مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 382
جایگاه معرفت شناسی در اندیشه مارتین هایدگر (دانش، هنر، پدیدارشناسی) [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
William James Bartels
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مارتین هایدگر در تعقیب معنایی وجود، مکررا معرفت شناسی را کوته بینانه، ناکارآمد و بی فایده رد کرد. به نوبه خود، بسیاری از انتقادات هایدگر بر عدم وجود توجیه معرفت شناختی کافی برای ادعاهای خود متمرکز شده است. بنابراین، به نظر می رسد تنها رابطه ممکن بین هایدگر و معرفت شناسی، محکومیت متقابل باشد. این پایان نامه این مفهوم را به چالش می کشد. از نظر هایدگر، معرفت شناسی بیان یک هستی شناسی تقلیل گرایانه است که کل سنت غربی را القا می کند. بنابراین، معرفت شناسی همه هستی را به حضور صرف تقلیل می دهد و همه دانش را وادار می کند تا با یک معیار واحد مطابقت داشته باشد. هایدگر معرفت‌شناسی را محکوم می‌کند زیرا نه مقدمات هستی‌شناختی ناکافی آن را تحمل می‌کند و نه نتیجه‌گیری‌های معرفت‌شناختی متکبرانه آن را. برای پرهیز از این محدودیت‌ها، هایدگر اولیه (H I) می‌خواست هستی‌شناسی را از طریق نمایشگاهی پدیدارشناسانه از ساختارهای متعالی بیابد که درک هستی را برای انسان ممکن می‌سازد. درک هستی خود شرط امکان همه اشکال معرفت است. بنابراین، H I نیز در تلاش برای پایه‌گذاری معرفت‌شناسی بود. «دید» پدیدارشناختی قرار بود دانش لازم برای این پایه گذاری را فراهم کند. با این حال، هایدگر متأخر (H II) یک جهش معرفت‌شناختی از دانش به عنوان دید پدیدارشناختی و به دانش به عنوان بینش هنری انجام داد. او که نگران یافتن هستی‌شناسی یا معرفت‌شناسی نبود، فقط می‌خواست شاعرانه درباره هستی تأمل کند. چنین معرفت انعکاسی از هستی، مانند بینش هنری، نیازی به توجیه ندارد، زیرا هیچ ادعایی برای حقیقت ندارد. صرفاً بینش‌های ایمان‌مانند شخصی را بیان می‌کند که هدف آن روشنگری و تفکر است. به نظر من، تلاش H I برای زمینه سازی متعالی دانش شکست خورد، و اندیشه H II یک دوگانگی غیرضروری بین بینش هنری و سایر اشکال دانش ایجاد می کند. اما هنوز هم می‌توان از هایدگر بینش‌هایی کسب کرد که با معرفت‌شناسی مرتبط باشد. H I ضرورت قرار دادن هرگونه بحث شناخت را در چارچوب کامل وجود انسان به عنوان یک کل نشان می دهد. H II اجتناب ناپذیری داشتن برخی اعتقادات اساسی ایمان مانند را نشان می دهد که چارچوبی را تشکیل می دهند که در آن ما جهان خود را تجربه کرده و می شناسیم. این بینش ها نقطه شروع امیدوارکننده ای برای توسعه معرفت شناسی به اندازه کافی گسترده است که دانش دینی، زیبایی شناختی و اخلاقی و همچنین دانش علمی را پوشش دهد.
چرا بپرسیم: معرفت شناسی پرسشگری [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Lani Watson
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : تصور کنید یک روز زندگی کنید بدون اینکه حتی یک سوال بپرسید. چرا آن را امتحان نکنید. چه مدت قبل از اینکه یک سوال در ذهن شما ظاهر شود. چه مدت قبل از آن که مجبور شوید، به زور یا عادت، آن را بپرسید. سوال کردن بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره ماست. ما از آن برای یادگیری، برقراری ارتباط، بیان خود و درک دنیای خود استفاده می کنیم. سؤال کردن ما را به اهداف مشترک پیوند می دهد، به ما امکان می دهد زمینه های مشترک ایجاد کنیم و ابزاری حیاتی در جستجوی روزانه ما برای اطلاعات است. آنچه می‌پرسیم، چگونه می‌پرسیم و کجا، کی، و از چه کسی می‌پرسیم، بخش بزرگی از آنچه را که در مورد دنیای خود و افرادی که آن را با آنها به اشتراک می‌گذاریم می‌دانیم تعیین می‌کند. به همین دلیل است که سؤال کردن اهمیت دارد. صرف نظر از اینکه ما چه کسی هستیم، پرسشگری جایگاهی آشنا، همه جا حاضر و ضروری در زندگی ما را اشغال می کند. این پایان نامه به بررسی ماهیت و ارزش پرسشگری می پردازد. در فصل اول با مروری بر تاریخچه پرسشگری در سنت فلسفی غرب، کشف نقش‌های متفاوت برای پرسشگری در زمینه‌های تاریخی متمایز، و تغییر نگرش نسبت به این عمل در راستای تعهدات معرفت‌شناختی، آغاز می‌شود. در فصل دوم، زمینه‌ای معاصر برای معرفت‌شناسی پرسش ارائه می‌شود، که نشانه‌ای از ماهیت و دامنه تحقیقات فلسفی معاصر در مورد پرسشگری ارائه می‌کند، و یک زمینه معرفت‌شناختی معاصر را برای تحقیق ترسیم می‌کند. فصل سوم بررسی تحلیلی را آغاز می‌کند و توصیفی از پرسش را به‌عنوان یک عمل معرفتی اجتماعی، و توصیفی از پرسش‌ها را به‌عنوان اعمال، با تکیه بر نتایج یک نظرسنجی آنلاین بزرگ ارائه می‌کند. فصل چهارم ارزش پرسشگری را بررسی می‌کند و نقش آن را در کسب کالاهای معرفتی، مانند دانش و درک، و در انتشار این کالاها در جوامع معرفتی برجسته می‌کند. فصل پنجم ماهیت و عملکرد پرسش‌های خوب را بررسی می‌کند، گزارشی مبتنی بر مؤلفه از پرسش‌های خوب ارائه می‌کند، و از نتایج یک مطالعه تجربی اولیه که با دانش‌آموزان انجام شده است، استفاده می‌کند. فصل ششم ماهیت پرسشگری فضیلت‌آمیز را بررسی می‌کند، توصیفی از فضیلت فکری کنجکاوی ارائه می‌دهد و نقش متمایز کنجکاوی را در زندگی فضیلت‌آمیز فکری برجسته می‌کند. در نهایت، فصل هفتم نقشی را که پرسشگری در تعلیم و تربیت بازی می‌کند بررسی می‌کند و استدلالی در حمایت از آموزش برای پرسشگری فضیلت‌آمیز ارائه می‌کند. بررسی معرفت‌شناختی پرسشگری ماهیت و اهمیت اساسی آن را در بر می‌گیرد. سؤال کردن به دلیل هدفی که انجام می دهد اهمیت دارد. که پیدا کردن چیزها ما سؤالاتی را مطرح می کنیم تا اطلاعاتی را جمع آوری کنیم که بر اساس آن باورها را شکل می دهیم و تصمیم می گیریم که چگونه عمل کنیم. از طریق اطلاعاتی که جمع آوری می کنیم و باورهایی که شکل می دهیم به دانش و درک می رسیم. سؤال کردن اهمیت دارد زیرا اساس آنچه را که ما به عنوان افراد و جوامع می دانیم و درک می کنیم، تشکیل می دهد. این پایان نامه پرسشگری را در پرتو اهمیت معرفتی محوری آن بررسی می کند. به این ترتیب، زمینه را برای معرفت شناسی پرسشگری فراهم می کند.
معرفت شناسی اخلاقی جان لاک [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
John Colman
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مفسران لاک تقریباً به اتفاق آرا به این نتیجه رسیده اند فلسفه اخلاق از نظر او دچار تناقضات شد. در این پایان نامه تلاش برای کشف یک نظریه اخلاقی سازگار در لاک انجام شده است نوشته ها یک موضوع، اظهارات پراکنده او را در مورد آن یکی می کند اخلاق: مشکل معرفت اخلاقی. برای لاک این مشکل لم درگیر این سوال است که چگونه مردان باید اخلاق را بشناسند، قانون طبیعت. تصور او از یک قانون اخلاقی که بر بشریت توسط خداوند ابتدا در برابر این ایراد که اخلاق را کاهش می دهد، دفاع می شود تمایز با دستورات دلخواه قانون اخلاقی باید باشد اگر چیزی به نام تکلیف اخلاقی وجود داشته باشد، دستورات خداوند را صادر می کند با این حال، محتوای تعهد اخلاقی ناشی از خودسری نیست دستورات، اما از حقایق طبیعت انسان. سوال این است که چگونه می توان محتوای قانون را از یک ملاحظه استخراج کرد؟ از طبیعت انسان؟ برای پاسخ به این امر لازم است موقعیت معرفتی کلی لاک را بررسی کنید. از لاک دفاع می شود در برابر این انتقاد که او همه موارد شناخت درون را محدود می کند چارچوب ایده ها برداشت لاک از ایده بررسی می شود و انتقاد کرد؛ و سپس استدلال می شود که روایت او از دسته خاصی از ایده ها (یعنی مفاهیم اخلاقی) که در نظم استفاده می شود گفتمان اخلاقی اولیه یک نظریه شناختی از قضاوت های اخلاقی به دست می دهد. شرح مفاهیم اخلاقی نیز پروژه لاک را پیشنهاد می کند یک علم شبه ریاضی اخلاق. این پروژه نمی تواند انجام شود. با این حال، حتی اگر نشان دادن اخلاق ممکن بود، هیچ ارزشی نخواهد داشت، مگر اینکه مطمئن باشیم که خودمان مفاهیم اخلاقی واقعاً قانون عینی طبیعت را منعکس می کردند. هو؛؟ پس آیا این باید شناخته شود؟ لاک مخالف دیدگاه رایج است که بتوانیم به طور شهودی از حقیقت اخلاقی آگاه شویم. بلکه، اعتبار مفاهیم اخلاقی باید در پرتو انسان تعیین شود میل به خوشبختی در نهایت، نظریه احکام اخلاقی توسعه یافته از شرح لاک از مفاهیم اخلاقی در برابر بررسی می شود پس زمینه ایرادات استاندارد معینی علیه هر شناختی نظریه اخلاق
هستی شناسی وحی در حکمت متعالیه و عرضه آن بر آیات و روایات با تاکید بر دلالت های معرفت شناختی آن
نویسنده:
نویسنده:مهدی منصوری؛ استاد راهنما:احمد واعظی؛ استاد مشاور :محمدمهدی گرجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
وحی، مقولهای است که امکان تحلیل و تبیین را از جهات گوناگونی دارد؛ از جمله آن جهات، تحلیل و تبیین هستیشناسانه و معرفتشناسانه میباشد. در این رساله با محوریت مبانی و نظرات صدرالمتألهین، در ابتداء به طور هستیشناسانه و پس از آن معرفتشناسانه به تحلیل و تبیین مقولۀ وحی پرداخته میشود و به جهت سنجش چنین تحلیل و تبیینی، به آیات و روایات عرضه میشود و نشان داده میشود که عقالنیت صدرایی در مورد وحی، چه میزان به عقالنیت برخاسته از آیات و روایات دربارۀ وحی نزدیک میباشد. در این رساله به خوبی مشهود است که نگاه خوشبینانهای مبنی بر تقرّب عقالنیت صدرایی در مورد وحی در نسبت به عقالنیت قرآنی و روایی در مورد وحی وجود دارد و میتوان از جملۀ بهترین تحلیل و تبیینها در مورد وحی که خود را به آیات و روایات نزدیک نموده است، دانست. در بخش هستیشناسانه، به چهار بحث پرداخته میشود؛ اول: چیستی وحی و الهام که در این بخش نشان داده میشود که جهت تمثّلی و تخیّلی و صوری، وجهی موثِّر در وحی میباشد و همین از جمله تفاوتهای اصلی میان وحی و الهام میباشد؛ دوم، قابل و فاعل وحی؛ که در این مبحث معلوم میشود که قابل وحی جهت قابلیّت، از چه شرایطی میبایست برخوردار باشد و فاعل وحی، فاعلیت موهبتی است. سوم، کیفیت نزول وحی است که در این مبحث نشان داده میشود که وحی از مراحلی برخوردار است که عبارت است از: وحی بی واسطه، وحی عقلی، وحی مثالی، وحی طبیعی و حسّی برای نبی، وحی طبیعی حسّی برای مردم عادّی. چهارم، تحلیل و بررسی رویکرد تجربی به وحی است که در نهایت نشان داده میشود وحی را نباید به تجربه تقلیل بخشید. در بخش داللتهای معرفتشناسانۀ وحی، به معرفتی بودن وحی و داللتهای آن و طبقه بندی معرفت وحیانی اشاره میگردد و نشان داده میشود که از چه ویژگی هایی برخوردار میباشد.
معرفت شناسی حجیت ذاتی قطع
نویسنده:
نویسنده:محمدحسین صفایی؛ استاد راهنما:حسین واله؛ استاد مشاور :غلامحسین عمادزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
نظریه حجیّت ذاتی قطع به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین راه‌کارهای معرفی‌شده برای استنباط احکام الهی از ادله معتبر، موردتوجه شیخ انصاری و اصولی‌های امامیِ پس از او قرار گرفته است. با نگاهی فلسفی به این نظریه‌ی اصولی و درنظرگرفتن نسبت حجّیت قطع با فلسفه اخلاق در مرحله اول و نسبت فلسفه اخلاق با معرفت شناسی در مرحله دوم، لزوم رعایت وظایف معرفت‌شناختی در رسیدن به حجّت اصولی به دلیل ماهیت هنجاری یا تکلیفی قطع به اوامر مولا مشخص می‌شود؛ باتوجه‌به اینکه حجّت اصولی (معذّر و منجّز) و عقلانیت عملی در فلسفه اخلاق هر دو به معنای استحقاق پاداش و یا مجازات هستند می‌توان حجیّت قطع را در قالب انواع دیدگاه‌های اخلاقی در ساحت‌های معنایی و وجودی به‌صورت مدون‌تری موردبحث قرارداد که این امر در ادامه زمینه ساز معرفت‌شناسی قطع نیز خواهد شد. واقع‌گرایی متافیزیکی اصولی‌ها در حوزه احکام الهی به دلیل قبول خطاپذیری استنباط و تقرر احکام الهی ورای رأی مستنبِط، درون‌گرایی به دلیل اکتفا به فرایند‌های ذهنی در رسیدن به حجّت، اراده‌گرایی غیر مستقیم به دلیل اختیاری بودن مبادی حصول قطع و سازوکاری شبه مبناگرایانه به دلیل ارجاع حجیّت ظنی امارات به حجیّت ذاتی قطع از مبانی معرفتی شناختی اصولی‌ها محسوب می‌شوند؛ بااین‌وجود به نظر می‌رسد الزامات این مبانی معرفت‌شناختی در تبیین شرایط حجیّت قطع آن‌چنان که باید (در عمل) موردتوجه قرار نگرفته است؛ می‌توان این الزام‌ها را از طریق تمییز بین قطع روانی و قطع معرفتی در تبیینی نو از نظریه حجیّت ذاتی قطع مدنظر قرارداد. در صورت ممکن نبودن تأمین این الزامات معرفتی، اصولی‌ها ناچار به تغییر مبانی معرفت‌شناختی خود خواهند بود. در دایره‌ی تکالیف شرعی ممکن است چند نظام پاسخ‌گو باشد؛ اصولی به دنبال یقین است تا در روز حسابرسی اعمال، مستحق مجازات نباشد. هم نظام حسن و قبح مبتنی بر آراء امامیه که مستلزم واقع‌گرایی هست جواب‌گوی این نیاز است و هم نظامی که منوط به واقع‌گرایی نباشد. حجیّت احتمال، دست‌کشیدن از تعقیب صدق یا عدول از گرایش‌های معرفت‌شناختی در اصول فقه، می‌تواند یکی از این راه‌ها باشد.
دیدگاه جان استوارت میل در باب معناشناسی و معرفت شناسی منطق
نویسنده:
نویسنده:محسن مختاری؛ استاد راهنما:سید محمد علی ججتی؛ استاد مشاور :لطف الله نبوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
درین تحقیق به بررسی اهدافی که میل به منطق نسبت می‌دهد، آن‌چه برای رسیدن به آن اهداف کلیدی می‌شمرد و ذیل معنای منطق می‌گنجاند، آراء وی در آن‌چه امروزه معنا‌شناسی خوانده می‌شود، آراء وی در باب جایگاه قیاس و استقراء در پیش‌برد هدف منطق و بررسی آن‌چه وی استنتاج می‌شمرد، پرداختم. مهمترین مساله‌ی پزوهش بررسی فلسفه‌ی منطق وی به عنوان فیلسوفی تجربه‌گرا و پدیدار‌گرا و طبیعت‌گرا است و اینکه آیا این عناصر مفروض سیستم منطقی وی هستند یا نتیجه‌ی آن؟ و همزمان و به صورتِ موازی این مساله مورد تاکید است که آیا وی برای فراختر گرفتن منطق از منطق سازگاری و تعریف آن به عنوانِ منطق حقیقت که در برگیرنده‌ی استقراء، معناشناسی و ... است دلیلی ارائه میکند یا خیر؟ فرضیه ابتدایی در باب سوال اول این بود که وی این عناصر را مفروض می‌گیرد و صرفاً با استدلالی تبیینی کفایت تقریری تجربه‌گرایانه از منطق را نشان می‌دهد . در حالی که در نهایت به این نتیجه رسیدم که تنها مفروض سیستم وی "پدیداری بودن دانش مستقیم" است و تجربه‌گرایی خودش خروجی فلسفه‌ی منطق میل است. طبیعت-گرایی میل نیز اگرچه به عنوان فرضِ عامِ روش‌شناسانه‌ای در ابتدا وارد می‌شود، اما صحت و لزومِ این فرض در ادامه‌ی مسیر تایید می‌گردد. در مورد پدیدارگرایی نیز به اصرار میل برای خنثی بودنِ متافیزیکیِ سیستم منطقی‌اش پرداختم و توضیح دادم که وی منطق را مستقل از (اما در عین حال سازگار با) این تز و دیگر تز-های هستی‌شناسانه پیش می‌برد. و در نهایت نتیجه گرفتم که استدلالِ میل علیه مکاتب رقیب استدلالی تبیینی نیست بلکه این ادعاست که هرکس پدیداری بودن دانش مستقیم را بپذیرد باید تجربه‌گرایی، طبیعت-گرایی و استقراگرایی را نیز بپذیرد. در باب سوال دوم فرضیه ابتدایی این بود که چون وی استقرا و قیاس را بنیاداً به هم گره خورده می‌داند و هر دو را جزئی از پروسه‌ای واحد می‌شمرد لذا استقرا را داخل در معنای منطق می‌شمرد و به دلیل طبیعی‌کردن هدف منطق (که بهبود استدلال‌ورزی آدمیان پنداشته شده بود) بررسی فرآیندهای مددرسان استنتاج را داخل در معنای منطق می‌شمُرد. در باب این سوال در نهایت به این نتیجه رسیدم که دلیل نهایی فراختر گرفتن معنای منطق این است که منطق هرچه که هست با اثبات سرو کار دارد. به عبارتی میل باید توضیح می‌داد که چرا گستره‌ی اثبات را وسیع‌تر از استلزام گرفته است: چون در قیاس جز آن‌چه که از پیش می‌دانیم، یا فرض گرفته‌ایم که می‌دانیم، چیزی اثبات نمی‌شود. یا به تعبیر دیگر منطق سازگاری که توسط بسیاری تمام منطق گرفته می‌شود اصلاً راجع به استنتاج نیست. لذا منطق که باید راجع به اثبات باشد، باید فراختر از استلزام باشد و در برگیرنده‌ی فرآیندهایی که طی آن استنتاج رخ می‌دهد. و چون استنتاج در استقراء است که رخ می‌دهد لذا مسأله‌ی اصلی منطق، در منطق استقرایی‌ست. آنجاست که حقیقت جدیدی تولید می‌شود و منطق باید معیار به دست دهد که اگر چه شرایطی تامین شوند خروجی استنتاج، صدق خواهد بود. اما در عین حال منطق حقیقت علاوه بر منطقِ استقرایی مشتمل بر دیگر فرآیندهایی نیز هست که مددرسان فرآیند ذهنی استنتاج‌اند، از قیاس بگیر تا معناشناسی و تئوری تعریف و غیره. در نهایت ربط و نسبت فرضیه‌های پیشنهادی با جواب‌های نهایی را بیان کرده و احیاناً نقائص آنها را توضیح دادم.
باور عقلانی در هند کلاسیک: معرفت شناسی نیایا و دفاع از خداباوری [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Matthew Roe Dasti
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : نیایا برترین مکتب فلسفه رئالیستی در هند کلاسیک است. این شهر همچنین خانه یک معرفت شناسی پیچیده و الهیات طبیعی است. این پایان نامه تفسیری متمایز از معرفت شناسی نیایا ارائه می دهد و چگونگی توسعه آن را در پاسخ به چالش های مختلف کلاسیک و معاصر بررسی می کند. من استدلال می‌کنم که به بهترین وجه به عنوان نوعی از قابلیت اطمینان، با ارائه شرایط مربوطه درک می‌شود. علاوه بر این، من نشان می‌دهم که تعدادی از ویژگی‌های ظاهراً متمایز رویکرد نیا به دانش زمانی که به‌عنوان مؤلفه‌های یک تجزیه‌گرایی معرفت‌شناختی کامل در نظر گرفته می‌شوند، کاملاً منسجم هستند. من از معرفت‌شناسی نیایا به‌عنوان یک گزینه مناسب معاصر دفاع می‌کنم و نشان می‌دهم که چگونه از مشکلاتی که پایایی‌گرایی عمومی با آن مواجه است، اجتناب می‌کند. در بخش دوم پایان نامه، روشی را بررسی می‌کنم که منابع دانش نیایا (ادراک، استنتاج و شهادت) در حمایت از متافیزیک خداباورانه به کار گرفته می‌شوند و گسترش اصولی نیایا در دیدگاه‌های کسب دانش را برجسته می‌کند. در یک ضمیمه، من ترجمه و تفسیر کاملی را در مورد استدلالی برای وجود خدا توسط واکاسپاتی میشرا (فیلسوف قرن دهم که در شکل دادن به چندین مکتب متمایز منحصربه‌فرد است) ارائه می‌دهم که در تفسیر او بر Nyaya-sūtra 4.1.21 یافت می‌شود.
گنج پنهان: معرفت شناسی عشق به روایت هانس اورس در بالتاسار [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Timothy John Squier
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : بسیاری از متفکران معاصر با این تصور دست و پنجه نرم کرده اند که بالتاسار تمایلی به در نظر گرفتن نقطه شروع الهیات مدرن از آگاهی دانشمند ندارد. در غیر این صورت، برخی از محققان معتقدند که نقطه عزیمت بالتاسار اراده (عشق) به غفلت از شعور (عقل) انسان است. هدف این پایان نامه نشان دادن این است که تحلیل سازنده آموزه وحی بالتاسار معرفت شناسی پیچیده ای را آشکار می کند که برای دانش معرفت شناختی پست مدرن حیاتی است. از طریق مکتب نوین، گفتگوهای زیادی در مورد رابطه بین ایمان و عقل در درون دانای بشری صورت گرفته است. در حالی که سنت نئواسکولاستیک ایمان و عقل را در درون دانای بشری واقعیت‌های مجزا می‌داند، بالتاسار استدلال منحصر به فردی برای ارتباط متقابل آنها ارائه می‌کند. بالتاسار در درون رابطه بین دانستن انسان و علم الهی چیزی «مجلی» می بیند که جوهر همه دانستن است. در این پایان نامه قصد دارم ارائه ای نظام مند از معرفت شناسی را از درون دکترین وحیانی بالتاسار بسازم. به طور خاص، من استدلال می‌کنم که بالتاسار ایده‌های کلی را در مورد دانستن آنچه برای انسان دانا اتفاق می‌افتد در هنگام ملاقات با عیسی مسیح در نظر می‌گیرد. علاوه بر این، هدف من بررسی درک بالتاسار از معرفت شناسی است، زیرا این درک بر اساس چگونگی آشکار شدن خود خدا به دانای بشر شکل می گیرد. با انجام این کار، آشکار خواهد شد که برای بالتاسار، شناختی که در زندگی تثلیثی اتفاق می افتد برای دگرگونی دانای انسانی و درک ما از ماهیت واقعی آگاهی انسانی ضروری است. بنابراین ادعایی که پیشنهاد دفاع از آن را دارم به این صورت بیان می‌شود: من ساختار معرفت‌شناختی وحی را در الهیات بالتاسار تحلیل می‌کنم تا ثابت کنم که از نظر او، آگاهی انسان در مواجهه با معرفت الهی تثلیثی که در آن تجسم یافته است، دوباره خلق می‌شود. شکل عیسی مسیح برای بالتاسار، شکل مسیح زندگی تثلیثی را آشکار می کند و بشریت را به این زندگی می کشاند. با بررسی رویکرد بالتاسار به وحی، درمی یابیم که او چگونه دگرگونی آگاهی انسان را درک می کند.
معرفت شناسی فضیلت: مقالاتی در فضیلت و مسئولیت معرفتی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
(آبرول فیروودر)Abrol Fairweather, (لیندا زاگزبسکی)Linda Zagzebski
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
USA: Oxford University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: معرفت شناسی فضیلت یک جنبش مهیج و جدید است که توجه زیادی را از سوی معرفت شناسان و اخلاق شناسان برتر به خود جلب کرده است. این جلد پیشگام نشان دهنده بهترین کار در این زمینه است. این مقاله که دارای نوشته‌های عالی از فیلسوفان معاصر آمریکایی است، شامل سیزده مقاله منتشر نشده است که بر جایگاه مفهوم فضیلت در معرفت‌شناسی تمرکز دارند. در سال‌های اخیر، فیلسوفان درباره چگونگی عملکرد این مفهوم در تعاریف دانش بحث کرده‌اند. آنها تا چه حد دانش هم هنجاری (یعنی دارای یک مؤلفه اخلاقی) و هم غیر هنجاری است، و بسیاری از آنها تمرکز بر توجیه را که ثابت شده بیش از حد محدودکننده است، مخالفت می کنند. معرفت شناسان به دنبال راهی برای ترکیب مفاهیم سنتی نظریه اخلاقی با مفاهیم معرفتی هستند. نتیجه رویکرد جدیدی به نام معرفت شناسی فضیلت است - رویکردی که خود را به عنوان یک جایگزین مطلوب خاص تثبیت کرده است. این جلد شامل ثمرات مطالعه اخیر در مورد معرفت شناسی فضیلت است، مجموعه ای عالی از مشارکت کنندگان - از جمله رابرت آئودی، سیمون بلکبرن، ریچارد فولی، آلوین گلدمن، هیلاری کورنبلیت، کیت لهرر، ارنست سوسا، و لیندا زاگزبسکی - که آثارشان را به ارمغان می آورد. معرفت شناسی در گفتگو با مسائل روزمره
مباحث روش شناختی در معرفت شناسی و روانشناسی اخلاقی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Zachary S Horne
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : بین سال‌های 1960 و 1999، برای فیلسوفان کاملاً متداول بود که برای پیشبرد استدلال‌های خود تقریباً به طور کامل بر روش‌های پیشینی تکیه می‌کردند (Knobe, 2015). در یک مطالعه اخیر توسط Knobe، اکثر مقالات نمونه برداری شده از این دوره از روش های کاملاً پیشینی استفاده کردند. در مقابل، در یک دهه و نیم اخیر، راهبرد بسیاری از فیلسوفان برای پیشرفت در مسائل فلسفی تغییر کرده است. فیلسوفان اکنون بیشتر به داده های تجربی - از جمله انجام مطالعات مشاهده ای و تجربی خود - برای حمایت از استدلال های خود تکیه می کنند. بدون شک، بخشی از این تغییر به دلیل ظهور فلسفه تجربی بود - تقریباً یک رویکرد روش‌شناختی برای پرداختن به سؤالات فلسفی که در آن محقق از روش‌های روان‌شناختی برای بررسی پارامترهایی استفاده می‌کند که بر بکارگیری مفاهیم مهم فلسفی تأثیر می‌گذارند. این پایان نامه مشکلات روش شناختی کار در فلسفه تجربی را مطرح می کند و سپس راه حل هایی برای این مسائل پیشنهاد می کند. تمرکز من در این پایان نامه بر دو زیر شاخه در فلسفه است - معرفت شناسی و روانشناسی اخلاق - که هر دو شاهد استفاده فزاینده ای از روش های روانشناختی برای بررسی مسائل فلسفی بوده اند.
  • تعداد رکورد ها : 382