جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 144
دین از منظر پراگماتیسم، باتأکید بر آرای ویلیام جیمز
نویسنده:
فرشته ذاکر عنبرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پراگماتیسم جیمز که تلاشی است برای دفاع از رویکرد تجربه‌گرایانه در مقابله با نظام‌های مطلق‌گرای ایده‌آلیستی و ماتریالیستی، ارزش حقیقی دین را از روی آثار و نتایجی که دین در زندگی شخصی افراد به بار می‌آورد، ارزیابی می‌کند. «تجربه دینی» در دیدگاه دینی جیمز از اهمیتی ویژه برخوردار است. این پژوهش رویکرد پراگماتیستی جیمز به دین را مورد بررسی قرار می‌دهد. کل مباحث این تحقیق حول دو محور شکل گرفته است؛ یکی معرفی ابعاد پراگماتیسمِ مورد نظر جیمز و دیگری، معرفی دین از دیدگاه جیمز. فصل اول به عنوان کلیات؛ به تعریف پراگماتیسم، مبانی فکری و نظری ویلیام جیمز، روش‌شناسی او، و معضل روشی تعریف دین اختصاص دارد. فصل دوم، آرای منطقی جیمز را در خصوص رد نظریه مطابقت و قبول نظریه پراگماتیستی صدق و همچنین انتقاداتی را که بر او وارد شده است مورد بررسی قرار می‌دهد. در فصل سوم، طی دو بخش مختصات رویکرد پراگماتیستی جیمز به دین معرفی شده است. بخش اول نظرات جیمز درباره تبیین‌های تاریخی، عقلانی و مادی‌گرایانه، ضمیر نیمه‌هشیار، احساسات و عواطف انسانی، دوبارزادگی، و شخصی بودن دین شرح داده شده است. در بخش دوم، دیدگاه جیمز راجع به امر متعالی آمده است. فصل چهارم، عقاید و کردار دینیِ از نظر جیمز را بررسی می‌نماید. در پایان این فصل سازگاری یا ناسازگاری آرای جیمز با اخلاق باور و همچنین سازگاری درونی آرای جیمز مورد بررسی قرار گرفته است. بخش پایانی به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری از بحث‌های ارائه شده اختصاص دارد. در ضمیمه، بحث کوتاهی درباره قابلیت یا عدم قابلیت اطلاق رأی جیمز بر خصوص دین اسلام شده است.
نقد و بررسی تجربه دینی از دیدگاه ویلیام جیمز
نویسنده:
محبوبه شمسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشه « تجربه دینی»، فصل مهمی از مباحث فلسفی و دین شناختی است. از مفاهیم نسبتاً نوینی است که همزمان با پیشرفت الهیات جدید، در کانون مباحث فلسفه دین، پدیدارشناختی دین، روانشناسی دین، و دین پژوهی تطبیقی مطرح شد. اما عقل گرایی و توسل سنتی به استدلال و متافیزیک در توجیه عقیده و باور دینی، با انتقادات عده ای از متفکران از جمله دکارت،کانت، و هیوم، با چالش های جدی مواجه شد. تمایل به رها سازی عقیده و عمل دینی از قید عقاید متافیزیکی و نظام های کلیسایی و اتکاء به تجربه انسانی سبب شد که مفهوم تجربه دینی نمود یابد.مباحث متنوع بسیاری در قلمرو تجربه دینی مطرح شده است. از جمله، تعریف تجربه دینی، ماهیت و حقیقت آن، و حجیت معرفت شناختی تجربه دینی از مسائل مهمی است که در فلسفه دین مورد توجه واقع شدهو موجب شکل گیری نظریات مختلفی در این عرصه شده است. پس از تبیین بحث و زمینه های ظهور تجربه گرایی دینی، به بررسی نظریات مهم در باب سرشت تجربه دینی پرداختیم: 1.نظریه حسی بودن تجربه دینی 2. همانندی تجربه دینی با ادراک حسی 3. تبیین مافوق طبیعی تجربه دینی.به رغم تفاوت زمینه های تاریخی و شکل گیری اندیشه ها و مفاهیم مربوط به تجربه دینی در عالم غرب، آراء جیمز در این باب، به دلیل ابعاد و وجوه مختلف که مبتنی بر تعدد رهیافت های او بر این مسئله است، از سه منظر: تجربه گرایی اساسی، پراگماتیستی و خداگروانه قابل ارزیابی است. از منظر اول، دخالت دادن نظریات فلسفی مربوط به تجربه گرایی اساسی، معرف ویژگی خردگریزی تجربه دینی ناب در آراء اوست. از سوی دیگر با تأکید بر ویژگی پویایی و غایت مندی تجربه دینی، بیانگر رویکرد پراگماتیستی او به این مسئله است. و ایده های خداگروانه او با داوری معنوی در ارزیابی تجربه دینی و پویایی تجربه دینی مرتبط است. یکی از نقد های مهم که در نگاه پراگماتیستی اش به تجربه دینی محسوس است، رویکرد نسبی گرایی در ارزیابی امور دینی است که لازمه اش حقانیت همه ادیانی است که از تجربه تجربه دینی برخوردارند.
مطالعه و مقایسه تربیت دینی از دیدگاه ویلیام جیمز و امام محمد غزالی
نویسنده:
چنور سعیدپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدههدف: بررسی شباهتها و تفاوتهای اندیشه های تربیتی امام محمد غزالی و ویلیام جیمز هدف اصلی تحقیق بوده است .برای این مقایسه چهار مولفه ماهیت تربیت دینی ، اهداف تربیت دینی، اصول تربیت دینی، روشهای تربیت دینی مورد مقایسه قرار گرفته است.بیان مساله:تربیت از ماده «ربو» یا «ربب» در لغت به معنای افزودن و رشد نمو کردن آمده است. و در اصطلاح تربیت عبارت است از هر گونه فعالیتی که معلمان، والدین یا هر شخص به منظور اثر گذاری بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار فردی دیگری بر اساس اهداف از پیش معین انجام می دهد(اخلاقی،1387).روش تحقیق:‌روش اسنادی– تحلیلی بوده است که برای جمع آوری اطلاعات از روش سندکاوی استفاده شده است برای این منظور به کتابها، مدارک ، اسناد ، پایگاهها و مقالات و پژوهشهایی که به دیدگاه امام محمد غزالی و ویلیام جیمز پرداخته اند مراجعه شده است. مهمترین یافته های تحقیق عبارتنداز:الف) امام محمد غزالی و جیمز هر دودر زمینه مولفه های تربیتی (ماهیت ،اهداف، اصول، روشها ) دارای شباهتهای زیر هستند:ماهیت تربیت دینی:گرایش به سوی حقایق و واقعیات مقدس در وجود همه افراد بشر وجود دارد و تعلیم و تربیت حق هر انسانی است، وجود انسان دارای استعدادهای مادی و غیر مادی و معنوی است اگر امیال ماوراء الطبیعه درست پرورش نیابد زیانهای غیر قابل تصور به جا می گذارد. مسائل تربیتی ماهیت عینی و ذهنی دارند.اهداف تربیت دینی :هر دو برای انسان سعادت دنیوی واخروی را به عنوان اهداف تربیت دینی مطرح می سازند، هر دو تهذیب اخلاق و تبدیل حقیقت به امر اخلاقی را مورد توجه قرار می دهند و تعالی دانش و تجربه را به عنوان هدف تربیت دینی در نظر می گیرند، توجه به حیات دینی و توجه به عالم برتر معنوی و وحدت با عالم برتر از اهداف مشترک دیگر این دو اندیشمند در تربیت دینی است.اصول تربیت دینی:رعایت اصل تفرد و رعایت تفاوتهای زیر در اصل فعالیت در تربیت ، توجه به همه ابعاد وجودی تربیت یا اصل تکامل،‌همراهی علم و عمل توجه به آزادی و اختیار و اراده و نقش عادت در تربیت ازاصول مشترک این دو دانشمند است.روشهای تربیتی :روش کشف وشهود یا روش تجربی و آزمایشی، روش تشویق و ترغیب و روش ایجاد عادات درست و روش مشاهده و تفکر یا استقراییب) غزالی و ویلیام جیمز در زمینه ماهیت ، اهداف،‌اصول و روشهای تربیتی دارای اختلافاتی هستند .ماهیت تربیت دینی: جیمز تربیت، فلسفه و روانشناسی را مرتبط با هم و همگی را برای کشف کامل تجربه لازم می دانند اما غزالی اینگونه دیدگاهی ندارد و در برخی موارد فلسفه را در مقابل دین می داند و ... اهداف تربیتی: غزالی سیر روح و باطن انسان به سوی حق و وصول به انس و قرب الهی و پرواز روح را به عنوان هدف برتر تربیت دینی مطرح می سازد در حالی که جیمز اهداف درونی انسان را نسبت به اهداف بیرونی که جنبه شخصی دارند مورد توجه و حائز اهمیت می داند و آنها را برگرفته از متن تجربه شخصی می داند و....اصول تربیت دینی: غزالی به اصل کرامت ذاتی انسان و اصل تدریج و وجود مراحل متعدد در تربیت ماهیت سلبی و ایجابی تربیت اعتقاد دارد در حالی که جیمز این اصول را در تربیت دینی مطرح نمی سازد و به اصول رضایت بخشی باورها برتری احساس به عنوان طبقه ژرف تر دین و مبدا و بدوی کودک در محور تربیت معتقد است.روشهای تربیت دینی: غزالی روش تعقل‌گرایی، تحریک انگیزه، تکرار و تمرین، آموزش فعال، روش عمل به ضد یا تحصیل به نفس و داستان گویی را در تربیت دینی مورد توجه قرار می دهد در حالی که جیمز توجهی به این روشها ندارد و در عوض به روشهای پراگماتیستی، پرسش و پاسخ و روش پروژه توجه دارد.کلید واژه: امام محمد غزالی،ویلیام جیمز،تربیت دینی ،اهداف تربیتی،اصول،روشهای تربیتی
بررسی آراء ویلیام جیمز در عرصه معرفت شناسی دینی و نقد آن بر مبنای علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
عباس حاج زین العابدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله رهیافت جیمز برای توجیه باور دینی مورد بررسی قرار میگیرد. برای این منظور ابتدا تحلیل وی نسبت به چگونگی تکون باور به طور عام و باور دینی بطور خاص ارائه میگردد، آنگاه آموزه اراده معطوف به باور او و نیز آموزه تجربه دینی وی در جهت توجیه باور دینی مورد بررسی قرار میگیرد. در آخرین فصل آراء جیمز در این حوزه براساس آراء علامه طباطبایی و استاد مطهری مورد بررسی و نقد قرار میگیرد
بررسی مقایسه‌ای تجربه دینی ویلیام جیمز با علم حضوری شیخ اشراق
نویسنده:
فهیمه عرب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه علم حضوری شیخ اشراق و تجربه دینی ویلیام جیمز است. تجربه دینی اصطلاحی است که دین پژوهان مغرب زمین از نیمه دوم قرن نوزدهم آن را رواج دادند؛که به معنای مواجهه انسان با امور ماوراء الطبیعی یا مشاهده و مشارکت در آن ها یا دریافتی است که متعلق آن، خدا یا امور مرتبط با خداست. در واقع، تجربه، از جمله رویدادهایی است که در نفس به وقوع می پیوندد که صاحب آن نسبت به آن آگاه است و دین، تأثیرات، احساسات و رویدادهایی است که برای هر انسانی در عالم تنهایی و دور از همه وابستگی های او رخ می دهد. اندیشمندان معتقدند غیر از حواس و عقل، راه دیگری برای شناخت وجود دارد که راه شهود و مکاشفه و یا علم حضوری است. از منظر آنها، نمی‌توان با عقل به این گونه معرفت، یعنی یافتن واقعیات و حقایق اشیاء دست یافت. ویلیام جیمز فیلسوف آمریکایی تجربه دینی را مطرح می‌کند و سهرودی نیز شهود را شریف‌ترین و بلندمرتبه‌ترین مرحله شناخت می‌شناسد.
بررسی تاثیر اراده بر باور با تکیه بر دیدگاه ویلیام جیمز و جان بیشاپ
نویسنده:
شیما شهرستانى
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی تاثیر اراده بر باور موضوعی است که هم در حوزه باوردینی و هم در حوزه اخلاق، می‌‌تواند مورد توجه باشد. این که ما بتوانیم یا نتوانیم با اراده خود به مسئله‌ای باور بیاوریم یا ایمان داشته باشیم بسته به این است که چه دیدگاهی درباره اراده و نسبت آن با باور داریم. در این رساله تلاش می‌کنیم با بررسی دیدگاه ویلیام جیمز و جان بیشاپ، نوعی از دیدگاه دینی و اخلاقی را بازنمایی کنیم که بر تاثیر اراده بر کنترل باور تاکید دارد. پرسش‌هایی که در این پایان‌نامه در پی پاسخ به آن‌ها هستیم شامل پرسش‌هایی در زمینه نحوه تاثیر اراده بر باور، مفهوم اراده و باور، حوزه تاثیر اراده بر باور و ... است. بدیهی است که این پرسش‌ها را بر اساس دیدگاه ویلیام جیمز و جان بیشاپ بررسی می‌کنیم. و البته به زمینه‌ای که این دو دیدگاه در آن رشد کرده‌اند می‌پردازیم. دیدگاه جیمز علاوه بر تلاش برای پاسخ به دیدگاه‌های ایمان‌گرایانه تلاش می کند تا در مقابل قرینه‌گرایی به دیدگاهی متعادل برسد. از آن جا که دیدگاه جیمز با مشکلاتی مواجه است، دیدگاه بیشاپ در پی رفع نقایص آن بر می‌آید. در این پایان نامه بر اساس روشی تحلیلی به گزارش دیدگاه جیمز و بیشاپ پرداخته‌‌ شده و سپس به مقایسه و نقد و بررسی دو دیدگاه و جایگاه هرکدام در حوزه معرفت می پردازیم. اگرچه دیدگاه بیشاپ را می توان ادامه دیدگاه جیمز دانست، اما برتری‌های هر کدام از دو دیدگاه و تفاوت‌هایی که با هم دارند، نشان می‌دهد که هر کدام بر اساس دغدغه‌ای متفاوت پدید آمده و به دنبال پاسخی متفاوت در حوزه معرفت و الهیات هستند.
رابطه ایمان و عقلانیت از دیدگاه توماس اکونیاس، سورن کی‌یرکگو، ویلیام جیمز، علامه طباطبائی و استاد مرتضی مطهری
نویسنده:
احمد طیبی چوبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این تحقیق علاوه بر اینکه به طور گذرا به تاریخچه بحث ایمان و عقلانیت در جهان غرب و جهان اسلام پرداخته شد دیدگاه پج تن از متفکران اسلامی و مسیحی نیز تعیین گردید. توماس آکویناس معتقد است که ایمان نوعی علم است لیکن علمی کمتر از معرفت و بالتر از گمان، چرا که متعلق ایمان امری غیر مشهود می‌باشد، پس ایمان بر شواهد ناقص مبتنی است و برای رفع این نقیصه، اراده انسان واسطه می‌شود و عقل را به پذیرش امور وادار می‌کند. سورن کی‌یرکگور معتقد است که معرفت عقلانی، معرفتی عرضی است و توان راه یافتن به ساحت والای "هست بودن"-که ایمان از سنخ آن است -را ندارد، از اینرو لازم است انسان ابتدا به عجز خود واقف شود سپس چشم بسته و با جهش معنوی این امر خلاف عقل را که وجودی به نام "خدا هست " را بپذیرد و با او در ارتباط برقرار کند. نگاه ویلیام جیمز به ایمان مبتنی بر تفسیری است که وی از پراگماتیسم ارائه می‌دهد به این بیان که هر امری که آزمون پذیری در مورد آن ممکن بوده و دارای فائده عملی باشد به میزان این فائده، از ارزش و اعتبار برخوردار است و ایمان هم از این قبیل است .علامه طباطبائی عقل را به معنی ادراک و فهم کامل امور دانسته و برای ایمان جوهری معرفتی قائلند و بر این باورند که بین ایمان و عقلانیت رابطه مستحکمی برقرار است تا جائی که آورده‌اند: "تنها برهان و استدلال است که می‌تواند ایجاد عقیده و ایمان بنماید." استاد مرتضی مطهری نیز معتقدند که معرفت و تسلیم دو رکن ایمان بوده و ضمن گوشزد نمودن به وسعت و عمق امور ایمانی و ماوراءالطبیعی برا این باورند که دشوار بودن راه سبب نمی‌شود که ساحت امور معنوی را از عقلیات مبرا نمائی بلکه باید خود را مجهز نموده و با رعایت احتیاط، در این امور غور نمائیم. و بالاخره در فصل پایانی قرآن کریم بعنوان حکم قرار گرفته و بر اساس آن نظریات مطرح شده را مورد ارزیابی قرار داده‌ام. از مجموع آیات قرآن کریم در این باب استفاده می‌شود که: ایمان مری است اختیاری همراه با معرفت و علم که به حریم دل راه یافته و رفتار و منش آدمی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
ویلیام جیمز، برهان اعتقاد بر پایه‌ اراده و باور به خدا
نویسنده:
جف جوردن
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دین آنلاین,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این مطلب در واقع بخشی از است از مدخل «برهان‌های پراگماتیک و باور به خدا» در دایره‌العمارف فلسفه‌ی استنفورد. عنوان اصلی این بخش در مدخل دایره‌المعارف استنفورد «برهان اعتقاد بر پایه‌ی اراده‌ی ویلیام جیمز» است که بد ندیدیم عبارت “باور به خدا” را نیز به آن اضافه کنیم تا به عنوان یک مطلب مستقل معلوم کند که موضوع اصلی بحث چیست. در هر صورت، این بخش را به عنوان یک مطلب مستقل، و در مقام تقریری نسبتا جامع از مقاله‌ کلاسیک ویلیام جیمز، می‌توان خواند. به ویژه آنکه مولف این برهان را مورد ارزیابی انتقادی مناسبی قرار می‌دهد.
تربیت اخلاقی از نظر شهید مطهری و ویلیام جیمز
نویسنده:
نصرتی نصرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از عوامل و موثر بر تحولات اساسی در تعلیم و تربیت در قرن حاضر، تاثیر اندیشه های متفکران و مربیان بزرگ و فرآیندهای تربیتی می باشد. اندیشمندان مسلمان در پرتو تعالیم انسان ساز اسلام به موضوع انسان و کمال و سعادت او و راههای وصول به کمال، بسیار پرداخته اند و نظامهایی فکری را برای پاسخگویی به سوالات مربوط به انسان و تربیت او بنا گذارده اند. از دانشمندان معاصری که یادش همواره جاودانه است. شهید آیت الله مرتضی مطهری است. در بین متفکران بزرگ و معاصر جهان غرب نیز، ویلیام جیمز از جمله اندیشمندانی است که نقش عمده ای در تحولات فلسفیو تربیتی جامعه معاصر ایفا نموده است. وی در پایه ریزی یک نظام فلسفی و تربیتی معاصر یعنی مکتب پرگماتیسم نقش اساسی را برعهده داشته است.ضعف پژوهش در حوزه تعلیم و تربیت بویژه در قلمرو ((تربیت اخلاقی))، بی توجهی به اهداف اساسی و بنیادی اختلاق و نقش قابل توجه تربیت اخلاقی در ساماندهی و بهبود وضعیت خشک و بی روح حاکم بر جهان ماشینی امروز، همگی لزوم پرداختن به این تحقیق و مقایسه دیدگاههای مکاتب اسلام بر جهان ماشینی امروزه، همگی لزوم پرداختن به این تحقیق و مقایسه دیگاههای مکاتب اسلام و غرب را ضروری می می نماید. همچنین بحران معنوی و اخلاقی حاکم بر جوامع بشری به خصوص در کشورهای پیشرفته و صنعتی غرب از یک طرف و مشخص نبودن مرزهای تعلیم و تربیت و تربیت اخلاقی و نظامهای تربیت و جوامع اسلامی از طرف دیگر، بحث و بررسی پیرامون اهداف، معیارها و شیوه های تربیت اخلاقی از منظر شهید مطهری و ویلیام جیمز در این پژوهش مشخص تر می سازد.در این پژوهش با طرح سوالاتی نظیر اینکه در دو دیدگاه مزبور ملاک تشخیص حسن و قبح اعمال اخلاقی چیست؟ ماهیت تربیت اخلاقی چگونه؟ اهداف تربیت اخلاقی کدامند؟ ارتباط بین اموزش ارزشها و تربیت اخلاقی به چه صورت است؟ و جامعیت تربیت اخلاقی چگونه است؟ فرضیتی نیز طرح و در طی این بررسی همه آنها به ترتیب زیر بررسی شده است: 1- تشخیص حسن و قبح اعمال و اخلاقی در نظرشهید مطهری با فطرت و عقل است ولی در مکتب جیمز مبتنی بر میل و رغبت است.2- ماهیت تربیت اخلاقی از نظر شهید مطهری، امری متعالی و قدسی است لیکن از دیدگاه جیمز نوعی آموزش سیر و سلوک اجتماعی است.3- اهداف تربیت اخلاقی از منظر شهید مطهری امری پیشینی و ثابت است ولی در نظر جیمز جران تربیت امری متغیر و موقعیت است.4- از نظر شهید مطهری بین آموزش ارزشها و تربیت اخلاقی تفاوتی وجود ندارد ولی در مکتب جیمز بدلیل نسبی بودن ارزشها و مشخص نبودن هدف نهایی، برنامه ریزان و معلمان تربیت نمی دانند فراگیران را به سمت کدام ارزشها هدایت نمایند. 5- تربیت اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری همه جانبه (مادی و معنوی) است ولی از نظر جیمز تنها دارای دو بعد فردی و اجتماعی است.از دیگر نتایج این تحقیق یافتن وجوه مشترکی بین دو دیدگاه مزبور می باشد. برخی از این آرا مشترک عبارتند از:الف) شهید مطهری ایمان و مذهب را ضامن اجرای اخلاقیات می دانند. جیمز هم احساسات مذهبی در افراد را احساسات واقعی و موثر در رفتار و کردار آنها می داند.ب) موضوع عفت و پاکدامنی و اهمیت اخلاقی جنسی هم در نظام تربیتی شهید مطهری و هم در دیدگاه جیمز جایگاه بالا و والایی دارد. به نظر جیمز حیا و عفت باعث عزیز شدن زن و بالا رفتن نیرو و شجاعت در مرد می شود.ج) به نظر شهید مطهری مسائل اخلاقی و ارزشهای غیر مادی تنها در مکتب توحید و خداپرستی قابل توجیه است. به نظر جیمز هم تنها فلسفه الهی و دینی است که می تواند حقایق جهان نادیدنی و مسائل غیر حسی را ثابت و روشن نماید.د) از نظر شهید مطهری یکی از خاصیتهای عادت این است که با قوی تر شدن عادت در انسان، از دقت و توجه ارادی انسان کاسته می شود. در دیدگاه جیمز هم بنی عادت و آگاهی مغایرت وجود دارد.
  • تعداد رکورد ها : 144