جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1548
وامداری سهروردی به ابن‌سینا در نظریۀ قیاس
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریۀ قیاس در منطق سهروردی بر سه گونه تبدیل استوار است: (1) تبدیل گزاره‌های سالب به موجب از طریق عدول محمول، (2) تبدیل گزاره‌های جزئی به کلّی از راه افتراض، و (3) تبدیل گزاره‌های ممکن و ممتنع به ضروری بر پایۀ ضرورت بتّات. با این تبدیل‌ها، چهار ضرب شکل اوّل به یک ضرب، چهار ضرب شکل دوم نیز به یک ضرب، و شش ضرب شکل سوم هم به یک ضرب فروکاسته می‌شوند. درستیِ تک‌ضرب اشراقیِ شکل اوّل را سهروردی اگرچه بدیهی می‌داند، درستیِ تک‌ضرب اشراقی شکل دوم را با یک قاعده، و درستی تک‌ضرب اشراقیِ شکل سوم را با یک قاعدۀ دیگر به اثبات می‌رساند. آیا این نظام قیاسی با ارکانی که دارد، چنان‌که ضیائی و والبریج می‌پندارند، یک واگرایی حادّ از منطق ابن‌سیناست؟ در این جستار می‌خواهم نشان دهم که سهروردی تقریباً در همۀ این‌ها وامدار ابن‌سیناست. وی ایده‌ای که ابن‌سینا در المختصر الأوسط، کوتاه و گذرا، درافکنده است را کامل کرده و در همۀ مراحل تکمیل این ایده نیز از بخش‌های مختلف منطق ابن‌سینا الهام گرفته است. (1) را از همان المختصر الأوسط وام کرده؛ (2) روشی ارسطویی است که در همۀ منطق‌نوشته‌های ابن‌سینا به‌کار رفته؛ و (3) مُلهَم از الشفاء: کتاب القیاس است. افزون بر این‌ها، قاعده‌ای که سهروردی با آن درستی تک‌ضرب اشراقیِ شکل دوم را ثابت می‌کند برگرفته از النجاة است؛ و قاعده‌ای که با آن درستی تک‌ضرب اشراقی شکل سوم را به اثبات می‌رساند باز مقتبس از الشفاء:کتاب القیاس است. بدین سان، خطای کسانی چون ضیائی و والبریج، که نظریۀ قیاس سهروردی را یک واگرایی حادّ از نظریۀ قیاس ابن‌سینا می‌دانند، آشکار می‌شود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 21
بازنگری در نقدها و نوآوری های منطقی سهروردی در حکمة الاشراق
نویسنده:
محمدباقر ملکیان
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مشهور است که شیخ شهاب الدین سهرودی، در زمینه منطق ارسطویی نقدها و نوآوری هایی دارد. از جمله اینکه ایشان قاعده مشاییان در باب تعریف را نقض و نقدهای اساسی بر آن وارد کرد. همچنین ایشان همه قضایای موجهه را به قضیه ضروریه و نیز همه قضایای محصوره سالبه را به موجبه برمی گرداند. سهروردی نشان داد که میان سالبه محصله با موجبه معدوله تفاوتی نیست و تمامی ضروب انتاجی قیاسی را به ضرب اول از شکل اول ارجاع داد. وی همچنین نظر خاصی در مورد حدسیات دارد. در این مقاله برآنیم تا با مراجعه به بخش منطق کتاب حکمهْْ الاشراق سهرودی، این نقدها و نوآوری ها را بازخوانی کنیم تا روشن شود که آیا آن نقدها و نوآوری ها به واقع درست و ابتکاری اند؟
بررسی خوانش تحلیلی ـ انتقادی عالم مثال شیخ اشراق از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
وجیهه عادلی؛ مهرداد امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
استناد به استدلالاتی چون «امتناع انطباع کبیر در صغیر» و «صور موجود در خواب» از جمله دلایل اساسی شیخ اشراق در قائل شدن به عالم مثال است. وی به جهت نقش واسطی عالم مثال میان عالم ماده و عقول بسیاری از حقایق هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی، همچون بهشت و جهنم صوری، شیاطین و اجنه صوری، نغمه‌های خوش و رایحه‌های دل‌انگیز از احوالات سالکان، صور ملائکه، منشأ کرامات و معجزات، صور خواب و رؤیا، و وحی و الهام را با این عالم مرتبط دانسته است. صدرالمتألهین ضمن قبول اصل وجود عالم مُثُل معلّقه، با ارائه ایراداتی چون تفکیک نکردن خیال متصل از خیال منفصل، جوهر مثالی‌ نبودن صور مرآتی و وابستگی صور ادراکات حسی به خیال متصل، از یک سو به تبیین و روشن‌سازی هرچه بیشتر این دیدگاه همت گماشته و از سوی دیگر، به دنبال آن بوده که با رفع نواقص، این نظریه را توسعه مفهومی و کاربردی ببخشد. جستار پیش رو در پی آن است که با نگرشی تحلیلی ـ انتقادی، پس از بررسی ادله شیخ اشراق و بیان ایرادات صدرالمتألهین در این باب، وجوه اشتراک و افتراق این دو حکیم را در این موضوع مشخص سازد.
صفحات :
از صفحه 292 تا 312
بررسي جايگاه «صحبت» در كشف‌ المحجوب هجويري و عوارف‌ المعارف سهروردي
نویسنده:
قدرت‌الله خياطيان ، سيدحسن طباطبائي ، فرشته حاجي‌زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«صحبت» و آداب آن به‌عنوان يکي از موضوعات مهم و مؤکد، در سير و سلوک عرفاني جايگاه ويژه¬اي دارد. بخش قابل توجهي از آداب اين مبحث مهم، در متون نثر عرفاني بازتاب يافته است. در اين مقاله به بررسي و مقايسة جايگاه «صحبت» در دو اثر مهم نثر عرفاني، کشف‌ المحجوب هجويري و عوارف‌ المعارف سهروردي پرداخته شده است. مبحث صحبت در اين دو اثر از ابعاد و جهات متعدد، مانند آداب و انواع صحبت، بررسي شده است. از‌آنجا‌که نويسندگان دو اثر نام‌برده، هر دو از پيروان مکتب بغداد و اهل صحو‌ند، در بسياري از مسائل و موضوعات کلي صحبت، اتفاق، نظر و در موارد اندکي نيز اختلاف نظر دارند. موضوع ابتدا به‌صورت تفصيلي و به‌تفکيک کتاب¬ها بررسي شده و در قسمت پاياني مقاله به‌اجمال به تفاوتها و شباهتهاي دو اثر مذکور اشاره شده است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 84
 سياست و سلوك حاكم در آيين سياسي شيخ‌اشراق
نویسنده:
نوشین نظیری خامنه ، سید عباس ذهبی ، بابک عباسی ، احمد بهشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«سلوك» در آيين سياسي اشراقي سهروردي، واژه‌يي كليدي است. سلوك با خودشناسي در مرحلة فردي آغاز ميگردد و شخص را تا مرحلة اجتماعي و سياسي و حكومت بر يك جامعه پيش ميبرد. حاكم مورد نظر سهروردي، حكيمي است كه از رهگذر اين خودشناسي، پاي در عوالم برتر، از جمله عالم مثال ميگذارد كه اولين عالم برتر بعد از عالم اجسام در انديشة شيخ‌اشراق است و با سير در اين عالم، واسطة بين عالم انسانها و عالم خدا و فرشتگان ميگردد. او با خودشناسي، سير و سلوك در عالم مثال و اطاعت پروردگار به مرحلة قطب، امام و رياست عالم ميرسد. سهروردي با قائل شدن به مرتبۀ قطب براي حاكم و نيز كسي كه قادر است با عالم مثال مرتبط باشد و واسطة انسانها و خداوند قرار گيرد، سياست و حكومت و حاكميت آرماني و مدينة آرماني را با انديشة نويني مورد بررسي قرار داده است. عقيدة سهروردي در حكمت عملي و بويژه سياست، مطابق و همرديف با حكمت نظري او دربارة قواعدي چون تشكيك، امكان اشرف، قهر و محبت و ذومراتب بودن عالم است و همانطور كه عالم مثال ـ كه ابداع سهروردي است ـ واسطة عالم ماده و عالم انوار قاهره است، حاكم حكيم مرتبط با عالم مثال نيز واسطة انسانها و خداوند و نيز فرشتگان است. حكومت حاكمي با ويژگيهاي مورد نظر شيخ‌اشراق، ايدئاليستي و دست نيافتني يا مختص برخي انسانها نيست بلكه وجود حاكمي با ويژگيهاي مورد نظر او امري شدني و واقعيت‌پذير است. توجه چنين حاكمي، هم بر سعادت دنيوي مردم است و هم سعادت اخروي.
تأثير اصول فلسفي معادشناختي صدرايي در ترميم نظريه‌هاي معاد جسماني
نویسنده:
مرتضی حسین زاده ، سحر کاوندی ، محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد جسماني از ديرباز در ميان متكلمان و فيلسوفان اسلامي جزو مسائل بحث‌برانگيز بوده است. متكلمان بر اساس مباني و نوع نگاه خود به حقيقت انسان، معادي متفاوت با معاد فيلسوفان را به اثبات رسانده‌اند. در بين فيلسوفان، حكماي مشاء، مباني هستي‌شناختي و انسان‌شناختي خاصي را در جهت تبيين معاد روحاني بكار برده و حكماي اشراق با توجه به آن مباني، معاد مثالي را نتيجه گرفته‌اند. ملاصدرا با استفاده از اصول معاد‌شناختي خاصي در نظام فلسفي خود، معاد جسماني ـ روحاني را تبيين ميكند. اين پژوهش نقش اصول معاد‌شناختي را در بازسازي نظريۀ معاد جسماني بررسي كرده و به اين نتيجه ميرسد كه عدم توفيق متكلمان و حكماي مشاء و اشراق در اثبات معاد جسماني ـ روحاني، ناشي از عدم دستيابي آنها به برخي از اصول معاد‌شناختي بوده و بهمين دليل بود كه معادِ اثبات شدة آنها، از سوي ملاصدرا پذيرفته نشد. متكلمان با عدم دستيابي به اصولي مانند «تشكيك وجود»، «نفس، عامل شيئيت انسان و بدن» و «تجرد نفس و قوة خيال»، معاد انسان و لذات و آلام او را در معاد، مادي دانسته‌اند. ابن‌سينا و شيخ اشراق نيز با عدم دستيابي به اصولي مانند «تجرد قوة خيال»، «آثار خارجي داشتن تصورات، خُلقيات و ملكات» و «ماهيتِ ابصار، اختراع صورتهاي مجردِ مشابه با صورتهاي خارجي توسط نفس» در اثبات معاد جسماني با مشكل مواجه شده‌اند.
عیار منطق سهروردی
نویسنده:
علی اصغر جعفری ولنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پرسش اساسی پژوهش این است که آیا فقط نام اصطلاحات در منطق سهروردی با منطق مشاء فرق دارد یا او دیدگاههای متفاوت با مشاء نیز داشته است؟ به عبارت دیگر نوآوری‌های شیخ اشراق در منطق چیست؟ منطق معرفی شده شیخ اشراق ساده‌تر است؛ چراکه او از جمله دانشمندانی است که در منطق نگاری، از نظام دوبخشی ابن سینا تبعیت نموده است. بررسی نظام فکری سهروردی از جمله اندیشه‌های منطقی او که تاکنون به طریقی نظام یافته بررسی نشده است، رهیافتی برای رسیدن به این هدف است. با روشی عقلی - تحلیلی در منطق سهروردی می توان گفت که او سعی داشته تا با نگرش خاص خود به بازسازی نظام منطق ارسطو اقدام کند. او بر منطق اشکالاتی وارد کرده که می‌توان به اشکال بر نظریه تعریف ارسطوئی، عکس، کیفیت و کمیت قضایا، قیاس ارسطوئی و اشکال چهارگانه آن اشاره کرد. در این منطق بیشتر سعی شده تا به کلیات پرداخته شود؛ وی برخی قسمتهای منطق ارسطوئی مانند کلیات خمس و مقولات را از دایره منطق خارج دانسته است. در باب مغالطات نیز نظر وی این است که باید با دیدی کاربردی به آنها نگریست و دایره آن را به مباحث فلسفی می‌کشاند. درنهایت می‌توان گفت منطقی که سهروردی پیشنهاد کرده تنها در نظام فلسفی وی معنا دارد. در منطق اسلامی، اکثر منطق‌دانان به همان منطق ارسطویی بسنده کرده و به منطق اشراق توجه کمتری شده است، در حالی که طبق نظر سهروردی شناخت کامل فلسفه اشراق منوط به شناخت منطق اشراقی است.
صفحات :
از صفحه 85 تا 101
بازنگری نظریۀ ارتسام ابن‌سینا: نفی علم حصولی از واجب‌تعالی و تطبیق آن بر نظریۀ عرفا
نویسنده:
میثم زنجیرزن حسینی، محمد ذبیحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از دشوارترین مسائل فلسفی، چگونگی علم واجب‌تعالی به اشیا قبل از ایجاد آن‌هاست. حکما و عرفا دیدگاه‌های متفاوتی دارند. ابن‌سینا علم را قبل از ایجاد اشیا با نظریۀ صور ارتسامیه‌ای تبیین می‌کند که متأخر از ذات واجب‌تعالی هستند. ازآنجاکه دیدگاه وی بسیار دشوار است، برخی متأخرین تصور کرده‌اند منظور ایشان از علم ارتسامی، علم حصولی برای واجب است؛ برهمین‌اساس اشکالات متعددی بر آن وارد کرده‌اند. این پژوهش 1) این قرائت نادرست را پیراسته و ثابت می‌کند که مراد ابن‌سینا از صور ارتسامیه، اثبات علم حصولی برای واجب‌تعالی نیست، بلکه ایشان نیز به علم حضوری برای باری‌تعالی معتقد است؛ 2) می‌توان دیدگاه صور ارتسامیه را بر نظریۀ علم الهی در مرتبۀ حضرت ارتسام عرفا نیز تطبیق کرد.
صفحات :
از صفحه 29 تا 47
 موضع سهروردی در باب منطق؛ دگردیسی بنیادین از سنت ارسطویی
نویسنده:
مصطفی عابدی جیغه ، مرتضی شجاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در اندیشۀ سهروردی منطق برخلاف سنت ارسطویی طریقیت خود را نسبت به شناخت از دست میدهد و جایگاه منطق به بعد از تحقق حکمت موکول میشود. سنت ارسطویی، تمام دانش آدمی را بجز مبادی شناخت به حیطۀ شناخت حصولی وارد ساخته و معرفت را امری نظری تلقی میکند؛ اما شیخ‌اشراق با حضوری دانستن شناخت، آن را از حیطۀ تفکر مفهومی و حصولی بیرون میکشد و شناخت را در گام نخست پیشانظری تصور مینماید. سهروردی حکمت را نخست از طریق شهود بدست می‌آورد و سپس برای آن برهان اقامه مینماید. وی با چرخشی بنیادین تفکر مفهومی را بر پایۀ تفکر حضوری استوار میسازد و ساحت حضور را معیار ساحت حصول قرار میدهد و با این تلقی، برخلاف جهت اندیشه ارسطویی قدم برمیدارد و تلقی ارسطویی را مبنی بر اینکه تفکر حصولی معیار هرگونه اندیشه¬يی است نقض مینماید.
  • تعداد رکورد ها : 1548