جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 907
آینه‌های نیستی‫: الهیات سلبی در آثار مولانا و مایستر اکهارت
نویسنده:
نویسنده اشکان بحرانی‏‫؛ با مقدمه قاسم کاکایی.
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران: نشر علم‏‫‬‏,
عرفان خراسان و ابن‌عربی، تفاوت‌های نظری
نویسنده:
محمد رودگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هرچند نمی‌توان بررسی تاریخی دقیقی درباره خاستگاه تصوف خراسانی و تشخص آن در قرون اولیه دربرابر طریقت‌ها و مکاتب عرفانی عراق و شام صورت داد ولی می‌توان استقلال این مکتب را چه قبل و چه بعد از ابن‌عربی به رسمیت شناخت، تأثیر و تأثرات آن را در مواجهه با مکتب ابن‌عربی و شارحانش بررسی نمود، عرفان نظری آن را بیشتر شناخت و با عرفان نظری محیی‌ الدینی مقایسه کرد. اوج مخالفت‌های صوفیه را با وحدت وجود، می‌توان در عرفای خراسانی یافت؛ تا آنجا که دربرابر آن، نظریه «وحدت شهود» را مطرح کردند. به‌رغم این مخالفت‌ها، گرایش تدریجی عرفای خراسانی به ابن‌عربی نیز موضوع بسیار مهمی است. با در کنار هم گذاشتن حقایقی از این دست، می‌توان نظام فکری کاملاً متفاوتی برای صوفیانِ رسمیِ دارای سلسله در نظام‌های سنتیِ خانقاهی ترسیم کرد، دربرابر عرفان نظری ابن‌عربی و شارحانش. پیدایش نظریه «وحدت شهود» دربرابر وحدت وجود، تنها با بررسی این‌گونه از تفاوت‌ها قابل توجیه خواهد بود. انگیزه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مواردی از این دست، در برابر تفاوت‌های چشمگیر نظری رنگ می‌بازند و درنتیجه، بر عمق مخالفت‌های ابتدایی عرفای مکتب خراسان در این باب افزوده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 51 تا 71
مقایسه عرفانی و کلامی دیدگاه مولوی و سعدی در جبر و اختیار
نویسنده:
معصومه حبیب‌وند ، محمدصادق تفضلی ، حجت اله غ منیری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان « مقایسه عرفانی و کلامی دیدگاه مولوی و سعدی در جبر و اختیار» سعی ­دارد با شیوه تحلیلی _توصیفی موضوع یادشده را در آثار منثور و منظوم مولانا و سعدی واکاوی کرده و معانی این دو مقوله را به­منظور کشف شاخص‌های برخی ابیات و نوشته های این دو شاعر به خواننده ارائه­نماید. جبر و اختیار از نکات کلیدی و کاربردی اشعار مولانا و سعدی است، که اصطلاحاتی از قبیل: تقدیر و سرنوشت ، خیر و شرو جبر و تفویض... را نیز دربرمی­گیرد. اختیار در اندیشه مولانا تا اندازه­ای فراتر از اختیار در باور سعدی است .جبری هم که مولانا از آن سخن می‌گوید با جبری که سعدی در آثار خود بیان­می­نماید تا حدی متفاوت است .مولانا در مثنوی گاه از منظرعرفان و گاه از دیدگاه کلامی به این دو موضوع پرداخته­است؛ مثلاً درباره جبرو اختیارسالک معتقد است زمانی که وی در آغاز سیر و سلوک قراردارد در حالت اختیار است؛ اما وقتی به مقام فناءفی الله و معیت حق می­رسد دیگر اختیاری از خود ندارد بلکه وجود او در جبر مطلق است. نگرش سعدی بیشتر به جبر گرایش دارد و کمتر از اختیار سخن­می‌گوید جبر در اندیشه او طبق نظریۀ اشعری ، حاکمیت مطلق قضا و قدری است که بر کل جهان حاکم است و انسان در چارچوب یک جبر از پیش تعیین­شده در این جهان حرکت­می‌کند. در نهایت در طرح مسئله اختیار، مولوی و سعدی با توجه به اینکه انسان راجع به امور نفسانی و روحانی خویش صاحب اختیار است، به مجاهدت نفسانی و تربیت نفس پرداخته­اند .
صفحات :
از صفحه 309 تا 330
مراتب عرفانی عالم درآثار مولوی وسهروردی
نویسنده:
محمدتقی خمر ، بهروز رومیانی ، مصطفی سالاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در آثار مولانا مطالبی منسجم دربارۀ مراتب عالم مطرح­شده­است: عقل اول، نور محمدیه، حرف و انسان کامل و ... از نام­های متفاوتی است که به یک جریان واحد؛ یعنی اولین مخلوق یا صادر اول، اطلاق­شده­است. خلقت در مراتبی شکل­گرفته­است که از آن با نام کلی عوالم چندگانه نام­برده­شده­است. عالم لاهوت، جبروت، ملکوت و ناسوت، از نام­های آشنای عرفان اسلامی در این زمینه است. این مراتب را می­توان در آثار سهروردی، فیلسوف و نظریه­پرداز فلسفه­ اشراق نیز ملاحظه­کرد. فارغ از دسته­بندی­هایی که گاه تعیین آبشخور حقیقی آن دشوار می­نماید، دو عالم اصلی ملک و ملکوت یا نور و ظلمت در آثار مولوی و سهروردی وجوددارد که سمبل جهان پست مادی و جهان برتر علوی است. در این پژوهش به بررسی مراتب عالم در آثار مولوی و سهروردی می پردازیم. در آثار مولوی و سهروردی، شاهد گرایش این دو اندیشمند به نمادپردازی و نام­گذاری عوالم هستیم؛ مولانا از شهرهای حقیقی در جهت تبیین مفاهیم عالم نور و ظلمت استفاده­می­کند و سهروردی از اسامی هورقلیا، جابلسا و جابلقا. این تقسیم­بندی­ها مراتب هبوط و سلوک سالک را مشخص­می­کند.
صفحات :
از صفحه 267 تا 286
مولانا: کتاب قرمز بزرگ: شاهکار بزرگ جشن عشق و دوستی عرفانی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Maulana Jalāl al-Dīn Rūmī;Barks, Coleman
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
HarperCollins;HarperOne,
چکیده :
ترجمه ماشینی: "دیوانی شمسی تبریز" مولانا ("آثار شمس تبریز" - به نام آموزگار معنوی و دوست مولانا) مجموعه ای از غزلیات است که بیش از 40000 بیت از شاعر پرفروش آمریکایی را در خود جای داده است و از آثار کلاسیک است. ادبیات فارسی آشناترین شکل آن به صورت یک کتاب قرمز بزرگ است، از این رو نام آن است. کلمن بارکز به خاطر بازخوانی اشعار مولانا مشهور است و آثار او بر روی این اشعار خاص هرگز در هیچ کجا منتشر نشده است. این کتاب نشان دهنده بیش از سی و سه سال است. کلاسیک مهم مولانا"--
بررسی آداب شریعت از دیدگاه علامه طباطبایی و مولانا (با تاکید بر تفسیرالمیزان و مثنوی معنوی)
نویسنده:
پدیدآور: بهنام اسمعیل پور استاد راهنما: اشرف میکاییلی استاد مشاور: بهمن زاهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همان‌طور که می‌دانیم مولوی آمیزه ای است از دو آموزه متفاوت در عین حال به هم شبیه که یکی شریعت و دیگری طریقت است. استادان او در حوزه شریعت پدرش و محقق ترمذی و استاد و در واقع مراد او در حوزه طریقت شمس تبریزی است البته شایان ذکر است که پدرش و محقق ترمذی نیز اندک گرایشی به صوفیه داشته اند لذا مولوی هم با شریعت انس گرفته است و هم پا در مراحل طریقت گذاشته و بر همین اساس است که بسیاری در مورد مولوی گفته اند که در نگاه او برای رسیدن به کمال راهی جز طریقت نداریم و بیان کرده اند که این هیچ گاه به منزله فدا کردن شریعت در برابر طریقت نبوده است بلکه مولوی معتقد بوده است برای رسیدن به حقیقت که کمال محض است باید جاده طریقت را در پرتو شریعت پیمود و این دو لازم و ملزوم .همند مولانا در جای جای دفتر خود بر چنین نظری صحه گذاشته است و التزام شریعت و طریقت را تکرار کرده است با این وجود مواردی دیده میشود که یکی را بر دیگری ترجیح داده است و کار ما در این تحقیق این است با نگاهی دقیق تر این مساله را واکاوی کنیم و از لحاظ علمی بررسی کنیم که در عمل چگونه بوده است و بسامد دیدگاه او را در مثنوی و آثار علامه طباطبایی با کمک گرفتن از دیگر منابع معتبر و دیگر آثار او به اجمال مشخص سازیم و بررسی کنیم آیا چنین نظری در تمام مثنوی جاری است یا نه و بدینوسیله ارتباط شریعت و طریقت را در دیدگاه مولانا علامه طباطبایی بیشتر بشناسیم. لذا در این تحقیق نگارنده نیز بر آن است تا گوشه‌هایی از شریعت را که عمدتاً مغفول مانده است، بیان کند و شریعت در بیان مولانا و طباطبایی بسنجد. برای دسترسی به چنین مهمی نیاز است تا ابتدا مشخص شود که منظور از شریعت در لغت اصطلاح بزرگان دین و عرفان - با تمام ویژگی‌ها و تعاریف چیست و چه کسانی یا چه چیزهایی محدوده شریعت را مشخص می‌کنند. بدین وسیله تعریفی برای شریعت به‌دست می‌آوریم و با توجه به آن تحقیق را آغاز می‌کنیم تا حدود بررسی در مثنوی برای ادامه کار مشخص باشد.
تعالی انسان از دیدگاه مولانا و یاسپرس
نویسنده:
جمیله علم‌الهدی؛ ویراستار: بهروز راستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
عابد,
چکیده :
توضیح کتاب: مولانا، شاعر برجسته‌ی ایران در قرن هفتم هجری قمری است که به ترسیم دقیق اندیشه‌ی "تعالی" پرداخته است. یاسپرس نیز یکی از اندیشمندان فلسفه‌ی غرب است که در بین تحولات عصر حاضر و سردرگمی‌های بشر معاصر به تدوین طرح تازه‌ای در زمینه‌ی "تعالی" پرداخته است. در کتاب حاضر، اندیشه‌ی تعالی انسان ازدیدگاه جلال‌الدین محمد مولوی و کارل یاسپرس به طور مقایسه‌ای و مطالعه‌ی تطبیقی بررسی شده است. نویسنده به سه دلیل این دو فرد را برای مطالعه‌ی مقایسه‌ای خویش انتخاب کرده است. نخست این که موضوع تعالی، حلقه‌ی مشترک هر دو متفکر بوده است؛ دوم آن که درون فکری و خویشتن‌خوانی، ویژگی سلوک ویژه‌ی آن معرفی شده است؛ و سه دیگر آن که تاثرات یاسپرس از اندیشه‌های عرفانی افرادی چون یاکوب بوهمه و پلوتینوس، پیش‌گوی گره خوردن نظریه‌ی فلسفی تعالی با تفکرات عرفانی مولانا در بعضی از حیطه‌ها است. هم‌چنین نویسنده در سراسر کتاب تلاش کرده تا به این پرسش پاسخ دهد که "آیا این دو اندیشمند بزرگ از دو خاستگاه متفاوت فکری، یعنی اندیشه‌ی اسلامی و فلسفه‌ی اگزیستانسیالیستی، و در دو برهه‌ی کاملا ناهمگون تاریخی، یعنی قرن سیزدهم و قرن بیستم میلادی، در دو جغرافیای مختلف و در دو جامعه‌ی ناسازگار، می‌توانند فطرت مشابهی درباره‌ی صیرورت انسان و واقعیت تعالی، و هم‌چنین پیچ و خم‌های آن داشته باشند؟"
تأثیرات امام محمد غزالی بر آراء مولوی و ملاصدرا در زمینة کمال انسان
نویسنده:
سهیله عاصمی ، سید حسین سجادی ، عبدالرضا جمالزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان در مقام اشرف مخلوقات خلقتی هدفمند دارد و باید در مسیر زندگی به درجه‌ی کمال دست یابد تا شایسته‌ی مقام اصلی خود گردد. این امر مهم، اندیشمندان را به این فکر واداشته تا راه رسیدن انسان به کمال را به‌ شیوه‌هایی متعدد ابراز کنند. ابو حامد محمد غزالی به عنوان شخصیتی متفکر و اندیشمند با نگارش آثار متعدد، نظرات ارزشمندی را در مورد کمال بیان کرده‌اند. هدف اصلی این مقاله بررسی تأثیرات دیدگاه امام محمد غزالی در زمینه کمال انسان بر اندیشمندان متأخر خود به روش تحلیلی-توصیفی است. از دیدگاه ایشان کمال نهایی انسان در استیلا یافتن بر نفس و در نتیجه رسیدن به قرب الهی است. او برای کسب این مرتبه مراحلی را ذکر کرده است. این مراحل با یافتن راهنما (حاملان پیام الهی) و پیروی از دین آغاز و با کسب علم و معرفت تقویت می‌شود. سپس با دوری از رذائل و کسب فضائل این امر قابل دستیابی می شود. غزالی در زمینه کمال نسبت به متقدمین خود تحولات متعددی را ایجاد کرده است که اساس آن در میزان بهره مندی از دین بوده است. ایشان تأثیرات خود را در حوزه های مختلف فلسفه، کلام و عرفان گذاشته است که نشان از حوزه وسیع تأثیرات خود دارد. تأثیراتی چون برگردان بیشتر توجهات به دین، عقل گرایی اعتدالی، پیوست طریقت و شریعت و ... . از جمله این اندیشمندان که بیشترین تأثیرات را از ایشان گرفته اند ملاصدرا، فیض کاشانی، سنایی و مولوی است.
خوانشی بر کیفیت طی‌الارض در نگاه عرفانی مولوی
نویسنده:
عابدین درویش پور ، مهرداد امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عرفان یک‌ جریان معرفتی مبتنی بر شهود و برخاسته از تهذیب نفس است که مبانی نظری آن در متون دینی و آثـارعرفانی و ادبی تجلی یافته است.مسئلۀ طی الارض در عرفان به عنوان یکی از اقتضائات برخاسته از مراتب کشف صوری در راستای تجلی اسماء و صفات الهی تحلیل و ارزیابی شده است. مراحل کمال آدمی از نگاه مولوی براساس تحول و تبدیل وجود انسان‌ از نقص به سوی کمال نامنتاهی شکل می گیرد. ایـن تبدیل و تحول، افزون بر تأثیر باطنی ، در کالبد جـسم مادیّ او نیز اثر گذار است. ازاین‌رو از دید مولوی کیفیت طی‌الارض در این حوزه قابل‌تبیین می باشد. بر این اساس، باطن انبیاء و اولیاء الهی دارای صفات و قابلیت‌های خاصی است که جسم آنان را از دیگر افراد متمایز می‌کند و با توجه به تکامل و تعالی جسم در اثر سیر و سلوک، زمینۀ لازم بـرای‌ پذیـرش کراماتی همچون طی‌الارض را فراهم مـی‌کند. در این جستار پس از بررسی مفهوم طی‌الارض و مبانی طرح این مسئله در نگاه مولوی، به تشریح و تبین کیفیت تحقق آن می‌پردازیم.
صفحات :
از صفحه 159 تا 172
نگاهی به ایماژهایِ زندگی در نگره مولوی و کازنتزاکیس با تاکید بر ایماژِ «زندگی به مثابه سوءتفاهم/ جنگ»
نویسنده:
مصطفی گرجی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
چکیده :
زندگی به مثابه فرایند تکامل و با توجه به دو ساحت باورها و عواطف- احساسات در نگاه اندیشمندان به اشکال مختلف بازنموده شده است. در این میان ایماژهایِ برساخته از زندگی و معنایِ آن در لایه هایِ مختلف، یکی از نکاتِ برجسته در متون است که در قالب تصویرهای هنری و کلان استعاره ها مفصل بندی می شود. از سویی دیگر در میان مجموعه متفکران، مولوی و کازنتزاکیس دو شخصیت کم نظیری هستند که با وجود تمایزهای معرفتی و گفتمانی از یک سو و تاریخی و جغرافیایی از سویی دیگر مفهوم زندگی را در قالب استعاره/ ایماژهای هنری تصویر سازی کرده اند. در این مقاله، نویسنده سعی می کند این مساله را با توجه به چارچوب نظری انواع «ایماژهای زندگی» از منظر «رابرت سالامون» در مهم ترین آثار این دو متفکر بررسی کند. سالامون در این مبحث شانزده ایماژ از مهم ترین ایماژهای زندگی را شناسایی کرده که مهم ترین این موارد زندگی به مثابه بازی، داستان، غمنامه، کمدی، ماجرا، ماموریت است. این نوع طرز تلقی نسبت به زندگی در آثار این دو تصویرسازی شده است که از بنیان هایِ معرفتی مشترک با وجود همه افتراق ها حکایت دارد. یکی از نکات مهم در تحلیل یافته ها اِشعار هردو به ایماژ ویژه ای است که در دستگاه فکری این دو به صورت برجسته مفصل بندی شده و آن «زندگی به مثابه سوءتفاهم» است. نویسنده ضمن بررسی مجموعه ایماژهای مشترک با تاکید بر ایماژ اخیر، اندیشه این دو متفکر را از منظر ارزش و کارکرد زندگی تحلیل کرده است.
  • تعداد رکورد ها : 907