جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1386
نفس از دیدگاه شیخ اشراق با توجه به کتاب هیاکل النور‎
نویسنده:
علیرضا کریمی نیسیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فاقد چکیده
صفحات :
از صفحه 117 تا 134
تاريخ الفلسفة الإسلامية (هنري كوربان )
نویسنده:
هنري كوربان (هانری کربن)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
قربت شرقی و غربت غربی، شرحی بر غربت غربی شهاب الدین سهروردی (1)
نویسنده:
پرویز عباسی داکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فاقد چکیده
صفحات :
از صفحه 84 تا 127
فلسفه اشراق، بازنگاهی به زندگی، آثار و آراء شیخ شهاب الدین سهروردی
نویسنده:
میثاق امیرفجر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فاقد چکیده
صفحات :
از صفحه 128 تا 150
خداوند از منظر الهيات پويشی و ملاصدرا
نویسنده:
حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گفتار حاضر از آنرو كه به بررسي تطبيقي دو جريان فکري نظر دارد، در دو بخش سامان يافته است: الف) الهيات پويشي: اين جريان فکري که در قرن بيستم ظهور يافت، يکي از فرايندهاي تکاملي انديشه خردورزان حوزۀ دين است. اينان با توجه به تمام مناقشات موجود در قرون وسطي و دين‌گريزي مدرنيته، در پي عرضه نويني از الهيات دينيند که در طي آن مفاهيم گوناگوني همچون خداوند، سرمديت خداوند، قدرت وي، چگونگي شرور در عالم، جهان هستي، چگونگي ارتباط خداوند با جهان هستي، تعامل تغيير در جهان با خداوند را مورد بازکاوي قرار ميدهند. اين طرح نو که توسط آلفرد نورث وايتهد بنا نهاده شد و بوسيله چارلز هارت شورن و ديويد راي گريفين تفصيل يافت، اکنون بعنوان يکي از مکاتب رايج الهياتي و ديني در محافل غربي مورد گفتگوست. اين ديدگاه از دو سو قابل توجه است: 1. قرائتي نو از الهيات ديني که همگامي آن با متون مقدس مورد بحث است. 2. ارائة طرحي نو از هستي شناسي و چگونگي تعامل خداوند با جهان. ب) حکمت متعاليه صدرايي: حکمت متعاليه که نخستين بار بنيانهاي فلسفي آن توسط صدرالدين محمد شيرازي پي نهاده شد، در سه مرحله تکامل يافت: 1) مرحله سينوي در فهم وجود؛ 2) تشکيک وجود؛ 3) وحدت شخصي وجود. اگرچه ملاصدرا در طي کتاب بزرگ خود يعني الاسفارالاربعة به تمايز اين سه مرحله اشارتي نکرده است، ولي تحول آراء وي در طي رساله هاي گوناگونش بيانگر اين سير تکاملي ميباشد. وي با کشف اصالت وجود، در پي آن برآمد که فهم وجود را از مرحله مفهوم به مصداق تعميم دهد و سرانجام مجبور گرديد طرح وارۀ نويني را در نسبت خداوند با جهان هستي عرضه دارد که همين مهم عملاً در سه مرحله براساس سير فکري وي، قابل بازشناسي است. اين نگرشِ نوين به مفهومِ وجود، عملاً بيشتر مفاهيم الهيات ديني را درنورديد و وي را بر آن داشت که قرائتي نو از الهيات ديني عرضه دارد. نگارندۀ بر اين باور است که نظام تشکيکي وي برخلاف نظام وحدت شخصي او كه در حال تطور بوده، نظامي نسبتاً کامل است و نکتة درخور توجه در اين مقام، همگامي نسبي بنيان وحدت تشکيکي وجود با الهيات پويشي مسيحي است و البته چنانکه بيان خواهد گرديد، نظام صدرايي در فهم آموزه هاي ديني و تطبيقي از الهيات پويشي کارآمدتر بوده و بسيار دقيقتر ميباشد. از اينرو نوشتار حاضر، افزون بر طرح بحث الهيات پويشي و دستاوردهاي جديد آن در مفاهيم ديني، به مقايسه آن با دستگاه حکمت تشکيکي ملاصدرا پرداخته و وجوه قوّت و ضعف آن را مورد بررسي قرار خواهد داد.
صفحات :
از صفحه 59 تا 78
وحدت يا كثرت نوع انسانی نزد ابن‌سينا، شيخ‌اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
عبداله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وحدت يا کثرت نوعي انسان يکي از مسائلي بوده که غالباً در سنت فلسفه حاشيه و بعنوان پيش فرض مطرح بوده است و بيشينه فيلسوفان مسلمان، از وحدت نوعي انسان دفاع ميکرده‌اند. اما مخالفان وحدت نوعي، با صورتي برهاني به طرح کثرت نوعي انسان پرداختند. البته در آثار موافقان وحدت نوعي از جمله ابن‌سينا شواهدي دال بر کثرت نوعي انسان يافت ميشود. در اين جستار منحني تطورات نابرابري و کثرت نوعي انسان با محوريت متفکران برجسته و مؤثري چون ابن‌سينا، سهروردي و ملاصدرا مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد. منحني کثرت نوعي در تفکر فلسفي و کلامي جهان اسلام، دستخوش نوساناتي بوده است، اما سير پيدايي آن را ميتوان چنين فهرست کرد: کثرت نوعي انسان در حد شواهد نزد ابن‌سينا، وحدت نوعي مشکک (انسانهاي نابرابرِ برابر) نزد سهروردي و سه مدلِ وحدت نوعي مشكَك وجودي صرف، وحدت نوعي مشکک ماهوي در پي وحدت نوعي مشكَك وجودي و کثرت نوعي مشکک ماهوي در پي وحدت نوعي مشكَك وجودي نزد ملاصدرا؛ با اين توضيح که هريک از مدلهاي سه گانه صدرايي به دو صورتِ پيشين و پسين مطرح ميباشد. کثرت نوعي صدرايي بدليل پشتيباني توسط مباني، تنوع مدلها و اشتمال آن بر کثرت نوعي پيشين و پسين، فضاي دگرديسي‌شده يي از نابرابري انسانها را پديد آورد که نگارنده براي نشان دادن تفاوت جوهري آن با کثرت نوعي انساني پيش از ملاصدرا، از آن به زيست نوعهاي انساني ياد کرده است.
صفحات :
از صفحه 143 تا 168
آموزه بازگشت جاودانه در فلسفه سهروردی و فيزيك پوانكاره
نویسنده:
مهدی عظيمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«بازگشت جاودانه» آموزه‌يي ديرينه در تاريخ فلسفه است که ميگويد هر رخدادي در جهانْ درست به همان شيوه‌‌يي که در گذشته بينهايت بار به وقوع پيوسته، در آينده نيز با همه جزئياتش بينهايت بار تکرار خواهد شد. سهروردي اين آموزه را در حکمةالاشراق و نيز در المشارع و المطارحات بميان مي‌آورد و براي اثبات آن برهانهايي را پيش مينهد. ملاصدرا در تعليقات خود بر شرح حکمه الاشراق قطب‌الدين شيرازي به سنجش برهانهاي سهروردي پرداخته و آنها را نافرجام ميشمارد، ولي بطلان دليل، دليل بطلانِ مدّعا نيست؛ بويژه که ما «قضيه‌ تکرارِ» پوانکاره را در دست داريم که اثبات ميکند در هر نظام (مجموعه يا سيستم)ي، موقعيت نخستين همه‌ اجزاء پس ‌از گذشت زماني به اندازه کافي طولاني تکرار خواهد شد و اين مستلزم اثبات آموزه «بازگشت جاودانه» است. با اينهمه، بايد پرسيد که اين «زمان به اندازه کافي طولاني» چقدر است؟ برپايه‌ محاسبات چاندراسِکار، اين زمان براي يک حجم کروي از هوا با شعاع يک سانتيمتر که دما و فشار استاندارد و يک‌ درصد نوسانْ حول مقدار ميانگين چگالي داشته باشد، چيزي نزديک به سه تريليون هزاره است! بنابرين، زمان تکرار براي کل کيهان چندان طولاني است که عمر اجزاء آن، بسي پيش‌ از فرارسيدن آن زمان، به پايان خواهد رسيد و اين امر تکرار کيهاني را وقوعاً محال ميسازد. بدينسان، برآيند جستار فرارو اين است که آموزة «بازگشت جاودانه» که سهروردي نيز بدان باور دارد، ممکن ذاتي و محال وقوعي است.
صفحات :
از صفحه 41 تا 62
انتظام هستی براساس حبّ و قهر در نزد سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
حمیدرضا سروریان ، علی فرضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سهروردی و ملاصدرا بر این باورند بدون عناصر قهر و محبّت، انتظام یافتن هستی امکان­ ناپذیر است؛ از نظر سهروردی، عشق و محبّت در مجموع هستی سریان داشته و هر موجودی، چه نوری و چه غیر نوری، از آن بهره­ مند است و لازمۀ این عشق و محبّت، حصول و وجود نظام أتم و أحسن می ­باشد. طبق اصول سهروردی، جهات قهر و محبّت در نزد حق­ تعالی ضروری است: قهر ازسوی موجودِ مافوق بر مادون مطرح است و محبّت از ناحیه قاهر سافل بر عالی. ازاین­ رو، انتظام نظام جهان بر پایۀ قهر و محبّت است. از دیدگاه ملاصدرا نیز، محبت یا عشق مانند وجود، حقیقتی است که در تمام اشیا و موجودات به سبب وجود آن‌ها ساری است. به نظر وی، اساس جهان آفرینش به محبت و قهر است و همین عشق و محبت است که سببِ ایجاد موجودات و نیز محفوظ ماندن آن‌ها می­شود. و بنابر وحدت شخصی وجود که مختارِ نهایی ملاصدرا است، تمامی کائنات؛ هم آنچه خوب محسوب شده و هم آنچه بد تلقی می­شود؛ جلوه ­های مختلف حق تعالی هستند: بعضی جلوه محبتِ او و برخی جلوه قهر او.
صفحات :
از صفحه 107 تا 129
بازخوانی حکمت اشراق سهروردی در پرتو الگوی فلسفی پی يرآدو ؛ فلسفه بمثابه روش زندگی
نویسنده:
اميرعباس عليزمانی، زهرا رستاخيز قصرالدشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پي يرآدو (2010ـ1922.م) فيلسوف فرانسوي معاصر، با عرضه الگوي فلسفي ـ فلسفه بمثابه روش زندگي ـ که حاصل سالها پژوهش او در زمينه فلسفه باستان است، پويايي و حيات حقيقي فلسفه را در زندگي روزمره فيلسوف نشان ميدهد. در اين پژوهش سعي بر آن است که با بکارگيري اين الگو به تحليل و بازخواني مکتب اشراق سهروردي بپردازيم. به اين منظور، علاوه بر معرفي الگوي فلسفي ـ فلسفه بمثابه روش زندگي ـ به توضيح مؤلفه‌هاي مهم آن از جمله: گفتار فلسفي تمرينات معنوي و جايگاه آن در بررسي مکاتب فلسفي ارشاد معنوي ميپردازيم. پس از آشنايي با الگوي فلسفه بمثابه روش زندگي در بخش دوم نوشتار حاضر به تحليل و بازخواني حکمت اشراق در قالب اين الگوي فلسفي ميپردازيم. به اين منظور، ابتدا به طرح مسائل اساسي مکتب اشراق همچون نور و سلسله مراتب انوار، نفس و اهميت آن در مکتب اشراق، عالم مثال و ضرورت آن، معرفت‌شناسي و هستي‌شناسي در مکتب اشراق، خواهيم پرداخت. بيان مسائل و موضوعات بنيادين در مکتب اشراق سبب ميشود تا با توجه به اين الگوي فلسفي بتوانيم روش زندگي مکتب اشراق را مشخص کنيم و سپس عناصر و ويژگيهاي اين روش زندگي را با توجه به الگوي فلسفه بمثابه روش زندگي نشان ميدهيم. از آنجا که مکتب اشراق سهروردي پيوندي عميق با عرفان و سير و سلوک معنوي دارد، شناخت و درک آن فلسفي و نشان دادن انسجام ساختاري آن در بيان مسائل مختلف فلسفي با دشواري همراه است. الگوي فلسفه بمثابه روش زندگي با ارائه راهکارهايي محقق را قادر ميسازد تا درک يکپارچه و جامع خويش از مسائل و موضوعات مطرح شده در اين مکتب فلسفي ـ عرفاني را بخوبي و در سايه يافتن روش زندگي منتخب از سوي اين مکتب نشان دهد.
صفحات :
از صفحه 77 تا 96
«تشکيک در کلمه» بعنوان فلسفه زبان درحکمت اشراق سهروردی
نویسنده:
محمود رضا مراديان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسي فلسفه زبان از ديدگاه سهروردي در قالب «تشکيک در کلمه» با استناد به کتابها، رساله¬ها و داستانهاي رمزي وي ميپردازد. براي نيل به اين مقصود، ابتدا، کتب، رسائل و داستانهاي سهروردي بعنوان منابع دسته اول و همچنين منابع دست دومي که به شرح حکمت اشراق پرداخته يا در آنها سخني دربارة زبان و ماهيت آن ذکر شده، مورد مطالعة دقيق قرار گرفته و نکات مربوط، جداگانه گردآوري گرديده و سپس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. تحليل محتواي اين نکات منجر به کشف حقيقتي بنام «تشکيک در زبان» يا بعبارت دقيقتر، «تشکيک در کلمه» شد. همچنين نتايج اين پژوهش نشان ميدهد که سهروردي با اتخاذ رويکردي تقليل¬گرا، محور فلسفه زباني خود را بر «کلمه» قرار داده و براي آن سه مرتبه کلي¬ وجودي و نوري به نامهاي «کلمات کبري»، «کلمات وسطي» و «کلمات صغري» در نظر گرفته است. کلمات کبري در رأس، کلمات وسطي در ميان و کلمات صغري در پايينترين حد اين مرتبة وجودي قرار دارند. اين کلمات، بواسطه «کلمة عليا»، از حضرت حق صادر ميشوند و منشأ خلقت در عالم هستي يا عالم امکان ميباشند. در فرايند آفرينش، ابتدا، حضرت حق يا واجب¬الوجود يا نورالانوار، «کلمه عليا» را خلق ميکند. کلمه عليا مانند نورالانوار يا واجب¬الوجود يا خداوند، واحد و مجرد است، اما از نظر مرتبه و نورانيت از خداوند پايينتر است؛ چون وراي پروردگار نور و کلمه‌يي نيست. کلمه عليا معادل با «نور اقرب» در حکمت اشراق سهروردي و «عقل اوّل» در فلسفة مشائي فارابي و ابن‌سيناست و از انوار اين کلمه، کلمات کبراي ديگري ايجاد ميگردد. بر اساس متون نگارش يافته در باب حکمت اشراق، «آخرين کلمه کبري»، جبرئيل يا عقل فعّال يا عقل دهم است. کلمه جبرئيل يا روح¬القدس، باعث ايجاد کلمات نازلتري بنام کلمات وسطي و کلمات صغري ميشود. در حکمت اشراق، کلمات وسطي، معادل با نفوس فلکي نه¬گانه¬اند و بلحاظ مرتبه وجودي از کلمات کبري نازلترند. کلمات صغري که از اشراق کلمه جبرئيل يا عقل فعّال بوجود مي¬آيند، معادل با نفوس ناطقه انسانيند كه نوشتار حاضر به بررسي هركدام بطور مفصل ميپردازد.
صفحات :
از صفحه 147 تا 162
  • تعداد رکورد ها : 1386