جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 914
بررسی مفهوم ایمان از دیدگاه مولانا
نویسنده:
نویسنده:وحیده قدیمی فسقندیس؛ استاد راهنما:یحیی نورالدینی اقدم؛ استاد مشاور :حسن حیدرزاده سردرود
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
جلال‌الدین محمد که با عناوین خداوندگار، مولانا، مولوی، ملّای روم و گاه با تخلّص خاموش در میان فارسی‌زبانان شهرت یافته یکی از شگفتی‌های تبار انسانی در حوزه عرفات و تفکر دینی است. ایمان که از مفاهیم کلیدی ادیان توحیدی است، در دین اسلام بعد از کلمه شریف «الله» کلیدی‌ترین مفهوم جهان‌بینی دینی است؛ مفهوم ایمان در نگاه مولانا بسیار گسترده‌تر از مفهوم اسلام است. چنین نگاهی با اندیشه عاری از تعصبات فرقه‌ای و کلامی او سازگار می‌نماید. وی به اقتضای کلام و از زاویه‌های مختلف به بررسی مفهوم ایمان در آثارش پرداخته است و از منظر وی ایمان حقیقتی قلبی و تجربه‌ای شهودی است که خاستگاه آن معرفت فطری انسان به خدا است و برای رسیدن به حقیقت آن باید از پوسته تقلید گذشت. محتویات این پژوهش در پنج فصل تدوین‌یافته که شامل؛ فصل اول؛ کلیات تحقیق، فصل دوم؛ زندگی و اندیشه مولانا، فصل سوم؛ مباحث مفهوم شناسی ایمان و خداشناسی، فصل چهارم؛ بررسی مصادیق ایمان همراه با شاهد مثال و در فصل پنجم نتیجه‌گیری کلی ارائه‌شده است. هدف کلی پژوهش، بررسی مفهوم ایمان در آثار مولوی هست که به روش توصیفی، تحلیلی بوده و در تدوین آن از شیوه‌های فیش‌برداری، اسنادی و کتابخانه‌ای بهره برده‌ایم.
بررسی و تحلیل مشرب عرفانی مولانا (با تکیه بر مثنوی معنوی)
نویسنده:
نویسنده:سمانه السادات آقادادی؛ استاد راهنما:طاهره خوشحال دستجردی,سیدعلی‌اصغر میرباقری فرد؛ استاد مشاور :سیده مریم روضاتیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از شرایط مهم و اساسی برای به کارگیری روشی علمی، هدفمند و برنامه محور در تحقیقات عرفانی تعیین و تبیین سنت و مشرب عرفانی اهل تصوف یا به تعبیر دیگر واکاوی اصول و فروع مبانی عرفان اسلامی است. مشرب مولانا در اصول و مبانی با سنت اول عرفانی پیوند دارد و در فروع، مطابق با آموزه‌های عرفانی بایزید بسطامی که امروزه بیشتر با عنوان مشرب یا مکتب خراسان شناخته می‌شود، قرابت دارد. این رساله بر آن است تا معلوم کند، مولانا در مثنوی معنوی برای سیر الی الله چه طرحی داشته و نقطه آغاز و پایان این مسیر و مراحل پیمودن آن چگونه است؟ برهمین‌اساس، نظام معرفتی و نقشه سیروسلوک مولانا مطابق با مشرب عرفانی او بر هشت مرحله بنیان شده است: 1- بیداری و انتباه، 2- اراده و طلب، 3- تزکیه نفس، 4- احوال، 5- عشق، 6- سکروحیرت، 7- فنا و بقا و 8- توحید. سالک در منازل مختلف سلوک در تلاش است پله‌پله و به تدریج از خود و هر آنچه غیر خداست بیرون آید، همه چیز را در حق خلاصه ‌بیند و تنها به اختیار و اراده او حرکت کند. به بیانی صریح‌تر، سالک در برترین ساحت مراتب سلوک اعمّ از بیداری، طلب، عشق، سکروحیرت؛ همچنین در بالاترین مرتبه مقامات تزکیه نفس اعمّ از توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توکل و رضا؛ و نیز در مرتبه اعلای احوال مختلف اعمّ از مراقبه، قرب، خوف و رجا، قبض و بسط، انس و هیبت، مشاهده، و یقین در پی رسیدن به مدخل توحید، مرتبه فنای در حق، است تا با نیست شدن هستی موهوم، از تمام تعیّنات وجود مجازی و هرآنچه جز خداست، فانی شود و به هستی اصیل و حقیقی واصل گردد. با رسیدن به مرتبه توحید، سالک درمى‏یابد که هر چه هست فانى است و در سراسر عالم جز وجود باقی حق، هستی دیگری وجود ندارد. خداوند نیز به موجب آنکه سالک، از همه هستى خویش بیرون آمده است، بدو ملک پایدار و درک مرتبه وحدت و یگانگی خویش را عطا می‌کند.
مقایسۀ خیر و شر نزد عطّار و مولانا
نویسنده:
نویسنده:سیاوش کمره ای؛ استاد راهنما:جلیل مشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مسئلۀ خیر و شر از دیرباز تا کنون یکی از مسائل مهم نزد متفکّران، در ادیان و فرقه‌های گوناگون بوده است. تقریباً در اکثر ادیان و فرقه‌ها، جهت عادل دانستن خالق، شرور هستی به گونه‌ای متفاوت تفسیر شده است. در اسلام نیز اختلاف اصلی در نحوۀ دیدگاه پیروان علوم عقلی و شرعی همواره محلّ نزاع میان اندیشمندان اسلامی، به ویژه فرق اهل کلام بوده است. اینکه خداوند در افعال خویش، نزد اهل عدل و همچنین معتزله، بری از ظلم و ایجاد قبیح است، و در نگاه اشاعره آزاد است که هر فعلی در محدودۀ ملک خویش انجام دهد، یکی از عوامل اصلی زمین اختلاف در بین آنهاست. مشهور بودن عطّار و مولانا به اشعری بودن این انتظار را در مخاطب یا محقّق پدید می‌آورَد که طبیعتاً آرایشان موافق با اشاعره باشد. امّا با توجّه به این حقیقت، که مولانا و عطّار، سراسر، پیرو تعقّل و خردمندی بوده‌اند و به ویژه مولانا پرهیز از تقلید را محور معرفت خویش قرار داده است، این لزوم را در محقّق پدید می‌آورد تا آرای آنها را نسبت به خیر و شرّ هستی در حوزۀ اندیشه‌های کلامی-فلسفی باری دیگر به طوری جامع‌تر بسنجد و با هم مقایسۀ نماید. نگاه عطار و مولانا به هستی و ناملایمات آن، نگاهی است غالباً مشابه که نتیجۀ عشقِ به حق‌تعالی و مخلوقات صادر شده از جانب او است؛ بنابراین عیبجویی از یک نظام احسن و عدمی ندانستن شرور، در نظر آنها حقیقتاً محصول تفکّری ناقص است. هنگامی که فرَق اهل کلام، در زمینۀ عدل الهی با یکدیگر اختلاف اساسی دارند، دیدگاه عرفانی و حکیمانۀ عطّار و مولانا به عنوان یک داور، در میان معتزله و اشاعره، گامی معتدل برمی‌دارد و از روی خردمندی، مخالف اشاعره سیر می‌کند و بیشتر جانب عدلیه و ماتریدیه را مایل می‌شود. معهذا اندیشۀ این فرقه‌های اسلامی در تکامل دیدگاه عطّار و مولانا بسیار مؤثّر افتاده و به آنها کمک کرده است، امّا آنها را گرفتار خویش و مقلّد خود نساخته است. حقیقت هم در زمینۀ شناخت عطّار و مولانا این است که مولانا به عنوان میراثدار عرفای پیشین و به ویژه عطّار و نیز بدلیل فاصلۀ زمانی از عصری که هنوز عرفان و تصوّف آن رنگ غالبش زهد و شریعت بود و با عشق پخته نشده بود و هنوز جایگاه وسیعی در ادبیات نداشت، نسبت به امثال سنایی و عطّار از شرایط و دستاوردهای‌ بیشتری برخودار بوده است و حقّ میراثداری را نیز به جا آورده است. و طبیعتاً اگر در مقایسۀ آرای مولانا و عطّار در زمینۀ خیر و شر، از مولانا آرایی گسترده‌تر در زمینۀ جهانبینی یا جبر و اختیار ببینیم، عجیب نیست.
مقایسۀ رابطۀ عقل جزوی و کلّی از دیدگاه مولانا با تفکّر اوّلیه و ثانویه از دیدگاه گابریل مارسل
نویسنده:
طناز رشیدی نسب ، عظیم حمزئیان ، رستم شامحمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
توجه به انواع و مراتب عقل، به‌عنوان ابزار شناخت در فلسفه و عرفان از قرن‌ها پیش مطرح بوده است. در این میان مولانا نیز بر جایگاه و اهمّیت عقل و تمایز انواع آن تأکید داشته است. با دقت در مثنوی می‌توان دریافت که عقل جزوی و کلّی، شباهت های قابل تأمّلی با تفکّر اوّلیه و ثانویه‌،که گابریل مارسل، فیلسوف فرانسوی مطرح کرده است، دارند. مارسل دو سنخ تفکّر را از هم متمایز می‌کند؛ یکی تفکّر اوّلیه که ناظر به مسائل است و دیگری تفکّر ثانویه که ناظر به رازهاست. پژوهش حاضر به شیوۀ تحلیلی-مقایسه‌ای انجام شده و نتایج به‌دست آمده حاکی از آن است که مولانا و مارسل از دو دریچۀ متفاوت یعنی اولی عرفانی و دومی فلسفی، دریافته‌اند که حقایق ماورائی را از طریق تجربه و شهود واز طریق مواجهه می‌توان دریافت که در نهایت با معرفتی حیرت‌زا کشف می‌شوند. همچنین تقسیمات دو سنخی برای معرفت، آثار و نتایج اخلاقی دارد که البته هدف مارسل،کارکردهای اخلاقی و معنوی آنها مورد نظر بوده، ولی هدف مولانا رسیدن و پیوستن به حقیقت و اصل وجود است و عمل اخلاقی در مسیر معرفت به امور ماورائی، وسیله‌ای برای نیل به این حقیقت است. مولانا و مارسل در این تقسیم‌بندی‌ها، فلاسفه را به جهت استفاده از ابزار مادی درفهم امور ماورائی، مورد نقد قرار داده‌اند؛ با این حال در مورد امور ماورائی مولانا معتقد است، مسیر طریقت باید به مدد یک پیر واصل طی شود اما چنین مسئله‌ای در تفکر مارسل که فیلسوف است، مشاهده نمی‌شود.
صفحات :
از صفحه 49 تا 72
بررسی قضا و قدر از منظر آیات و احادیث با دیدگاه مولانا در مثنوی
نویسنده:
احمد سلیمانی ، سید هاشم گلستانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر به روش تحلیلی - توصیفی به تشریح دیدگاه مولانا پیرامون جبر و اختیار و تبیین مواضع وفاق و اختلاف آن­ها بدون رجحان یکی بر دیگری می­پردازد که با هدف ایجاد بستری مناسب در قاب مقایسه و تحلیل، ذهن مخاطب را در این خصوص مشخصاً به سمت و سوی یک مطالعه منسجم و منطبق با مبانی دینی بین عرفان و آیات سوق­می­دهد. اعتقاد به «قضا و قدر» ناشی از اعتقاد به اصل علیّت عمومی در جهان است، براساس اعتقاد به این اصل، در عالم، هر پدیده‌ای علت و اندازه‌ای دارد و چیزی بدون علت و بدون اندازه‌گیری معیّن، به­وجود­نمی‌آید. هدف این تحقیق بررسی قضا و قدر در آیات و احادیث با دیدگاه مولوی است. در مثنوی معنوی مولانا، ارتباط عقل با قضا و قدر به شکلی زیبا و مناسب برجسته­شده­است. مولانا همانند گذشتگان خود تصوّر واحد و ملموسی از عقل و قضا و قدر ندارد، به همین خاطر در اثر معروف خود مثنوی معنوی به تشریح این موضوع می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 132 تا 154
بررسی و تحلیل واژه‌های طلب و طرب در غزلیات مولانا
نویسنده:
حمیدرضا غفاریان‌مبهوت ، محمدعلی خالدیان ، حسنعلی عباسپوراسفدن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هر قشر وگروهی برای بیان ویژگی­های مسلک و روش خود از زبان خاّص خویش استفاده­می­کند. عرفا و متصّوفه نیز از این قضیه مستثنی نیستند؛ به همین دلیل آنان از آغاز نیمه دوّم قرن دوّم طریق تصوّف اسلامی و به­دنبال آن، اصطلاحات زیادی به­وجودآورده و به شرح وتوضیح آن ها پرداخته­اند. بنا به اعتقاد اکثر عرفا اوّلین منزل در سلوک طریقت، طلب و شوق انسان برای بازگشت به وطن خویش است. مولانا معتقد است که شرط طلب این است که طالب را لرزه عشق باشد، در غیر این صورت باید پیر را خدمت­کند تا به برکت وجود او و با ارشاد او حال طلب در او به­وجودآید. مولانا مدّتی در طلب بود و پس از آنکه به مطلوب رسید، طرب را آغازکرد و برنامه او برای زندگی همگان همین بود که یا باید در طلب کوشید و یا در طرب. به حق، عمر او بعد از آشنایی با شمس و تحوّل روحی اش در طلب گذشت. نگرش مولانا به طرب و شادی نگرش مثبت است. او که فرا مکان و فرا زمان می­اندیشد و هیچ­گاه غم را در دل خود جای­نمی­دهد و همیشه از عشق و سماع و رقص داد­می­زند و همگان را دعوت به شادی می­نماید، آن هم شادی پایدارکه عاشق شدن است و دیدار معشوق. دراین پژوهش می­خواهیم یکی به بررسی چگونگی وچرایی روی آوردن مولانا به «طلب» و«طرب و شادمانی» بپردازیم .
صفحات :
از صفحه 341 تا 360
مقایسه تطبیقی استعاره‌ مفهومی شراب عرفانی در غزلیات مولانا، خمریه ابن فارض مصری و ساقی‌نامه‌ ظهوری ترشیزی
نویسنده:
لیلا سلیمانزاده ، حسین آریان ، توفیق هاشم‌پور سبحانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله بر اساس چهارچوب نظری نظریه لیکاف و جانسون به بررسی و مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی مشترک در غزلیات مولانا و قصیده خمریه(میمیه) ابنفارض مصری و ساقی­نامه ظهوری ترشیزی پرداخته­است.و هدف آن معرفی نگاشت­نام­های شراب عرفانی و حوزه­های مبدا آن از جنبه الهی و و عرفانی آن در اشعار مذکور است. چراکه با مقایسه تطبیقی و تحلیل معنایی این واژه می­توان نگرش یک ملت و جامعه را در یک حوزه مفهومی درک­کرد و میزان تاثیر و تاثر آن­ها را سنجید و به نقاط اشتراک و افتراق این شعرا در به­کارگیری این واژه پی­برد. پس به این منظور پس از جست­وجو در پیکره­های مورد بحث، عبارات استعاری فراوانی که دربرگیرنده استعاره مفهومی شراب عرفانی هستند به­دست­آمد و برمبنای آن­ها نگاشت­نام­ها و حوزه­های مبدا استخراج­گردید و با طبقه­بندی آن­ها و اراِئه شواهد لازم به تحلیل و مقایسه آن­ها پرداخته­شد و مفهوم اصلی و کانونی شراب عرفانی در اشعار مذکور مشخص­گردید.
صفحات :
از صفحه 377 تا 396
عرفان مولوی و حوزه عمومی
نویسنده:
محمد زارع شیرین کندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عرفان و گرایش‌های صوفیانه و کارهای رازآلود و ذوق و شهود معانی و حقایق فرابشری صرفا در حوزه خصوصی حیات آدمیان می‌توانند معنادار و سودمند باشند. در حوزه عمومی، اعمال و امور جمعی انسان‌ها از طریق عقل مشترک و عرفی و به تعبیری دیگر “عقل ارتباطی و مفاهمه‌ای” و به واسطه قوانین و اصول مدنی که برای همه افراد قابل فهم است، انجام می‌پذیرد. برخی فیلسوفان معاصر که خود را مدافع نهادها و ارزش‌های مدرن می‌دانند بر آنند که در حوزه عمومی صرفا همبستگی و اجماع و توافق جمعی حائز اهمیت نخست است، یعنی آنچه بیشتر افراد یک جامعه می‌خواهند و می‌طلبند و از طریق کوشش و گفت‌وگو و استدلال و اقناع به آن می‌رسند همان حقیقت است، و حقیقت چیزی فراتر و بنیادی‌تر از مساهمت مردم یک جامعه برای برقراری مساوات و قانون عام و یک زندگی همگانی راحت و آرام نیست. در زمره این فیلسوفان، آرنت و هابرماس و رورتی از بقیه مشهورترند. آنان معتقدند که در ساحت عمومی باید آزادی‌ها و شیوه‌ها و راهکارهایی دموکراتیک آن قدر فراوان و قوی باشد تا شهروندان به منظور نیل به تفاهم و صدق و حقیقت با همدیگر مباحثه و مناظره مستدل و آزاد داشته باشند. در غیر این صورت، هر کس ادعا کند که از راه عشق و احساس و عاطفه به حقیقت دست یافته، مدعایش برای دیگران نامفهوم خواهد بود و او فقط در قلمرو خصوصی خودش می‌تواند با کشف و دریافت‌اش زندگی کند. زیرا حقیقتی که او با عشق و نیایش و شهود به آن رسیده، به هیچ شیوه استدلال عقلی و حجت منطقی قابل پذیرش و اقناع و انتقال نیست بر این اساس، سخنان عارفی مانند مولوی برای حیطه خصوصی اشخاص می‌تواند خوب و کارآمد و مفید باشد. زیرا فرایند نیل مولوی به حقیقت بسیار مرموز و پنهان و امری کاملا شخصی است و دستیابی دیگران به آن از راه تبیین و توجیه عقلانی بسی دشوار. مولوی عشق را ازدست شمس تبریزی می‌گیرد و پس از آن تمام هستی‌اش زیر و زبر می‌شود. با این مواجهه‌ی استثنایی، چنان تحولی در وجود مولوی ایجاد می‌گردد که او از آن به “قیامت” تعبیر می‌کند.
بلا و ابتلا در قرآن: تئودیسه عرفانی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
(کلین ترنر) Nasrin Rouzati, Colin Turner (نسرین روضاتی)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Gerlach Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این کتاب ابتدا با ارائه گونه‌شناسی جامع و تفسیری زمینه‌ای از روایات قرآنی مرتبط با این مفهوم، تحلیل انتقادی و بررسی مجدد مفهوم آزمایش الهی را ارائه می‌کند. سپس محاکمه الهی با مروری تاریخی بر سنت نبوی (حدیث) و ادبیات تفسیری (تفسیر) مورد بررسی قرار می گیرد. به دنبال آن بحثی در نبوت شناسی و مروری بر بالا در زندگی پیامبران انجام شد. این کتاب بیشتر جنبه های کلیدی الهیات و عرفان مسلمانان را از طریق بررسی آثار مولانا و غزالی توسعه می دهد.
شر و رنج انسانی در اندیشه اسلامی: به سوی تئودیسه عرفانی [مقاله انگلیسی]
نویسنده:
Nasrin Rouzati (نسرین روضاتی)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: این مقاله به بررسی «مسئله شر» و رنج بشر از دیدگاه اسلام می پردازد. من با ارائه یک مرور کلی از اصطلاح شر در قرآن شروع می کنم تا معنای چند بعدی آن را برجسته کنم و تصویر کلی این مفهوم را همانطور که در وحی اسلامی از طریق روایت ایوب پیامبر ارائه شده است نشان دهم. پس از ایجاد یک چارچوب قرآنی، سپس مروری کوتاه بر شکل گیری بحث های فلسفی و کلامی پیرامون «خیر» و «بد/بد» و پیدایش اندیشه تئودیسی مسلمان ارائه خواهم کرد. این ما را به تئودیسه آلی غاز و حکم معروف «بهترین جهان ممکن» توسط یکی از تأثیرگذارترین علمای اندیشه اسلامی، ابوح. بخش پایانی این مقاله سنت صوفیانه/ عرفانی اسلام را از طریق آموزه‌های یکی از برجسته‌ترین عرفای اسلام، جلال‌الدّین رأُمْ ی، بررسی می‌کند. در پایان مقاله تلاش خواهد شد تا درک جدیدی از این که چگونه به اصطلاح «مسئله شر» در اسلام به عنوان یک مشکل مطرح نشده است، بلکه به عنوان ابزاری در تحقق برنامه خداوند که با تجارب بشری در هم آمیخته است، ارائه شود. در این دنیا تجربه ای است که برای رشد معنوی انسان لازم است.
  • تعداد رکورد ها : 914