت می شودوتفاوت اصلی این کتاب با کتب دیگر ابن سینا این است که مباحث در این کتاب خارج از دسته بندی های لازم می باشد و به صورت متفرقه بیان شدهکه برخی از این تعلیقه ها شبیه تعریف و برخی شبیه شرحی مختصرو کوتاه وبرخی شبیه توضیح اصطلاحات خاص می باشد.و از طرفی دسترسی به آراء ابن سینا در این کتاب برای محققان بسیار مهم است اما مباحث این کتاب بسیار پراکنده و متفرق هستندلذا برای سهولت مراجعه وهر چه بهتر استفاده کردن محققان و مخاطبان نیاز است که این کتاب بر اساس موضوعات مختلف در فهرستی مدون تنظیم و تبویب گردد و مطالب مربوط به یک موضوع یک جا و با رعایت ترتیب منطقی آورده شود.بدین منظور تصمیم گرفته شد که با مطالعه آثار مختلف ابن سینا و متون او و ضمن آشنایی با افکار و اندیشه های او در کتب مختلف و مطالعه دقیق مباحث مطرح شده در کتاب التعلیقات جهت خدمت به جامعه علمی کشور این مباحث را تنظیم و با دسته بندی و تبویب جدیدی تدوین گردد و در ضمن بر این کتاب با فهرست جدید ،مقدمه تحلیلی مفصلی نوشته که درآن بیشتر از مشکلات این کتاب و مباحث مطرح شده سخن گفته و همچنین آشنایی مختصری با زندگی علمی و آثار ابن سینا را مطرح کنم که امیدوارم مورد توجه و عنایت محققان و خوانندگان قرار گیرد.در ضمن قابل ذکر است که کتاب تعلیقات مشتمل بر مباحث متنوعی است که این مباحث را می توان در بخشهای ذیل دسته بندی کرد:1-منطق( عمده مباحثی که در زیر مجموعه منطق می گنجد شامل دو بخش معرف و استدلال است که به مباحث بخش معرف تا حدودی پرداخته شده است اما مباحث بخش استدلال بسیار مختصر و اندک آورده شده است.)2-طبیعیات(در این قسمت مباحث بسیار مختصر در چند عنوان مزاج، عناصر و تا حدی نیزمباحث مربوط به افلاک آورده شده است)3-نفس( مباحث این بخش را به چند دسته می توان تقسیم کرد که عبارتند از: 1.تعریف نفس و اثبات وجود آن،2.اقسام نفس ،3.قوای نفس ،4.احکام نفس،5.احوال نفس،6.خلود و سعادت و شقاوت نفس) 4-هستی شناسی(ابن سینا در این بخش نسبتا به مطالب فراوانی ازجمله : 1.تعریف فلسفه اولی و موضوع آن2.مباحث وجود و ماهیت،3.مقولات عشر،4.مباحث کلی و جزئی،5.وحدت و کثرت،6.واجب و ممکن،7.علت و معلول،8.حدوث و قدم و...پرداخته است.)5-الهیات بالمعنی الاخص(مباحثی از جمله:اثبات ذات الهی وحقیقت ذات واجب (طبق اصل واجب الوجود ماهیته انیته) آورده شده است و سپساحکام واجب ،توحید و صفات واجب الوجود را به طور مبسوط پرداخته است.)کلید واژه:ابن سینا ،التعلیقات،منطق،طبیعیات،نفس،فلسفه اولی،الهیات بالمعنی الاخص
بررسى تطبیقى ـ انتقادى اتحاد نفس با عقل فعال در فلسفه اسلامى
نویسنده:
مهدى عبداللهی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل فعال افزون بر اینکه علت فاعلى و مدبر جهان مادى است، به منزله مخزن صورت هاى عقلى، آنها را به نفس انسانى افاضه مى کند. فیلسوفان مشائى و اشراقى به پیروى از ابن سینا با نفى اتحاد نفس با عقل فعال معتقد بودند دریافت صورت هاى عقلى، تنها با ارتباط نفس با عقل فعال حاصل مى شود. با این حال صدرالمتألهین در دو مسئله از اتحاد نفس با عقل فعال دفاع کرده، اشکالات ابن سینا را پاسخ مى دهد. نگارنده نخست با کمک گرفتن از سخنان صدرالمتألهین اشکالات فیلسوفان پیشین بر اتحاد نفس با عقل فعال را پاسخ گفته و سپس دیدگاه وى را تبیین کرده است. نگارنده بر دیدگاه صدرالمتألهین در موضع نخست، یعنى اتحاد نفس با عقل فعال در ادراک عقلى انتقاد دارد و ادعاى اتحاد نفس با عقل فعال از ابتداى پیدایش ادراک عقلى را ناتمام مى داند. نفس تنها پس از طى مراتب اشتداد جوهرى به اتحاد با عقل فعال دست مى یابد که همان موضع دوم مدعاى صدرالمتألهین است. مقصود از این اتحاد نیز، استکمال ذاتى نفس و تبدل آن به عقل است. به اعتقاد نگارنده در اینجا نیز پرسشى مهم پیشاروى صدرالمتألهین است که اگر چند نفر از انسان ها به مرتبه اتحاد با عقل فعال دست یافتند، آیا باید معتقد به کثرت عددى عقل فعال باشیم؛ درحالى که صدرالمتألهین معتقد است که «هر عقلى نوع منحصر به فرد است» نگارنده این قاعده را نیز داراى اشکال مى داند.
صفحات :
از صفحه 59 تا 80
مقایسه تطبیقی ثبات و حرکت در فلسفه ملاصدرا و هگل
نویسنده:
اعظم صمیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از همان زمان که نخستین فیلسوفان یونانی،به جستجوی مادهالمواد برآمدند و تفکر فلسفی آغاز شد،ثبات و حرکت مسئله ای فلسفی بوده است.چرا که جستجوی مادهالمواد به معنای نیاز به ماده ای است که در عالمی متغیر و متحول، نوید بخش امری ثابت و ماندار باشد،امر ثابت و ماندگاری که بتوان آن را شناخت و تغییرات و تحولات را بر مبنای آن سنجید و وصف کرد.این مسئله قدیمی از زمان فلاسفه پیش از سقراط صورت بندی شده و در همان زمان به صورت پرسش فلسفی درآثار دو چهره درخشان مطرح گردید.هراکلیتوس عالم چیزی جز حرکت و صیرورت نمی دید.به نظر او اشیای عالم،متشکل از اضداد است.تضاد این اضداد اساس عالم است و بر این اساس عالم در ستیزه و کشمکش دائمی است،همین ستیزه و کشمکش مبنای پویایی و حرکت در عالم است.پارمنیدس،بالعکس حرکت را امری نا معقول می دانست.وی بر این عقیده عقلی تکیه می کرد که آنچه هست،هست و آنچه نیست،نیست.نه هستی ممکن است به نیستس تبدیل شودو نه نیستی به هستی.چون چنین است پس حرکتی هم در عالم واقع نمی شود.این توضیح و توصیف از حرکت و ثبات مقبولیت فراوان یافت و اساس تفکر دیگر فلاسفه قرار گرفت.اندیشه ملاصدرا ،اندیشه ای نو آورانه و بدعت آمیز محسوب می شود و حکمت متعالیه او،حاکی از نگرشی و روشی جدید در سنت تفکر اسلامی است.از میان این نوآوری ها،اصالت وجود،تشکیکی بودن وجود،حرکت جوهری،اتحاد عاقل و معقول و تجسم اعمال از همه مهم ترند.بحث حرکت در فلسفه ملاصدرا به مبحث حرکت در باب حرکت در جوهر مربوط است.یافتن صیرورت و جایگاه آن در فلسفه هگل دشوار نیست.در تبیین مسئله صیرورت در تفکر هگل، به چند جنبه باید التفات داشت.هگل تاریخ فلسفه را از فلسفه جدا نمی داند و با توجه به این زمینه است که می توان جایگاه صیرورت را در فلسفه او بررسی کرد.در حقیقت اهمیت دادن به تاریخ فلسفه جزئی از اهمیت یافتن تاریخ در اندیشه هگل است.هگل به مفهوم صیرورت و امکان فهم تدریجی امور بر اساس پدیدار شناسی پرداخته است.
مقایسه ای میان استنتاج بهترین تبیین و حدس
نویسنده:
فرشته نباتی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق(ع),
چکیده :
از زمان ارسطو سه نوع استدلال شناسایی شده است؛ قیاس، استقرا و تمثیل . از این میان تنها قیاس می تواند نتیجه یقینی به بار آورد و به همین دلیل از سوی ارسطو به عنوان شیوه استدلالی قابل اتکا معرفی شده است . منطقیون پس از ارسطو این نظر او را پذیرفتند و بنابراین در باب استدلال ( حجت ) بیش از همه به قیاس پرداختند. از سده هفدهم به بعد به دنبال انقلاب علمی و رشد خیره کننده علوم تجربی، استقرا ( و در کنار آن تمثیل ) مورد توجه بیشتری قرار گرفت و شایسته بحث و فحص افزونتری شناخته شد و از اواسط سده بیستم، شیوهای استدلالی تحت عنوان «استنتاج بهترین تبیین» شناسایی شد. در این شیوه با مفروض گرفتن مجموعه ای از اطلاعات، بهترین نظریهای که بتواند آن را تبیین کند، نتیجه گرفته می شود . این شیوه شباهت های بسیاری با آنچه منطقیون قدیم آن را «حدس» نامیده اند، . دارد مهمترین تفاوت میان این دو آن است که «قضایای حدسی» در نگاه متقدمان در زمره «یقینیات» قرار می گیرد ولی در نظر متأخران این قضایا که حاصل است دلالهای ناهمگن یا نسخ پذیر هستند، قضایایی محتمل می باشند که ممکن است با افزایش معلومات، کذب آنها آشکار شود. مقایسه این دو منظر، بصیرت هایی در مورد سیر ذهنی انسانها هنگام حدس و نتایج حاصله از این سیر به ما می دهد.
صفحات :
از صفحه 8 تا 30
ضرورت و دوام در منطق ابن سینا و مقایسه آن با منطقیان دیگر
نویسنده:
منوچهر صانعی دره بیدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم ضرورت و رابطه مفهوم آن با دوام از مباحث دشوار فهم در منطق موجهات‌ است. ابن سینا گاه ضرورت را به دوام که از لوازم ضرورت است تفسیر می‌کند و گاه‌ ضرورت را اخص از دوام می‌داند. اما ضرورت از دیگاه ارسطو نحوه موجودیت امری‌ است که جز به نحوی که هست نمی‌تواند به نحو دیگری باشد. مفهوم دوام ماندگاری‌ محمول در موضوع در طول زمان است در حالی‌ که ضرورت به معنای امتناع انفکاک‌ محمول از موضوع در برخی شرایط است.با این تحلیل ضرورت فرع بر دوام و مشروط به استمرار و معادل اقتضای شرایط موجود خواهد بود.از نظر ابن سینا در علوم یقینی‌ تنها قضایای ضروری کاربرد دارند.ارسطو نیز قضایایی را که پیوند موضوع و محمول‌ در آنها امکانی است فاقد ارزش علمی می‌داند.تفکیک قضایای ضروری و علمی از گزاره‌های امکانی بعدها به صورت تفکیک قضایای تحلیلی و تألیفی(به اصطلاح کانت)و اقسام حمل(به تعبیر صدرا)مطرح گردید. سهروردی ضرورت را جنس جهات سه‌گانه می‌داند. از نظر وی همه قضایای منطقی‌ بتیه‌اند. اسپینوزا نیز به طریقی مشابه با اعلام یگانگی ضرورت و دوام، ضرورت را اقتضای هستی و امکان را ناشی از عدم شناسایی نظام ضروری عالم به شمار می‌آورد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 62
تعریف سه جزئی ابن سینا از معرفت؛ عدول یا پایبندی به تعریف چهارجزئی فارابی؟
نویسنده:
علی شفابخش ،احمد کریمی ،مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئلۀ تعریف «معرفت»، از مهم‌ترین و در عین ‌حال پرچالش‌ترین مسائل در طول تاریخ دانش «معرفت‌شناسی» است. فارابی ـ‌ با تأثیرپذیری فراوان از نظام شناخت‌شناسی افلاطون، به‌ویژه در رساله‌های «تئتتوس»، «منون»، «جمهور»، «اوتیفرون» و «فایدون» ـ معرفت ممکن و مطلوب در حوزۀ جهان‌بینی و گزاره‌های نظری و غیر بدیهی را «معرفت یقینی» می‌داند. تعریف وی از «معرفت یقینی» یا همان «یقین منطقی بالمعنی الأخص» مشتمل بر چهار رکن «اعتقاد جازم صادق ثابت» است. تقریباً تمام فیلسوفان، منطق‌دانان و معرفت‌شناسان مسلمان، اعم از قدما، متأخران و معاصران تعریف فوق را پذیرفته و در تثبیت و تکمیل آن اهتمام ورزیده‌اند. اما در این میان، ابن ‌سینا با ذکر نکردن قید «صدق»، ظاهراً به ارائۀ «تعریفی سه‌جزئی» از معرفت روی آورده است. دربارۀ وجه فقدان مقوّم «صدق» در تعریف ابن ‌سینا از «معرفت»، به ‌طور کلی دو فرضیه قابل تصور است: انصراف و عدول، یا التزام و پایبندی وی به تعریف مشهور. محققان عرصۀ فلسفه و معرفت‌شناسی فرضیۀ دوم را پذیرفته و به منظور اثبات مدعای خود، دست کم دو تفسیر و توجیه مطرح کرده‌اند. در تحقیق حاضر با قبول فرضیۀ دوم، دلایل سایر صاحب‌نظران طرح، نقد و ابطال گشته و سپس تفسیر بدیع سومی مطرح شده و با استناد به چهار قرینه از آثار خود ابن ‌سینا، مدعای اصلی (‌یعنی التزام و باورمندی ابن ‌سینا به همان تعریف چهارجزئی فارابی و مشهور فلاسفه و صوری تلقی شدن تغییر وی به خاطر انتفای مؤلفۀ «صدق» در تعریف معرفت‌) اثبات شده است.
صفحات :
از صفحه 59 تا 77
توصیف و اثبات وجود خدا از منظر ابن سینا،‌ سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:بشیر احمد نهضت؛ استاد راهنما:احمد سعادت؛ استاد مشاور :سید زهیر مسیلینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خدا به عنوان یک وجود برتر و متعالی، همواره یکی از موضوعات مهم برای اذهان بشر بوده است و خرد آدمی که رکنی از ارکان وجودی اوست، هیچ‌گاه از این مهم غافل نبوده است. پژوهش حاضر چگونگی مساله خداشناسی را در دو ساحت عمده توصیف و اثبات وجود آن، از طریق میراث عقلی- فلسفی سه فیلسوف برجسته و تاثیر گزار جهان اسلام، (ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا) مورد بررسی و تحلیل قرار می‌دهد. در ساحت تعریف و توصیف، چگونگی تعریف و توصیف خدا و در ساحت اثبات، مساله برهان پذیری و وجود خدا را با روش فلسفی از منظر سه فیلسوف مسلمان، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. پرداختن به توصیف و اثبات وجود خدا از راه عقل و فلسفه از منظر سه فیلسوف صاحب مکتب (ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا) در اوضاع بغرنج اعتقادی، که عده‌ی به جهت تنگ‌نظری و جمود فکری وعدم توجه به مبانی و روش‌های فلسفی در خداشناسی، مواضع متاقض و متضادی را اتخاذ می‌کنند و از جسم انگاری خدا و عدم شناخت آن از طریق براهین عقلی – فلسفی سخن می‌گویند، برای قشر تحصیل کرده، بسیار آموزنده و مفید است از سوی کشیدن حصاری محکم بر گرد باور به وجود خدا از نفوذ شبهات منکرین و معاندین نیز می‌باشد. موضوع با روش کتاب‌خانه‌ی با رویکرد تحلیلی- توصیفی انجام شده است. در مساله تعریف و توصیف خدا، بعد از ذکر دیدگاه‌ها و تحلیل و بررسی آنها، پژوهش‌گر به این نتیجه رسیده است؛ که خدا از راه لوازم عقلی و ذاتی باب برهان، قابل تعریف و توصیف است، نه از راه تعاریف ذاتی باب ایساغوجی( کلیات خمس) که مشتمل بر جنس و فصل و از نوع تعاریف ماهوی و حدی است. در مساله اثبات وجود خدا نیز بعد از تحلیل و بررسی دیدگاه‌ها، به این نتیجه رسیده است، که اثبات وجود خدا برای انسان، امری کاملا معقول و منطقی است و امتناع ذاتی ندارد و می‌توان وجود خدا را از طریق براهین عقلی- فلسفی از نوع برهان شبیه به لمّ یا برهان لمّ بالعرض، اثبات کرد، نه از طریق برهان لمّ بالذات.
مقایسه آرا ابن سینا و ابن عربی درمسأله اختیار و تقدیر
نویسنده:
سمیه حیران ، عباس احمدی سعدی ، محمدعلی اخگر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این تحقیق مسئلۀ اختیار در انسان و قضا و قدر الهی در آراء ابن سینا و ابن عربی بررسی و سپس مقایسه می شوند. اهمیت تحقیق به سبب ایجاد تمایز میان نگرش فلسفی ابن سینا و نگرش عرفانی-کلامی ابن عربی برای پاسخ به مسئله اختیار در انسان و تقدیر الهی است، در حالیکه هر دو متفکر رویه ای یکسان در تشریح موضوع قضا و قدر و اختیار در بحث فلسفی یا عرفانی وحدت وجود دارند. مهمترین شباهت آراء این دو متفکر در غیر ذاتی دانستن اراده در انسان است که آنرا در پرتو اراده ذاتی خداوند می دانند. مهمترین تفاوت میان آراء ابن عربی و ابن سینا در رابطه با قضا و قدر الهی تکیه و تأکید ابن سینا بر علم عنایی خداوند و تأکید ابن عربی بر حکم الهی است. این تفاوت ریشه در روش نگرش فلسفی ابن سینا و عرفانی-کلامی ابن عربی برای تحلیل موضوع است. در رابطه با اختیار در انسان ابن سینا قائل است که شخص با انجام برخی اعمال توانایی بر اعمال نظر و تغییر سرنوشت خود را دارد و خداوند با قضای الهی چنین خواسته که قطعیت و حتمیت در فعل انسان باشد و قضا پس از اختیار و اراده او باشد و قضای الهی، اختیار در فعل انسانها را مقدر داشته است. از نظر ابن عربی نیز قضا و قدر حکم الهی در مرتبه اعیان ثابته و اقتضائات آنهاست و بنابراین اراده و اختیار انسان نیز در حیطه آنهاست. و قضا و قدر نقض کننده اختیار و اراده انسان نیست. روش این تحقیق بر اساس توصیفی-تحلیلی و بر با استفاده از متون کتابخانه ای است.
صفحات :
از صفحه 117 تا 136
بررسي تطبيقي عالَم خيال از منظر بوعلي سينا، شيخ اشراق وملّاصدرا
نویسنده:
‫محمدخان کاظمي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫پژوهش حاضر مي‌کوشد ديدگاه‌هاي فيلسوفاني همچون: بوعلي سينا، شيخ اشراق و ملاّصدرا درباره ماهيت عالَم خيال و ويژ‌گي‌هاي آن را با يکديگر مقايسه و مشخّصات اين عالَم در دو قوس صعود و قوس نزول را با استفاده از قواعد فلسفي و قوانين عقلي و عرفاني تجزيه و تحليل کند. نگارنده نخست با تعريف عالَم خيال در لغت و اصطلاح و تقسيمات آن، و نيز تبيين وجوه تمايز بين عالَم خيال در قوس نزول و صعود، سير تاريخي نظريات فلاسفه درباره عالَم خيال را وارسي و ديدگاه‌هاي افلاطون، ارسطو، فلوطين و برخي عارفان و سرانجام، نظريه سه تن از دانشمندان بزرگ اسلامي يعني بوعلي سينا، شيخ شهاب‌الدين سهروردي، معروف به شيخ اشراق و صدرالمتألهّين شيرازي را که به ترتيب داراي مکتب هاي فلسفي مشّا، اِشراق و حکمت متعاليه بوده‌اند نيز در اين باره منعکس کرده است. وي در ادامه از منظري قرآني و روايي به تبيين ماهيت عالَم خيال و ويژگي‌هايش پرداخته و آن را در دو قوس صعودي برزخي معنا کرده است. در بخش ديگري از تحقيق، عالَم خيال منفصل واکاوي و ديدگاه‌هاي ابن سينا، شيخ اشراق و ملاّصدرا و اختلاف نظر آنان در نفي يا اثبات اين عالَم با هم مقايسه مي‌گردد. در همين زمينه نويسنده ادلّه اثبات وجود عالَم خيال در قوس نزول (عالَم خيال منفصل) را با استفاده از قاعده امکان اَشرف و تقرير اين سه فيلسوف از قاعده مزبور براي اثبات آن را بيان، و نحوه اقامه برهان در اين زمينه را ارائه کرده است. در فصل چهارم به اثبات وجود عالَم خيال در قوس صعود (عالَم خيال متّصل) از منظر سه فيلسوف مذکور پرداخته و نوع نگرش آنان در اين زمينه به تصوير کشيده شده است. در همين راستا مجرّد يا مادّي بودن عالَم خيال و ثمرات اثبات تجّرد قوّه خيال بيان گرديده و اثبات عالَم برزخ صعودي و نيز بقاي تمام نفوس پس از مرگ، از ثمرات اثبات تجرّد آن دانسته شده است. نويسنده در جمع‌بندي آراي اين فلاسفه نتيجه مي‌گيرد: ابن سينا و شيخ اشراق به دليل انکار تجرّد قوّه خيال متّصل را منکر شده‌اند؛ از اين رو به عقيده ابن سينا به لِحاظ عقلي، هيچ نَفسي از انسان پس از مرگ همراه بدن او نيست، بلکه آنچه از انسانها باقي مي‌مانَد، چيزي جز ارواح نامتجسّد نيست. به نظر شيخ اِشراق، نفوس انسانها بعد از مرگ اگر در علم و عمل کامل باشند، به عالم عقول متصّل مي‌شوند و در غير اين صورت با قالب‌هاي مثالي که از پيش در عالَم خيال منفصل وجود دارند، همراه خواهند بود. ملاّصدرا به دليل اثبات تجرّد قوّه خيال و حرکت جوهري به عالَم خيال متّصل معتقد است؛ از اين رو به عقيده ايشان تمام نفوس پس از مرگ در برزخ صعودي با بدن جسماني همراه هستند، که اين بدن‌ها از افعال و ملکات نفساني انسان‌ها که در دنيا آن‌ها را کسب کرده‌اند، نشأت گرفته است.
  • تعداد رکورد ها : 3141