مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 90
تفسیری از هستی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Joseph Owens (جوزف اونز)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Bruce Publishing Company,
چکیده :
ترجمه ماشینی: مرور کتاب: این تفسیر از هستی از خطوط آشنای تومیستی پیروی می کند، اما تکرار صرف نیست. در چارچوب پیشینه تاریخی و جریان های کثرت گرای اندیشه معاصر مطرح می شود. مؤلف خاطرنشان می کند که فلسفه اصیل باید خلاق باشد، نه، در واقع، آفریده ای از هیچ چیزی جز تکامل خلاقانه ای که ادامه روند رشد و رشد بینش هایی است که نشان دهنده پیشرفت درک انسان است. "تومیسمی که به طور محدود "تومیست" است، نمی تواند امیدوار باشد که یک تومیسم واقعی باشد." (ص 147) این اثر به طرزی طراوت آمیز به روی علایق فیلسوفان نه تنها غرب، بلکه در این عصر جهان گرایی، امیدواریم شرق نیز باز است. مشکل وجود از آنجا ناشی می شود که اگرچه وجود اشیاء به اعتراف معلوم است، اما تفسیر این واقعیت به هیچ وجه به راحتی قابل دستیابی یا توافق نیست. آیا وجود اشیا یک رویداد تاریخی صرف است که می‌توان آن را از نظر فلسفی بی‌اهمیت رد کرد، یا حامل گسترده‌ترین و مهم‌ترین پیامدهای فلسفی است؟ به ما گفته می شود که پاسخ بستگی به این دارد که هستی چگونه درک و تصور شود. درک اولیه ما از وجود اشیا در هیچ مفهومی حاصل نمی شود، زیرا مفاهیم محتوای وجودی ندارند. از نظر مفهومی، صد دلار یکسان است، خواه دلار وجود داشته باشد یا نباشد. با عقل می توان شیء و وجود را جدا از هم در نظر گرفت و خود مفاهیم حتی در ترکیب، مانند کوهی از طلا واقعی، بیانگر وجود چیزی نیست. ما وجود چیزها را به گونه ای درک می کنیم که بدانیم چیزی وجود دارد، نه صرفاً تصور، بلکه در عمل قضاوت کردن. مفهوم سازی و قضاوت همیشه با یکدیگر همراه هستند، اما آنها دو نوع فعالیت فکری متفاوت هستند که هر کدام موضوع خاص خود را دارند. قضاوت یک فعالیت پویا و ترکیبی است و مشروط به زمان است. وجود به مثابه موضوع حکم نیز یک فعلیت ترکیبی، پویا و شرطی زمانی است. وجود دو راه یا مرتبه است، حقیقی و معرفتی، و اینها با احکام مختلف شناخته می شوند. هستی که ابتدا با قضاوت شناخته می شود، تحلیل و تفسیر می شود تا نکات برجسته متافیزیک واقع گرایانه را به گونه ای بیان کند که در بیشتر موارد، واضح و قانع کننده باشد. این اثری است که شایستگی مطالعه دقیق را دارد و به خوبی جبران خواهد کرد. به طرق شگفت انگیزی این جایگاه اصلی را آشکار می کند که شناخت ما از هستی از طریق قضاوت به دست می آید، نه از طریق دلهره صرف. تحليل هستي كه ابتدا از طريق حكم دريافت مي‌شود، به دنبال منشأ هستي در يك علت كارآمد است كه خود وجود موجود است و از اين اصل، پيامدهاي تركيبي با اهميت حياتي در مورد افاضه وجود به مخلوقات، به ويژه در رابطه با آزادی انسان و روح انسان 152 بررسی کتاب، با این حال، برخی از رزروها باید انجام شوند. نویسنده در وهله اول واقع گرایی را که فرض می کند تحلیل نمی کند یا توجیه انتقادی می کند. او نظم لازم را در مفاهیم و قضاوت های بدوی ما نشان نمی دهد که از طریق آن بدانیم چیزی با وجود واقعی یا طبیعی خود متمایز از دانش ما از آن وجود دارد. این تحلیل را سنت توماس هم در Summa Theologiae (I, q. 11, a. 2 ad 4) و هم در جاهای دیگر انجام داد و در واقع یکی از دستاوردهای بزرگ او بود. علاوه بر این، می‌توان به شیوه‌ای که نویسنده در مقابل ابژه‌های مفهوم‌سازی و قضاوت قرار می‌دهد و نحوه ارتباط او با این اعمال مختلف اعتراض کرد. عقل می تواند یک چیز و وجود آن را جداگانه تصور کند، اما به نظر می رسد این روش معمول تصور نیست. معمولاً ما باید بدانیم که چیزی وجود دارد قبل از اینکه بتوانیم بدانیم چیست، و برخی از دلهره‌های بدوی باید مقدم بر قضاوت باشند که با ترکیب یا تقسیم مفاهیم در پرتو اشیاء شناخته شده انجام می‌شود. به نظر می رسد که ادراک باید به نحوی به وجود برسد، حتی اگر به طور مشخص یا صریح نباشد، و هنگامی که صریحاً از طریق قضاوت شناخته شد، می توان این علم را در مفهوم شیء در ...
ارزیابی و تحلیل معرفت شناختی، هستی شناختی و معناشناختی صفات الاهی در اندیشه ابومنصور ماتریدی
نویسنده:
پدیدآور: علی محمدی استاد راهنما: سیدلطف‌الله جلالی استاد مشاور: سیدابوالحسن نواب استاد مشاور: عبدالمؤمن امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از مسائل کلیدی اعتقادی بعد از اثبات خداوند بحث صفات الاهی است. ابومنصور ماتریدی بنیان-گذار مکتب ماتریدیه و پیروان وی شناخت صفات الاهی را بهترین راه برای شناخت و معرفت خداوند دانسته‌اند. مسأله این پژوهش تبیین و تحلیل ابعاد گوناگون معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و معنا‌شناسی اسماء و صفات الاهی در اندیشه و نگرش ابومنصور ماتریدی است تا مشخص گردد که بنیان‌گذار مکتب ماتریدی با استفاده از چه مبانی و اصولی موفق به نظام‌مند ساختن آموزه‌های کلامی مکتب خویش در بحث صفات الاهی شده است. ماتریدی با تکیه بر دو رکن عقل و نقل و حفظ استقلال عقل در مباحث معرفت‌شناختی صفات الاهی، با استفاده از ادله نقلی در شناخت صفات ذاتی، عقلی و نیز صفات خبری در این مسیر گام نهاده است. در هستی‌شناسی صفات، اصل وجود صفات به مثابه اموری واقعی را می‌پذیرد و در مورد کیفیت شناخت و نیز اثبات صفات، ارزش والایی برای عقل قائل شده و از سه طریق حدوث عالَم، نفی نقص و عیب از ذات باری و ثبوت اوصاف کمالی، و تفکر در ویژگی‌های جهان آفرینش در جهت شناخت و اثبات صفات الاهی می‌کوشد. علاوه بر ادله کلی اثبات صفات، ادله عقلی و نقلی برای اثبات هر یک از صفات در جای خود محفوظ بوده و مورد استفاده وی قرار می‌گیرد. به باور ماتریدی و سایر کلام‌پژوهان پیرو وی، هرچند صفات الاهی امور واقعی و موجودند، ارتباط میان ذات با صفات بر اساس نظریه «لا هو و لا غیره» قابل تفسیر است؛ یعنی صفات نه عین ذات الاهی‌اند و نه غیر از آن. بی‌تردید ماتریدی در تبیین این نظریه، با ابهام‌ها و چالش‌های بسیار مواجه است. وی در حوزه معناشناسی صفات نیز با استفاده از نقل و عقل با تأکید بر استدلال‌های عقلانی به خصوص در حوزه صفات خبری ذاتی و فعلی می‌کوشد تا معناهایی عقل‌پذیر برای صفات الاهی ارائه دهد و در مواردی که دربردارنده متشابهات و دارای کاربردی مجازی بوده، ماتریدی ضمن دست کشیدن از ظواهر الفاظ، به تنزیه خداوند از جمیع جهات نقص، و تأویل صفات خبری بر اساس داده‌های عقلی، آیات محکم قرآنی و نظریات اهل لغت رأی می‌دهد و در مواردی تفویض و واگذاری فهم معنای صفات خبری به خدا، مختار ماتریدی و پیروان وی بوده است. نوشتار حاضر با بررسی منابع کتابخانه‌‌ای و جستجو و تتبع در آثار و منابع بنیان‌گذار مکتب ماتریدی و سایر متکلمان پیرو وی و نیز پژوهش‌های صورت گرفته در این زمینه، و گردآوری داده‌‌ها و تحلیل آن‌ها به روش توصیفی‌تحلیلی، به نگارش در آمده است.
متافیزیک منطق موجهات از منظر ابن‌سینا
نویسنده:
ملیحه احسانی نیک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاههای مختلفی پیرامون رابطة منطق و فلسفه به عنوان علمی که به شناخت هستی می پردازد، شکل گرفته است که از نفی هرگونه رابطه تا اثبات وجوه هستی شناسانة منطق را شامل میشود. پرداختن به مبادی هستی شناسانة منطقِ موجهات فرع بر پذیرش رابطة اثباتی میان آندوست. پژوهش حاضر قصد دارد چنین ارتباطی را از دیدگاه ابن سینا بررسی کند و در پی آن است که بیابد ابن سینا چگونه جهات منطقی را در متافیزیک خود بنیان مینهد. ابن سینا در علم شناسی بر این باور است که همة علوم، در اصول و مبادی خود وامدار فلسفه اند. علم منطق نیز چنین است و مبادی آن در فلسفة اولی اثبات می شوند. بنابراین نمی توان هستی شناسی و متافیزیک ابن سینا را رد کرد و از منطق او سخن گفت. به همین ترتیب مبادی منطق موجهات نیز در متافیزیک او پی ریزی می شوند. ضرورت و امکان در فلسفة ابن سینا نحوه های مختلف بروز هستی را توصیف می کنند و از این رو کامالً در هستی شناسی او ریشه دارند. بنابراین هر جهتی که او در منطق مطرح می کند پشتوانة متافیزیکی دارد و به معنای هستی شناسانة ضرورت یا امکان ارجاع میدهد. حتی جهات زمانی نیز با توصیفات او از موجودات امکانی و زمان مند در ارتباط هستند. ابن سینا برای نشان دادن بُعد متافیزیکی جهات، تفکیک ماده از جهت را مطرح میکند و به جهت حمل و جهت شئ می پردازد.
هستی شناسی رویداد طبیعت
نویسنده:
Said Mikki: سعيد مكي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: ما هستی‌شناسی رویدادی جدیدی از جهان را پیشنهاد می‌کنیم که بخشی از یک رویکرد کلی به فلسفه است که مبتنی بر ترکیب ایده‌هایی از علم، هستی‌شناسی و فلسفه طبیعت است. در حالی که موضع مورد حمایت در اینجا مبتنی بر علم و فلسفه است، اما تلاش می‌کند با ابداع و کاوش یک سری مفاهیم هستی‌شناختی فنی (طبیعی‌شده یا طبیعت‌گرایانه) مانند پیوستگی، کل، جهانی، آشوب، مجموعه رویداد، فراتر از هر یک از آنها حرکت کند. و Nonspace. یک موضوع اصلی در هستی شناسی رویداد ما، ترسیم یک نقد اساسی از نظریه ارگانیسم و ​​سازمان است، به ویژه زمانی که دو مورد اخیر به عنوان فرآیندهایی در فضا-زمان در نظر گرفته شوند. به طور خاص، و به دنبال سرنخ‌های قبلی، ما دکترین فضازمان را با این استدلال که از نظر هستی‌شناختی بنیادی نیست، مورد انتقاد قرار می‌دهیم، جایی که پیشنهاد می‌کنیم که جایگزین آن با مفاهیم هستی‌شناختی طبیعی‌تر اولیه‌تر از فضا مانند فضا و غیرفضا شود. هستی‌شناسی رویداد طبیعت را می‌توان یک نگرش جایگزین رادیکال نسبت به رابطه انسان و طبیعت در نظر گرفت، نگرشی که در واقع بارها، هر چند تحت عناوین بسیار متفاوت، توسط متفکران پراکنده متعدد در طول تاریخ ایده‌ها مورد بررسی قرار گرفته است. ما برخی از متفکران گذشته را بررسی می کنیم که به این مجموعه فکری کلی اما هنوز هم نامنسجم کمک کرده اند، از جمله لایب نیتس، هایدگر، سیموندون، رویر، دلوز، وایتهد و گاتاری. هدف این مقاله ارائه دیدگاهی فشرده در سطح بالا در مورد این موضوع بسیار پیچیده و هنوز در حال تحول است که برای مخاطبان زیادی، نه لزوماً فقط فیلسوفان، بلکه دانشمندان، ریاضیدانان، فن‌آوران، الهی‌دانان، جامعه‌شناسان، هنرمندان و روانشناسان در نظر گرفته شده است.
Russell-Meinong Tartışması Üzerine
نویسنده:
Çağdaş Burak KARATAŞ: چاگداش بوراک کرتاش
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: بحث راسل- ماینونگ بحثی است که در آغاز قرن گذشته صورت گرفت. محورهای بحث اساساً در مورد چگونگی درک وجود، آنچه گفته می شود وجود دارد، شرایط شیء بودن و در این زمینه، رابطه هستی شناسی و منطق است. این دو متفکر در برخی مسائل با یکدیگر اتفاق نظر دارند، اما در برخی موارد با یکدیگر اختلاف دارند. راسل استدلال می‌کند که گزاره‌هایی که شامل ابژه‌های ناموجود هستند، اصول عدم تناقض را نقض می‌کنند و میانه را حذف می‌کنند، و این اشیا باید از هستی‌شناسی حذف شوند. نظریه ابژه ماینونگ، شیوه های هستی را متمایز می کند و تعیین اصول منطق را محدود می کند. جست‌وجوی او برای یافتن پاسخ‌هایی برای این ایده‌ها، راسل را بر آن داشت تا نظریه توصیفات خود را معرفی کند. راه‌حل‌های ارائه‌شده توسط نظریه توصیف‌ها و سادگی آن باعث شده است که در طول این سال‌ها این تصور به وجود آید که راسل در این بحث حق داشته است. با این حال، با تحولات مختلف در متافیزیک و منطق، این بحث مورد بازنگری قرار گرفته است. به لطف این بازنگری، امکان طرح تفاسیر جدید از بحث آشکار شده است. در نتیجه، نظریه های متافیزیکی معاصر مختلفی پدید آمده اند. در این پژوهش ابتدا انتقادات راسل علیه ماینونگ مطرح خواهد شد. سپس نظریه اشیاء ماینونگ به صورت جامع ارائه خواهد شد. بنابراین، شباهت ها و تفاوت های بین درک آنها ارزیابی خواهد شد. در این چارچوب دلایل بازنگری در بحث و تفاسیر گوناگونی که از آن ارائه شده و بازتاب های بحث در متافیزیک معاصر بیان می شود.
عقل و الوجود
نویسنده:
يوسف كرم
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مؤسسة هنداوي للتعليم والثقافة ,
فلسفة الوجود [أمل مبروك]
نویسنده:
أمل مبروك
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
درسگفتار هستی‌ شناسی و فلسفه اگزیستانس
مدرس:
احمد رجبی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در درس‌گفتارهای هستی‌شناسی و فلسفه اگزیستانس به دنبال تبیین جدیدی از جایگاه فلسفی و هستی‌شناختی مفهوم “اگزیستانس” هستیم به معنایی که این مفهوم در سیاق فلسفه‌های اگزیستانس پیدا کرده است، یعنی مفهومی اختصاصی که منحصرا برای وجود موجود انسانی به کار می‌رود. انتقال و تحول معنایی‌‌ای که در مفهوم عام وجود (existentia) رخ می‌دهد تا آن را در وجود انسان منحصر کند، از حیث ضرورت فلسفی‌اش کمتر به عنوان مساله‌ای مستقل پیش از ورود به محتوای فلسفه‌های اگزیستانس مورد پرسش و بحث قرار گرفته است. در این درس‌گفتارها می‌کوشیم دقیقا به طرح این مساله بپردازیم که با چه ضابطه و ضرورت فلسفی‌ای میتوان چنین انتقالی را فهم‌پذیر کرد و بدین معنا چگونه می‌توان طرح مفهوم اگزیستانس به منزله وجود خاص انسان را بر حسب یک ضرورت هستی‌شناختی دریافت. برای ورود به طرح این مساله، ضرورت هستی‌شناختی شکل‌گیری مفهوم اگزیستانس را بر حسب مساله وجود نخستین یا فرد (جوهر اول) در افق اندیشه باستان و فلسفه ارسطو، سپس بر حسب مساله وجود در تمایز از ماهیت در افق فلسفه قرون وسطی و اندیشه ابن سینا و توماس، و سپس مساله وجود خارجی و خارجیت جهان در افق فلسفه مدرن و اندیشه دکارت و کانت بررسی می‌کنیم. سپس بر اساس چارچوب‌ به دست آمده ذیل مفهوم عام وجود، مفهوم ماهیت، و مفهوم جهان به تفسیر واسازانه هایدگر از تاریخ متافیزیک رجوع میکنیم تا از دل آن بتوانیم ضرورت هستی‌شناختی مفهوم اگزیستانس به منزله وجود اختصاصی انسان را در مقام پاسخی ضروری به مسائل و معضل‌های عمده هستی‌شناسی آشکار سازیم. در طول جلسات بخش‌هایی از درس‌گفتار مسائل بنیادین پدیدارشناسی هایدگر در تفسیر نظریه کانت درباره وجود و نیز تفسیر تمایز میان وجود و ماهیت در فلسفه قرون وسطی و نیز بخش‌هایی از کتاب وجود و زمان و رساله درباب ذات بنیاد درباره مفهوم جهان به بحث گذاشته می‌شود. کوشش می‌شود نشان داده شود که جایگاه مفهوم اگزیستانس در فلسفه‌های اگزیستانس، یک راه دلخواه و بی‌ضرورت عقلی با صبغه‌های صرفا احساسی و فردی، روان‌شناختی یا ادبی و مانند اینها در تاریخ فلسفه نیست، بلکه اگر با توجه به استلزامات هستی‌شناختی‌اش لحاظ شود، چگونه پاسخی به معضلات عمده هستی‌شناختی فلسفه تاکنون بوده و به چه معنا پاسخی ضروری به امکان فلسفه به معنای دانش نخستین است. درس‌گفتارهای حاضر در نیم‌سال دوم ۹۹-۱۴۰۰ در مقطع کارشناسی ارشد گروه فلسفه دانشگاه تهران در قالب درس ۲ واحدی و به صورت مجازی و آنلاین برگزار شده است.
در ب‍اب‌ ه‍س‍ت‍ی‌ و ذات‌
نویسنده:
ن‍وش‍ت‍ه‌ ت‍وم‍اس‌ آک‍وئ‍ی‍ن‍ی‌؛ ت‍رج‍م‍ه‌ ف‍روزان‌ راس‍خ‍ی‌؛ وی‍راس‍ت‍ه‌ م‍ص‍طف‍ی‌ م‍ل‍ک‍ی‍ان‌
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ت‍ه‍ران‌: ن‍گ‍اه‌ م‍ع‍اص‍ر,
  • تعداد رکورد ها : 90