جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 916
دینانی پرسش های روز را با فیلسوفان گذشته در میان می نهد / گزارشی از نشست نقد و بررسی کتاب نصیرالدین طوسی ، فیلسوف گفت و گو با خواجه نصیر / با انگیزه انتشار کتاب نصیرالدین طوسی ، فیلسوف گفت و گو
نویسنده:
سعید انواری
نوع منبع :
نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , نمایه مقاله , نقد و بررسی کتاب
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
معیارهای تمایز دلالت تضمنی و التزامی از مجاز در لفظ
نویسنده:
محمد حسین وفائیان، زینب برخورداری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث دلالت‌های ثلاث از مباحثی است که به تبع تحول در جایگاه مباحث الفاظ در منطق سینوی پدیدار شد. ابن‌سینا برای نخستین بار اعتنای بیشتری به مباحث الفاظ نموده و از جمله مباحثی که وی بدان می‌پردازد، دلالت‌های سه‌گانۀ الفاظ (تطابقی، تضمنی، و التزامی) است. در این میان دلالت التزامی بیش از دو دلالت دیگر مورد توجه منطق‌دانان بوده است. این دلالت از آن جهت که بر معنایی خارج از معنای موضوع له دلالت می‌کند، مشابه برخی از دلالت‌های مجازی بوده و همین مشابهت باعث خلط در تفکیک این دو حیطه از هم می‌گردد. در این پژوهش، تفاوت حیطۀ استعمال (دلالت تصوری و تصدیقی)، عدم احتیاج به تلازم بَیّن بالمعنی الاخص بین معنای مجاز و حقیقی و عدم استلزام معنای مجاز نسبت به حقیقی، به عنوان سه وجه تمایز دلالت التزامی و تضمنی از مجاز، به شیوه‌ای تحلیلی ـ توصیفی تبیین گردیده است که به‌وسیلۀ آن‌ها، مصادیق دلالت‌های سه‌گانه و مجازِ در لفظ، به صورت کاملاً آشکار قابل تفکیک و شناسایی باشند.
صفحات :
از صفحه 121 تا 135
ارزیابی انتقادی دو رویکرد اخلاق فلسفی و عرفانی خواجه نصیر الدین طوسی، مطالعه‌ی موردی اخلاق ناصری و اوصاف الاشراف
نویسنده:
حسن حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده فارسیدر این رساله ارزیابی دو رویکرد حداقلی و حداکثری به اخلاق از منظر حکیم متأله، خواجه‌نصیرالدین‌طوسی در آثار تألیفی «اخلاق ناصری» و «اوصاف الاشراف»، مورد توجه قرار گرفته است. رویکرد حداقلی به اخلاق که در عقل فلسفی بروز و ظهور می‌یابد، مبتنی بر کسب فضایل و ترک رذایلی است که در نهایت می‌خواهد با تأکید بر اصولی چون اعتدال، باور به مبدأ و معاد و فضیلت ایمان و در پرتو اندیشه و استدلال، یک انسان وارسته به‌تمام‌معنا و فرمانروا بر شهوت و غضب خود تربیت کند. ساختار اصلی این رویکرد بیشتر تابع حکمای مشاء است که به شناخت عقلیِ مسائل ارزشی همچون حسن و قبح افعال و رابطه باید و نبایدها با هست و نیست‌ها باز می‌گردد. البته در تبیین مفاهیم و گزاره‌های اخلاق فلسفی با پاره‌ای از نظریه‌های معاصر «فلسفهاخلاق» همانند فضیلت‌مداری، اعتدال‌محوری، غایت‏گرایى، سعادت‌طلبی و عقل‌گرایی نیز همخوانی زیادی دارد. اما خواجه‌نصیر در رویکرد حداکثری به اخلاق بر گونه‌ای شهودگرایی با مرکزیت دل، تأکید دارد. فنای فی‌الله و دیدن آفرینش به‌دیده‌زوال‌و‌نیستی از اهداف‌نهایی آن به‌شمار می‌آید. روش شناسی این رویکرد تمایل زیادی به شیوه ترکیبی دو مکتب مشاء و اشراق پیدا می‌کند و تفاوت عمده آن با رویکرد دیگر در مبانی معرفت‌شناختی آشکار می‌گردد با این حال شباهت عمده هر دو‌رویکرد بیشتر در مبانی هستی‌شناختی، خدا‌شناختی و انسان‌شناختی یافت می‌شود. در مقدمه رساله حاضر به طور مختصر درباره خواجه نصیرالدین طوسی، زندگی و اهمیت او و نیز سابقه علمی و رویکرد او به اخلاق توضیح داده شده است. در فصل‌های اصلی رساله به ترتیب تحلیل و ارزیابی مفاهیم کلی و سپس مفاهیم خاص اخلاق فلسفی و اخلاق عرفانی، تحلیل و ارزیابی مبانی دو نظام اخلاق فلسفی و عرفانی بر اساس مبانی معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی، خدا‌شناختی و انسان‌شناختی، به طور جداگانه و به روش تطبیقی و با تأکید بر دو اثر یاد شده مورد بررسی، تحلیل و نقد قرار گرفته است.کلمات کلیدی:خواجه‌نصیرالدین‌طوسی، اخلاق‌ناصری، اوصاف‌الاشراف، اخلاق‌فلسفی، اخلاق‌عرفانی، عقل‌شهودی
مقایسه دیدگاه عبدالجبار معتزلی، فخر رازی و خواجه طوسی در باب گستره‌ عصمت انبیاء
نویسنده:
علی پریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فخر رازی، قاضی عبدالجبار و خواجه نصیر الدین طوسی بر عصمت پیامبران به اعتبار بعد نظری که شامل دریافت، حفظ و انتقال وحی می‌‌باشد، وحدت نظر دارند. اما ‌‌‌در این باب، به اعتبار بعد عملی اختلاف نظرهایی میان ‌‌‌این سه شخصیت وجود دارد. قاضی عبدالجبار، صدور گناهان کبیره را به طور مطلق، اعم از پیش از بعثت و پس از بعثت و سهوی یا عمدی، جایز ندانسته، اما از دیدگاه‌‌‌ ایشان صدور گناهان صغیره غیر ‌‌‌نفرت‌آور، جایز دانسته شده است. از سوئی دیگر از نظر فخر رازی اگرچه عصمت پیامبران بعد از بعثت ضروری است، اما در عین حال، ‌‌‌ایشان عصمت قبل از بعثت را برای پیامبران لازم ندانسته و معتقد است که اگر چه پیامبران گناه کبیره عمدی انجام نمی‌‌دهند، اما صدور گناه کبیره سهوی از ‌‌‌ایشان ممتنع نیست. اما از نظر خواجه طوسی، عصمت پیامبران به اعتبار بعد عملی مطلق بوده و شامل قبل و بعد از بعثت، گناهان کبیره و صغیره، عمدی و سهوی، ‌‌‌نفرت‌آور و غیر ‌‌‌نفرت‌آور و حتی داوری در منازعات، تشخیص موضوعات احکام دینی، مسائل اجتماعی تشخیص مصالح و مفاسد امور و حتی مسائل عادی زندگی هم می‌شود. نظریه مختار در خصوص گستره عصمت انبیاء، عصمت به نحو مطلق در هر دو بعد نظری و عملی است؛ بدین معنا که علاوه بر ‌‌‌اینکه پیامبر در دریافت، حفظ و ابلاغ وحی از هر گونه اشتباه عمدی یا سهوی معصوم است، در قبل یا بعد از بعثت، گناه کبیره یا صغیره عمدی یا سهوی، آشکار یا پنهان، ‌‌‌نفرت‌آور یا غیر ‌‌‌نفرت‌آور هم انجام نداده است.. بنابراین گستره عصمت، عام بوده و همه عرصه‌‌های زندگی پیامبران حتی شئون فردی زندگی آنها را نیز شامل می‌‌شود. ‌‌‌این نظر، دیدگاه مختار اکثر متکلمان امامیه بوده و نظریه‌ای برتر در مواجهه با شبهاتی است که مبتنی بر ظواهر برخی از‌‌‌ آیات و روایات، در موضوع عصمت انبیاء، مطرح می‌‌شود.
گسترۀ عصمت انبیا از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
رضا اکبری، علیرضا اژدر، ناصر محمدی، محمدصادق واحدی فرد، علی پریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خواجه طوسی در مرحلۀ عصمت انبیا به اعتبار بُعد نظری، معتقد است که پیامبر در دریافت، حفظ و انتقال وحی کاملاً معصوم است و هیچ گونه خطایی نه سهواً و نه عمداً از او صادر نمی شود اما به اعتبار بُعد عملی، معتقد است که عصمت شامل قبل از بعثت و بعد از بعثت، گناهان کبیره و صغیره، عمدی و سهوی، نفرت آور و غیرنفرت آور و حتی داوری در منازعات، تشخیص موضوعات احکام دینی، مسائل اجتماعی و تشخیص مصالح و مفاسد امور و مسائل عادی زندگانی هم می شود. او با تأکید بر لطف بودن «عصمت» در حقّ دارندۀ آن بیان می کند که عصمت این گونه است: عبد معصوم، در عین قدرت بر انجام معصیت، انگیزۀ ترک دارد و به سمت طاعات ترغیب می شود. ازآنجاکه خواجه حصول وثوق و اعتماد کامل به انبیا را که تأمین کنندۀ غرض از رسالت ایشان است بدون تصور عصمت امکان پذیر نمی داند، «عصمت» را عقلاً و نقلاً به طور مطلق ضروری می شمارد. ایشان به دلایل نقلی نظیر آیات ناظر به عدم نفوذ شیطان نسبت به مخلصان و مطهران، هدایت یافتگی انبیا، و نرسیدن عهد الهی به ظالمان، و دلایل عقلی نظیر لزوم وثوق و اطمینان، لزوم تکلیف به محال، و لزوم مخالفت با پیامبر در صورت عدم عصمت استناد می کند.
فلسفه برای کودکان: رویکردهای تربیت دینی به آموزش تفکر
نویسنده:
احمد اکبری، جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش تبیین دیدگاه‌های مختلف فیلسوفان مسلمان نسبت به آموزش عقلانی و فلسفی به کودکان، در راستای تربیت دینی بایسته می‌باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و نیز روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. بنابر یافته‌های به‌دست‌آمده، رویکرد تربیت دینی مبتنی بر عقلانیت به دو شکل همگانی و نخبه پرور از یکدیگر متمایز هستند. پاره ای از آثار و اندیشه‌های ابن طفیل، سهروردی، اخوان‌الصفا، ابوریحان، مولانا، ابو علی سینا و شهید مطهری به زبانی ساده، قابل فهم و گاهی حکایت‌گو نه است که فهم آن برای همه امکان پذیر می‌باشد. این رویکرد را می توان تربیت دینی عقلانی از نوع همگانی یا توجه فیلسوفان مسلمان به فلسفه برای همگان دانست که همپوشانی زیادی با «فلسفه برای کودکان» دارد. در مقابل، رویکرد تربیت عقلانی نخبه پرور را می توان در آثار و اندیشه‌های ابن-مسکویه، غزالی، خواجه نصیر و ابن خلدون یافت که به‌طورکلی در گفتگوها و شیوه‌های آموزش فلسفی خود از مضمون‌های عقلانی و انتزاعی پیچیده برای کسانی که به درجه‌های بالاتری از فلسفه رسیده اند، بهره برده اند. این گروه چون ورود کودکان را در وادی فلسفه جایز نمی دانند، برای عوام نیز چنین اجازه‌ای را روا نمی‌دارند. بر این اساس، با پذیرش تربیت عقلانی همگانی و نیز با تقویت این رویکرد با استناد به میراث حکیمان مسلمان در طول تاریخ اندیشه اسلامی می‌توان از موضعی استوارتر به موضوع فلسفه برای کودکان در جامعه اسلامی نگاه کرد و زمینه فلسفیدن برای همه (حتی کودکان) را از طریق آموزش فرایند فلسفیدن، طرح مسائل فلسفی به شکل داستانی و ساده‌سازی مضمون های فلسفی دنبال نمود.
صفحات :
از صفحه 117 تا 137
بررسی تطبیقی دیدگاه فخر رازی، خواجه نصیرالدین طوسی و ابن تیمیه در مسأله رویت خداوند متعال
نویسنده:
محمد سرداری اردکان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشه رویت از دیرباز در دین یهود مطرح بوده و سپس این بحث به حوزه اندیشه دین اسلام نیز سرایت نمود و مورد اختلاف متفکرین اسلام واقع شد. مشکل اصلی این است که آیا خداوند دارای جهت و مکان است یا خیر؟ مجسمه قائلند خدا جسم است و صورت و هیئت دارد و حرکت میکند. مشبهه و کرامیه نیز خدا را دارای جسم میدانند . اما نه مانند اجسام حادث، دست، چشم و وجه داشتن را به صورت حقیقی به او نسبت میدهند. و میگویند خداوند دارای جهت است و استواء‌بر عرش دارد و بر بالای عرش است عده ای همین را دال بر امکان رویت گرفته اند. اشاعره رویت خداوند را در آخرت جایز شمرده اند و برای خدا دست وجه و چشم قائلند اما بدون کیفیت و برای مدعای خویش به برخی آیات و روایات تمسک جسته اند. فخر رازی که از متفکران اشعری است در این مساله به اسلاف خویش اقتدا نموده و قائل به امکان رویت خداوند درآخرت است. سلفیه معتقدند خدا دارای جهت بوده و در دنیا امکان رویت خداوند وجود دارد. ابن تیمیه هم به امکان رویت خداوند در دنیا معتقد است. پیروان مکتب تشیع از جمله خواجه نصیر الدین طوسی خداوند را منزه از این امور دانسته و معتقدند دیدن خداوند به چشم سر و دریافت به قوه عقل، برای احدی ممکن نیست. چشم عقل نیرومند تر از چشم سر است و انسان با چشم عقل چیزی هایی را می بیند که با چشم سر قادر به دیدن آنها نیست و به طریق اولی ادراک بصری با آن همه ضعفی که دارد. ممکن نخواهد بود. اما آنچه در احادیث ماثوره در باره لقاء پروردگار آمده است عنایت به صفای باطن و دست یافتن به ضمیری تورانی برای تماشای جمال حق به چشم دل است. در این نوشتار با دلائل منطق، عقلی و نقلی دیدگاه رازی و ابن تیمیه نفی و دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی اثبات شده است.
جهت سور و جهت حمل در منطق قدیم
نویسنده:
محمدعلی اژه ای
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خواجه نصیرالدین در مبحثی درباره انعکاس قضایای ممکنه در کتاب اساس الاقتباس می گوید: «پس معلوم شد که این اعتبار مقتضی فساد انعکاس ممکنات است و مودی به مذهبی است که نزدیک باشد به مذهب آن جماعت که اطلاق و ضرورت و امکان را به اسوار متعلق گردانند». خواجه در این عبارت اطلاق جهت بر سور را نظر جماعتی از منطق دانان می داند و نه عموم آنها، که خود خواجه قطعا از این جماعت نیست؛‌ زیرا وقتی او از موضع طبیعی جهت سخن می گوید برای آن فقط یک موضع طبیعی بیش تر قائل نیست. این نظر در مقابل نظر کسانی است که برای جهت در جمله دو موضع طبیعی قائل اند: یکی در کنار رابطه و دیگری در کنار سور، هنگامی که سور در جمله وجود داشته باشد. این نظر دوم نظر ابن سینا و برخی دیگر مانند عمربن سهلان ساوی، ارموی، و قطب الدین رازی است. از آنجا که ابن سینا و ساوی قبل از خواجه و ارموی معاصر خواجه و قطب الدین رازی پس از وی می زیسته اند و این بحث به نتیجه مطلوب نرسیده است، مناسبت داشت ادله مثبتین تعلق جهت به سور دوباره مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. این وظیفه ای است که این مقاله بر عهده گرفته و نتیجه ای که بدان دست یافته این است که داده های مورد استناد مثبتین پذیرای توجیهی متفاوت است و می تواند به گونه دیگری تفسیر شود و قبول آنها مستلزم قبول قول تعلق جهت به اسوار نیست.
صفحات :
از صفحه 91 تا 101
منطق شرطی و مبانی فلسفی آن
نویسنده:
رضا رسولی شربیانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از پرسش های اساسی در منطق این است که چرا ارسطو به «منطقِ شرطی» نپرداخته است؟ او که به عنوان مدون منطق شناخته می شود چگونه ممکن است به این بحث مهم توجهی نداشته باشد؟ آیا این بی توجهی فقط یک غفلت است یا عمدی است و ارسطو دلیلی برای آن دارد؟ ما در این مقاله پس از بررسی منطق شرطی (قضایا و قیاس های شرطی) از دیدگاه رواقیون و بیان اهمیت آن نزد منطق دانان جدید، به مبانی نظری و فلسفی دو نظام منطق حملی و شرطی می پردازیم. با مطالعه فلسفه ارسطو و با توجه به دیدگاه خاص او در مورد مقولات و اندراج اشیا در مقولات ده گانه، معلوم می شود که ارسطو دارای تفکری ذات گرا بوده و این امر با تفکر تجربه گرای رواقیون کاملا متفاوت است؛ زیرا در اندیشه فلسفی رواقیون به قوانین خارجی اشیا توجه می شود و نه به ذات یا ماهیت آنها. بنابراین، رواقیون از منطق حملی عدول کرده و به منطق شرطی پرداخته اند زیرا چنین نگرشی به موجودات اقتضای نظامی اندراجی و حملی را ندارد؛ همچنان که با نگاه مقوله ای به موجودات عالم نمی توان به صورت شرطی و با تردید و تعلیق سخن گفت. به عبارت دیگر، با توجه به مبانی فلسفی و معرفت شناختی ارسطو نمی توان منطق شرطی را پذیرفت. به همین دلیل ارسطو در آثار خود وارد بحث درباره قضایا و قیاس های شرطی نشده است، در حالی که نحله مگاری پیش از او به این مباحث پرداخته بودند و پس از او نیز این بحث توسط رواقیون به طور جدی دنبال شده است چرا که با هستی شناسی آنان سازگارتر بود.
صفحات :
از صفحه 71 تا 83
بررسی تطبیقی آموزه های تربیتی دانشمندان مسلمان؛ ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و ابن خلدون
نویسنده:
سمیه رمضانی دانا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به منظور بررسی این تحقیق با عنوان "بررسی تطبیقی آموزه های تربیتی دانشمندان مسلمان ؛ ابن سینا ، خواجه نصیرالدین طوسی و ابن خلدون " با روش بردی و کندل و با رویکرد تطبیقی انجام شد. گزاره های اصلی این تحقیق ناظر براین موضوع بود که : 1-
  • تعداد رکورد ها : 916