مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 196
بررسی پیوستگی معنایی سوره‌های قرآن کریم
نویسنده:
مسعود خوشناموند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که موضوعات متنوع و فراوانی در اغلب سور قرآنی مطرح می شوند که گه گاه در نگاه نخستین، پراکنده و بی ارتباط و گسسته می نمایند، لازم است از زوایای گوناگون، گفتمان کامل ِپریشان گویی ِدر ظاهر، و گمان باطل ِپراکنده گویی در باطنِ قرآن، نقد و بررسی شود. پیوستگی معنایی که ارتباطی تنگاتنگ با تناسب و ترتیب سور دارد از جمله مباحثی است که در متون گذشته و حاضر مورد غفلت واقع شده و عدّه ای نیز، تلا ش برای إرائه این نظریه را تکلّف مصنوع برشمرده اند. حال آنکه قرآن کریم که مجموعه ای از سوره ها است با توجه به معنادهی جمعی در روح و باطن آن هیچ وقت در اثر بهم خوردن ترتیب و چیدمان سوره ها، از هدف اصیل خود دور نمانده است. که اگر خلاف این می شد قطعاً در امر معنارسانی این طور جامع نبود ، این دلیل شاید مهمترین عامل برای کشف زیرساخت های قرآن و به گفته معصومین (ع) بطون آن به کار آید. از طرفی مخالفت دانشمندان در این زمینه فقط مربوط به گستره تناسب خواتم و فواتح سور می باشد که بحث هایی را برانگیخته است. پیوستگی معنایی را باید حاصل اتّصال نقاط مشترک تمام سوره ها، چون توحید، معاد، نبوت، اخلاق، ایمان و عمل صالح بر شمرد. این مفاهیم که در تمامی سوره ها گستردگی تام دارند، شبکه ها و میدان های معنایی را در بطن قرآن بوجود می آورند و باعث می شوند میان تمامی سور پیوندی گسست ناپذیر برقرار شود. بنابراین در صورت ترکیب هر چند سوره با هم و با هر نظم و ترتیبی، برون داد معنایی قرآن از کارکرد هدایتی آن باز نخواهد ماند. این پژوهش موضوع فوق را در پنج فصل به شرح زیر بررسی کرده است. فصل یک شامل کلیات، فصل دوم شامل جمع و ترتیب، در فصل سوم تناسب و اسلوب سوره های قرآن مبسوط بیان شده، در فصل چهارم پیوستگی معنایی بررسی شده و در فصل پنجم نتیجه گیری شده که سور قرآن در زیر ساخت خود دارای پیوندی حجمی و میدانی می باشند که به هیچ وجه تابعی از ترتیب و چیدمان سور نیست.
معناشناسی وحی در قرآن و روایات تفسیری با تاکید بر حوزه‌های معنایی
نویسنده:
سبحان مروجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در معناشناسی حوزه‌ای با تحلیل نسبت‌های صرفی، نحوی، هم‌نشینی و جانشینی در مورد واژگان کانونی می‌توان میدان‌های معنایی وابسته به آن واژه کلیدی را بهدست آورد و به معنای موردنظر متکلم رسید. ازجمله واژگان کانونی قرآنی که حوزه معنایی وسیعی را در قرآن به خود اختصاص داده است، واژه وحیاست.با تحلیل معناشناختی وحی، اطلاعاتی فراتر از معنای لغوی و آنچه تاکنون مفسران به آن توجه کرده‌اند بهدست می‌آید. در این نگاه، ما وحی را فرآیندی فرا بشری و عمومی می‌یابیم که گیرنده این وحی، تنها انبیا نمی‌باشند همان‌طور که ارسال آن منحصر به خداوندنیستهرچند بخشی از تکلم خدا را با بشر شاملمی‌شود؛اما دراین‌بین، فرآیند وحی کتابی از همه پیچیده‌تر و مرموزتر است که شناخت عمق آن جز در سایه چنین تحلیلی امکان‌پذیر نیست.کلیدواژه‌ها: معناشناسی وحی، جانشین‌های وحی، هم‌نشین‌هایوحی، مقابل‌های وحی، فرآیند وحی، وحی گفتاری، وحی معنایی.
نقد خطاپذیری وحی در اهل سنت با تکیه بر آثار طبری
نویسنده:
مجید حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وحی که در قرآن کریم بارها مورد تبیین واقع شده و ایمان به آن برای هر مسلمانی فراهم کننده زمینه صحیح اعتقادی در سایر أبعاد دین مبین اسلام است یکی از مسائل مهم در حوزه قرآنپژوهی و نگاه عمیق از نظر کلامی و اعتقادی مبحث خطاپذیری یا ناپذیری وحی در مکتب تشیع وتسنن است. طبری از اهل سنت، مستقیم و غیر مستقیم در بیانات تفسیری و روایی خود وحی نبوی در مرحله ابلاغ آن را به خطاپذیری متهم کرده و در حقیقت مسیر وحی که نبوت است را به آفت خطا و فراموشی متهم کرده است.این نوشته ناچیز به دنبال این است که بینش غلط و غلط انداز اهل سنت را با شاخصه های اصلی وحی، با مبحث خصیصه های ذاتی وحی، با نبوت و عصمت انبیا در تضاد آشکار از منظر فریقین بداند لذا در این نوشته کوشش می شود به این نتیجه رسید که تبیین صحیح از نبوت و سایر اعتقادات دین اسلام مرهون برداشت و تفسیر صحیح و دقیق از وحی الاهی با تمام شئون و ابعاد آن است. و وحیامتناع ذاتی از قبول خطا را در خود دارد چرا که پدیده ای واقع نماست و صحنه واقعیّت هیچ گاه مختلط به خطا و سایر اشتباهات نمی شود وحی در نگاه اهل سنت که غالب آنها معتقد به خطاپذیری آن هستند مورد نقد و ارزیابی این نوشته واقع شده است وقتی قرآن تمام شئون نبوت را محصول وحی ربانی و الاهی می داند و سرچشمه وحی را خدا با صفت «حق» بودن ترسیم می کند نتیجه این می شود که وحی خودش بخودی خود نشئه حق است و چطور حق بذاته باطل پذیر بشود. اهل سنت فراموش کرده اند که وقتی پیامبر در ابلاغ وحی سلطه پذیر شیطان بشود اعتماد و اطمینان به صحت سایر ابعاد اعتقادی متزلزل می شود و دین از اساس بر پایه شک و احتمال و تردید بنا می شود و سایر شئون دین در معرض انحراف و تغییر واقع می شود. این که پیامبر در نگاه اهل سنت یک بشر است و بشر همواره در معرض خطا و فراموشی است دیدی بسیار اشتباه به نبوت و وحی است غافل از این که بشری است که فعل و تقریر و قول او از مصدر و منبع وحی الاهی و ربوبی تغذیه شده است.
علامه طباطبائى حكيم متأله يا تفكيكى سترگ؟
نویسنده:
اميد آهنچى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ادعاى اصلى تفكيكيان، جدايى جريان وحى از عقل و كشف است. آنان مدعى هستند كه براى دستيابى به معارف دينى، بايد به تفكيك ميان عقل و كشف از دين همت گمارد. تفكيكيان براى موجه جلوه دادن اين ادعا از روش هاى مختلف بهره مى برند. يكى از روش هاى آنان انتساب اين ادعا به مشاهير و بزرگان دين است؛ به همين دليل محمدرضا حكيمى در بسيارى از آثار خود، اين ادعا را به علامه طباطبائى نسبت مى دهد و او را مدافع فرضيه تفكيك معرفى مى كند تا شايد از اين رهگذر بتواند نظر بخشى از آحاد جامعه را به مدعيات فرضيه تفكيك سوق دهد. براى تحليل بهتر ادعاى آقاى حكيمى در خصوص طرفدارى علامه از مدعيات تفكيكيان، نخست دو محور اصلى ادعاى ايشان استخراج، و سپس جداگانه مورد تحليل واقع شده اند. پس از تحليل اين دو محور به روش حلى و نقضى روشن شد كه اولاً، علامه طباطبائى معتقد به ادعاى تفكيكيان نيست و ثانيا محمدرضا حكيمى دچار خلط ميان مقام ثبوت و اثبات شده و در نهايت گام در تحريف معنوى سخن علامه طباطبائى نهاده است.
صفحات :
از صفحه 153 تا 181
بررسی عتاب‌های قرآن درباره پیامبر (ص)
نویسنده:
امیر احمدنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب آسمانی قرآن در موارد متعددی سرزنش هایی را متوجه مخاطبان گوناگون خود، از جمله خاتم الانبیاء(ص) کرده است. این سرزنش ها که در اصطلاح عتاب نامیده شده اند،در مورد انبیاء پیشین نیز سابقه داشته و برخی جزئیات آن در قرآن گزارش شده است. در مورد انبیاءاین عتابها به خاطر دلالت ضمنی شان بر وقوع خطا از جانب متکلمان مورد دقت و حساسیت قرار گرفته و تقریبا همگی آنها تأویل آیات را به نفع تحلیل های عقلی پیشنهاد کرده اند. مفسران نیز در این آیات بسیار تحت تأثیر متکلمان بوده و از قواعد مختلف تفسیری، نظیر قاعد? کنایی بودن یا عمومیت خطاب یا عدم دلالت نهی بر وقوع و...،برای توجیه آیات عتاب بهره گرفته اند. این در حالی است که مبانی غالب اینقواعد روشن نشده و در مقام بررسی قابل دفاع نیستند. بررسیآیات قرآن نشان می‌دهد تعداد این عتابها قابل توجه است و به خصوص با توجه به عتابهایی که به سایر انبیاء وارد شده، نمی‌توان به راحتی از ظاهر آنها چشم پوشید. با توجه به آیات قرآن و روایات وارده، می‌توان با تحلیلی قرآنی عتابهای قرآن را در جهت مسیر تربیتی ای دانست که مقام رب العالمین نسبت به پیامبران خویش داشته و آنان را به عنوان اسوه ی سایر انسانها، هدایت کرده است. بخشی از این روند تربیتی از طریق وحی ای است که در قرآن منعکس شده و یکی از روش های آن عتاب پیامبر است. با بررسی آیات قرآن و کمک روایات می‌توان به ویژگی هایی رسید که قرآن قصد اصلاح آن در وجود پیامبر را داشته است و طبق آن می‌توان آیات عتاب را در چهار دست? عتاب به خاطر مدارا و استحیاء، عتاب به خاطر علاق? زائد الوصف به هدایت، عتاب در جهت تثبیت و تهییج و عتاب در راستای تعلیم، طبقه بندی کرد.دقت در این ویژگی ها نشان می‌دهد این خصوصیات، همگی صفاتی کمالی اند که تنها به خاطر جایگاه خاص نبوت باید در محدوده ای خاص مهار شوند.
نبوت در دین های یهود و مسیحیت (بر اساس کتاب مقدس)
نویسنده:
مجتبی زروانی، ابراهیم موسی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی,
چکیده :
پدیدارشناسی مفهوم وحی و نبوت، انواع و مراتب آن در دین های یهود و مسیحیت، هدف از نبوت انبیای بنی اسرائیل و ظهور عیسی مسیح در کارکرد نبوتی، ملاک هایی که بر اساس آنها صدق یا کذب و اعتبار یا عدم اعتبار دعوت نبی در این دو دین مشخص می شود و مساله مرجعیت نبی در سنت های دینی یهودی و مسیحی، به ترتیب در دو بخش مقاله حاضر بررسی شده است.نویسندگان مقاله حاضر با تاکید بر متن کتاب مقدس (عهد عتیق و عهد جدید)، ضمن تلاش برای ارایه روایتی تازه از این مفهوم دینی یهودی و مسیحی و در عین آگاهی از تفاوت های ساختاری میان نبوت یهودی و نبوت مسیحی، بر عنصر واسطگی و طریقیت نبی در هر دو دین تاکید ورزیده و بدین ترتیب کوشیده اند میان برخی اجزای ظاهرا نامتجانس پدیدار یهودی وحی و نبوت با پدیدار مسیحی آن هم در ساختار و هم در کارکرد، تلائمی نسبی بر قرار سازند.
صفحات :
از صفحه 21 تا 50
تبیین فلسفی وحی و نبوت در حکمت متعالیه ملاصدرا در مقایسه با توماس آکوئینی
نویسنده:
علیرضا فاضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله‌یِ حاضر به تبیین فلسفی وحی و نبوت –نه رابطه‌یِ عقل و وحی-در نظام حکمت متعالیهو مقایسه‌یِ آن با آراء توماس آکوئینی در باب نبوت می‌پردازد، غرض اصلی بیان چگونگی پیدایش علمی الهی به طریقی غیر متعارف در شخص نبی است. نخست به مبادی تصوری بحث در دو سنت اسلامی و مسیحی پرداخته می‌شود تا زمینه‌ای مشترک برای تطبیق از منظری فلسفی یافته شود. پس از آن به تعالیم دینی که به نوعی راهگشای چگونگی توصیف علم نبوی است، اعتنا می‌شود. برخی زمینه‌یِ بحث نبوت را نظر یونانیان در باب پیشگویی در رویا دانسته‌اند؛ به این سبب رویا بینی نزد پیش سقراطیان، افلاطون و ارسطو بررسی شده است تا مشخص شود فیلسوفان اسلامی در این بحث راه ایشان را نپیموده اند. پس از آن فیلسوفانی که پیش قدم بحث نبوت بوده‌اند، مثل فارابی، ابن‌سینا و سهروردی مدّنظر قرار گرفته‌اند، تا سیر بحث و تطور آن آشکار شود. در فصلی جداگانه به مبانی روش شناختی، وجود شناختی و معرفت شناختی مرتبط به بحث نبوت، نزد آکوئینی و صدرالمتألهین پرداخته می‌شود. در قسمت اصلی بحث به آراء هر دو فیلسوف در خصوص نبوت پرداخته می‌شود و عناصر و مفاهیم آن بررسی می‌شود. ابتدا به هستی نبوت که اثبات آن است و براهین ضرورت نبوت در آکوئینی و ملاصدرا پرداخته می‌شود. پس از آن چیستی نبوت بررسی می‌گردد سخن توماس در این باب بیشتر سلبی است. و چیستی نبوت نزد ملاصدرا به مبحث کلام الهی پیوند دارد. مسأله‌یِ ویژه‌ای که در چیستی نبوت مورد اهتمام قرار گرفته است، دیگرگونی معرفت نبوی و غیر هم سنخی آن با سایر انحاء معرفت بشری است. سپس به نحوه‌یِ اتصال نبی به منبع وحی و نحوه‌یِ تلقی حسی، خیالی و عقلی معارف وحیانی پرداخته می‌شود. توماس در امتداد تمایز بین آموزه قدسی و ادراک تکوینی عقل طبیعی، نبوت الهی و نبوت طبیعی را از هم جدا می کند. این تمایز به طور ویژه بررسی می‌شود تا معلوم گردد که اطلاق تبیین طبیعی نبوت، بر نظرات فیلسوفان مسلمان روا نیست.در قسمت اصلی، بحثبه شکل موضوعیو اغلب مزجی پیش برده شده است تا همه جا امکان مقایسه فراهم باشد. در انتهای سخن به وحی در ساحت زبان پرداخته می‌شود مسأله‌ای که امروز مورد چالش بسیار است و سعی می‌شود با توجه به امکانات حکمت متعالیه وحی بودن الفاظ قرآنی اثبات گردد.
بررسی و تحلیل جایگاه خیال در حکمت متعالیه ملاصدرا در مقایسه با فلسفه کانت
نویسنده:
حسن مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بحث جایگاه خیال، رویکرد ملاصدرا که هم وجود شناسانه است؛ هم معرفت شناسانه مستحکمتر از رویکرد کانت است که فقط معرفت شناسانه می باشد زیرا؛ بدون داشتن وجود شناسی قوی و نقادانه نمی توان کارکرد معرفتی نفس را که خود امری وجودی است به درستی شناخت. بعلاوه جنبه وجود شناختی این بحث که به اثبات تجرد قوه خیال، خلاقیت نفس و تحقق عالم خیال و تکثر آن می انجامد به توجیه اموری چون معاد جسمانی، تناسخ، چیستی وحی و تجارب عرفانی، رابطه نفس و بدن، چگونگی خلق اثر هنری و چیستی تأویل کمک بسیار می کند در حالیکه فقدان بحث در مورد عالم خیال در فلسفه غرب که ناشی از پیروی فلاسفه قرون وسطا از افکار ابن رشد است موجب شده تا کانت نیز به این عالم و امور معرفت شناختی مربوط به آن بی توجه بماند و فلسفه نقادی او قادر به پاسخگویی در مورد این نوع مشکلات فلسفی مهم نباشد.نظرات ملاصدرا و کانت در مواردی مثل تعامل فاعل شناسایی و متعلق آن در ایجاد شناخت، خلاقیت خیال و وساطت صور خیالی و شاکله ها بین کثرات حسی و مفاهیم محض به ظاهر مشابهت دارند؛ اما به واسطه تفاوتی که در مبانی و رویکردها دارند برداشتی متفاوت از این عناوین دارند. ملاصدرا با تکیه بر اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن، به حقیقت وجود و ظهور آن در ذهن و عین توجه کرده؛ اما کانت فقط به پدیدار محدوده در ذهن و مفاهیم توجه دارد. برای مثال تعامل ذهن و عین در فلسفه کانت، با تعریف جدید او از عینیت که آن را انقلاب کپرنیکی می نامد منجر به ایجاد ایده آلیسم استعلایی و فاعل شناسای خود بنیاد می شود درحالیکه خلاقیت خیال در حکمت متعالیه نه به معنای تعامل ذهن و عین است، نه به معنای ایده آلیسم بلکه نفس بواسطه حرکت جوهری و اشتداد وجودی، علوم حسی و خیالی را از باطن خود که همان حقیقت وجود نفس است مطابق با ظهور عینی اشیا، انشاء می کند و امور مادی فقط در حد علت معدِّه می باشند.در برخورد با مسأله شناخت راه حل ملاصدرا بر اساس مبانی حکمت متعالیه دارای استحکام بیشتری است؛ زیرا نظریه وحدت تشکیکی وجود که شامل وجود نفس هم می شود، ضامن یکسان بودن ماهیت اشیاء در ذهن و عین و یکسان بودن ماهیت اشیاء در مراتب مختلف وجود ذهن است زیرا حقیقت وجود اشیاء، یک حقیقت است که در دو مرتبه ذهن و خارجو در مراتب مختلف وجود ذهن به یکسان ظهور کرده است. در فلسفه ملاصدرا نسبت مراتب ذهن، نسبت ظهور و بطون است که مشکلی برای انطباق آنها وجود ندارد اما در فلسفه کانت نمی توان مطمئن بود که قوه خیال بواسطه عمل شاکله سازی، حکایت درستی از مقولات دارد یا نه. ملاصدرا عالم ماده را ظهور عالم مثال و عالم مثال را ظهور عالم عقل می داند و بر همین اساس، انسان و قوای ادراکی او را نیز دارای سه مرتبه می داند. همان حقیقتی که اشیاء مادی را ظاهر می کند می تواند ظهوری ذهنی از آنها در ذهن نیز ایجاد کند تا مشکل انطباق ذهن و خارج حل شود. این حقیقت امری بیرون از انسان نیست تا امکان فریبکار بودن یا نبودن آن مطرح شود بلکه حقیقت انسان در مرتبه عقلی و مراتب بالاتر همان حقیقت هستی و حقیقت تمام حقایق یعنی خداوند است.
قلمرو عقل و وحی از دیدگاه معتزله و نقد آن از منظر قرآن و حدیث
نویسنده:
رسول هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:تحقیق حاضر قلمرو عقل و وحی از دیدگاه معتزله و نقد آن از منظر قرآن و حدیث را بررسی می کند.در سه محور، مسئله عقل از دیدگاه معتزله، روش و دیدگاه معتزله در جمع بین عقل ونصوص دینی، نقددیدگاه معتزله بر اساس آیات و روایات» انجام شده است. در این پژوهش در تحقیق از روش استقراء و در مقام مقایسه با آیات و روایات از روش نقل استفاده شده است.معتزله در چیستی، عقل را قوه، در نقش، عقل را منبع و ابزار شناخت و در قلمرو ، قائل به حداکثری حجیت عقل شده اند.در جمع بین عقل و نصوص دینی، نصوص مورد قبول عقل را حجت می دانند. در غیر این موارد با تاویل قرآن و رد حجیت خبر واحد ، خبر متواتر را نیز با ملاحظاتی، تاویل می بردند.در مرحله نقد نیز تلاش شده است با بهره از روش قرآن و اهل بیت «علیهم السلام» در برخورد با چالش های معرفتی، دیدگاه و روش معتزله نقد شود. تاکید می شود، نمی خواهیم با دلیل نقلی، اعتبار عقل را نقد کنیم، بلکه منظور از نقد، نقد عقل گرایی معتزله است.
بررسی و نقد مبانی نظریه بسط تجربه نبوی از دیدگاه مسلمانان معاصر (سروش و شبستری)
نویسنده:
زهرا برغمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وحی مفهومی بنیادین در ادیان وحیانی دارد و در همه این ادیان، به شکل واحدی مطرح نشده است. در مسیحیت کنونی از وحی به تجلی خدا در حضرت عیسی(ع) و القای حقایقی از جانب خدا تعبیر شده است. در مقابل در اسلام گونه ای خاص از وحی محوریت دارد که همان قرآن است.سه دیدگاه در باب سرشت وحی در کلام جدید مطرح است: دیدگاه گزاره‌ای، دیدگاه تجربه دینی و دیدگاه افعال‌گفتاری. طبق دیدگاه نخست، وحی گونه‌ای از حقایق است که خدا یا فرشته وحی بر پیامبر القا می‌کند و این حقایق صورت زبانی ندارند. بر اساس دیدگاه تجربه دینی، وحی مواجهه پیامبر با خداست و پیام وحی در حقیقت، گزارش و تفسیر پیامبر از این مواجهه است. و طبق دیدگاه افعال گفتاری اولاً، خداوند جملاتی معنا دار را از زبان خاص بر پیامبر عرضه می‌دارد، ثانیاً، این جملات مضمون خاصی از قبیل امر نهی و اخبار دارند، ثالثاً، خدا با این جملات، پیامبر و یا دیگران را به کارهایی وامی‌دارد.سروش و شبستری در بیان سرشت وحی سعی می‌کنند که آن را بر طبق دیدگاه تجربه دینی مطرح کنند، طبق این دیدگاه دیگر حقایقی بر پیامبر القا نمی‌شود، بلکه وحی گونه‌ای تجربه دینی و مواجهه-ای است که میان خداوند وپیامبر واقع شده و آنچه به عنوان پیام وحی نام برده می‌شود توصیف و تفسیری است که پیامبر بر اساس پیش‌فرض‌ها و پیش‌فهم‌های خود برای دیگران مطرح می‌کند.دستگاه معرفتی سروش و شبستری بر چند مبانی از قبیل: نظریه نومن و فنومن کانت، تجربه گرایی شلایر ماخر، زبانشناسی ویتگنشتاین و هرمنوتیک فلسفی هایدگر و گادامر، استوار است. لذا هر نقد و ایرادی که بر این مبانی با تمام مختصات و نتایجش وارد شود بر سروش و شبستری هم وارد است. و نیز مستندات درون دینی از قرآن و روایات روشنگر این مطلب می‌باشد که دیدگاه تجربه دینی مورد قبول نمی‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 196