ترجمه ماشینی:
اولین مسیحیان با یک مدل سلسله مراتبی از تفاوت جنسی مشترک در مدیترانه باستان عمل می کردند و زنان به عنوان نمونه های کمتری از مردان در نظر گرفته می
... ی شدند. با این حال تفاوت جنسی به عنوان یک مقوله مفهومی در سراسر طیف تفکر مسیحی تکوینی کاملاً پایدار نبود. در عوض، مسیحیان اولیه راههایی برای اعمال خلاقیت الهیاتی و تفکر متفاوت از یکدیگر پیدا کردند، زیرا معمای بدنهای متفاوت جنسی را بررسی میکردند. بنجامین اچ. توجه به راههایی که میراث پولس رسول باعث تقویت، شکلدهی و همچنین محدود کردن رویکردها به این موضوع شد. پولس دیدگاه خود را در مورد معنای انسان بودن در درجه اول با قرار دادن انسان ها بین دو قطب بیان می کند: خلقت (آدم) و رستاخیز (مسیح). اما در این چارچوب، شخصیت حوا – و تفاوتی که بدن زن او نشان میدهد، کجا قرار میگیرد؟ دانینگ نشان میدهد که این معضل بر طیفی از متفکران مسیحی در قرنهای بلافاصله پس از رسول، از جمله کلمنت اسکندریه، ایرنائوس لیونی تأثیر گذاشته است. ترتولیان کارتاژی و نویسندگانی از مجموعه ناگ حمادی. در حالی که هر یک از این متفکران تلاش میکنند تا تفاوت زنانه را در چارچوب گونهشناختی پائولی جای منسجمی بدهند، دانینگ نشان میدهد که همه آنها به طور کامل به انسجامی که وعده میدهند، عمل نمیکنند. در عوض، تفاوت جنسی، گفتمان هویت و یکسانی پولین را بهعنوان تفاوتی که نه میتوان به طور کامل جذب کرد و نه کاملاً حذف کرد، آزار میدهد - نتیجهای با پیامدهای مهم نه تنها برای تاریخ اولیه مسیحیت، بلکه برای فلسفه و الهیات فمینیستی و دگرباش.
بیشتر