ترجمه ماشینی:
این پایان نامه از بینش های کلیدی فلسفه هنری برگسون (1941-1859) برای ارائه مدل جدیدی از رابطه خدا با زمان استفاده می کند. فصل 1 مقدمهای بر فلسفه
... ه برگسون در برابر پسزمینه «فلسفه برگسون» راسل است. این دو موضوع کلیدی را از برگسون در بحث من ارائه می دهد: رابطه بین زمان و مکان (فصل 2-4) و رابطه بین اراده آزاد و جبر (فصل 5). فصل دوم یک وظیفه دوگانه دارد. نخست، پاسخی برگسونی به استدلال مکتاگارت برای غیرواقعی بودن زمان ارائه میکند. دوم، از متافیزیک زیربنایی استدلال مک تاگارت استفاده می کند تا نشان دهد که دو قلمرو زمانی متمایز را می توان از فلسفه برگسون استخراج کرد: (i) la durée و (ii) یک نظم زمانی ریاضی که عموماً توسط فلسفه تحلیلی به عنوان سری B طبقه بندی می شود. فصل 3 این چارچوب دولایه را به هستی شناسی های زمانی در فلسفه تحلیلی مرتبط می کند. من استدلال می کنم که چنین چارچوبی از "ایده آلیسم هستی شناسانه درباره زمان" پشتیبانی می کند. من برای نسبیسازی وجود زمانی به نقاط متمایز یا مجموعهای از نقاط فضازمان استدلال میکنم که منجر به وابستگی رادیکال ذهن به گسترش زمانی اشیا میشود. فصل 4 به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه هستی شناسی مبتنی بر دوره مورد بحث در فصل 3 بر رابطه بین خدا و زمان تأثیر می گذارد. من استدلال میکنم که فلسفه تحلیلی نتوانسته جنبههای هستیشناختی کلیدی رابطه خدا-زمان را به دست آورد و بازگشت به «دانش علی» الهی لازم است. من نشان میدهم که وجود اشیاء زمانی از دو منبع سرچشمه میگیرد: (1) جنبه زمانی وابسته به ذهن آنها و (2) ذات بیزمان آفریده الهی. فصل 5 این چارچوب را در مورد مسئله علم پیشین الهی و اختیار انسان اعمال می کند. من نشان میدهم که اگرچه نظریه برگسون میتواند از وجود آزادی انسان دفاع کند، اما اندیشه او باید با «علم علّی» الهی جایگزین شود تا دانایی الهی تضمین شود.
بیشتر