جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 80
کارل یاسپرسده وحی و ایمان
نویسنده:
Tuncay Akgün
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
ترجمه ماشینی : کارل یاسپرس یک فیلسوف اگزیستانسیالیست خداباور است. می بیند که یکی از شروط پی بردن به وجود انسان، ایمان به خداست. یاسپرس در صحبت کردن درباره خدا الهیات منفی انجام می دهد. به گفته وی، خدای کلیسا تبدیل به یک فرد معمولی در جهان می شود که وجود برتر خود را ترک می کند. برای یاسپرس، هیچ انسانی نمی تواند پسر خدا باشد. این هرگز نمی تواند با وجود برتر خدا سازگار باشد. عیسی پسر خدا نیست بلکه آخرین پیامبر یهود است. خدای یاسپر خدای ادیان الهام شده الهی نیست که در کلیسا وجود دارند و با جزمات و فرقه ها (عبادت) مشخص می شوند. زیرا در اندیشه وحی، اقتدار محدودکننده آزادی وجود دارد (در جایی که آزادی جایگاهی بی قید و شرط برای هستی است.) اما موضوعی که در اینجا باید بر آن تأکید شود این است که وحی مورد مخالفت یاسپرس، وحی کلیسا است. زیرا به گفته وی کلیسا وحی را تغییر داده و از آن به عنوان رسانه برای تقویت اقتدار خود استفاده کرده است. برای یاسپرس غیرممکن است که به مکاشفه ای مانند این باور داشته باشد. ایمان از نظر یاسپرس یک مفهوم کلی است که هم ایمان فلسفی و هم ایمان دینی را شامل می شود. ایمان فلسفی تنها ایمانی است که فیلسوف می تواند مالک آن باشد. به نظر یاسپرس، ایمان تنها وجود مؤمن است. اگر ایمان را بتوان آن گونه که کلیسا تعریف می کند تعریف کرد، به جای ایمان، از یک اطلاعات تشکیل شده بود. عقل و ایمان فلسفی با هم مخالف نیستند. ایمانی که خلاف عقل است، موضع کاتولیک ح. با ایمان نمی توان مانند اطلاعات رفتار کرد. اطلاعات تنها زمانی معتبر است که به عنوان یک WL.y برای ایمان عمل کند. ایمان فلسفی خصلت منفی دارد و نمی تواند به باور یا جزم تبدیل شود. ایمان فلسفی نمی تواند به یک موجود فانی عینی در جهان تاب بیاورد. بنابراین نمی تواند به عنوان یک حالت وجودی به صلح برسد. به نظر یاسپرس، رمزها (که در آن مفهوم رمز، مفهوم مهمی از فلسفه یاسپرس است) مانند کلیدهای ایمان هستند. اگر چیزهای قابل باور کاملاً واضح و متمایز بودند، این هرگز یک ایمان نخواهد بود. رمزها زبان متعالی هستند. رمزها ذهنی هستند. مردان این رمزها را با توجه به طراحی ساخته شده از سبک تفکر قدرت درک ایجاد می کنند.
مفهوم خدا در فلسفه کارل یاسپرس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Frederick Raymond Struckmeyer
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه تعیین کارکرد مفهوم خدا در فلسفه متافیزیکی کارل یاسپرس است. این مفهوم برای سیستم او مرکزی است، اما تنها می‌توان آن را بر اساس برداشت خود یاسپرس از فلسفه، هم به عنوان یک رشته ریشه‌دار تاریخی و هم به عنوان یک جست‌وجو فردی درک کرد. مشکلاتی که در تفسیر تلاشی از یاسپرس با آن مواجه می‌شود، عمدتاً به دلیل ترجیح خود او برای اصطلاحات «سرخوردن» و یک سیستم «باز» است. اصرار خود او این است که هدف در فلسفه بر روش تقدم دارد. فلسفه اساساً متافیزیک است، با این حال نمی تواند به یک «علم هستی» هستی شناسانه تبدیل شود. به فلسفه در «موقعیت‌های نهایی» زندگی انگیزه اولیه داده می‌شود، اما ماهیت جزئی دانش ما از پاسخ‌های رضایت‌بخش جلوگیری می‌کند. دوگانه گرایی معرفتی به عنوان یک جایگاه نهایی، بر حسب مفهوم فراگیر، قابل غلبه است. این واقعیتی است که در افق دانش ما روشن شده است. دو جنبه عمده دارد: وجودی که ما هستیم و خود بودن. اولی حالت های خاص خود را دارد که با مراتب وجود در زندگی انسان مطابقت دارد. وجود تجربی یا دازاین از نظر تاریخی واقعی است. شعور به این معنا، یا عقل، قوه عقلانیت است. روح، یا ذهن، با شخصیت یکپارچه و کامل مطابقت دارد
موقعیت های مرزی و هستی اصیل انسان در فلسفه یاسپرس
نویسنده:
مریم ثقفی ، تورج اردشیری نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دوران تلاش برای دست یافتن به زیستن معنادار از دشوارترین مراحلی است که انسان در طول عمر می گذراند. موقعیت های مرزی (شکست، مرگ، رنج و کشاکش) به طور عادی برای انسان رکود می آورد. انسانهایی که به این مقولات می اندیشند، معمولا با آن دو نوع برخورد دارند. یا جهان را کاملا بیهوده دانسته و موقعیت های مرزی را از عواملی می دانند که انسان را نابود می کند و بنابراین سر در گریبان فرو برده و هر کاری را بی ثمر می پندارند یا کسانی هستند که دم غنیمتی پیشه می کنند و عمر می گذرانند. یاسپرس بی آنکه جزء این دو دسته باشد توانسته موقعیت های مرزی را راهی برای رسیدن به هستی اصیل بداند. در این مقاله اندیشه یاسپرس در دستیابی به وجود اصیل در هنگام مواجهه با موقعیت های مرزی بررسی می شود. از آن جایی که مسئله موقعیت مرزی انسان را از پا در می آورد، این مقاله بر آن است نشان دهد از نظر یاسپرس، بودن در این شرایط چگونه می تواند دستاوردی والا چون هستی اصیل داشته باشد. در مرحله اول وجودِ انسان، دازاین فقط هست اما در مواجهه با موقعیت های مرزی و آگاهی نسبت به آنها، مراتب وجودی بالاتری را کسب می کند تا جایی که از زندگی معمولی به هستی اصیل یا اگزیستانس دست می یابد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 32
بررسی مقایسه‌ای جاودانگی انسان در مکتب اگزیستانسیالیسم الهی و حکمت متعالیه با تأکید بر آرای یاسپرس و کی یرکگارد
نویسنده:
نویسنده:منصور کریمی علویجه؛ استاد راهنما:عباس ایزدپناه,سیداحمدرضا شاهرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
پرسش هر انسانی که‌اندکی آشنایی با اطراف خود پیدا می‌کند و از لوازم زندگی کنونی سر در می‌آورد، این است که آیا پس از مرگ بدن باقی هست یا مرگ، پایان وجود اوست؟و اگر باقی هستیم کیفیت زندگی بعدی ما به چه نحوی است؟ اگر چند پرسش حساس در زندگی آدمی وجود داشته باشد، این پرسش یکی از برجسته ترین آن پرسش ها است. شاهد این سخن آن است که پرسش مذکور نه در دوره‌ای خاص از تاریخ محصور شده و نه در مرز خاصی از جغرافیا محدود گشته است. باورمندان به ادیان توحیدی به نغمه‌های جاودانگی انبیای خویش گوش فرا می‌دهند و بدان دل می‌سپارند و ایمان دارند. این ادیان وقتی کسی را مؤمن تلقی می‌کنند که به جاودانگی و رستاخیز باور داشته باشد. دیگر ادیان هم هر یک به نوعی به زندگی پس از مرگ قائل هستند.آنچه در پی می‌آید، تلاشی است که متفکران عرصه کلام و فلسفه در ارزیابی زندگی پس از مرگ و کیفیت آن بر فرض وجود، ارائه کرده‌اند. درست است که مؤمنان، به دلیل وحی، که بالاترین حجت و شاهد است، به زندگی پس از مرگ و جاودانگی انسان ایمان دارند ، اما متفکران مؤمن کوشیده‌اند تا در باب چگونگی و کیفیت آن به تأمل پبردازند. مسلّماً این تلاش در حد بشری است و از این رو در طول تاریخ با تغییرات و دگرگونیها و پیشرفتهایی قرین بوده است. پرسشهای فراوانی در این باره پیش رو قرار دارند که همگام با پیشرفتها در عرصه‌های دیگر به پاسخ نزدیک می شوند و هم زمینه‌ساز پرسشهای عمیقتر می‌گردند. هر پاسخی به پرسش یاد شده، متوقف بر دو مساله دقیق فلسفی است.مساله اول به این مطلی بر میگرددکه بدن ما آیا فقط این جسم مادی است یا اینکه یک بعد غیر مادی هم دارد و اگر بعد غیر مادی هم دارد، چه رابطه ای بین ساحت مادی و ساخت غیر مادی وجود دارد؟ این مساله از مهمترین مسائل در مور هویت انسان به شمار می‌آید، زیرا نه فقط تحقیق در مورد مساله «بقای فرد پس از مرگ جسمانی» بر موضوع یاد شده مبتنی است، بلکه بحثهای دیگر فلسفه ذهن همچون هویت شخصی و نقش ذهن در رفتارانسان نیز بر آن تکیه دارد. ماحصل این مساله در مبحث ما به دو پرسش منجر می شود:اول اینکه «حقیقت انسان چیست؟». که به مساله هویت شخصی معروف است.و سوال دیگر اینکه اگر قرار باشد که هویت انسان از دوساحت مادی و مجرد تشکیل شده باشد بر چه اساسی می‌توان گفت که فرد خاصی که در عالم دیگر وجود خواهد داشت همان فردی است که در این جهان به سر برده است تا بتوان از طریق ملاک این همانی اثبات کرد که انسان در عوالم مختلف همواره یک هویت دارد و لذا در تمام عوالم همواره زنده و جاویدان است.تحقیق پیش رو در صدد بررسی آرا و نظرات فیلسوفان و متفکران دو نحله ی فلسفی با دو خاستگاه و ریشه تاریخی متفاوت درباره موضوع حیات جاودانه انسان می باشد.نحله و مکتب اول ،مکتبی شرقی و برخواسته از متن شریعت وتعقل و عرفان اسلامی است که معروف به حکمت صدرایی و حکمت متعالیه می باشد و نحله و مکتب دوم برخواسته از جهان غرب بعد از جنگ جهانی دوم و بر گرفته از تعقل و اوضاع اجتماعی و روانی جامعه آن دوران یعنی مکتب اگزیستانسیالیسم است.
بررسی تطبیقی وجود مطلق از دیدگاه یاسپرس و ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:مهدی ربانی خوراسگانی؛ استاد راهنما:حسن عبدی؛ استاد مشاور :محمدمهدی گرجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یاسپرس از فلاسفه‌ اگزیستانسیالیستی است که بر «وجود مطلق» تأکید فراوان داشته است و در خلال آثار خود، وجود مطلق را در دو جهت که شامل هستی فی‌نفسه‌ای است که ما را احاطه کرده و هستی‌ای که ماییم، ارائه کرده و هستی‌ای که محیط بر ماست را شامل «جهان» و «امر متعالی» دانسته و هستی‌ای که ماییم را شامل مراحل «دازاین» و «آگاهی کلی» و «روح» و «اگزیستانس» می‌داند. از سوی دیگر ملاصدرا مسئله‌ی وجود مطلق را به انحاء مختلف در میان آثار خویش گنجانیده که شامل چهار اطلاق وجود مطلق برای مفهوم عام انتزاعی بدیهی وجود، عنوان وجود مطلق در مقام مطلق وجود مقسمی (موضوع فلسفه)، عنوان وجود مطلق در مقام ذات اقدس الهی، عنوان وجود مطلق در مقام فعل (فیض منبسط) می‌باشد. در این پایان‌نامه مسئله‌ی وجود مطلق به حسب ضرورت تحقیقات تطبیقی در سنت فلسفه اسلامی و سنت فلسفه غربی برای دست‌یابی به وجوه اشتراک و وجوه افتراق در تعابیر مشترکی مثل وجود مطلق می‌باشد که به صورت تطبیقی بین آراء ملاصدرا و یاسپرس بررسی شده تا از نتایج به دست آمده در این تطبیق در استفاده بهینه از هر دو دستگاه فلسفی، استفاده‌های علمی و عملی گشته و سدّی در برابر مغالطات لفظی باشد. از نتایج به دست آمده وجوه مشترک در اطلاقات هر دو فیلسوف می‌باشد و هم‌چنین اشتراک لفظی وجود مطلق در برخی اطلاقات وجود مطلق بین صدرا و یاسپرس است. صدرا در پرتو وجود مطلق به گونه‌ای سیر کمالات علمی و عملی را مشخص گردانیده و یاسپرس مراحل تحقق اگزیستانس را در پرتو وجود مطلق فراگیرنده مشخص کرده است. پیشنهاد نگارنده توجه بسیار محققانه به این رویکرد در هر دو طرف است که از میان این تحقیقات یقیناً به برکات علمی و عملی بسیار می‌توان نائل شد.
تمرین تعالی: معنویت های عصر محوری برای جهانی در بحران [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Christopher Peet
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Springer International Publishing; Palgrave Macmillan,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این کتاب خوانندگان را با مفهوم عصر محوری و ارتباط آن با جهانی در بحران آشنا می کند. محققان به طور فزاینده ای به تز فیلسوف کارل یاسپرس علاقه مند شده اند که انقلاب معنوی در آگاهی در طول هزاره اول قبل از میلاد به طور قطعی تاریخ جهان را شکل داد. ایده‌های محوری تعالی به ایدئولوژی‌هایی برای ادیان و تمدن‌های جهانی تبدیل می‌شوند و به نوبه خود در یک سیستم جهانی اوراسیا که در سطح جهانی گسترش می‌یابد و به پایه‌ی دنیای معاصر ما تبدیل می‌شود، ادغام می‌شوند. در کنار ایده‌ها و ایدئولوژی‌ها، عصر محوری همچنین شیوه‌های معنوی را آموزش می‌داد که در برابر مقیاس جدید قدرت تمدنی مقاومت می‌کردند: در جوامع کوچک ضدفرهنگی در حاشیه جامعه، آنها تمرکز آگاهانه ما را به سمت درون معطوف می‌کنند تا خود را متحول کنیم و بر پتانسیل‌های مخرب در طبیعت انسانی غلبه کنیم. معنویت های محوری به بشریت یک خرد عملی، یک روانشناسی عمیق و امید عمیق ارائه می دهند: تبدیل ناامیدی به انعطاف پذیری، به ما کمک می کند با شجاعت با چالش های اکولوژیکی و سیاسی که امروز با آن روبرو هستیم روبرو شویم.
تعالی و هرمنوتیک: تفسیری از فلسفه کارل یاسپرس [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Alan M. Olson (auth.)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Springer Netherlands ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فراتر از آگاهی عقلانی: در مورد فرشته مرگ لو شستوف. وحی فلسفی و حقیقت آفریده شده است [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Marina Gennadjevna Ogden
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در آغاز قرن بیستم، اندیشه فیلسوف مهاجر روسی، لو شستوف (1866-1938) هنجارهای فلسفی سنتی را به چالش کشید و تجربه فردی اضطراب مرگ را در خط مقدم بررسی فلسفی قرار داد. بر اساس تحقیقات من در آرشیو لو شستوف در سوربن، آرشیو کتابخانه و مجموعه های ویژه انجمن روانکاوی بریتانیا در موسسه روانکاوی و ترجمه های من از دست نوشته ها و مکاتبات منتشر نشده لو شستوف، این پایان نامه تفسیر جدیدی از این فیلسوف است. کار کردن با توجه به توسعه جهان بینی شستوف در چارچوب یک روایت تاریخی و زندگی نامه ای، من با نگاهی به منشور مفهومی تمثیل فرشته مرگ، به بررسی ریشه های موقعیت فلسفی شستوف پرداختم. تحلیل تطبیقی ​​و هرمنوتیکی مفاهیم کلیدی در فلسفه شستوف - مسائل حقیقت، مکاشفه و مرگ از طریق بررسی مفاهیم کلیدی فلسفه او در ارتباط با عقاید برخی از تأثیرگذارترین شخصیت های زمان خود، از جمله به دست آمد. مانند ویلیام جیمز، ادموند هوسرل، کارل یاسپرس و زیگموند فروید، و با اشاره به متفکران اصلی سنت غربی از افلاطون، فلوطین و ترتولیان گرفته تا آرتور شوپنهاور، و از سورن کی یرکگور و فئودور داستایوسکی تا فردریش نیچه، لئو تولستوی، مارتین. هایدگر و مارتین بوبر. ساخت شبکه ای از تعاملات هرمنوتیکی (فلسفی، روانکاوانه، مذهبی) بدین وسیله هدف دارد که فلسفه شستوف را به گفتگوی معنادار و متقابل آموزنده با سایر رشته ها برساند. نتیجه اصلی این اثر این است که تمثیل فرشته مرگ عنصری کلیدی در روش شناسی شستوف بود و نقش ترکیبی در توسعه بینش فلسفی او داشت. نتیجه مهم دیگر این است که گفتار تمثیل فرشته مرگ مفهوم مرگ را به عنوان بیداری برای زندگی (تولد دوباره فرد) منتقل می کند که موضوع اصلی فلسفه شستوف است. این یافته نه تنها اندیشه های متفکر روسی را در چارچوب سنت الهیات یهودی-مسیحی قرار داد، بلکه ارتباطی با نظریه روانکاوی زیگموند فروید، فلسفه ژاک دریدا و احیای الاهیات آپوفاتیک کنونی ایجاد کرد.
  • تعداد رکورد ها : 80